eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
307 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین @m_o_hoseini 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بعثت پیامبر اکرم(ص)،روشنگر مسیر 💠 قبل از ظهور دین اسلام در جزیرة العرب موحدانی بودند که اعتقاد به یگانگی خدا داشتند و «لا اله الا الله» می گفتند.بعد از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) همین شعار توحید را با عبارت «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» عرضه کردند. وقتی این شعار طرح شد همه ی مشرکان احساس خطر کردند و تمام تلاش خود را برای منصرف ساختن پیامبر(صلی الله علیه و آله) از ادامه ی حرکت خود به کار گرفتند. سوال این است که این «لا اله الا الله» که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) عرضه کردند با آن «لا اله الا الله» که موحدان پیش از اسلام به آن معتقد بودند چه فرق شدیدی داشت که این قدر موضع گیری شدید پدید آورد؟ 💠 عمده ی تفاوت در این است که «لا اله الا الله» رسول الله نه تنها در زندگی فردی بلکه در روابط اجتماعی هم جاری شد. حنفای پیش از اسلام انسان های خوبی بودند که کاری به کار کسی نداشتند و دیگران هم کار به آن ها نداشتند. در زندگی فردی خود خداپرست بودند. اما قواره ی جامعه ی جاهلی پیش از اسلام توحیدی نبود. لا اله الا الله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شعار توحید بود در سطح زندگی فردی و اجتماعی و اجازه ی شرک اجتماعی و عبودیت طواغیت را نمی داد. 💠 حرکت امام خمینی (رحمة الله علیه) در عصر ما نیز نوعی بعثت بود که مشابه حرکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تلاش می کرد نظامات اجتماعی را بر اساس باورهای دینی و احکام الهی شکل دهد و توحید را از زندگی محدود فردی به ساحت کلان اجتماع و روابط آن بکشاند. 💠 این مطلب بیانگر افق های طلبگی است و راه را برای ما روشن میکند. بیانگر این است که طلبه کسی است که تلاش میکند قواره جامعه را اسلامی کند. طلبه ای که درصدد است جامعه ای بسازد که یکارچه نفی طاغوت میکنند و یکپارچه حول محور الله در حرکتند. طلبگی رسول الله اسلامی @khanetolab
هدایت شده از حوزه و تمدن سازی
🔆 (۲) 🔆 🔴فلسفه 《بی خودی》 اقبال/ نبوت را به عنوان مایه ی اصلی می داند🔴 ✳️ دنباله خودی، (( )) است. فلسفه بی خودی، یعنی وقتی که ما درباره خود و تقویت هویّت یک انسان بحث می کنیم، معنایش این نباید باشد که انسان ها، ، به دور خودشان یک حصاری بکشند و زندگی بکنند، نه؛ این خودها باید در مجموعه ی یک ، بشوند و فرد بایستی ارتباط پیدا کند با جامعه، و این (( )) است. 📖 کتاب ((رموز بی خودی)) کتاب دوم اقبال است که بعد از ((اسرار خودی)) سروده شده و منتشر شده و نشان دهنده ایده ی اقبال در باب است، که افکار اقبال در باب تشکیل یک ، در رموز بی خودی از همه جای دیگر بیشتر است. ⭕️...ما امروز وقتی که نگاه می کنیم به آن مضامینی که در ذهن اقبال هست، در رموز بی خودی، می بینیم دقیقا همان معارفی است که امروز بر ذهنیت جامعه ی اسلامی ما حاکم است: 1⃣رسالت امتِ توحید در ، یکی از شورانگیزترین نظرات اقبال این است. معتقد است که مسلمان ها و امت اسلامی، بایستی را منتشر بکنند و بایستی نیاسایند، تا اینکه این کار را انجام بدهند. 2⃣یکی از مفاهیمی که در رموز بی خودی روی آن تکیه می کند، و است. ♨️ را به عنوان مایه ی اصلی می داند. می گوید این طور نیست که وقتی افراد دور هم جمع شدند، یک ملت به وجود بیاید، یک لازم است تا این تار و پود ملیت را مجتمع کند، و بهترین تفکرها و اساسی ترین آنها، است، که انبیای الهی آمدند و آن را مطرح کردند. این بهترین چیزی است که می تواند پایه ی تشکیل ملت را به وجود بیاورد، که به جمع، می بخشد، می بخشد، می بخشد، و می بخشد. 3⃣ یکی از مفاهیمی که باز روی آن تکیه می کند، است، بندگی خداوندان تخت و محراب. 📖منبع: اقبال لاهوری متفکر و مصلح انقلاب/نشر صهبا/ ص۷۷_۷۰ 📖📖📖📖کانال حوزه و تمدن سازی🔰🔰🔰🔰 https://eitaa.com/howzah114
🔴این مطلب، از حرف هایی است که رویش ایستادیم🔴 🔘 انبیا برای و مردم از چه راهی استفاده کردند؟ چه کار کردند؟ آیا آمدند پیش مردم، دانه دانه گوش افراد را گرفتند، دست افراد را گرفتند، تنها بردند در و و و ، بنا کردند آنها را تعلیم و تربیت دادن؟ آیا انبیا مثل و نشستند در خودشان تا مردم بیایند، حال معنوی آنها را ببینید و با آنها هم عقیده و همراه و همگام بشوند؟ آیا انبیا مثل مدرسه باز کردند، تابلو زدند، دعوت هم کردند، هر که می خواهد از ما حرف یاد بگیرد، بیاید اینجا پیش ما حرف یاد بگیرد، اینجوری بودند؟ یا نه، انبیا معتقد به نیستند، انبیا معتقد به دانه دانه انسان سازی نیستند، انبیا معتقد به کارهای و نیستند، که خیال کنی مثل و ، می نشست ابراهیم خلیل الرحمن یا موسی یا عیسی یا پیغمبر ما، در مدرسه، مردم می رفتند از او استفاده می کردند، اینجوری نیستند... نه امام جعفر صادق نه جدش پیغمبر اسلام و نه همه انبیای عالم، روششان این روش ها نبوده، و و ، کار انبیا نیست...انبیا می گویند: برای ساختن انسان، باید ، ، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس. ✳️... البته روشن است، زحمتی و خون دلی که برای ساختن ، انسان بایستی متحمّل بشود، به مراتب بیشتر است از زحمتی که برای یک دانه نخل خرما، یک دانه اصله ی خرما، انسان متحمّل می شود. این زحمت خیلی بیشتر از این است، اما فایده اش را حساب کن، بازده اش را حساب کن. اینجا شما زحمت می کشی روی یک فرد، یک دانه آدم درست می کنی. آنجا یک درست می کنی، یک درست می کنی، میلیون ها انسان، نسل ها بشر[می سازی]، انبیا کارشان این بود. 🔴...این مطلبی که گفتم، از حرف هایی است که رویش ایستادیم، از حرف هایی است که رویش اصرار داریم و معتقدیم که باید ها این حرف را بفهمند... یک عده ای نمی توانند این را بفهمند که انبیا می خواستند و درست کنند، خیال می کنند انبیا دانه دانه آدم می خواستند درست کنند، در حالی که دانه دانه آدم درست کردن از شان انبیا به دور است. 📖 منبع: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن 🔘🔘🔘🔘کانال خانه طلاب جوان⬇️⬇️⬇️⬇️ @KhaneTolab
🔆 (۶) 📌آیا ظرفیت دارد؟ 🔗استاد یزدان پناه پاسخ می دهد... 📔درباره توان و ظرفيت عرفان در تحقق تمدنى، پرسش هایی و ترديدهايى مطرح شده اسـت ؛ مانند آنكه گفته اند چون عرفان جنبه و دارد و نيز بر آموزه هايى همچون ، ، ، و ماننـد آن مبتنـى اسـت نمى تـوان از آن يك تمدن را توقع داشت، زيرا هر تمدنى سمت و سويى دارد و با اعراض و متمركز نشدن بر دنيا، امكان سامان دنيا منتفى است . 📒دليل اصلى طرح ايـن اشـكال ، انـس ذهنـى و نـاظر بـودن بـه عرفانهـايى اسـت كـه جوهر ه ای كاملا دارند. به بیان ديگر، در شرايطى كـه انـواع عرفان هـا محقـق شده اند و برخى از آنها كاملا رويكردی گريزان از دارند، چنين حكمى درباره چنين عرفانهايى كاملا صادق است، اما تعميم حكم نارواست. دست كم عرفان اسـلامى كه بنابر بسياری تحليل های متأخر خاستگاهى جز ندارد، به علت ابتنـا بـر اسـلام و عـدم اعراض اسلام از و تـدبير امـور دنيـايى نمى توانـد اينگونـه توصـيف شـود. 📗حتـى بـا تعميمى مى توان گفت اساساً عرفان های دينى - به معنای دين های ابراهيمى - هرچـه قـدر هم دنياگريز باشند به ، دليل ماهيـت اساسـى ديـن الهـى، نـاگزير وجهـى دنيـايى دارنـد و به كلى نمى توانند حيطه ظاهر و تدبير دنيا را محو سازند... 📘در عارف، سخن از«دستگيری» و رسيدگى به عبـاد مطـرح مى شـود و حتى با حق به ميان خلق آمدن امتداد همان سفرهای معنوی چندگانه دانسته مى شـود. در توضيح چنين انديشه ای برخى عارفان و شارحان عرفان آشكارا بيـان میدارنـد كـه اگـر انبيا در يك صحنه در خود بوده انـد، در صـحنه ای ديگـر تمـام بـه نفس و صحنه مبارزه ايشان تبديل شده است... 📗از ايـن رو نمى توان متن عرفان اسلامى را به فرار از دنيا متهم كـرد بـرای نمونـه، محـى الـدين ابـن عربى و قونـوی بـه عنوان قلـه های انديشـه ی عرفـان نظـری به صـراحت از (حكومتداری از سوی خداوند ) در نگاه عرفـانى يـاد مى كننـد و آن را در اوج مقامـات مطرح مى ساز ند و بيان مى كنند كه بـرای اوليـا و رسولان پـس از ولايـت و نبوت و رسالت، و با نصب الهى است. 📙قوت اين انديشه ها به گونه ای است كه حتى پيش از ابن عربى، سيره عملى بسياری از عارفان، بلكه روش های سلوكى بسياری از نحله ی عرفانى ، بـوده اسـت . اينكه يك سالك به بندگان خدا كند نه تنها انديشـه ای نـادر نبـوده اسـت، بلكـه سيره عملى ايشان بوده است . ❌جالب تر آنكه حتـى های_سـلوكى در دوران به گونه ای سامان يافته است كـه اجـازه بـا بدنـه راصـادر نمى كند؛ برای مثال، حضور در حلقه های ذكر و ولايـت افـزون بـر شـركت در جمعـه و جماعت ها نيز از دستورهای اكيد در چنين دورانى است. ☑️☑️☑️☑️کانال خانه طلاب جوان⬇️🔰⬇️🔰 @khaneTolab 📚📚دانلود مقاله 《ظرفیت عرفان اسلامی در تمدن زایی》🔰🔰🔰🔰🔰
‍ 🔴 نقصِ فلسفه این است...راهش تقویت فلسفه ملاصدرا است... لااله‌الا الله فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند 🔴 🔵 یکی مسأله‌ی فلسفه است که من مکرّر به دوستان گفته‌ام و الان هم در تأیید فرمایش بعضی از آقایان عرض میکنم؛ منتها نه با تعبیر ؛ نباید به این معنا مطرح شود. ما به رنسانس فلسفی یا واژگون کردن اساس فلسفه‌مان احتیاج نداریم. ⚫️ نقص فلسفه‌ی ما این نیست که است - فلسفه طبعاً با ذهن و عقل سروکار دارد - نقص فلسفه‌ی ما این است که این ذهنیّت امتداد و ندارد. فلسفه‌های برای همه‌ی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن میکند: سیستم اجتماعی را معیّن میکند، سیستم سیاسی را معیّن میکند، وضع حکومت را معیّن میکند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن میکند؛ اما فلسفه‌ی ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی میماند و امتداد پیدا نمیکند. ✅ شما بیایید این را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کمااین‌که خود یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا الله» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد میشود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند. 🌕 میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف و و را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از ، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از ، اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - میشود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است.   📚 ، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به ، و نزدیک میکرده است. فلسفه برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه‌ی ما - مثل ابن‌سینا و ملاّ صدرا - هم بوده‌اند. 🔴اصلاً آمیزش عرفان با فلسفه در فلسفه‌ی جدید - یعنی فلسفه‌ی ملاصدرا - به‌خاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق به‌وجود میآورد. ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم ؛ یعنی راهی که ملاصدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همه‌ی زخارف دنیوی بی اعتنایی کند. البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه - همین که به آن اشاره شد - رعایت کرد. اهل فلسفه‌ای که ما قبلاً دیده بودیم، همه همین‌طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ و و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیه‌ی افرادی که در زمینه‌های علمىِ حوزه کار میکردند، و و بودند. 📌۱۳۸۲/۱۰/۲۹ 🔵⚪️🔴⚫️کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
