#امام_باقر_ولادت
پیک قدسی به شادمانی گفت
آفرینش دوباره پرشوراست
درسپیده دم طلوع وظهور
آسمان وزمین پرازنوراست
نورصبح از سپیده ی علم است
این سپیده پدیده ی علم است
شب نشینان عالم ملکوت
همه سوی زمین نگه کردند
روی دامان مهر، مه دیدند
کسب نور ازفروغ مه کردند
روز میلاد ماه خورشید است
روشن این مه زنورتوحیداست
همه ی عرشیان به هم گفتند
سید الساجدین گلی دارد
تا که شکر خدا به جا آرد
درمصلا نماز بگذارد
همه این شوق وشور را دیدند
سرّ الله ونور را دیدند
ای حسن خصلت ای حسینی خو
حیدری روی وفاطمی اوصاف
سایه پرود سید سجاد
چشمه ی جود وآیت الطاف
ای جمال توبهتر ازهرماه
محو روی توگشت وجهه الله
شب بشکفتن گل رویت
به یُطهّرقسم که ای طاهر
قدسیان فلک به هم گفتند
نور علم نبی شده ظاهر
ای که منظومه ی نجومی تو
به لقب باقرالعلومی تو
همه اصحاب معرفت دارند
شوق بشنیدن کلام ترا
با شکوه وبه احترام و وضو
روی لب می برند نام ترا
ای زوصف وزمدح بالاتر
گفته برتو سلام پیغمبر
ای که بررهروان علم وشرف
گنج علم وشرافت آوردی
توبه کانون عشق ومکتب علم
درفضلیت هشام پروردی
مکتب توفقیه پرور بود
دانشت مهر سایه گستر بود
هرکه شد تشنه ی محبت تو
جام عشق و وفا به او دادی
به کمیت وبه حمیری نوری
زسحرگاه آرزو دادی
هرکه مهرشما محبت اوست
سند افتخار خدمت اوست
من که ازساحل محبت تو
روبه دریای جود آوردم
برتو وخاندان اطهر تو
احترام و درود آوردم
به «وفایی» تو التفاتی کن
نذر مسکین خود زکاتی کن
#سیدهاشم_وفایی
#امام_باقر_ولادت
آنکه بر چشمان ما پیراهنی گلفام داد
ذره تا خورشید گردد شبنمی انعام داد
اشک را از باده ساقی کوثر آفرید
در ضیافت خانهاش هر دیده ای را جام داد
تا که دست موج ها بر دامن ساحل رسد
در دل هر عاشقی دریای ناآرام داد
شام را از گیسوان آل حیدر تیره ساخت
روز را برگرد آن ها جامه أحرام داد
هرکسی پیغمبری میکرد در آل علی
همچو ختم الانبیا او را محمد نام داد
مثل خورشیدی که دیروز از همین مشرق دمید
اولین پیغمبری که بعد پیغمبر رسید
نام زیبایش محمد بود و سیمایش علی
قآبی از پیغمبر و تصویر زیبایش علی
خلق احمد خلق احمد خوی احمد بود و بس
پای تا سر احمد و قد دلارایش علی
نامه مکتوبی از اوصاف جنت روی او
خط و خالش احمد و زلف چلیپایش علی
ساحل از پیغامهای او پر از در و صدف
موج الطاف پیمبر بود و دریایش علی
چشم او بسم الله است و خال او چون نقطه اش
خوشنویسی خداوند است و امضایش علی
پلک هایش پرده ی گنجینه الاسرار بود
چشم او قاب رسول و حیدر کرار بود
مثل خورشیدی که روشن میکند اشراق را
می شکافد نورعلم ش سینه آفاق را
هر ستاره یک شرار از شعله های علم اوست
با رصد قلبم منجم میچشد احراق را
نردبانی تا فلک باید که باشد بنگریم
خاک پایش شکل داده قامت این طاق را
بین گلشن گم شود عطری که هرگل داشته
در صفاتش گم کنم سررشته مصداق را
اشتیاق مهر او ناچیز را خورشید کرد
آسمان بر سر گرفت آن ذره مشتاق را
هرکسی یک قطره از او خواست باران می برد
مور از درگاه او تخت سلیمان می برد
قال باقرهای او تحکیم قرآن حکیم
قال باقر های او یعنی صراط المستقیم
آفرینش طفل شش روز است پیش لطف او
چشم او شرحی است بر آیات احسان قدیم
قبل از آنی که بگویی حاجتت را می دهد
نشنود آوای سایل های خودرا این کریم
احتیاجی نیست بر سوسوی شمعی در بقیع
ماه و خورشید ند وقتی که چراغ این حریم
جبرئیل اینجا تمام افتخارش نوکری است
هر ملک ترفیع گیرد می شود اینجا ندیم
بس که بر خاک مزارش ریخت خون از چشم تر
سنگ قبرش را تراشیدند گویا از جگر
شرح جمع عشق را از اشک دامانش بپرس
این حکایت را ز چشمان گلستانش بپرس
هرچه زینب دید او هم دید در دشت بلا
ما رایت الا جمیلا را زچشمانش بپرس
دانه دانه یاد یاران قطره قطره اشک ریخت
ذکر هرمرثیه از تسبیح مژگانش بپرس
پیکری از شانه شمشیرهاچون زلف شد
مو به مواین قصه از زلف پریشانش بپرس
دشتی از نامحرمان و دختران بی پناه
هتک حرمت را از آن چاک گریبانش بپرس
هرچه می پرسی مپرس از کوچه و بازار شام
یک سحر تا شام ناموس خدا در ازدحام
#موسی_علیمرادی
#امام_باقر_علیه_السلام
یک لحظه هم از غیب، نگاه تو جدا نیست
این دانش بیحد مگر از سوی خدا نیست
در محضر تو پاسخ هر عالم و عارف
جز آیۀ «سُبحانَکَ لا عِلمَ لَنا» نیست
هر تیر نگاهت به هدف میخورد، آری
در ترکش چشمان تو یک تیر خطا نیست
از لطف احادیث و تفاسیر بلندت
در دین خدا تا به ابد شبهه روا نیست
تا اینکه سلامی برساند به تو از عشق
جابر همۀ عمر دلش در نگرانیست
یک عمر گذشتهست ولی خاطر پاکت
یک لحظه جدا از سفر کربوبلا نیست
هنگام اذان است و چه رؤیای قشنگی
در صحن تو اینقدر شلوغ است که جا نیست
#علی_سلیمیان
#امیرالمومنین
#ماه_رجب #رباعی
دائم به لب اهل ولا ناد علی است
تسکین دل غمزدگان یاد علی است
هر ماه به دل حرف نهانی دارد
خوشبخت رجب، که ماه میلاد علی است
#سیدسجاد_حسینی
#امام_باقر_علیه_السلام
آن قوم که معمار جنان خشت به خشتند
از خاک تو هستند که پاکیزه سرشتند
از نام تو پرسیدم و گفتند محمّد
نامی که به دیباچهی توحید نوشتند
از روی تو پرسیدم و زیبا ملکی گفت
پیش رخ آن ماهشمایل همه زشتند
در عالم ذر مزرعهای بود دل ما
از مِهر تو یک بذر در این مزرعه کِشتند
دیدند شکافندهی دریای علومی
شد پنبه علوم دگران هر چه که رِشتند
حق دور تو میگردد و آنان که نگردند
در کعبه اگر هم بروند اهل کِنِشتند
از نسل حسین و حسنی بهتر از این چیست
اجداد تو آقای جوانان بهشتند
#سیدمیلاد_حسنی
#امیرالمومنین
#ماه_رجب #رباعی
دائم به لب اهل ولا ناد علی است
تسکین دل غمزدگان یاد علی است
هر ماه به دل حرف نهانی دارد
خوشبخت رجب، که ماه میلاد علی است
#سیدسجاد_حسینی
#امام_باقر_ولادت
فصل بهار و عید طرب آمد
پایان عمر رنج و تعب آمد
وقتی هلال ماه رجب آمد
نور خدا به سینه ی شب آمد
خیر کثیر حاصل این ماه است
دریای فیض در دل این ماه است
مستی کنید شب شب یلدایی است
هفت آسمان به جلوه تماشایی است
سرشار از حقیقت زیبایی است
شهر مدینه باغ شکوفایی است
باغی که می برد دل جنت را
دارد از او بهشت ، طراوت را
پیک سعادت این خبر آورده
باغ ولا شکوفه درآورده
خورشید مژده ی سحر آورده
امشب عروس دین پسر آورده
در پای او ز عرش خدا گل ریخت
روی سر زمین ز تفضل ریخت
بر خاتم شهود نگین آمد
کهف الامان روح الامین آمد
روح صفا به جسم زمین آمد
حقالیقین به باور دین آمد
علم الیقین به وقت سخن باشد
تلفیقی از حسین و حسن باشد
حُسن حَسَن ز صورت او پیدا
توحید در عبادت او پیدا
ایثار در کرامت او پیدا
علم است در حقیقت او پیدا
آینه کمال خدا رویش
عطر بهشت می وزد از بویش
او باقر العلوم پیامبر شد
فیض زلال چشمه ی کوثر شد
در علم و حلم ، حیدر دیگر شد
زهرا حسن حسین مکرر شد
حکمت نمی ز وسعت علم او
صبر خدا تجلی حلم او
ایام جهل رو به زوال آمد
سرچشمه ی علوم ، زلال آمد
در معرفت تمام و کمال آمد
سر تا قدم شکوه و جلال آمد
آمد که مقتدای زمین باشد
بعد از پدر امام مبین باشد
#کمیل_کاشانی
#امام_باقر_ولادت
#رباعی
در باغ جهان نسیم سرمد آمد
بر غنچه ی علم فیض بی حد آمد
نوری زحسن در اوست ، نوری ز حسین
آیینه ی سبطین محمد آمد
#میثم_مؤمنینژاد
.....
پنجم ولی است و وارث پنج تن است
خورشیدِ فروزنده ی علم و سخن است
ای بنتِ حسن ، بِین ائمه ، این طفل
آغاز گر نسل امام حسن است
#میثم_مومنی_نژاد
......
در خلقتِ نور ، پنجمین آینه است
هفت آینه از نسل همین آینه است
او یاد به ما داده ، خدا را دیدن
ما هر چه که دیدیم از این آینه است
#میثم_مومنی_نژاد
....
سائل شدم و لحظه نابِ میلاد
چشمم به رخِ حضرتِ باقرافتاد
عید آمده و ماه رجب رؤیت شد-
امروز در آغوش ِ امام سجاد!
#م_عاطفی
#امام_باقر_ولادت
وقت عشق است چشم تر بدهيد
شمع ها مژده ي سحر بدهيد
كار دل گير يك نگاه شماست
بر مناجات من اثر بدهيد
از شلوغي شهر بيزارم
كوچه ها فرصت گذر بدهيد
دوست دارم به اوجتان بپرم
بي قرارم كه بال و پر بدهيد
مي نشينم كنار در بي تاب
تا به پاهاي من خبر بدهيد
راه باز و مسير بي خطر است
توشه بردار موقع سفر است
سفري تا ديار دلبرها
تا زمين بهشت پرورها
آسماني ترين شديم اينجا
پا به پاي پر كبوترها
خانه ها را ببين همه از دم
شاخه ي ياس روي سر درها
اين مدينه است شهر پاك و زلال
چشمه سار تمام كوثرها
اين مدينه است مركزيت نور
تربت قبر چهار حجت نور
يك زيارت كنار ابر بهار
يك بقيع است و زائران بسيار
بال هاي فرشته ها فرش است
قدري آهسته تر قدم بردار
يك قدم بيشتر نمانده ولي
به در بسته خورده ايم انگار
از همين جا دخيل مي بنديم
پشت اين پنجره همين ديوار
مگر امشب شب ولادت نيست
شمع روشن كنيد دور مزار
ذات غيب خدا شده ظاهر
در جمال محمد باقر
آمدي اي امام پنجم ما
آمدي اي يگانه بي همتا
برف ها آب شد زمين خنديد
از بهار تو اي گل زيبا
علم را آمدي كه بشكافي
مثل كشتي به سينه ي دريا
تا ابد آسمان آبي تو
مي زند سايه بر سر دنيا
تو در اين صفحه هاي خالي دل
نقش ها مي زني به رنگ خدا
جوهر بندگي است در قلمت
غير توحيد نيست در قلمت
اي به دوشت هميشه رايت علم
در بيان تو واقعيت علم
روي منبر كه درس مي دادي
زير دِيْن تو رفت نهضت علم
روز اول به اذن حضرت حق
شاهكار تو بوده خلقت علم
عقل ما قد نمي دهد هرگز
به مقام تو اي حقيقت علم
بي فروغ تو مي رود از دست
همه ي اعتبار دولت علم
تا كه نور كلام تو جاري است
گلشن دين هميشه گل كاري است
اي سرآغاز ناب ماه رجب
وي شروع كتاب ماه رجب
با غروب جمادي الثاني
سر زدي آفتاب ماه رجب
اشك هاي تو لحظه ي ميلاد
شده عطر و گلاب ماه رجب
عكسي از حسن كبريا هستي
جاي تو قلب قاب ماه رجب
يك مناجات بر لبم بنويس
در شب مستجاب ماه رجب
در هواي خدا رهايم كن
بيشتر با خود آشنايم كن
تو كه بر چشم خلق جا داري
نوري و جلوه ي خدا داري
شاخ شمشاد حضرت سجاد
ريشه در باغ هل أتي داري
ثمر نخل احمدي كه نسب
ز حسين و ز مجتبي داري
پسر سيد البكاء هستي
سرگذشتي پر از بلا داري
يادگاري ز لاله هاي عطش
بر دلت داغ كربلا داري
تو غروب سپيده را ديدي
عمه ي قد خميده را ديدي
همه جا گرد غصه پاشيدند
با سر تيغ و نيزه گل چيدند
دست هاي سياه بر سر تو
سنگ هاي كبود باريدند
چشم هايي كه گريه مي كردند
سيلي و تازيانه مي ديدند
مردم كوچه ي يهودي ها
دور سرها مُدام رقصيدند
بي ابوالفضل كودكان يتيم
روي خشت خرابه خوابيدند
اين همه غم كه بر سرت آمد
كودكي تو را رقم مي زد
#علی_صالحی
#امام_باقر_ولادت
#رباعی
نور علی و فاطمه را میخواهد
حلم حسن و شور حسينی؛ بايد
تا جمع شوند آل عبا در يک جان
تا آينۀ روی محمّد آيد
#یوسف_رحیمی
.....
بر اهل ولا مژده ی سرمد آمد
بر قلب همه شادی بی حد آمد
از عرش صدای عرشیان می آید
عالم به همه علم محمد آمد
#امام_باقر_ولادت
#رباعی
نور علی و فاطمه را میخواهد
حلم حسن و شور حسينی؛ بايد
تا جمع شوند آل عبا در يک جان
تا آينۀ روی محمّد آيد
#یوسف_رحیمی
.....
بر اهل ولا مژده ی سرمد آمد
بر قلب همه شادی بی حد آمد
از عرش صدای عرشیان می آید
عالم به همه علم محمد آمد
#وحید_زحمتکش_شهری
#امام_باقر_ولادت
#دوبیتی
اسرار علوم حَیِّ سرمد آمد
آئینۀ جمع آل احمد آمد
جبریل ز عرش این خبر آورده
تبریک که دومین محمد آمد
انوار دوعین است امام باقر
سبط الحسنین است امام باقر
فرزند حسن ز مادر، اما ز پدر
دلبند حسین است امام باقر
ما ذاکرِ باقریم و هو هو زده ایم
در محضر علم و فضل زانو زده ایم
تا فاطمه ما را ز کرَم رد نکند
بر سبط حسین و حسنش رو زده ایم
#محمود_ژولیده
#امام_باقر_ولادت
#دوبیتی
تقدیم به مادر مکرمه آن حضرت...
بگرفت چه مادرانه آن والا زن
گهواره ی علم را به روی دامن
فرمود امام صادق : آن صدیقه
مانند ، دگر نداشت ، در آل حسن
#میثم_مؤمنینژاد
#امام_باقر_ولادت
#امام_باقر_مدح
به سر می پرورانم من هوای حضرت باقر
به دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر
ز عشقش جان من بر لب رسیده کس نمی داند
که نبوَد چاره ساز من سوای حضرت باقر
بگوشم هاتف غیبی سرود این نکته را دیشب
که باشد رخش دانش زیر پای حضرت باقر
چنان بگرفته علمش آفاق را یک سر
که پیچیده در این عالم صدای حضرت باقر
پیمبر گفت با جابر که خواهی دید باقر را
سلام از من رسان آنکه برای حضرت باقر
سوالاتی که از وی کرده دانشمند نصرانی
جوابش را شنید از گفته های حضرت باقر
مسلمان گشت راهب ناگهان در محضر آن شه
منور شد دل او از ولای حضرت باقر
شد آسان وضع حمل گرگ وحشی بیابانی
به روی قله ی کوه از دعای حضرت باقر
به رستاخیز اگر خواهی نجات از گرمی محشر
برو در سایۀ ظل همای حضرت باقر
فرد عاجز بود ز اوصاف بی پایان آن سرور
کمیت لفظ لنگ است از ثنای حضرت باقر
جلال و شأن و قدر آن امام پاک بازان را
نمی داند کسی غیر از خدای حضرت باقر
(رضائی) ایستاده بر در دولت سرای او
چو سائل منتظر بهر عطای حضرت باقر
#مرحوم_سیدعبدالحسین_رضایی
#امام_باقر_ولادت
بال خود را پهن كرده بر زمين روح الامين
تا شود فرش حريم قُدسِ زين العابدين
اوّل ماه رجب دنياي ما زيباتر است
چونكه ماه ديگري پا مي گذارد بر زمين
"يامحمّد"در شروعش،"يا نبي"در آخرش
نيست بيخود شد رجب ، ماه اميرالمؤمنين
فاطمه بِنتُ الحَسن درخانه ي إبنُ الحُسين
كودكي آورده از هرحيث بي مِثل و قرين
آن چنان دارد شباهت بارسول الله كه
---مي شود او را بخوانم رَحمةٌ للعالَمين
خاك جاي خود،ببين افلاك هم روشن شده
بسكه نوراني ست اين خورشيد هستي آفرين
تا بگردند آسمانيها به گردش هفت بار
مي برند اين كعبه را با شوق تا عرش بَـرين
كوريِ چشمانِ شورِ خيلِ اصحابُ الشِّمال
روز ميلادش عجب شادند اصحابُ اليَمين
عيدي امروز ما را يا علي اكبر بده
لحظه اي كه بر تو مي گويد عمو اين نازنين
"ديدني"يعني تبسّم كردن او بر حُســين
ديدني تر، سجده ي شُكرِ امام السّاجدين
پنج تن را گِرد گهواره به چشم باطنش
در ميان حجره مي بيند امام پنجمين
هفتمين معصوم آمد،هفتمين باراست كه
دست حق بي پرده بيرون آمده از آستين
عقل عالم پيش عقل حضرتش جهل عظيم
علم خلق الله پيش دانش او شرمگين
"باقر علم نبيّين"شُهرت عامش بُوَد
اين مُحمّد هم،كريم است و حَليم است و اَمين
ظاهراً شد قاتل او زين آغشته به سَم
باطناً كُشتش غم سلطان مَقطوعُ الوَتين
اختصاصاً با رقيّه داشت دردي مشترك
او هم از پُشت شُتر افتاد با صورت زمين...
#محمد_قاسمي
#امام_باقر_ولادت
جلوه می بارد از جمال علی
جذبه میجوشد از جلال علی
همه خیراتِ آسمان و زمین
نوشِ جانِ علی و آل علی
هرچه دارد خدا به خاطر اوست
هرچه دارد خدا حلالِ علی
مرتضی را چه کار با عالم
هست عالم فقط وبال علی
ای نفسهات در خصال صدوق
ای بزرگیت از خصال علی
همهی حرف توست قال نبی
همهی حال توست حال علی
آمدی تا که با تو ما برسیم
ما همه میوههایِ کال علی
لطف زهرا تو را به ما دادند
از کَرَمخانهی عیال علی
شب شب عشق آفرین ، علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای نمازِ مطهر زهرا
سجدههای معطر زهرا
خیره ای خیره بر مقاماتش
مثلِ قابی برابرِ زهرا
میوزد در هوای گیسویت
عطرِ گلهای قمصرِ زهرا
آسمانی و مژدهات را داد
به زمینها پیمبرِ زهرا
بی خودی نیست فاطمی هستی
پُری از نورِ کوثر زهرا
میزند موج در احادیثت
جلوههای مکرر زهرا
با شما جبرئیل نام مرا
میرساند به محضر زهرا
فاطمه عاشق همین علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای طلوع علی الدوام حسن
آفتاب بلندِ بام حسن
جابر آوردهات سلام رسول
مادرت گفتهات سلام حسن
میرسند از تبارِ مادریات
هفت معصوم بر امام حسن
حسنی زادهای از آلِ حسین
ای حسینی ترین کلامِ حسن
دست تو دست مجتبای کریم
به تو زیبنده است نام حسن
به عمویت ارادتت پیداست
در بقیعی به احترام حسن
چارتا مجتبی کنارِ همید
ای تمام شما تمام حسن
هم حسن هم حسین این علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای محمد ترین دعای حسین
دومین احمد حرای حسین
آمدی تا به انتها برسد
امتدادی از ابتدای حسین
از پدر ارث بُردهای داری
به سرِ شانهات رَدای حسین
آنکه روزی "حسین منی "گفت
گفت مثلش تویی برای حسین
ای علی اکبر امام شده
اکبر بعد کربلای حسین
تو حسینیهی خدا هستی
با تو ماندیم در هجای حسین
عشق دنبال آخرین علی است
شب لبخند پنجمین علی است
#حسن_لطفی
#امام_باقر_ولادت
#رباعی
در حلم و وفا حسن زبانزد دارد
در جود و سخا شکوه بی حد دارد
در قامت او صلابت حیدری ست
در چهره ي خود نور محمد دارد
#یوسف_رحیمی
#امام_باقر علیهالسلام
#قصیده
🔹آفتاب عشق🔹
آن مقتدا که هستی دارد قوام از او
خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او
آن پنجمين امام که معصوم هفتم است
دارد حريم کعبۀ دين، احترام از او
درياشکافِ علم و يقين «باقرالعلوم»
ماهی که شرمگين شده بدر تمام از او
او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست
آن گلشنی که يافته فيض مدام از او
گلهای باغ معرفت و بوستان علم
دارند رنگ و جلوهگری هر کدام از او
روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست
دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او
بطحا شدهست باغ بهشت از ولادتش
يثرب شدهست روضۀ دارالسلام از او
در گردش مدار، فروغ اميد را
منظومههای عشق گرفتند وام از او
تا رهنمای خلق شود در ره نجات
اول گرفته بود خدا التزام از او
قولش هماره قول رسول کريم بود
شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او
اين آفتاب عشق که سوی دمشق رفت
گفتی گرفت روشنی روز، شام از او
بزم هشام بود به شام و گمان نبود
دعوت کند به «سَبق رِمايه» هشام از او
هرچند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست
تا حکم انصراف بگيرد امام از او
اما هشام بر سخن خود فشرد پای
تير و کمان گرفت امام همام از او
تير و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت
تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او
فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت
راضی نشد که خصم شود تلخکام از او
تير نخست چون به هدف کارگر فتاد
پروانه يافتند يکايک سهام از او
میدوخت تير را به دل تير در هدف
بود از خدای نصرت و سعی تمام از او
آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان
تجليل بیمبالغۀ خاص و عام از او
اين است رهبری که به هر لحظه قدسيان
در عرش میبرند به تقديس نام از او
همراه اوست عطر شهيدان کربلا
خيزد هنوز رايحۀ آن قيام از او
«جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند
با گوش جان شنيد جواب سلام از او
از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا
بر جای مانده حرمت بيتالحرام از او
از صد هزار بوسۀ خورشيد خوشتر است
خال سياه کعبه و يک استلام از او
اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند
باشد که بشنوند حديث و پيام از او
گوهرفشان به خدمت او طبع «حِميَری»ست
شعر «کميت» يافته قدر و مقام از او
در ساحل غدير ولايت نشستهاند
آنان که چون «فُضيل» گرفتند جام از او
رُو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست
جامی ز حوض کوثر و شرب مدام از او
#محمدجواد_غفورزاده
#امام_باقر_ولادت
از آسمان ترّنم باران چه دیدنیست
این بار طعم رویش گلها چشیدنیست
آمد خبر که ازطرف عرش یک پسر
بر جمع خانواده ی مولا رسیدنیست
ناز قدوم این نوه ی حضرت حسین
صدها نفرشبیه خودم سر بریدنیست
او آمد و به نام خداوند لب گشود
تکبیر جمع عرش نشینان شنیدنیست
آرام جا میان دو دست پدر گرفت
با ناز ناز طفلک زهرا کشیدنیست
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادتِ ولی ُالله ِ پنجم است
نام تو نام حضرت پیغمبر خدا
محو توام تو بنده ی زیباتر خدا
هستی برای خلق جهان با علوم خود
بعد از پیام بر – تو پیام آور خدا
یک عالمه طراوت وسرسبزی و بهار
آورده ای برای من از محضر خدا
با آنهمه روایت سبزی که ازتو هست
آسان تر است آمدن ِ بر در ِ خدا
من از کنار خانه ی تو نه - نمی روم
تا که رسانی ام تو به دور و بر خدا
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادتِ ولیُ اللهِ پنجم است
ای یادگار ِ واقعه ی کربلا سلام
با غصه و مصیبت و غم آشنا سلام
بر آن دل شکسته ی دوران کودکیت
از ما همیشه وهمه دم هرکجا سلام
یادت نمی رود دم دروازه های شهر
با سنگ داده اند به روی شما سلام
جابر رسید و گفت که ای باقرالعلوم
بر تو رسانده است رسول خدا سلام
قبر بدون شمع و چراغ بهشت ماست
ما زائر مزار تو هستیم با ” سلام “
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادت ِ ولیُ اللهِ پنجم است
#محمدحسن_بیات_لو
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹آینۀ محمد🔹
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم
این بالها شبیه وبالاند، اَبترند
وقتی به سیر عالم معنا نمیرسیم
این چشمهای خیس و تهیدست شاهدند
بیتو به جلوهزار تماشا نمیرسیم
تا بیکرانههای حضور الهیات
پر میکشیم روز و شب اما نمیرسیم
باشد اگر تمام جهان زیر پایمان
حتی به خاک پای تو مولا نمیرسیم
این حرفها نشانۀ تقصیر فهم ماست
حیران شدن میان صفات تو سهم ماست
دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری!
از مرز عقلهای زمینی فراتری
ای بیکرانه! نامتناهیست وصف تو
آیینۀ صفات الهیست وصف تو
مبهوت جلوههای جلالت کمیتها
کی میرسد به درک کمال تو بیتها
ای باشکوه! از تو سرودن سعادت است
این شعرها بهانۀ عرض ارادت است...
عمری کلیم طور تمنا شدیم و بعد
دلتنگ چشمهای مسیحا شدیم و بعد
مثل نسیم در به در کوچهها شدیم
تا با شمیم احمدیات آشنا شدیم
ای مظهر فضایل پیغمبر خدا
آیینۀ شمایل پیغمبر خدا
شایستۀ سلام و تحیّات احمدی
احیا کنندۀ کلمات محمدی
نور علی و فاطمه در تار و پود توست
شور حسین و حلم حسن در وجود توست
چشم مدینه محو سلوک دمادمت
بوی بهشت میوزد از خاک مقدمت
قرآن همیشه آینۀ تو، انیس توست
تفسیر بیکران معانی حدیث توست
قلبش هزار چشمۀ نور و معارف است
هرکس به آیهای ز مقام تو عارف است
روشنترین ادلّۀ علمیست سیرهات
وقتی که حجّتاند به عالم عشیرهات
هرکس که تا حضور تو راهی نمیشود،
علمش به جز زیان و تباهی نمیشود
هر قطره که به محضر دریا نمیرسد،
سرچشمۀ علوم الهی نمیشود
بیبهره است از تو و انفاس قدسیات
اندیشهای که نامتناهی نمیشود
جابر شدن، زُراره شدن با نگاه توست
آقای من اگر تو نخواهی نمیشود...
یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا
تا بیکرانۀ ملکوتت ببر مرا...
#یوسف_رحیمی
#رباعیات_ولادت_امام_باقر_ع
#بهمن ۱۴۰۱
دل غرق شعف شد و به تاب و تب شد
روشن شده آسمان پُر از کُوکب شد
یعنی که امام باقرِ ما آمد
از سوی خدا صاحب این مذهب شد
🌸🌸🌸🌸🌸
آئینه ی حق ، طیب و طاهر آمد
از نسل حسن ، فَخرِ مَفاخِر آمد
در مَطلع و روز اول ماهِ رجب
فرزند علی حضرت باقر آمد
🌸🌸🌸🌸🌸
در ماه رجب دُرِ یَمَن آمده است
زیبا گلِ دنیا به چمن آمده است
چون مادرِ او فاطمه بنت الحَسَن است
باقر گلِ گلزار حسن آمده است
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
@mortaza110shahmandi. ایتا
#سرود_سنگین_تک_ولادت_امام_باقر_ع
#دیماه۱۴۰۲
اول ماه رجب ، دلای ما شده شاد
به یُمن مَقدم تو ، به یُمن این میلاد
مادرت بنت الحَسَن
بَه که بابایت حسین
ای امید عالمین
باقر آل علی (۴)
شکر خدا شده حَک ، اسم تو روی سینم
باقر علم نبی ، امیر مَه جبینم
طیب و طاهر اومد
باطن و ظاهر اومد
حضرت باقر اومد
باقر آل علی
دوباره باغ نبی ، داده به ما ثمری
شادی کنید عاشقا ، اومده گل پسری
ماه دلها اومده
نور والا اومده
ذکر لبها اومده
باقر آل علی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
@mortaza110shahmandi. ایتا
#سرود_ولادت_امام_باقر_ع
اومده جلوه ی علم پیغمبر و علیِ اَعلا
باقرالعلومی زِ نسل کوثری ای گل زهرا
مِهرت آقا٬ سرشت من
مدینه شد ٬ بهشت من
نور چشمان زین العابدینی
از تبار امیر المؤ منینی
ای گل نازنین امام باقر (۳)
رسیده پنجمین گوهر ولایت ٬ امام باقر
نورچشم سجاد ٬ مخزن کرامت ٬امام باقر
ماه دنیا ٬ باز دمیده
پنجم نور از ٬ره رسیده
غرق شادی شده دلای عاشق
گلشن ولا شد پُرِ شقایق
ای گل نازنین امام باقر
سلام ای مظهر و نور زیبای حق٬ امام باقر
شدی قائمه بر لنگر عرش حق ٬ امام باقر
هستی آقا ٬ نور دلم
از وجودت ٬ آب و گِلم
شده مست بویت دو عالم امشب
گشته مات رویت حسین و زینب
ای گل نازنین امام باقر
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
@mortaza110shahmandi. ایتا
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹ای طلوع پنجمین🔹
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
پنجمین خورشید تا گل کرد در شبهای من..
فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق
جلوهگر شد از مدینه، ماه من، مولای من
عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین
حضرت حق گفت: «او نوریست با امضای من
وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست
سیب شیرینیست او از شاخۀ طوبای من
قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت است
باقر نور است، بشنو از لبش آوای من»
فصل لبخند گل پنجم، امام باقر است
پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من
تشنۀ یک جلوه از خورشید سیمای توام
ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من
#رضا_اسماعیلی
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹مشرق الانوار🔹
تا حضور تو، دلِ خسته مسافر شده است
توشه برداشته از گریه و زائر شده است
دیرگاهیست که مانند کبوتر، دل ما
روی دیوار بقیع تو مجاور شده است
سینهات مشرق الانوار هزاران سینا
موسی معرفت از طور تو ظاهر شده است
از همان روز که شد «عَلَّم الاَسما» آغاز
علم، شاگرد تو یا حضرت باقر شده است
کرسی و لوح و قلم آینۀ کشف و شهود
مصدر فیضی و حکمت ز تو صادر شده است
قطره از طینت دریاست همه میدانند
هر که شاگرد تو شد جزو مفاخر شده است
به سلامی که ز لبهای رسول آوردهست
مست از جام تماشای تو «جابر» شده است
#محمود_شریفی
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹اعجاز🔹
تو خورشیدی و بیشک دیدنت از دور آسان است
ولی ادارک نور آیا برای کور آسان است؟
به اعجاز نگاهت زنده کردی مردهدلها را
برایت بردن من تا خدا، تا نور آسان است
اسیر مهر و حلمت کن مرا چون مرد نصرانی
که با تو رَستَنم از این منِ مغرور آسان است
خودت سیب دلم را از حصار سنگها بردار
برای او که چید از آسمان انگور، آسان است
تمام بیتهایم درد دل بودند، میبخشی
کجا مدح سلیمان از زبان مور آسان است؟
#حسین_عباسپور
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_باقر_ع_مدح_و_ولادت
برما نظری اگر نمایی کافیست
از کارم اگر گره گشایی کافیست
عیدی ولادت امام باقر
در مجلس ما اگر بیایی کافیست
#سیدمجتبی_شجاع
#مناجات_لیله_الرغائب
#بهمن۱۴۰۱
درِ رحمت شده باز و شب جمعه ی رجب شد
به امید کرم تو ، دل من به تاب و تب شد
شب بخشش ، شب رحمت ، شب لیله الرغائب
بر سرِ خوان تو امشب ، آمده بنده ی تائب
بِنِگر به سوز و حالم ، تو ببین روی سیاهم
شده ام مضطر و خسته ، از همه بار گناهم
درِ خانه ات نشستم ، به امید یک نگاهی
در بساط و کوله بارم ، نَبُود به غیر آهی
این تو و لطف و عطایت این من و حال تباهم
این تو و جود و سخایت این منم که بی پناهم
از کرم حاجت دل را ، تو بیا روا کن امشب
عبد روسیاه خود را تو بیا سوا کن امشب
ای خدا بحق حیدر بگذر از جرم و خطایم
کربلایی تو عطا کن در جواب گریه هایم
شبِ لیله الرغائب شب جمعه ی حسین است
از غم کرببلایش دل من به شور و شین است
شب جمعه مادری هم ، آمده قامت خمیده
صورتش را می گذارد ، روی رگهای بُریده
فاطمه با اشک دیده گوید ای نور دو عینم
ذَبَحوکَ ، قَتَلوکَ ، یا بُنَیًَ ای حسینم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
@mortaza110shahmandi. ایتا