eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 خانمی که صبح تا شب نگران است که همسرش به او نکند، وقتی برای عشق ورزیدن و توجه به نکاتِ ارزشمند باقی نمی‌گذارد 👈 صبح تا شب به این فکر می‌کند که چطور همسرش را کنترل کند...! 👈 فکر می‌کند من ارزشی ندارم که اگر داشتم شوهرم به من خیانت نمی‌کرد. 👈 وقتی هر روز و هر لحظه دارد به بی‌ارزشی خودش فکر می‌کند، همین را هم پرورش می‌دهد. 👈 فکر مثل بذرِ گیاه است. هر فکری بکاری، ریشه و شاخه و میوه می‌دهد...! 👈 چرا فکرِ مثبت نکنیم؟ چرا توجه‌مان را به سمتِ جاد‌ه‌ی زندگی نبریم؟ چرا توجه‌مان را به سمتِ چیزهای مثبت نبریم؟ ❄️ کانال حرم ☃ @haram110
منتظر: ‌ 😔 ‌ادعاے دوست داشتن زمان و منتظر بودنمان گوش فلڪ رو کر کرده❗️ 😌 ‌کافیہ بیاد، اون وقت کہ همہ رو یہ شبہ میبوسیم میزاریم کنار❗️ 😞 آرزوے بودن در رو داریم دریغ از اینکہ حسین زمان ما تنهاست❗️ ☝️ براے حسینے بودن باید ‌رو پا بزارے❗️ 🤔 میگیم امام زمانیمـ... 😱 اما نماز هامون❗️ 🕘‌آخر وقت ‌اگر حسش بود❗️ 😏 قبلش پیامارو چک میکنیم مبادا دیر بشہ ❗️ ☹️‌بعضیامون هم کہ واویلا...کلا اهل نیستیم❗️ ‌ ☝️اما کمک هامون... 🙊‌ کِے شده بدون اطلاع کسے دست یہ رو بگیریمـ❓ 😒 ولے تو پره از عکس و نوشتہ ❗️ ‌ ☝️ اما نگاهمون بہ ... 💑 ‌ رو گذاشتیم کنار ‌ناموسمون رو عمومے کردیم... 😕 ‌نوبت حجاب کہ میرسہ همه میگیم اختیاریہ... خب بقیه نکنن❗️ ☝️ اما اخلاق... 🙎 بداخلاقے و فحاشے خیلیامون جامعہ رو بہ گند کشیده❗️ 😏 آره ‌عاشق امام زمانیم... 😭 اما میکنیم میگیم میکنیم، به هم رحم نمیکنیم️❗️ ❌‌ اصلا سمت امر به معروف و نهی از منکر نمیریم❗️ ‌ 😞 ‌عاشق امام زمانیم و با پست های پیجمون ‌با چت کردن با و فالو پیج و کانال هاے رکیک به صورتش سیلے میزنیم❗️ ‌پ.ن:‌تعارف که نداریم ‌عشقمون عشق نیست به خدا زشتہ که یوسف زهرا تنها باشه❗️ 😔 بیاید منتظر نباشیم بیاد❗️ خودمون بیاریمش با خوبمون❗️ ╔══════•••••✿╗ @haram110 ╚✿•••••══════╝
🔴 پيامبر صلى الله عليه و آله: 💠 إنَّهُ لَيسَ مِنِ امرَأَةٍ أطاعَت و أدَّت حَقَّ زَوجِها، و تَذكُرُ حَسَنَهُ و لا تَخونُهُ في نَفسِها و مالِهِ، إلّا كانَ بَينَها و بَينَ الشُّهَداءِ دَرَجَةٌ واحِدَةٌ فِي الجَنَّةِ، فَإِن كانَ زَوجُها مُؤمِنا حَسَنَ الخُلُقِ فَهِيَ زَوجَتُهُ فِي الجَنَّةِ، و إلّا زَوَّجَهَا اللّهُ مِنَ الشُّهَداءِ. 💠هيچ زنى نيست كه فرمان را اطاعت كند و حقوق او را به جا آورَد، و از خوبى‌هاى او ياد كند، و در خود و اموال شوهرش به او نكند، مگر آن كه در بهشت، ميان او و شهيدان، تنها يك درجه فاصله باشد. پس، اگر شوهرش، و خوش‌اخلاق بوده، در بهشت نيز همسر اوست وگرنه خداوند، مردى از را به همسرى او در مى آورَد. 📙 کنز العمّال، ج۱۶، ص۳۳۸، ح ۴۴۸۰۴ 🍃❤️ 🌴🌴 همرا باشید با ما در 🌹🌹 کانال جذاب حرم 🌹🌹 👉👉 @haram110
‌❤ [‌ممنون که با دقت مطالعہ میکنید🌸] دوست داشتن امام زمان و منتظر بودنمون گوش فلک رو کر کرده ‌همــــه مدعی هستیم عاشق امام زمانیم ‌کافیه بیاد، اون وقت که همه گناهامون رو یه شبه میبوسیم میزاریم کنار ‌آرزو داریم زمان امام حسین بودیم تا شمر و یزید رو فلان فلان میکردیم ‌امـا حسین زمان ما باید تنها باشه ! ‌آخه میدونی با این حسین بودن به شعار و ادعا نیــــــــست ؛ به عمله ۞⇦‌باید کار کنی رو خودت ۞⇦‌سختی بکشی ۞⇦‌رو نفست پا بزاری ‌. اما نمازهامون به درد جرز دیوارم نمیخوره✗ ‌آخر وقت ؛ ‌اگه حسش بود ؛ ‌چهار تا جمله میگیم و میریم سراغ گوشی ؛ 👈🏻‌انگار دارن سر نماز جونمون رو میگیرن ‌بعضیامون هم که واویلا...کلا اهل نماز نیستیم ‌همون نمازی که امام حسین برای زنده نگه داشتنش تکه تکه شد (😞) ‌. اما حاضر نیستیم از تفریح و شکم و لباس خودمون بزنیم ؛ ‌دست یه نیازمند رو یواشکی و بی ریا بگیریم ‌اگرم بگیریم طوری تو بوق میکنیم که تمام عالم و آدم بفهمه ‌همیشه پول خوردامون سهم صندق صدقاته ‌اما تو پیجمون ملت رو خفه میکنیم با عکس کودکان کار و فقر ‌. اما ✗چشمون دنبال نامحرم تو جامعه و فضای مجازی میچرخه ✗‌غیرت رو گذاشتیم کنار ✗‌ناموسمون رو عمومی و بیت المال کردیم ‌نوبت حجاب که میرسه همه روشن فکر میشیم و میگیم:حجاب باید اختیاری باشه ‌. اما ✗بد اخلاق و بد دهنیم ‌چه مذهبی مون چه غیر مذهبی ‌کافیه یکی بگه بالا چشمت ابرو اون وقته که دین خدا و اخلاق رو میزاریم کنار و کثیف ترین فحش ها به دهنمون میاد ‌از یه طرف عکس شهید لایک میکنیم ‌از اون طرف با لایک و دنبال کردن پیج های زن های لخت و خراب به شهدا میکنیم ‌پست های حجاب رو لایک میکنیم ‌اما عکس پروفایلمون بد حجابه یا سرلخت ‌. ‌عاشق امام زمانیم اما 👈🏻خیانت میکنیم، 👈🏻دروغ میگیم، 👈🏻حق الناس میکنیم، 👈🏻به هم رحم نمیکنیم ❌‌اصلا سمت امر به معروف و نهی از منکر نمیریم ‌آخه حاشیه امنمون خدایی نکرده به خطر می افته ‌امر به معروفی که این روزا اسمش شده ‌فضولی، دخالت، جانماز آب کشیدن، قضاوت کردن ‌. اما با پست های پیجمون ‌با چت کردن با نامحرم و فالو پیج و کانال های رکیک به صورتش سیلی میزنیم ‌ 🔰🔰 تعـــارف کـــــه نـــداریم ‌عشقمون ، عشق نیست به خدا زشته که یوسف زهرا تنها باشه ‌برای نامحرم و اینکه دلش رو نشکونیم که خدایی نکرده باهامون کات نکنه چه ها که نکردیم ‌اما نوبت که مهدی فاطمه میرسه . . . | ‌بیاید در این عید غدیر دوم شیعه به راه بیایم تا او از راه بیاید | تا ما برگردیم ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ✅👈 #همسرداری #خیانت ⛔️ خیانت چیست؟ از کجا شروع میشه؟ به چی میگن خیانت؟ 😁👈 با هر دوی شما هستم آقا و خانوم نداره خیانت جنسیت نمی‌شناسد 👈حتما کلیپ را دانلود کنید👉 🌹بنام خدا،بیادخدا، برای خدا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
حرم
4️⃣ #عادی_سازی: یکی دیگه از آسیب های این دوستی ها عادی شدن رابطه و جذاب نبودن ازدواج هست. ⁉️یه سئو
5️⃣ مشکل دیگه ی این روابط باقی موندن عشق ها و علاقه مندی های💞 قبلی هست. مثلا یه دختری زمانی که خواستگاری با موقعیت خوب داره، رابطه قبلی رو تموم میکنه و ازدواج میکنه، اما در واقع در ذهن و قلبش این رابطه تموم نشده و به فرد قبلی فکر میکنه. ✔️ حتی با یک اختلاف نظر کوچیک بین خودش و همسرش به طلاق ⚡️ فکر میکنه. ❌ این طرز فکر که اگه ازدواج کنم، عشق جدیدی شکل میگیره و عشق قبلی تموم میشه کاملا اشتباه هست. 💎 نکته اخر، همین که جسممون پیش یک نفر باشه اما فکر و دلمون پیش یه نفر دیگه هم، نوعی محسوب میشه..
. اگر مدام به این فکر میکنید که قرار است مورد بی‌وفایی و همسر یا عشق خود قرار بگیرید در واقع دارید کارت دعوتی برای این موضوع به هستی می فرستید نگرانی وترس از خیانت شما را به این مسیر هدایت میکند واگر شدت این را بیشتر کنید بیشتر به موضوع نزدیک می شوید. مثلا شما در حال تماشای تلوزیون هستید وصحنه ای از می‌بینید ذهن ناخودآگاه به سمت اندیشه قبلی شما میرود "نکند همسرم به من کند" و وقتی این بارها وبارها در ذهنتان پرسیده شود یا رابطه شما دچار بسیار میشود یا خودِ خیانت را جذب خواهید کرد! همیشه سعی کنیم بی‌اندیشیم 💞 @haram110
💥 💥 سلام جوانی را دیدم ک دلش پر بود از محبت خدا اهل و ذاتش در جستجوی خوبی ها✅ دنیایش اما رنگ دیگری گرفت کم کم همه چیز برایش کمرنگ شد جز خودش و های دلش😱 . از کدام شان بگویم از هایی ک بی حیا و بی فکر برای آن میفرستاد❌ یا از و و.... ک مدام دنبال کسی بود تا به لیست دوست هایش اضافه کند اصلا هم مهم نبود دختر باشد یا پسر.. ترجیحا جنس مخالف..❌ یا ,,, ک از وقتی پایش ب گوشی های هوشمند باز شد گروه های 🙊 پی وی و چت و با نامحرم شد قصه ی زندگی اش و فقط دنبال پر کردن وقتی ست ک با شروع میشود و اخر و عاقبتش جز و آسیب نیست متاهل ها حتی.. نمیدانم چه بر سر زندگی شان آمده ب جای خالی کردن وقت برای 💞 ب جای ساختن و پی ریزی زندگی و دلگرمی برای خانواده شان گیر داده اند ب پی وی پسرانی ک هیچ اعتماد و شناختی از انها ندارند😳 ولی مدام در پی وی هم و گپ ها وقت برای هم میگذارند و بنظرتان این همان نیست😏 و از لال شوم بهتر است🤐 انگار ک را اورده اند در ملا عام و جز پوچ گرایی و شهوت طلبی عرضه جسم و الودگی روح اثری ندارد همه چیز دور محور معتبرشده💟 چه عکس سرلخت😱 چه استوری گذاشتن ها و امان از گفتگوهای دونفره و خلوت🔞💔 از کجا بگویم نمیدانم ب کدامین اینقدر بی حیا شده ایم⁉️ اینقدر ب دور از خدا و معتاد ب کثیف مجازی ای ک عجیب از زندگی و خانواده دورمان کرده ارزش دختر انقدر پایین آمده ک عکس هایش راحت دست این و اون هست😞 و هر علف هرزی توی باغچه ی دلش میروید☹️ و پسری ک ارزش خود را در دلربایی و از دختران سرزمین میداند❌ انگار نه انگار داشته و اش پاااک از یادش رفته خودت بیندیش🤔 چه شد ک از خدا دور شدی‼️ یعنی واقعا این همه و ارتباط با نامحرم دلت را نزده⁉️ ⛔️ب من نگو ب خودت بگو خودت فکر کن کی خسته میشوی از این دنیای فانی اخر همه ی زندگی ها است هیچ توشه ای داری معیارهایت را کی میخواهی خدایی کنی این تلنگر میتونه برای من و تو باشه دقت کردی؟؟ اللهم عجل لولیک فرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیه🤲🏻😔
🔴 *پيامبر صلى الله عليه و آله:* 💠 إنَّهُ لَيسَ مِنِ امرَأَةٍ أطاعَت و أدَّت حَقَّ زَوجِها، و تَذكُرُ حَسَنَهُ و لا تَخونُهُ في نَفسِها و مالِهِ، إلّا كانَ بَينَها و بَينَ الشُّهَداءِ دَرَجَةٌ واحِدَةٌ فِي الجَنَّةِ، فَإِن كانَ زَوجُها مُؤمِنا حَسَنَ الخُلُقِ فَهِيَ زَوجَتُهُ فِي الجَنَّةِ، و إلّا زَوَّجَهَا اللّهُ مِنَ الشُّهَداءِ. 💠هيچ زنى نيست كه فرمان را اطاعت كند و حقوق او را به جا آورَد، و از خوبى‌هاى او ياد كند، و در خود و اموال شوهرش به او نكند، مگر آن كه در بهشت، ميان او و شهيدان، تنها يك درجه فاصله باشد. پس، اگر شوهرش، و خوش‌اخلاق بوده، در بهشت نيز همسر اوست وگرنه خداوند، مردى از را به همسرى او در مى آورَد. 📙 کنز العمّال، ج16، ص338، ح 44804
*همه بخونن* 🍃تنها ۱۲ درصد از مردان معتقدند که شان اندام و چهره ای جذاب تر از همسرشان دارد 🍃به عبارت دیگر برخلاف تصور عموم، مردان به خاطر داشتن یک رابطه ی جنسی گرم تر با زنی زیباتر به سوی خیانت نمی روند بلکه دلیل اصلی آن ها برای خیانت، است.😒💔 🍃ابتدا یک رابطه ی بین مرد و معشوقه شکل می گیرد و رابطه ی جنسی به دنبال آن آغاز خواهد شد. 🍃اگر از همسر خود می ترسید به دنبال ایجاد رابطه ی عاطفی محکم تر و عاشقانه تری با همسرتان باشید نه این که خود را لاغرتر کنید و یا سعی در زیباتر کردن چهره ی خود داشته باشید
😔 ‌ادعاے دوست داشتن زمان و منتظر بودنمان گوش فلڪ رو کر کرده❗️ 😌 ‌کافیہ بیاد، اون وقت کہ همہ رو یہ شبہ میبوسیم میزاریم کنار❗️ 😞 آرزوے بودن در رو داریم دریغ از اینکہ حسین زمان ما تنهاست❗️ ☝️ براے حسینے بودن باید ‌رو پا بزارے❗️ 🤔 میگیم امام زمانیمـ... 😱 اما نماز هامون❗️ 🕘‌آخر وقت ‌اگر حسش بود❗️ 😏 قبلش پیامارو چک میکنیم مبادا دیر بشہ ❗️ ☹️‌بعضیامون هم کہ واویلا...کلا اهل نیستیم❗️ ‌ ☝️اما کمک هامون... 🙊‌ کِے شده بدون اطلاع کسے دست یہ رو بگیریمـ❓ 😒 ولے تو پره از عکس و نوشتہ ❗️ ‌ ☝️ اما نگاهمون بہ ... 💑 ‌ رو گذاشتیم کنار ‌ناموسمون رو عمومے کردیم... 😕 ‌نوبت حجاب کہ میرسہ همه میگیم اختیاریہ... خب بقیه نکنن❗️ ☝️ اما اخلاق... 🙎‍ بداخلاقے و فحاشے خیلیامون جامعہ رو بہ گند کشیده❗️ 😏 آره ‌عاشق امام زمانیم... 😭 اما میکنیم میگیم میکنیم، به هم رحم نمیکنیم️❗️ ❌‌ اصلا سمت امر به معروف و نهی از منکر نمیریم❗️ ‌ 😞 ‌عاشق امام زمانیم و با پست های پیجمون ‌با چت کردن با و فالو پیج و کانال هاے رکیک به صورتش سیلے میزنیم❗️ ‌پ.ن:‌تعارف که نداریم ‌عشقمون عشق نیست به خدا زشتہ که یوسف زهرا تنها باشه❗️ 😔 بیاید منتظر نباشیم بیاد❗️ خودمون بیاریمش با خوبمون❗️
* 💞﷽💞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📚 رمان زیبای 🌈 ✨ با هم نمازشب خوندیم و از خدا کردیم و ازش خواستیم بهمون بده. یک هفته بعد از اون روز وحید گفت: _بهار اطلاعات مهمی داره ولی با شرط حاضر به همکاری شده. منتظر بود من چیزی بگم.گفتم: _به من مربوط میشه که داری میگی؟ -گفته اول میخواد با تو صحبت کنه. -با من چکار داره؟ -نمیدونم. -مجبورم؟ -نه،اگه نمیخوای یه جور دیگه ازش حرف میکشم. -باشه.هروقت بگی میام. -پس آماده شو. تو راهرو کنار وحید راه میرفتم... پشت دری ایستاد و گفت: _شاید بخواد از نظر روحی اذیتت کنه.میتونی مثل همیشه صبور باشی؟ -خیالت راحت. میخواست درو باز کنه گفتم: _وحید نگاهم کرد. -میشه کسی حرفهای ما رو نشنوه؟ -نه،شاید چیز مهمی بگه. -اگه چیز مهمی گفت خودم بهت میگم،باشه؟ یه کم نگاهم کرد بعد گفت: _یه کاریش میکنم. بهار روی صندلی پشت میز نشسته بود.وقتی منو دید به احترام من بلند شد... تعجب کردم. یه کم ایستاده نگاهش کردم.خودشم از حرکت خودش تعجب کرده بود. لبخند زدم و گفتم: _بفرمایید. لبخندی زد و نشست... دقیقا به چشمهاش نگاه میکردم.اونم همینطور. گفت: _تو شخصیتی داری که آدم ناخواسته بهت احترام میذاره. بالبخند گفتم: _برای اینکه بهم احترام بذاری خواستی بیام اینجا؟ لبخندی زد و گفت: _جواب سؤالمو میخوام. تمام مدت بالبخند نگاهش میکردم. -سؤالت چی بود؟ -تو هم عاقلی،هم عاشق،هم اعتماد به نفس بالایی داری،هم زیبایی،هم حجاب داری، هم خیلی مهربانی،هم قاطع و سرسخت،هم صبوری،هم سریع... چه جوری؟ دقیق تر نگاهش کردم.واقعا براش سؤال بود. گفتم: _چرا پیدا کردن این جواب اینقدر برات مهمه؟ -خیلی دلم میخواست منم مثل تو باشم ولی نتونستم همه اینارو باهم جمع کنم. -تو خدا رو قبول داری؟ -نه. - برای من خیلی پر رنگه.مهمترین کسی که تو زندگیم دارم خداست. هرکاری میکنم تا ازم باشه.هرکاری بهم میگه سعی میکنم انجام بدم.مثلا خدا به من گفته با کسی که بهت زور میگه محکم و قاطع برخورد کن.بهار اون روز زورگو بود،منم و برخورد کردم.خدا به من گفته با کسی که ازت سؤال داره با مهربانی جواب بده.بهار الان سؤال داره.تا وقتی فقط سؤال داره جواب میدم. -از کجا میدونی الان خدا ازت چی میخواد؟ -وقتی کسی رو خیلی راحت میتونی از نگاهش بفهمی الان چی میخواد بگه،چکار میخواد بکنه.درسته؟ با اشاره سر تأیید کرد. -برای اینکه خدا رو خوب بشناسی باید اخلاق خدا دستت باشه.مثلا بدونی خدا گفته با هر آدمی که باهات برخورد کرد با شرایطی که داره چطور باهاش رفتار کنی.یا تو موقعیتی که برات پیش میاد چکار کنی. با شیطنت نگاهم کرد و گفت: _مهمترین فرد زندگیت خدائه یا وحید؟ بالبخند نگاهش کردم و گفتم: _بهار الان دیگه سؤال نداره، شیطنت داره. لبخندی زد که یعنی مچمو گرفتی. به چشمهاش نگاه کردم و جدی گفتم: _مهمترین فرد زندگی من . رو هم چون خداست دوست دارم.وگرنه وحید با تمام خصوصیات اخلاقی و ظاهری خوبی که داره اگه خدا نداشته باشه من عاشقش نمیشم. -چرا وقتی فهمیدی من و وحید ازدواج کردیم ناراحت نشدی؟ بالبخند نگاهش کردم. -اولش ناراحت شدم... مکث کردم و بعد گفتم: _هیچ وقت از وحید نپرسیدم چرا اینکارو کردی.ولی چون میشناسمش میدونم چرا اینکارو کرده. -چرا؟ -وحید بخاطر منافعی که یقینا مجبور شده تو محیطی باشه که خوشایندش نبوده.احتمال داده گناهی مرتکب بشه،هر چند کوچیک، مثلا حتی نگاه،ترجیح داده با تو محرم بشه که انجام نده. -خب میتونسته تو اون فضا نباشه. -گفتم که حتما بوده. -میتونسته نگاه نکنه. -بعضی گناه ها . -یعنی برات مهم نیست شوهرت بهت خیانت کرده؟ -خیانت یعنی اینکه چیزی برات مهم باشه،طرف مقابلت هم بدونه برات مهمه ولی عمدا خلاف چیزی که برات مهمه رفتار کنه.تو رابطه ی من و وحید مهمه.اگه میکرد کرده بود.اینکه هر کاری،هر چند خلاف میلش، که مطمئنم خلاف میلش بوده، انجام داده تا به چیزی که برای منم مهمه خیانت نکنه،برام ارزش داره.من کاری با مردهای ندارم.من درمورد وحید خودم حرف میزنم..اتفاقا بعد اون قضیه وحید برای من هم شده. -یعنی اگه دوباره اینکارو انجام.. نذاشتم حرفشو ادامه بده.... ادامه دارد...
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی ✿❀قسمت ۸ از این همه اطمینان حرصم گرفته بود. _ به همین سادگی؟ یا من بمیرم یا شما؟؟ _ به همین سادگی، آنقدر میروم و می آیم تا آقاجون را راضی کنم، حالا بلند شو یک عکس از خودت برایم بیاور.. من_ عکس؟ عکس برای چی؟ من عکس ندارم. _ میخواهم به پدر و مادرم نشان بدهم. _من میگویم پدرم نمی گذارد، شما میگویید برو عکس بیاور؟؟ اصلا خودم هم مخالفم. میخواستم تلافی کنم... گفت: _ من آنقدر می روم و می آیم تا تو را هم راضی کنم. بلند شو یک عکس بیاور.... عکس نداشتم.عکس یکی از کارت هایم را کندم و گذاشتم کف دستش . . توی بله برون مخالف زیاد بود. مخالف های دلسوزی که دیگر زورشان نمی رسید جلوی این وصلت را بگیرند. دایی منوچهر، که همان اول مهمانی با مامان حرفش شده بود و زده بود بیرون... از چهره ی مادر ایوب هم میشد فهمید چندان راضی نیست. توی تبریز، طبق رسمشان برای ایوب دختر نشان کرده بودند. کار ایوب یک جور بود.داشت دختر غریبه میگرفت، آن هم از تهران. ایوب کنار مادرش نشسته بود و به ترکی می گفت: _ ناسلامتی بله برون من است آ...اخم هایت را باز کن. دایی حسین از جایش بلند شد. همه ساکت شدند.رفت را از روی تاقچه برداشت و بلند گفت: _الان همه هستیم؛ هم شما خانواده داماد، هم ما خانواده عروس، من قبلا هم گفتم به این وصلت نیستم چون پسر شما را میدانم. اصلا زندگی با سخت است، ما هم شما را نمی شناسیم، از طرفی می ترسیم دخترمان توی زندگی بکشد، ای هم ندارد که بگوییم درست و حسابی مالی دارد. دایی ✨قرآن✨ را گرفت جلوی خودش و گفت: _برای آرامش خودمان می ماند، این که را بگیریم. بعد رو کرد به من و ایوب - بلند شوید بچه ها، بیایید را روی بگذارید. من و ایوب بلند شدیم و دست هایمان را کنار هم روی قرآن گذاشتیم. دایی گفت: - بخورید ک هیچ شیله پیله ای توی زندگیتان نباشد، به و هم نکنید، هوای هم را داشته باشید... قسم خوردیم. ✨قرآن دوباره بین ما حکم شد✨ ادامه دارد... ✿❀