❌🔴 ترس استکبار از کدام فقه است❓❓ برای مردم، جوانان و حتی عوام قابل قبول نیست که بگوید مرجع و مجتهد من در مسائل سیاسی اظهار نظر نمی کنم 🔴❌ 📖 اما در مورد دروس تحصیل و تحقیق حوزه‌ها، اینجانب معتقد به و هستم و تخلف از آن را جایز نمی‌دانم. 📌🚩اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام نیست، و دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله‌ای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی می‌طلبد. ❌ مجتهد باید به مسائل خود احاطه داشته باشد. برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل اظهارنظر نمی‌کنم. آشنایی به روش برخورد با حیله‌ها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شدۀ آنان و درک موقعیت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمایه‌داری و کمونیزم که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم می‌کنند، از ویژگیهای یک است. یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت یک جامعۀ بزرگ و حتی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شأن مجتهد است واقعاً و باشد. ♨️🔴 در نظر مجتهد واقعی فلسفۀ تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشان دهندۀ جنبۀ عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است، ، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تاگور است. ❎ هدف اساسی این است که ما چگونه می‌خواهیم اصول محکم فقه را در عمل و پیاده کنیم و بتوانیم برای جواب داشته باشیم و همۀ ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبۀ و پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد.  📖 منشور روحانیت 🔴🔴🔴🔴کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
🔆 (۱) 🔆 ❌ آن چیزی که زندگی انسان را اداره می کند فقه است ❌ 🔴 ما اگر بخواهیم آنچه را که باید عمل بشود، در یک جمله خلاصه کنیم، آن یک جمله عبارت از  است. ما باید فقه اسلامی را در پیاده کنیم. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات که نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است که منطبق بر همه‌ی است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛  این است. ✴️ آن چیزی که زندگی انسان را اداره میکند - یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی -  است. ❓اگر ما بخواهیم در طول سیزده سال این فقه را فقط یاد بگیریم، آیا میتوانیم؟ کردن، از یاد گرفتن مشکلتر است. این‌طور نیست که وقتی ما بخواهیم در یک جامعه گناه از بین برود، با اشاره‌یی یا با اعمال زوری بشود این کار را کرد. اگر بخواهیم فقر از جامعه برود و زایل بشود، این‌طور نیست که جامعه‌یی که سالهای متمادی، بلکه قرنهای متمادی، از همه جهت موارد درآمدی و ارتباطات اقتصادی او زیر فشار سلطه‌های ظالم بوده، ما بتوانیم در مدت کوتاهی به این جامعه نظم و نسقی بدهیم؛ این کار بسیار سخت است. اداره‌ی کشور، اداره‌ی زندگی و مواجه شدن با واقعیت، به مراتب دشوارتر است از آنچه که از ترتیب اوضاع در انسان میگذرد. 🎙۱۳۷۰/۱۱/۳۰ 📖📖📖📖 کانال خانه طلاب جوان 🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab