eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
5.2هزار دنبال‌کننده
447 عکس
94 ویدیو
10 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض شهید امیرعبداللهیان زمان خواندن شعرِ شهادت ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید محمد بروجردی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸۱۳۳۳؛ تولد در روستای دره گرگ بروجرد 🔹۱۳۳۹؛ وفات پدر 🔸۱۳۳۹؛ مهاجرت به تهران؛ شروع تحصیلات ابتدایی شبانه؛ کار در خیاطی 🔹۱۳۴۷؛ شروع فعالیتهای سیاسی 🔸۱۳۵۰؛ ازدواج 🔹۱۳۵۲؛ رفتن به سربازی 🔸۱۳۵۲؛ فرار از سربازی و قصد سفر به نجف برای دیدار امام؛ و دستگیری در مرز و محکومیت به ۶ماه زندان 🔹۱۳۵۵؛ سفر به سوریه برای آموزش چریکی و آشنایی با شهیدچمران 🔸۱۳۵۵؛ تأسیس و فرماندهی گروه توحیدی صف برای مبارزه با شاه 🔹۱۳۵۶؛ ساخت اولین سری نارنجک ها و آزمایش موفقیت‌آمیز در باغ ورامین 🔸۱۳۵۶؛ انفجار در نیروگاه برق کاخ جوانان تهران، انفجار رستوران خوانسالار، عشرتکده و محل تجمع و عیاشی مامورین آمریکایی در تهران، انفجار اتوبوس نظامی حامل مستشاران آمریکایی در لویزان پس از نشر مقاله توهین آمیز حکومت علیه امام خمینی 🔹۱۳۵۷؛ انفجار اتوبوس نظامی حامل مستشاران آمریکایی در اصفهان 🔸۱۳۵۷؛ مسئولیت تیم حفاظت از امام(ره) 🔹۱۳۵۷؛ مسئولیت زندان اوین 🔸۱۳۵۸؛ عضویت در شورای مؤسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🔹۱۳۵۸؛ مسئولیت معاونت عملیات پادگان ولی عصر(عج) 🔸۱۳۵۸؛ تأسیس و فرماندهی سازمان پیشمرگان کُرد 🔹۱۳۶۱؛ قبول قائم مقامی فرمانده قرارگاه حمزه سید الشهداء 🔸۱۳۶۲؛ (اول خرداد) شهادت در اثر برخورد با مین در جاده مهاباد به نقده 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
🌸 سردار شهید عبدالله اسکندری رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |عبدالله در پانزدهمین روز از اولین ماه سال ۱۳۳۷ در محله‌ی قصردشت شیراز متولد شد. او سال ۱۳۵۸ لباس سبز سپاه پوشید و تا زمان شهادت در مسئولیت‌های مهم و فراوانی به خدمت پرداخت: 💢مسئولیت‌های شهید در دوران دفاع مقدس: 🔹(اولین حضور) رفتن به جبهه سوسنگرد بعنوان تیرانداز، تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی 🔸فرمانده سپاه لار 🔹جانشین فرمانده گردان 🔸جانشین فرمانده ستاد تیپ الهادی 🔹فرمانده ستاد تیپ الهادی 🔸جانشین تیپ مهندسی 🔹فرماندهی تیپ مهندسی 🔸فرماندهی مهندسی رزمی۴۶ امام هادی (ع) 🔹فرماندهی تیپ۴۶ امام هادی(ع)، 🔸فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره 🔹فرماندهی مهندسی تیپ۴۲ قدر 🔸فرماندهی مهندسی رزمی 💢مسئولیت‌های شهید بعد از دفاع‌مقدس: 🔹جانشین تیپ۴۷ سلمان 🔸فرمانده تیپ۴۲ قدر اراک 🔹رئیس بنیاد شهید امور ایثارگران استان فارس 💢فعالیت در عرصه سازندگی: 🔹مشارکت در احداث سد کرخه 🔸مشارکت در احداث جاده نیریز فارس 🔹مشارکت در طرح توسعه نیشکر 🔸مشارکت در اجرای طرح‌های سد و ... عبدالله نهایتا در اول خرداد ۱۳۹۳ در سوریه توسط داعش سرش از تنش جدا شد؛ و پیکر او بعد از ۸ سال به وطن بازگشته؛ و در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر مشخصات سردار شهید عبدالله اسکندری با کیفیت اصلی ___ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |دیدنِ این عکس آقای رئیسی؛ منو یاد حاج‌قاسم انداخت... انصافا که رفاقت شباهت میاره 🎙 |حجت‌الاسلام موسوی‌زاده ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی زیبا از آخرین دیدار شهید سیدمهدی موسوی [سرتیم حفاظت رئیس‌جمهور] با پدر و مادرش ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 ۳۲ 🌺 شهید مدافع حرم عبدالله اسکندری: |والله قسم اگر ببینم روزی اسلام در خطر باشد؛ حتی اگر در دورترین نقطه‌ی دنیا هم باشد؛ خود را به آنجا می‌رسانم و بازنمی‌گردم ؛ و آنقدر می‌جنگم تا شهادت را در آغوش بگیرم... 