eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
787 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
k-03 Eshgh khoonin.mp3
2.71M
🏴 ویژه برنامه ▫️سلسله بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع «تحلیل قیام سید و سالار شهیدان علیه السلام در پرتو عشق و محبت الهی» ▪️ جلسه سوم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
eshghe khoonin_ moharame 88_ 03 p2.pdf
102.7K
🏴 ویژه برنامه ▫️سلسله بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع «تحلیل قیام سید و سالار شهیدان علیه السلام در پرتو عشق و محبت الهی» ▪️ جلسه سوم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 21 @rahighemakhtoom 🌴🌴🌴 65. ادب: «نعم قرين العقل الأدب»[ شرح غرر الحکم، ج6، ص158.]؛ ادب، قرين خوبي براي عقل است. «لا عقل لمن لا أدب له»[ همان، ص400.]؛ كسي كه ادب ندارد، عقل ندارد. «صلاح العقل الأدب»[ همان، ج4، ص195.]؛ ادب، نشان سلامت عقل است. «الأدب صورة العقل»[ همان، ج1، ص246.]؛ ادب، صورت عقل (نماينده و نشان دهنده آن) است. «الأدب في الإنسان كشجرةٍ أصلها العقل»[ شرح غررالحكم، ج2، ص109.]؛ ادب در وجود انسان مانند درختي است كه ريشه آن، عقل است. «أفضل العقل الأدب»[ همان، ص389.]؛ ادب، با فضيلت‌ترين عقل است. «إنّ بذوي العقول من الحاجة إلي الأدب كما يظمأ الزّرع إلي المطر»[ همان، ص513.]؛ نياز صاحبان خرد به ادب، همانند نياز زراعتِ تشنه، به باران است. 📜 تذكّر: ⏪ يكم. ادب، ظرافت ويژه در گفتار، كردار و رفتار است. موادّ خامي كه ممكن است به گونه‌هاي متفاوت در قول، فعل و روش، ارائه گردد، اگر با زيبايي خاص و هنر مخصوص تجلّي يابد، همراه با ادب خواهد بود. مثلاً از عبّاس، عموي حضرت ختمي مرتبت(صلّي الله عليه وآله وسلّم) پرسيدند: «أَنت أَكبر أم رسول‌الله(صلّي الله عليه وآله وسلّم)»؛ تو بزرگ‌تري يا پيامبر خداص؟ عباس در پاسخ گفت: «هو أكبر و أنا ولدتُ قبله»[ كحل البصر في سيرة سيد البشر، ص58.]؛ او بزرگ‌تر است و من، پيش از او متولّد شده‌ام. اين گفتار وي، اديبانه و هنرمندانه است؛ زيرا اگر مي‌گفت: «من بزرگ‌ترم»، زيبايي پرهيز از خوداخواهي، هنر رهايي از اشتراك لفظ، ادب نجات از توهّم برتري و... حاصل نمي‌شد. امّا با گفتن اينكه «آن حضرت(صلّي الله عليه وآله وسلّم) بزرگ‌تر است و من، پيش از او متولّد شده‌ام»، هم اصل مطلب به سائل منتقل شد و هم زيبايي و هنر در گفتار حاصل شد. ⏪ دوم. علوم ادبي براي تأمين زيبايي و هنر در آثار ملفوظ و مكتوب است تا محاوره، دلپذير شود، فاهمه، لذّت ببرد، عاقله، مبتهج شود و سامعه، بهره گيرد. چنان‌كه نقّاشي، معماري، خطّاطي، بافندگي، سازندگي، دوزندگي و سايرحرفه‌هاي فني، ادبيات ويژه باصره و ساير قواي مرتبط به رشته‌هاي ياد شده است. 🍀🍀🍀
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 233 🔅🔅🔅 📈 مقدمه بر شرح صحيفه سجاديه جناب آقاي حاج شيخ حسن ممدوحي ⏪ پنجم. نظام علّي و معلولي رايج در حكمت و كلام، نردباني براي صعود به نظام توحيد افعالي دارج در عرفان است. هرگز اين دو منظر معرفتي مباين هم نبوده و مخالف يكديگر نيستند، بلكه فقط مختلف اند؛ چه اينكه اختلاف طولي، لازم اين گونه تشكيكهاي معرفت شناختي است. ▫ نگاه به اسباب متوسط و توسّل به آنها براي توصل به هدف برين، مخالف انقطاع به مسبّب اسباب و توسل به خود او براي وصول به خود وي نخواهد بود، زيرا سالك واصل كه در مشهد ربوبي به سر برد تا دستور توسل به علل مياني را نيابد، به صرف اطلاق يا عموم دليل نقلي و به محض نظام علّي و معلولي عقلي بسنده نمي كند، چون هويّت مطلق ازلي همان طور كه سبب ساز است، سبب سوز نيز هست؛ ليكن در هر دو حال، اصل سببيّت محفوظ بوده و او همچنان مُسبّب اسباب بوده و خواهد بود؛ يعني آنگاه كه مثلاً آتش را سبب سوزاندن قرار داد، با آن زماني كه سوزندگي او را سوزانيد و با فرمانِ (يا نار كوني برداً و سلاماً علي إبراهيم) [سوره انبياء، آيه 69.]، احراق آتش را طعمه حريق كرد و حرارت او را به برودت تبديل نمود و خطر سوختن را به خير سلامت تعويض كرد، در هر دو حال اصل نظام علّي و معلولي حاكم بود و در هر دو وضع، خداوند مسبب الاسباب بود و در هر دو صورت، تسبيب او حرف اول را مي زد و چون عليّتِ اسباب متوسط، همانند اصل هستي آنها محدود است؛ با تغيير ملزوم(سبب)، لازم (مُسبّب) نيز دگرگون مي شود و چيزي كه سرمدي نيست، شايسته اتكا نخواهد بود، مگر به دستور مستقيم همان مبدأ وحيد و مصدر احد. ▫ از آنچه قبلاً بازگو شد، به انضمام آنچه هم اكنون مطرح شد، تفاوت تشكيكي دعاي حكيمانه و متكلمانه داعيان و مناديان، با دعاي عارفانه و محرمانه مناجيان معلوم مي گردد. نمونه آن جريان حضرت ابراهيم خليل(عليه‌السلام) است كه برخي از ادعيه آن حضرت مياني و بعضي از نيايش هاي وي نهايي است، لذا تفاوت تشكيكي (نه تبايني) (والّذي هو يُطعمني و يسقين و إذا مرضتُ فهو يشفين... ) [سوره شعراء، آيات 79 ـ 80.]با «حسبي من سؤالي علمه بحالي» [بحار الانوار، ج 68، ص 155.]محفوظ خواهد بود، زيرا احوال آنان يكسان نيست، بلكه به اقتضاي مظهريّت خداوندي كه «دانٍ في علوّه» [مصباح الكفعمي، ص 353.]و «عالٍ في دنوّك» [مصباح المتهجّد، ص 425؛ بحار الانوار، ج 87، ص 196.]، گاهي دعاي عالي دارند و زماني نيايش داني كه چون اين داني رقيقه آن عالي و آن عالي حقيقت اين داني است، تفاوت درجات صدور يا اختلاف مراتب ظهور متحفظ است. ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 233 #آیت_الله_جوادی_آملی #سروش_هدایت #اسلام_شناسی #آموزه_
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 234 🔅🔅🔅 ▫ در اين مطلبِ سامي، بين حيات و ممات و مظهر احيا و اماته و مجلاي مهر و قهر الهي فرق نيست، بنابراين اگر ابراهيم خليل(عليه‌السلام) در هنگام ارتحال، به آساني جان به عزرائيل(عليه‌السلام) نمي داد، نه براي شوق ماندن يا خوف از رفتن بود، بلكه منتظر دستور (ارجعي الي ربّك... ) [سوره فجر، آيه 28.]، به طور مستقيم و بدون واسطه بود، چون سالك واصلي مانند حضرت خليل(عليه‌السلام) كه در مراسمِ (حرّقوه و انصروا ءالهتكم) [سوره انبياء، آيه 68.]، نه تنها از فرشتگان مقرّب نصرت نخواست،بلكه كمك معروضِ آنان را نپذيرفت و حاضر نشد، پيك وحي خدا چونان جبرئيل(عليه‌السلام) حاجب گردد، رضايت نمي دهد كه در عيد لقا و موسم وصال، پيك اماته الهي همچون عزرائيل(عليه‌السلام) رابط شود، لذا چنين پرده رقيقي را هم برنتابيد، چه اينكه آن حجاب ظريف را هم تحمل نكرد: چون خليل الله در نزع اوفتاد جان به عزرائيل آسان مي‌نداد گفت چون من گويم اينك ترك جان پاي عزرائيل آمد در ميان بر سر آتش درآمد جبرئيل گفت از من حاجتي خواه اي خليل من نكردم سوي او آن دم نگاه زانكه بندِ راهم آمد جز اِله چون بپيچيدم سر از جبريل من كي دهم جان را به عزرائيل من زان نيارم كرد جان خوش خوش نثار تا از او آيد به گوشم جان بيار چون به جان دادن رسد فرمان مرا نيم جو ارزد جهاني جان مرا در دور عالم كي دهم من جان به كس تا كه او گويد، سخن اين است و بس [منطق الطير عطار، ص 193 ـ 194 ، ابيات 3464 ـ 3476.] 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
نَفَسُ الْمَهْمُوم.mp3
2.12M
▪️ نفَسُ الْمَهْمُوم 📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 486 تاریخ: 1398/09/20 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 486 تاریخ: 1398/09/20 🔅🔅 🔅 🏴 نفَسُ الْمَهْمُوم ▪️ در جریان کربلا و جریان سیدالشهدا (سلام الله علیه) قسمت مهم این عزاداری ‌ها و اشک ‌ها به هر حال بر اساس عاطفه هم هست، محبت هم هست و کمتر کسی است که بتواند خودداری کند، اما فرمودند به اینکه حیف این اشک است که شما اینها را در حدّ مظلومیت سیدالشهدا و دلتان می ‌سوزد و مانند آن خلاصه کنید، اینها البته امر عادی است. شما اگر بدانید جریان سیدالشهدا و عظمت اشک برای آنها چیست ثواب بیشتری می ‌برید. در ماه مبارک رمضان که آدم «ضیف الله» است مهمان خدا است و عزیزترین ماه سال است، درباره «روزه» که جزء عزیزترین کارها است آن جا در روایات «روزه» آمده است که «أَنْفَاسُكُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ‏»؛[1] نَفَسی که می ‌کشید عبادت است تسبیح است مثل اینکه دارید می‌ گویید «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ»، «أَنْفَاسُكُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ‏» چون مهمان خدا هستید در مهمان‌ خانه ذات اقدس الهی هستید. در جریان سیدالشهدا این را آورد در حدّ ضیافت خدا در حدّ مهمانی خدا فرمود: «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیح»،[2] این چکار به گریه دارد؟! این چکار به عاطفه دارد؟! آدم اگر بگوید «سبحان الله» ذکر است، اگر در ماه مبارک رمضان که روزه دارد نَفَس می ‌کشد مثل اینکه بگوید «سبحان الله»، اگر در عزای پسر پیغمبر آهی بکشد، یک آه! فرمود: «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا» این مثل «سبحان الله» است، حیف است که ما این را کم بگیریم! بله گریه می ‌کنیم اما بدانیم برای چه کسی گریه می‌کنیم برای چه گریه می کنیم، خیلی است این! این مجلس عزا را بُرده در سطح ضیافت خدا! ▪️ اگر نَفَس ما که مهمان خدا هستیم عبادت است و نفس کسی که بر اساس مظلومیت حسین بن علی یک آهی می ‌کشد هم‌سطح او است، حیف است که ما این عزاداری‌ ها را در همین سطح خلاصه کنیم! «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَة»، سخن از مظلومیت و اسارت و مانند آن نیست، خیلی از افراد بودند که مظلومانه شهید شدند مظلومانه اسیر شدند، در صورتی که آدم گریه بکند البته آن یک ثوابی دارد؛ اما یک آهی بکشد برای مظلومیت پسر پیغمبر این مثل نَفَس روزه ‌دار باشد؟! ▪️ این حدیث را مرحوم مفید (رضوان الله تعالی علیه) در همان مجلس چهلم خود نقل کرد که در صفحه ‌338 این چاپ می ‌گوید: «أَخْبَرَنِی أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی قَالَ حَدَّثَنَا سُلَیمَانُ بْنُ سَلَمَةَ الْكِنْدِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ غَزْوَانَ وَ عِیسَی بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ وَ كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللَّه»، خیلی از مقامات اهل بیت است که برخی‌ ها ظرفیت آن را ندارند، گوشه ‌ای از زیارت «جامعه» را شنیدند می ‌گویند این برای شیعیان غالی است، اینها که نمی ‌دانند عالَم چه خبر است؟ انسان کامل کیست؟ مظهریت یعنی چه؟ این همه ملائکه برای آدم (سلام الله علیه) سجده کردند و یقیناً وجود مبارک پیغمبر ما بالاتر از آدم است، کدام ملک بود که سجده نکرد! انسان وقتی زیارت «جامعه» و مانند آن را‌ می ‌خواند گاهی ممکن است ـ معاذ الله ـ یک مقداری تأمل کند و لرزه داشته باشد، نه خیر! بعد کسی بگوید اینها برای شیعیان غالی است و مانند آن! فرمود شما این حرف ‌های ما را برای همه نقل نکنید حالا چه داعی دارید، آن اوج مقام اهل بیت را بخواهید نقل کنید وقتی بعضی ظرفیت ندارند چرا نقل می ‌کنید؟! این تسبیح است «كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یجِبُ أَنْ یكْتَبَ هَذَا الْحَدِیثُ بِالذَّهَب» خود حضرت فرمود لازم است این را با طلا بنویسید که چه؟ «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ» خیلی حرف است! از بس این مقام نورانی است! ▪️ بنابراین ما چند گونه می ‌توانیم عزاداری کنیم هر مرحله آن؛ آن بکاء، آن إبکاء، آن تباکی‌، همه‌ آن ثواب دارد، از آن مرحله شروع می ‌شود تا مرحله ‌ای که انسان هم ‌سطح نَفَس روزه ‌دار نَفَس می ‌کشد، خیلی است! [1]. الأمالی(للصدوق)، النص، ص93؛ وسائل الشیعة، ج‏10، ص313. [2]. الأمالی(للمفید)، النص، ص338. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عقل سرخ (۳) _ شهادت، هزینه ظلم ستیزی به استناد آن الهی فرمود: مگر نمی بینید که عمل نمی شود و از گریزان نیستند؟! و مگر نشنیده اید که (علیه و علی آله آلاف التحیه و الثناء) فرمود: (اگر ملتی نکند و جلوی را نگیرد، با خود آن ظالم یکجا به جهنم می رود.) این کار دارد؛ هزینه این کار این است که شما مشتاق لفای دوست باشید. این کار بدون هزینه نخواهد بود. اولین هزینه اوست و در شدن، لقای محبوب نهادینه شده است. (فَالیَرغَبِ المُومنُ فِی لِقاءِ اللهِ حَقّاً). در ، درباره لقاء خدا ، درباره شهادت شما مشتاقانه حرکت کنید. 🔷️ ر.ک بحار الانوار / جلد ۴۴ / صفحه ۳۸۲ و تحف العقول / صفحه ۲۴۵ ✅ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم _ آمل ؛ حسینیه هدایت _ ۱۳۸۲/۱۲/۰۳ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۱۱۵ ـ ۱۱۲ 📌 خيزی يکی از کارهايی که الی بايد انجام دهد و است. بايد در آن موقع بخواند و در الهی کند و در تمام ‏ ها بر همه بگيرد، با سرعت به طرف برود، از هم دستگيری کند و بداند که به جزای اعمال نيکش خواهد رسيد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (24) 🔅🔅🔅 📜 برخى از احكامى كه در اين سوره (بقره)آمده بدين قرار است: برپاداشتن نماز (در آيه 110، 117 و...)، تحريم سحر، (102)، تحريم زناشويى مسلمان با مشرك (221)، اسلوب صحيح داد و ستد با اموال يتيمان (220)، لزوم استفاده از رزق حلال و طيب (168 تا 172)، حرمت خوردن مردار، خون و گوشت خوك (173)، قصاص (178 و 179)، وصيت (180 تا 182)، روزه دارى و برخى ديگر از احكام ماه رمضان (183 تا 187)، جهاد و دفاع (190 تا 194 و 216 تا 218)، تحريم جنگ و خونريزى در ماههاى حرام و در حرم و جواز آن به عنوان تقاص در صورت تهاجم بى حساب دشمن و رعايت نكردن حرمت مكان و زمان ويژه (191 تا 194 و 217)، حج و عمره (196 تا 203) حرمت شراب و قمار (219)، ازدواج (221)، عادت ماهيانه بانوان (222)، ايمان (سوگندها) و ايلاء(224 تا 227)، مسائل خانواده از جمله طلاق و عده و...(223 تا 242) و تحريم رشاءو ارتشاء(188)، آشنايى به احكام هلال ماه براى روزه، حج و ساير اوقات دينى و اجتماعى (189)، حرمت كتمان شهادت و نيز تفاوت زن و مرد در عدد شاهد، و مسائل دين رهن و تنظيم اسناد مالى (282 و 283). 