eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
705 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل سابق غزلم ساده و بارانی نیست هفت قرن است درین مصر فراوانی نیست به زلیخا بنویسید نیاید بازار این سفر یوسف این قافله کنعانی نیست حال این ماهی افتاده به این برکه‌ی خشک حال حبسیه‌نویسی‌ست که زندانی نیست چشم قاجار کسی دید و نلرزید دلش بشنوید از من بی‌چشم که کرمانی نیست با لبی تشنه و بی‌بسمل و چاقویی کُند ما که رفتیم ولی رسم مسلمانی نیست عشق رازی‌ست به اندازه‌ی آغوش خدا عشق آن گونه که می‌دانم و می‌دانی نیست ‎‌‌ @golchine_sher
در جمعشان بودم که پنهانی دلم رفت باور نمی‌کردم به آسانی دلم رفت از هم سراغش را رفیقان می‌گرفتند در وا شد و آمد به مهمانی‌ دلم رفت رفتم کنارش، صحبتم یادم نیامد!! پرسید: شعرت را نمی‌خوانی؟ دلم رفت مثل معلم‌ها به ذوقم آفرین گفت مانند یک طفل دبستانی دلم رفت من از دیار «منزوی»، او اهل فردوس یک سیب و یک چاقوی زنجانی؛ دلم رفت ای کاش آن شب دست در مویش نمی‌برد زلفش که آمد روی پیشانی دلم رفت ای کاش اصلا من نمی‌رفتم کنارش اما چه سود از این پشیمانی دلم رفت دیگر دلم رخت سفیدم نیست در بند دیروز طوفان شد، چه طوفانی دلم رفت @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا به شهر نگاهت، به آشیانه ببر به سور و ساتِ قفس، تا به آب و دانه ببر پلنگم و به هوایت به قله آمده‌ام مرا به خلسه و تا خلوتی شبانه ببر برای قطره‌ی باران چه می‌کنی ای رود؟ مرا به وسعتِ دریا، به بی‌کرانه ببر بباف موی پریشان و سرکشم را باز شلالِ موی مرا تا به رقصِ شانه ببر بخوان مرا به طلوع قشنگِ آغوشت به مهر و گرمی خورشیدِ بی‌بهانه ببر به میهمانی واژه، به میهمانی شعر مرا به جشن غزل‌های عاشقانه ببر @golchine_sher
مجنون منم که بر غم تو مبتلا ترم از جنسِ بغضِ هستم و بس بیصدا ترم شاعر زیاد داشت غزلچشمِ تو ولی در بینِ شاعرانِ تو بي ادعا ترم بس در میانِ واژه‌ی شعرم چکیده‌ام از رازهای فاش شده بر ملا ترم با عشقِ تو به عالم معراج می‌روم با تو از آسمان و زمین هم فراترم وقتی که نیستی نفسم تنگ میشود هستی تو،از هر آنچه هوا هم، هواترم با من بمان، بدان که تو را می سُرایمت چون با غزل فروشِ تنت، آشنا ترم @golchine_sher
غروب می کنی , و من به شیوه ی آسمان آبی می پوشم,,, غروب در دل آسمان دیدنی است محبوبم! @golchine_sher
به هرزگی متهم شدند علفهایی که عاشق بوته ی گل سرخ بودند. @golchine_sher
نیستی و بین گلدان ها بهارم کوچک است چارچوب دلخوشی هایی که دارم کوچک است سرزمینی تازه تاسیسم، بدون اسم و رسم کشوری بی پرچمم، ایل و تبارم کوچک است کوپه هایم میزبان یک مسافر هم نشد توی دست کودکان بی شک قطارم کوچک است! در زمان رفتنت از کار افتادم چه زود بس که قلب ساعت ِ شمّاطه دارم کوچک است دُور ِ این سیّاره ی تنها نمی چرخد کسی ماه من! دور از قدم هایت مدارم کوچک است شاعرم! بر شانه ام بار بزرگ واژه هاست گرچه در چشمان کور شهر، کارم کوچک است چیز چندانی نمی خواهم ، در این کوچه بمان! گاه گاهی یک تبسّم...! انتظارم کوچک است. @golchine_sher
خوب و بدِ اشتباه را بگذارید شیطان و من و گناه را بگذارید می‌خواهم از این به بعد، آدم باشم لطفا سر من کلاه را بگذارید   @golchine_sher
از صدای گذر آب چنان فهمیدم: تندتر از آب روان، عمر گران میگذرد . زندگی را نفسی، ارزش غم خوردن نیست؟ آرزویم این است آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
پیله ام ، پیله در اندیشه ی پروانه شدن متوسل به جوادم(ع) که دهد حاجت من ذره در وادی خورشید نهادست قدم کم نبوده است کویری که شد اینجا گلشن خواست بینا بشوم حال مرا ریخت بهم مثل یعقوب پس از بوسه ی بر پیراهن اشک بر گونه سرازیر، شدم محو حرم روی لب ذکر جواد(ع) است عسل گشته دهن موج افتاده در اطراف ضریحی که دو گل دارد از نسل علی در دل پاکش مدفن پنجه انداخته هر کس به گره پنجره ها موم گردیده از آن شعشعه ی «نور آهن» کاظمین است ولی عطر رضا را دارد هرکه با شیوه ی خود غرق مناجات و سخن می روم غرق شوم در دل آن موج اگر بپذیرند بدِ رو سیه عهد شکن شیعه مدیون جواد است و به این مفتخرم شیعه ام ،شیعه ی اثنی عشری مذهب من یاجوادالائمه ادرکنی @golchine_sher
عزیزم از سرم تا سایه ات کم شد دل آئینه ام چین خورد و درهم شد صدا پیچید در این نای خاموشم گلو لبریز از آهنگ ماتم شد ترک برداشت سدّ بغض دیرینم کویر خشک چشمم چاه زمزم شد طنین سوگ من در کوچه ها پیچید فضای سینه ام رنگ محرم شد به دنیا اشتیاق ماندنم خشکید برایم زندگی عین جهنم شد جنود تشنگی زد خیمه بر جانم شراب ارغوان بر کام من سم شد کنارت بودنم معنای دیگر داشت تو رفتی بودنم یک درد مبهم شد تو بودی زندگی یک جور دیگر بود دلم با رفتنت ویران تر از بم شد تو رفتی لیکن آوایت به گوشم هست مزارت قبله ی عشاق عالم شد لباست روی چوبی گوشه ی درگاه به رسم یادگاری ماند و پرچم شد هوایت کرده ام حوّای شهرآشوب دل وسواس من باز امشب آدم شد غزال خاطرم افتاد در دامت غزل باز آخرین راه گریزم شد برای رفتنت از بس غزل گفتم به روی دفترم قد قلم خم شد... @golchine_sher
از خواب سوختن پر و از داغ خالی ام عمری به خون نشسته ی زخمی خیالی ام با هر نگاه سرد، ترک می خورد دلم دلواپس شکستن قلبی سفالی ام یک روز در هراسم و روزی پر از امید مانند چشم های تو حالی به حالی ام هرچند در ستایش باران گریستم چشم انتظار آمدن خشکسالی ام بشکن مرا رفیق! که من نیز مدتی ست چون شیشه ی شراب تو از خویش خالی ام... @golchine_sher
ابر می‌بارید بر آینده‌ی دلگیر من خنده می‌زد کاتب تقدیر بر تدبیر من! اشک می‌آمد به استقبال ما وقت وداع سخت می‌لرزید در چشمان او تصویر من شرم اگر مانع نمی‌شد، بیشتر می‌دیدمت بگذرند ای کاش چشمان من از تقصیر من با سخن‌چینی مرا از چشم او انداختند ساده‌لوحان غافلند از آه پر تأثیر من مُصحفی هستم میان مکتب کج فهم‌ها هرچه می‌خواهند می‌گویند در تفسیر من هیچ ابری موجب خاموشی خورشید نیست روسیاه است آن که کوشیده‌ست در تحقیر من @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😍تو ایتا محاله مثل این کانال پیدا کنی بیا حالت رو خوب کن😍 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
یک روز می رسد که در آغوش گیرمت هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای ! @robaiiyat_takbait
صبح آمده و مُوسِم پرواز شده صد پنجره سمت آسمان باز شده برخیز و پرندگی کن و دلخوش باش یک هفته ی سبز دیگر آغاز شده @golchine_sher
ای که مِهرت به لوح دل افتاد صاحب جود، خانه ات آباد هر کجا مشکلی به من برسد ذکر نام تو می کند امداد چون کبوتر به دامت افتادم اهلی ام کن، ولی نکن آزاد دور صحنت طواف کردن را گردش آفتاب یادم داد مهربانی تو رسید به ابر عطر دستان تو رسید به باد دشمنت هم میان خلوت خود کرمت را نمیبرد از یاد صاحب قدرت و مقام نشد بازویی که نداشت حرز جواد_ _از ازل اعتقاد من این است پس به عشق تو میزنم فریاد: "یاجوادالائمه ادرکنی یاجواد الائمه ادرکنی" @golchine_sher
وقتی که دل از فاجعه ، برپا مانده است مانند بم از زلزله تنها مانده است حیف ست نگویم به شما دردم را رفتی و دلم پشت سرت جامانده است @golchine_sher
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد دلشوره ما بود، دل‌آرام جهان شد در اول آسایش‌مان سقف فرو ریخت "هنگام ثمر دادن‌مان بود" خزان شد زخمی به گِل کهنه ما کاشت خداوند اینجا که رسیدیم همان زخم، دهان شد آنگاه همان زخم، همان کوره کوچک، شد قله یک آه، مسیر فوران شد "با ما که نمک‌گیر غزل بود چنین کرد" با خلق ندانیم چه‌ها کرد و چنان شد ما حسرت و دلتنگی و تنهایی عشقیم یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد جان را به تمنای لبش بردم و نگرفت گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد یک عمر به سودای لبش سوختم و -آه- روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد! یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر ... رفت و همۀ دلخوشی‌ام یک چمدان شد با هر که نوشتیم چه‌ها کرد به ما گفت مصداق همان «وای به حال دگران» شد @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
هوهوی ذوالفقار علی اسم اعظم است حیدر خودش تجلی آیات محکم است حیدر بشر نبود اگر چه خدا نبود اما برای بنده خدای مجسم است آیینه ی تمام نمای خدا علیست هر چه نوشته اند ز اوصاف او کم است گفتیم‌ یا علی و شنیدیم فاطمه زهراست جان حیدر و او جان فاطمه ست ساقی علی ، پیاله علی ، باده هم علی امشب بساط مستی ما هم فراهم است با یاعلی ، علی و علی مست میشویم ما می نخورده ایم ولی مست میشویم @ahmadiraninasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از بس "دلم" را زیرو رو کردم!! با یاد تو بس روبرو کردم.. در خلوت چشمان تو ماندم! هر گوشه‌ای را جستجو کردم... سر می‌رود از تو خیال من! ای آرزوی بی مثال من... بی تو همش با غم گلاویزم! یک قهوه‌ی تلخ است فال من... درد تو در این سینه‌ام جاری است! هر روز من یک روز تکراری است.. زخمی که از تو در درونم هست! آخر زمینم می‌زند کاری است... @golchine_sher
از سر رَه تا غبار افشاند جان برخاستم چون الف در وصل جانان از میان برخاستم غرق خون هر چند جام روزی‌ام چون لاله بود از کنار خوان قسمت شادمان برخاستم مقصد از سامان هستی مهر تابان تو بود همچو شبنم چهره چون دادی نشان برخاستم در لگدکوب حوادث جان دیگر یافتم چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم همچو بلبل با گران‌جانان ندارم الفتی طوطیان تا لب گشودند از میان برخاستم صحبت شوریده‌حالان مایهٔ شوریدگی است با «امین» هر گه نشستم بی‌امان برخاستم (امین) @golchine_sher