🌱یکم خرداد سالروز شهادت عبدالله اسکندری گرامی‌باد 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۳۲) با کیفیت اصلی _______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید محمود شهبازی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸۱۳۳۷؛ (یک بهمن) تولد در محله دستجرد اصفهان. 🔹۱۳۵۰؛ شروع فعالیتهای سیاسی و مذهبی از دوره دبیرستان. 🔸۱۳۵۷؛ شرکت در کنکور و قبولی در رشته صنایع دانشگاه علم و صنعت. 🔹۱۳۵۷؛ همکاری با گروه توحیدی صف که توسط شهید بروجردی تأسیس شده بود. 🔸۱۳۵۷؛ نقش فعال در راه اندازی نخستین راهپیمایی وسیع مردمی در اصفهان. 🔹۱۳۵۷؛ عضویت در سپاه پاسداران. 🔸۱۳۵۸؛ عضویت داوطلبانه در جهاد سازندگی. 🔹۱۳۵۸؛ شرکت در تسخیر لانه جاسوسی. 🔸۱۳۵۹؛ پس از تصمیم پخش گروگانهای آمریکا در مناطق مختلف کشور، قبول مسئولیت مخفی کردن تعدادی از گروگانهای آمریکایی در روستای دره مراد بیک همدان. 🔹۱۳۵۹؛ انتصاب به سمت فرماندهی سپاه استان همدان. 🔸۱۳۶۰؛ ممانعت از ورود بنی صدر به مقر سپاه استان همدان. 🔹۱۳۶۰؛ شرکت در بحث های داغ داغ خیابان بو علی همدان و روشنگری در باره منافقین. 🔸۱۳۶۰؛ اعزام به سفر حج تمتع به همراه شهید همت و حاج احمد متوسلیان. 🔹۱۳۶۰؛ فرماندهی عملیات ایذایی تنگ کورک. 🔸۱۳۶۰؛ انتصاب به سمت قائم مقامی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) و برگزاری کلاس های آموزش قرآن و نهج البلاغه در پادگان دوگوهه برای رزمندگان 🔹۱۳۶۱؛ (۲ خرداد) اصابت موشک کاتیوشوشا در آخرین مرحله عملیات الی بیت المقدس به سنگر حاج محمود و شهادت او در ساعت دو بامداد. _____ 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید شهبازی را از زبان شهید حاج‌حسین همدانی بشناسید 🇮🇷۲ خرداد؛ سالگرد شهادت سردار شهید محمود شهبازی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |محمود فرمانده بود؛ اما باباش فکر می‌کرد توی سپاه باغبونی می‌کنه... جالب و زیباست... حتما ببینید ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |این مراقبت‌ها انسان رو به مقام شهادت می‌رسونه... خاطره‌ای از تقوا و مراقبت بالایِ سردار شهید محمود شهبازی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سردار شهید سیدمحمدتقی رضوی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |سال‌نمای زندگی شهید: 🔸سال ۱۳۳۴؛ (۲۶ فروردین) تولد در مشهد مقدس 🔹سال ۱۳۵۰؛ عضویت رسمی در تیم والیبال ابومسلم 🔸سال ۱۳۵۲؛ شرکت در کنکور و قبولی در رشته راه و ساختمان انستیتوی تکنولوژی مشهد (دانشکده فنی شهید منتظری) 🔹سال ۱۳۵۶؛ فارغ التحصیلی از انیستیتوی مشهد 🔸سال ۱۳۵۶؛ اعزام به خدمت سربازی 🔹سال ۱۳۵۷؛ فرار از پادگان با دستور عمومی امام خمینی (ره) 🔸سال ۱۳۵۷؛ بازگشت به خدمت در کمیته انقلاب اسلامی 🔹سال ۱۳۵۸؛ عضویت در جهاد سازندگی خراسان 🔸سال ۱۳۵۹؛ اعزام به جبهه و الحاق به ستاد شهید چمران 🔹سال ۱۳۶۰؛ ازدواج با خانم سیدآبادی مصادف با نیمه شعبان 🔸سال ۱۳۶۰؛ احداث جاده ابتکاری از پشت تپه های الله اکبر در عملیات طریق القدس 🔹سال ۱۳۶۱؛ ولادت تنهاترین فرزندش حمزه 🔸سال ۱۳۶۶؛ (فروردین) آخرین خداحافظی از همسر و خانواده و فامیل و اعلام به اینکه این آخرین دیدار است 🔹سال ۱۳۶۶؛ (۳ خرداد) شهادت در کوه‌های سردشت در حال شناسایی منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 🔸آدرس مزار: حرم مطهر امام رضا (ع) 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
🌸 مجاهد شهیده طیبه واعظی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند |ماجرای عجیب شهادت... بعد از ازدواج با ابراهیم بطور جدی مبارزه با شاه رو دنبال کرد. برا همین از یه تاریخی به بعد، مجبور شدند مخفیانه زندگی کنند. با شوهرش قرار گذاشت که اگه دیر کرد، اسناد و مدارک رو بسوزونه و خونه رو ترک کنه... یه روز ابراهیم دستگیر شد و آدرس خونه‌شون لو رفت. طیبه مدارک رو از بین بُرد، اما نمی‌دونست خونه تحت نظره... صبح رفت سر قرار با برادرش مرتضی و خبر دستگیری شوهرشو داد. بعد هم برگشت خونه تا اونجا رو از اسلحه و نارنجک پاکسازی کنه. غافل از اینکه ساواک اونجاست. طیبه با ساواک درگیر شد و بعد از اتمام فشنگ‌هایش به همراه فرزند چهار ماهه‌اش مهدی دستگیرش کردند. مرتضی خودشو رسوند تا از خواهرش دفاع کنه، که توسط ساواک همونجا شهید شد. ساواک آدرس خونه‌ی مرتضی رو هم پیدا کرد و رفت سراغ همسرش فاطمه جعفریان. فاطمه سه ساعت با ساواک درگیر شد و مقاومت کرد؛ تا اینکه به شهادت رسید. وقتی ساواک طیبه رو دستگیر و به دستهایش دستبند زد، طیبه گفت: منو بکشید، ولی چادرم رو برندارید... طیبه و همسرش ابراهیم رو پس از چند روز شکنجه؛ از تبریز به تهران منتقل کردند؛ و یک‌ماه تمام اونا را زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار دادند؛ تا اینکه سرانجام در سوم خرداد ۱۳۵۶ زیر شکنجه به شهادت می‌رسند. 🔰دانلود کنید:دریافت پوستر با کیفیت اصلی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸برش‌هایی از زندگی سردار شهید سیدمحمدتقی رضوی 🌼|عضو تیم والیبال ابومسلم خراسان بود و تیمشون مقام اول مسابقات رو کسب کرد. بنا شد رضا پهلوی[پسر شاه] مدال‌ها رو گردنِ اعضای تیم بندازه. وقتی ولیعهد مقابل سید قرار گرفت، ایشون دستش رو پشت سرش پنهان کرد و با پسرِشاه دست نداد. وقتی هم قرار بود، مدال‌ها رو به گردنشون بندازه، شهید رضوی با شجاعت مدال رو ازش گرفت و خودش انداخت دور گردنش... 🌼|روز خواستگارى بهم گفت: ما براى رضاى خدا ازدواج مى‌کنیم، زندگى ما با زندگى بقيه فرق داره؛ توی زندگى با من تجمل نمی‌بینی. از تو هم مى‌خوام که جهیزیه‌ی زیادى با خودت نیارى؛ برا من هیچ چیزی مهم‌تر از ایمان و انسانیت نیست. 🌼|بعد از مراسم عقد، خطاب به اقوام و آشنایانى که توی مراسم شرکت کرده بودند، گفت: همگى بفرمایید بنشینید، صبحت‌هایى دارم که فکر مى‌کنم الان بهترین فرصت برا گفتن اوناست. و بعد نشست و راجع به انقلاب و جنگ برامون صحبت کرد. 🌼|به سید پیشنهاد زیارت خانه‌ی خدا شد. اما ایشون در جواب گفت: اولاً هر وقت بخوام برم؛ حتماً با خانواده‌ام خواهم رفت؛ در ثانى اگه سعادت داشته باشم پیش خدا میرم، نه خانه‌ی خدا... 🌼|عروسی خواهرش بود. همسرش رو فرستاد مشهد و خودش موند اهواز. پیغام داد و گفت: مسائل جنگ از عروسیِ تو واجب‌تره... بعد فکر کرده بود ناراحت بشم؛ خودشو رسوند مشهد. ساعت دوازده شبِ عروسى دیدمش. بهم گفت: فقط به خاطر تو اومدم خواهر؛ باید فردا برم." همین طور هم شد و صبح رفت. 🇮🇷ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸واو به واو این خاطرات شهیده واعظی بسیار خواندنی است‌... 🌼|زمانی که امام‌خمینی تبعید بودند؛ پدر طیبه به عنوان یک روحانی مبارز با شاه مقابله می‌کرد. طیبه با اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود تصمیم گرفت ۱۵ روز روزه بگیره. می‌گفت: ۸روز رو برا سلامتی آقای خمینی روزه می‌گیرم؛ ۷روز رو برا سلامتی پدرم. 🌼|زمانیکه خیلی کم سن و سال بود؛ خورد زمین و صورتش خونی شد. رفتم جلو و گفتم: خوبت شد، خونت رو ریختی روی زمین. گفت: خدا نکنه خون من اینجا بریزه. خونم باید برای آقای خمینی بریزه... از همون کودکی عشق امام رو داشت. 🌼|از پنج سالگی می‌رفت مکتب. حتما هم باید چادر سر می‌کرد و رویش رو می‌گرفت. وقتی بهش می‌گفتم: شاید با چادر زمین بخوری؛ در جوابم می‌گفت: اگر زمین بخورم بهتر از اینه که مردم صورتم رو ببینند. 🌼|طیبه قالی می‌بافت و می‌گفت: مزد قالیبافی روزم رو برا جهیزیه‌ام بذارید؛ و مزد قالیبافی شبم رو برا امام خمینی؛ می خوام وقتی اومدند ایران، پیش پاشون گوسفند قربانی کنم. 🌼|روز عید یه دست لباس براش خریدیم. پوشید؛ رفت بیرون و اومد. لباس رو در آورد و گذاشت کنار. گفتم: همه لباس نو پوشیدند، تو چرا لباست رو در آوردی؟ گفت: اگه من این لباس رو بپوشم، بچه‌های فقیر غصه می‌خورند... من دلم نمیاد این لباس رو بپوشم؛ لباسهای کهنه رو بیشتر دوست دارم. بعد از ازدواج هم جهیزیه‌اش رو بخشید به فقرا... 🇮🇷ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir
🔸شهادت خانوادگی قشنگتره... روایتی از شهادت زوج شهید ابراهیم جعفریان و طیبه واعظی 🌼|طیبه و شوهرش مستاجر ما بودند؛ اون دوران بی‌حجاب بودیم. اما طیبه اونقدر نصیحت‌مون کرد و از قران گفت که حجابمون کاملِ کامل شد... وقتی هم ساواک دستگیرش کرد، بهشون گفت: منو بُکشید؛ ولی چادرم رو برندارید. 🌼|زن و شوهر با هم اهل مبارزه بودند و تحتِ تعقیبِ ساواک؛ برا همین تصمیم گرفتند توی یه شهر دیگه مخفیانه زندگی کنند. یه بار طیبه برام نامه فرستاد و نوشت: مادرجان! راضی نباش که ما برگردیم، دعا کن شهید بشیم؛ فکر کن برگشتیم و ده‌کیلو هم گوشت خوردیم، چه فایده؟ آدم باید اسلام رو زنده کنه. 🌼|طیبه و شوهرش شهید شده، و توی بهشت زهرا دفن شده بودند؛ اما ما خبر نداشتیم. همون روزا خواب دیدم رفتم سر قبر حاج آقا رحیم ارباب [یکی از عرفای بزرگ شیعه در اصفهان] یهو دیدم یه دسته از مردم دارن سمت قبر حاج‌آقا رحیم میان. یه پرچم هم توی دستشون بود. وقتی کنار قبر رسیدند، دیدم اسم بچه‌های شهید من روی پرچم نوشته شده. اونا پرچم رو روی سرم انداختند... وقتی بیدار شدم به شوهرم گفتم: بچّه‌ها شهید شدند... طولی نکشید که خبر شهادتشون به گوشمون رسید. 🌼|این زوج مجاهد بعد از سالها مبارزه با شاه؛ و کلی تعقیب و گریز توسط ساواک؛ بالاخره خونه‌شون لو رفت ودستگیر شدند. ساواک اونا رو چند ماه شدیداً شکنجه کرد و در نهایت سوم خرداد ۵۶ زیر شکنجه‌ شهید شدند. از این زوج شهید یه پسر به یادگار مونده که زمان دستگیری پدر و مادرش ۴ ماهه بود... _________________ @khakriz1_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا