eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در محفل عاشقان بخوان مهدی را تبریک بگو از دل و جان مهدی را در سجده پس از ولادتش دخت نبی میگفت که یارب برسان مهدی را ..... امشب که نبی خنده به لبها دارد دامان خدیجه عطر زهرا دارد می بوید و می بوسدش و از همه بیش بوسیدن دست او تماشا دارد ..... جبریل به عرش نقش کوثر زده است طوبی گل تسبیح به پیکر زده است از خانه ی کوچک محمد امشب خورشید زمین و آسمان سر زده است ...... امشب که خدیجه روی خندان دارد از عالم قدس چهار مهمان دارد زهراست به دامنش و یا در دل شب خورشید درون خانه پنهان دارد ..... امشب همه آیات جلی سجده کنند بر درگه لطف ازلی سجده کنند از بعد ولادتش به شکرانه ی دوست زهرا و محمد و علی سجده کنند @raziolhossein
ای که به جسم نبی، قلب تویی جان تویی ای که به جان علی، جلوۀ جانان تویی روضۀ احمد تویی جنّت و ریحان تویی سیرتِ ختم رسل، سورۀ انسان تویی در دو جهان صاحبِ سفرۀ احسان تویی بطن نبوت تویی، باطن قرآن تویی کیست ز نور دعا، ساخته مصباح کیست؟ در دل ظلمات جان، فالق الاصباح کیست؟ جز تو که ریحانه‌ای، روح که و راح کیست؟ حضرت موسی چه نام خواند بر الواح، کیست؟ در دل مشکات کیست، آنسوی مصباح کیست؟ دوازده چشمۀ دُرِّ درخشان تویی تو باطن نمازی، حقیقت حج تویی آن که امامت از او آمده منتج تویی آنکه به قلب نبی آمده مدرج تویی صحیفۀ عرش را نام مدرّج تویی چراغ روشن تویی، سراج منهج تویی به لوح محفوظ حق، صاحبِ عنوان تویی زهرۀ زهرا تویی نور الهی تویی مرکزِ منظومۀ لایتناهی تویی به بحرِ وحی خدا فرشته ماهی تویی به جانبِ کبریا همیشه راهی تویی آن که خدا عصمتش داد گواهی تویی سالکۀ واصلِ متصل الان تویی فخر تبار قریش، الفتِ ایلاف توست دست شه اولیاست که بوریاباف توست ستاره سجّاد تو، فرشته طواف توست رهایی بندگان، رهین الطاف توست هر چه بخوانم تو را، کمتر از اوصاف توست هر چه بگویم تو را، خوبتر از آن، تویی آن که بر او مصطفی گشته ثناگو تویی شاخۀ مریم تویی، خوشۀ شب‌بو تویی سرّ ضمیر علی، «تو» تویی و «او» تویی حقِ هوالحق تویی، هوی هوالهو تویی مــادر آزادۀ ضامن آهو تــویی جلوۀ طوس الرضا، نور خراسان تویی در صدف آسمان نام تو «راحیل» بود همدم روح و ملک محرم جبریل بود بطن تو یا فاطمه، باطنِ تنزیل بود حجّت تورات‌ بود آیت انجیل بود جلوه‌گهِ قهر تو «طیراً ابابیل» بود قبلۀ توحید تو، کعبۀ ایمان تویی جان عزیز علی، جنّت الاعلی تویی شاخۀ طوبی ز عرش رفته به بالا تویی یار علی هیچکس، نباشد الّا تویی چشمۀ غیرت تویی، اصل تولا تویی مادر شش‌ماهۀ شهید مولا تویی صاحب شش‌گوشۀ شاه شهیدان تویی تویی تو امِّ موسی که خُلق کاظم از توست نبوه الباقیه که وحی دائم از توست قائمه العرشی و قیامِ قائم از توست در دو جهان پایۀ کاخ مکارم از توست بیت معالی از تو، قصر معالم از توست عالمۀ عالمِ عالمِ یزدان تویی خصم محمد ز تو، ابتر و منکوب شد نزد حبیب خدا که چون تو محبوب شد؟ به مرهم دست تو، زخم نبی خوب شد جنین شش‌ماهه‌ات مسیح مصلوب شد غباری از چادرت شفای یعقوب شد معجز پیراهنِ یوسف کنعان تویی هجر من الخلق تو، سیرالی الله: تو به جانب کبریا، راست‌ترین راه: تو منطقه البروجِ دوازده ماه: تو حجت، خونخواهِ تو، حجتِ خوانخواه: تو غنچۀ نشکفته را برده به همراه: تو پیش از مقتلِ شهید عطشان، تویی پایۀ مسجد بلند، به لرزۀ شیونت منکر حق کور شد، به خطبۀ روشنت دست زده مصطفی، به گوشۀ دامنت دوستِ او دوستت، دشمن او دشمنت حسرت یوسف شده، معجزِ پیراهنت یک شبه هفتاد تن، کرده مسلمان تویی فرشته سیب بهشت، به تو تعارف کند نزد تو روح الامین، قصد تشرّف کند پشت در خانه‌ات، نبی توقّف کند حیف که این خانه را شعله تصرّف کند چشم علی را پر از اشک تأسّف کند که ماهِ غمگین‌ترین شامِ غریبان تویی تمامیِ اولیا گوش به دستورِ تو کلیمه الحق تویی، مدینه شد طورِ تو به لوح عرش خدا، کتاب مسطورِ تو دلیل یوسف شده، جلوۀ مستورِ تو به پشت هم هفت قفل، باز شد از نور تو به عین حجب و حیا، مطلق برهان تویی کلید رحمت تویی، منجی امت تویی عین کرامت تویی، اصل مودت تویی گنج نهان خدا در دل ظلمت تویی اسوۀ مهدی تویی، حجّتِ حجّت تویی قرب قریب خدا، صاحب قربت تویی اذنِ اذانِ بلال، امامِ سلمان تویی @raziolhossein
اکمال برای صلوات آوردی دو بال برای صلوات آوردی وقتی که نبودی ، صلوات ابتر بود تو " آل " برای صلوات آوردی ..... دریاست نبی و گوهرش فاطمه است مولاست علی و همسرش فاطمه است با آنکه حسین است پناه دو جهان او خود به پناه مادرش فاطمه است مرحوم  ..... عمریست رهین منت زهرائیم مشهور شده به عزت زهرائیم مُردیم اگر به قبر ما بنویسید ماپیر غلام حضرت زهرائیم @raziolhossein
