بین این هلهله تنها شده باشی،سخت است
یار و همراهِ غزل ها شده باشی سخت است
هر چه با رود دَوی، باز به دریا نرسی
مایه ی خنده ی دریا شده باشی سخت است
همه از هر طرفی بر تو کنایه بزنند
از غم و درد،سراپا شده باشی سخت است
همه با دست،تو را تیرِ اشارهِ بزنند!
هدفِ قابِ تماشا شده باشی سخت است!
یوسفی نیست که دستم بدهم بر دستش
همچو پیریِّ زلیخا شده باشی سخت است
درد من مرهمی از جنسِ رفاقت میخواست
سال ها غرق تمنا شده باشی سخت است!..
ای خدا این گرهِ کور مرا بازش کن
اینچنین غرق معما شده باشی سخت است
#محمد_ثاقبی
#عضوکانال
@golchine_sher
مثل درخت تازهنشانده، جوان بمان
دور از هجوم و حمله باد خزان بمان
طبع بهاری تو، زمستان ندیده است
ای باغ پر شکوفه! همیشه جوان بمان
برگشتهای دوباره به پنجاه سالگی
هشتاد و چند سال دگر همچنان بمان
پیری و از جوانی حافظ جوانتری
ای صائب زمانه! کلیم زمان! بمان
میخواهم از خدا که هزاران هزار سال
ای خضر شعر! زنده بمانی، بمان! بمان!
دریا که هیچگاه به پیری نمیرسد
پرجوش و پرخروش، کران تا کران بمان
از شاعر بزرگ پُر است آن جهان، بس است
ای شاعر بزرگ! تو در این جهان بمان
روی زمین فرشته شدن کار مشکلیست
ای بهتر از ملائک هفت آسمان! بمان
اسفند دود میکندت عشق، هر سحر
از چشمزخم مدعیان در امان بمان
#مرتضی_امیری_اسفندقه
@golchine_sher
بگیر آنقدر محکم در بغل دلبسته ی خود را
که در بر دارد انگاری هلویی هسته ی خود را
صلات ظهر هم باشد، شبم آغاز خواهد شد
به محض اینکه می بندی دو چشم خسته ی خود را
شدم چون آینه محو وجود بی مثال تو
بیا در من ببین شخصیت برجسته ی خود را
تمام عمر مثل سایه دنبال خودم بودم
چطور از من جدا کردی منِ وابسته ی خود را ؟
گره روی گره افتاده وا کن اخم هایت را
نکش در هم دو ابروی به هم پیوسته ی خود را
به دنیا ظلم کن اما نه با من که خودی هستم
که چاقو می برد هر چیزی الا دسته ی خود را
#جواد_منفرد
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
قصیدهی حضرت اباالفضل علیه السلام
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر
که بارور بشود نطق من از این باور
منِ کویر چه گویم که مدح حضرت آب
مقدس است چنان آیه آیهی کوثر
به واژه واژهی هر بیت میخورم سوگند
شروع منقبت اوست انتهای هنر
چنان به مدحت نامش قلم به وجد آمد
که مست واژه و احساس میشود دفتر
علی چه گفت به ام البنین؟ که میروید
به دشت دامن گلدار تو چهار پسر
چه کهکشان قشنگی شود به خانهی نور
سه تا ستارهی پر نور در کنار قمر
رسید قصه به آنجا که بعد چندین سال
خدا به نخل ولایت دوباره داده ثمر
زبان علم نجوم از قیاس در ماندهست
گرفت حضرت خورشید، ماه را در بر
بغل گرفت کسی را که برق چشمانش
شد از خزانهی الماس عرش زیباتر
گرفت لحظهای آیینه را مقابل خود
صدف چگونه گرفتهست در بغل گوهر
بنازمش که فقط طرح سیب لبخندش
به کام عاطفه آورد طعم قند و شکر
چه خنده ها که به روی پدر کند عباس
چه بوسه ها که به بازوی او زند حیدر
علی خودش که یدالله بود و عباسش
به روی دست خداوند بوده انگشتر
روا بود که ملائک به محضرش آیند
چنانکه حضرت جبریل نزد پیغمبر
که جبرئیل سراسیمه با وضو آمد
و ریخت در پر قنداقهی شریفش پر
میآورند که خوشبو کنند جانها را
ملائک از ختن عرش یک جهان عنبر
زمان بارش نقل و بلور و نور رسید
که اوست از همهی آسمانیان انور
به صورت ملکوتش که کاشف الکرب است
برادرانه همیشه حسین کرده نظر
همیشه نزد برادر چنان ادب میکرد
چنانکه که محضر مولای ما بُود قنبر
همان که کوه ادب بوده است سر تا پا
همان که کوه حیا بوده است پا تا سر
همان که با نگهش کیمیاگری بلد است
اگر ز روی محبت کند به خاک نظر
کسی که گرد و غبار عبا و نعلینش
گران تر است برای جهان ز قیمت زر
فقط نبود اباالفضل صاحب شمشیر
که بود حضرت علامه صاحب منبر
به نور رحمت او ارمنی مسلمان است
به دین معجزه اش نیست یک نفر کافر
چنان کریم که لایمکن الفرار از مهر
چنان رحیم که باران شود به هر آذر
دلم خوش است که در کشتی نجات حسین
به روز حشر اباالفضل میشود لنگر
بنازم آن خم ابروش را که در صفین
چگونه لرزه برانداخت بر تن اشتر
قیام کرد و قیامت شدهست بسم الله
که تیغ تیغ پسر بود و حکم حکم پدر
چنان علی که چنان درب قلعه را انداخت
نمانده است به دیوار قلعه هیچ اثر
علی عذاب برای یهود آوردهست!
خدا به جنگ یهود آمدهست یا که بشر؟
صدای اشهد ان لااله الا الله
بلند میشود از سوی مردم خیبر
پدر هرآنچه که باشد پسر همانگونه ست
همیشه ارث پدرها رسد به دست پسر
چنان حسن که جمل را ز فتنه خوابانید
چنان حسین که در کربلا کند محشر
رسید قصه به آنجا که در دل تاریخ
امامزاده شود بر امام ها یاور
چه لقمههای حرامی که چشم و گوش همه
زمان خطبهی ارباب کور بوده و کر
دوباره قصه به آیات انشقاق رسید
نشست تیر قضا بین چشمهای قدر
بعید نیست که زهرا به علقمه برسد
همان که از نفس افتاد در حوالی در
بعید نیست که او را صدا زند پسرم
بعید نیست که او را صدا زند مادر
نوشتهاند سرش رفته بود و قولش نه
گواه اوست لب تشنهی علی اصغر
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
بلند مرتبه ماهی در آن سوی دیگر
بگو که شمر چه کرده؟ چرا نفس تنگ است؟
نشسته بود بر آن سرزمین پهناور
قسم به صفحهی سرخ تمام مقتل ها
قسم به حرمت عباس و غیرت اکبر
حسین سر دهد اما به فاطمه سوگند
نمیرود ز سر دختران او معجر
صدا زند رحم الله عمی العباس
که بود کوه وفادار لحظه های خطر
به صفحه صفحهی تاریخ نام او پیداست
از اولین نفس واژه ها الی آخر
هزار سال گذشت و دخیل میبندند
به سفره های اباالفضل مردم مضطر
برای از نفس افتاده ها تنفس اوست
به هر کویر ترک خورده اوست آب آور
چه گویمش که کُمیتم همیشه میلنگد
که اوست حضرت آب و ز قطره ام کمتر
قسم به کاسهی آبی که دست مادرهاست
که نام اوست موثرتر از دعای سفر
همیشه زندگیام از امید لبریز است
و پر شدهست جهانم ز عشق سرتاسر
چرا که در سفر عشق بُعد منزل نیست
رسیده ام به حریمش چنان نسیم سحر
دلم به کرببلا رفت و برنخواهد گشت
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر
#احمد_ایرانی_نسب
#حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
همراه تو داغ را فراموش کنم
خشکیدن باغ را فراموش کنم
دستان مرا بگیر در دستت تا
یکعمر فراق را فراموش کنم
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
صبح آمده حال و روزمان عالی شد
از رخوت و تیرگی زمین خالی شد
شب رفت و دوباره مثل گل شادابیم
خورشید دمید و وقتِ خوشحالی شد
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
دل دیوانهام با دیدن بیگانه میلرزد
چه با بیگانه میگویی؟ دل دیوانه میلرزد
توان گریهی آرام در ابر بهاری نیست
اگر از های های گریههایم شانه میلرزد
برای دیدنم ای کاش در قلب تو شوقی بود
که حتی شمع هم با دیدن پروانه میلرزد
فرو میریزد ایمان مرا موی پریشانی
که گاهی با نسیم کوچکی ویرانه میلرزد
تو را میبیند و در دست زاهد رشتهی تسبیح
تو را میبینم و در دست من پیمانه میلرزد
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
گویی مقدر شده بود
که اینگونه زندگی کنیم
در میانِ همه چیز بلاتکلیف بمانیم
آنچه پیش میآید را دوست نداریم
و هر آنچه را دوست داریم پیش نمیآید...
#احمد_خالق_توفیق
@golchine_sher
حضرت مادر
چشمان من به آمد و رفت تو خو نکرد
در سینه ام دلی نفسی های هو نکرد
من از دیدار غریبی به تنگ آمدم ولی
با سختی فراق مرا رو برو نکرد
ای تب ،شقیقه ی آتش گرفته را نسوز
جایی که اشکهای گرم تو را آرزو نکرد
این آبروی رفته دو روزی دگر بریز
گویا دل شکسته کسی آبرو نکرد
ای باغبان به دلخوشیت غبطه می خورم
هرگز گلی به خار تنش گفتگو نکرد
گفتند که عاشقی ره بی راه رفتن است
کو رهروی که راه خطا شستشو نکرد
پایش به سنگ خورد ولی بر نگشت هیچ
رازی نهفته داشت کسی جستجو نکرد
یاد مسیح و حضرت مادر بخیر باد
جز عشق بر صلیب حقیقت وضو نکرد
آخر میان این همه گفت و شنود و حرف
با صیغه مبالغه هم اشک رو نکرد
#محمد_توکلی
#عضوکانال
@golchine_sher
هرجا سراغی، از غم گرفتیم
در سینه بزم، ماتم گرفتیم
در هرمقامی، خدمت گزیدیم
سینه زدیم و، پرچم گرفتیم
اکسیر اعظم، ذکر حسین است
عالم بههم ریخت، تا دم گرفتیم
سنگ دل ما، با گریه شد آب
از چشمهی چشم، زمزم گرفتیم
گریه برای، داغ تو بوده
ارثی که ما از، آدم گرفتیم
ما سنگ بودیم، با گریه بر تو
حکم نگین از، خاتم گرفتیم
لطف تو بیش از، این حرفها بود
لطف تو خیلیست، ما کم گرفتیم
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
#امام_زمان
#امام_حسین_علیهالسلام
@golchine_sher
میبینمت از دور و زیاد است همین هم
این سوختهدل ساخته با کمتر از این هم
صدبار صدایت زدم اما نشنیدی
یک چشم بگردان به من گوشهنشین هم
عشقی که زمینی نشود فایدهاش چیست؟
ای ماه بینداز نگاهی به زمین هم
گفتی که ز خود بگذر و دیدی که گذشتم
از روح و روان هم، تن و جان هم، دل و دین هم
از پیچ و خم رود گذشتیم و رسیدیم
از چشمەی تردید به دریای یقین هم
ای زاهد اگر منکر عشقی به جهنم!
ما با تو نیاییم به فردوس برین هم
#فاضل_نظری
@golchine_sher
السلام علیک یا ابا عبدالله..... 🏴
وقتی خدا مشق تو را تکلیف میکرد
گویی کتابی از تنت تألیف می کرد
در فصل فصل این کتابِ پاره پاره
قرآن تو را بر نیزه ها توصیف می کرد
مواج می شد تاعطش روی لبانت
چشم تو اقیانوس را تعریف می کرد
سیب تنت تشریح می شد شرحه شرحه
باران تو را در بادها تصریف می کرد
موسیقیِ آیات تو از نیزه می ریخت
سمفونی ات داوود را تصنیف میکرد
می سوخت خورشید و زمین لب تشنه ی نور
شب بود و ظلمت ماه را تحریف
می کرد
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
آه ! جز آینه ای کهنه مرا همدم نیست
پیش چشمان خودت اشک بریزی کم نیست
یک خود آزاری زیباست که من تنهایم
لذتی هست در این زخم که در مرهم نیست
اشتیاقی به گشوده شدن این گِره نیست
ور نه تنهایی من که گره اش محکم نیست
من از این فاصله ها هیچ ندارم گِله ای
هر چه تقدیر نوشتست بیفتد غم نیست
لذتی نیست اگر درد نباشد قبلش
لذتی بیشتر از شور پس از ماتم نیست
بی سبب درد که هم قافیه با مرد نشد
آدم بی غم و بی درد دگر آدم نیست
تو نبین ساکت و آرام نشستم کنجی
حرف ناگفته زیاد است ولی محرم نیست
#سیدتقی_سیدی
@golchine_sher
کمی با من بنشین..
تا در آن نقشه جغرافیایی عشق،
تجدید نظر کنیم.
