eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
572 عکس
155 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تقابل گرایی یکی از ترفندهای برخی از چهره‌های منبری و رسانه‌ای، القا دوگانه‌های مفهومی و تقابل‌گرایی‌های معرفتی و عملی است که هم بُرد تبلیغاتی و هنری دارد و مخاطب را جذب می‌کند و هم موجب برانگیختن حساسیت‌های اجتماعی می‌شود. متاسفانه این شیوه در دهه اخیر بسیار گسترش یافته است و دو گانه‌هایی نظیر عدالت یا ولایت/ شریعت یا سیاست / معنویت یا سیاست / آزادی یا امنیت / اخلاق یا دیانت مطرح شده است که حقیقتا هیچ کدام حقیقی نیست و ناشی از سطحی نگری و نداشتن نگرش منظومه‌ای به دین و عدم ابتنای همه‌ی اجزا منظومه به نظام جامع اندیشه‌ی اسلامی است. بیچاره مردمی که در این میان گرفتار تلقی های مختلف و تفسیرهای متضاد و احساسی از دین و عقل و اخلاق و معنویت و سیاست هستند. نتیجه هم چیزی جز بیسامانی معرفتی و از جا کندگی مفهومی و همچنین حیرت ، ضلالت، تفرقه و تشتت فکری و اجتماعی نیست. ✅ https://eitaa.com/hekmat121/1198
📌جدال احسن (گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب) بخش اول: 🔸 یکی نقاط قوت یک تفکر و فلسفه این است که امکان و ظرفیت نقد خودش را فراهم کند و با عرضه علمی و عالمانه به جامعه‌ای علمی، مشتاق شنیدن نظرهای دیگران و نقد آنها هم باشد. در چنین صورتی است که امکان تحقق یک اندیشه و جریان‌سازی اجتماعی صحیح فراهم می‌شود و الا با مجبور است با اغواگری و فعالیت تبلیغی و رسانه‌ای لاپوشانی کند و پشت برخی از مشهورات اجتماعی مخفی شود و منافقانه جامعه را فریب دهد. 🔹 کانال امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی همواره از نقد ناقدان استقبال کرده و در صدد انتشار علنی نقدها و پاسخ‌های عزیزان است. 🔸 پس از انتشار یادداشت «سنت گردش ایام و از جاکندگی معرفتی در جبهه فکری انقلاب اسلامی» بعد از اعلام اولین اخبار انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و بیان برخی از ملاحظات و تذکارها درباره آینده‌ی جبهه انقلاب اسلامی، واکنش‌های مختلفی را در پی داشت . برخی به تایید و دفاع و تشکر پرداختند اما یکی از دوستان سابق دانشگاه اصفهان (که اول نشناختم و در اثنای بحث ایشان را شناختم) نقدی را در خصوصی فرستاد که موجب شکل گیری یک گفتگوی علمی و انتقادی شد که یادآور گفتگوی علمی و مباحثات انتقادی دویست ساله‌ای اخیر تاریخ فکری ایران اسلامی است. 🔹 ضمن تشکر و با کسب اجازه از آن دوست عزیز قرار شد که مجموع این مباحثات در این کانال منتشر شود و ادامه مباحثات نیز در قالب یک سلسله یادداشت‌های انتقادی متقابل در کانال‌های هر دو طرف منتشر شود. 🔸چند مطلب بعدی گزارشی است از آن گفتگو و مباحثات انتقادی که حقیقتا مصداقی از جدال احسن است. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1634
📌سوفسطائیان در جمهوری اسلامی 🔹ماجرای عجیب و مشکوک حمله آن زن بی‌اخلاق و بی‌شرافت به یک طلبه در درمانگاه قرآن و عترت قم و جنجال رسانه‌ای رسانه‌های مزدور خارجی و سلبریتی های داخلی و بخصوص کانال‌های برخی ، و اظهارات برخی از دولت انقلابی نشان از قدرت رسانه‌ای در جمهوری اسلامی دارد که به تخریب بنیان‌های اعتقادی و اعتماد عمومی نظر دارند. 🔸 سوفسطائیان در هر رنگ و لباس و در هر جایگاه و منصبی جا خوش کرده‌اند و با خطابه و رسانه، قبل از هر دادگاهی حکم صادر می‌کند و آبرو می‌برند. حتی به اسم انسان دوستی و حمایت از دین و عدالت، را پیشنهاد می‌دهد. 