eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ تلاشی برای رسمیت بخشیدن به اعتراضات مردمی در چارچوب های سیاسی نظام [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مرد روزهای سخت و پدیده ای فراتر از سینمای کاسب کار و زمان زده ایرانی است. او در مقاطع مختلف تلاش کرده از پشت دوربین مردم به چالش های سیاسی و اجتماعی نظام بپردازد. او با فراز و فرود جامعه خویش، افتان و خیزان به پیش رفته است؛ روزگاری در جبهه گرم خوزستان، روزگاری دیگر بر فراز آسمان، روزگاری دیگر در حاشیه های راین، زمانی در باب مسئله جمعیت، زمانی همصدا با حنجره گرفته شیمیایی ها و بغض فروخورده حاج کاظم ها، وقتی دیگر به دنبال نقد صریح دستگاه امنیت و در تکاپوی ایجاد امنیت برای ارغوان های ایرانی، زمانی در چالش بادیگارد و محافظ، روزگاری در دمشق و همقدم با مدافعان حرم، و اکنون پرداختن به مسئله ! او همان ابراهیم حاتمی کیاست که می شناسیم؛ صریح و ساده و البته به غایت سیاسی! پرتکاپو و پردرد و به شدت وفادار. کارگردانی که همنشینی اش با اصلاح طلبان عاشق آمریکا کم نیست، اما عاشق آمریکا نیست بلکه عاشق امام و شهداست. کسی که گاه بر چارچوب ها می شورد اما تمایلی به خروج از چارچوب ها ندارد، کسی که در گسل واقعیت ها و آرمان ها خانه ساخته است؛ این است حکایتی مردمی ناآرام و پرهیاهو و هنرمند و البته ! خروج حاتمی کیا، در آینده تبعات اجتماعی و سیاسی زیادی در پی خواهد داشت و اگر دقیق و درست تفسیر نشود، یک عده وطن فروش و گرگ های در لباس میش و دستان پنهان دشمن در آستین دوست، بدشان نمی آید آن را نسخه ای ایرانی و مذهب مالی شده از تفسیر کنند و به عنوان پشتوانه رسانه ای گفتمان ناجنبش های اجتماعی جا بزنند! این مهم، ضرورت تفسیرهای درست و دقیق از فیلم را صد چندان می کند و این یادداشت کوتاه و البته نارسا، تلاشی است در این جهت. آنچه در پی می آید نکاتی است که شاید در رمزگشایی از خروج حاتمی کیا مؤثر افتد اما حتمن کافی نیست و هزارها حرف نگفته و بعضا ناگفتنی باقی مانده است! 1- حاتمی کیا قهرمان بازی دادن نمادهاست برای پیشگیری از بازی با نمادها. عدل آباد سرزمین شهداست، اعتراض برای خاک شروع می شود، مقصد مرکز قدرت اجرائی است که بدون اجازه در زمین رحمت فرود آمده، محصول دسترنج روستا به دست بی کفایتی یک مأمور دولتی از بین رفته، جوانان گروگان گرفته شده اند برای بستن دهان بزرگترها، تراکتور همزمان نماد زحمت و خشونت است، رجال دولتی همزمان از و و استفاده می کنند. حرکت اعتراضی را از مزار شهیدان آغاز می کنند به نشانه پیوند با اصالتها و ارزشها و که پی رنگ پررنگ داستان است. 2- صداقت و پرهیز از سالوس بازی، شاخصه بارز معترضین است اما کسانی در دل همین حرکت هستند که تخم می کارند یا برای کسب موقعیت، به دنبال معامله مطالبات با مقامات اجرایی هستند. 3- در 1400 گفتمان خروج، اهمیت فوق العاده می یابد؛ مردم اکنون بیش از هر زمان دیگری تشنه هستند، آنان بازگشت به آرمان های نسل اول انقلاب اسلامی را می خواهند و همان نسل اول دوباره برای نجات آرمان ها از زیر چرخ بروکراسی ، باید برخیزد و حتمن برخواهد خواست. 4- جریان اعتدال اکنون با این حجم از ناکارآمدی، ورشکستگی سیاسی اش را به عمق جان درک کرده و می داند که دوران و تمام شده و مردم آنان را پس زده اند و دنبال عدالت اند اما بدش نمی آید ریل سیاست را از اعتدال به عدالتخواهی عرفی شیفت کند و به جای پاسخگویی از ناکامی های غیرقابل انکار در عرصه اقتصادی و سیاسی، ژست مطالبه گری یا آزادی خواهی برای شنیدن صدای معترضان به خود بگیرد. تلاش برای مصادره گفتمان عدالتخواهی یا انحراف آن، تماماً در همین جهت سامان یافته است. حزب دولتی ، همان است که از یک سو تلاش دارد عدالتخواهی را به انحراف بکشاندف از دیگر سو مدام ایه یأس می خواند، از سوی دیگر نقش ایفا می کند، از طرفی ژست عقل کل به خود می گیرد و در نهایت تلاش دارد همه چیز را با حل و فصل کند و در واقع آرمان عدالتخواهی را به و تمام! 5- خروج شورش نیست، هشدار است؛ پس دنبال آشوب و تخریب نیست، می خواهد زبان سخن گفتن با قدرت اجرایی باز باشد. می خواهد راهی باز کند که یک کشاورز عادی، بدون لکنت دادش را به بالاترین مقام اجرائی کشور برساند. همین. لذا آرمان حاتمی کیا فعال سازی ظرفیت های قانونی کشور برای مبارزه با مظالم احتمالی دستگاه اجرائی است و بس. 6- ترکیب خاص معترضین نشانه گستره اقلیمی و زبانی و قومی معترضین است اما در این میان تمرکز ویژه ای بر آذری زبانان و بختیاری ها صورت گرفته است. تعداد نیز نمادین است؛ 12 نفر به خط می زنند و نهایتا تنها یک نفر به مقصد می رسد. @rozaneebefarda ادامه👇
؛ تلاشی برای رسمیت بخشیدن به اعتراضات مردمی در چارچوب های سیاسی نظام [صفحه 2 از 2] 7- حضور در سفر اعتراضی، الهامی از قیام عاشوراست که در تمام صحنه های انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نیز امتداد و انعکاس یافته است. حضور مردانه این همسر شهید، نماد زن سیاستمدار و متدین تربیت یافته در عصر انقلاب اسلامی است. خانم ها دباغ و خانم حسینی(قهرمان کتاب داء) نمونه های عینی مهربانو هستند. 8- ورود مشاور رئیس جمهور به ماجرا که تلویحا به عملکرد کنایه می زند، نقطه اوج درگیری دولتمردان عمل گرای سیاست زده با قهرمانانی است که عمیقا سیاسی اند اما سیاست زده هرگز! آقای مشاور همزمان از دو ادبیات متفاوت برای مواجهه با معترضان استفاده می کند؛ نخست ادبیات حقوقی و امنیتی که رنگ و بی تهدید و ارعاب دارد و دوم ادبیات مذهبی و مردمگرایانه که از پوپولیسم نشئت می گیرد. تمسک توأمان به و ، گرچه اغلب معترضان را قانع می کند اما رحمت بخشی، این تیپ را خوب می شناسد لذا تنها به خط می زند و دیگران را از دور می سازد و همه تبعات تصمیمش را به جان می خرد. 9- نقش رسانه های مستقل مردمی در بازتاب صدای معترضان و همزمان اشاره به سوء استفاده رسانه های معاند از تولیدات رسانه ای داخلی و نگاه ابزاری دولتی ها به رسانه ها، به خوبی هرچه تمام تر نمایش داده شده است. 10- معترضان این فیلم، با اصل و نسب هستند؛ در پی خدمت اند، مردمی اند. اگر لازم باشد، برای پرهیز از حاشیه ها، راه فرعی در پیش می گیرند و جان شان را به خطر می اندازند. زمین مردم را شخم می زنند، تراکتور یک کشاورز درمانده را تعمیر می کنند، نامه های مردم را به مرکز قدرت اجرایی می رسانند. این ها نشانه عمق مردم باوری قهرمانانی است که حسن نیت شان را به همه اثبات می کنند. قهرمان فیلم در واقع هستند و بازیگران نمایندگان آنان. صدالبته سیل نامه ها نماد اعتراضات خاموش است و فوج تشویق ها و سلفی ها، نشانه همدلی و همراهی. اگرچه گاهی به جای گل، با گوجه گندیده از آنها استقبال می شود و این مسئله نشان از تشتت در بدنه مردمی نسبت به این سنخ اقدامات است اما آنان صدای مردم اند و همین کافی است برای ادامه دادن. حذف جریان اشرافی حاضر در سیاست و رسانه(احزاب و سلیبریتی ها)، از همراهی با این حرکت، نماد دیگری از مردمی بودن حداکثری آن است. پنجر شدن چرخ مردم معترض در و اشاره به پدیده ماشین کاری به جای گندم کاری و فاصله قیمت تراکتور با ماشین های لوکس، نشانه سرمنشأ اعتراضات، یعنی و است. 11- رحمت بخشی تصمیمش را گرفته است و پای هزینه تصمیم خود ایستاده است. همراهان را نیز مجبور نمی کند، بارها اعلام می کند هرکه نمی خواهد برگردد. این یعنی حضور در این معرکه خطیر با اختیار محض صورت گرفته است. چون منطق دارد و با صبر و پشتکار همراه است، به نتیجه می رسد. 12- کشاندن ماجرا به قم از نقاط عطف مهم فیلم است؛ اشاره تلویحی به نقش