eitaa logo
Modiryar | مدیریار
213 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
800 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
به احترام جامعه پزشکی ✅ شبانه روز درس می خوانند، از همه ی تفریحات و لذت های خود سال ها گذر می کنند، از هوش و متفاوتی نسبت به میانگین جامعه برخوردارند و کلی تلاش می کنند تا به هدف ارزشمندشان که هم باعث سلامت جامعه است و هم برای خودشان ارزشمندی و جایگاه اجتماعی به دنبال دارند نائل شوند. وقتی به هدف خود رسیدند و به اصطلاح در کنکور پزشکی قبول شدند بعد از گذراندن یک چالش سخت تازه به اول راه می رسند و پیش روی خود راهی دراز و کوهی عظیم می بینند که علاوه بر مسائل قبلی حالا بی خوابی ها، استرس ها، مسئولیت ها، شیفت ها، طرح های متفاوت در نقاط دور و نزدیک، توقعات اطرافیان و ... نیز به آن اضافه می شود. ✅ جوانی شان را درمانگاه ها، بیمارستان ها، دانشگاه ها و ... می گذارند، دوره ی عمومی را طی می کنند و از خیلی تفریحات هم سن و سال هال هایشان خود را محروم می سازند تا بتوانند در زمینه ی خاصی تخصص کسب کنند و توانایی خدمت به مردم در سطحی بالاتر را داشته باشند. به امروز برخی پزشکان قدیمی و مشهور نگاه نکنید که به اصطلاح پولشان از پارو بالا می رود و برای یک ویزیت ساده ی آن ها باید هفته ها و شاید ماه ها در انتظار و نوبت بمانید بسیاری از امروز دغدغه هایی دارند که گاهی باورتان نمی شود. ✅ این مقدمه ی نسبتاً طولانی را گفتم تا اشاره ای داشته باشم به واقعیت تلخی که این روزها گریبان جامعه را گرفته است و اگر فکری عاجل به حال آن نکنیم ممکن است در زمانی نه چندان دور برای کشور مشکلات زیادی ایجاد کند. طبق دیده ها و شنیده ها و آمارهای رسمی و غیررسمی این روزها مهاجرت پزشکان به کشورهای دیگر بسیار افزایش یافته است. از امارات، قطر، عمان، ترکیه بگیرید تا استرالیا، کانادا و کشورهای غربی. به راستی چه اتفاقی می افتد که جوان این مملکت بعد از سال ها تلاش و خون دل خوردن به بالاترین و توانایی در درمان جامعه می رسد و سپس وطن خود را رها می کند و احساس می کند جای دیگری بهتر قدر او را می شناسند و خدماتش را ارج می نهند. ✅ قبول کنیم جامعه ی پزشکی تحت فشارهای زیادی قرار دارد. از یک بیمار ساده که در مطب دکتر قبل از هر چیزی تعداد بیماران را می شمارد و درآمد ماهیانه آقای دکتر را چرتکه می اندازد تا محدودیت های فراوان و قوانین ریز و درشتی که از دوران دانشجویی تا دوران مطب و جراحی عرصه را برای پزشکان تنگ می کند و حال خوب آن ها را می گیرد. این درست است که برخی پزشکان دریافت های غیرمجاز دارند و به اصطلاح زیر میزی می گیرند، فرار مالیاتی دارند، قوانین را نقض می کنند، جراحی های نامتعارف انجام می دهند و خلاصه کارهایی می کنند که در شأن جامعه پزشکی نیست اما باور کنید این همه ی ماجرا نیست. اکثر پزشکان انسان های محترمی هستند که جایگاه واقعی آن ها شناخته نشده است. افرادی را که در نوجوانی و جوانی از لذت های عادی خود برای رسیدن به یک هدف ارزشمند گذر کرده اند و اکنون در خدمت هستند را باید قدر بدانیم و در صدر نشانیم. ✅ ما به نسبت کل دنیا جایگاه و توانایی بسیار بالایی دارند که در برخی موارد از شهرت جهانی برخوردارند ولی ما چون به این نعمت عادت کرده ایم از اهمیت آن غافل شده ایم. این نعمت و اهمیت آن شاید در دوران همه گیری کرونا کمی به چشم آمد. مسئولان و دست اندرکاران وظیفه دارند در برابر این مهاجرت و نارضایتی از خود واکنش مناسبی نشان دهند و با اصلاح قوانین و در نظر گرفتن شرایط خاص آن ها آرامش و آسایش این صنف مهم برای خدمت به همه ی ارکان جامعه را فراهم آورند. البته حساب اندک افرادی هم که قانون را نقض می کند جداست و کسی مخالف برخورد با آن ها نیست. اما بدون شک پزشک ها شایسته برخورد، احترام و حمایتی بسیار بالاتر از آن چیزی هستند که امروز در جامعه ما وجود دارد. 🔺منبع: ، 🔻چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳، شماره ۴۲۹۷ www.modiryar.com @modiryar
نادارهایی که «ناچار» نیستند ✅ وقتی و محدودیت های اقتصادی در جامعه افزایش پیدا کند مسائلی در حوزه های اجتماعی و فرهنگی ظاهر می شود که بر چهره ی خندان، زیبا و سالم جامعه خدشه وارد می سازد. «فقر» پدیده ای تلخ و نامطلوب است که بنا به قول مشهوری «از دري كه فقر وارد شود از در ديگر ايمان بيرون مي رود». زمانی که رفاه عمومی کاهش و فقر گسترش یابد از دل این پدیده ها رفتارهای تلخ تر و نامناسب تری متولد می شود که بعضاً در جوامع مشاهده می شود. ✅ یکی از این موارد ، اظهار به نداری در فضای عمومی و مطالبه پول و کمک از مردم بدون انجام یا ارائه ی خدمتی خاص است. البته این همه ی ماجرا نیست. هر چند «تکدی گری» امری ناپسند و نادرست است اما در مواردی که واقعاً از سر ناچاری و فقدان ظرفیت و زمینه ای برای کسب درآمد از راه های متعارف و حلال باشد به گونه ای می توان آن را توجیه کرد. ✅ مشکل اساسی وقتی است که عده ای سودجو با فریب مردم خود را نادار و ناچار نشان می دهند و به اصطلاح می خواهند از ساده ترین راه بخشی از حاصل دسترنج دیگران را برای خود به دست آورند، و متأسفانه چه بسیار متکدیانی که درآمدهای میلیونی از این راه داشته و دارند. روی دیگر این پدیده افرادی هستند که «نادار» هستند اما «ناچار» نیستند. این دسته افرادی هستند که هر چند می توانند و ظرفیت هایی برای آن ها وجود دارد شانه زیر بار کار نمی دهند و از اظهار در جامعه ابایی ندارد. ✅ باور کنید برخی و مددجویان تحت حمایت مؤسسه های خیریه و مؤسسه های حمایتی که حاضر هستند مستمری و بسته های معیشتی دریافت کنند اما زیر بار کارهای پیشنهادی برای درآمدزایی نمی روند. که این نشان از ناچاری نیست و پیامی دیگر دارد که از آن به عنوان منفعت طلبی، تنبلی و سودجویی بدون انجام و ارائه خدمت یاد می شود. تکدی را می‌توان تحت عنوان «دست درازی کردن» برای کسب درآمد تعریف کرد. ✅ بدیهی است که نه تنها یک جرم و آسیب اجتماعی مخرب بوده بلکه منجر به ناهنجاری های اجتماعی دیگر نیز شده و در مجموع می توان گفت گدایی محصول نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی در جامعه است. تکدی گری صورتی از زندگی ارزان قیمتی است که تنها بهای آن «فقر مناعت طبع» و «سیر قهقرایی کمال» انسان است. ✅ این پدیده ناپسند اجتماعی سبب می شود آن جایی که فردی به راستی نیاز به کمک و حمایت مردم برای اداره زندگی خویش دارد را نتوان از افراد سودجو تفکیک کرد. باید مجموعه های خیریه، موسسه های حمایتی و دست اندرکاران فرهنگی و ساز و کارهایی طراحی کنند که در مرحله: ◾اول شناسایی محرومین و افراد دارای شرایط دریافت حمایت و کمک به صورت دقیق و فراگیر صورت پذیرد، ◾دوم عمومی برای کمک به محرومین در قالب قانونی و رسمی از طریق مراجع ذیصلاح توسعه یابد، ◾سوم بساط و افراد سودجو که با اظهار به نداری و سواستفاده از احساسات مردم برای خود کسب و کار نامناسبی ایجاد کرده اند جمع شود. 🔺منبع: ، 🔻سه شنبه ۲۰ شهریور ماه ۱۴۰۳، شماره ۴۳۰۶ www.modiryar.com @modiryar
جلوه های معلمی  جایگاه رفیعی دارد و  شغل انبیاست. از مهم‌ترین اثرات و پیامد‌های خدمات و زحمات معلمان و کادر آموزشی همین بس که به یاد آوریم ثمره تلاش آن ها، آینده کشور را رقم می‌زند و اگر در کشور صرفا همین حوزه به صورت جدی توسعه یابد، حمایت شود و با استاندارد‌های جهانی منطبق شود، قطعا جامعه به صورت چشمگیری پیشرفت می‌کند. نشان به آن نشان که کشور‌های توسعه یافته قبل از هر چیزی در شاخص‌ها و استاندارد‌های آموزشی در بالاترین سطح قرار دارند. ✅ با پرداختن به اثر در توسعه کشور، خواستم اشاره‌ای کنم به نقش معلم‌ها و اهمیت جایگاه آن‌ها در جامعه. سال هاست در کشور به این مهم در متن سخنان مدیران و آحاد مردم اشاره شده است، اما متأسفانه هنوز در این راستا، مشکلات فراوانی وجود دارد که گویی به این راحتی و زودی هم حل وفصل نمی‌شود.    ✅ یکی از مشکلات مهمی که در چند سال اخیر بیشتر از گذشته به چشم آمده است، موضوع کمبود در آموزش وپرورش است، تاجایی که دستور به کارگیری ۷۰ هزار نفر از بازنشستگان و دعوت به همکاری مجدد آن‌ها را اخیرا رئیس جمهور ابلاغ کرده است. موضوع کمبود معلم علاوه بر اینکه سبب جذب بازنشستگان شده است که دیگر از آن طراوت و شادابی لازم برای فعالیت آموزشی و به اصطلاح سروکله زدن با بچه‌های مردم برخوردار نیستند، اثر دیگری هم داشته است که همان، جذب معلم‌هایی با کیفیت و سواد و مهارت نامطلوب است.    ✅ جلوه‌های تابناک و اساسی  در چهار اصل مهم «اخلاق، صلاحیت علمی، مهارت ارتباطی و دلسوزی و مهربانی» بروز و ظهور دارد. وقتی مجبور باشیم به خاطر کمبود نیرو سریع جا‌های خالی را پر کنیم، در بسیاری مواقع نیرو‌هایی به کار گرفته می‌شوند که در سطح کیفی مناسبی قرار ندارند. متأسفانه به منظور کیفیت سنجی معلم‌هایی که در مدارس مشغول فعالیت هستند، بررسی میدانی و پژوهش دقیقی صورت نمی‌گیرد، اما آنچه به چشم می‌آید و به زبان بسیاری از والدین جاری می‌شود، سطح پایین کیفیت معلم‌ها در برخی مدارس است.  ✅ باید بسیار مراقبت کنیم که کمبود‌ها و محدودیت‌ها سبب نشود نظام آموزش وپرورش به منظور تأمین کادر آموزشی، دانش آموزان را به افرادی بسپارد که آگاهی، مهارت یا دانش ناچیزی دارند و صلاحیت‌های اخلاقی آن‌ها نیز بررسی و تأیید نشده است. جدای از کادر آموزشی که به صورت رسمی در استخدام آموزش وپرورش هستند، افرادی که به صورت قراردادی و حق التدریس در مدارس (خصوصا بخش غیردولتی) جذب می‌شوند، دریافتی‌های بسیار ناچیزی دارند و برخی حتی بیمه نیستند و حقوق آن‌ها حتی رفت وآمدشان را تأمین نمی‌کند.  ✅ این اتفاق باعث می‌شود رغبت عمومی برای خدمت در این کار که حساسیت‌ها و گرفتاری‌های بسیار زیادی هم دارد، به شدت کاهش یابد؛ البته در این بین نباید از حضور برخی افراد دلسوز، علاقه‌مند و بسیار پرتلاش که با وجود همه محدودیت‌ها و کمبود‌ها خالصانه به نظام آموزشی می‌کنند، غافل شد، اما باور کنید سطحی نگری و توجه جدی نداشتن به کیفیت آموزش وپرورش در همه ابعاد، آن کشور را دچار خسران فراوان می‌کند. ✅ باید از یک طرف بالاترین پایگاه اجتماعی، احترام، حمایت و حقوق مادی و معنوی را داشته باشند و در طرف دیگر هیچ گاه نباید از استاندارد‌ها و جلوه‌های قطعی معلمی  عقب نشینی کنیم تا بتوانیم به یک نظام آموزش وپرورش متعالی به عنوان یکی از ارکان مهم توسعه پایدار دست یابیم. 🔺منبع: ، 🔻چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳، شماره ۴۳۰۷ www.modiryar.com @modiryar
این متن را با صدای آهسته بخوانید ✅ پرداختن به برخی موضوعات و سخن گفتن از آن ها بسیار سخت و شاید گاهی خطرناک باشد چه رسد زمانی که بخواهیم راجع به آن بنویسیم، تحلیل کنیم و یا در رسانه ای عمومی متنی به چاپ برسانیم. در این مواقع کار به مراتب پیچیده تر می شود و باید صد چندان بیشتر جانب احتیاط را رعایت کرد. باور کنید دوست نداشتم راجع به این موضوع حتی فکر کنم چه رسد به این که مجبور شوم در ارتباط با آن بنویسم و یا تحلیلی ارائه دهم. اما چاره ای نیست وقتی موضوعی از طرف رسانه تکلیف می شود. پس لطفاً از این جای متن را با صدای آهسته بخوانید. موضوع اعتیاد در ذات خود تلخ و آزاردهنده است حالا وقتی قرار است راجع به در سنین پایین یا حتی در سطح مدارس سخن بگوییم تلخی آن بیشتر هم می شود. ✅ در حال حاضر مصرف به‌عنوان یک فاجعه غم‌انگیز، جنبه‌های زیادی از زندگی انسان‌ها ازجمله روانی، اجتماعی و معنوی را تحت تأثیر قرار داده است. خطر اعتیاد تقریباً تمام جهان به خصوص نسل نوجوان را تهدید می‌کند. متاسفانه امروزه آثار اعتیاد در مدارس و سیستم آموزشی ما هم دیده می‌شود و روز به روز در حال افزایش است. اعتیاد در دانش آموزان یکی از بدترین چیزهایی است که می‌تواند در دوران نوجوانی برای افراد اتفاق بیافتد چرا که اعتیاد به مواد مخدر در این سن ممکن است آینده نوجوان را کاملاٌ نابود کند. بنابراین ما به عنوان پدر و مادر یا مسئولان مدرسه یا مدیران نظام آموزشی و اجتماعی وظیفه داریم برای مقابله با این مشکل راهکارهایی را یاد بگیریم. شاید اولین و مهم ترین گام در ارتباط با این پدیده «واقعیت پذیری و عدم انکار و پنهان آن» است. ✅ متأسفانه برخی یا خانواده ها نادیده انگاشتن یا پاک کردن صورت مسأله را بهترین راه می دانند. در این حالت مشکل به صورت پنهانی بیشتر می شود و به جایی می رسد که دیگر نتوان آن را کنترل یا مدیریت کرد. گام بعدی «آگاهی بخشی» است. این مهم در چند سطح صورت می پذیرد. هم در سطح خود دانش آموز که «نه گفتن» را بیاموزد و آمادگی مواجهه با چنین پیشنهادهایی را داشته باشد و بداند در این گونه مواقع باید چگونه رفتار کند، هم در سطح والدین و کادر آموزشی که راهکارهای پیشگیری و مقابله با این امر را بدانند و در فرایند انتقال رفتار مناسب و آموزش مواجهه و مقابله با اعتیاد به فرزندان و شیوه های کنترل آن ها دانسته های کافی داشته باشند و هم در سطح مسئولین که در جایگاهی بالاتر مانع بروز و ظهور این پدیده ی شوم شوند. ✅ دانش‌آموزان به دلیل فشارهای اجتماعی، استرس تحصیلی، مشکلات خانوادگی، عدم اطلاعات کافی درباره مضرات مواد مخدر و الکل، فرصت‌های دسترسی آسان به مواد مخدر و الکل در محیط دانش‌آموزی و جامعه، رفتارهای نادرست دوستان و … ممکن است درگیر اعتیاد شوند. علاوه بر این نباید اقتضای سن حساس نوجوانی و کنجکاوی‌ها و نواسانات فکری و احساسی را در بچه‌ها نادیده بگیریم. این موارد هم در تمایل بچه‌ها به مصرف مواد مخدر مؤثر است. حمایت و عشق به فرزندان و دانش آموزان، ایجاد محیط سالم، تشویق به فعالیت‌های سالم، برقراری و نزدیک با فرزندان و دانش آموزان، آموزش در مورد خطرات مصرف مواد مخدر و الکل، تحریک به تصمیم‌گیری‌های سالم، ارائه پشتیبانی در مواجهه با فشارهای روانی و اجتماعی و ... از مهم ترین نقش آفرینی های پیش گیرانه در ارتباط با اعتیاد دانش آموزان و یا نوجوانان است که باید مورد توجه قرار گیرد. ✅ خصوصاً طراحی موراد زیر از سوی می تواند مانع جدی در بروز این پدیده شوم باشد: برگزاری برنامه‌های تفریحی و فعالیت‌های جمعی، تشویق به فعالیت‌های فیزیکی و ورزشی، ارائه خدمات مشاوره به دانش‌آموزان و خانواده‌ها، تشویق به شرکت در برنامه‌های دینی و اخلاقی، ارائه اطلاعات در مورد خطرهای مصرف مواد مخدر و الکل، ارائه محتوای آموزشی مناسب در مورد رسانه‌های اجتماعی و بازی‌های رایانه‌ای، تشویق به فعالیت‌های هنری و خلاقیت، توسعه مهارت‌های اجتماعی و روابط بین فردی، آموزش مهارت نه گفتن و جرئت‌ورزی. 🔺منبع: ، 🔻سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳، شماره ۴۳۵۲ www.modiryar.com @modiryar
اندر مصائب اجاره نشینی ✅ با همسرش کنار بنگاهی ایستاده اند و به برگه های پشت شیشه نگاه می کنند. همان برگه هایی که روی آن قیمت خانه ها و شرایطشان را نوشته اند. چند لحظه سکوت بینشان حکمفرماست و فقط بهم نگاه می کنند. خانم سرش را به نشانه نا امیدی تکان می دهد و آقا برای اینکه بازهم تلاش خود را کرده باشد وارد می شود و می پرسد: ببخشید خانه های اجاره ای فقط همان هایی است که روی در زده اید؟ با بی حوصلگی سری تکان می دهد. مرد دوباره می پرسد: ارزان تر ندارید؟ این قیمت ها خیلی بالاست. جدی تر پاسخ می دهد: ✅ «همه چیز گران شده است!» از بیرون می آید و به همسرش می گوید: مگر درآمد ما می تواند جوابگوی پرداخت این رقم های سنگین باشد؟ این را می گوید و باز به جستجو ادامه می دهند. این ماجرای بسیاری از اجاره نشین های شهر است. خانه هایی با قیمت های سرسام آور و نظارتی که بر این قیمت ها وجود ندارد. مسائل و مصائب اقتصادی این ماجرا یک طرف، اثرات اجتماعی و روانی آن در طرف دیگر روی هم انباشه می شود و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. فرض کنید سهم اجاره بهای مسکن در سبد خرید خانوار پنجاه تا هفتاد درصد درآمد کل خانواده باشد. ✅ دیگر چه امکانی برای تفریح، ، سفر و مواردی از این دست باقی می ماند؟ حتی شاید خیلی از نیازهای ضروری و اولویت های خانواده در این شرایط قابل تأمین نباشد. روانشناسان و کارشناسان اجتماعی معتقدند جابه جایی های مداوم محل سکونت که این روزها به دلیل نرخ تصاعدی قیمت مسکن و اجاره بها افزایش یافته است، ضمن تشدید اضطراب، پرخاشگری، افسردگی، ناامیدی و عدم سازگاری با محیط، می تواند تبعات درازمدتی بر زندگی و روابط اجتماعی افراد داشته باشد. ✅ زمانی که خانواده ای مجبور به جابجایی محل سکونت خود می شود نزدیک یک ماه طول می کشد تا اسباب و لوزام خود را جمع و جور کند و زمانی مشابه همین صرف چیدمان وسایل و یا به اصطلاح جاافتادن در خانه جدید می شود که عملاً دوماه از یک سال زمان اجاره را می گیرد و اعضای در حالت برزخ قرار می دهد که زندگی آن ها سامان و نظم مشخصی ندارد. بعد از مستقر شدن در منزلی که تازه اجاره شده است همچون برق و باد چند ماه دیگر سپری می شود و موعد قرار اجاره سر می آید و دوباره چالش نفس گیر و دردناک مذاکرات تمدید اجاره که قطعاً با مطالبات جدید و افزایش سرسام آور قیمت اجاره بها توسط موجران همراه است آغاز می شود. ✅ باور کنید این چرخه ی معیوب و عجیب آرامش ذهنی و روانی اعضای خانواده را به هم می ریزد و کیفیت و لذت زندگی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. جابجایی زیاد محل سکونت از منظر جامعه شناسی از عوامل مهم «زوال معاشرت و رشد غریبگی» محسوب می شود. این وضعیت تاثیرات عمیقی بر زندگی کودکان نیز دارد که کمتر به آن توجه شده است. جابجایی‌های مکرر تاثیرات عمیقی بر روابط دوستانه کودکان دارد. آنها نمی‌توانند در مشخص تربیت شوند و دوستان دائمی پیدا کنند. هر بار که دوستی پیدا می‌کنند مجبور به جدایی از او می‌شوند و این چرخه در محله جدید تکرار می‌شود. ✅ علاوه بر این جابجایی ها در بسیاری موارد سبب تغییر مدرسه دانش آموزان نیز می شود که بر تحصیلی و آرامش روانی آن ها اثرگذار خواهد بود. نمی شود چشم روی هم بگذاریم و عده ی زیادی از مردمان شهر و کشور ما با این چالش بزرگ نتوانند آن چنان که شایسته آن هاست از حداقل زندگی و امکانات آن بی بهره باشند. طی سال های اخیر در دولت های مختلف طرح های بزرگ با ادعای اثرگذاری گسترده در حوزه مسکن ارائه شده است که با وجود تبلیغات فراوان در تغییر این وضعیت تأثیر چندانی نداشته است. ✅ ، موجران منفعت طلب، زمین داری وملک داری گسترده بانک ها و نهادهای دولتی و دلال هایی که تلاش فراوان در گل آلود کردن آب برای ماهیگری خود دارند همه و همه دست در دست یکدیگر داده اند تا آرام آرام ابعاد اجتماعی این مسأله اقتصادی بسیار پررنگ تر و پیچیده تر شود. ماجرا وقتی دردناک می شود که به یاد آورید خانواده های آبرومندی که مجبور به حاشیه نشینی در شهرها شده اند و برای به دلیل آن که سهم مسکن در سبد خانوار آن ها بسیار افزایش یافته است زندگی بسیار سختی دارند. ✅ دولت باید تدبیر کند اما مردم هم باید نسبت به یکدیگر مهربان تر باشند. در روایتی از علیه‌السلام نقل شده است که فرمود:‏ «هر کس خانه‌ای داشته باشد و مانع از سکونت مؤمنی شود که به سکونت در آن خانه نیازمند است، خداوند متعال می‌فرماید: ای ملائکه من! بنده من بر بنده من نسبت به سکونت در خانه دنیا بخل ورزید. به عزّت و جلالم سوگند که هرگز در بهشت من ساکن نخواهد شد!». (الکافی، ج ۲: ص ۳۶۷). 🔺منبع: ، 🔻چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳، شماره ۴۳۵۹ www.modiryar.com @modiryar
بر مدار دانش ✅ در دقیقاً همان زمانی که بشر دوران صنعتی را پشت سرگذاشته و در زمانه ای زندگی می کند که هر روز رخداد جدیدی در سرزمین گسترده ی «دانش و دانایی» زندگی آدمی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد اگر می خواهیم جامعه ی ما در مسیر تعالی و پیشرفت حرکت کند و بتواند برای شهروندان خود رفاه و آسایش را به ارمغان آورد چاره ای جز بهره مندی فراگیر و همه جانبه از نظام های دانش محور و دانش بنیان نداریم. ✅ در ایران شرکت یا مؤسسه خصوصی یا تعاونی است که به‌منظور هم‌افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش‌محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی شامل گسترش، کاربرد نوآوری و تجاری‌سازی نتایج حاصل از تحقیق و توسعه در حوزه ی فناوری‌های پیشرفته، با ارزش افزوده فراوان و براساس معیارهای موردنظر قانون تأیید می‌شود. شرکت‌های دانش‌بنیان، به شرکت‌هایی گفته می‌شود که با استفاده از علم و دانش خود، اهداف و دانش علمی خود را تجاری‌سازی می‌کنند. ✅ ایران در زمره ی کشورهای در حال توسعه تعریف می شود. یعنی آن دسته از کشورهایی که به معنای مدرن امروزی نیستند ولی در این مسیر قرار دارند. هر چند در گذشته های دور کشور ما یکی از پرچمداران این امر در جهان بوده است اما در مرور زمان با بی اهمیتی، بی تدبیری و بی کفایتی پادشاهان در دوره های مختلف نتوانستیم آن چنان که شایسته تاریخ ماست در مسیر دانش و توسعه استمرار داشته باشیم. ✅ به صورتی که اکنون میزان عقب ماندگی از فناوری های روز را تا چند دهه برای ایران تخمین می زنند. اما اکنون با توسعه پنجره های جدیدی از دانش به زندگی بشری همچون مقولات هوش مصنوعی، نانوفناوری، سلول های بنیادی و ... این امیدواری وجود دارد که بتوان با تمرکز و تلاش در مسیر علم و آگاهی، جهش های فراوانی در توسعه کشور ایجاد کرد به صورتی که بتوان عقب ماندگی ها را تا حد زیادی پشت سر گذاست. ✅ اگر می خواهیم در این ورطه به برسیم چاره ای جز مهم انگاشتن و حمایت از مجموعه های دانش بنیان نداریم. نظام دانش بنیان متشکل از جوان های خلاق، متخصص و هدفمند است که می توانند با خلق ایده های خلاقانه و نوآورانه زمینه ی رشد تصاعدی و پیشرفت کشور را در عرصه های مختلف ایجاد نمایند و همان طور که می دانیم «خلاقیت و نوآوری» راهگشای «بهره وری» است. ✅ ابتکار و ، جذب سرمایه‌گذاری، ایجاد فرهنگ کارآفرینی، همکاری با دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی، اثر مثبت بر اشتغال و تأثیر محیطی مثبت از مهم ترین مزایا و فرصت های خلق شرکت های دانش بنیان است. شرکت های دانش بنیان می توانند همچون راه میان بر مسیر کشور را در رسیدن به «توسعه یافتگی» کوتاه نمایند به شرطی که: ◾اولاً به صورت واقعی نسبت به آن ها باور و ایمان داشته باشیم ◾ ثانیاً به صورت دقیق و سیستمی برای مدیریت آن ها برنامه راهبردی و عملیاتی تدوین کنیم و ◾ثالثاً در مسیر تحقق برنامه ها و اهداف مجموعه های دانشی به صورت جدی و قاطع از آن ها حمایت نماییم. ✅ در سال‌های آینده، استفاده مردم از محصولات هم به عنوان مصرف‌کننده و هم در حین کار برای موفقیت اقتصادی آنها حیاتی خواهد بود. ارزش یک کسب و کار نیز به همین ترتیب تعیین می‌شود؛ کسب و کارهایی که مبتنی بر ارائه اطلاعات به مشتریان هستند، بهتر از آنهایی که نیستند، کار خواهند کرد و کسب و کارهایی که می‌دانند چگونه اطلاعات را به دانش تبدیل کنند، موفق‌ترین خواهند بود. ✅ حرکت به سوی نیازمند نفوذ دانش و قناوری در طراحی، تولید و توزیع کالاهای مختلف است از این رو کسب و کارهای دانش بنیان نقش مهمی در افزایش کارآمدی تولید، نفوذ دانش در کالاها و خدمات موجود و خلق کالاها و خدمات جدید، ارتقاء رفاه عمومی، تولید و ثروت را در جامعه بر عهده دارند. 🔺منبع: ، 🔻یکشنبه 27 آبان ماه 1403، شماره 4362 www.modiryar.com @modiryar
به وقت جدایی ✅ خیلی چیزها با گذشته فرق کرده است. تغییرات عجیب و غریب فناوری های مدن و توسعه و رسانه های اجتماعی همه ی پدیده های زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. در برخی از این موارد اگر فضای اجتماعی را با ده سال قبل مقایسه کنیم گویی همچون اصحاب کهف چند صد سال از زندگی بشر گذشته و آداب و رسوم مردم به کلی متحول شده است. زندگی زناشویی و نظام خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست. بسیاری از مبانی تربیتی و آموزه هایی که قبل ها برای جوان ها ارزشمند بود و بدان وفادار بودند اکنون اهمیتی ندارد و در برخی موارد حتی به عنوان ضد ارزش نیز تلقی می شود. شاید هیچ گاه تصور این که سن ازدواج تا نزدیک چهل سالگی افزایش یابد و یا در جامعه مقوله ی «تجرد قعطی» به عنوان امری اختیاری از سوی عده ای از جوان ها برگزیده شود قابل باور و پیش بینی نبود ولی الان همه ی این ها هستند. ✅ الغرض! بعد از تشکیل و رفتن جوان ها زیر یک سقف آرام آرام مشکلات خودنمایی می کند. شاید عده ای دوست دارند بلافاصله همه چیز را گردن مسائل اقتصادی بیاندازند و قطعاً و حتماً بخش قابل توجهی از چالش ها اقتصادی است اما در واقع این همه ی ماجرا نیست. در عرصه های مختلف اجتماعی، خانوادگی، رفتاری و اخلاقی کم و کاستی هایی وجود دارد که بسیاری از زندگی ها را تا پرتگاه طلاق قطعی و یا طلاق عاطفی پیش می برد. نگه داشتن زندگی در ریل طبیعی خود با مهربانی، محبت و آرامش اگر نگوییم غیرممکن کار بسیار سختی شده است، باید بگوییم هنر می خواهد و باید برای آن آموزش ببینیم. در واقع پیچیدگی های زندگی امروزی آن قدر بالاست که دیگر نمی توان بدون مطالعه و آموزش از پس آن به راحتی بر آمد. ✅ به هر حال همواره این امکان وجود دارد با وجود تلاش فراوان و انگیزه ی بالا برای یک زندگی سالم، زن و مردی نتوانند یکدیگر را برای تداوم زندگی راضی نگاه دارند و اختلافات تا سطحی بالا بگیرد که پای طلاق به میان آید. به راستی در این گونه موارد چاره چیست؟ جوان های امروزی کمتر صبر می کنند، اکثراً اهل «ساختن زندگی» به معنای آن چه در گذشته مطرح بود نیستند و خیلی زود زیر همه چیز می زنند و آوای جدایی سر می دهند. برخی به جای «تعمیر» به «تعویض» فکر می کنند و در گمان خود همه چیز را به طرف مقابل نسبت می دهند و احساس می کنند اگر با فرد دیگری ازدواج کنند اتفاق های بهتری برای آن ها رخ می دهد اما معمولاً این فکر درست از آب در نمی آید. وقتی طرفین به سمت طلاق حرکت می کنند گویی در شیب تندی از بدخویی و قرار می گیرند. ✅ در بسیاری موارد در اختلافات شدید چیزهایی از درون افراد بالا می آید و رفتارهایی از خود نشان می دهند که در گذشته هرگز از آن ها ندیده بودیم. به راستی چه می شود این سطح از خشم، بدگویی، توهین و تحقیر یکدیگر و ریختن آبروی طرفین ایجاد می شود و خیلی زود سراغ وکیل و دادگاه می روند که ختم قائله شود. مسلماً هیچ قاضی و داوری که در دادگاه های رسمی وجود دارد نمی تواند به صورت کاملاً صحیح موضوع را کنکاش کند و نظر بدهد چون اولاً از طرفین ماجرا خبر ندارد و ثانیاً عامل تعیین کننده در دادگاه ها نحوه ارائه دادخواست وکلا و مواردی از این دست است و در بسیاری موارد واقعیت ماجرا پنهان می ماند. فرهنگ میانجی، ریش سفیدی یا رفتار داوری بی طرفانه و به اصطلاح قدیمی ها کدخدامنشی بزرگترها روشی بود که سال ها قبل بسیار رواج داشت، موثر بود و جلوی بسیاری از طلاق ها را گرفته و زندگی ها را مجدداً پایدار و پررونق می کرد. ✅ اکنون نیز میانجی گری، و داوری بی طرفانه از سوی فردی عموماً بزرگتر، عاقل و حکیم که مورد پذیرش طرفین است می تواند نقش بسیار مثبت و مهمی در بهبود روابط خانوادگی داشته باشد. افراد دلسوزی که برای طرفین ماجرا فردی امین، مهربان و خیرخواه هستند و علاوه بر احساس تکلیف شرعی در پیوند دوباره یک زندگی از مهربانی سرشاری برخوردار هستند و می توانند در نرم کردن دل زن و مرد، رفع کدورت ها، شفاف کردن مسائل و پیچیدگی ها و وساطت و ضمانت برای بهبود زندگی پیش قدم شوند و ماجرا را حل و فصل نمایند. ریش سفیدی و بزرگتری رسم معمول و زیبایی بود که اکنون نیز می تواند در زندگی جوان ها برکت، رحمت و مهربانی بیاورد. باید به تجربه و نفس حق آن ها اعتماد و برای ساختن زندگی تا می توان تلاش کرد. 🔺منبع: ، 🔻دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳، شماره ۶۳۶۹ www.modiryar.com @modiryar
ضرورت حمایت از دانش بنیان ها ✅ شرکت ها و مجموعه های و کلیه ی نهادهایی که بر پایه علم و فناوری تشکیل می شوند نقش بسیار مهمی در توسعه و تعالی کشورها دارند. امروز که در عصر «دانش و دانایی» به سر می بریم اگر نباشد خلاقیت، همت، ایده پردازی و بروز و ظهور اندیشه ها و فناوری های جدید در چهارچوب فعالیت های ملی دیگر نمی توانیم امور جامعه ی خود را با تحولات جهانی همراه کنیم. پس در دوران حاضر قبل از ورود به هر گونه اقدامی از جنس اقتصاد و توسعه باید با فرایند «یادگیری و یاددهی با محور فناوری و دانش» همگام شویم و سهم ویژه ای برای سامانه های دانش بنیان جهت پیشرفت کشور کنار بگذاریم. ✅ وقتی قرار است ، پلتفرم های ابری، اپلیکیشن‌های ترکیبی، شبکه‌های امنیت سایبری، هوش تصمیم گیری، تکنولوژی‌های فرا اتوماسیون، سلول های بنیادی، نانو فناوری و سایر مفاهیمی از این دست آینده ی جهان را رقم بزنند دیگر کشورها برای زنده ماندن، پیشرفت و استمرارِ حیات خود نمی توانند دست روی دست بگذارند و صرفاً بیننده باشند. باید تلاش کرد، خلق کرد و در این مسیر به توسعه زیرساخت ها و حمایت از اندیشه ها پرداخت. وقتی سخن «حمایت از دانش بنیان ها» به میان می آید قبل از هر چیز منظور یک «باور و اعتقاد عمیق» به نقش آفرینی دانش و خلاقیت جوانانی است که می توانند آینده کشور را به صورت شایسته ای رقم بزنند. ✅ اگر این باور در میان تصمیم سازان و تصمیم گیران کشور وجود نداشته باشد هر اقدام و عملی در این راستا شعاری، کم ارزش و با تأثیرات محدود صورت می پذیرد. این باور و اعتقاد نمی تواند «نمایشی و فرسایشی» باشد بلکه آن جا خودش را نشان می دهد که در «تخصیص بودجه، تسهیل قوانین، وقت سپاری، اعطای تسهیلات و بهره گیری از دانش بنیان ها در فرایندهای اجرایی و مشارکت در تصمیم گیری ها» نقش ویژه ای برای آن ها قائل شویم. ✅ در دو دهه جاری شاهد ایجاد گسترده شرکت‌های و توجه دولت و مسئولین دستگاه های مختلف اجرایی به توسعه این حوزه در کشور بوده و هستیم. با وجود همه دستاورد و پیامدهای ارزشمند در این خصوص، یکی از آسیب ها و آفت هایی که در راستای کمک و حمایت از مجموعه های دانش بنیان و دانش محور در کشور وجود دارد، عدم توانایی دستگاه های مختلف دولتی برای تفکیک و تشخیص نقش و وظایف حمایتی خودشان در قالب رسالت ها و ماموریت‌های تعریف شده آن سازمان است. ✅ مثلاً وقتی بحث حمایت از شرکت‌های دانش بنیان مطرح می شود، نهادهای مختلفی همچون سازمان توسعه تجارت، صندوق نوآوری شکوفایی و معاونت علمی و فناوری، پارک های فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درگیر این موضوع می‌شوند و همه این نهادها نیز تلاش دارند تا با ارائه دستورالعمل‌های حمایتی مشابهی به حمایت از توسعه صادرات این شرکت ها بپردازند. که این اتفاق ضمن ایجاد موازی کاری و هرز منابع، اصل «وحدت مدیریت» را نیز نقض می کند. این امر نشان می دهد که ما قبل از هر چیزی نیاز به یک نقشه راه فراگیر و آینده نگر داریم که بتواند بستر مناسبی برای توسعه متوازن مجموعه های دانش بنیان در کشور ایجاد نماید. ✅ گاهی به نظر می آید حلقه ی متصل یا روند معتبر و مرتبطی بین مجموعه هایی که در این عرصه فعالیت می کنند وجود ندارد و بعضاً اقدامات به جای آن که «فراگیر و متوازن» باشد «جزیره ای و محدود» به نقاط خاصی است. هر چه در این باب سخن بگوییم و بنویسیم باز هم کم است چون بدون شک اراده و آینده ی جهان در اختیار ملت ها و دولت هایی است که ضمن دریافتن و پرداختن بیشتر به این موضوع از مجموعه های دانش بنیان حمایت کرده اند و زمینه پیشرفت همه جانبه بر مبنای و آگاهی را فراهم ساخته اند. ✅ امری که هم و آسایش مردم را به دنبال دارد، هم سبب کارآفرینی و فقر زدایی است و هم با توجه به پدیده های محیطی و جهانی امری اجتناب ناپذیر و ضروری است. برای درک بیشتر اهمیت این موضوع کافی است به یاد آوریم رهبر انقلاب تنها راه دستیابی به پیشرفت عادلانه و حل مشکل فقر را حرکت به سمت اقتصاد دانش‌بنیان خواندند و بر توسعه کمی وکیفی شرکت های دانش بنیان تاکید ویژه ای داشته و دارند. 🔺منبع: ، 🔻چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳، شماره ۴۳۷۱ www.modiryar.com @modiryar
ضرورت تحول در نظام پژوهشی دانشگاه ها ✅ وجود شریف (ص) در دعایی می فرمایند: «اللهم انی اعوذ بک من علمه لا ینفع؛ پناه می‌برم به خدا از دانشی که سودمند نیست.» به راستی چه دانشی سودمند نیست؟ دانشی که در زندگی جاری انسان اثرگذار نباشد. معنی اثرگذاری چیست؟ دانش باید یا کسب وکار انسان را بهبود ببخشد یا رفاه زندگی را افزایش بدهد یا موجب افزایش رضایتمندی از زندگی بشود. اگر دانشی که تولید می‌شود، اثراتی را که بیان شد، به همراه نداشته باشد، این دانش سودمند نیست. متأسفانه در سال‌های پیاپی علم خودش هدف شده است. ✅ در صورتی که  هدف نیست، علم فقط وسیله‌ای است برای رسیدن به اهداف. بر همین مبنا، در نظام دانشگاهی ما و سرفصل‌های دروس ما، علوم بسیار زیادی هستند که کاربردی برای ما ندارند یا به اقتضائات جامعه ما نمی‌خورند و با آن‌ها هم خوانی ندارند. مدرک گرایی، کپی برداری، عدم توجه به نیازهای جامعه، تحقیقات غیر کاربردی و سایر مواردی دیگر از این دست کیفیت نظام آموزشی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. چه بسیار پژوهش ها، پایان نامه ها و تحقیقاتی که اصالت ندارند، کار علمی دقیقی روی آن ها انجام نشده است و یا در صورتی که از نظر کیفی مناسب هستند در کتابخانه ها خاک می خورند و هیچ گاه در میدان عمل و برای رفع نیازهای مردم و جامعه به کار نمی آیند. 🔴 نیازسنجی دقیق باید دقیقی کنیم که برمبنای آن در وهله اول، دانشی را تولید کنیم. باید دانشی را نشر و پرورش بدهیم که زندگی ما به ازای آن در همه ابعاد، از بعد رفاهی، کسب وکار و درآمد توسعه یابد و پیشرفت کند. یکی از راهکار‌هایی که از این مسیر می‌شود به آن دست پیدا کرد، دانش‌های مهارتی و یا دانش های مبتنی بر حل مسایل مهم و کلان جامعه است. دانش‌هایی که معطوف به یک مهارت و یا مسأله ای خاص باشد. مسائل جامعه از دو بعد قابل توجه هستند؛ یک بعد از مسیر مدیریت هزینه به ما کمک می‌کند و بعد دیگر در مدیریت درآمد به ما کمک می‌کند. توجه کنید، زمانی که دانشی هزینه‌های ما را کنترل کند و درآمد ما را افزایش دهد، می‌تواند مستقیم در رفاه ما اثرگذار باشد و زندگی ما را بهبود ببخشد. 🔴 رویکرد پژوهشی و مهارت محور امروزه ما به دانشگاه ها و مراکز ویژه ای در سطح متوسطه و عالی نیاز داریم که معطوف به یک مهارت باشند؛ مهارتی که یکی از نیاز‌های بشری برمبنای آن بتواند مسیر زندگی بشر را در ریل توسعه و پیشرفت قرار دهد. بر همین مبنا اهمیت دارد که ما بتوانیم این کانون‌های اثرگذار آموزشی را شناسایی کنیم و مابه ازای آن بتوانیم یک سلسله برنامه‌هایی تدوین کنیم که تعامل بین مراکز دانشگاهی و مراکز کسب وکار توسعه پیدا کند. ما اگر به نظام دانش بنیان اعتقاد داریم که درعین حال اشتغال آفرین است، از دل این دانش بنیان باید مهارت دربیاید؛ یعنی فردی که از نظام آموزشی ما فارغ التحصیل می‌شود، قبل از اینکه مدرک دانشگاهی برایش اهمیت داشته باشد، باید آن مهارتی که مابه ازای آن به دست می‌آورد، برایش ارزش داشته باشد. چرا؟ چون این مهارت می‌تواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نیاز‌های خانواده و جامعه اش را زیر پوشش قرار دهد. 🔴 پژوهش در مسیر کاربرد‌ تا چه زمانی قرار است دانشگاه ها و اساتید صرفاً برای انجام تکلیف و از سر اجبار پایان نامه ای را تصویب کنند و به سرانجام برسانند که هم جنبه ی سوری دارد و هم در بسیاری از موارد هیچ مشکلی از جامعه را حل نمی کند و یا طرحی نو ارائه نمی دهد. خصوصاً پایان نامه های دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد بیشتر حالت غیرکاربردی و کتابخانه ای دارد که بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی دانشجو باید دور انداخته شوند. اگر می خواهیم با مسائل و چالش های جهانی همگام باشیم و در مواردی همچون هوش مصنوعی، نانوفناوری، سلول های بنیادی و... در میدان رقابت بمانیم باید تحول شگرفی در فرایند دانشگاه ها صورت پذیرد. 🔴 ضرورت پیوند پژوهش با مسائل جامعه پژوهش های دانشگاهی باید به مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیوند بخورد و بتواند دردی از دردهای جامعه را درمان کند. اگر مراکز علمی مسأله محور شوند و تبدیل به مراکزی شوند که  نقطه پیوند دانش،  مهارت و مسائل اجتماعی هستند و این رویکرد توسعه یابد، می‌توان به عنوان پل بسیار مناسبی برای گذر از جامعه درحال توسعه به جامعه توسعه یافته از آن استفاده کرد. چون مسأله محوری پژوهش به مهارت و خبرگی می انجامد ون مهارت یعنی تولید، مهارت یعنی صنعت، مهارت یعنی پیشرفت و مهارت یعنی افزایش درآمد و کاهش هزینه که مجموعه این‌ها توسعه کشور را به دنبال خواهد داشت و برایند این‌ها سبب می‌شود که جامعه ما هم پویا باشد، هم مولد و هم بتواند در عرصه‌های مختلف نقش آفرین باشد. امیدواریم که این رویکرد و این روند در نظام آموزشی ما بیشتر توسعه یابد و به نقاط کانونی مهارتی در کنار نقاط دانشی، بیشتر توجه شود و این پیوند مبارک بتواند مشکلات جامعه ما را از حیث نیاز‌های و نیاز‌های کسب وکار رفع کند. 🔴 ضرورت تحول در نظام پژوهشی دانشگاه ها امروز کشور بیش از هر زمانی نیازمند نظام‌های دانش محور و تحول آفرین است. دانشگاه ها باید به صورت جدی در این زمنیه فکر کنند و تصمیم بزرگی اتخاذ نمایند. دانشی که با گذر از ایده‌های خلاق پردازش شده است و سبب ایجاد نوآوری و توسعه صنعت، کشاورزی و بازرگانی در نظام اقتصادی ما شود. ازاین رو، طراحی نظام آموزشی و دانشی برمبنای نیاز‌های جامعه و اقتضائات محیطی امری ضروری و انکارناپذیر است. باید تعارف را کنار گذاشت و هر پژوهش، سرفصل درسی و دانشگاهی را که اثری در توسعه این نظام‌ها ندارد، حذف و با نیاز‌های واقعی جایگزین کرد. 🔺منبع: ، 🔻چهارشنبه 28 آذرماه 1403، شماره 4386 @modiryar
حکایت یک مهمانی مجلل در دانشگاه 🔴 دانشجو افرادی که به می آیند به چند دسته تقسیم می شوند؛ برخی صرفاً برای کسب مدرک تحصیلی به دلیل بهره مندی از یک جایگاه اجتماعی و یا به دلیل اجبار از سوی خانواده، محل کار یا مواردی از این دست وارد دانشگاه می شوند. گروهی چاره ای جز ادامه تحصیل ندارند. شامل افرادی که فعلاً بیکار هستند و فکر می کنند این مسیر می تواند تغییری در روند زندگی و یا حتی کار آن ها ایجاد کند. گروه دیگر دانشجویانی هستند که واقعاً از سر علاقه به دانش و پژوهش و برای رسیدن به هدف و مقصدی خاص رشته ای را انتخاب کرده و در آن به تحصیل مشغول شده اند. مسلماً بسته به نوع هدف و نحوه ی ورود دانشجو به دانشگاه شیوه ی نگرش او به محیط و جایگاه آموزش عالی و رفتار و خواسته هایش در این محیط متفاوت خواهد بود. 🔴 دانشگاه باوجود همه محدودیت ها، مدرک گرایی ها و کیفیت بعضاً نازل برخی دانشگاه ها کماکان معتقدم مهم ترین راه پیشرفت و توسعه کشور «توسعه علم و جنبش نرم افزاری» از طریق دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است. یکی از مسائلی که در این راستا بسیار اهمیت دارد توسعه فرهنگ «تلاش» و افزایش سرمایه «امیدواری» جوانان و دانشجویان است. امروز افراد بسیاری در جامعه بذر ناامیدی می کارند و دلشان نمی‌ خواهد دانشگاه جای خوبی باشد. علاوه بر این مسأله بعضاً اتفاقاتی از سوی برخی دانشگاه ها و اساتید رخ می دهد که جایگاه ارزشمند دانشگاه، دانشجو و علم آموزی را خدشه دار می کند. صندلی فروشی، اعطای نمره و امتیاز به دانشجو به دلیل برخی اقدامات و عوامل غیر علمی و پژوهشی، نگاه صرفاً اقتصادی به و یا به اصطلاح شهریه محوری و ... برخی از این موارد است. 🔴 درس و پایان نامه در هر صورت طبق قانون و بر اساس سرفصل های مصوب هر دانشجو باید تعدادی واحد درسی را بگذارند و یا به اصطلاح پاس کند و بعد در مقاطع تحصیلات تکمیلی شامل دوره های کارشناسی ارشد و دکتری موضوع پژوهشی خاصی را انتخاب و با کمک اساتید راهنما و مشاوره در آن تحقیق کند و سر انجام به دفاع از پایان نامه ی خود بپردازد تا بتواند از آن مقطع تحصیلی فارغ التحصیل شود. آن چه گفته شد روند طبیعی و قانونی هر دانشجو در دانشگاه است. اما آن چه سبب می شود جایگاه علم، دانش و دانشگاه همانند گذشته در کشور نباشد علاوه بر مواردی همچون کمیت گرایی و مدرک گرایی در نظام آموزشی ایجاد روندها و رسومی است که به وجهه دانشگاه، استاد و دانشجو آسیب می زند. یکی از این موارد نحوه ی برگزاری از پایان نامه ها و اتفاقاتی است که در آن رخ می دهد. 🔴 آسیب شناسی پایان نامه ها هر کسی با دانشگاه و دانشجو سر و کار دارد دیگر به خوبی می داند که متأسفانه و بی تعارف بسیاری از پایان نامه های دانشجویی هیچ ارزشی ندارند. برخی از آن ها هیچ مشکلی از کشور را حل نمی کنند و یا پیشنهادی برای بهتر شدن روندها ارائه نمی دهند، برخی صرفاً کپی برداری هستند و ارزش ذاتی ندارند، تعدادی از آن ها روند علمی دقیق را طی نکرده اند و بدین ترتیب نتایج آن ها قابل استناد نیست و خلاصه اینکه سالانه هزاران نفر در رشته های مختلف در سراسر کشور و در دانشگاه های رنگارنگ فارغ التحصیل می شوند ولی آنچنان که باید و شاید کمکی به توسعه ی علم نمی کند و یا به بیان ساده تر آن چنان که کمیت دارند کیفیت ندارند. 🔴 آسیب شناسی جلسات دفاع از گذشته ها مرسوم بود که دانشجو بعد دفاع از پایان نامه خود به منظور تقدیر از اساتیدی که در روند تنظیم این مستند علمی به وی کمک کرده اند در قالب هدایای محدودی از آن ها تشکر می کرد. اما این سنت حسنه که می توانست قدرشناسی و محبت را به نمایش بگذارد همانند بسیاری از آداب و رسوم ما بعضاً به تشریفات و انحراف کشیده شده و ماهیت اصلی خود را از دست داده است. چیزی که مستحب بود و اختیاری برای برخی امری واجب و اجباری شده است. جلسات دفاع در برخی دانشگاه ها همچون یک مهمانی مجلل برگزار می شود. از پذیرایی و فیلمبرداری گرفته تا هدایا و غیره. هر چند اساتید پرشماری هرگز وارد این حواشی نمی شوند و به هرگز از این روند که وجهه و اعتبار علمی را خدشه دار می کند راضی نیستند اما متأسفانه گروه اندک و معدودی این اتفاق را دامن می زنند و دانشجو را به شدت به زحمت می اندازند. دانشجو که باید صرفاً استرس مطلوب علمی و دفاع از خود را داشته باشد گرفتار حواشی غیرمربوطی می شود که او را از هدف اصلی خارج می سازد. امری که خوشایند نیست و آسیب های فراوانی دارد. حتی برخی دانشگاه ها دستورالعمل هایی برای سامان دادن به این امر تهیه کرده اند. ساحت علم و دانش مقدس است، استاد، دانشجو و دانشگاه محترم هستند هرگز نباید با اتفاقات کم اهمیتی از این جنس خدشه ای بر این حرمت و تقدس وارد شود. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۱۳ دیماه ۱۴۰۴، شماره ۴۳۹۹ @modiryar
✍️ از ما گفتن بود ✅ زندگی در عصر حاضر آمیخته با پیچیدگی های گسترده ای است که به آموختن و در سطح بسیار بالایی نیاز دارد. به بیان دیگر سرعت قابل توجه «توسعه ی علمی و تکنولوژیکی» بشر از یک سو و «فراگیر شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات» و پدیده های مربوط به آن از سوی دیگر همه ی عرصه های مختلف حیات آدمی را تحت تأثیر قرار داده است. به صورتی که دیگر نمی توان بدون آگاهی و کسب مهارت های لازم، زندگی سالم و مطلوبی داشت. این امر همان طور که روندها و فرایندهای روزمره را تغییر می دهد بر اخلاق، جسم، روح و روان آدمی نیز اثر می گذارد. بر این اساس هر فرزندی که متولد می شود به دلیل تنفس در این اتمسفر و قرار گرفتن و رشد یافتن در این فضا ناخودگاه به نسبت متولدین چند دهه ی قبل قدرت «ادراک، تحلیل و پردازش» بسیار متفاوتی از اطلاعات، اتفاقات و پدیده های اجتماعی دارد. ✅ با گذر زمان گویی انسان ها برای زنده ماندن و زندگی کردن چاره ای جز بهره مندی از «قدرت هوش و درک بالاتر» را نداشته اند تا بتوانند خود را در «عصر دانش و دانایی» اداره کنند و امورشان را به انجام رسانند. اما نکته ای که با این امر در تناقض است میزان «مسئولیت پذیری و استقلال» افرادی است که در این دوران یافته اند. آن ها با وجود اینکه به نسبت همسالان خود در دهه های گذشته هوش و درک بالاتری دارند و یا به دلیل این که عوامل محیطی سبب شده است نسبت به انجام برخی از امور زودتر به توانایی دست یابند، ولی در مقام «کار، مسئولیت و یا دستیابی به استقلال فردی» که قرار می گیرند گویی قدرت کمتری دارند. شاید بتوان ریشه ی این اتفاق را در چند عامل دنبال کرد: ◾اول وقوع پدیده ی «تنبلی اجتماعی و گریز از مسئولیتی» که حاصل توسعه ی است. ◾دوم گذر جوامع از دوران و بعد زن سالاری و رسیدن به دوره ی «فرزند سالاری» است. ◾سوم و امتناع خانواده ها از فرزند آوری و روی آوردن به تک فرزندی و یا حداکثر دو فرزندی است که سبب می شود خانواده ها کاملاً در خدمت فرزندان خویش باشند و در مرور زمان که سن آن ها بالا می رود از انتقال مسئولیت ها به آن ها و یا تلاش در جهت دستیابی به سطح قابل قبولی از استقلال که متناسب با سن آن ها باشد غفلت می کنند. ✅ این عوامل در کنار هم باعث شده است که نسلی هوشمند و توانا داشته باشیم که در عین حال کم کار هستند و یا خاصی بر عهده ندارند و لذا دیرتر و دیرتر به سطحی از استقلال که متناسب سن آن هاست دست پیدا می کنند. البته شاید یکی دیگر از عوامل بسیار مهم این اتفاق ریشه در مشکلات شدید اقتصادی دارد. هر چقدر جوان ها دیرتر به کار یا شغلی که متناسب با سطح تحصیلات، استعدادها و توانایی های آن هاست دست یابند قاعدتاً حصول استقلال فردی و اجتماعی آن ها به تأخیر می افتد و سایر امور مرتبط همچون «ازدواج به هنگام» نیز دچار آسیب می شود. مسأله ی دیگری که در این راستا قابل ذکر است عدم انتقال به موقع امور و مسئولیت ها به جوان هاست. ✅ به صورتی که بعضاً از بالاترین امور اجرایی کشور تا سطوح بسیار پایین نیز در اختیار افرادی است که یا بازنشست شده اند و یا سن و سالی دارند که دیگر باید آن کار را واگذار نمایند ولی کماکان از آن پرهیز می کنند. استقلال جوان ها هم باور می خواهد هم عمل، هم نیاز جامعه است و هم مصحلت آن و در نهایت هم برای حفظ جوان ها لازم است و هم برای پیشرفت کشور امری ضروری و غیرقابل انکار است. مملکتی که با مشارکت گروه گسترده ای از جوان های تحصیل کرده، اخلاق مدار، با انگیزه و مستقل اداره شود با سرعت بسیار بالاتری در مسیر توسعه حرکت خواهد کرد و آینده اش درخشان تر خواهد بود. اگر از این امر مهم غفلت کنیم و نسبت به رفع آن اقدام اصولی انجام ندهیم با توجه به روند کشور خیلی زود اثرات جبران ناپذیر اقتصادی و همچنین مشکلات شدید اجتماعی به وجود خواهد آمد. چالشی که هم اکنون نیز کمابیش با آن مواجه هستیم. این مسأله بسیار جدی است از آن غفلت نکنید. از ما گفتن بود! 🔺منبع: ، 🔻چهارشنبه ۲۶ دی ماه ۱۴۰۳، شماره ۴۴۰۹ www.modiryar.com @modiryar
شتاب علمی شوق برانگیز ✅ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کشور در عرصه های مختلف شاهد تغییرات بنیادین و تغییرات اساسی در سیاست ها، رویکردها و روندها بود. یکی از مهم ترین این عرصه ها که خود بعداً زمینه ساز تغییرات گسترده تری در کشور گردید توجه به علم، دانش، دانشگاه و نقش آفرینی آن در فرایندها و فعالیت ها بود. توسعه نظام آموزشی و دانشگاه ها از یک سو و ایجاد رغبت عمومی برای حرکت در این مسیر از سوی دیگر سبب ایجاد عزم عمومی و توجه ویژه مردم به در کشور گردید ✅ که بدون شک اثرات گسترده ای در روند کشور نیز داشته است. آرام آرام با تأسیس و توسعه ی دانشگاه ها، پژوهشکده ها، اندیشکده ها و پارک های علم و فناوری دولتی و خصوصی به صورت گسترده و در سراسر کشور مردم و خصوصاً جوانان انگیزه ی مضاعفی برای حضور در مراکز علمی پیدا کردند و سطح سواد عمومی جامعه با سرعت قابل توجهی افزایش یافت. ✅ هر چند بعدها و با سبقت کمیت بر کیفیت در این زمینه چالش های جدی همچون ، فارغ التحصیلان بیکار، غفلت از بی مهارتی و... گریبان نظام علمی و آموزشی را گرفت و کماکان نیز درگیر آن هستیم اما به هر حال پیشرفت های قابل توجهی رخ داده است که قطعاً قابل انکار نیست. جایگاه بالا و والای ایران در عرصه های علمی مختلف همچون؛ سلول های بنیادی، نانوفناوری، دانش هسته ای، صنایع نظامی و ... اتفاق بسیار مهمی است که در چند دهه ی اخیر رخ داده است و کماکان با سرعت تداوم دارد. ✅ هر چند از منظر این مهم باید با شتاب بیشتری ادامه پیدا کند. آن چنان که چندی پیش اشاره کردند: «دستیابی ایران به رتبه 16 علمی جهان را نتیجه تلاش های بی وقفه 10، 15 سال اخیر در دانشگاه ها و مراکز علمی است. شتاب علمی شوق برانگیزی که این افتخار را نصیب ایران کرد، امروز کم شده است و مسئولان باید همّت مضاعف کنند که حرکت پیشرفت علمی از دور نیفتد و متناسب با نیاز کشور شتاب گیرد.» ✅ هر چند عده ای هستند که سمپاشی می کنند و تلاش دارند با ایجاد جو ناامیدی کشور را در همه ی عرصه ها در حال پسرفت نشان دهند اما بدون شک چشم بستن بر توانایی‌ها و موفقیت‌هایی که توسط جامعه علمی و دانشگاهی کشور طی سال های اخیر خلق گردیده یک اشتباه بزرگ و تکراری است که سبب می شود بعضی وقت ها به آن‌چه داریم باور کافی نداشته باشیم، به ویژه دستاوردهای ارزشمند در حوزه و فناوری که متولد ذهن و اندیشه جوانان، دانشجویان و استادان دانشگاهی‌ ما است و فارغ از هر نوع باوری نباید این نبوغ ایرانی را کوچک بشماریم، نادیده بگیریم یا انکار کنیم. ✅ تولید و کاربردی و حرکت رو به رشد علمی کشور در همه ی عرصه ها باید کماکان از اولین دغدغه های نظام اجتماعی باشد چرا که پیشرفت در این زمینه سبب افزایش قدرت، امنیت و رفاه کشور و مردمان آن می شود. هنوز هم با همه ی مسائل و چالش های جدی که نظام علمی و آموزشی کشور با آن مواجه است این اصل غیر قابل انکار است که مسیر پیشرفت کشور از راه توسعه ی علم سودمند و کاربردی است. اگر در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی دستیابی کشور به جایگاه علمی معتبر و رفیع در سطح منطقه و جهان به عنوان یک آرمان مطرح بود اکنون این مهم ضرورتی غیر قابل انکار و پیش نیاز اساسی توسعه و توانمندی کشور است. ✅ باید این «شتاب شوق انگیز» که مطلعی برای رشد جامعه ی ایرانی از طریق علمی بوده است کماکان استمرار یابد، به روز رسانی و تازه گردانی شود، چالش ها و مسائل آن شناسایی و رفع گردد، از آن حمایت شود و به آن در همه ی ابعاد احترام گذاشته شود تا کشور بتواند مستقل از دیگران هر آن چه بدان نیاز دارد را با شایستگی و توانمندی کسب کند تا بدین وسیله رفاه و مردم تا حد زیادی افزایش یابد. 🔺منبع: ، 🔻سه شنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۳، شماره ۴۴۳۵ www.modiryar.com @modiryar