ای گوهر کلام محمد ثنای تو تا حشر افتخار ولایت ولای تو هم کوثر خدایی و هم دخت مصطفی هم آمده است امّ ابیها ثنای تو پیغمبری که جان همه انبیا فداش فرمود با تو جان محمد فدای تو با آنکه نیست روی خداوند دیدنی پیداست در جمال تو، وجه خدای تو پیغمبران، ملائکه، حوریّه، جنّ و انس دارند احتیاج به ذکر دعای تو تا صبح حشر حسرت بیماری اش بود آید اگر مسیح به دارالشفای تو هرگز نگه به وادی سینا نمی کند گر بنگرد کلیم به دارالولای تو امواج نور سر زده از خانه ی گلین بوی بهشت می دمد از خاک پای تو بیت الحرام خواجه ی اسراست حجره ات آرد ملک طواف، به دور سرای تو گلبوسه های پشت هم ختم انبیا پیداست روی آبله دست های تو در حیرتم که روی تو را دید در بهشت آدم نداد جان ز چه بر رو نمای تو؟ سوگند می خورم به خدا تا خدا خداست بیگانه با خدا نشود، آشنای تو حوّا امید داشت شود فضه درت آدم شد از بهشت برون در هوای تو تصویر توست، خنده گلخانه ی بهشت بوی خداست، در نفس دلربای تو پیغمبر و خدا و رسول و ائمه اند با حُسن اتفاق، مدیحت سرای تو آن روزها که صحبتی از ماسوا نبود کوثر نداشت، ذات الهی سوای تو پیش از ظهور عالم خلقت، هماره بود آغوشِ غیبِ ذاتِ خداوند، جای تو والله بهترینِ کسانند در زمین ابنا و شوی و امّ و بنات و نیای تو مُلک وجود در حرمت گشته ناپدید کی گفته گم شده حرم با صفای تو؟ محدود نیست بحر عنایات رحمتت وصل است بر عطای الهی، عطای تو آگاه نیست کس به جز از ذات ذوالجلال از بدو ابتدای تو و انتهای تو گر جنّ و انس، حاتم طایی شوند باز باید زنند بوسه به خاک گدای تو حقّا که شد گشوده ز بازوش ریسمان مشکل گشا به پنجه ی مشکل گشای تو تاریخ شاهد است که آید هنوز هم از مسجد مدینه صدای رسای تو گویی فقط رسول خدا حرف می زند وقت خطابه با دو لب جانفزای تو با آنکه از صدای تو هفت آسمان گریست انگار هیچ کسی نشنیده صدای تو حتی یکی نگفت به زهرا س ستم شده حتی نکرد گریه کسی از برای تو هرگز نگشت چون تو کسی در وطن غریب بالله نبود این همه غربت، سزای تو اجر رسالت پدرت خوب شد ادا گردید تازیانه ی امّت، جزای تو ای یاس نیلی نبوی! کاش خورده بود آن تازیانه ها به تن ما به جای تو تا روز حشر کاسه ی خون جگر شود چشمی که تر نگشت ز اشک عزای تو باید به "میثمت" دُر مضمون عطا کنی تا گوهر قصیده بریزد به پای تو @raziolhossein
الگوی همیشه باورت آمده است سرچشمۀ نور اطهرت آمده است گر عیدی خویش را ز تو می طلبیم ای صاحب عصر مادرت آمده است @raziolhossein
وسعت ام القرى آنشب بسيط نور بود شوق در سعى صفا، كعبه محيط شور بود از طلوع مهر ايمان چشم شيطان كور بود چشم بد از خانه بى‏ بى خديجه دور بود همنفس با شب پيمبر تا سحر احيا گرفت كوثر تسبيح را از دست اعطينا گرفت   راز هستى تا در آغوش پيمبر پا نهاد نقش صد گلبوسه بر باغ لبش طاها نهاد داغ حسرت بر دل عاص بن وائل‏ها نهاد حضرت حق نام اين مولود را زهرا نهاد قدسيان در وجد و حال اين نام را نجوا كنند اين معما را بگو تا اهل دل معنا كنند   كيست زهرا كوثر فياض رب العالمين كيست زهرا عصمت الله در روى زمين كيست زهرا رشته‏ هاى چادرش حبل المتين كيست زهرا خلوت آراى اميرالمؤمنين آفرينش جلوه‏ اى از يك نگاه فاطمه است روز محشر خلق عالم در پناه فاطمه است   كيست زهرا هل اتى و قدر را شأن نزول كيست زهرا طاهره انسية الحورا بتول كيست زهرا خيره بر اوج مقام او عقول كيست زهرا آنكه شد ام ابيهاى رسول مصطفى مأمور تكريم مقام فاطمه پيش پا برخاست بر عرض سلام فاطمه   كيست زهرا آنكه شمع عشق را پروانه بود كيست زهرا آنكه او را از بلا پروا نبود كيست زهرا آنكه بر باغ نبى ريحانه بود كيست زهرا آنكه جان وحى را جانانه بود جبرئيل افتاده بر خاك درش بهر سلام شعر خلقت راست حسن مطلع و حسن ختام   ياس پيغمبر كه عطرش در فضا پيچيده است مصطفى از شوق جنت سينه‏ اش بوئيده است دست او را مثل قرآن  بارها بوسيده است ليلة القدر است و قدرش بر همه پوشيده است قدر او را مصطفى و مرتضى دانند و بس نور او شد انبيا را در بلا فرياد رس   فاطمه آمد امير المومنين را يار شد حجم فريادش به فرق تيرگى آوار شد نور او تكثير شد يعنى نبى تكرار شد در دفاع از عشق مجروح در و ديوار شد پشت در فرياد يا حيدر شعار فاطمه است شيعه تا روز قيامت وامدار فاطمه است @raziolhossein
هزاران سال نوری قبلِ خلقت خلق شد زهرا  هزاران سال قبل از مریم و آسیه و حوّا  نفهمیدیم انسان است یا انسیة الحورا  علی شد "باءِ" بسم اللهُ و زهرا "نونِ" اعطینا  خدا روز ازل دار و ندارش را به زهرا داد جهان را خلق کرد و اختیارش را به زهرا داد به تعداد ملائک سینه چاک و سینه زن دارد چه غم دارد که فرزند دلیری چون حسن دارد علی دار و ندار اوست تا جان در بدن دارد کنارش قطره هم انگیزه ی دریا شدن دارد ندارم غیرِ عشق فاطمه سرمایه‌ای دیگر ندارم بر سرم جز سایه ی او سایه ای دیگر امامت می کند بر سیزده نور خدا زهرا  شده در اربعین ذکر نجف تا کربلا زهرا  علی می بست بر پیشانی اش سربند یا زهرا  چه می شد داشت صحن ومرقدو گنبدطلا زهرا  فقط با یاد زهرا قلب ها آرام می گیرند  ملائک از نماز فاطمه الهام می گیرند برایم مادری کرده ست حتی بهتر از مادر هزاران بوسه از دستان او چیده ست پیغمبر  نمی دانم بگویم فاطمه یا هستی حیدر  علی یا فاطمه گفت و پس از آن فتح شد خیبر  فقط حیدر فقط حیدر فقط او لایق زهراست  علی جای خودش دارد خدا هم عاشق زهراست @raziolhossein
المنت لله که من هستم گدای فاطمه شد خانه ی امّید من ، دولت سرای فاطمه شرمنده ام از این همه ، لطف و عطای فاطمه اسباب زحمت بوده ام عمری برای فاطمه هستیم عمری پشت این ، باب نجات فاطمه المنت لله که ، هستیم مات فاطمه شکر خدا نان مرا ام ابیها می دهد او آبرو و عزتم در هر دو دنیا می دهد در دین ما با فاطمه هر چیز معنا می دهد من عاشق جنت شدم ، چون بوی زهرا می دهد از قبل میلادم شدم سایه نشین چادرش از من خریده آبرو ، حبل المتين چادرش مثل خدایت برتر از درک همه دنیا تویی آن که حکومت می کند بر عالم بالا تویی آنکه ز نورش دیدنی شد جنت الاعلا تویی حورا ترین انسان تویی ،انسان ترین حورا تویی ای خاکیان را فاطمه ، منصوره افلاکیان تو کیستی که مدح تو اصلا نچرخد در زبان آنکه ز خلق آدم و حوا خبر دارد تویی آن دختری که دست در خلق پدر دارد تویی آن کس که جا روی سر ِ خیر البشر دارد تویی آن آسمان که یازده ، قرص قمر دارد تویی آنکه حسینش عشق را داده است بال و پر تویی رحمت به شیر پاک تو ، شیر جمل پرور تویی آن زن که دارد قبه ای در آسمان هفتمین آن زن که دارد خادمی مانند جبریل امین آن زن که در عالم بُوَد صدیقه کبری ترین باید که باشد شوهرش ، تنها امیرالمومنین مولود کعبه خلق شد تا شوهر زهرا شود هیهات اگر این شیر زن ، سهم فراری ها شود تو هم ستاره گشته ای ، هم مهر و ماه مرتضی تا روز محشر یک تنه ، هستی سپاه مرتضی تکیه گه عالم علی ، تو تکیه‌گاه مرتضی بعد از خدا مثل نبی ، هستی پناه مرتضی در وصف حیدر بس بُوَد ، اینکه هوادارش تویی ماه شب تارش تویی ، گرمی بازارش تویی ای همدم ِ بی همدمی ، ای چاره درد ِ مگو دیدم من از تو معجزه، منزل به منزل کو به کو من با تو تنها می رسم بر قله های آرزو ای ذکر تسبیحات تو ، بر هر نمازم آبرو سبحانَ سبحان مرا ، حب تو معنا می کند این قطره را الطاف تو ، راهی دریا می کند ای شیر بانوی علی ، ای قهرمان جاودان عمر کم تو آبرو ، برد از سقیفه در جهان از جان گذشتی فاطمه، تا که نیاید دین به جان تو با مزار بی نشان ، دادی به ما حق را نشان تشییع سوت و کور تو ، فریاد زد حق با علیست ای مردم عالم فقط ، آقای این دنیا علیست @raziolhossein
ای آفتاب ذره نشین سرای تو هفت اسمان بنا شده از خاک پای تو وقتی خیال هم نرسد بر ثنای تو باید خدا خودش بنویسد برای تو روی تو در جمال خداوند دیدنی است وصف تو از زبان خدا هم شنیدنی است وقتی که چشمهای تو وا شد به این جهان نوری دمیده شد به بلندای آسمان ابتر شدند نسل تمامی دشمنان از این چنین پدر شود آیینه ای چنان لالایی تو را به ملکها سپرد ه اند گهواره تو را به فلک ها سپرده اند خیر کثیر از نظرت آفریده شد جبریل زیر بال پرت آفریده شد عشق از نسیم هر سحرت آفریده شد چرخ و فلک به دور سرت آفریده شد آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند باید به نام نامی تو اقتدا کنند از انعکاس نور تو عالم درست شد تصویری از حقیقت اعظم درست شد از جلوه ات بهشت معظم درست شد از خاک پای تو گل ادم درست شد ورنه محال بود که ادم شویم ما بر واژه های نام تو محرم شویم ما خورشید و ماه دانه تسبیح دست تو می چرخد این فلک همه از ناز شست تو هستی گرفت هستی خلقت زهست تو حق بوده است بر نظر حق پرست تو گرچه جهان به دور سر تو مدوّر است دردیده تو نقطه پرگار حیدر است حیدر اگر نبود پیمبر نداشتیم حیدر نبود ساقی کوثر نداشتیم حیدر نبود اول و آخر نداشتیم حیدر نبود عرصه محشر نداشتیم با این جلال و منزلت و عزت وجود زهرا اگر نبود دگر حیدری نبود توحجت تمام تمام ائمه ای هر صبح و ظهر شام سلام ائمه ای قدقامت الصلات قیام ائمه ای نور حقیقتی امام ائمه ای یک آسمان فرشته کنیز کنیزهات صدها عزیز مصر غلام عزیزهات مادر جلال پشت حجابت سرآمد است از کورهم گرفتن رویت زبانزد است شیوایی نگاه تو از بس که بی حد است چشم توچشم نیست کتاب محمد است تو کوثری که از همه این جهان سری تو روح احمدی و نفسهای حیدری داده خدات ازشب قدرش به عقل کد هرگز ادای قدر تو در این جهان نشد یعنی که احترام تو بانو به جای خود باید برای بردن نامت بلند شد بادست گرم تو دل خورشید گرم شد باذکر نام تو دل هرسنگ نرم شد از ان زمان که دیده گشودم بری شدم مشغول عشق بازی در نوکری شدم حرف دو روزه نیست اگر حیدری شدم وقتی گلم سرشته شده مادری شدم دارم من از دعای تو این مهر نوکری داری به گردنم به خدا حق مادری @raziolhossein
ای همه عصمت و تقوا زقــــــــدم تا به سرت سرمه ی چشم ملائک همه از خــاک درت زن به شــایستگی ات دیــــده ی تاریخ ندید ای که وصف تو به قرآن شده از دادگــرت اولین شخص جهــانِ بشــــــــــــریت، احمد بارهـــا گفت: به قـــــربان تـو جـــان پــــــدرت غیر زینب که به دامــــــان تو تحصیلش بود دیده ی چــــرخ ندیده است نظیــــر دگــــرت چه خلوصی،چه خضوعی،چه خشوعی‌ست تو را که خـــــدا فخــــــــر نماید به نماز سحــرت؟ مجلسی را کــه تــو وارد شـــــوی از امر خدا انبیــــا برســـــر پا پیش تو حتی پــــــــــدرت دختــــــــــران درهمه جادست پدر می‌بوسند توکه هستی که زندبوسه به دستت پدرت؟ تو که هستی که به فرمان خداوند مجید قد به تعظیم برافراشته خیرالبشرت بیشتر شیفته‌ی روی منیرت می‌شد هرچه می‌دید نبی بیشتر از پیشترت بخداوند دو عالم، به دو عالم نبوَد چون تو و امّ و اَب و شوهر و دخت و پسرت رخت بندد به دیارِ عَدَم از شرم، عذاب گر به محشر فتد ای مظهر رحمت گذرت در مقامی که تو فرمان دهی و نهی کنی دو غلامند به تعظیم قضا و قدرت با تحیر بسوی ختم رسل برگردید تا علی یافت ز سرّ دو جهان باخبرت صفحه صفحه چو بقرآن نظرم می‌افتد آیه آیه است بتوصیف کتاب دگرت زیر این چرخ کهنسال، تو در شام زفاف جامۀ نو پی انفاق در آری ز برت شعله‌ها لاله شود در نظر دوزخیان فتد ای چشم خدا تا سوی دوزخ نظرت به کتاب و به رسول و به علی داد بقا عمر کوتاه تو و زندگی مختصرت تو که مرآت خدایی به چه جرم و گنهی نیلگون گشته ز سیلی رخ همچون قمرت تو که سر تا به قــــــدم احمد مرسـل بودی از چه خم گشت درایام جوانی کمـــــرت؟ بسته شد دست علی، تا تو ز پــــا افتـــــادی آه از بی کسیِ همســـر خونین جگــــرت به نگاه علّی و ناله‌ی زینب سوگند پسرت دید در آن کوچه چه آمد بسرت خانه‌ات نِی، که همه هستی عالم می‌سوخت گر نمی‌ریخت بر آن شعله، سرشک بصرت همه اوصاف تو نادیـده گــرفتم اما فخرت این بس که بود همچوحسینی پسـرت... @raziolhossein
نورِ تو تا رسید به بامِ دیارِ عرش خورشید را نِشاند به روی مدار عرش در "فاطمه" جمال خدا دیده می شود آئینه ی نبی شده آئینه‌دار عرش ذکرِ تو شغلِ دائمیِ جبرئیل هاست تسبیح نامِ "فاطمه جان" است،کار عرش نه حضرت رسول..،نه حیدر..،برای تو "لولاک" را نوشته خداوندگارِ عرش با ربَّنای تو دو ستون آفریده تا از این طریق حفظ شود ساختار عرش جانم به میوه ای که بُود بابِ میل تو آن میوه ای که نام گرفته :"اَنارِ عرش" گفتند:انبیای خدا هم پیاده اند... آن دَم که روز حشر تویی تک سوار عرش ما را به سقفِ "قصرِ بهشتی" نیاز نیست کافی است چادر تو شود سایه‌سار عرش بعد از هجومِ کوچه خدا حُکم کرده است دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش در گوشه ی بهشت،تنورِ تو روشن است مشغول طبخ نان شده ای ،"خانه‌دارِ" عرش شُکر خدا به دستِ تو ظرف غذای ماست شُکر خدا که نان تو در سفره های ماست خندیدی و خدا همه را شادکام کرد غم را برای اهل غمِ تو حرام کرد با تو گشود بابِ توسل به خویش را در حقِّ خلق،لطف خودش را تمام کرد قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود نور تو این معامله را بی دوام کرد زنده به گور کرد وجودِ تو ``جهل`` را دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد فهمیده ایم حدِّ مقام اَت قیامتی است... وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد با ``بَضعَهُ النَّبیِ`` خودش ختم مرسلین در بابِ جایگاهِ تو ختم کلام کرد هم مادر رسولی و هم دختر رسول... باید که سجده را به کدامین مقام کرد؟! روح الامین به لفظِ ``علیکِ`` تو دلخوش است هرگاه رو به خانه ی امن ات سلام کرد وللهِ یک شبه همه ی آن یهود را این چادر تو بود،مسلمان‌مرام کرد از قصه ات حکایتِ ایمان درست شد با گردوخاک چادرت انسان درست شد روح تو خلق شد،قَلَمی "هَلْ أَتَا" نوشت دستت بلند شد،مَلَکی رَبَّنا نوشت "پرده نشین آل نبی"..،لوحِ کردِگار قُربِ تو را برابر قُربِ خدا نوشت تنها سه آیه سهم تو از قِصّه ی خداست امّا چِقَدر شرح بر این ماجرا نوشت معراج ،ابتدای رسیدن به فیضِ توست این را رَسول ، سَردرِ غارِ حرا نوشت عیسی اگر که کور شفا داده..،با یَقین بالای نسخه ذکر شریفِ تو را نوشت ذُرّیه ی تو را که خدا "پادشاه" خواند ذرّیه ی مرا همه از دَم "گدا" نوشت حالِ تو را مدیحِ "علی" خوب می کند... باید به خاطر دلت از "مرتضی" نوشت ذکر تو شیعیان تو را پایبند کرد ما را علی علیِ تو از جا بلند کرد دروازه ی بهشت غلامِ دَرِ علی است افلاک تشنه ی نمِ چشمِ ترِ علی است رازِ نهان خلقت این خاک "مرتضی" است سِرِّ تمام کُون و مکان در برِ علی است دستی بلندتر ز یدالله دیده ای؟! بالاتر از تمامی سرها سرِ علی است در صدر شاهکارِ رشادت هنوز هم فَتحُ الفتوحِ معرکه ی خیبرِ علی است امّا پناه حیدر کرّار "فاطمه" است بانوی آب و آینه ها،سنگر علی است با بودنش به جوشنِ جنگی نیاز نیست جوشن کبیرِ او زره پیکر علی است عمری برای عُمر کمش گریه می کنیم... هِجده بهار، نُه نَفَسَش ،همسر علی است این یاس را چگونه عدو زیر پا فِشُرد! این لاله ی کبود ، گُلِ پرپر علی است در گُر گرفت..،میخ کج از شرم سرخ شد... پِی بُرده بود بال و پر دلبرِ علی است او باغ لاله کاشت..،بگو وای مادرم او بار شیشه داشت..،بگو وای مادرم @raziolhossein
ای گرامی دخت سالار امم لوح محفوظ خدای ذوالنّعم از تو جسته سکّۀ عصمت رواج عصمتت بگرفته از عفّت خراج . با وجود چون تو زن در احترام دیگر از مردان نباید برد نام . کوه مس را می کند کان طلا خاکپای فضّه ات چون کیمیا . آبروی مریم از خاک درت ساره چون هاجر به خدمت در برت . گر تویی زن ای سر افراز یمن کاش مردان جهان بودند زن . کرده حق نام گرامت فاطمه ملک هستی را وجودت قائمه . ذات تو اسباب ایجاد وجود خاطرات آئینۀ غیب و شهود . سرّ مکنون خدای اکبری جفت حیدر دختر پیغمبری . قلب تو ای قلزم مجد و شرف شد برای یازده کوکب صدف . قامتت ای سرو بستان صفا پای تا سر نخل توحید خدا . آنچه قدرت داشت ذات کردگار جمله را برده است در ذاتت به کار . بیش از اینم نی به وصفت دسترس گر بُوَد در خانه کس یک حرف بس . روز محشر «صامتت» را یار باش جرم او را در جزا ستّار باش @raziolhossein
تو بالاتر از درکِ اِندیشه‌هایی تو پیش از همه با خُدا آشنایی تو آغازی از جنس بی انتهایی که‌نورِ تو در لحظه‌ی خودنمای نشان‌داده بر خلق اهل کجایی! ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) تو ممدوحه‌ی سوره‌ی هل‌اَتایی تو محبوبه‌ی خاتم الانبیایی تو حوریّه‌ی سَیّد الاوصیایی تو جانان شاه نجف مرتضایی تو هم اُمّ و هم بنتِ خیرُالوَرایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) تو را در حقیقت خُدا می‌شناسد تورا حضرت مُصطفی می‌شناسد به وَجهِ اَتَم مُرتضی می‌شناسد که‌صدّیق ؛ صدّیقه را می‌شناسد تو در چشم حیدر؛ نُمودِ خُدایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) تو مشکات نورِ خداوندگاری تو بالای عرش خدا خانه داری شنیدم که تو خواهر ذوالفقاری تو اوج شکوهی تو اوج وقاری تو در ارض فرمانروای سمایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) کسی که بُوَد وحیِ مُنزَل کلامش کسی که خدا می‌فرستد سلامش همان که علی می‌کند حترامش و در قاب قوسین باشد مُقامش برای تو خوانده‌ست خودرا فدایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) علی‌خَلق‌شد تا برای‌تو باشد که آیینه‌دار خُدای تو باشد که آقای دار الولای تو باشد رضای‌علی‌در رضای تو باشد تواز‌ هرکسی او بگوید رضایی‌ ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) کسی نیست هم‌رُتبه‌ی والدینَت کرامت گدای حسن نور عینت شجاعت دخیل وجودِ حسینت حیا خاکبوسِ تو و زینبینَت تو تاج سر جمع اهلُ الکِسایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) وجود تو از بس اثردار باشد ز نسل تو احمد پسردار باشد علی از مقامت خبردار باشد به‌لُطف تو طُوبی ثمردار باشد تو سر منشاء سِدرةُ المُنتهایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) فدای تو و خاندان کریمت شده شامل خَلق لُطفِ عَمیمت مُعطّر بُود هشت خُلد از شَمیمت بهشت‌است‌درسایه‌سارِ حریمت از این ‌خانه بهتر ندیدیم جایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) بُوَد سوره‌ی فجر مُهر گواهی خدا بر تو می‌بَخشد آنچه بخواهی اگر تو شفاعت کنی؛ هر گُناهی --شود عفو در دادگاه الهی همینکه کنی قصدِ قدرت‌نمایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) کریمه؛رشیده؛شهیده؛شریفه حمیده؛علیمه؛صفیّه؛عفیفه به‌عشق‌تو‌دشمن‌شدم‌با‌سقیفه بسوزد در آتش تن آن خلیفه که‌ حقّ تورا خورده با حیایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) به آیات پُر نُورِ سَبعُ المَثانی یقین دارم ای بانوی آسمانی به‌این‌گُفته‌که‌؛هرنمازی‌بخوانی در آن گرمِ لعن فلان و فلانی برای تَبرّی تو معیار مایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) @raziolhossein
شرح خیرالعمل ولایت توست زندگی وام دار خلقت توست ای معمای آفرینش که... قبل هر نور نور رحمت توست ای قدیمی ترین بهار خدا هر چه دارد زمین به برکت توست بیشتر از هزار اقیانوس شرح یک قطره از سخاوت توست جمله ها کوچک اند وقتی که صحبت از عزت و کرامت توست به نمازت نماز زینت یافت بسکه محض خدا عبادت توست چه نیازی به سیم و زر داری عشق حیدر شکوه ثروت توست چه مقامی برای جبرائیل بهتر از اینکه پای صحبت توست از کمالت شرف کمال گرفت شرفی که غبار عفت توست بی نظیر خدا چه اعجازی در قنوت پر از لطافت توست گوشه چشمت چه می کند بی بی فضه یک گوشه از صناعت توست تو مگر روز حشر دیده شوی چون قیامت فقط قیامت توست افتخار بزرگ اهل البیت به تو و آیه های عصمت توست ما به نامت همیشه حساسیم این هم از لطف بی نهایت توست بهترین احتجاج بر حق ما صحبت از نحوه ی شهادت توست قبر پنهانی تو چون خورشید سند محکم برائت توست @raziolhossein
روزی که از تجسم امکان خبر نبود روزی نبود و گردش شمس و قمر نبود حتی مجال لحظه برای گذر نبود جز نور احمد از دم خالق اثر نبود در ظلمتی که صبر ملک را ربوده بود شد نور پاک فاطمه روشنگر وجود زهرا رسید و نور جهان را فرا گرفت در آسمان تجلی توحید پا گرفت ظلمت کنار رفت و جهان روشنا گرفت این نور محض را به بغل مصطفی گرفت احمد که بوده نور رخش روح کائنات کامل نبود بی گل او گلشن حیات عالم در انتظار هبوط فرشته بود حوریه ای که نور، گِلش را سرشته بود خاکی که از شعاع الهی برشته بود دست قضا به نامه ی این گُل نوشته بود این آفتاب جلوه ای از نور سرمد است این نسترن ملیکه ی باغ محمد است کوثر، یکی از آن همه الطاف داوری است او مریم است و لایق شأن پیمبری است چون آفتاب، سُنت او ذره پروری است قرآن ناطق است که از هر بدی، بری است قدیسه هست و بانوی ملک قداست است قدرش فراتر از شب قدرِ فِراست است دختر که بود ام ابیها لقب گرفت همسر که شد حبیبه ی یکتا لقب گرفت مادر که گشت سرور زن ها لقب گرفت در زندگی یگانه ی دنیا لقب گرفت با آنکه درک شوکت او کار خاتم است فرصت برای شرح مقامات او کم است دنیا مجال نیست که او بی نهایت است هر نکته از کرامت او صد حکایت است این شاعرانگی سندش در روایت است روز ظهور فاطمه، صبح قیامت است آن روز قدر فاطمه فهمیده می شود با حکم او بساط جزا چیده می شود روزی که چشم ها همه حیران رحمت اند یک مشت دل‌سپرده به دنبال فرصت اند حتی پیمبران که بزرگان امت اند چشم انتظار شافع روز قیامت اند زهراست آنکه کار شفاعت به دست اوست آری که اختیار قیامت به دست اوست ای سیب دلربا که نصیب علی شدی محبوب مصطفی و حبیب علی شدی با گوشه ی نگاه طبیب علی شدی در شورش زمانه، شکیب علی شدی نامت کنار نام خداوند خورده است جان علی به جان تو پیوند خورده است در مردمی که جهل به آن ها سوار شد دختر به گور کردنشان افتخار شد تو آمدی و عزت زن آشکار شد این روح غرق عاطفه، صاحب وقار شد در مکتبی که نام تو در صدر نام هاست یک زن، تجلی صفت رحمت خداست خورشید سر گذاشته بر پای شوکتت جبریل پر کشیده به بام ارادتت سجاده چهره سوده به درگاه طاعتت ایاک نعبد است گواه عبادتت مادر ندیده ایم به این اوج بندگی در بندگی نمونه و در کار زندگی تیغ علی که شهره به هر کارزار شد خم شد به پای بوسی تو، ذوالفقار شد برخواست موج و در قدمت آبشار شد پاییز سمت خانه ات آمد بهار شد در هر چمن طراوت گل ها به بوی توست حتی صفای جنت الاعلی به بوی توست تو آن ملیکه ای که سراپا وقار بود حوریه ای که چادر او وصله دار بود همسایه با دعای شبت برقرار بود آل عبا به محور تو استوار بود قرآن ناطقی تو و قرآن داورت بوده است همچون آینه ای در برابرت ای رشک ساکنین جنان بیت ساده ات دست قضا و پای قدر در اراده ات زرین رکاب چرخ غلام پیاده ات صبر وحیا دو ویژگی فوق العاده ات صبر تو در مسیر خدا بی نظیر بود سعی تو داد خواه امیر غدیر بود روزی که خطبه خواندی و قرآن زبان گرفت جان دادی و به سعی تو اسلام جان گرفت آهی کشیدی و نفس آسمان گرفت آهت رسید و دامن طاغوتیان گرفت این ننگ بر حکومت شان ماند تا ابد باید که شرح داغ تو را خواند تا ابد می سوختی هرآینه، پروانه شاهد است دستاس گریه کرد به تو، شانه شاهد است بر غربت تو گریه ی مردانه شاهد است از چاه آب آوری و خانه شاهد است وقتی به سمت چاه می افتاد راه تو بالا می آمد آب، به شوق نگاه تو روزی که کارنامه ی اسلام دود شد سکان دین اسیر هوای یهود شد بی حرمتی، جوابِ سلام و درود شد دستت به دستگیری امت کبود شد راه علی گرفتی و گشتی فدای او بودی در اوج غربت او آشنای او @raziolhossein
در خط پیمبرم... خدایا شکرت دلداده‌ی حیدرم... خدایا شکرت دیگر چه سعادتی از این بالاتر... زهرا شده مادرم... خدایا شکرت @raziolhossein
زمستان دوره اش سر شد ، بهار بی خزان آمد تمام علت خلق ِ کران تا بی کران آمد چه غوغایی شده بر پا ، که دنیا آمد امشب که  سراسیمه جنان بهر زیارت بر جنان آمد ؟! همان که چون شب قدر است قدرش تا ابد پنهان همان که چون خدا دارد نشان در بی نشان آمد نماید نوش جان قرآن ، سه جرعه آیه ی کوثر بگو بر ابتران نسل ِ رسول انس و جان آمد بزن بر طبل شادی شیعه ی اثنی عشر امشب دلیل محکم حق بودن ِ آیینمان آمد مبارک باشد عید سهله ای ها ، جمکرانی ها که امشب الگوی آقای ما صاحب زمان آمد خدا پر کرده از عطر گل یاسش دو دنیا را دهد جور دگر امشب جواب مادری ها را به عشق تو خدا بخشید بر فردوس، کوثر را نمی بیند دو عالم تا قیامت از تو بهتر را تو دنیا آمدی گویی ، فقط کفوت علی باشد نباید با کسی جز تو ، برابر کرد حیدر را برای شرح قدری از ، کتاب قدر تو مادر یقین دارم خدایت آفریده روز محشر را نگاهت نه ، خودت نه ، رشته ای از چادرت کافی است کند تا که مسلمان در شبی ، یک ایل ، کافر را مقام چادر تو نه ،مقام چادر فضه به مِن مِن بی شک اندازد زبان اهل منبر را کسی که خورده شیر پاک ، غیر از روز میلادت نداند روز مادر مطمئنا روز دیگر را سلام ای بهترین چاره ، سلام ای بهترین یاور چه بیچاره است آن کس که ، نمی گوید به تو مادر خوشا بر آنکه یار او ، شود زهرای مرضیه قرار او ، بهار او شود زهرای مرضیه کسی که چون خدیجه ، خرج دین دار و ندارش شد همه دار و ندار او شود زهرای مرضیه و تنها حکمت تنهایی مولای ما این است که تنها بی قرار او ، شود زهرای مرضیه یقین دارم که بر عهده ، بگیرد کل عالم را کسی که عهده دار او ، شود زهرای مرضیه امید ِ زندگی بخشد جهان را جمعه تا جمعه جهانی که مدار او ، شود زهرای مرضیه جهان یک جمعه می بیند امید آخر ما را خدا رسوا نماید قاتلین مادر ما را علی گویان ِ عالم را ، شفاعت می کند زهرا علی گویان ، قیامت را ، قیامت می کند زهرا هزار و چهار صد سال است با این قبر پنهانش ز آن دو دارد اظهار برائت می کند زهرا الا ای شیعه بعد از هر ، نماز خویش لعنت کن همان ها را همان ها را که لعنت می کند زهرا اگر عیسی سخن گفته است در گهواره ای مردم تکلم روزها قبل از ولادت می کند زهرا خدا هر وقت می نازد به خود گویند عرشی ها یقینا در زمین دارد عبادت می کند زهرا همانند خدایش بی همانند است این بانو نگو فخر زنان ، فخر خداوند است این بانو منم مدیون ِ چشمان ِ حسین و مجتبی مادر مسلمانم مسلمان ِ حسین و مجبی مادر صفایم کربلا گشت و ، مدینه مروه ام باشد منم یک عمر حیران ِ حسین و مجتبی مادر اگرچه دامن آلوده ، اگر چه روسیاه اما بُوَد دستم به دامان حسین و مجتبی مادر گهی یاد حرم گریم ، گهی یاد کفن گریم پریشانم پریشان حسین و مجتبی مادر دوشنبه در مدینه یا ، شب جمعه دم مقتل صدایم کن مرا جان حسین و مجتبی مادر به جان حضرت حیدر ، مرا هم در صف محشر بخوانم دیده گریان ِ حسین و مجتبی مادر زبان از شرح غم های دو آقازاده ات شد لال بمیرم از کدامین غم ، غم آن کوچه یا گودال ؟ @raziolhossein
جبریل به عرش نقش کوثر زده است طوبی گـل تسبیح به پـیکـر زده است از خــانـۀ کـوچـک مـحــمــد امـشـب  خورشید زمین وآسمان سر زده است .... شـب مــیـلاد زهـــرای بـتــول اسـت  ز یُـمـن او دعـا امـشـب قـبـول اسـت شب فـیـض و شب قـرآن، شـب نـور شب اعـطای کـوثـر بر رسـول است ...... بـزمـی بـه حـریـم کـبــریـا بـرپـا شـد کـوثـر ز خـدا به مصطفـی اعطا شـد یک قطره زآب کوثر افتاده به خـاک صـد شـاخـه گُـل مـحـمـدی پـیـدا شـد ...... بـر مـقـدم دخــتــر پـيـمـبـر صـلـوات بر چشمۀ پاك حوض كـوثـر صلوات بر مـحـضـر حـضرت مـحـمد تبريك بـر مـادر شيـعـيـان حــيـدر صـلـوات ...... ای روی تو جـلوه گـاه سـرمد زهـرا وی سـیـنـۀ تـو بـهـشت احـمـد زهـرا عـیـد تو بُـوَد، بـبـخـش عـیـدی ما را زان دست که بـوسیـده محـمـد زهـرا ...... در بـاغ نـبــوت از نـهــال تــوحــیــد هـنـگـام سـحـر گـلـی شکـوفـا گـردید چون غنچۀ گل، خدیجه خندید چو دید زهـرا چو گُـل مـحـمـدی می خـنـدیـد ..... خـدا کـنـد اثـری حـق به آه ما بخـشد بصیـرتـی به دل عُذر خواه ما بخشد به احترام مـحـمـد چه میشود که خدا شـب ولادت زهـرا گـنـاه مـا بـخـشـد ...... نــور دگــری به بـیــت احــمـــد آمــد مـحـبــوب رســول حـیّ سـرمــد آمـد تا عـطـر وجـودش همه عـالـم گـیـرد زهــرا، گــل گــلــزار مــحــمــد آمـد ...... بـر عـالـمـیـان رحـمـت بـی حــد آمـد زیــبــا گــهـــر رســول امــجــد آمــد تـبـریـک بـه شـیـعــیـان اهـل عــالــم چـون فــاطــمــه دخـتـر مـحــمـد آمـد ...... عـالـم ز فـروغ احـمـدی لبـریـز است از جـلـوۀ حـیِّ سـرمـدی لبـریـز است مـیـلاد بـتـول است و فــضـای مـکـه از عـطـر گـل مـحـمـدی لبـریـز است @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
پیچیده نیست مساله، بر ما مُسَلّم است دنیا  بدون  روضه  شبیه  جهنم  است هنگام نا امیدی و در موقع بلا دلگرمی همه به همین رقص پرچم است در بین سفره های کریمانه ات حسین روزیِ  سالِ  عالم  و آدم فراهم است بر دردهای نوکرت این روزها فقط اذن زیارت است که ارباب، مرهم است یا أیها الغریب!  برای  عزای  تو دریایِ اشک هم بشود چشم مان کم است در واژه های خنجر و گودال و بوریا آری تمامِ روضه ات آقا مجسم است . . «وَالشِّمرُ جالِسٌ» ، نَفَسَت را بُریده است این ضربه های آخرش از بس که محکم است @raziolhossein
اگر ستاره و خورشید و ماه تابنده‌ است تمام علتش این‌ است بر درت بنده‌‌ است به دیده ی متکبر که آب رو ندهند هرآنکه خاک در توست آبرومند است مرا به گریه بیانداز و خود حکومت کن که پادشاهیِ دریا، به تو برازنده‌ است به روز حشر که عالم به گریه مشغولند جزای گریه کنان غم شما خنده است از آن زمان که به لبهای خشک تو نرسید فرات از پدر و مادر تو شرمنده ست گریستند به ذبح گلوت حیوانات که جزء گریه کنانت وحوش درنده است بنی اسد چه کند؟! از کجا شروع کند؟! تن تو اين طرف و آن طرف پراكنده ست @raziolhossein
واجب تر از نماز شبم روضة الحسین جالب تر از بهشت برین جنة الحسین باشد قرار و وعده ی عشاق کربلا شبهای جمعه نیمه ی شب قبة الحسین @raziolhossein
از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین منم غلام کسی که بود گدای حسین دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم یکی برای حسن وآن یکی برای حسین یقین که آتش دوزخ حرام گردیده به جسم آنکه بود یار آشنای حسین برای بخشش کوه گناه یک راه است دو قطره اشك بريزيم در عزای حسین كبوتر دل عشاق هر شب جمعه نشسته است روی گنبد طلای حسین بيا و عرش خدا را طواف كن حاجي طواف كعبه ببين دور كربلای حسين خدا کند که شبی زائر حرم باشيم كه جان دهیم به روضه همه به پای حسین به گوش جانت اگر بشنوی هنوز آید ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین @raziolhossein
دوای درد عالم یا حسین است شفای روح آدم یا حسین است به لوح آفرینش با خط نور نوشته اسم اعظم یا حسین است اگر باشد تمام عمر یک‌دم همان یک‌دم مرا، دم یا حسین است اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست دم عیسی بن مریم یا حسین است پس از ذکر خداوند تعالی ز هر ذکری مقدّم یا حسین است نجات اهل محشر، روز محشر خموشی جهنم یا حسین است به یاد آن لب عطشان هماره صدای آب زمزم یا حسین است نوار قلب کل سینه‌زن‌ها نفس‌های محرّم یا حسین است درون سینه آهم یا ابالفضل به صورت نقش اشکم یا حسین است نسیم نینوا، پیک شهادت صدای کربلا هم یا حسین است کتاب "نخل میثم" را بخوانید تمام نخل میثم یا حسین است @raziolhossein
خوب میدانم که در تاریکی قبرم حسین دستمال گریه ام آخر به دردم میخورد بیخیال نسخه های بی دوای این و آن بوسه برشش گوشه ات بهتر به دردم میخورد دخترت وقتی بخواهد خاک چادر پاره اش بیشتر از کیسه های زر به دردم میخورد دختر زهرا خودش زهراست ثابت میکنم دستهای کوچکش محشر به دردم میخورد گفت بابا از تمام یادگاری های تو چادر و سجاده ی مادر به دردم میخورد قصد دارم که پذیرایی جانان بکنم جان خود خرج پذیرایی مهمان بکنم @raziolhossein