#حضرت_زینب_س_اربعین
من نیمه جان زِ داغِ تو در این سفر شدم
یک اربعین گذشته و من پیرتَر شدم
من آب رفتهام! تو مَرا میشناسیاَم؟
من زِینبم! اگر چه کَمی مختصر شدم
آن زینبم که بی تو نکردم شبی سحر
چون شَمع، آب، بی تو به شام و سحر شدم
سنگینتَرین مُصیبتم این بود، بَعدِ تو
با قاتِلانِ سَنگدِلَت، همسفر شدم
از کوچههای شام چه گویم برای تو؟
آماجِ سَنگ و طَعنهی هَر رهگذر شدم
هَر جا که تازیانه به اَطفال میزدند
با یادِ مادرم، تنشان را سپر شدم
#رضا_رسول_زاده
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
مثلِ هرسال، دل، پُر از داغ است
باز هم پای مَرکَبَم لنگ است
اینکه #جاماندهایم، تکراری ست!
آن که #جامانده است، دلتنگ است!
شعرها گفتهاند در دوری
همهی شاعرانِ جامانده!
مطمئنم ولی سه سالهی تو
همهشان را یکی یکی خوانده!
دختری که زبانزد است به عشق...
حُبُّها نور، فی قلوبِ الناس
گرچه بی دست شد عمویش...، آه!
رَفَعَ الله رایتُ العباس
خواستم درد و دل کنم...، اما
چه کنم؟ روضه پیش میآید!
این چه سِرّیست در غمت، که به #اشک
دلِ غافل، به خویش میآید!
هرچه را خواستم به من دادی
هرچه را غیر #کربلا ! آقا
هر #سِری یک بهانه پیش آمد
هر #سَری نیست پر بها ! آقا
جان زهرا بگو چگونه دگر
نوکری را به تو نشان بدهم؟
نکند سالها گذر کند و
کربلا را ندیده، جان بدهم!
#عارفه_دهقانی
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_مصائب
دو دستم بسته و سوی تو چشمی چون سبو دارم
بریز آبی بر این آتش که از سرخیِ رو دارم
سخنهایم اگر محکم ولی در خویش میگریم
که از غم، ذولفقار آبداری بر گلو دارم
سرت افتاد و افتادم، روان گشتی، روان گشتم
که من با همقدم بودن، از اول با تو خو دارم
هرآنچه بر سرت برنیزه آمد، برسرم آمد
چنین در آینه با خویش هر دم گفتگو دارم
تمام کوچهها سد شد اگر، من سد شکن هستم
به هر مژگان ز اشک خویش سیلابی به جو دارم
سرت را تا در آغوشم نگیرم که نمیمیرم
چهل منزل اگر جان کندهام، این آرزو دارم
#موسی_علیمرادی
#حضرت_زینب_س_اربعین
همه گوش باش و بشنو، غم مستدام ما را
شب شام تیره کرده، همه صبح و شام ما را
همه گوش باش و بشنو، همه چشم باش و بنگر
همه جا صدای مارا، اثرِ قیام ما را
به سلاح گریه ما هم، شب شام را شکستیم
چه غمیست پس شکستند، اگر احترام ما را
همه سرشکسته بهتر، سَرِ ما شکسته بهتر
که به روی نیزه بردند سرِ امام ما را
به سَرِ تو خیره بودم، که یزید را شکستم
و شکستهام بتی را که شکست جام ما را
چه بتی که سرنگون شد، عَلَمی که واژگون شد
همه دیدهاند چون شد، اثر کلام ما را
چه غمی از این فزونتر، که یزید روی منبر
به دهان مست میبرد دوباره نام ما را
سَرِ روی نی پریشان! تنِ روی خاک عریان!
به شکوفهها به باران، برسان سلام ما را
#مجتبی_حاذق
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_اربعین؛ #محاوره
برا جادهی عشق، دل تنگمو...
دارم با غم و درد، میجنگمو...
زدم سینه تا کربلایی بشم
زده کربلا رو سینه سنگمو
حسین، عاشقای اسیرو میخواد
بهش دل میده هر کسی رو میخواد
شبا راه میرم توی خلوتم
دلم ازدحام مسیرو میخواد
منو برده تا کوچههای نجف
نفس میکشم تو هوای نجف
هلابیکُمِ خادما یادمه
عجب مزّهای داشت چای نجف
عمودای راهو شمردم حسین
خودم رو به دستت سپردم حسین
ابومهدی و حاج قاسم دیدن
علم رو روی شونه بُردم حسین
همه تشنه اَن، تشنهی شهدیاَن
مث رود، دنبال هم عهدیاَن
پیاده نظامِ علمدارن و
همه راهی لشکر مهدیاَن
دیدم خیر از این جاده...، خیرِ کثیر
نمیشم من از آبِ این چشمه سیر
برا اینکه واشه مسیر حرم
چه سرها که افتاده بین مسیر
کسی میشه عاشق که دلخونتره
منم آهِ جابر که مجنونتره
پریشون زیاد اومده تا حرم
ولی حال زینب، پریشونتره
**
یهجا کوفه و شام رو کرده طی
یهجا رفته با حرمله بزم می
یه جا دیده وقت نمازِ شبش
هلال شب مادرو روی نی
دل عالمو مادری آب کرد
روی نی رباب اصغرو خواب کرد
بغل کرد علی رو تو خواب و خیال
دو تا دستای خالیشو تاب کرد
#رضا_دین_پرور
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
هم آسمان به شوق حریمت پیاده است
هم چشم، بی قرارِ زمین، سمت جاده است
جان داده است این دل همچون کویر را
این اشکها که در غم تو بی اراده است
ای نبض جان ما شده در هر طپش حسین
این قلب بی ولای تو بی استفاده است
من خانهزاد ایل و تبار شما شدم
سرمایهام محبت این خانواده است
دیگر کسی شبیه تو پیدا نمیشود
همچون حسین، مادر گیتی نزاده است
وقتی که فاطمهست خریدار اشکها
مُردن برای نم نم این غم، چه ساده است
شهد وصال جای خودش، تحت قبهات
طعم دعا برای فرج فوق العاده است
ذکر فرج زیاد بخوانید چون ظهور
در ایستگاه سبز دعا ایستاده است
#منصوره_محمدی_مزینان
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
ما راهیان مست دل از دست دادهایم
با چای داغِ موکبِ تو گرم بادهایم
با هر زبان و رنگ به سوی تو آمدیم
«در زیر بیرقت همه یک خانوادهایم»
یا صاحب الزمان تو علمدار عالمی
شکر خدا که پشت سرت ایستادهایم
وقتی که اربعین برسد قطره قطره ما
با خانواده راهی دریای جادهایم
با خون هر شهید به راه آمدیم ما
سر را به شاهراهِ شهیدان نهادهایم
پر زَرق و برق نیست اگر زندگی ما
مانند اشک روضهی تو صاف و سادهایم
چیزی نمانده است به نابودی خَسان
مانند آبهای روان با ارادهایم
پُر میشود مشام جهان از شمیم ما
ما نامه نامه عطر گلی سرگشادهایم
#سارا_رمضانی
#امام_حسین_ع_مناجات
دلتنگ #زیارت_کربلا و #زیارت_اربعین
خراب آمدهام باز رو به راهم کن
مسیح من بِدَم و عاری از گناهم کن
نیامدم به تمنای آب و نان سویت
کمی به حُرمت ام البنین نگاهم کن
فدای جُون شوم، روسپید عالم شد
نگاهِ لطف به ظرفِ دلِ سیاهم کن
عطا به جای خودش، جای این همه گریه...
برای سینه زنت، ذوالکرم دعا هم کن
به زیر بارِ گران علامتت گفتم:
گذر ز توشهی سنگین اشتباهم کن
مُقدم است به کارم، همیشه کار شما
بیا و پیرِ همین راه و دستگاهم کن
عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم
برات کرب و بلای مرا فراهم کن
میان گودیِ قبرم، زمان تلقینم
اسیرِ روضهی گودیِ قتلگاهم کن
زمان تشنگیِ حشر، یاد تشنگیات
جواز گریه بده، غرقِ اشک و آهم کن
#محمدجواد_شیرازی
#امام_زمان_عج_مناجات
نمیرسم من از این جادهها به گرد شما
به خاک پای گدایان کوچه گرد شما
خدا کند که عنانگیرِ مرکبت باشم
فدای پا به رکابان در نبرد شما
ارادتی به تو و خانوادهات دارم
منـم غـلامِ غـلامانِ فرد فردِ شما
چرا شبیه گذشته مرا نمیخواهی؟
مگر نمیخورم آقای من به درد شما؟
**
غروب جمعه رسیده؛ زمان خجلتم از
مرور نامهی اعمال و آهِ سرد شما
#محمدحسن_بیات_لو
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_اسارت
میخواست هرچه از تو خدایت، همان شدی
عاشق شدی، شهید شدی، جاودان شدی
باید بخوانمت، ششمین فرد پنج تن
کبریترین عقیلۀ این خاندان شدی
صبر تو را چگونه بلا سر بیاورد؟
زینب تو قبل خلق شدن امتحان شدی
دلشادی از شهادت عون و محمدت
از اینکه چون حسین، تو هم بیجوان شدی
وقت وداع و بوسۀ آخر چه بر تو رفت؟
آرام جان که رفت، تو هم نیمهجان شدی
آیینهدار و قافلهسالار و بیقرار
بعد از حسین، یکتنه یک کاروان شدی
بار امانت است که بر دوش میکشی
بیهوده نیست اینکه چنین قدکمان شدی
جان را چه قابل است، که بی هیچ وحشتی
صد بار پیشمرگِ امام زمان شدی
سوزاند کوفه را رجز جانگداز تو
وقتی که لب گشودی و آتشفشان شدی
در خطبۀ تو شقشقیه شعله میکشید
دیدند کوفیان که امیر بیان شدی
از تو نداشت پاسخ دندانشکنتری
تنها جواب سرکشی خیزران شدی
منزل به منزل آمدی و هیچکس ندید
در خود شکستی از غم و زهرانشان شدی
در شام، بهتر است نمانیم و بگذریم
باید نگفت اینکه کجا میهمان شدی
شهری که چشم بود سراپای مردمش
آنجا شهید طعنه و زخم زبان شدی
بزم شراب و سکر یزید و یزیدیان
دیدی فریب معرکه را و بر آن شدی،
تا بشکنی غرور هُبلهای لات را
آنجا تبر به دوش، خلیل زمان شدی
باید گلوی مرثیهها را فشرد و گفت
کی بیقرار و مضطرب و ناتوان شدی؟
بیشک شدهست چوبۀ محمل به سر زنان
آنجا که نوحه کردی و مرثیهخوان شدی
#سیدمحمدجواد_میرصفی
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#زیارت_اربعین
این جُمعه هَم نَیامد و با گِریه سَر کنم
باید دَر این فِراق، شبم را سحر کنم
آخَر نمیشود، که فقط کُنجِ خَلوتی
زانو بَغَل، زِ دوریِ او، دیده تَر کنم...
تا کِی برای غُربتِ تنهایِ جمکران
ماتَم بِگیرم و، هَمه را خونجِگَر کنم؟
یک بار هم نشد، که دَمی رُخصتم دهد
تا از کنارِ خِیمهی سبزش گذر کنم
یا که به صَحنِ مسجدِ سَهله ببینمش
یک عُمر، روشَن این دلم، اَز یِک نظر کنم
دِل کَندَنَم، زِ غیرِ تو، کارِ مبارکیست
خوش آن دَمی که اَز هَمه جُز تو، حذر کنم
**
این اَربعین بیا، زِ نجف کربلا رَویم
تا جان، نثارِ مقدمِ تو، همسفر کنم
#رضا_رسول_زاده
#امام_زمان_عج_مناجات
تو را باران کنم چون اشک، یا جاری کنم چون رود؟!
الا ای بغض دردآلود من! ای بغض دردآلود!
اگر ابریست چشمانم در این صبح فراموشی
تو را گم کردهام در سایهروشنهای نامحدود
به دنبالت نمیگردیم؛ ننگا بر من و ما، ننگ...
تو را تنها رها کردیم _تنها ماندهی مطرود_*
به زیبایی، تو هستی برتر از زیباییِ یوسف
به آرامش، صدای توست سر از نغمهی داوود
بیا فرزند آدم! وارث موسی و ابراهیم
که این دنیا پر است امروز از فرعون و از نمرود
نیاز بودنت را دیر فهمیدیم، خیلی دیر
تو اما میرسی از راه خیلی زود، خیلی زود
من از این انتظار سخت میفهمم که میآیی
تو ای آیندهی قطعی! تو ای آیندهی موعود!
تو میآیی و چشمان جهان از این نظر روشن
به این امید، روح عاشقان از هر نظر خشنود
بشارت میدهد ابری که باران میرسد از راه
جهان در انتظار لحظهی موعود خواهد بود
#مجتبی_حاذق
#امام_حسین علیهالسلام
#زیارت_اربعین
#مسمط
🔹میقات ما🔹
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
تا بارگاه قبلهٔ حاجات میرویم
قسمت اگر شود به ملاقات میرویم
میقات ما حسین، ملاقات ما حسین
زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو
ما حلقه بستهایم به دور نگین تو
ما را کشانده است کجاها طنین تو
افتادهایم در گذر اربعین تو
ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین
ما چون کبوتران حرم پر شکستهایم
از آشیان گذشته و از خود گسستهایم
چون صیدهای زخمی در خون نشستهایم
یعنی که دل به لذت دیدار بستهایم
مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین
ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود
راز به خون تپیدن خون خدا چه بود
آن جوشش صدای تو در کربلا چه بود
دادی بها به خون خودت، خونبها چه بود
ای خون پاک تو، همهدم خونبها حسین
با بادها بگو که هوایم هوای توست
با نایها بگو که نوایم نوای توست
بغضی که در تلاوت در خون رهای توست
سودای آتشیست که بر خیمههای توست
ای تا ابد، نوای من بینوا حسین
گلزخمها شکفته شده روی پیکرت
چون کعبه فوجِ تیغ گرفتهست در برت
بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت»
بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت
بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین»
#ابراهیم_قبلهآرباطان
#زیارت_اربعین
#مربع_ترکیب
🔹اتفاق رؤیایی🔹
دوباره شهر پر از شور و شوق و شیداییست
دوباره حال همه عاشقان تماشاییست
که فصل پر زدن از انزوای تنهاییست
سفر، حکایت یک اتفاق رؤیاییست
ببند بار سفر را که یار نزدیک است
طلوع صبح شب انتظار نزدیک است
ببین که قفل قفس را شکسته، میآیند
کبوتران حرم دسته دسته میآیند
چو موج از همه سو دلشکسته میآیند
غریب، از نفس افتاده، خسته، میآیند
که باز بعد چهل شب، کنار او باشند
شبیه حضرت زینب کنار او باشند
تمام پشت سر جابر بن عبدالله
چه عاشقانه قدم میزنند در این راه
از اشتیاق حرم راه میشود کوتاه
هر آنکه خواهد از این جام عشق، بسم الله
که این پیادهروی برترین عزاداریست
قسم به نور، که این ابتدای بیداریست
دوباره حال من و شعر میشود مبهم
دلی که دست خودم نیست میشود کمکم
در آرزوی حرم غرق در غم و ماتم
اگر اجازه دهد زائرش شوم، من هم-
«غروب در نفس تنگ جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت»
#محمد_غفاری
این روزها پر از تبِ مولا کجاییام
اما هنوز کوفهای از بیوفاییام
هم زخم میزنم به تو هم دوست دارمت
در گیر و دار تیرگی و روشناییام
گم کردهام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستاییام
گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هواییام
این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکستهبالی و بیدست و پاییام...
پلکم که گرم میشود از خواب میپرم
با سُرفههای همسفر شیمیاییام
آوردهام بضاعت مزجاة قوم را
انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»ام
آوردهام پناه به ششگوشهٔ غمت
برگشتهام به اصلیَتِ نینواییام
دستت همیشه روی سر ما پیادههاست
این اربعین به لطف خدا کربلاییام...
#حسن_بیاتانی
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسن_شهادت
آیه ی نازل شده بر مصحف حيدر،حسن
اولین حرف از حروف سوره کوثر،حسن
اولین بار از لب تو نام مادر را شنید
روشنای خانه صدیقه اطهر،حسن!
از جمال و از جلالت خلق حیران مانده اند
اَشبهُ الناسی به خَلق و خُلق پیغمبر،حسن!
ذوالفقاری را که مولا داشت بین معرکه
یک دمش عباس بود و آن دم دیگر،حسن
در جمل آن گونه رفتی سوی میدان نبرد
که علی میرفت سمت قلعه خیبر،حسن!
کوچه های شهر پیغمبر بدهکار تو اند
ای عصای روزهای پیری مادر،حسن!
بین مردم جای خود،در خانه هم ماندی غریب
آه!ای تنها ترین سردار بی لشکر،حسن!
شیعه زنده مانده است از اقتدار صلح تو
بوده صلحت در غریبی ؛ کربلا پرور،حسن!
هر قدَر مانده است تیر از روز تشییع تنت
میرسد در علقمه بر جسم آب آور،حسن!
مادرم میگفت با نام تو شیرم داده است
بوده نامت ذکر لالای شب مادر،حسن
#عباس_جواهری_رفیع
#امام_حسین_اربعین
#اربعین
ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم
باور نداشتم که به قبرت نظر کنم
ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید
با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم
با یاد روز واقعه جا دارد از غمت
لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم
با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا
حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم
بهرم دعا نما که مبادا دوباره از
دروازه های شام بلا من گذر کنم
شد آستین من به خدا معجرم حسین
عباس را نباید از آن با خبر کنم؟!!
مانده صدای چوب و لبت بین گوش من
صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم
رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر
آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم
طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت
باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم
با دست خسته زیر لحد جای دادمش
جا دارد از خجالت تو جان به در کنم
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_حسین_مناجات
#زیارت_اربعین
ببین که با اهالی زمین چه میکند حسین
زمین نه، با تمام عالمین چه میکند حسین
غمش کنار میزند هرآنچه هست فاصله
دوباره با محرّمش ببین چه میکند حسین
چنان علی که بذل کرده در رکوع خود نگین
ببین که در سجود با نگین چه میکند حسین
دلم کباب شد میان روضه، با محبتش
درون سینههای آتشین چه میکند حسین
دویده شعلهی غمش بدون مرز در جهان
کدام لشکر است اینچنین؟ چه میکند حسین؟
محرّمش چنین پر از شکوه و اقتدار شد
نگاه کن برای اربعین چه میکند حسین
#علی_سلیمیان
#امام_حسین_مناجات
#زیارت #اربعین
شکسته باد دهانی که از تو دم نزند
بریده باد زبانی که حرف غم نزند
شب زیارتی ات زار میشود حالم
اگر دوباره هوای تو بر سرم نزند
کسی که نذر تورا با خلوص هم بزند
بساط زندگیاش را غمی به هم نزند
تمام حاجتم این بود در شب احیاء
خدا بدون تو سال مرا رقم نزند
عجیب نیست اگر مرده جان تازه گرفت
بیار قلب کسی را که در حرم نزند
قرار ماست پیاده نجف به کرببلا
اگر که وعدهی ما را اجل بهم نزند
#محمدحسن_بیاتلو
#امام_حسین_مناجات
#زیارت #زیارت_اربعین
#دوبیتی
نگاه از زائر خود بر نداری
ز گریه نوحه ای بهتر نداری
زیارت نامه ی بالای سر را
کجا باید بخوانم ، سر نداری
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_حسین_مناجات
#دوبیتی
ارباب مرا به کربلایت برسان
دریاب مرا به نینوایت برسان
این دست دو ماه در غمت سینه زده
آن را به ضریح با صفایت برسان
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسن_مدح
نایب دوم پیغمبر خاتم حسن است
پسر اول مظلوم به عالم حسن است
قهرمان جمل از تربیت شیر خدا
آنکه پی زد شتر فتنه چو ضیغم حسن است
آن سخی مرد که از فرط سخاوت به حجاز
عربی یاد نمیکرد ز حاتم حسن است
یادگاری به حسین آنکه به عاشورایش
دو سپر داد و دو شمشیر مصمصم حسن است
آنکه فرمود به عباس به هنگام وداع
بعد من جان تو و جان حسینم حسن است
آنکه لایوم کیومک به حسین است ازو
با خبر از غم و اندوه محرم حسن است
آنکه بر مادر او ثانی دون راه گرفت
شاهد زنده ی آن سیلی محکم حسن است
آنکه از سب علی اول هر خطبه خطیب
جان او را به لب آورد و نزد دم حسن است
آنکه میدید همه عمر به چشم تر خویش
قاتل مادر و میسوخت ازین غم حسن است
آنکه تنها نشد از زهر' دلش زخمی و بس
بلکه زخمی شده از زخم زبان هم حسن است
آنکه از قوت روان ریخته یاقوت روان
دل و جان و جگرش سوخته از سم حسن است
آنکه در عمر به جز دشمنی از دوست ندید
در حرم هم شده محروم ز محرم حسن است
آنکه او را وسط جنگ رها کرد و فروخت
به زر و سیم معاویه پسر عم حسن است
آنکه زد تیر بر او امت و با خویش نگفت
پاره ی پیکر پیغمبر اکرم حسن است
آنکه بر تخته ی تابوت' تنش پر خون شد
مثل آن گل که شود غرقه ی شبنم حسن است
آنکه شد منع که در جنب نبی دفن شود
گشت محروم ازین حق مسلم حسن است
گر جهان دور سرش گشت عجب نیست "یتیم"
معنی کعبه و زیبایی زمزم حسن است
#مرتضی_جام_آبادی
#امام_زمان_مناجات
#دوبیتی
از داغ غمت ڪمر خمیده ست،بیا
یڪبار دگر جمعه رسـیده ست،بیا
ای بـاخـبــر از راز دل بــیـمارم
تا عمر به آخر نرسیده ست،بیـا
#امام_زمان_مناجات
#اسارت
میشود هر روز اشكم در عزایت بیشتر
سوختم از روضهات، از هایهایت بیشتر
میروم دنبالت امّا از حرمهای شما
میرود تا كربلایت، ردِّ پایت بیشتر
میزنم بر سینه شاید كه شبیهِ تو شوم
مینشیند بر كبودی، بوسههایت بیشتر
تا که می افتی به یاد روضههای عمهات
باز میگیرد دلت، امّا صدایت بیشتر
#امام_زمان_مناجات
تب وصال تورا شب شب به سر دارد
کسی که از غم تو گریه سحر دارد
هوایی تو هوایی هیچ بامی نیست
تعلقات برای گدا ضرر دارد
چگونه زندگی اش راحت است و آسوده؟!
یتیم اگر به دلش حسرت پدر دارد
بیا برای غریبی ش گریه کن هرروز
که او همیشه به خون جگر نظر دارد
بگیر پشت درش دست خالی خود را
فقیر وقت کرم فیض بیشتر دارد
بگرد روضه به روضه برای دیدن او
بگرد، یار به این روضه ها گذر دارد
خدا کند که برات مرا کند امضا
کنار او دل من میل یک سفر دارد
به یمن تربت اعلای کربلای حسین
نماز و سجده من لذتی دگر دارد..
#سید_پوریا_هاشمی
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_علی_اکبر
زمان زمان عجيبي ست، امتحان سخت است
طي زمانه ي بي صاحب الزمان سخت است
ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت
چقدر منتظرت جانعزيز و جانسخت است
"و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست
تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است
گريستم كه مشرف شوم به پابوست
بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است
رسيده است شب اكبر و زمان نماز
براي من چقدر لحظه اذان سخت است
تو را قسم به غم "بعدك العفا..." ي حسين
بيا... بيا و خودت روضه را بخوان... سخت است
مرا زيارت پايين پا مبر امشب
چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است
#امام_زمان_مناجات
جز ذکر توأم نیست ثنایی و دعایی
بی حال و هوای تو چه حالی؟ چه هوایی؟
بی زخم تو محروم بود سینه ز مرهم
گر درد نبخشی، چه طبیبی؟ چه دوایی؟
بگذار که چون گرد به خاکت بنشینم
تا بر سر پایم بگذاری، کف پایی
از مرتبه و قدر و جلالش نشود کم
گر پادشهی چشم گشاید، به گدایی
عمری گذراندیم و دریغا که ندیدیم
روزی که ز ما سر نزند، جرم و خطایی
از گوشِ کرِ خود، گله داریم وگرنه
هر لحظه به ما از تو رسیده است، صلایی
مرغان هوا، خلق زمین، ماهی دریا
هر یک به زبانی ز تو گویند ثنایی
ایمن شده از روز مکافات و نگفتیم
هر لحظة این عمر بود روز جزایی
افسوس که در کوی تو بودیم و نبودیم
از پرتو حسنت، نگرفتیم ضیایی
#غلامرضا_سازگار
#امام_زمان_مناجات
آقا نوشته اند که جدت کفن نداشت
گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت!
از پایکوب اسب سواران شنیده ام
بردند روی نیزه، سری را که تن نداشت
پیچیده بود در خودش از آتش عطش
داغی که داشت در جگر خود، حسن نداشت
انگشتری که با خودش آورده بود کو؟
ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت
چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها
همراه کاروان خود، ای کاش زن نداشت
حق با شماست، شام و سحر گریه می کنید
جای سرشک خون جگر، گریه می کنید...
#زیارت_اربعین
#چارپاره
🔹امیری حسین🔹
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
چه سرمست و شورآفرین میرود
سپاهی به دیدار فرماندهش
هوایی شدم، مقصدم کربلاست
کجا از همین سرزمین بهتر است؟
برای رسیدن به آغوش تو
هوای خوش اربعین بهتر است
چه باکیست از پای تاول زده
به عشق تو طی میشود این مسیر
نماندهست چیزی به کربوبلا
امیری حسینٌ و نعم الامیر
غریبم به آغوش تو دلخوشم
اسیرم به عشقت شدم مبتلا
در این روزها آرزویم شده
فقط کربلا کربلا کربلا
مرا مادرم از همان کودکی
به شیرینی نام تو شیر داد
پدر با خودش برد هیأت مرا
به من مهر و سربند و زنجیر داد
دلم خوش به داروی دیدار توست
حبیبم حسین و طبیبم حسین
غریبانه در کربلا خفتهای
نگاهی به من کن، غریبم حسین
قدم میگذاری به صحن بهشت
به یاد شهیدان والامقام
بگو با دلی عاشق و بیقرار
به لبهای عطشان مولا سلام
#ناصر_حامدی
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#زیارت_اربعین
بـا گریـه و آهِ آتشین میآیم
با لعن به دشمنان دین میآیم
نــذر فــرج و ظهـور، انشاءالله
با شرط حیات، اربعین میآیم
#فرزانه_پورنظری