حوزه و مرجعیت در حل و فصل اعتراضات مردمی، و همزمان انتقاد به استفاده ابزاری دولت ها از قم پیام های مهمی برای مخاطب دارد. از قرق کردن حرم برای زیارت رئیس جمهور تا نگاه تسامح و تساهلی و سطحی یک پاسبان به مقوله زیارت، از پیشنهاد ملاآقا برای مذاکره با رئیس جمهور از باب اینکه «ملا زبان ملا را بهتر می فهمد!» تا مخالفت ملاآقا که می گوید اگر او برود تاثیرش کمتر است! همه و همه نکات نابی است که در سالهای اخیر نمونه اش را کمتر گفته ایم و شنیده ایم. اما حاتمی کیا با نشان دادن توسل رحمت بخشی به حضرت معصومه(س) پیش از حرکت به تهران، ضمن تقویت پیرنگ مذهبی این اعتراضات، حرف آخرش را می زند و اعلام می کند اگرچه این اعتراض ها از هزارکیلومتر دورتر از تهران بلند شده باشد، اما ابتدا به قم می رسد و لذا مبدأ حرکت برای اصلاح امور، است نه جای دیگر. فهم عمیق از وضع فعلی و تلاش او برای پیش بینی تحولات آینده و کوشش برای ارائه نسخه برای آسیب زدایی از ساختارها و گاه فریاد بر سر چارچوب های حقوقی و رسمی، ویژگی سینمای حاتمی کیاست که مدافعان و منتقدان زیادی داشته و دارد. او نیز مانند هر هنرمند دغدغه مند و متعهد دیگری، عاری از اشتباه و خطا نیست اما حرف هایش همیشه تکانه های فکری فراوانی را در پی دارد و قابل تأمل است. 99/1/25 @rozaneebefarda
تأملاتی در تبعات فرابهداشتی [صفحه 1 از 4] 💥اختصاصی/ یادداشت میهمان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 با گذشت نزدیدک به دو ماه از شیوع کرونا در ایران، حرف و حدیث های زیادی در مورد تبعات گسترده این اپیدمی مطرح شده که بخش زیادی از آن به مسائل فرابهداشتی اختصاص یافته است. توجه به این مباحث مهم، در مدیریت هرچه بهتر این بحران همه گیر، بسیار راهگشا خواهد بود. آنچه می خوانید با همین هدف انتشار یافته است. گرچه هنوز نتایج قطعی در مورد منشا اصلی اپیدمی کوید19 وجود ندارد اما همچنان احتمال دست ساز بودن این ویروس منحوس، گمانه ای جدی در محافل سیاسی و رسانه ای است. احتمال دستکاری بیولوژیکی کرونا هر روز تقویت می‌شود. رفتار عجیب و ناشناخته این ویروس نیز بر این گمانه‌زنی‌ها می‌افزاید. متخصصان مهندسی ژنتیک، با قطعیت از امکان طراحی ویروس‌هایی با توانمندی‌های خاص خبر می‌دهند. از یک طرف به لحاظ علمی، توان بشر در ایجاد چنین چیزی یقینی است؛ از طرف دیگر خباثت دشمن شیطانی نیز برای ما قطعی و یقینی است. به همین گرچه در نسبت دادن قطعی نباید عجله کرد اما علیه ایران به طور خاص و یا علیه دنیا به طور عام، هرگز منتفی نبوده و موافق عقل سلیم نیست. امثال هم بدون تخصص کافی در این امور راهبردی، و با نگاهی توهمی و ناشی از خوشخیالی محض به غرب، بهتر است با تطهیر بدون دلیل غربی ها، بیش از این خود را مضحکه خاص و عام نسازند؛ خصوصا اینکه سخن از تفاوت میان ویروس منتشر شده در ایران با نوع درگیر کننده آن در ووهان نیز مطرح شده است. اگر این مطلب در کنار کارشکنی‌های امریکا بر سر راه اجماع‌سازی جهانی برای مقابله با دستکاری‌های‌ بیولوژیکی و همچنین وجود آزمایشگاه‌های پیشرفته و بیولوژیکی ایالات متحده در سراسر جهان، گذاشته شود، موجب یک بدبینیِ کاملا منطقی می‌گردد. شاید کرونا در واقع یک توطئه نباشد اما فعلا مشخص نیست و عقل فرمان می‌دهد نسبت به دشمنانی که تا به حال هر کاری برای نابودی مردمان ما صورت داده‌اند، احتیاط‌آمیز برخورد کنیم. شاید کرونا ساخته آنها نبوده باشد – که البته اطمینانی در کار نیست و آنها فعلا و شاید برای همیشه متهمان اصلی در این مورد باقی بمانند- اما باز هم اطمینانی در کار نخواهد بود که این مشکل، فرصتی برای اعمال خباثت‌های دیگر آنان نباشد. مشخصا منظور این است که ما ایرانیان و حتی بسیاری از ملت‌های این کره خاکی، کاملا محق هستند که اتفاقات رخ داده را با عینک بدبینی نگاه کنند. اساسا در هر بحرانی شبیه به این، ابتدایی‌ترین بررسی‌ها معطوف به اطمینان یافتن از عمدی یا غیر عمدی بحران و آمادگی برای هر حالتی می‌باشد. بنابراین بایستی برای تمامی احتمالات ممکن و معتنابه برنامه ریزی کرد. ممکن است حتی کرونا صرفا یک پیش‌درآمد باشد؛ کووید۱۹، آنچنان که توصیف شده، ویروسی است با قابلیت شیوع بسیار سریع اما کشندگیِ به نسبت کم، هرچند به علت دایره وسیع‌تر در ابتلا، می‌‌تواند در نهایت بیشتر از هر ویروس دیگری، قربانی بگیرد. حال فرض کنید که ابولا با کشندگی ۹۰ درصد، به کمک مهندسی ژنتیک دارای قدرت شیوعی همانند کرونا شود، آنگاه چه باید کرد؟! واضح است که در مواجهه با مسئله ای تا این حد خطرناک که مستقیما جان میلیون ها ایرانی را در معرض مخاطره قرار داده نباید نخبگان را به دعوت کرد! بلکه پژوهش و تفکر در اطراف مسئله، و بدبینی به دشمنان بشریت که در کارنامه خود اثبات کرده اند که هیچ ابایی از قتل عام عمومی ندارند، امری بایسته و پسندیده و موجه است. @rozaneebefarda ادامه👇
تأملاتی در تبعات فرابهداشتی [صفحه 2 از 4] در کنار مصائب و معضلات متعدد، کرونا ابعاد مثبی نیز داشته و فرصت های ویژه ای نیز فراهم کرده که باید از آن استفاده کرد؛ از آن جمله بطلان یک انگاره توهمی و تا حدودی احمقانه بود که چند سده با تمام قدرت بر فرق سر مسلمین کوبیده می‌شد و آن اینکه غربی‌ها، به ظاهر ابرقدرت‌هایی بی‌رقیب در عرصه اداره جوامع خود هستند و این جوامع عقب‌مانده‌ شرقی و آفریقایی هستند که باید غلامان حلقه‌ به گوشی مطیع بوده و در هاضمه قدرت‌های غربی، حل شوند و به طور کلی اقتصاد، اجتماع و فرهنگ خود را در اختیار آنها قرار دهند. اما کرونا به خوبی نشان داد آنها از درون کرم‌خورده و پوسیده هستند و تنها این نمای پر زرق و برق رسانه‌ای و خوی چپاول‌‌گرانه‌ای است که از چند سده‌ پیش تاکنون ادامه دارد و همین عامل، آنان را بر رأس هرم قدرت جهانی رسانده است. کرونا قطعا آغاز دومینوی انحطاط و سقوط جوامع به ظاهر متمدن و پیشرفته غربی است که سال‌هاست، سُر خوردن آنها در سراشیبی اضمحلال و سقوط کاملا واضح شده است. چه کرونا یک توطئه بیولوژیکی باشد و چه نباشد، تقویت در زمینه دفاع بیولوژیکی امری غیر قابل انکار است. هر کس که با تقویت اقتدار کشور در این عرصه مخالف است یا در مسیر آن سنگ‌اندازی می‌کند، مستحق مجازات، ملامت و رسوا شدن است. تمامی آنچه که احتمال می‌دهیم ممکن است در مسیر تضعیف ملت ایران باشد باید به صورت کارشناسانه بررسی شده و نتیجه آن به صورت شفاف به ملت ایران اعلام گردد. اقداماتی همچون ممانعت از حضور مسئولان پدافند غیر عامل در جلسات ستاد مربوط به کرونا، بسیار مشکوک، غیر سازنده و خلاف پروتکل‌ها و همچنین انکار یکی از ضروریات بدیهی در باب کشورداری بوده است. پیشنهاد می‌شود با توجه به تخصص این نهاد در زمینه شناخت‌ توطئه‌ها و مقابله با آنها، هر گونه دارو یا واکسن ادعایی – چه در داخل و چه در خارج- پیش از استفاده در ایران بایستی به تایید نهادهای نظامی که متخصص در این امور هستند برسد. قاعدتا چنین پیشنهادی منطقی و عقلانی است و مخالفت با آن شک‌برانگیز خواهد بود. قطعا مسئولان پدافند غیرعامل بر اساس وظایف ذاتی خود، خطرهای مربوطه همچون تسلط سرویس‌های بیگانه بر یکی از ارزشمندترین دارایی‌های ملی یک کشور یعنی اطلاعات رد و بدل شده در فضای شبکه‌های اجتماعی را انعکاس داده بودند و با این وجود، کم‌کاری دولت‌ در این عرصه‌ها هرگز از یاد مردم نخواهد رفت و شاید کرونا زنگ خطر و تلنگر به موقع برای قانع شدن افرادی بود که در مورد بسیاری از خطرات بالا نه تنها بی‌توجهی بلکه کارشکنی می‌کردند. ما تاکنون خسارت‌های فراوانی از بی‌توجهی مسئولان مربوطه در این حوزه‌ها دیده‌ایم و دیگر تعلل جایز نیست. هنوز از یاد نبرده‌ایم که در دولت فعلی چه حجم بی سابقه ای از جاسوسان بیگانه در نهادهای مختلف دستگیر شده اند. بنابراین این پرسش را باید به طور جدی مطرح ساخت که دیگر در چه حوزه‌های مهمی برای خرابکاری‌های عمد،ی نقشه‌هایی کشیده شده و ما تا چه زمانی باید صرفا منتظر بوده و شاهد معضلات اجتماعی، اقتصادی و در نهایت امنیتی برآمده از این خیانت‌ها باشیم؟! شاید طرح این موضوع در این مقطع کمی عجولانه یا بی وجه به نظر آید اما حقیقتا به نظر می‌رسد با توجه به هماهنگی نیروهای مختلف داخلی و خارجی در بخش‌های رسانه‌ای، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی علیه انقلاب اسلامی و مردم مظلوم منطقه، شبکه‌ نفوذی در حال عیان شدن است که به صورت مویرگی در مراکز قدرت ریشه دوانده است. انتظاری به غیر از این نیز نمی‌توان داشت؛ بسیار ساده‌انگارانه خواهد بود اگر این حقیقت را نادیده بگیریم که بریتانیای حقیر و آمریکای خونریز و دیگر قدرتهای استعمارگر با داشتن سده‌ها تجربه ، دفعتا عناصرِ بسط نفوذ و قدرت خود را رها کرده و یا آنکه برای تقویت آن کاری نکرده باشند. باید چاره‌ای اساسی برای مقابله با شبکه نفوذ فعال در ایران اندیشید. تجربیات تلخی که در طول دهه‌های متمادی برای ملت ایران رخ داده است، باعث می‌شود که پیشنهاد قبلی یعنی مرجع بودن سازمان پدافند غیرعامل در تایید هرگونه دارو و واکسن، بیش از پیش اهمیت یابد. هرچند تلخ است و شاید برخی آن را مناسبِ فضای فعلی در مقابله با کرونا ندانند اما نمی‌توان در این جا این گلایه را مطرح نکرد که سال‌هاست دلسوزان، به دولت‌ها و مسئولان حوزه اجرا در بخش‌های مختلفی همچون درمان و آموزش پزشکی اخطار داده‌اند که تحرکات معتنابهی در جهت بیمار و ضعیف‌سازی ایران و نسل ایرانیان به کار گرفته شده است. @rozaneebefarda ادامه👇
تأملاتی در تبعات فرابهداشتی [صفحه 3 از 4] مواردی همچون طرح کنترل جمعیت ایرانیان- که میزان زاد و ولد را به طرز فاجعه‌باری پایین آورد-، دستکاری مشکوک و خطرناک ژنتیکی در مواد غذایی، تلاش واضح در جهت جمع‌آوری اطلاعات ژنتیکی مردم ایران و ... خطرهایی بود که پیش از این به طور واضح از سوی نخبگانِ این عرصه‌ها گوشزد شده بود. منظور این نیست که این تحرکات صرفا مختص ایران بوده است زیرا نشانه‌های فراوان دیگری از جهانی سازی چنین خطراتی مشاهده می‌شود اما شواهد به دست آمده، تمرکز عجیبی را در مورد ایران نشان می‌دهد وحتی اگر غیر از این هم می‌بود، ما باز هم باید نسبت به چنین مسائلی حساس باشیم؛ در واقع باید می‌بودیم که متاسفانه نبودیم! اهمیت این موضوع صرفا در بعد سلامت نیست. اقتصاد ایران تاکنون زخم‌های بسیاری را تحمل کرده است؛ زخم‌هایی عمدی و غیر عمدی، از خارج و متاسفانه حتی از داخل! چنانچه دست رحمت خداوند و الطاف کریمانه و دعاهای ولی‌الله الاعظم(عج) در قالب‌های گوناگون همچون صبر و خویشتنداری ولایتمدارانه مردم ایران، تنوع فعالیت‌های اقتصادی در پهنه جغرافیایی پر فرصت ایران، وجود نهادهای قدرتمند خیریه در اقتصاد ایران، همکاری خالصانه نیروهای جهادی در عرصه‌های مختلف و ... نبود، سال‌ها پیش از هم فرو می‌پاشید. بحران‌هایی بر مردم ایران گذشته است که برای فروپاشی یک جامعه به ظاهر قدرتمند غربی نیز کافی بود. اکنون کرونا می‌تواند بحرانی دیگر از همین جنس باشد. اقتصاد ایران اکنون بیش از 5۰ روز است که حالت عادی ندارد. با آنکه کمک‌های الهی شامل حال ما شده و اکنون نیز آمارها نشان می‌دهد ایران برخلاف قدرت‌های مثلا بزرگ جهان همچون امریکا، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و ...، به خوبی در حال کنترل آن است اما باید بدانیم که این وضعیت قابلیت آن را ندارد که مثلا چند ماه دیگر نیز دوام داشته باشد. با آنکه ملت ما به خوبی نشان داده همچون اروپایی‌ها و امریکایی‌های غیر نایس! به فروشگاه‌ها حمله نمی‌کنند و همچنین فعالان عرصه تولید در بخش‌های ضروری به خوبی از پس تامین اقلام مورد نیازمند برآمده‌اند اما معیشت بسیاری از مردم فعلا در تعطیلی و رکود است. شاید یکی از دلایلی که بخشی از مردم، این محدودیت‌ها را تحمل نمی‌کنند همین باشد. حل این معضل که هم تبعات جانی و مالی بسیاری داشته و موجب اخلال در روند زندگی عادی مردم در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی شده است، بستگی تام به عملکرد مسئولان عالی کشور در قوه مجریه دارد. همچنانکه گفته می‌شود، باید توقعِ آن را داشت که کرونا همچون دیگر بیماری‌ها با بشریت بماند. تنها راهی که می‌تواند ما را به وضعیت عادی اجتماعی و اقتصادی بازگرداند، وجود یک پیشگیری موثر نسبت به این بیماری است. این پیشگیری می‌توان به شکل واکسن پزشکی و یا خودمراقبتی‌هایی باشد که طب سنتی پیشنهاد می‌دهد. پس از آن و در ابتدای شروع بحران کرونا، این خبر پخش شد که جمعی از وزرای بهداشت سابق در نامه‌ای به شخص روحانی، او را به لزوم انجام قرنطینه در ایران توصیه کردند اما روحانی در آن روزها گویا اصلا حضور نداشت! این مطلب گذشت و از روحانی درخواست شد تا حداقل اجازه انجام سفرهای نوروزی را ندهد تا به گفته وزارت بهداشت، این بیماری بیش از این در سطح کشور پخش نشود. در عین حال جهان‌پور، به عنوان معاونت اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت در توییتی، اعمال جریمه بر خودروهای خروجی و وردی را امری مخالف با عدالت خواند که گویا منظورش این بود که به این ترتیب، ثروتمندان با اتکا به ثروت خود به مسافرت خواهند رفت و صرفا این فقرا مجبور به پذیرش محدودیت‌ها خواهند بود. @rozaneebefarda ادامه👇
تأملاتی در تبعات فرابهداشتی [صفحه 4 از 4] جدا از آنکه چنین استدلالی آنچنان وجیه نیست می‌توان گفت اعمال تعرفه درصدی بر قیمت خودروها – یا دیگر روش‌هایی که می‌توانستند میزان مالیات را بر اساس ثروت فرد تعیین کنند- نیز می‌توانست به گونه‌ای کاملا منطقی مانع از مسافرت‌های میلیونی تهرانی‌ها و دیگر مردم کشور شود و مانعی برای انتقال بیشتر این بیماری باشد. پس از گذشت چند روز، طرحی برای فاصله‌گذاری اجتماعی مطرح شد که تماما متناقض با همان عدالتی بود که آقای جهان پور و دولت روحانی مطرح کرده بودند. در این طرح که پس از مسافرت چند میلیون نفر از مردم کشورمان بوده است، از مسافرین خواسته می‌شد که هرچه سریع‌تر به شهرهای خود بازگردند و جریمه‌ای ۵۰۰ هزار تومانی نیز برای متخلفین اعمال شد. به راستی این سوال مطرح است که اگر قرنطینه توجیه پزشکی، اقتصادی و اجتماعی نداشت، آیا اعمال چنین محدودیت‌هایی که به اذعان مقامات دولت باعث کاهش انتشار ویروس شد نمی‌توانست در همان ابتدای اسفند ماه صورت گیرد؟ یا حداقل در اعیاد نوروز نمی‌توانست برقرار شود؟ آیا حتما باید این ویروس با مسافرت‌های انجام شده در تمامی کشور با سرعت بیشتری پخش می‌شد که دولت با انجام این طرح موافقت کند؟ در یکی از عجیب‌ترین اتفاقات به وقوع پیوسته در تاریخ پس از انقلاب، شاهد بودیم که بالاترین مقام اجرایی کشور، به مدت چندین هفته خود را از بزرگترین و فراگیرترین مسئله دوران مسئولیت خود یعنی معضل کرونا، کنار کشیده بود. نه تنها او بلکه حتی خبری از معاون اول وی یعنی اسحاق جهانگیری نبود و اکنون نیز تحرکات جدی و آنچنانی نیز از آنها دیده نمی‌شود. حسن روحانی که تا پیش از این به واسطه برجام، بحران ارزی سال ۹۶ و به باد رفتن ۱۸ میلیارد دلار از ذخایر ارزی و همچنین میلیاردها دلار طلای خزانه بانک مرکزی، شورش‌های سال ۹۶، اقدام عجیب و ناگهانی در جهش یک‌باره و تند قیمت بنزین و همچنین شورش‌های آبان ماه و ۲۰ هزار میلیارد تومان خسارت طی دور روز، در اذهان جامعه ما خوش درخشیده و ماندگار شده است، در حال رقم زدن سابقه‌ای است که ممکن است قبلی‌ها را فراموش کرده و در تاریخ معاصر خود، او را با کلیدواژه کرونا یاد کنیم. او در اوایل با اعتماد به نفس عجیبی در پاسخ به انتقاداتی که به او شد گفت که به صورت هفتگی جلساتی را برگزار می‌کند! البته او در روزهای بعد با توجه به فشار رسانه ای شدید، مجبور شد جلسات را روزانه تشکیل دهد و نتوانست بیش از این خود را کنار بکشد. در هر صورت ستاد ملی مقابله با کرونا و خصوصا شخص آقای روحانی بایستی مسئولیت تمامی‌ تصمیماتی را که اخذ کرده‌اند بپذیرند. تعطیلی بخش عمده اقتصاد کشور، تعطیلی حرم‌ها، مزارها و مساجد و خانه‌نشین شدن مردم و تعطیلی نهادهای آموزشی، اثرات بسیار سوئی برجای گذاشته است. تعطیلی قسمت عظیمی از اقتصاد ایران و همچنین بسته شدن حرم‌ها، مزارها و مساجد چیزی بود که در طول تاریخ سابقه نداشت اما به دلیل آنکه ستاد ملی مقابله با کرونا تشخیص داده بود برای جلوگیری از ابتلاء و فوت بسیاری از هم‌وطنانمان الزامی است، از باب عمل به نظر نخبه و خبره، مورد پذیرش واقع شده است. اگر قرار است مقابله با کرونا، با این تشتت ادامه یابد و هر روز تصمیمات قبلی، بدون هماهنگی اعضای دولت با یکدیگر و همچنین بدون اقناع عمومی نقض گردد، بسیاری از تصمیمات قبلی که کماکان نیز ادامه دارند زیر سوال خواهند رفت. مقامات مربوطه باید درک کنند که مردم آنان را در مورد تصمیمات و عواقب آنها، مسئول می‌دانند و آنان نیز – ضمن احترام و تقدیر از خدماتی که تاکنون داشته‌اند- باید به اصل مسئولیت پذیری پایبند بوده و باشند. تشتت عجیبی که در برهه شیوع کرونا میان اعضای دولت، شخص روحانی و ستاد ملی مقابله با کرونا نمود پیدا کرده، به گونه‌ای است که باید هم نگران اقتصاد بود و هم سلامت مردم! گذشته از تحلیل های زمینی، توجه به ابعاد معنوی مجموعه تحولات سال های اخیر در ایران و جهان مهم است؛ شاید تا پیش از این ما هر چند سال یک بار درگیر امتحاناتی اجتماعی و کلان می‌شدیم اما اکنون، روزها از پی یکدیگر می‌آیند و هر کدام نوعی جدید از امتحانات را برای ما به همراه دارند. آیا تعدد امتحانات الهی پس از یکدیگر با فواصل کوتاه، خبر از واقعه‌ای مهم در آخرالزمان برای ما دارد؟! انشاءالله که این طور باشد و ما خود را برای آن آماده سازیم. 99-1-26 @rozaneebefarda
توضیحات نجاح محمدعلی پیرامون روند توافق شیعیان بر نخست وزیری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در دیداری که سردارقاآنی با نیروهای مقاومت داشت، اعلام کرد که ایران در تشکیل دولت عراق دخالت نمیکند. کتائب حزب الله در آن جلسه به سردارقاآنی گفتند که الکاظمی در قضیه ترور دست داشته و ما از او انتقام میگیریم. سردارقاآنی در جواب آنها گفت: مطمئن باشید که جمهوری اسلامی، از تمام کسانی که در قضیه ترور سردارسلیمانی دست داشته اند، انتقام خواهد گرفت و این وظیفه ماست. مقتدی صدر بعد از توافق با برهم صالح در مورد معرفی الکاظمی، تعهداتی از او گرفت و سپس به دیگر احزاب شیعی ضمانت هایی مبنی بر موقت بودن دولت الکاظمی، اخراج نیروهای آمریکا و تقویت حشدشعبی داد تا آنها هم موافقت کنند و البته از بین کمیته۷نفره، نوری المالکی با معرفی الکاظمی موافقت نکرد. @rozaneebefarda
🔸اعلام نظر تخصصی فرهنگستان علوم پزشکی پیرامون 🔹فرهنگستان علوم پزشکی در ضمن اطلاعیه ای تخصصی، به تبیین آثار و تبعات پزشکی روزه داری در شرایط کرونا، بر تقویت سیستم ایمنی بدن انسان در ایام روزه داری، تصریح کرد. 🔸این متن در موضوع شناسی و اعلان نظر مراجع عظام تقلید و تشخیص وظیفه عموم مکلفین بسیار راهگشاست و از برخی اقدامات سازمان یافته در جهت ترویج روزه خواری به بهانه کرونا، و تلاش برای اخذ استفتائات جهت دار، جلوگیری خواهد کرد. @rozaneebefarda