بنشین تا ببینیم
تا کجاها مرز چشمان توست،
تا کجاها مرز غمهای من...
کمی با من بنشین
تا بر سر شیوه ای از عشق، به توافق برسیم ...!
#نزار_قبانی
@golchine_sher
خط به خط خواندیم این دفتر به غیر از غم نداشت
قصه ی تقدیر ما غیر از خط ماتم نداشت
شیر مرغ و جان آدم داشت چرخ کج مدار
در بساطش از فسون و مکر چیزی کم نداشت
هر چه خواندم، حیرتم افزود از هر واژه ای
این کتاب معرفت جز نکته ی مبهم نداشت
محرم راز جهانی بود چون سنگ صبور
خواست راز دل بگوید جز دلش محرم نداشت
من که عمری چون شقایق جام بر کف زیستم
با که گویم داغ مستی و جنون مرهم نداشت
#بهرام_احدی
#عضوکانال
@golchine_sher
کنار پنجره یک جفت چشم بارانی
نشسته اند به یک انتظار طولانی
نشسته اند و برای تو شعر می گویند
تو هیچ چیز از احساس من نمی دانی
بگیر از من عاشق هوای عشقت را
کلید را نگذارند دست زندانی
سرم سپرده تر از روزهای پیوندست
دلم گرفته تر از ابرهای بارانی
بیا و لحظه ایی از کار خود پشیمان باش
قشنگ می شود این عشق با پشیمانی
#احسان_افشاری
@golchine_sher
زندگی مجموعهای از رنج و حسرتهای ماست
آه از این دنیا که لبریز از شکایتهای ماست
کاش جای شرم، گاهی دل به دریا میزدیم
این که تنهاییم، تاوان خجالتهای ماست
از خدا میخواستم جام شراب عشق را
این خمار غصه تاثیر عبادتهای ماست!
از دویدنهای ما این چرخ، چرخیدن گرفت
آه، بازار زمین گرم از مصیبتهای ماست!
بیقراریهای من؛ حاضرجوابیهای دوست
شعرهای خواجه سرشار از حکایتهای ماست!
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
آغاز ما حسین و سرانجام ما حسین
زیباترین سرودهی نام آشنا حسین
لبخند مهربانیاش به دل امید میدهد
دریای لطف و شافع روز جزا حسین
در بحر بینهایت اندوه و خستگی
کشتی رستگاری و نورالهدی حسین
نامش کلید باب بهشت است بیگمان
رمز عبور محشر کبراست یاحسین
در ازدحام محنت و طغیان فتنه ها
هم تکیهگاه محکم و هم رهنما حسین
گوید ملک که "ساکن دار الامان شود
هر کس که بوده پیرو مولا و با حسین"
مظلوم راه حق و عدالت، شهید عشق
شد کشته ی جماعت پرمدعا حسین
یک مصرع است روح غزلهای عاشقی
جان ها فدای تشنه لبِ کربلا حسین
#مجتبی_باقی
#عضوکانال
@golchine_sher
صدای قلب نیست
صدای پای توست
که شب ها در سینه ام می دوی
کافی ست کمی خسته شوی
کافی است بایستی
#گروس_عبدالملکیان
@golchine_sher
سلام دوستان
عزاداریهاتون قبول
این صوتهای «صباحاً و مساءً» رو حتما گوش کنید. در قالب چهل فایل صوتی کوتاه (حدود ۲۰دقیقه) وقایع روز عاشورا تا روز اربعین بهصورت ادبی توسط محقق ارجمند استاد #مهدی_امین_فروغی به شیوهای ادبی و بسیار زیبا بیان میشه. بههمهی عزیزان مخصوصا دوستان منبری، مداح و شاعر پیشنهاد میکنم این صوتها رو از دست ندید، چون انصافا زحمت زیادی براش کشیده شده. من هرروز یه صوت رو توی کانال خودم میذارم، اما اگه دوست داشتید میتونید توی کانال زیر عضو بشید و تمام فایلها رو داشته باشید؛
@sabahan_masaa
التماس دعا.
ارادتمند شما #مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از جان چه خبر گیری و از چشم چه پرسی
آن بیتو پر از آتش و این بیتو پر آب است
#قاآنی
@robaiiyat_takbait
از درد فــراق چـشم من بارانیست
دریـای دلـم بدون تـــو طوفانیست
با عکس حرم همیشه مانوسم چون
داروی غمت فقط حرم درمانیست
#محمد_حسن_محمدی
@golchine_sher