eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
325 دنبال‌کننده
343 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
۶- مرحوم در (ج۴/ص۲۸۰) می‌فرماید: سخن در این است که آیا مکلّفی که فحص نکرده است مستحقّ عقاب است یا نه؟ در این مورد سه نظریه وجود دارد: 🔶️ ۱- نظریه‌ی اول (صاحب مدارک): مستحقّ عقاب است مطلقاً، چه عملش مطابق با واقع باشد و چه نباشد. 🔶️ ۲- نظریه‌ی دوم (مشهور): اگر عملش مخالف با حکم واقعی باشد مستحقّ عقاب است. 🔶️ ۳- نظریه‌ی سوم (): در صورتی که ترک فحص منجرّ به مخالفت واقع شود مستحقّ عقاب است. 🔷️🔹️ ایشان در ادامه چند نکته را بیان می‌کنند: 🔹️ فرق بین نظریه‌ی سوم و دوم این است که عقاب در سومی به خاطر ترک تعلّمی است که منجرّ به مخالفت با واقع شود، اما در دوّمی عقاب به خاطر مخالفت با واقع است، و ارتباطی با ترک تعلّم ندارد. 🔹️ ظاهراً بحث بین صاحبان این دو نظریه، علمی و نظری است، و نتیجه‌ی عملی ندارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
، بازگویی و بازخوانیِ داشته‌ها و داده‌هایِ دانسته‌شده نیست، بلکه پی‌ریزی و ساختنِ دانسته‌هاست... 🔶️ اندیشه‌ها زمانی متولّد می‌شوند که دانسته‌ها را فرو بریزیم و آن را از نو بسازیم. 🔷️ راهِ از و می‌گذرد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
واکنش جالب و تعبیر زیبای امام خامنه‌ای عزیز (دام ظله) نسبت به اعطای دکترای افتخاری به ایشان در دیدار با اساتید دانشگاه تهران در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۸۸: "یک جمله درباره‌ی پیشنهاد آقای دکتر رهبر عرض کنیم؛ مساله‌ی دکتری افتخاری؛ خوب، البته این یک افتخار بزرگ است که این دانشگاه این اظهار محبّت را به ما بکند، لیکن من اهل دکتری نیستم، همان طلبگیِ ما کافی است. اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهّد و پای‌بند بمانیم -که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم- اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در عالَم طلبگی پیش برویم من این را ترجیح می‌دهم. شما لطف کردید و این برای ما هم مایه‌ی مباهات است، لیکن من پیشنهاد شما را قبول نمی‌کنم." ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۱۱- قوله (ج۳، ص١۶): أحدها: التمليك المذكور، لكن بشرط تعقّبه... .مرحوم در تبیین یک نقد بسیار دقیق نسبت به کلام مرحوم می‌فرماید: مراد مرحوم از تملیک مذکور، "تملیک انشایی" است؛ یعنی تملیکی که در بیع از طرف بایع انشاء می‌شود. ظاهر این کلام ایشان و سایر کلماتشان -مانند تعریف ایشان از بیع- نیز همین است. 🔶️ اما این سخن با مورد استشهادشان در همین متن (یعنی: و لعلّه لتبادر التملیک المقرون بالقبول من اللفظ) با ادامه‌ی کلام ایشان (یعنی: و لهذا لا يقال: "باعَ فلانٌ مالَه" إلا بعد أن يكون قد اشتراه غيره) سازگار نیست. 🔸️ زیرا ایشان در تعریف خود، بیع را انشای تملیک می‌داند، حال آن که در فقره‌ی دوّمی که ذکر شد می‌گوید: "اگر بایعی تملیک را انشاء کند، اما خریدار آن را نخرد، عرفاً نمی‌گویند: باعَ فلانٌ مالَه"؛ اگر دقّت شود این کلام ایشان با‌ فقره‌ی دوّمی که ذکر شد متنافی است، زیرا اگر بیع را -همانند مرحوم شیخ- انشای تملیک بدانیم دیگر وجهی ندارد تملیکِ بدونِ شرائی که انشاء شده است را بیع ندانیم. 🔷️ از این رو، مرحوم در ادامه می‌فرمایند: استشهاد مرحوم با تعریف مرحوم آخوند سازگاری دارد که بیع را تملیک می‌داند، و نه انشای تملیکی که مرحوم شیخ می‌گوید. ‌‌ 🔹️ زیرا اگر کسی انشای تملیک کند در حالی که شرایط عقد را رعایت نکرده باشد عرفاً نمی‌گویند: "باعَ"، و صحیح است که گفته‌ شود: "ما باعَ"؛ فتدبَّر جیِّداً! ✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️ یکی از اختلافات مرحوم با مرحوم در تعریف است که آخوند، بیع را خودِ "تملیک" و شیخ، "انشای تملیک" می‌داند.
📚 ۴- تعریف علم /ذکر دو نکته‌‌ی مرحوم در تعریف اصول (محاضرات/ج۱/ص۸): تعریفی که مرحوم در مورد علم اصول ارائه می‌کنند این چنین است: 💠 "العلم بالقواعد التي تقع بنفسها في طريق استنباط الأحكام الشرعية الكلية الإلهية، من دون حاجة إلى ضميمة كبرى أو صغرى أصولية أخرى إليها" 💠 🔶️🔸️ ایشان ضابط مساله‌ی اصولی را بنا بر تعريف خود دارای دو رکیزه (نکته) می‌داند: 🔸️ ۱- نکته‌ی اول: نکته‌ی استنباط، و نه تطبیق. 🔸️ ۲- نکته‌ی دوم: نکته‌ی عدم احتیاج به ضمّ قاعده‌ی اصولی دیگر. شرح و تبیین این دو نکته ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۱۲- قوله (ج۳، ص١۶): و لعلّه لتبادر التمليك المقرون... . مرحوم در حاشیه‌ی ۱۲ در ادامه‌ی مطلب حاشیه‌ی ۱۱ می‌فرماید: این که متبادر از لفظ "بیع"، تملیکِ مقرونِ به قبول است به این خاطر است که تملیکِ حقیقی بدون تملّک و قبول مشتری تحقّق نمی‌یابد؛ یعنی این تبادر ناشی از لفظ نیست، زیرا معنای تملیک به خودیِ خود دلالتی بر قبول ندارد. 🔶️ از این رو، صحّتِ سلبِ اسمِ "بیع" از تملیکی که خالی از قبولِ مشتری است نیز از همین روست، نه به خاطر معنای موضوعٌ‌لهِ بیع، و نه به خاطر انصرافی که ایشان در ادامه (ج۳/ص۱۷) بیان می‌کند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
حضرت امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در درس تفسیر خود می‌فرمايند: "من مواردی را سراغ داشتم که آن کسانی که به اسم اسلام حرف می‌زدند به اسم قرآن و حدیث حرف می‌زدند حتی ترجمه‌ی یک عبارت عربی را درست بلد نبودند گاهی یک چیز خیلی واضحی را که یک عربی‌دان می‌فهمد این‌ها عوضی معنا می‌کردند در عین حال دم از می‌زدند." (تفسیر سوره جمعه؛ ص۱۴۹) ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۵- تعریف علم /توضیح الرکیزة الأولى/فرق بین و (محاضرات/ج۱/ص۹):مرحوم در بیان رکیزه و نکته‌ی اول تعریفشان می‌فرمایند: ویژگی این است که حکم فقهی با توسیط و واسطه‌گری آن‌ها استنباط می‌شود، و این ‌گونه نیست که مانند تنها بر مصادیق و مسائل جزئی فقهی تطبیق شود. 🔶️ بنا بر این، یکی از فوارق بین این دو این است که در طریقِ استنباط قرار می‌گیرند، اما -نه در طریق استنباط- بلکه در طریقِ تطبیقِ قاعده‌ی کلّی فقهی بر مساله‌ی جزئی فقهی به کارگرفته می‌شوند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
عالم و متفکّر برجسته مرحوم استاد محمدرضا حکیمی (رضوان الله علیه): "ما همیشه درس‌های تعطیلی داشتیم؛ درس‌های دهه‌ی محرّم داشتیم؛ درس‌ رمضان داشتیم؛ درس که تعطیل می‌شد جایش درس می‌گذشتیم. ... آن تابستان سه نفری [بودیم که] پیش ایشان [مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی (رضوان الله علیه)] اشارات می‌خواندیم." ✴️@fegh_osoul_rafiee