📝 تذكر1- در آيات 282 و 283 حدود 20 حكم از اصول احكام دين، رهن و تظيم اسناد مالى آمده است. ⏪ 2- تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه و تشريع قبله جديد، بر اثر اهميت آن (به دليل جوسازى يهوديان در آغاز و جدلهاى بعدى آنان) در آيات متعددى مطرح شده است ؛ ابتدا در آيات 124 به بعد با طرح داستان حضرت ابراهيم (عليه السلام) كه مورد پذيرش و تكريم اقوام گوناگون عرب، براى تغيير قبله زمينه سازى و سپس حكم تغيير تغيير قبله در آيات 143 و 150 تشريع مى شود و آنگاه در آيه 177 به پاسخ مجادلات يهوديان در اين باره مى پردازد. ▫ ز: ساير آيات اين سوره با تبيين اصول و معارف اعتقادى است يا معرفى جايگاه انسان كامل در نظام هستى يا دعوت به پذيرش اصول دين يا موعظه و اندرز اخلاقى كه مورد نياز هر جامعه اى است. برخى آيات نيز مشتمل بر مباحث جانبى مربوط به موضوعات محورى سوره است ؛ مانند لزوم رعايت عهد و وفاى به آن (در آيه 40)، و تحرز از وعظ بدون اتعاظ (در آيه 44) و اجتناب از ترجيح مرجوح بر راجح و رعايت تقدم فاضل بر مفضول و پرهيز از انتخاب ناپسند در برابر پسنديده و مانند آن به عنوان (اتستبدلون الذى هو ادنى بالذى هو خير...) (در آيه 61) و تحذر از هر گونه سفاهت فكرى در ترجيح مكتب باطل بر مذهب حق به عنوان (و من يرغب عن مله ابراهيم الا من سفه نفسه) (در آيه 130) و لزوم تطهير كعبه از لوث بت و روث شرك و دم مردار جاهلى براى طائفان و عاكفان و راكعان و ساجدان (در آيه 125) و جريان هاروت و ماروت و سحرآموزى شياطين و پيروى بدانديشان از آن و توقف تاثير سحر بر اذن تكوين خدا گرچه با نهى تشريعى خداوند همراه است، (در آيه 102) و جريان تحريف كتاب آسمانى كه در آيه 79 آمده است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
پویش موضوعی سوره بروج.docx
32K
📌 نگاشت 36: پویش موضوعی سوره بروج ✅فایل متنی پویش موضوعی سوره بروج حاوی بیش از200 نکته برای محققان قرآن پژوه،مربیان و کانون های قرآنی و کسانی که در کوتاه ترین فرصت می خواهند پیام های قرآنی را دریافت نمایند. 🔰ثواب انتشار و استفاده این فایل را به پیشگاه امام حسین علیه السلام هدیه کنیم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
نماد دو اصل.mp3
597.1K
🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa 🏴 نماد دو اصل ▪️ جریان حسین بن علی (سَلامُ الله عَلَیه) یعنی جریان امامت اهل بیت که عِدل قرآن کریم هستند در همین دو اصل خلاصه می‌ شود، یعنی عقل و عدل. وجود مبارک حسین بن علی (سَلامُ الله عَلَیه) رسماً اعلام کرد که رهبری جوامع را افراد عاقلِ عادل باید به عهده بگیرند. ▪️ پیام رسمی‌ وجود مبارک حسین بن علی (سَلامُ الله عَلَیه) این بود که باید هر چیزی را در جای خود نهاد و جای اشیا را خدا معین کرده است. اینکه فرمود سوگند یاد می ‌کنم که رهبر جامعه جز امام عادل نخواهد بود یعنی همین! چون انسان کامل، معارف قرآن را خوب فرا گرفته و عمل می ‌کند و حسین بن علی (سَلامُ الله عَلَیهم) نمونه بارز این انسان کامل است و در قرآن کریم این دو اصل آمده است، کربلای حسین بن علی، یعنی نماد رسمی این دو اصل: یکی اینکه در بخش اندیشه جز به علم و استدلال و برهان نیاندیشیم، در بخش انگیزه جز به عدل و حق ننگریم. 📚 پیام به کنفرانس امام حسین علیه السلام در حسینیه سیاتل آمریکا تاریخ: 1397/01/26 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
k-04 Eshgh khoonin.mp3
2.45M
🏴 ▫️سلسله بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع «تحلیل قیام سید و سالار شهیدان علیه السلام در پرتو عشق و محبت الهی» 📼 جلسه چهارم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
eshghe khoonin_ moharame 88_ 04 p2.pdf
124K
🏴 ▫️سلسله بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع «تحلیل قیام سید و سالار شهیدان علیه السلام در پرتو عشق و محبت الهی» 📼 جلسه چهارم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت4:نکات و پیام های کلی آیات 1تا 5 سوره انشقاق إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ «1» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «2» وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ «3» وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ «4» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «5» آنگاه كه آسمان شكافته شود. و پروردگارش را فرمان برد كه چنين سزاوار است. و آنگاه كه زمين هموار شود. و آنچه در آن است بيرون اندازد و خالى گردد. و به فرمان پروردگارش گوش سپرد كه چنين سزد. ▫ «انشقاق» به معناى شكافته شدن است. حضرت على عليه السلام فرمودند: «تنشق السماء من المجرة» « تفسير درّالمنثور.» يعنى آسمان از طريق كهكشان از هم گسيخته شود. ▫ «أَذِنَتْ» از «اذن» به معناى حرف شنوى و «حُقَّتْ» يعنى شايسته وسزاوار و حقّش اين بود. ▫ در قيامت آنچه در دل زمين است، از مردگان و گنج‌ها و ... به بيرون پرتاب مى‌شود.چنانكه در سوره زلزال مى‌فرمايد: إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها ... ✅ 1- در آستانه قيامت، آسمان‌هاى استوار و محكم‌ «سَبْعاً شِداداً» « نبأ، 12.» شكافته مى‌شوند. «إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ» ✅ 2- هستى گوش به فرمان و تسليم خداوند است. «أَذِنَتْ لِرَبِّها» (اين جمله درباره آسمان و زمين هر دو آمده است.) ✅ 3- طبيعت نوعى شعور دارد كه فرمان‌پذير خداوند است. «أَذِنَتْ لِرَبِّها» ✅ 4- تسليم خدا شدن، تنها تسليم شدنى است كه شايسته و سزاوار است. «حُقَّتْ» ✅ 5- در آستانه قيامت، زمين چنان دگرگون مى‌شود كه تمام ناهموارى‌هاى آن از ميان رفته و سطحى گسترده و هموار مى‌شود. «إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ» 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت4:نکات و پیام های کلی آیات 6 تا 15سوره انشقاق يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‌ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ «6» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7» فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً «8» وَ يَنْقَلِبُ إِلى‌ أَهْلِهِ مَسْرُوراً «9» وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ «10» فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً «11» وَ يَصْلى‌ سَعِيراً «12» إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً «13» إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ «14» بَلى‌ إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً «15» هان اى انسان! تو به سوى پروردگارت تلاش بسيارى دارى و سرانجام به لقاى او خواهى رسيد. پس هر كس كارنامه‌اش به دست راستش داده شود، به زودى و به آسانى به حساب او رسيدگى خواهد شد، و شادمان به سوى خانواده‌اش (يا همفكرانش) باز مى‌گردد. و هر كس نامه‌اش از پشت سر (و به دست چپ) او داده شود، پس زود فرياد فغان بر خواهد آورد، و داخل دوزخ خواهد شد. همانا او (در دنيا) در ميان خانواده‌اش شادمان بود. او گمان مى‌كرد كه هرگز بازنمى گردد. چرا (باز خواهد گشت) و پروردگارش به او بيناست. ▫ كلمه «كدح» هم به معناى تلاش و كوشش آمده و هم به معناى آسيب وارد كردن، يعنى انسان به سوى پروردگارش پيش مى‌رود ولى رفتنى همراه با رنج و تعب كه گويا به خود آسيب و خدشه وارد مى‌كند. ▫ در حديث مى‌خوانيم: هر كس سه خصلت را دارا باشد، خداوند حساب او را آسان قرارمى‌دهد و با رحمت خود، او را به بهشت وارد مى‌سازد: به آن كس كه محرومش كرده، عطا كند؛ با آنكه قطع رابطه كرده، صله رحم مى‌كند و از آن كه به او ظلم كرده، درمى‌گذرد.«تعطى من حرمك تصل من قطعك و تعفو عمن ظلمك» « تفسير نورالثقلين.» ▫ در آيه نهم و سيزدهم، سخن از شادى و سرور در نزد خانواده است، يكى منفى كه مورد انتقاد است و يكى مثبت كه پاداش نيكوكاران است. آرى، ثمره سرور مستانه و غافلانه در دنيا، دوزخ است و ثمره ايمان و تقوى در دنيا، سرور در ميان بستگان در قيامت است. ▫ از حضرت على عليه السلام درباره آيه‌ى‌ «يَنْقَلِبُ إِلى‌ أَهْلِهِ مَسْرُوراً» سؤال شد. فرمودند: كسانى كه در دنيا اهل و عيال انسان بهشتى بودند، اگر مؤمن باشند در آخرت نيز اهل او خواهند بود. ✅ 1- انسان در حركت به سوى خداست. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‌ رَبِّكَ» (چنانكه در جاى ديگر مى‌فرمايد: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» « بقره، 156.») ✅ 2- انسان در مسير حركت به سوى خدا، با مشكلات بى‌شمارى روبروست. «إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‌ رَبِّكَ» ✅ 3- خداوند در تاريخ و جامعه قوانينى ثابت قرار داده است كه همه از آن تبعيّت مى‌كنند؛ نه مى‌توانند توقف كنند، نه به عقب بازگردند و يا به سويى ديگر روند. «كادِحٌ إِلى‌ رَبِّكَ كَدْحاً» ✅ 4- پايان حركت انسان، رسيدن به خداوند است. «فَمُلاقِيهِ» ✅ 5- اعمال انسان در دنيا ثبت شده و در قيامت، به صورتى مكتوب و مستند به او ارائه مى‌شود. «أُوتِيَ كِتابَهُ» ✅ 6- در قيامت، حساب مردم گوناگون است و خوبان حسابى آسان دارند. «حِساباً يَسِيراً» (و تبه‌كاران حسابى سخت. «حِساباً شَدِيداً» « طلاق، 8.») ✅ 7- به شادى‌هاى دنيوى مغرور نشويد كه مى‌گذرد، به شادى‌هاى پايدار قيامت، فكر كنيد. (اگر امروز به خاطر فرمان الهى از بعضى لذّت‌هاى خانوادگى صرف نظر كرديم و براى جهاد يا تحصيل علم يا خدمت از خانواده دور شديم، در آينده جبران خواهد شد.) «يَنْقَلِبُ إِلى‌ أَهْلِهِ مَسْرُوراً» ✅ 8- در روزى كه برخى از يكديگر فرار مى‌كنند: يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ‌ ... « عبس، 34- 36.» آن كه حسابش آسان و 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حمد و سپاس بی‌کران خداوندی راست که با فیض اعظم و لطف و حکمت ربانی خود، انسانی معنی‌دار در جهانی معنی‌دار بیافرید و او را در مسير إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، «ما از آنِ خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم» به تکاپو درآورد، و برای به ثمر رساندن شخصیت آدمی در این حرکت بزرگ، او را از دو نوع راهنما برخوردار فرمود: ۱- راهنمایان درونی که فطرت و عقل و قلب نامیده می‌شوند. ۲- راهنمایان برونی که پیشوایان الهی هستند. درود و سلام بی‌پایان به ارواح پاک همۀ انبیا و مرسلین و ائمۀ طیبین و طاهرین و پیروان راستین آنان باد که با همۀ نیروها و استعدادهای خود، برای هدایت و ارشاد انسان‌ها قيام نمودند، و عده‌ای فراوان از آنان حتی از جان خود در این جهاد بزرگ گذشتند، تا جان‌های آدمیان را از آلودگی‌های ماده و مادیات نجات دهند و به هدف اعلای «حیات معقول» رهنمون شوند. در ردیف اول جهادگران انسان‌ساز، حسین‌بن علی(ع) را می‌بینیم که با نظر به مجموع قضایا و حوادثی که پیرامون شهادت او صورت گرفته است، در مرتفع‌ترین قلۀ فداکاری در راه حق و حقیقت با قامتی راست و با جدی‌ترین قیافه ایستاده و با رساترین صدا، همۀ افراد بشر را مخاطب قرار داده و فریاد می‌زند: «ای انسان‌ها! برای زندگی معنایی والاتر وجود دارد که قرار گرفتن در شعاع جاذبیت کمال است. و برای مرگ نیز حقیقتی عالی‌تر وجود دارد که ورود در حوزۀ جاذبیت کمال می‌باشد.» زندگی به این معنی، همان «حیات طیبه» یا حیات معقول است که آزادی و عزت و شرف و علم و عدل و صدق و صفا و کمال‌جویی، از مختصات آن است. و مرگ به آن معنی، شکوفایی همان «حیات طیبه» است که شخصیت آدمی به وسیلۀ آن در حوزۀ جاذبیت کمال، به ثمر جاودانی خود می‌رسد. این است زندگی حقیقی که از «إِنَّا لِلَّهِ» شروع و به «إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» واصل می‌گردد. جعفری، محمدتقی. امام حسین(ع)، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت. ص ۱۵ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عقل سرخ (۴) _ وفای به عهد، درسی از مکتب الهی یاد داد؛ (فَمَاستَقامُوا لَکُم فَاستَقیمُوا لَهُم). فرمود: با ، بستید، امضاء کردید؛ پای امضایتان بایستید. این بیان نورانی (سلام الله علیه) بود، فرمود: (آن شمشیری که با آن پدرم را کردند، اگر کسی تعهد بسپرد، به من بدهد؛ من نمی کنم)! ما پرورده و شاگردان اینها هستیم!! این یک عظمتی است برای ایران، این یک جلال و شکوهی است برای ایران! اهل نیستیم، اهل نیستیم، اهل و هستیم. حالا در بین ماها ممکن است چهار تا اشتباه باشد، ولی اصل نظام بر عظمت و کیان الهی است که قدر این را باید دانست. 🔷️ ر.ک سوره توبه / آیه ۷ و الامالی للصدوق / صفحه ۲۴۶ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ ۱۳۹۴/۱۱/۲۴ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۱۲۱ ـ ۱۱۶ 📌 و نادان‏ها و بعضی ‏هايی که مثل کفّارند گمان می‏ کنند که و آنها را از همه چيز بی‏ نياز می‏ کند. با تجربه ثابت شده که اين فکر بسيار غلط است. زيرا تنها و تنها خدا است که را در و بی‏ نياز می‏ کند و آنها را در آتش و مخلّد می ‏فرمايد. اينها در راه رسيدن به اهداف غلطشان مخارجی را به عهده می‏ گيرند ولی به جای آن که استفاده کنند تعالی به خاطر ظلمی که به خود کرده‏ اند و کافر شده ‏اند اموال آنها را از بين می‏ برد و سودی نصيب آنها نمی‏ شود و بدانيد که خدا به آنها نمی‏ کند، بلکه آنها خودشان هستند که به خود کرده ‏اند. الی نبايد با اين دسته از دوست صميمی شود؛ آنها چون باطنشان به صفات آلوده است، در کارهايشان خلل و ايجاد می‏ کنند، آنها در دل شما را دارند و گاهی هم ظاهر می ‏شود، شما چون پاکيد آنها را با صفای دل دوست داريد و به آنها می‏ کنيد ولی آنها در باطن شما را ندارند، اگر به شما نعمت خوبی برسد ناراحت می‏ شوند و اگر ناراحت شويد آنها خوشحال می‏ شوند. بر آنها باد. بگذاريد با آن عداوت و ‏شان بميرند. زيرا اگر شما کنيد و داشته باشيد ضرری از آنها به شما نمی‏ رسد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom