ـــــــــــــــــ🔹🔶💐🔶🔹ــــــــــــــــــ
ــــــ بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَالصِدّیقین ــــــ
#گزیدهایاززندگینامه
#شهیدسیداحمدپلارک
#تاریخ_محل_شهادت
#شلمچه_کربلای۱۳۶۶/۲/۲۲
🔶#سیداحمدپلارک فرزند #سیدعباس، متولد ۱۳۴۴ #تهران و اصالتاً #تبریزی. در سال ۶۶ عملیات کربلای ۸ در شلمچه به #شهادت رسید.🕊🕊🕊
🔶در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار #مسئولیت خانواده نیز برعهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.😊
🔶او در خیابان ایران میدان #شهدا و در محلهای #مذهبی زندگی میکرد.
🔶مسجد حاجآقا ضیاءآبادی"علیبن موسیالرضا" مأمن همیشگیاش بود.
🔶 وی دائماً به منطقه میرفت.💥
🔶 او #فرمانده آر.پی.جیزنهای گردان عمار در لشگر ۲۷ #حضرترسول(ص) بود.
🔶 مزار این #شهید بزرگوار که در #بهشتزهرا سلام الله علیها #تهران در قطعه ۲۶، ردیف ۳۲، شماره ۲۲ قرار دارد، بوی شمیم گل یاس و عطر به مشام می رسد🌸💐🌸 که این مسئله او را شهره کرده است.
🔶درباره علت این موضوع تا بحال صحبتهای فراوانی شده و نقل قولهای زیادی شنیده شده است، اما فقط به این نکته از قول #مادرشهید اشاره می کنیم:
🔶بوی مزار #احمد هیچ علتی جز #لطف و #فضلالهی و رابطه #ماورایی که او با $خدا و #اولیاالله داشته است، ندارد و هیچ کس هم چیزی از این رابطه نمی داند، هر کس هم موردی نقل کرده، جز شایعه چیزی بیش نیست.🚫 علتش را فقط #خدا می داند و بس!
✅ برگرفته از و کتاب پلارک
🔹#خاطره
🔶آخرین مسئولیت #شهیدپلارک، #فرمانده دسته بود.
🔶در والفجر ۸ از ناحیه #دست و #شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می دانست که او مجروح شده است.
🔶 اگر کسی درباره حضورش در #جبهه از او سوال می کرد، طفره می رفت و چیزی نمی گفت.😊
🔶 یک دفعه در #جبهه خواستیم از یک رودخانه رد شویم.
🔶 زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. #شهیدپلارک رو به بقیه کرد و گفت: اگر یکنفر مریض بشه، بهتر از اینه که همه مریض بشن.
🔶یکی یکی بچه ها را به دوش کشیید و به طرف دیگر رودخانه برد.💦
🔶 آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.
🔹برگرفته از کتاب پلارک
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
#روحش #شاد و #یادش #گرامی باد.
─┅═ঊঈ🕊🕊🕊ঊঈ═┅─
#بــرایشــادیروحــش
"#صلوات"
اللَّهمَّ صلی الله محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ـــــــــــــ✼💐✼ـــــــــــــ
ــ بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ـــ
#گزیدهایاززندگینامه
#شهیدمدافعحرم
#میثممدواری
#ولادت ۱۳۶۳/۲/۲۳
#شهــــادت ۱۳۹۴/۸/۱۶
🔶#میثم عزیزم در تاریخ ۱۳۶۳/۲/۲۳ در محله تختی نازی آباد واقع درتهران دیده به جهان گشود دوران کودکی #میثم عزیز در کنار پدر و مادر گرانقدرش و برادران عزیزش سپری میشد و در دامان مادر نهضت #حسینی و مکتب #زینبی را می آموخت.
🔶از همان دوران طفولیت باهیئت و مسجد آشنا شد و همراه پدر در این مجالس شرکت می جست در همین دوران بود که یکی از برادران عزیزش به مقام# شهادت رسید #مسعود عزیز فرزند دوم خانواده در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۲۳ روز تشکیل کمیته انقلاب اسلامی به دست گروهک های #منافقین در میدان رسالت به همراه سه تن از دوستانش ترور شدن و شربت #شهادت را نوشیدن.
🔶بعد از #شهادت #مسعود عزیز خانواده تصمیم به تغییر مکان گرفتن در شهرک ویلاشهر ساکن شدن.
🔶 #میثم عزیزم خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داشتن از همان دوران نوجوانی بسیار #چشمپاک و #معصوم بودن علاقه خاصی به مسائل #دینی و #قرآن داشت و همیشه در این میسر قدم برمیداشت در مدرسه و مسجد #قاریقرآن بودن و با صوت زیبای خود دل هر کس را به لرزه وامیداشت.
🔶#میثم عزیز دردوران تحصیل هم اول بود و شاگرد ممتاز مدرسه ی خود بود هم در #اخلاق هم در #درس.
🔶از دیگر اخلاق های نیکوی #میثم عزیز #دستگیریازافتادگان و #سرکشیبهنیازمندان بود #میثم عزیزهیچگاه به این دنیا دل نداشت و از هم چیز خود میگذشت در راه #انفاق برای #فقرا.
🔶حتی از لباس تن خود میگذشت و در راه #خدا ایثار میکرد و مانند #مولای خود #امیرالمومنین دست گیر افتادگان بود البته در خفا و پنهانی.
🔶پدر بزرگوار این #شهید #فرمانده پایگاه بسیج #اماممحمدباقر(ع)بودن و همین امر کمکی شد برای #میثم عزیزتا با بسیج آشنا شود ودر بسیج نوجوانان ثبت نام کرد و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد.
🔶بعد از گرفتن دیپلم در سال ۷۹ -۸۰ وارد #سپاه شد به طور #رسمی شروع به کار کرد در همین دوران به طور مستمر برای #تفحص #شهدا به مناطق جنوب میرفت و پیکر #شهدای عزیز راتفحص میکردن در همین دوران بود که تصمیم به #ازدواج گرفت و در سال ۱۳۸۷ همسر اختیار کرد و ثمره این زندگی هشت ساله دو دختر دردانه به نامهای #فاطمهزهرا و #فاطمهکوثر است.
🔶#میثم عزیز با شروع شدن جنگ سوریه با داعش به این جبهه اعزام شدن و ازسال ۱۳۸۹ به دفاع ازدین و اسلام پرداخت بعد از رشادت های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین آخرین باری که اعزام شدن به مدت چهل روز مقاومت در برابر کفار داعشی در صبح روز ۱۳۹۴/۸/۱۶ پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض #شهادت نائل آمدن و شهد شیرین #شهادت را نوشیدن روحش شاد یادش گرامی باد و با #سیدشهدا همنشین باشد
#انشاءالله 🙏
#دلنوشتـہ
#چادر نه پرِ پرواز فرشته هاست
ڪه با آن آسمانے شوے
و نه جــاروے هرے پاتر
ڪه با آن احساس سبڪے و پرواز ڪنے!
رمــز آلـود و قـصـه دار
و پر هیجان هم نیست!
ڪه منتظر باشے وقتے پوشیدے
انقلاب و اتفاق خطیرے در تو رخ دهد!
تـازه دسـت و پـاگـیر هـم هـسـت
گاهے گرما و سر خوردن و جمع ڪردن
هم دارد!
#چادرڪاریست ڪه امروز
از دست تو بر مےآید
تا شمارِ بے حجابان یڪے ڪمتر شود ،
و شــمار با حجابان یڪے بیشتر...!
سیاهے لشگرٍ #مهدے فاطمه است
ڪه مشڪے اش بیشتر مےآید
اصـلــا لـبـاس #رزم اســت ...!
رزم با نَفْسْ
رزم با بے حـیایے
رزم با بے حجابے
لباس رزم ڪه عــاشقانه ندارد...!
مےشود عاشقانه دوستش داشت
اما ڪسے براے لباس رزم
#عـاشـقـانـه نـمـےگوید...!
لباس رزم نشانه است
رجز دارد و #جهاد
مثل چـفیهے #آقا
آن وقت اگر تاب آوردے
و #فـاطـمـے ماندے ...!
شیرینےاش را با هیچ
مدل و برند و مارڪے
عوض نخواهے ڪرد!
لشگرے ڪه لـباس دشـمن را تنش ڪند
هرقدر هم پاڪ و وفادار و صادق باشد
#فرمانده را دلسرد مےڪند.
راستے #شهدا
سنگینے چادر مشڪے
از ڪوله هاے شما بیشتر نیست
یـارے مـان ڪـنید...!
#لــبــاسرزمـ
#عفتفاطمے
💢 #جنـــگـــــ_نــــــــرمــــہ💢
#حواسمــــــون_هستــــــــ⁉️
✅یه روز یه #ترڪـه میره سبزی فروشی تا ڪاهو بخره ،
عوض اینڪه ڪاهوهای خوب را سوا ڪنه ، همه ڪاهو های #نامرغوب را سوا میڪنه و #میخره.
⁉️ازش مــی پرسنـد چرا #اینڪار را ڪــردی میگه: صاحبـــــ سبزی فروشــی پیرمــرد فقیــری هست
مردم همه ی ڪاهوهای خوب را میبـرند و این ڪاهوها روی دست او میمانند
و من بخاطر اینڪه ڪمڪـی به او بڪـنم اینها را میخــرم، اینها را هم میشـــود خـــورد..
☑️> این #ترڪـه ڪســی نبود جز #عـــارف بزرگــ آقا سید علــی #قاضی تبریــزی(ره)✔️
🔰یه روز یه #ترکــه میره #جبهه، بعد از یه مدت #فرمانـــده میشه
یه روز بهش میگن #داداشت #شهیــد شده افتاده سمت #عراقـــی ها اجازه بده بریم #بیاریمــش.
جواب میده ڪـــدوم #داداشــــم؟ اینجا #همه #داداش من #هستن.
اون #ترکـــه تا زنده بود #جنگید و به داداش های شهیدش #ملحـــق شد✳️
👈> اون ترڪـــه ڪســـی نبود جز مـهـــدی باڪـــری👉
❌از ایــــن به بعــــد قــــبل جڪـــــ تعریفــــــ ڪــردن حواسمـــــون باشــه چه ڪسانــــی رو به سخـــــــره میگیریـــــم❌
💟یه #لـــره میشه #شهیــــد بهنام #محمـــــدی. اولیــــن #نوجـــوان 13 سالـــه شهید راه #وطن
و...
🔴👈یه روزی یه #ترڪــه، یه #عربــــه، یه #قزوینیـه، یه #آبادانیـــه، یه #اصفهانیـــه، یه #شمالیــــه، یه #شیرازیـــه، #بوشهریـــه و ...
مثل #مــرد جلــوی #دشمـــن وایـــستادن تا کســــی #نگـــاه چپ به #خاڪـــ و #ناموسمــون نکنـــــه👉
🌷 لـره...........شهید محمد بروجردی بود
🌷 ترڪـه.......... شهید مهدی باکری بود
🌷 عربـه......... شهید علی هاشمی بود
🌷 قـزوینیه...... شهید عباس بابایی بود
🌷 آبادانیـه...... شهید طاهری بود
🌷 اصفهـانیه.... شهید ابراهیم همت بود
🌷 شمـالیـه...... شهید شیرودی بود
🌷 شیـرازیـه...... شهید عباس دوران بود
🌷 بوشهریـه.....شهید نادر مهدوی
⛔️👈 #مواظــب باشیـــم ، #دشمــــن امـــــروزی با #ســـلاح ســـرد و گـــــرم #حملـــه #نمیـکنـــه...👉⛔️
🌹 #یادشهداباصلوات🕊🕊🕊
ساعت حدود یک بعد از نیمه شب بود که با خانواده از #اصفهان به پایگاه می آمدم.
در کنار جاده، #سایه مردی را دیدم که پیاده به طرف #پایگاه می رفت.
بی اعتنا از کنار او گذشتم.
لحظه ای بعد با خود گفتم که برگردم و او را سوار کنم.
وقتی برگشتم، باکمال شگفتی دیدم که #فرمانده پایگاه، #سرهنگ بابایی است!
به احترام او، از #اتومبیل پیاده شدم.
سلام کردم و گفتم:
جناب سرهنگ!
این موقع #شب در این جاده تاریک #پیاده به کجا می روید؟
او لبخندی زد و گفت:
در اصفهان کاری داشتم.
وقتی کارم تمام شد کسی به دنبال من نیامد!
بهتر دیدم که به پایگاه اطلاع ندهم و #مزاحم کسی نشوم!
هوا هم که خوب بود، پس راه افتادم و حالا به اینجا رسیده ام.
گفتم:
جناب سرهنگ!
حالا بفرمایید من شما را می رسانم.
ابتدا #امتناع کرد!
ولی با اصرار من سوار شد.
در راه که می آمدیم گفتم:
جناب سرهنگ!
می دانید شما چند کیلومتر پیاده آمده اید؟
از اصفهان تا پایگاه بیش از 20 کیلومتر است!
لبخندی زد وگفت:
طوری نیست برادر!
ما عادت داریم.
گفتم:
می توانستید زنگ بزنید تا #ماشین به دنبال شما بیاید!
آخر شما فرمانده پایگاه هستید!
گفت:
من اگر #تلفن می زدم، آنها #راننده ای را از خواب #بیدار می کردند
و نصف شبی بنده خدا بایستی این همه راه را به دنبال من می آمد!
ترجیح دادم پیاده بیایم.
#شهید_عباس_بابایی
📚 پرواز تا بی نهایت
https://eitaa.com/piyroo
دلنوشته
#معبرهای ما فرق میکند با معبرهای شما !!
نوع ِ#سیم_خاردارهایش ... #مین_هایش ...
#فرمـــانده !
تخریبچی هایت را بفرست ...
اینجـا،گرفتار ِمعبر ِ#نفسیم ...
#گناه احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را ..
#فرمانده_ی_گردان_تخریب
#شهید_محسن_دین_شعاری
#صبحتون_شهدایی ☀️ #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#شهدا ؛ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ بودند ...
تو کار خیر ؛ شب عملیات برای خط شکنی از هم سبقت می گرفتند ...
#فرمانده دستور داد ؛
هر چه میتوانید راجع به #شهدا بنویسید و کار هنری کنید ...
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#رهبرانه❤️
شــ ـیر براے اِثباٺِ قُدرٺش 💪🏻
نیاز بہ جنگیدن"⚔️" با هر
شُغال و کفٺارے😒🏻 را ندارد؛
هَمــٰانْ☝🏻
°نگاهَش کافیسٺ..✋🏻..؛
#فرمانده ✌🏻جانم به فدایت😍❤️
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
═══✼🍃🌹🍃✼═══
📃 #کلام_شهید
💢جهـانی که امروز پر از فسق و فجور و خیانت ابرقدرتهـاست ،
تلاش و ایثار میخواهـد
👌در راہ حسین علیهالسلام رفتن ،
#حسینی_شدن میخواهـد . . .
#فرمانـده تیپ۹ بدر
#سردار_شهید_اسماعیل_دقایقی
#شهادت: ۲۸ دی ماه ۱۳۶۵
کربلای۵ ،شلمچه
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#شهید سردار مهدی باکری
#تولد: 30 #فروردین 1333 / میاندوآب
#مسئولیت: فرمانده لشکر 31 عاشورا
#شهادت: 25 #اسفند 1363/ شرق دجله
#خدایامراپاکیزهبپذیر
.
.
#الله_بندسی
.
.
#جاویدالاثر
.
.
#آقا_مهندس
.
.
#آقای_شهردار
.
.
#فرمانده
.
.
#لشکر۳۱عاشورا
.
.
#سردار_عشق
.
.
#جزیره_مجنون_دجله_اروند
#باکری_ها
#سلام_بر_شهدا
#سلام_بر_شهیدان_باکری
#یاد_شهدا_باذڪر_صلوات🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
"هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند،
شهدا هم او را نزد اباعبدالله
علیه السلام یاد می کنند."
شهید مهدی زین الدین🍃🌸
✨شادی روح شهدا #صـلـــوات
#سپاه #فرمانده
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✋✋نیت کنید که مهمان امشب ما حاجت میــده
🌹 مهمـان امشــب 👇
#فرمانده تیپ یکم عمار لشکر ۲۷محمد رسول الله(ص)
شهیدمهدی خندان☺️✋
#تولد_عاشورا
#شهادت_اربعین
#شیر_کوهستان لقب شهید خندان هست
✅ حاجت ها رو از شهدا طلب کنید مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن ان شاءالله
🌷شهید مهدی خندان
تاریخ تولد: 1341
محل تولد: ناران
تاریخ شهادت: 1362
محل شهادت: كانیمانگا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
من و تو و آن #بسیجی یکی هستیم؛ اسم و رسم برای راحتی کار است..
.
روایتی خواندنی از #شهید_مهدی_باکری فرمانده لشکر 31 عاشورا بر گرفته از کتاب«پا به پای شهدا : شناسایی شب اول خیلی سخت بود. دوربین دید در شب، یکی داشتیم که نوبتی از آن استفاده می کردیم. عراقی ها هم راه به راه سنگر کمین زده بودند. درگیر شدیم و دو نفر هم اسیر شدند. سختی های کار را برایش گفتم. #گفت: حالا که اینطور است #من هم می آیم.
گفتم: #فرمانده_لشکر که نباید بیاید جلو! وظیفه ماست که برویم. گفت: حرفش را هم نزن. داخل این جنگ اگر هم می بینی اسم و رسم برای ما درست کرده اند، فقط برای راحتی کار است وگرنه #من و #تو و آن #بسیجی یکی هستیم.
آمدنش خطرناک بود، ولی آمد. آن شب شناسایی مان موفق بود...
.
#بسیجی #فرمانده #مخلص #بیادعا #شهیدباکری
سلام برتمامی شهدا
سلام بر شهیدان باکری
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شــہــیــدمـہـــــدےبـاڪــــرے🌹
▪️ــــــــــــــ🔸🔹🔸ــــــــــــ▪️
هرسه تاشان #فرمانده لشکر بودند ؛
#مهــــدےبــاڪـــرے🌷
#مهـــــدےزین_الدین🌷
#و_اســـــدی.🌷
می خواستیم نماز جماعت بخوانیم . همه اصرار می کردند یکی از این #سه_نفر جلو بایستند، خودشان از زیرش در می رفتند. این به آن حواله می کرد، آن یکی به این . بالاخره زور دو تا مهدی ها بیش تر شد، اسدی را فرستادند جلو. بعد از نماز شام خوردیم .غذا را خودشان سه تایی برای بچه ها می آوردند . نان و ماست.
#شادےروحشان_باصلوات🌹
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
😊 لبخند شهدایی 😊
دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت 🚖 حق ندارد رانندگی کند 😓!
یک شب داشتم میآمدم كه یکی کنار جاده 🛣 دست تکان داد
نگه داشتم 😉
سوار كه شد 🙂
گاز دادم و راه افتادم من با
سرعت میراندم و با هم حرف میزديم! 😍
گفت : میگن فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید!🙄😒 راست میگن؟! 🤔
گفتم : فرمانده گفته! 😊
زدم دنده چهار و ادامه دادم : اینم به سلامتی #فرمانده باحالمان!!! 😄
مسیرمان تا نزدیکی واحد ما ، یکی بود ، پیاده که شد ، دیدم خیلی تحویلش میگيرند!! 😟
پرسيدم : کی هستی تو مگه؟! 🤔
گفت : همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😨😱😂
#فرمانده_مهدی باکری
#هدیه_به_روح_بزرگوار_شهید_صلوات
🌷#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
♦️هر دو «سردارزاده» بودند و هم دانشگاهی. درسشون که تموم شد، شدند #همکار دست تقدیر #همرزمشون هم کرد👥 در جبهههای سوریه، برای دفاع از حریم اهل بیت.
♦️آخه هر دو، عاشق❤️ سینه چاک #امام_حسین بودند. ↼یکیشون شد؛ #فرمانده تیپ سیدالشهدا ↼یکیشونم #تخریبچی تیپ سیدالشهدا✅
♦️القصه؛ #تخریبچی زودتر شهید شد🕊 اونم چه #شهیدی...! فرمانده هرچی که تو روضهها خونده و شنیده بود حالا به چشم میدید😔 یه پتو آورد و شروع کرد به #جمع_کردن گلی که پرپر شده🌷 بود.
♦️تخریبچی شو تو بغل گرفت💞 و گفت: ای بیمعرفت! #رفتی و منو با خودت نبردی؟ اما تخریبچی بیمعرفت نبود. سه روز🗓 بعد اومد سراغ فرمانده. دستش رو گرفت و #باهم پرکشیدند🕊 تا خود خدا. همونجایی که #حسین(ع) ساکن بود.
♦️خلاصه قصه شون هم شد:
⇜عشــ💖ـقِ سیدالشهدا
⇜ #تیپ سیدالشهدا
⇜محضر #سیدالشهدا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
(حاج عمار) فرمانده تیپ سیدالشهدا
#شهید_روح_الله_قربانی
🌷 یادشون کنیم با ذکر #صلوات
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
طنز جبهه😂😂😂😂
به سلامتی فرمانده
دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت، حق ندارد رانندگی کند!
یک شب داشتم میآمدم كه یکی کنار جاده دست تکان داد
نگه داشتم
#سوار كه شد ،
گاز دادم و راه افتادم
من با
#سرعت میراندم و با هم حرف میزديم !
گفت: میگن #فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید !
راست میگن؟!
گفتم: #فرمانده گفته ! زدم دنده چهار و ادامه دادم : اینم به سلامتی #فرمانده باحالمان !!!
مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش میگيرند !!
پرسيدم : کی هستی تو مگه ؟!
گفت : همون که به افتخارش زدی دنده چهار ...😰😱😂😂
شادی روح طيبه همه شهدا ، به خصوص سردار شهید 🌷"مهدی باکری"🌷 صلوات🌹
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#فرمانده و مداح دلسوخته گردان خط شکن عمار - لشکر بیست و هفت محمد رسول الله (ص)
🌷مسعود ملا از عجایب و نوادر #دفاع_مقدس بود و الگویی برای بچه های رزمنده گردان
#وصیتنامه
✍️ پروردگارا از او می خواهم جراحت، اسارت و شهادت را روزی ام کنی و نگذاری شرمنده مولایم سیدالشهدا (ع) شوم...
زیبایی چشمانش به این دلیل است که امام زمان را در حالت بیداری رویت نموده است ...
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
در نقطه ای
از این عالم
تو را گم کردیم
کسی نیست
در این شهر پرهیاهو
#تو را طلب کند...
و تو هنوز مظلومی #فرمانده....
#جاویدالاثر
#حاج_احمد_متوسلیان
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهید_مهدی_باکری:
اگر از یک دسته ۲۲ نفری، ۱ نفر بماند
باید همان ۱ نفر #مقاومت کند
و اگر فرمانده شما #شهید شد نگویید #فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است.
فرمانده اصلی ما #خدا و #امام_زمان(عج) است.
https://eitaa.com/piyroo
سلام #فرمانده...
نیروهایت را بسیج کن
بگو خط را بشکنند
محاصره شده ایم
میـانِ معبر دنیا....
#شهید_حاج_حسین_خرازی
💥وظیفه ما چیست ؟؟؟💥
🔥زنده زنده سوخت....
💥اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
خوب ؟؟؟؟؟؟🤔🤔🤔
😕الان وظیفه ما در مقابل شهدا چیست ؟؟؟
اصلا وظیفه ما در برابر ندای هل من ناصر صاحب الزمان عج چیست ؟؟؟
💥میدونید لبیک گفتن به صاحب الزمان عج چکونه هست در این برهه زمان ؟؟؟
♻️اینکه حضور در اربعین را هر چه پر رنگتر کنیم
👈و اینکه از تهدیدهای دشمن نهراسیم ✅👌
مگر نه اینکه بارها و بارها به تجربه برایمان ثابت شده که تمام نواها و اخبار دشمن جز کذب و دروغ چیزی بیش نیست ✅👌👌👌
💥پس با حضور حداکثری در راه پیمائی عظیم اربعین دست بیعت با حسین زمان (مهدی صاحب الزمان عج) دهیم
💥 و همگام با سایر زائران کمکی باشیم برای هموار سازی بستر ظهور ان شاءالله
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🦋🌸🍃❤️🌾☔️
🌸🍃🌼🌾💦
🍃❤️🌾☔️
🌼🌾💦
🌾☔️
💦
#سال1394 دوباره به #سوریه رفت و در عملیات آزادسازی #حلب و مناطق اطراف آن مشارکت کرد. مرتضی حسین پور #دی1395 و پس از #محمدجنتی #فرمانده عملیات #قرارگاهحیدریون را برعهده گرفت وی پیش از آن فرمانده اطلاعات این قرارگاه بود.
بعد از #استقرار نیروهای جبهه مقاومت در منطقه مرزی در مجاورت استانهای #الانبار عراق و #دیرالزور و سوریه، نیروهای #داعش، با پشتیبانی اطلاعاتی نیروهای آمریکایی، #روزدوشنبه16مرداد1396 با اطلاع از اینکه توان #عملیاتی یکی از پایگاههای جبهه مقاومت در حال #بازسازی است، #حملهسنگینی را به #مقر اصلی کتائب سیدالشهدا و دو مقر تاکتیکی شروع کردند.
#تصمیمات فرمانده عملیات حیدریون موجب #دفع حمله داعش و #حفظ پایگاهها شد. #اصابتترکشنارنجک به #پهلوی مرتضی حسینپور حین فرماندهی نیروها، موجب #زخمی شدنش شد. او پس از #عقبنشینی نیروهای داعشی به #بیمارستانصحرایی، منتقل، اما به دلیل #خونریزی شدید و ورود خون به #ریهاش، به #شهادت رسید.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💦
🌾☔️
🌼🌾💦
🍃❤️🌾☔️
🌸🍃🌼🌾💦
🦋🌸🍃❤️🌾☔️
°•|🌿🌹
#شهید_امنیت
#فرمانده
#شهید_مرتضی_ابراهیمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 #قصه_شهادت
🔺فرمانده، بدون سلاح رفته بود صدای معترضان را بشنود...
◽️ #شهید_ابراهیمی میگفت باید مردم معترض بیگناه را از این صف جدا کرد، بدون سلاح، تأکید میکنم بدون سلاح بین جمع رفت.
◽️همین که میخواست با مردم هم صحبت شود، چند نفر محاصرهاش میکنند، یک نفر تیر به پهلویش میزند. بعد چاقو به قلبش میزنند، وقتی خونین روی زمین میافتد و بیحال میشود یک نفر چاقو را توی سرش فرو میکند.
◽️آقا مرتضی فرمانده بود اما همیشه به پاسدار بودنش افتخار میکرد. فرماندهی که سربازِ سربازهایش بود. خودش جنوب شهری بود، شهریار زندگی میکرد.
◽️زندگی سادهای داشت، تغییرات قیمت و تورم را با پوست و گوشت و استخوان حس میکرد.
◽️اصلا آن روز به خاطر همین، نامردها مجال حرف زدن به او ندادند و به وحشیانهترین شکل او را به #شهادت رساندند. میترسیدند حرفش باعث شود معترضان صف خود را جدا کنند و آنها لو بروند، تنها بمانند.
#شهادتت_مبارک_فرمانده
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
لب به سکـــــوت بسته ام
از نگاه بی ریای چشمانتان |😌👌|
از دستان پاکتان که بر سینه نهادید
و از شباهت راهتان که با #اخلاص پیمودید.👌
دلم فریاد میکشد که اینجا
سخن از عاشــــــقی❤️ است
با فاصله ای
به اندازه سه نـســــل.... 😞✋
#شهدا گاهی نیم نگاهی
#فرمانده_بی_ادعا
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#فرمانده بسیجی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo