eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
392 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
232 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهش اِدمُلّاوَند
﷽ن و القلم و ما یسطرون 📜 📝نقل روایت جوانی بنام ‌‌‌‌‌ 🖊گردآوری ✍نقل رویداد از زنده یاد حاج روح الله اصفهانی ‌‌‌‌‌‌‌... نقل رویداد اینکه در دوره ای [قابل تحقیق] در گذشته به گفته [یافته شفاهی] جوانی بود بنام عزیز که به واسطه ای با دختری در محل خود شون ازدواج میکنه. 👈اما عزیز در اوایل زندگی در آمد و کار دُرست درمانی نداشت می رفت سر کار ولی کار ی باشه که دایم باشه رو نداشت. 📌خلاصه که زندگی خرج داره باید به فکر زندگی هم باشه... 🌍در روستای عزیز آدم سر شناسی بود که مال اموال زیادی داشتن. خانم عزیز به این آقا گفتن که شوهر من کار نداره بیکار هست شما یه لطفی کن اگر امکانش هست شوهر من پیش شما کار کنه و از بیکاری در بیاد. این آقا هم آدم بزرگ و دلسوز هم بود قبول کرد که این آقا [عزیز] براش کار کنه وضع اوضاع خوبی هم نداشت و رفت کارگرش شد و قرارداد کرد که کار کنه و در قبال کار مُزد بگیره. دیگه عزیز رفت مشغول بکار شد. 👈البته عزیز همچین کمتری تنبل هم بود و حرف گوش کن هم یه موقع هایی نبودِ ارباب هم ازش شناخت داشت و به خاطر حرف خانومش عزیز ی به کارگری قبول کرد،،،، 📌خلاصه مدتی کار کرد و تا یه روز غروب به عزیز یه حرفی زد به حساب ازش یه کاری خواستار شد عزیز طاقت حرف و نداشت و ناراحت شد و قهر کرد یه بحث کوچیکی هم با اربابش کرد و از پیش ارباب رفت و دیگه نرفت سر کار. خانومش گفت عزیز چی شده؟ چرا سر کار نمیری؟! عزیز گفت: من دیگه سر کار نمیرم و برا این آقا هم دیگه کار نمیکنم! 👈خانومش گفت: مگر چی شده؟! چه اتفاقی افتاده؟! عزیز گفت: که ارباب بهش چی گفته و برای چی ناراحت شده... گفت بهش دستور داده بین ما بحث شد خانومش گفت وسط سال کار تو ول میکنی الان کجا میخوای بری سرکار بلند شو برو سر کارت میخواهی بیکار بمونی که چی بشه؟!! 📌خلاصه عزیز یه چند روزی نرفت سرکار، خانومش هم یه بار به ارباب رو زده بود دیگه خجالت می‌کشید که دوباره بگه و عزیز هم نرفت..... 📌خانوم عزیز یه برادر داشت به نام که کمی هم شیرین عقل بود. خواهرش گفت که برادر شما برو خونه این آقا بَوین چه خبر هست؟ چی شده؟ چی نشده؟ چکار میکنن؟ به حساب بور یه سر گوشی آب بده. خبر بگیر بَوینه کارگر گرفتن بجای عزیز یا نه؟ عزیزو دوباره سَرِ کار میگیرن یا نه؟ ...... http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3380 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📝 کتابخانه ی اسناد و آثار منتشر نشده بدون خدمات عمومی 👇👇 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 💞منظومه ها: آنچه از منظومه ها، داستانها و وقایع بومی و محلی که در قالب اسناد یا تحقیقات میدانی و به دست ما رسیده است. 📜 📩منظومه های پیرامون زندگیتان و یا آنچه از اطراف شنیده اید را برای ما ارسال کنید، به نام شما ثبت و منتشر خواهیم کرد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3480 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
1⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 📚کتاب: ■ 📜منظومه💞: ■