شب چون میان بستر دل ناز می کنی
آخر به بوسه ای، گره ای باز می کنی
با عشوه های سرزده از ذوق دلبری
در کوی دل حماسه ای آغاز می کنی
حسی لطیف بین من و توست لیک من
لب بسته ام به شرم و تو ابراز می کنی
ذکر عظیم توست به قلب حقیر من
چون روز روشن است که اعجاز می کنی
نامحرمیم گرچه ولی خسته رهیم
مهمانمان به جرعه ای از راز می کنی؟
در وصف آیه های لطیف و بدیع صنع
بسیار گفته اند و تو ایجاز می کنی
بیدار تا شوم ز سکوت شبانه ام
بی پرده نغمه های سحر ساز می کنی
#محمدعلی_هادیان_ندوشن «درود»
#عضوکانال
@golchine_sher
من آن موجم که مثل چشم دریا،روزو شب پیوسته بیدارم
اگرچه سربه ساحل می زنم، امّا به دوش خویش آوارم
تلاطم می کند گاهی نفس درسینه ام چون کوه آتش زا
همیشه چون سواری بی قرارازخشم بی اندازه سرشارم
من آن موجم که عمری کرده ام ویران،بنای ساحل خود را
ولی درسوگ ساحل تا قیامت مثل باران اشک می بارم
بغل وا می کنم وقتی به سمت صخره های سخت و پرتاول
به چشم دیگران دیوانه ام امّا ، به کارخویش هشیارم
زبس بی وقفه می کوبم، سرم را برتن ساحل ،نمی دانم
کجا خواهد کشد آخردراین دریا و این ساحل سر و کارم
شکفته می شود هرصبح صدها غنچه درمرداب دامانم
ولی من درحصارساحل دریای آمالم گرفتارم
#علی_اصغر_شکفته
#عضوکانال
@golchine_sher
با تو رنگ آبی دریا شکوفا میشود
رود هم در سایه ی مهر تودریا میشود
آسمان بی باد و باران رنگ خوشبختی نداشت
آسمان هم با نگاه تو دلش وا میشود
ساحل از موج غرور باد آرامش گرفت
باد هم در حلقه ی گیسوی تو تا میشود
کاش یک شب بی محابا بر زمین می آمدی
خستگیهای زمین باتو مداوا میشود
نه زمستان درد دارد نه تماشای خزان
تا بهار تو میان فصلها جا میشود
خسته از رویای بی فرجام هر روزیم ما
بی تو بدجور این همه امروز و فردا میشود
کاش میدیدیم پایان غروب هفته را
کاش میدیدیم، آری...آه ...آیا میشود؟!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا!
شهادت قسمت ما میشد ای کاش...
#علیرضا_قزوه
#دفاع_مقدس
@golchine_sher ِ
صبر کن خانه معطّر بشود بعد برو
گل این باغچه پرپر بشود بعد برو
چشم من تر شده از آمدن و رفتن تو
صبر کن چشم تو هم تر بشود بعد برو
صبر کن این چمدان حرفْ فراوان دارد
خاطرش از تو مکدّر بشود بعد برو
رنگ موهای تو و چهرهی من هردو سیاه
چهره با چهره برابر بشود بعد برو
عاشقم ، صبر کن و شعر مرا از بر کن
شعرم از شوق... سراسر بشود بعد برو
#پرویز_شالی
@golchine_sher
از خوب و بد هر عملت با خبرم من
چون از رگ گردن به تو نزدیک ترم من
صد بار اگر توبه شکستی و گذشتم
صد بار دگر توبه کنی می گذرم من
درخواب فرو می روی و غافل ازاین که
مشتاق به دیدار تو در هر سحرم من
تو ثانیه ای حال خوش خویش بیاور
تا با همه جاه و جلالم بخرم من
وقت خوشی و خنده به من نیست حواست
در وقت گرفتاری أت اول نفرم من
ترسی به دلت راه نده چون که برایت
در واهمه روز قیامت سپرم من
از رحمت و بخشندگی ام باخبری تو
از خوب و بد هر عملت با خبرم من
من عبد خطا کارم و گویم که خدایا
هر چند که آلوده و بی بال و پرم من
از من به دل سوخته فاطمه بگذر
دلسوخته روضه دیوار و درم من
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
@golchine_sher
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
زندگی شاید...
عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر میدارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی میگوید:
صبح بخیر
#فروغ_فرخزاد
@golchine_sher
تو مرداب دلم را در تلاطم میکنی گاهی
و با چشمان جادویت تکلم می کنی گاهی
لباس عشق می پوشی برای قامت شعرم
به تلمیح نگاه من تبسم میکنی گاهی
چنان قویی که از آغوش معشوقش جدا گشته
به لحن حُزن آلودی ترنم میکنی گاهی
ندانم از سر عُجب است یا از روی دلسوزی؟
که بر قلب پریشانم ترحم میکنی گاهی
شده دلتنگ چشمان پریشانم شوی گاهی؟
ویا در قاب رؤیایت تجسم میکنی گاهی؟
میان این هیاهوهای بی مهری و دلسردی
تو هم این عاشق دلخسته را گم میکنی گاهی
#ک_قالینی_نژاد_افروز
#عضوکانال
@golchine_sher
فراوان می کند زیباییت را نقش ابرویت
که پشت چشم هایت می کشی مثل النگویت
تویی خورشید شهریور که می تابی تمام دشت
و گویی بر سرت دعواست با پرواز گیسویت
منم اردیبهشتی که تو را هر روز می جويم
و در من شعله می گیرد نگاه ما جراجویت
از این محشر که بر پا شد تو را فریاد دارد چشم
که شاید باز پیدا شد دو باره خال هندويت
حضورت را به گیسوی بلند باد می بینم
که روشن کرد هر جا را دوباره باز هو هویت
چنان با من غريبي می کند این باد صحرا گرد
و می گردد به دنبال تو و ابریشم مویت
#حسین_اصغری_سوادکوه
#عضوکانال
@golchine_sher
یک عمر با فراق تو سر کردم و هنوز
چشمم به راه هست و دلم رو به راه نیست
#محمد_درّودی
#عضوکانال
@golchine_sher
می کند آشفته ام، همهمه ی خویشتن
کاش برون می شدم، از همه ی خویشتن
می کشد از هر طرف، چون پر کاهی مرا
وسوسه ی این و آن، دمدمه ی خویشتن
پنجه در افکنده ام، در دل خونین خویش
گرگ وش افتاده ام، در رمه ی خویشتن
باده ی نابم گهی، زهر هلاهل گهی
خود به فغانم از این، ملقمه ی خویشتن
طفلم و بنهاده سر، بر سر دامان عشق
تا کندم بیخود از، زمزمه ی خویشتن
مست و خرابم امین، بی خبر از بود و است
از که ستانم بگو! مظلمه ی خویشتن
#سید_علی_خامنه_ای
#رهبر_انقلاب
@golchine_sher
شیــــرین من! پایان درد بیقــــــــــــراری!
قصد مــــدارا داری آخــــــــــــر یا نداری؟
بگــــــــــــذار تا لمس نگــاهت را بفهمــــم
بگــــــــــــذار قربانت شـوم گــاهی گداری
مثـــــــل کبوتر باز هـــــــم بالـــم شکسته
زیر فشـــــــــــار چنگـــت ای باز شکـــاری
اینست وقت دیدنت حـــــــــال مـن و تو؛
مشتاق و مست و شـــاد، منفـور و فراری
سختست از دشمن بخواهی دوست باشد
درمــــان من کی میشوی ای زخم کاری؟
#اسماعیلعلیخانی
#عضوکانال
@golchine_sher
مانند شیشه ای که خریدار سنگ بود
این دل شکستن تو برایم قشنگ بود
رؤیای باشکوه رسیدن به ساحلت
آغاز خودکشی هزاران نهنگ بود
ماه شب چهاردهی که تصاحبت
چون حسرتی به سینه ی صدها پلنگ بود
خوشبخت آن دلی که برای تو می تپید
خوشبخت آن دلی که برای تو تنگ بود
تو: یک جهان تازه پر از صلح و دوستی
من : کشوری که با همه در حال جنگ بود
با من هر آنچه از تو بجا ماند نام بود
از من هر آنچه بی تو بجا ماند ننگ بود
پایین نشسته ام که توبالا نشین شوی
این ماجرا حکایت اَلاّکُلنگ بود...
#رضا_نیکوکار
@golchine_sher
پدرم کارگر است
بقچه به دوش
از خانه به خیابان می رود
از خیابان به خانه می آید
پدر هر روز سبکتر می شود
بقچه هر روز سنگین تر!
پدرم
فقر را
به دوش می کشد!
#اقدس_خیرالله_پور
#عضوکانال
@golchine_sher
بر خالق تان اگر که ایمان دارید
با عشق به بندگیش دل بسپارید
فرمود امام صادق ای شیعه، مباد
یک لحظه نماز را سبک بشمارید
#محمد_صادق_بخشی
#رئیس_مذهب
#تبریک_و_تهنیت
#عضو_کانال
@golchine_sher
بی تو از تقویم من آینده اش را برده اند
روزهای از خوشی آکنده اش را برده اند
نیستی، حس می کنم از نقشه ی سبز شمال
رشته کوه ِ تا ابد پاینده اش را برده اند!
حالِ آن محکوم را دارم که مثل یک درخت
سمت تبعید و تبر پرونده اش را برده اند
بی تو مرز کشوری هستم که دیگر دشمنان
از زمین و آسمان ته مانده اش را برده اند!
زندگی دیگر نمایشنامه ای جذّاب نیست
دلقکی پیرم که غم ها خنده اش را برده اند
بی تو یک کنسرت ناکوکم که جمع ِ سازها
آبروی کهنه ی خواننده اش را برده اند!
عاقبت یکروز می بینی که از میدان جنگ
روی دوش دیگران رزمنده اش را برده اند
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم
گلِ مریم وسطِ بال و پرت بگذارم ...
هی بگویم که تو را دوست ندارم اما
یک سبد گل بخرم پشتِ درت بگذارم ...
بشنوم از دلِ خود مهرِ دلم را کندی
مشتی از نقل به کیفِ سفرت بگذارم ...
بروی پشتِ سرت را پیِ من چک بکنی ..
رفته ام اشک به پیشِ پدرت بگذارم ...
بشنوی غم زده ام باز بیایی سمتم
دستِ خود را ببرم بر کمرت بگذارم ...
غرقِ آغوش توام ، بنده غلط کردم اگر
دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم ...
#مریم_قهرمانلو
@golchine_sher
مباد چیزی از این انتظار کم بشود
و در مسیر تماشا غبار کم بشود
کنار آینه قیچی زدی به موهایت
که از طبیعت من آبشار کم بشود
برای عشق نگارنده هست و می ترسم
خدا نکرده زمانی نگار کم بشود
چه حسرتی بکشد واگن پر از شوقی
که در میانه ی ریل از قطار کم بشود
به اسب های اصیل تو برنخواهد خورد
از این قبیله اگر یک سوار کم بشود
سری که در قدم عشق سر به زیر نشد
خوشا برابر تو روی دار کم بشود
#احسان_افشاری
@golchine_sher
نمیتوانم ننویسم
نوشتن مثل نفس است برای زندگی
مثل پرواز برای کبوتر
مثل هوا برای آدم
مثل آب برای ماهی
و مثل ...
کلمه ها را بردار و در جای خودشان بگذار و به آنها نقش بده
یکی فاعل و یکی مفعول و یکی...
و آنگاه آفرینش اتفاق می افتد
قلم را بردار
#روحالله_راوینیا
#عضوکانال
#نوشتن
@golchine_sher
و انسان هر چه ايمان داشت پاي آب و نان گم شد
زمين با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد
شب ميلاد بود و تا سحرگاه آسمان رقصيد
به زير دست و پاي اختران آن شب زمان گم شد
همان شب چنگ زد در چين زلفت چين و غرناطه
ميان مردم چشم تو يك هندوستان گم شد
از آن روزي كه جانت را ، اذانِ جبرئيل آكند
خروش صور اسرافيل در گوش اذان گم شد
تو نوح نوحي اما قصه ات شوري دگر دارد
كه در طوفان نامت كشتي پيغمبران گم شد
شب ميلاد در چشم تو خورشيدي تبسم كرد
شب معراج زير پاي تو صد كهكشان
گم شد
ببخش - اي محرمان در نقطه ی خال لبت حيران -
خيالِ از تو گفتن داشتم ، اما زبان گم شد
#علیرضا_قزوه
#عضوکانال
#ولادت_حضرت_محمد_ص
@golchine_sher
تنرَعشه گرفتیم که با غیر نشسته است
از غیرتمان بود نوشتند حسودیم ...!
#حامد_عسگری
@golchine_sher
حرف منّت نیست اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود
#فاضل_نظری
@golchine_sher
برس به دادِ دلم ، گشته ام خراب ، محمد
بریز در قَدحِ خالی ام شراب ، محمد
فدای نازکیِ طبع و شیوه ی سکناتت
نمی رسد به زُلالیِ خُلقَت آب ، محمد
همیشه گرم گرفتی به نوکران و ضعیفان
نمی رسد به قَدِ لطفت آفتاب ، محمد
تمام آدم و عالم ، اسیر حُسنِ جمالت
برات جامه دریدست ماهتاب ، محمد
گُل احتیاج ندارد به بوی مُشک و گلابی
زدی به خود که معطّر شود گلاب ، محمد
تلالو نگهت روشنی ده مَه و انجُم
به شامِ تارِ منِ گمشده ، بتاب محمد
به روز حشر شفاعت کنی چنانکه "فتَرضی"
در آن شلوغیِ مَحشَر مرا بیاب محمد
برای دلبری از تو ، خدا به لیله الاسری
نموده است به صوتِ علی خطاب محمد
علیست جانِ محمد به حکم "اَنفُسَنا"، پس
عجیب نیست بگویم "ابوتراب محمد"
به روی کفّه ی میزان به روز حشر نباشد
گران تر از صلوات شما ثواب ، محمد
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
#عضوکانال
@golchine_sher