eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۲۶ من متولد ۱۳۶۶ هستم و همسرم ۱۳۶۲، سال ۱۳۹۰ به صورت سنتی و با واسطه دوستی مادرم و عمه همسرم که معرف بودن ازدواج کردیم. همسرم معلم بودن و چند سال بعد دوره های طب سنتی رو گذروندن و الان عطاری هم دارن. خداروشکر بارداری های بدون ویاری دارم و تو تغذیه و سبک زندگی سالم و اسلامی خیلی دقت داریم. سال ۱۳۹۳ پسر اولم به روش طبیعی به دنیا اومدن، زایمان به نسبت خوبی داشتم سال ۱۳۹۶ پسر دومم رو باردار شدم و شب یلدا در حالتی که درد زایمان داشتم برای جاریم یلدایی بردم البته کسی متوجه نشد فقط به جاریم گفتم درد دارم😮‍💨 و بعد راهی بیمارستان شدم و پسرم رو بغل گرفتم😊 فاصله رفتن به بیمارستان من با به دنیا اومدن بچه هام یک ساعت و نیم بود. سر پسر دومم مامای خصوصی گرفتم که دوست دوران ابتداییم بود و خداروشکر حواسش بهم بود و الحمدلله زایمان خوبی داشتم. بچه ها تغذیه مناسب دارن و دارو خورشون نکردیم و گذاشتیم خود بدن هاشون مبارزه کنن. اوایل بیماری روند بهبودیش طولانی میشه اما به مرور دیگه مریضیشون با یه آب ریزش رد میشه. دو تا بچه پشت سر هم سختی های خودشو داره مخصوصا اگه اولی حسودی کنه اما یکسالگی به بعد اوضاع بهتر میشه☺️ سال ۱۳۹۹ دخترم رو باردار شدم لحظه ای که سونو گرافی گفت دختره کلی ذوق کردم یه دختر پر انرژی که تو ۱۰ ماهگی راه افتاد و از تخت دو طبقه بالا می‌رفت.😩 و من تمام دلخوشیم این بود که میزاره لباس دخترونه تنش کنم😂 بعد از مدتی با مجموعه ای آشنا شدم که در یکی از اهدافشون اینه فرزندان آموزش رو از خانواده بگیرن، اینطوری ولایت پذیر تر میشن نسبت به پدرو مادر و اهداف دیگه ای که من و همسرم موافق هستیم. اما با این وجود سال اول پسرمو مدرسه فرستادم اما دیدم چقدر به بچه استرس وارد میشه و داریم اذیت میشیم. سال دوم و سوم رو خودم بهش درس دادم تو خونه و دیگه مدرسه نرفت فقط برای ارزشیابی میرفت و کلی چیزهای مفید دیگه یاد گرفت و هر دو راضی هستیم. امسال کلاس چهارم هست و پسر دومم کلاس اولی که به همه میگه مامانم قراره بهم درس بده😊 تو همین مدت خیاطی که قبلا دوره شو رفته بودم اما الگو کشیدن برام سخت بود رو به روش خیاطی با روبر کردن یاد گرفتم و برام خیلی آسون شد خیاطی کردن و الان همه لباس های بیرونی و تو خونه بچه ها رو خودم میدوزم حتی کاپشن رو هم خودم دوختم.بیشتر دوستان مکتبی خودمون رو خیاط کردیم و همگی که بیشترمون ۳ یا ۴ تا بچه داریم خیاطی میکنیم. خداروشکر دوستان هم فکری پیدا کردم که زندگی باهاشون رو خیلی دوست دارم.سخت نمیگیریم و کنار هم خوش هستیم، به هم انرژی مثبت میدیم و بعضی وقتا که دور هم جمع میشیم ۱۸ تا بچه تو خونه هستن😵‍💫😄 سال ۱۴۰۲ دختر دومم رو باردار شدم. غربالگری انجام‌ نمیدم، به خاطر اشتباهاتش نمیخوام ذهنمو درگیر کنم. بعد از زایمان دوستم در منزل، ترغیب شدم برای زایمان خانگی و اردیبهشت ۱۴۰۳ دختر دومم تو منزل به دنیا اومد☺️ البته به خاطر بی تجربگی خودم روند زایمان طولانی شد و یه مقدار سخت بود اما در کل از زایمان تو منزل راضی بودم دوستانم و مامای خانگی بهم رسیدگی می کردند. همون روزی که درد زایمان داشتم پسر دومم آبله مرغان گرفت و دو روز بعدش پسر اولم شدید گرفت طوری که انگار صورتش سوخته، وحشتناک بود. خدا مادرم رو خیر بده و سلامت باشن ان شاالله با وجودی که براشون سخت بود اما بدن پسرم و روغن مالی میکردن. ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۲۶ بعد از اون خودم شقاق سینه گرفتم که تا دو ماه طول کشید که با گریه به دخترم شیر میدادم. من تو دوران بارداری مشکلی ندارم. ولی بعد از زایمان تا مدتی اذیت میشم. همسرم روز هفتم همه فرزندانم رو عقیقه کردن و سرشون رو تراشیدن و به وزن موها نقره صدقه دادن طبق روایات و پسرها هم روز هفتم ختنه شدن و هیچ دارویی ندادم بهشون و فقط جای ختنه رو روغن زرد گاوی با عسل زدم و قنداق کردم و اصلا اذیت نشدن و همسرم تأکید داشتن حتما بچه ها رو قنداق کنم تا ۴۰ روز الان نرگس من داره ۵ ماهه میشه. با ۴ تا بچه ها خیلی بیرون میریم، هیئت و جشن های مذهبی، درسته مدیریت کردن بچه ها سخته اما من دوست ندارم خونه نشین بشم به خاطر بچه ها. با دوستان مکتبی مون خیلی جاها میریم و بچه هامو تو اجتماع زیاد میبرم و دنبال کلاس های مفید و محیط سالم هستم برای پسرم و الان پسر بزرگم توی یه سری مراسمات مداحی میکنه و خیلی کتاب میخونه و کمک حال پدرشه و یه کسب و کار کوچیکم خودش راه انداخته. همین برام خیلی ارزشمنده. خلاصه اینکه سخت نگیریم. راحت زندگی کنیم. راهی که فکر می‌کنیم درسته ادامه بدیم و دنبال حرف مردم نیافتیم. من برام حرف مردم مهم نیست، کار خودمو میکنم به راهی که میرم اعتماد دارم. فقط از خدا میخوام صبرمو بیشتر کنه و خود ائمه تربیت بچه هامو بر عهده بگیرن و نقص های منو برام جبران کنن. بچه کوچیک دوست دارم و نرگس رو که میبینم، میگم آدم چطور می تونه یکی از اینا تو خونه ش نباشه؟! ان شاالله پنجمی رو توان خدا بده بیارم😁 الان ساعت نزدیک ۲ نصفه شبه و فردا صبح سفر در پیش داریم به سمت مشهد مقدس، ان شاالله نایب الزیاره دوستان دو تا کافی نیست هستم. ان شاالله دامن همه منتظران سبز بشه ممنون میشم برای عاقبت به خیری همه مون صلوات بفرستین. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌برا "دوتا کافی نیست" استیکر درست کردن... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نود و نه درصد افراد وقت ازدواج چیزی نداشتند. بعد از ازدواج زندگی‌شان خوب شده است... كسی از شما هست بگوید من قبل از ازدواج وضع‌ام بهتر بود؟ بسیاری از رزقها مال بچه است. تا بچه نباشد رزق توی خانه پدر و مادر نمی‌آید. قرآن می‌فرماید چرا بچه‌ات را می‌كشی بخاطر خرجی؟ چرا از بچه دار شدن جلوگیری می‌كنی؟ «نَحْنُ نَرْزُقُهُم» بعد می‌فرماید «وَإِیَّاكُمْ»... «هم» قبل از «ایاكم» است یعنی صدقه سر بچه یك چیزی هم به تو می‌دهم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
در مورد فرمایش آقا در زمینه ازدواج آسان،لطفا به آقا پسرها و از جمله خانواده هاشون بفرمایین، لطفا وقتی یک دختر خانمی پا روی دلش و خواسته های دلش میگذاره((طبیعتا اکثرا طلا و خرید و عروسی آنچنانی و مهریه بالا دوست دارن،پا روی دلشون میگذارن که از همه ی این ها میگذرن)) و تمام حرف و متلک های اطرافیان رو تحمل میکنن، به خاطر امر رهبری و یاری امام زمانشون هستش، به خاطر عاقل بودن و خانم بودنشون هستش، لطفا وقتی مدتی از زندگیشون گذشت، نگید دختره و خانوادش هُل بودن، زود بله دادن، از ترس این که پسر ما رو از دست بدن هیچی نخواستن و... من خودم همینجوری ازدواج کردم،پدر من یه خونه ی نقلی به ما رهن دادن، چون تو منطقه ی ما خونه به سختی پیدا میشه، مادر شوهر بنده فرمودن والا دختر ها انقدر بی قابل شدن که مفت مفت دختر میدن، خونه هم روش میدن😐 پدر شوهرم میفرماین تو باعث عدم پیشرفت پسر من هستی😠 البته این حرف هایی که میگم فقط در این خصوص هستش وگرنه پدر و مادر همسرم محبت و مهربانی و فداکاریشون هم بی شمار هست در مورد بنده، صحبت من فقط در این مورد هست برای این که دیگران بدونن همسرم مرد خیلی خوبیه خدا حفظش کنه انشالله، ولی خیلی پیش میاد میگن تو خیلیییی هُل بودی، هیچی نخواستی😏 البته که نیت و معامله ی من با خدا بوده، برگردم به عقب باز هم همینطوری زندگیم رو شروع میکنم، سود و برکاتش هم تو زندگیم کاملا مشهوده شکر خدا، ولی این مدل حرف ها و بی احترامی ها و تخریب شخصیت ها خیلی عذاب آوره، لطفا بفرمایند از این برخورد ها خودداری کنن. ممنون از کانال خوبتون. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
1_10131527453.mp3
1.6M
نحوه مواجهه با بچه ای که تکالیف مدرسه اش رو انجام نمیده؟! کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
مایوس نشو... پیغمبرها همین که می‌دیدند بچه‌دار نیستند، دعا می‌کردند … «رَبِّ لا تَذَرْنِي‏ فَرْدا» (انبیاء، ٨٩) خدایا من نمی‌خواهم مجرد باشم، مجردی بد است. ... قرآن به پیرها گفت: «إِنَّا نُبَشِّرُكَ‏ بِغُلامٍ عَلِيمٍ» (حجر/۵٣) به صد ساله گفت، پیغمبر صد ساله بود، حضرت ابراهیم بود یا زکریا، گفت با اینکه پیر شدی، حدود صد سال داری «إِنَّا نُبَشِّرُكَ‏ بِغُلامٍ عَلِيمٍ» یعنی نگویید دیگر از ما گذشته است. هیچوقت از هیچکس نگذشته است. زن‌های نازا، آنها هم مأیوس نباشند. زن حضرت زکریا جوانی‌هایش هم نازا بود. وقتی فرشته گفت: خدا می‌خواهد بچه بدهد. گفت: من، «وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ» (آل‌عمران/۴٠) یعنی زن هم جوانی‌هایش هم بچه‌دار نشد حالا در سن نود سالگی بچه‌دار شود. گفت: مأیوس نشو. 🌐 درس‌هایی از قرآن – ۹۹/۱۰/۲۵ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
التماس دعا... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌یه دهه هشتادی که هم ازدواج کرده، هم دوتا بچه داره و هم دانشجوی کارشناسی ارشد هست... من متولد ۱۳۸۰ هستم یه دهه هشتادی😊تو خانواده تقریبا پرجمعیتی زندگی میکنم. البته که فرزند اول هستم، ما ۵ تا خواهیم. وقتی ۱۴ سالم بود، آقای همسر که متولد دهه ۷۰ هستند منو می‌بینند و عاشق میشن. ۱۵ سالگی اومدن خواستگاری و من که اصلا تو فاز ازدواج نبودم نمی دونم چیشد که قبول کردم. وقتی ۱۶ سالم بود نامزد کردیم،۱۷ سالگی هم که تو فاز درس و کنکور بودم و میخواستم مثل بقیه دوستام درس بخونم عقد کردیم 😐😁 از این بابت خوشحالم و پشیمان نیستم. بعد از کنکور رفتیم سر خونه زندگیمون و من رفتم دانشگاه چند ماه بعد به لطف خدا باردار شدم و پسرم در سن ۱۹ سالگی الحمدالله طبیعی به دنیا اومد و زندگیمون رو قشنگ تر کرد🤩 . همچنان به درسم ادامه دادم چون کرونا هم بود درسم مجازی شد و راحت تر. پسرم دوسال و نیمه بود که به لطف خدا دوباره باردار شدم و پسرم اسفند ۱۴۰۲ طبیعی به دنیا اومد 🥰😍 البته این بار دردهامو تو خونه تحمل کردم و وقتی کیسه آبم پاره شد رفتم بیمارستان و یک ساعت بعد پسرم به دنیا آمد الحمدالله 😍🥰 چون سر زایمان پسر اولم خرده درد داشتم ورفتم بیمارستان خیلی اذیت شدم این بار دردهام رو توخونه تحمل کردم. الان پسر اولم ۳ سال ۹ ماهه و پسر دومم ۶ ماهشه و من هم ترم سه کارشناسی ارشد هستم (درسم رو ادامه دادم 😊) خواهرام با این که کوچیک هستن ولی خیلی بهم کمک می‌کنند. خواهر کوچیکم ۴ سالشه، همزمان که مادرم باردار شدن ۵ ماه بعدش من باردار شدم... الان خواهرم و پسرم همبازی هستن( بهش میگن خاله ریزه 😁) این رو بگم که مشکلات در زندگی داشتیم و تجربه ام هم خیلی کم بود ولی الحمدالله به خدا توکل کردم و خدا هم برام قشنگ رقم زد. یا وجود بچه ها هم زندگیمون زیبا تر شد🤩 هم رزق و روزیمون زیاد تر 🤲🏻 از امام رضا علیه السلام هم حاجت گرفتم. ان شاءالله خدا به همه فرزند سالم و صالح بده، به ما هم مجدد بده. برای من هم دعا کنید تا بتونم سرباز امام زمان عج تربیت کنم و ان شاءالله رو سفید بشم. التماس دعای فرج❤️ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام برکات در سایه گذشت است. خیلی‌ها به جایی می‌رسند بخاطر اینکه همسرشان فداکاری می‌کند. اگر همسرشان فداکاری نکند ... اگر واقعاً یک کسی دکتر می‌شود، اگر مرد دکتر می‌شود یک دکترای افتخاری هم باید به خانمش بدهند بخاطر اینکه اگر او نبود، این نبود. 🌐 درس‌هایی از قرآن - ۱۱/۱۰/۹۹ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ما وقتی ازدواج کردیم همسرم تازه رفته بودن سر کار، یعنی پس انداز صفر، با اینکه خواستگارانی داشتم که خونه و ماشین داشتن اما معیار های من و پدرم مادی نبود، (البته راستش معلوم بود همسرم آینده دار هستن) دین و ایمان، تقوا، تحصیلات و شغل خوبی داشتن با اینکه توی رفاه بزرگ شده بودم اما خیلی راحت گرفتیم و ساده شروع کردیم، راستش برام سخت بود چون سختی کشیده نبودم اما اصلا نشون نمی دادم، همون اول زندگی فهمیدم رفت و آمد با بعضی از فامیلهام رو باید کم کنم، چون خونه زندگی قشنگی داشتن و وقتی می رفتیم خونه شون متوجه شدم که همسرم تا چند روز توی فکر بود و تصور می کرد لابد من فکر می کنم چرا من همچین امکاناتی ندارم. ۱۰ ماه بعد ازدواج باردار شدم و همیشه به رحمت خداوند از ته دلم ایمان داشتم، چند سال اول زندگی واقعا قناعت کردیم، شاید مدتها بیرون غذا نمی خوردیم، حتی توی مصرف برق و گاز صرفه جویی کردیم، اکثر لباس‌های بچه هامو توی حراج ها بخصوص حراج های آخر فصل بعضی برندها خرید می کردم که هم کیفیت عالی بود و هم نصف قیمت می خریدم. لباس بچه های بزرگتر رو که براشون کوچیک می شد به کوچکتر ها می پوشوندم، لباس ها رو تعمیر و دوباره استفاده می کردم، همیشه مقید به پرداخت خمس بودیم، در حد توانمون کمک به فقرا رو حتما داشتیم، با کمی سلیقه به خرج دادن حالا خیاطی، بافندگی، کار چرم، یا هر هنری که بلدین، می تونین کمک خرج خوبی برای زندگی باشین، حداقل کار خودتون و بچه هاتون رو انجام میدین، من حتی خیلی از هدیه هایی که به دیگران می دادم بخصوص کادوی تولدشون هنر دست خودم بود. اوائل، هفته ای دو سه روز خونه ی پدر مادرها می رفتیم، طبیعتا هزینه ی خوراک هم کم می شد اما سعی می کردیم سر بار کسی نباشیم تا جایی که خودشون دوست داشتن می رفتیم خونه شون، خانواده ها حواسشون به ما بود و همیشه با دست پر از خونه شون می رفتیم خونه، ( خیلی خوبه خانواده ها هوای جوونها رو داشته باشن) همسرم خیلی سخت کوش و پر تلاش بودن حتی روزهای تعطیل کار می کردن هیچ وقت تنبلی ندیدم ازشون تا جایی که می گفتم کمی استراحت کن. ادب همسرم به پدر مادرش برای خودم تحسین برانگیز بود هر بار پدرشون وارد اتاق می شدن همسرم تمام قد به احترام پدرشون می ایستادن، همیشه هر دوی ما سعی کردیم بچه ی خوبی برای پدر مادر خودمون و همسرمون باشیم و حقیقتا خیلی وقتا ادب کردیم توی لحظه هایی که خیلیا تحمل سکوت کردن ندارن، اگه خیر دنیا و آخرت رو میخواین از هر راهی می تونین رضایت قلبی والدین رو جدی بگیرین، می شناسم آدم هایی که هرچی می دوون به جایی نمی رسن چون نارضايتي والدین رو دارن. حالا الان بعد از چند سال، ۳ تا فرزند داریم و خونه و ماشینی که روزهای اول زندگی فکرشم نمی کردم، هر چی داریم از برکت وجود بچه هاست، حالا همه ی اونایی که عروسی و خونه ی اول زندگی ما رو قبول نداشتن احترام دیگه ای برامون قائل هستن. جاری من رو حساب با سلیقه بودن خیلی هزینه می کرد برای یه تولد چند میلیون خرج می کرد اما من همیشه همه چیز رو ساده می گرفتم متوجه بودم که همه فکر می کنن اون خوش سلیقه تره اما من کاری که به نظرم درست بود انجام دادم الان مادر شوهرم میگه اگه اون یکی عروسم هم مثل این یکی کمتر خرج می کرد مثل این همچین خونه زندگی ای داشت. خلاصه که این زندگی نتیجه ی صبر و قناعته، خیلیا فقط امروزم رو می بینن اما هیچ کدوم خبر از روزهای سختی که بر من گذشت ندارن چون نذاشتم کسی بفهمه، حتی همون اوائل بر بعضی خصوصیات رفتاری همسرم صبری کردم که خودم می دونم و خدای خودم که الحمدلله الان واقعا هزار بار بهتر شدن، خدا هیچ وقت بندگان خودش رو رها نمی کنه ولی باید حسن ظن داشته باشین به خدا که همه چیز در ید قدرت اوست. ان شاءالله خدا فرزندان چهارم و پنجم هم قسمت ما کنه و هر کس فرزند می خواد خدا فرزند سالم و صالح نصیبش کنه به برکت صلوات بر محمد و آل محمد 🌹 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۲۷ من ۲۶ سالمه، ازدواج ما سنتی بود و سال ۹۸ رفتیم زیر یه سقف و شکرخدا عروسی ساده و وسایل ساده تر و ارزون گرفتیم اما بجاش خونه خریدیم و واقعااا خداروشاکرم بابت این موضوع... همسرم واریکوسل داشتن تو مجردی و عمل کرده بودن و خیلی ناامید بودن از پدر شدن اما ۳ماه بعد ازدواج، هر شب با شوهرم نماز حاجت میخوندیم و دعا برای فرزند صالح و سالم داشتن و ذکر استغفار که به نظرم بشدددت تاثیرگذار بود و در کمال ناباوری؛ باردار شدم خیلی زود😍 بشدددددت خوشحال شدیم. اما خوشحالیمون دووم نیاورد و بارداری سخت من شروع شد😤 ویار شدید تا ۵ماه که نمیتونستم حتی آب بخورم، وزن کم کردم به جای اضافه کردن استراحت مطلق و شیاف و آمپول و انقباض های زیاد و دفع پروتیین +۴ 😤😳 افسردگی و تغییر شدید خلق و خو مسمومیت بارداری و .... همسرم هم اصلا همراهم نبود. همش دعوا و بحث داشتیم. خیلی دوران سختی رو گذردندم و ۳۷ هفته ضربان قلب بچه پایین اومد و سزارین شدم. دخترم که دنیا اومد، همچنان ما اختلاف داشتیم، بخاطر بی سیاستی های من، عدم مدیریت زندگی از جانب من و همسرم و دخالت های مادرهمسرم... اما به لطف خدا و وجود پربرکت دختر نازم 😍 اون دوران گذشت. دخترم حساسیت به پروتیین گاوی داشت. و بابت موضوعات مختلف چندباری بیمارستان بستری شد و ما علاوه بر بارداری؛ از بچه داری هم خسته شده بودیم و می‌گفتیم دیگه بچه نمی‌خواهیم. چون فکر بارداری و بچه داری دوباره، بشدت اذیتم می‌کرد. تا اینکه با کانال شما آشنا شدم. مطالب رو خوندم. درباره تک فرزندی و ... تحقیق کردم. یواش یواش دخترم بزرگتر شد و می‌دیدم که همبازی نداره و خودش میگفت که دلم میخواد یه نی نی داشته باشیم.😍 و من یواش یواش نظرم تغییر کرد! شروع کردم با همسرم صحبت کردن، اصلاااااا اصلااااا زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت خسته م از بارداریت، از بچه داری و از فشار اقتصادی. دیگه نمیتونم پوشک و شیرخشک بخرم. راستم می‌گفت واقعا وضعیت مالی مون خوب نبود. می‌گفتم اشکال نداره تو روزی رو بسپار به خدا، خدا نمیتونه (نعوذ بالله) یعنی روزی بچه مارو بده؟! هرچقدر بهش می‌گفتم، اصلا قبول نمی‌کرد، می‌گفت حقوقم کمه. پول ندارم.خدا عقلم بهمون داده، چرا باید خودمون شرایطو سختتر کنیم؟ هی دودوتا چهارتا می‌کرد، میگفت نه نمیشه پول نداریم. گذشت تا من با امام رضا درد و دل می‌کردم و ازش خواستم خودش دل شوهرمو نرم کنه تا راضی بشه گفتم برامون یه بچه سالم و صالح بخواین. دلم میخواست یه قدمی بردارم برای امام زمان. برای جوانی ایران و ... رفتم گلزار شهدا و از شهید محمد حسین محمدخانی خواستم که اولا همسرم راضی بشه و دوما از خدا برامون بچه سالم و صالح بخوان! تا اینکه شوهرم خودش خواست اقدام کنیم برای فرزند دوم 😳😍😁 رفتم مشهد😍 پابوس آقاجانم و ازشون طلب فرزند سالم و صالح کردم و بعد از دوماه متوجه شدم باردارم😍 خدا دوباره به ما لطف کرد و یه گل دختر هدیه داد 😍 بشددت خوشحال بودیم.کلی ذوق زده بودیم، این‌بار سه تایی؛ من و همسرم و دختر ۳سال و ۸ماهه م 😊 بارداریم خیییلی بهتر از بارداری اولم بود البته بی دغدغه هم نبود😅 اوایل که هماتوم داشتم و بعد بیرون زدگی رحم😟 بله ! هفته ۱۴ بارداری متوجه شدم که رحمم بشدددت اومده پایین و بیردن زده، خییلی درد داشتم. خیبی اذیت شدم که فقط خدا می دونه. چقدر کنار دردهایی داشتم، استرس کشیدم و میترسیدم که جنیتم رو از دست بدم زبونم لال. بشددت بهش دل بسته بودم 😢💔 ادامه👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075