🔹 سوفسطائیان یا همان دانای کل، و خودکارشناس پندارانی هستند که در هر ماجرایی سرو کله‌شان پیدا می‌شود و تلقی خود را معیار درستی و صدق می‌دانند و اصلا به قانون و مقررات اعتقادی ندارند و هیچ‌گاه نظر خود را به کارشناسان و متخصصان و حکم دادگاه صالحه منوط نمی‌کنند. آنها قضایا را آنچنان ساده و سطحی می‌کنند که «بله، همه چیز مثل روز روشن است» و با یک توئیت چند کلمه‌ای و یا مطلب به ظاهر تحلیلی، سر و ته قضایا را به هم می‌آورند و در یک اتاق کوچک در بسته و آن هم در آخرشب، حکم خود را صادر می‌کنند. 🔸 مصیبت سوفسطاییان در جمهوری اسلامی بسیار سنگین و دردناک است افراد به ظاهر موجهی و در عین حال منافقی که در هر رنگ و لباسی و در همه‌ی جریانهای سیاسی و در همه ماجراها، حضور دارند و با خطابه و رسانه تیشه به ریشه‌ی قانون و دینداری و اعتماد عمومی می‌زنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1663
📌 قانون کیلویی چند؟ «قانون کیلویی چند؟ گوشت کیلویی ۶۰۰ هزارتومنه؛ برو مغازه بگو قانون، آیا یک کیلو گوشت بهت می‌دند؟» این اظهارات یک راننده تاکسی مسن با ظاهری موجه به تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ در شهر قم است زمانی که کرایه بیشتر طلب کرد و گفتم قانون مصوب کمتر از این مبلغ است. و آخر هم با داد و بیداد، کرایه بیشتر را گرفت و از ترس آبرو هیچ نگفتم که مبادا فیلمش از شبکه‌های معاند سر در آورد و بهانه‌ای به دست سوفیست‌های فضای مجازی بدهد و وا اسلاما، وا اخلاقا و وا کشورا سر دهند تا ببینندگان و پیگیری‌کنندگان خود را افزایش دهند. ☺️ 🔹 نتیجه: این یک نمونه از فرهنگ عمومی در جامعه ایران امروز است. میزان بی‌اعتباری قانون و تعمیق فرهنگ مغالطه و سفسطه در بیناذهنیت عموم جامعه برای توجیه ظلم خود. (نشانه‌هایی از نفوذ در جامعه‌ی ایرانی) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1664
📌 از جاکندگی معرفتی و عصبانیت افسارگسیخته‌ی اجتماعی در فضای عینی و مجازی 🔸در طول ۱۴ سال گذشته و بعد از فتنه ۸۸ بارها با دوستان از بحران آگاهی و از جاکندگی معرفتی در جامعه‌ی ایرانی و گسترش سوفسطائیان در عرصه‌ی رسانه و خطابه، موسیقی و مداحی، بازیگری و نویسندگی سخن گفته‌ شد و هربار هم با مخالفت جمعی از دوستان و برچسب زنی آنها مواجه شده است. 🔹 در همان سالهای پایانی دهه هشتاد در جلسات با دوستان مختلف بحث می‌شد که فتنه ۸۸ محصول یک گسست معرفتی در جبهه‌ی انقلابیون است. گسستی که ریشه در تشتت فکری و فلسفی جریان‌های مدعی انقلاب دارد. گفته می‌شد که ما در آغاز این گسست هستیم و فتنه ۸۸ یک تذکار برای اصلاح و ترمیم این گسست معرفتی و بازگشت به بنیان‌های فلسفی انقلاب اسلامی است و نباید اجازه بدهیم افرادی از منبری‌ها و تریبون‌دارها به عنوان رهبر فکری و نظریه‌پرداز انقلابی معرفی شوند چرا که به بحران آگاهی و گسست معرفتی و توسعه‌ی سفسطه و خطابه می‌انجامد. اما هیچ کس توجهی نکرد بلکه مقابله‌هایی هم شد که بماند. 🔸اما دیگر امروز، گسست معرفتی و بحران آگاهی در جبهه مدعیان انقلاب اسلامی واضح شده است و حضور فعال و تأثیرگذار این پدیده‌ آشکار شده است و اهل رسانه و خطابه، تصمیم‌گیر و میدان‌دار بخش زیادی از جریان‌های سیاسی (چپ و راست،انقلابی و غیر انقلابی) شده است و مردم جامعه را به چپ و راست، این لیست و آن لیست فرا می‌خوانند و از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند. هرکدام به گونه‌ای خود را نماد مردم می‌دانند و سایر جریانات را غیرمردمی می‌خوانند و از این طریق وحدت ملی را تضعیف و اعتماد عمومی را تخریب می‌کنند و در مواردی نظام اسلامی را با به خیابان کشاندن مردم تهدید می‌کنند. 🔹 عصبانیت‌های افسارگسیخته‌ی مجازی، برخی از رفتارهای خشن اجتماعی، اتفاقات چهارشنبه‌سوری و ضعف فرهنگ قانون‌مداری از آثار نفوذ این جریانات در جامعه اسلامی است. 🔸 تمام این مشکلات ریشه در و از مبانی فلسفی و الهیاتی انقلاب اسلامی و دوری از آثار فکری و فلسفی متفکران انقلاب اسلامی و جایگزین شدن افراد دیگری به عنوان متفکر و نظریه‌پرداز دارد. از این بدتر اینکه هم داریم و خود را بی‌نیاز از مطالعه و تفکر در آثار متفکران و فیلسوفان انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌دانیم. 🔹زمانی که هر گوینده و سخنرانی در جامعه، جایگاه و نقش متفکر و نظریه‌پرداز مستقل و نوآور پیدا می‌کند و در هر کوی و برزن برای او فرش قرمز پهن و تابلوهای رنگ‌و‌وارنگ نصب می‌شود، وقتی که هر کس با هر گرایش و مسلک سیاسی و اخلاقی و تربیتی با حمایت نهادهای انقلابی و آستان‌های مقدس، برای نوجوانان و جوانان دوره و اردو برقرار می‌کنند و به جای بیان بنیان‌های فکری و فلسفی انقلاب اسلامی براساس آرا و اندیشه‌های امام خمینی و مقام معظم رهبری و شهید مطهری چیزهای دیگری را آموزش می‌دهند و دیگرانی را به عنوان فیلسوف و عارف و ... معرفی می‌کنند که اصل بنیان‌های فلسفی انقلاب را قبول ندارند، این وضعیت استغنا و بیگانگی و بحران آگاهی در میان نیروهای انقلابی دور از انتظار نیست. 🔸امروز کنش‌انقلابی، بی‌مبنا و بی‌بنیان و در عین حال سطحی و ظاهربینانه شده است و از پشتوانه‌ای عمیق فلسفی و الهیاتی برخوردار نیست. احساسات و هیجانات برآمده از رسانه و خطابه میدان‌دار تعیین خطوط کنشکری‌های انقلابی و اجتماعی شده است. امروز کمتر کتاب می‌خوانیم و کمتر در کلاس درس حکمت و معارف انقلاب اسلامی شرکت می‌کنیم، به توئیت‌خوانی و یادداشت خوانی و بیشتر به دیدن عکس و فیلم‌های کوتاه در فضای مجازی عادت کرده‌ایم و نهایتا در سخنرانی یک آدم همه‌چیز دان شرکت می‌کنیم و حساب شرق و غرب عالم به دستمان می‌آید و با همان یک فیلم و یا سخنرانی می‌توانیم تکلیف عالم و آدم را روشن کنیم. سطحی‌انگاری و ظاهر‌بینی، کم عمقی و بی فکری بر جامعه‌ی ما غلبه پیدا کرده است. باید از این وضعیت اسفناک نجات پیدا کنیم. باید به مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی و الهیاتی متفکران انقلاب اسلامی و تفکر و تعمق در بنیان‌های فکری و فقاهتی انقلاب اسلامی باز گردیم. مشکل جبهه انقلاب آنگونه که همه می‌گویند، نیست، مشکل و تشتت در مبانی فکری و بنیان‌های فلسفی و کلامی انقلاب است. 🔹حکما و عقلای قوم از هر طیف و مسلک، کسانی که دل در گرو اسلام و انقلاب، ایران و مردم دارند فکری به این وضعیت اسغناک کنند و به میدان فکر و اندیشه بیایند و با یک اجماع ملی و ارتباط عمیق با مردم، راه را بر اختلاف‌افکنی‌های گونه‌های متنوع از سلبریتی‌ها و سوفسطائی‌مسلکی از هر جریان سیاسی و گروه اجتماعی ببندند و مسیر درست و‌ اصیل انقلاب اسلامی را بر اساس بنیان‌های عمیق فلسفی و فقاهتی آن بدون افراط و تفریط تبیین کنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1666
📌 ذهن تک ساحتی نمایندگان مجلس 🔹بزرگترین آفت برای یک جامعه، ذهن تک ساحتی مدیران و برنامه‌ریزان آن جامعه است که موجب تخریب زیرساخت‌های فکری و فرهنگی به بهانه‌ی روساخت‌های اقتصادی است. به تعبیر دیگر بنیان‌های فکری و فرهنگی را تغییر می‌دهند تا شاید یک سود مادی و اقتصادی بیشتری به دست آورند. 🔸 ذهن تک ساحتی، فقط یک بخش و یک لایه از وقایع و پدیده‌ها را می‌بیند و از مشاهده و درک عمیق لایه‌های دیگر عاجز است و حتی به نقص و عجز خود نیز آگاه نیست. ذهن تک ساحتی، همه‌ی لایه‌ها و جوانب مختلف پدیده‌های ذوابعاد و چند لایه‌ی انسانی و اجتماعی را فدای یک لایه و حیثیت می‌کند و چشم و گوش خود را هم بر نقد ناقدان می‌بندد. 🔹 متاسفانه برخی از نمایندگان مجلس که باید انقلابی و فعال و تهاجمی باشد، بی‌توجه به لوازم فرهنگی و اجتماعی تصمیمات خود به تعطیلی روز شنبه رای دادند و از سود اقتصادی آن سخن گفتند. در حالی که غافل از این هستند که این یک انفعال فکری و وابستگی فرهنگی است و که زمینه‌ساز تغییر جهان معنایی مردمان این مرز و بوم خواهد شد. 🔸 ترویج تعطیلی بیش از حد و تغییر تعطیلات بدون توجه به هویت تاریخی و فلسفه‌ی انسانی تعطیلات، ضربه‌ای به پیکره‌ی یک جامعه است چرا که حقیقت هر جامعه‌ای به جهان معنایی و فرهنگ تاریخی و بنیان‌های فلسفی و اعتقادی آن جامعه است. تغییر در نمادها و نشانه‌های اجتماعی به تغییر در بنیانها و زیرساخت‌ها می‌شود. تغییر این گونه‌ای موجب از جاکندگی معرفتی و بی جهانی انسان می‌شود. 🔹تعطیلی فقط یک تعطیلی نیست بلکه بخشی از نظام معنایی و زیست جهان انسانی با نقشی بسیار مهم و پررنگ در سبک زندگی و نگرش‌های آدمی است. تعطیلی یک معنا است، یک هویت است و یک نحوه زندگی. بنابراین تعطیلی صرفا بی‌کاری و خوشگذرانی و لذت جویی نیست. 🔸 تعطیلی روز شنبه خبط و ضرر بسیار بزرگی است و اگر خوب بنگریم به وضوح می‌بینیم موجب تخریب جهان معنایی انسان ایرانی و حیات مذهبی تک تک ماست و هیچ سود مادی و اقتصادی هم نمی‌تواند مستمسکی برای این ضرر و خطای بزرگ باشد. 🔹 این تصمیم ناصواب و ناسنجیده، برآمده از ذهن تک ساحتی و تکنیک‌زده‌ی برخی از نمایندگان، عیناً شبیه تصمیمات دولت سازندگی در اوایل دهه هفتاد و ترویج اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی است که موجب کنار رفتن ارزش‌های انقلابی و اسلامی شد و زمینه‌ساز ناهنجاری‌های مختلف فکری و فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شد. ✍ سید مهدی موسوی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1805
📌 درس انقلاب اسلامی «وَ إِنِّي وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَيُدَالُونَ مِنْكُمْ بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ وَ بِمَعْصِيَتِكُمْ إِمَامَكُمْ فِي الْحَقِّ وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِي الْبَاطِلِ، وَ بِأَدَائِهِمُ الْأَمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَ خِيَانَتِكُمْ، وَ بِصَلَاحِهِمْ فِي بِلَادِهِمْ وَ فَسَادِكُمْ، فَلَوِ ائْتَمَنْتُ أَحَدَكُمْ عَلَى قَعْبٍ لَخَشِيتُ أَنْ يَذْهَبَ بِعِلَاقَتِهِ. امام علی (علیه السلام) خطبه 25 نهج البلاغه؛ بخش دوم: نافرمانی از امام حق. 🔹انقلاب اسلامی عمیق‌ترین انقلاب تاریخ معاصر از حیث علمی و نظری بود و از بنیان‌های فلسفی و فقاهتی دقیقی برخوردار بود که ریشه در تاریخ و فرهنگ اسلامی داشت و این انقلاب را رهبری راهبری می‌کرد که حکیم، عارف و فقیه برجسته بود و متفکرانی همچون علامه شهید مطهری، آیت الله شهید بهشتی و آیت الله العظمی خامنه‌ای، مبانی و اصول آن را تبیین و تفسیر کرده‌اند. محور وحدت و همبستگی جامعه‌ی ایران این بنیاد فلسفی و فقاهتی با این شرح و تفصیل بود. 🔸براین مبنل، شناخت این انقلاب نیازمند یک مطالعه‌ی تخصصی جامع و بهره‌مندی از علوم اسلامی و استادان برجسته‌ی حکمت و فقاهت است و بدون آن حتما این شناخت ممکن نیست. در نبود چنین شناخت و معرفتی، از عمق جامعه و وحدت و همبستگی اجتماعی کاسته و بر سطحی‌نگری، تفرقه و نشتت و تضاد اجتماعی افزوده می‌شود و تخریب و توهین و تهمت زدن در جامعه با لعاب انقلابی‌گری جای اخلاق و منطق و قانون را پر می‌کنند. 🔹 متاسفانه در نظام آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه اصلا به بررسی علمی و فقاهتی انقلاب اسلامی و مکتب فکری و عقلانی آن پرداخته نمی‌شود و در آموزش عالی هم دو واحد زورکی و عمومی در کارشناسی می‌گذارند و هر شخصی با هر میزان دانش و اطلاع از هر قشری(مانند مداح، مجری، امام جماعت، کارمند دانشگاه) می‌تواند آن درس را ارائه دهد بدون آنکه کوچکترین تخصصی در بنیادهای فلسفی و فقاهتی انقلاب اسلامی و مکتب امام خمینی و آثار سایر متفکران انقلاب داشته باشد، با چنین وضعیتی معلوم است که بخش قابل توجهی از جوانان، انقلاب و انقلابی‌گری را در حد شعارهای کلی و قیافه و ظاهر افراد معنا کنند و به راحتی این و آن را از دایره انقلاب اسلامی خارج کنند و به انواعی تهمت‌ها و توهین‌ها متصف کنند و صرفا یک تعداد محدودی را انقلابی بداند که یک سلسله حرفهای شعاری و تکراری را با آب و تاب بیان کنند و بر تمایز گذاری حداکثری و تضادهای اجتماعی اصرار داشته باشند و علی‌رغم تذکرات امام جامعه بر وحدت و همبستگی اجتماعی، به تفرقه‌افکنی و تخریب و توهین و تهمت زدن می‌پردازند. 🔸در چنین حالتی است که برخی از افراد کم‌سواد و کم‌عمق با استفاده حداکثری از رسانه‌ها و فضای مجازی و البته با بهره‌مند شدن از بودجه‌های فرهنگی، می‌توانند به سرعت چهره شوند و به عنوان سخنگویان جبهه انقلاب اسلامی جا باز کنند و هر رطب و یابسی را به نام انقلاب و انقلابی‌گری و عدالت خواهی به خورد جامعه بدهند. ای کاش می‌شد فهرستی از این افراد کم‌مایه و پر طمطراق را نام برد تا خوانندگان عزیز می‌توانستند خود به تحقیق درباره این افراد بپردازند چه کنیم که فضای نقد و گفتگوی علمی در جامعه مدعی انقلابی‌گری مسدود است و اگر کسی نکته‌ای بگوید به سرعت تخریب و تهدید می‌شود و با انواع و اقسام توهین‌ها و اتهام‌ها او را از صحنه خارج می‌کنند تا روزه سکوت بگیرد و حرفی نزند. 🔹بارها در این کانال از مشکل بزرگ و در جمهوری اسلامی بحث شده است. بخصوص در ایام انتخابات اسفند ۱۴۰۲ عرض شد که در آینده‌ی جامعه اسلامی با چالش‌های بیشتری از سوی این طیف خاص مواجه خواهیم بود. بنگرید: https://eitaa.com/hekmat121/1661 و: https://eitaa.com/hekmat121/1673 🔹 چنانکه بارها ذکر شد راهکار مواجه با و رسانه‌های خطابی آنها، درگیری و دعوا، پاسخ و بازی در میدان بازی آنها نیست، بلکه گسترش عقلانیت و آموزش راهبردهای خردورزی از طریق تربیت اجتماعی و تربیت سیاسی است. 🔸درس انقلاب اسلامی باید درس عقلانیت و بصیرت باشد درس تربیت اجتماعی و رشد سیاسی باشد. کسی می‌تواند این درس را بدهد که بر نظام فکری امام خمینی و مقام معظم رهبری به معنای واقعی مسلط باشد و شناخت عمیقی از اسلام، ایران و انقلاب اسلامی داشته باشد. طبیعتا هر کسی می‌تواند چنین ادعایی داشته باشد اما حتما باید احراز شود و کارشناسان مربوطه بر این تضلع و تبحر گواهی دهند. فاعتبروا یا اولی الابصار •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1938
📌 از جاکندگی معرفتی و بحران حیرت و اضطرار اندیشی یکی از عوامل مهم و مؤثر در اضطرار اندیشی و پذیرش عسرت، حیرت و اضطرار، «ازجاکندگی معرفتی» و «انقطاع از تاریخ» و «گسست از فرهنگ» است که موجب و می‌شود. انسان بی زمان و بی مکان انسان بدون تاریخ و بدون هویت است لذا دچار حیرت می‌شود و بدین جهت، زمانه را هم زمانه حیرت، عسرت و اضطرار می‌بیند. در واقع عموم انقلابها با دگرگون کردن ساختارهای اجتماعی و سیاسی، در این «از جاکندگی» می‌دمند؛ اما انقلاب کامل، انقلابی است که به سرعت زمان و مکان را معنا ببخشد و در فرهنگ عمومی مستقر سازد و انسان جدیدی را بیافریند. اگر چنین نکند، بعد از مدتی، بحران‌های اجتماعی انسان انقلابی را دچار حیرت و اضطرار می‌کند که نشانه‌ای از پدیده‌ی معنایی «از جاکندگی معرفتی» است. بدین جهت به تدریج از مشارکت اجتماعی مردم کاسته و از انگیزه و دقت کنش‌گران اجتماعی کاسته و بر تشتت و تفرقه‌ی انقلابیون افزوده می‌شود. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2350
📌 مشکله اصلی جبهه انقلاب 🔸انقلاب اسلامی بر پایه حکمت و فقاهت اسلامی، یک تحول اساسی در جامعه ایرانی و یک دگرگونی مبنایی در جهان معنایی انسان ایرانی بود که نظم پیشین را به چالش کشانده و درصدد جایگزین سازی نظم معنایی و هویت جدیدی بود که به عنوان پشتوانه‌ی همه مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی عمل کند. 🔹این مهم با حضور عالمان و حکیمان و خطیبان اصیل در دو دهه اول انقلاب اسلامی روند تکاملی داشت و به گسترش انقلاب اسلامی در سطح داخلی و بین‌المللی انجامید. رشد جامعه در عرصه‌های مختلف و ایجاد جبهه مقاومت در سطح منطقه نشانه روشنی از این پیشرفت و تکامل بود. 🔸اما در سالهای اخیر به جهت فقدان عالمان و حکیمان و خطیبان اصیل و جایگزین شدن طرح‌های بدیل و شخصیت‌سازی‌های جعلی از برخی افراد در رسانه‌ها با بودجه‌های کلان از بیت‌المال، تشتت فکری و تقابل اجتماعی بر جامعه ایران سایه افکنده است. به همین جهت هیچ و هیچ برای معنا بخشی به جهان انسان ایرانی از سیطره گفتمانی برخوردار نیست و طرح‌های ناقص و محدود و بیگانه از جامعیت آثار متفکران انقلاب اسلامی غلبه گفتمانی یافته است و کنش‌گران اجتماعی و انقلابی رابه بهانه‌های واهی از هم دور ساخته است. 🔹 به دلایل مختلف امروزه بر بخش گسترده‌ای از جامعه‌ی انقلابی سایه افکنده است و طرح‌های ناقص تک بعدی و غیرهماهنگ با دستگاه جامع انقلاب اسلامی، به صورت جزیره‌ای در رسانه‌ها و نهادها و گروه‌های انقلابی در حال اجرا است که نه تنها به تقویت عقلانیت و تدبیر انقلابی نمی‌انجامد بلکه به تضعیف مکتب جامع امام خمینی و عقلانیت انقلاب اسلامی و منتهی شده است. انتخاب اخیر ریاست جمهوری در ۸تیر ۱۴۰۳ یک نشانه آشکار از این مشکله اساسی است که لازم است در اطراف آن ساعت‌ها فکر کرد و آسیب‌شناسی کرد. 🔸 امروز چاره‌ای نیست جز اینکه به بازخوانی حکمی و اجتهادی توجه شود و هر جریان، طرح و برنامه‌ای با آن سنجیده شود. این یک کار احساسی و سطحی و رسانه‌ای نیست که در ایتا و تلگرام و... بافت شود به مطالعه عمیق همه آثار امام خمینی، آیت الله العظمی خامنه‌ای و شهید انقلابی آیت الله مطهری نیازمند است تا به یک صورت‌بندی دقیق از نظام جامع اندیشه اسلامی دست پیدا کرد و بر آن اساس به تبیین عقلانیت انقلاب اسلامی پرداخت و الا «بی‌مایه فطیر است» و به آشوبناکی اندیشه و تعمیق «از جاکندگی معرفتی» می‌انجامد. ✍ سید مهدی موسوی دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2351
📌خودباختگی ملی‏ 🎙فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری: 🔹گاهی یک جامعه در مقابل جامعه دیگر خودش را می‌‏بازد، خودباخته می‌شود، مستسبَع می‌شود. گاهی یک جامعه جامعه دیگر را از روی زرنگی با عواملی که دارد خودباخته می‌کند. نیرنگ بزرگ استعمار با کشورهای مستعمره و کشورهای استعمارزده همین است، کوشش می‌کند که کشور استعمارزده اعتماد و ایمان به خودش و ایمان به حیثیت خودش را از دست بدهد؛ به فرهنگ خود، دین خود، ملیت خود، کتاب‌های خود، پیشوایان خود، به تاریخ گذشته خود و به هر چه که دارد بی‌اعتقاد شود، بگوید همه آن هیچ و پوچ بوده، ما که چیزی نیستیم، ما که هیچ هستیم، هر چه هست آنها هستند. این بزرگترین نیرنگ استعمار است؛ بی‌اعتقاد کردن، بی‏‌ایمان کردن یک ملت به شخصیت و هویت اجتماعی خودش. کاری می‌کند که این ملت، «بد» ی که از ناحیه استعمار بیاید بر «خوب» ی که از ناحیه خودش باشد ترجیح می‌دهد. 🔸این معنی خودباختگی ملی است؛ یعنی ملتی خودش خودش را هیچ می‌داند، تاریخ خودش را هیچ می‌داند، عالِم خودش را هیچ می‌داند، فرهنگ گذشته خودش را هیچ می‌داند، تمدن گذشته خودش را هیچ می‌داند، نظامات اجتماعی خودش را هیچ می‌داند. هر قانونی که خودش داشته است چون از خودش بوده می‌گوید این بد است، هر قانونی که از کشور بیگانه بیاید چون از ناحیه آنها آمده می‌گوید این خوب است. اگر ملتی خودباخته شد، خودش و روحش را در مقابل ملت دیگر باخت یعنی اگر استعمار روحی و فکری و فرهنگی شد، دیگر به دنبال آن با کمال افتخار استعمار سیاسی و استعمار اقتصادی را می‏‌پذیرد، یعنی سرمایه‌های مادی خودش را دودستی به او تقدیم می‌کند و برای خودش هم افتخار می‌شمارد. نوکری بیگانه را با کمال افتخار می‏پذیرد، چرا؟ چون استعمار فکری و فرهنگی شده. ❇️بزرگترین هدیه یک رهبر به ملت خود 🔹از جمله کارهایی که رهبران بزرگ ما و بالخصوص رهبر بزرگ فعلی ما حضرت ‏آیت الله العظمی در این سال‌ها انجام دادند این بود که این خودباختگی را از مردم ما گرفتند و مردم ما را به آن خود واقعی و به آن روح جمعی مؤمن ساختند. بزرگترین هدیه‌ای که یک رهبر به ملتش می‌تواند بدهد «ایمان به خود» است، یعنی آن ملت را به خودش مؤمن کند. یک رهبر ممکن است هدیه‌ای که به مردمش می‌دهد هدیه مادی باشد، فرض کنید یکی از منابع مادی را که دشمن می‌برده است بگیرد و به ملت پس بدهد. ممکن است هدیه سیاسی باشد، استقلال سیاسی به ملت خودش بدهد. ممکن است ایمان به رهبر باشد یعنی ملت معتقد شود که رهبر ما رهبر خیلی بزرگی است. ولی اینها آنقدر مهم نیست که هدیه‌ای که یک رهبر به ملتش می‌دهد این باشد که این ملت را به خودش مؤمن و معتقد کند که بگوید من نباید زیر بار دشمن بروم، زیر بار استبداد بروم، زیر بار استعمار بروم، من از خودم تاریخ دارم، از خودم فرهنگ دارم، من هیچ احتیاجی ندارم که از غرب الگو بگیرم. ✍ استاد مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۱۳۸ - ۱۳۹. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2355
📌 از ساختارگرایی مفرط تا ساختارستیزی افراطی (تحلیلی از ریشه‌های مشکلات جامعه ایرانی) 🔸 عموم ما ایرانی‌ها اهل افراط و تفریط هستیم. با عجله و شتاب پدیده‌ای را می‌پذیریم و خیلی هم زود از آن دلزده می‌شویم و آن را کنار می‌گذاریم. به تعبیر استاد مطهری حق را زود می‌پذیرند و زود هم کنار می‌گذارند. 🔹از جمله پدیده‌هایی که عموم ما ایرانیان خیلی بدان میل و گرایش داریم، ساختارگرایی و سازمان سازی است‌. به طور نمونه، تا کوچکترین پیشنهاد و طرحی به ذهنمان خطور می‌کند اولین اقدام عملیاتی را ایجاد تشکیلات و ساختار جدید می‌دانیم و کمتر تلاش می‌کنیم که پیشنهاد خود را در ساختارهای موجود عملیاتی کنیم. همچنین تا احساس می‌کنیم که حرف ما در ساختاری پذیرفته نمی‌شود به جای تلاش برای اقناع همکاران و دوستان، قهر می‌کنیم و خودمان می‌رویم و ساختار جدیدی را ایجاد می‌کنیم. 🔸 اگر خوب به وضعیت زندگی خودمان و عقبه تاریخی و فرهنگی ایران عزیز بنگریم این نکته فهمیده می‌شود که انسان ایرانی، تحقق هر امری را منوط به ساختارها و سازمانها و دولت‌ها می‌داند و کمتر برای عاملیت انسان نقشی قائل است. اگر رشد و پیشرفتی هست متعلق به فلان دولت و سازمان است و اگر نقص و انحطاطی هم هست مال فلان دولت و سازمان است. حتی تحصیلکردگان علمی و فلسفی هم بعد از اتمام تحصیلات منتظرند که استخدام در سازمان علمی و پژوهشی و فرهنگی شوند و حقوق بگیرند و تولید علم کنند. خلاصه ساختارگرایی و سازمان‌سازی مفرط جزئی از فرهنگ ما ایرانیان است. 🔹اما مسئله به همین محدود نمی‌شود بلکه این ساختارگرایی افراطی عموما به ساختارستیزی افراطی منتهی می‌شود. چون که انسان ایرانی همه‌ی خوبی‌ها و همه‌ی پیشرفتها و به دست آوردن شغل و درآمد و مسکن و فرزند و ازدواج و نظم و قانون و امنیت و عدالت و آزادی و هر امر دیگری را از ساختارها و سازمانهای دولتی و حکومتی انتظار دارد و خود را کاملا بی‌مسئولیت، غیر متعهد، طلبکار می‌داند و بهره‌مندی از همه امور مذکور را بدون هرگونه تلاش و‌ کوششی، حق مسلّم خود می‌پندارد که حکومتها، دولت‌ها و ساختارها باید برای وی تهیه کنند و اگر تهیه نکنند حتما ناکارآمد و فاسد هستند و باید آنها را کنار گذاشت و به فکر حکومت، دولت و ساختار دیگری بود و اگر امکان تغییر و تحول حکومت و دولت هم ندارند باید به قانون و وظایف اجتماعی بی‌اعتنایی کرد و سازمانها را دور زد و هرکس به فکر خودش باشد. 🔸 لازم است فیلسوفان و عالمان اجتماعی ما درباره‌ی ریشه‌های این ساختارگرایی مفرط و همچنین ساختارستیزی افراطی در جامعه و فرهنگ ایرانی فکر کنند. به نظر می‌رسد مهمترین ریشه‌ی فکری این پدیده، عدم باور به عاملیت انسان، از خودبیگانگی، رفع مسئولیت از خود و عدم توجه به مصلحت عمومی و ساخت جمعی کشور است. انسان ایرانی، به واسطه‌ی زیست بلند مدت استبداد و تهاجم فرهنگی گسترده‌ی استعمار، حقیقت خود را فراموش کرده است و دچار از جا کندگی معرفتی و هویتی شده است و هویت خود را در ساختارها و دولت‌ها و احزاب جستجو می‌کند و به عاملیت و خلاقیت خود از یک سو و همچنین مصلحت عمومی و همگرایی و همبستگی اجتماعی اصلا توجهی ندارد. 🔹 انقلاب اسلامی طرحی برای کشف عاملیت انسان ایرانی و تبیینی از همبستگی اجتماعی و مصلحت همگانی بود و از این جهت تحولی را در باطن انسان ایرانی به وجود آورد و او را به کنشگر فعال و عامل خلاق تبدیل کرد که در مبارزات انقلابی و دفاع مقدس و عرصه‌های علمی به خوبی درخشید، اما متاسفانه به جهت دوری از مکتب فکری امام خمینی و عقلانیت انقلاب اسلامی، تفسیرهای ساختارگرایانه از نظام و ولایت و دولت موجب شد که از طرح انقلاب فاصله گرفته شود و مردم‌ و‌ نخبگان به تدریج از مشارکت فعال در حکمرانی جامعه فاصله بگیرند و در نقش طلبکار بی‌مسئولیت ظاهر شوند. به نحوی که امروز بسیاری از نخبگان و تحصیلکردگان حوزه و دانشگاه به جای اینکه بر عنصر عاملیت و خلاقیت خود تکیه کنند و به تولید فکر و جریان‌سازی علمی و پیشرفت کشور بپردازند، شده‌اند و مشغول نق زدن و طلبکاری از این سازمان و آن اداره برای شغل و درآمد هستند و آنهایی هم که سرکار هستند و حقوق هیأت علمی دانشگاه و پژوهشگاه دریافت می‌کنند از کرختی شخصی و قفس آهنین ساختارها وبروکراسی اداری وسازمانی گله می‌کنند. 🔸 برای عبور ازاین فروبست نظری و عملی، تنها یک راه وجود دارد وآن بازاندیشی درماهیت عاملیت وساختار وتوجه به ظرفیت‌ها و محدودیت‌های هر کدام درمسیر شکوفایی انسان و توجه به مصالح عمومی در مسیر ساخت جمعی ایران عزیز است. این است پیام و اسلامی. ✍ سید مهدی موسوی پنج‌شنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ (دو روز بعد از عید بزرگ مبعث و یک روز قبل از آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی) https://eitaa.com/hekmat121/2357