eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۸۸۰ متولد سال ۷۱ هستم. سال دوم حوزه بودم که با برادر دوست ازدواج کردم☺️. یک سال و نیم عقد بودیم که در عین شیرینی، مشکلات فراوانی داشتیم و به خاطر اندک تفاوت فرهنگی که با همسرم داشتم گه گداری بگو مگو های شدید داشتیم ولی چون همدیگه رو دوست داشتیم، دعواهامون طولی نمی‌کشید. دوران عقد به سختی درسم رو ادامه دادم، چون همسرم شغل آزاد داشتند و دیر سر کار میرفتن ولی من مجبور بودم سر صبح برم سر کلاس. سال سوم حوزه بودم که خونه ی خودمون رفتیم و چون دغدغه های فکری دوران عقدم کمتر شده بود، توی درسم پیشرفت کردم و نمراتم خیلی خوب شد‌. بعد از یک سال و خورده ای دوباره افکار منفی دوران عقد سراغم اومد و خیلی به همسرم اصرار کردم که برای بچه اقدام کنیم ولی همسرم یک کلام میگفتند اصلا الان وقتش نیست و ما خودمون هنوز کلی مشکلات داریم و.... بعد از گذشت یک سال ونیم بود که من رفتم بهداشت نزدیک خونه مون و پرونده پیش از بارداری تشکیل دادم و دکتر بهم گفتم باید خیلی وزنم رو پایین بیارم و بعد باردار بشم. تو راه برگشت با خودم گفتم بذار برم یک بی‌بی چک بگیرم. رفتم دارو خانه خریدم و برگشتم خونه و اولین و آخرین غذای رژیمیم رو درست کردم☺️. بعد ناهار با خودم گفتم برم بی‌بی چک رو بذارم که با داد و فریاد از دستشویی اومدم بیرون و با دوتا خط پررنگ مواجه شدم. دیگه داشتم بال در میاوردم. همسرم باورشون نمیشد، تصمیم گرفتیم بریم عصر سونو گرافی. خلاصه رفتیم سونو و خانم دکتر گفت بچه چهار هفته ش هست و ده میلی متر هم قطر داره ☺️☺️. دیگه ما داشتیم بال در میاوردیم. بارون میومد و با همسرم رفتیم حرم امام رضا و از ایشون زیر بارون تشکر کردیم. پسر قشنگم که به دنیا اومد من همچنان درسم رو ادامه دادم تا اینکه بعد از نه ماه که دوباره خدا خواسته باردار شدم. یه کم ناراحت شدم ولی چون خودم فقط یک خواهر دارم که ۹ سال ازم کوچک تره و تمام بچگی من تو تنهایی گذشت، دیگه باهاش کنار اومدم. فقط از شیر گرفتن پسرم خیلی برام اذیت کننده بود ولی خدا کمک کرد و از شیر گرفتمش... ماه های آخر بودم که پایان نامه ی سطح دو رو دفاع کردم و بعدش زایمان کردم و بعد از ۹ ماه دوباره باردار شدم😅😅😅 این دفعه از شیر گرفتن دخترم خییییلی اذیتم کرد و چندین بار تا حالا از دخترم حلالیت طلبیدم چون طفلی خیلی اذیت شد. بچه ی سومم دختر بود و خیلی خواستنی و با نمک بود. در همون ایام آزمون سطح سه رو دادم و بعد فهمیدم قبول شدم و روز اول کلاس ها چون یک بچه ی سه ساله و یه یک سال و نیمه و یک نوزاد داشتم، همون روز تصمیم گرفتم یک سال مرخصی بدون سنوات بگیرم از اول عادت داشتم روی پای خودم باشم و به جز یک هفته ی بعد زایمان هام که همه سزارینی بود، بقیه شو خودم از پس کارام برمیومدم. ادامه 👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۸۰ یک سال گذشت و مرخصی من تموم شد. انتخاب واحد کردم و کلاسام شروع شد. اوایل خیلی اذیت شدم. یک مهد مذهبی نزدیک کلاسام پیدا کردم دوتا از بچه ها رو اونجا میذاشتم و یکیشون خونه ی مامانم بود. اما پسرم که از همه بزرگتر بود خیلی توی مهد گریه می‌کرد، بطوری که مهدشون طبقه ی چهارم بود. از طبقه ی هم کف صدای گریه ش میومد. منم اون روزا که گریه میکرد سه تاشونو با خودم میبردم حوزه و پشت در کلاس مینشستم و از لای در صحبت های استاد رو گوش می‌دادم. چند ماه گذشت و از طرف حوزه توبیخ شدم که نباید با بچه بیام. که کرونا شروع شد و تمام کلاسام مجازی شد و منم تو خونه بودم و خیلی راحت صوت های درسامو تا نیمه شب گوش میدادم. جزوه های من تقریبا بهترین جزوه های کلاس بود و همش دوستانم ازم درخواست میکردند که براشون پی دی اف جزوه م رو بفرستم☺️ دوسال به همین ترتیب گذشت. سال چهارم حوزه بودم که کرونا کمتر شد و کلاسام حضوری شد. بچه هام بزرگتر شده بودند. چون با مادرشوهرم وجاریم توی یک ساختمان بودیم و چون بچه هام سنگین خواب بودن صبح ها میرفتم کلاس و ظهر که برمیگشتم تازه اونا از خواب بلند میشدن. بعد از کمی صحبت با همسرم تصمیم گرفتیم برای چهارمی اقدام کنیم. تقریبا ده ماه طول کشید و یک روز که از کلاس برمیگشتم، گفتم بیبی چک بخرم اومدم خونه گذاشتم مثبت شد و من خوشحال... فرداش رفتیم حرم و تصمیم گرفتم این خبر خوب رو توی حرم به بچه‌ها بگم ولی بهشون گفتم که این رازه و نباید به کسی بگیم‌. چون من سه تا سزارین پشت سر هم داشتم بعضی ها سرزنشم میکردن اگر میفهمیدن دوباره باردارم. ولی بچه‌ها طاقت نیاوردن و اول از همه به ‌مامانم و بابام و خواهرم لو دادند.😅 بر خلاف بارداری های قبلیم این بارداری خیلی حالم بد بود. به طوری که از خونه مون، اتاق خوابم، اسپری های همسرم، بوی مایع دست شویی و لباسشویی و... بدم میومد‌. خیلی بالا می آوردم. سر دردهای بدی داشتم که یکی از اقوام نزدیکم بهم گفتند که من چون ترش میکنم و معده م رفلاکس میکنه، سردرد میشم. خیلی حالت تهوع ها و سردرد ها اذیتم میکرد که اون فامیلمون گفتن شربت آلمینیوم ام جی اس بخورم که از همون شب که خوردم حالم بهتر شد و تازه طعم شیرین بارداری رو چشیدم. اینم بگم که یک روز که خونه بودم، مادرم زنگ زدن که آب دستته بذار بیا خونه مون البته با خنده میگفتن. منم سریع بچه‌ها رو حاضر کردم رفتم و خاله م که تفاوت سنی کمی با هم داشتیم اونجا بود. مامانم بهم گفتن که خاله م تا چند وقت دیگه یک عمل داره. منم هاج و واج که عملش چیه ؟!؟ که فهمیدم، بله خاله م هم سومیشو بارداره و چون بچه نمی‌خواسته قصد سقط داشته و روش نمیشده به کسی بگه که حامله است. که مامانم خبر بارداری منو بهش دادن و اونم روش شده که به ماها بگه و دکترش اونو از سقط منصرف کرده بود. کمتر از یک ماه، حامله گی مون با هم اختلاف داشت. خلاصه عید همون سال با خاله م یک مسافرت طولانی عالی رفتیم و دوتامون بهار زایمان کردیم☺️☺️ امسال درس من تقریبا تموم شده و فقط دوتا درس کوچیک دارم که ان شاءالله تا خرداد تموم میشه و ان شاءالله پایان نامه رو شروع میکنم. امسال به عنوان معلم مطالعات اجتماعی پایه ششم تا نهم مشغول فعالیت در یک مدرسه ی غیر دولتی هستم. همزمان کلاس ورزش میرم و پسرم رو کلاس رباتیک گذاشتم و دخترام رو یک مجموعه ی عالی گذاشتم که معارف اسلامی رو بهشون آموزش میده. ان شاءالله از چند وقته دیگه هم میخوام کلاس خیاطی لباس کودک و کلاس نقاشی روی پارچه برم. خلاصه سرم خیلی شلوغه ولی خدا رو شاکرم که اولا خانواده ی خوبی دارم و ثانیا توی زندگیم تا الان موفق بودم از نظر خودم و ثالثا با کانال خوب شما آشنا شدم. ان شاءالله پنجمی رو باردار شدم خبرش رو میدم🙈🙈 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌جبران ناپذیر... از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «لَوْ خَرَجَ الْعُزَّابُ مِنْ مَوْتاکمْ الَی الدُّنْیا لَتَزَوَّجُوا» ... در واقع مردگان چون می‌فهمند خیلی از کمالات و ارزش‌ها در ازدواج و زندگی خانوادگی بوده‌اند که به دست نیاورده و از دنیا رفته‌اند، نقص خودشان را در آن عالم می‌فهمند. لذا وقتی به آن‌ها اجازه‌ی بازگشت به دنیا داده می‌شود، به سرعت اقدام به ازدواج می‌کنند. برخی از عرفای ما هم که بنا به عذری، ازدواج نکرده و تا آخر عمر مجرد زندگی کرده‌اند، آن کمالاتی را که باید در خانه و خانواده به دست بیاورند گیرشان نیامده و تا آخر خامی‌هایی داشته‌اند که جبران نشده است و از دنیا رفته‌اند. 📚 تحکیم پیوندهای مقدس کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ما پیامبران شاهد ظلم نمی‌شویم. شخصی خدمت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من اموالی دارم و می‌خواهم به یکی از فرزندان خود ببخشم، دوست دارم که شما شاهد باشید. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسیدند: غیر از او هم فرزند دیگری داری؟‌ عرض کرد: بله. آن حضرت فرمودند: به آن‌ها هم چیزی بخشیده‌ای؟ گفت: خیر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:‌ ما پیامبران شاهد ظلم نمی‌شویم. 📚وسائل الشیعه،ج۲۷،ص۴۱۴ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
نفس انسانی خـو پذیر است. انسان به هر چه‌ رو کند، آن می‌شود. چطور یک قطعه زغال در اثر مجاورت با آتش برافـروخته می‌شود، انسان هم بر اثر مـراقـــــبه و همـــــنشینی با ملکوت، الهی‌ می ‌شــــود. از جمله آداب مراقبه این است که سالک، بر اعمال ماه ها و روزها و بلکه ساعات مراقب باشد و لحظه ای از او به بطالت نگذرد. 📚لقاءالله، ص۱۸۶ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌اجتناب از فرزندآوری از ترس سرزنش اطرافیان، راهکارها، بایدها و نبایدها 💥خواست خدا و پیامبر (ص) بر همه‌ خواسته ها غلبه دارد اگر کسی نگاهش آسمانی باشد، میداند که خداوند این خواسته را از او دارد و از مواردی است که خدا از مومنین می‌خواهد که هدف آفرینش که همان آوردن انسان‌هاست، این را استمرار ببخشند و برای آن اجر زیادی قرار داده است. بنابراین، وقتی که خدا بخواهد، دیگر سایر مردم هم اگر نخواهند، در این قبال نباید به حساب بیاوریم. این در حدیث هست [و] قانون آفرینش هست که کسانی که به جهت ترس از حرف مردم کاری کنند که موجب خشم خدا بشود و موجب رضایت افرادی از مخلوقین، خدا کاری خواهد کرد که آن‌ها منفور بشوند و بالعکسش هم باز حدیث هست که کسی اگر به خاطر خدا کاری انجام میدهد، خدا به او عزت میبخشد و اما بُعد دیگری، بُعد عاطفی پیوند قلبی مومنین با رسول خداست. فرمودند که ازدواج کنید – نتاکهوا – فرزند بیاورید – نتاسلوا – پر فرزند باشید – تکاثروا – بعد فرمودند: اما علمتم انی ابهاهی بکم الامم یوم القیامة ولو بالسقط؟ این جمله خیلی مهم است. آیا نمی‌خواهید بفهمید؟ آیا نمیخواهید بدانید که «من» به همین کثرت فرزندان شما، به تعدد فرزندان شما، به چند فرزندی بودن شما افتخار می کنم. این در قبال بعضی از بهره‌های مادی است و خواسته های دیگران و بعضی از زحمات. یعنی همین جمله که حضرت میفرمایند آیا نمیخواهید متوجه شوید که من دارم از شما می خواهم، این خواسته‌ پیامبر عزیز [صلی الله علیه و آله] می‌تواند بر همه‌ی خواسته های دیگران و حتی خواسته‌های نفسانی خودتان غلبه بکند. 💥دوران افتخار به کم‌فرزندی به سرعت در حال گذر است. از مباحث جامعه‌شناختی و روان‌شناختی این است که حقیقت وجود انسان و روانِ انسان خواهان فرزندان متعدد است و این تأثیرات زمانی و بعضی از mode های اجتماعی است که تک‌فرزندی را انتخاب می‌کند یا تمایل به راحت‌طلبی است. اما از آن زمانی که ارزش فرزند و چندفرزندی بودن دارد تبلیغ می‌شود، آنچه که در این سالیان به عنوان یک افتخار محسوب می‌شد، یعنی کم‌فرزندی یا بی‌فرزندی، سد آن، یخ آن در حال ذوب شدن و خرد شدن هست. یعنی سرعت تغییر اندیشه‌های اجتماعی خیلی زیاد است. و الان زنان بسیاری هستند که به چندفرزندی [بودن] خودشان افتخار میکنند. 💥پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها مانع تولد انسان و یا باعث قتل جنین نشوند. والدینی که مانع فرزند آوردن فرزندان خودشان می‌شوند، به عبارتی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های کم و بیش ناآگاه یا بی‌رحم هستند که چه بسا باعث سقط و قتل جنین‌های مختلفی می‌شوند یا ... مانع پا به عرصه‌ی وجود گذاشتن انسان‌های دیگری می‌شوند. البته این‌ها خودشان معمولاً چون متعلق به نسل پیشین هستند، چندفرزندی هستند و از بهره‌ی آن بهره‌مند می‌شوند. یعنی کم و بیش، آن‌ها توسط فرزندان – دختران و پسران – متکثر و متعدد نگه‌داری و سرپرستی میشوند. آن‌ها باید یک مقدار بینش شان را باز کنند، افق دیدشان را گسترده‌تر کنند. چرا؟ از این جهت که فرزندان آن‌ها که الان مثلاً در پایان سنین جوانی هستند، نیاز به فرزند سوم و چهارم دارند. چون فرزند اول و دوم تقریبا در اوایل میان‌سالی ازدواج میکنند و وارد تحصیلات عالیه میشوند و در کانون گرم خانواده حضور فیزیکی چندانی ندارند. فرزندان سوم و چهارم هستند که همچنان زمینه‌ی گرمابخشی به خانواده را فراهم میکنند. 💥با پدربزرگ و مادربزرگ درگیر نشوید. با پدر و مادرهای بزرگ‌تر یعنی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌‌ها در این زمینه جر و بحثی که حالت درگیری و جدل کلامی باشد، این را کنار بگذارند اما میتوانند با بیان منطقی مثل اینکه: ما به این توافق رسیدیم که یک فرزند دیگر داشته باشیم، حالا دوتا هستند، میشوند سه تا. نمی‌خواهد روی فرزندانِ زیادی بحث کنید. و یا اینکه اگر زمینه‌ی اقناع در چنین والدینی نیست، اساساً بحثی نکنند و گاهی ممکن است از یک روش‌های رفتاری هم استفاده کنند. معمولاً پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها از دیدن نوه‌ها بهره‌مند میشوند. حالا اگر ده روز، دو هفته، یک ماه آن‌ها را نبینند، به شدت دلگیر میشوند. رؤیت و مشاهده و گفتگو و در آغوش گرفتن نوه‌ها برای آن‌ها گاهی لذت‌بخش‌تر از فرزندان خودشان است که الان بزرگ شده‌اند. حالا اگر ٢٠ روز، یک ماه، پدربزرگ‌ها را محروم کنند از دیدن نوه‌ها، به یک بهانه‌ای، کار داشتن، گرفتار بودن، سفر بودن و آنگاه وقتی والدین گله می‌کنند، به آن‌ها گفته بشود که چطور شما نمی‌توانید این‌ها را یک ماه نبینید، خوب من در آینده وقتی یکی یا دوتا بچه دارم، اساسا وقتی این‌ها بروند، هیچ‌گاه آن‌ها را نخواهم دید و خانه‌ ما نیز از وجود نوه‌ها خالی خواهد بود ٢٢/١١/١۴٠١ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
باید ازدواج کنی.... گاهی بعضی ها به آدم حرفی می زنند که خدا آن را حواله کرده. من تا سی و چهار سالگی ازدواج نکرده بودم. معمولاً از وجوه شرعی کم مصرف می کردم. کار زراعت و این ها داشتم. خب آن هم کفاف نمی داد. یک شاگرد داشتم که پیش من درس می خواند. سنّش هم شاید از من کوچک تر بود اما او ازدواج کرده بود. یک دفعه به من گفت: آقای حائری! پیر شدی! باید زودتر ازدواج کنی. گفتم: من واقعاً آمادگی ندارم. چیزی هم اندوخته نکرده ام. گفت: «تو نشسته ای خدا غنی ات کند، بعد ازدواج کنی؛ خدا هم گفته ازدواج کن تا احتیاجت را رفع کنم». تو به او تعارف می کنی و او هم به تو تعارف می کند! مگر خدا نگفته که «إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»؟ (اگر فقیر باشند، خدا غنی شان می کند). کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تازه دلار ظرف چند روز، از ۱ تومن به ۳تومن رفته بود که تصمیم به ازدواج گرفتم و میگفتن تو این گرونی ازدواج اشتباهه! 😊۲۰ساله بودم و ۲سال بود که کار می‌کردم (از بعد از دیپلم) بدون پس انداز خاصی با یه خانواده طلبه و سادات وصلت کردم و با حقوق کارگری تو بازار تهران، زندگی رو تو یکی از اتاق های خونه پدرم شروع کردم و همون سال اول هم بچه دار شدیم که اونجا هم کلی حرف که تو این گرونی چرا بچه آوردید! ۲ سال بعدش بچه دوم اومد و ما به برکت دومی تونستیم ۱۵ میلیون قرض الحسنه بگیریم تا تو شهرری یه خونه کوچیک رهن کنیم و مستقل شیم. ولی چیزی نگذشت تا خونه مسکن مهرمون رشد کرد و با فروشش به صورت شراکتی با مادرخانمم که ارث پدری بهش رسیده بود تونستیم یه خونه تو فلاح بخریم. من سال ۹۴ تصمیم گرفتم بجای بازار تهران برم دنبال علاقه ام، و همین شد که رفتم درس طلبگی بخونم!!! کنار طلبگی به کار نیمه وقت تو بازار ادامه دادم(که طبیعتا درآمدم نصف شد) و بچه سوم مون هم سال ۹۶ به دنیا اومد و من پایه ۲و۳ حوزه بودم! 😎با توجه به انگیزه و علاقه ام، تو ۶ سال دوره ۱۰ ساله طلبگی رو خوندم و قبول شدم و تموم کردم. سال ۱۴۰۰ بچه چهارم مون به دنیا اومد، بعد از ۳پسر، حالا خدا به ما فاطمه خانم داده😍 با رتبه ۹۳ تو رشته ارشد فقه و حقوق یه دانشگاه دولتی قبول شدم و بعدش هم به برکت فاطمه خانم تو آزمون ماده ۲۸ استخدامی آموزش و پرورش هم قبول شدم و در سال سیزدهم زندگی مشترک مون تازه شغل ثابت پیدا کردم که معلمی هست و خیلی دوسش دارم😘 🤲 تو این سالها معجزات و دستگیری های بی شمار خدارو در زندگیم با گوشت و پوست و خونم درک کردم. 👌و الان خیلی راضی هستم از زندگیم و حس میکنم اون ۱ درصدی که به خدا اعتماد داشتم برام اینهمه خوشی و رضایت از زندگی داشته، اگه درصد اعتماد به خدای بالاتری داشتم دیگه چی می‌شد... یه معجزه دیگه اینکه همه مذمت کنندگان از رو رفتن و دیگه نمیگن چه خبره اینهمه بچه! بلکه میگن پنجمی رو کی میارید😄 👈نکته جالب اینکه همکلاسی های دبیرستانم که باهاشون در ارتباطم و اون موقع منتقد ازدواج من بودن، الان با سی و خورده ای سال هنوز مجردن و میگن تو شانس آوردی اون موقع ازدواج کردی! الان دیگه هم از نظر اقتصادی خیلی سخته و هم از نظر پیدا کردن کیس مناسب(البته هنوزم من بهشون میگم اگه توکل کنید هر دوش حل میشه، همه شونم درآمداشون از من بیشتره و معتقدن نمیشه! ) پ.ن : 🙏البته باید از نقش حمایتی و آرامش بخش همسرم هم یاد کنم که در همه زمینه ها پایه من بود و همیشه با محبت و فداکاری با من رفتار کرده... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ابد در پیش داریم... شاگردان علامه طباطبایی تعریف می‌کردند که ایشان در بین درس و بی‌مناسبت می‌فرمود که آقایان ما ابد در پیش داریم. و این را تکرار می‌کردند. انسان در لابه‌لای زندگی‌اش نباید دچار غفلت بشود و فراموش کند که چه چیزی را در پیش دارد. ده‌ها برابر عمر زندگی نوح در مقابل ابدیت پلک‌زدنی بیش نیست. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075