اگرچه اعلان نظر متخصصین در تشخیص موضوع، اهمیت راهبردی دارد اما در روزهای اخیر دو طیف از طرفداران احیای روزه رمضان و طرفداران اباحی گری و روزه خواهی، با بی دقتی تلاش می کنند نظرات متخصصین را در فرم استفتائات فقهی به مخاطب القاء نمایند. ادبیات بسیار دقیق فرهنگستان علوم پزشکی نشان داد که علی رغم جایگاه والای علمی و تحقیقاتی، صرفا خود را ملزم به ارائه نظر مشورتی می داند و بس. اما به موازات این متن فخیم، اقداماتی توسط یکی از قرارگاه های مردمی قم در حال ترویج است که در آن، دیدگاه پزشکان موافق با روزه داری در اسلوب استفتای فقهی ارائه شده است و اگر این روش رواج یابد در آینده نزدیک ممکن است تبعات زیادی برای دستگاه فقاهت و فرایند استفتائات به بار آورد. امید است این روند متوقف و ادبیات آن اصلاح گردد. @rozaneebefarda
عقب‌نشینی تاکتیکی از حمله افراطی به @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای جعفریان ساعتی پیش در مؤسسه اندیشه و قلم به بیان نکاتی در مورد طب سنتی و اسلامی پرداخت. گزیده‌ای از سخنان جعفریان به شرح ذیل است: 🔸 وقتي مي گوييم طب سنتي قابل اعتماد نيست، منظور داروهاي گياهي نيست بلكه منظور طبي است كه بر معارف قديم استوار است، نه دانش و آزمايش. 🔸ممكن است در طب سنتي، گزاره هاي درستي هم وجود داشته باشد مانند پيش بيني خسوف و كسوف در علم نجوم، اما اين به معناي درستي و قابل اعتماد بودن روش اين علم نيست 🔸من مشکلی با طب سنتی و اسلامی ندارم. فقط می گویم دستاوردهایش را با روش علمی بررسی کنیم و اگر طب سنتي ادعايي درباره درمان بيماريها دارد بايد صحت آن را در آزمايشگاهها بتواند نشان دهد و در اين صورت همه دنيا به دنبال آن خواهد آمد. 🔸یکی از استادانم میگفت وقتی اشتباه را فهمیدید، درست بگویید. من کارم نقد میراث قدیم است و اگر ایراد کار قبلی ها را بگویم، نیمی از راه را رفته ام. دادن راه حل کاری است که همه باید با هم انجام دهند. 🔹جرياني كه مدعي طب اسلامي است، هركس كه منتقد و مخالف آنهاست را به غربزدگي متهم مي كند و مي‌خواهد از پتانسيل ضدغربي در جامعه براي ساكت كردن منتقدانش استفاده كند، آخر دفاع از علم مگر غربزدگي است؟ 🔸همين ١١٠ سال قبل در اصفهان كتابي هشتاد صفحه اي متنشر شد كه مدعي بود زمين مركز عالم است و غربزده‌ها مي‌گويند زمين مركز عالم نيست. 🔸مي گويند علم خوب بود ولي از آن سوءاستفاده شد و با آن بمب اتم ساختند و به اين بهانه علم را نفي مي كنند و مي كوبند، مگر چيزي در دنيا هست كه از آن سوء استفاده نشده باشد؟، مگر از دين تا الان كم سوء استفاده شده؟ پس ما دين را نفي كنيم؟ مگر بالاتر از اخلاق داريم؟ از اخلاق كم سوءاستفاده مي شود و با ريا و تظاهر به صفات اخلاقي سوءاستفاده نمي كنند؟ اصلا مگر سلاحي كه علم مي سازد كلا بد است؟ آيا ما بخاطر نداشتن توپ مقابل عثماني و روسيه شكست نخورديم و بخشي از ايران را از دست نداديم؟، هيچ پديده علمي بطور مطلق بدنيست. 🔹ما چهار مفهوم داريم، كه بايد آنها را از هم تفكيك كنيم: يكي علم بخصوص علوم طبيعي، دوم حاشيه علم يعني برداشتها و تفكراتي كه دانشمندان علوم طبيعي يا متكلمين و فيلسوفان از گزاره هاي علمي درباره متافيزيك دارند. 🔸ممكن است يك فيزيكداني از مطالعه كهكشانها به وجود خدا برسد و ممكن است نرسد يا متكلمين ما مانند غزالي بخواهند گزاره ها و برداشتهايشان از قران را با علم تطبيق بدهند يا فردي مانند مهندس بازرگان بخواهد براي احكام فلسفه علمي پيدا كند، اينها هيچكدام علم نيست و جايش هم دانشكده علوم طبيعي نيست. متکلمینی که از طبیعیات برای اثبات دین استفاده کردند، ضربات زیادی به دین زدند. 🔹سوم هم مظاهر تكنولوژي است كه از علم استفاده كرده اما بر اساس خواسته صاحبش آن را جهت داده، مانند تكنولوژي ساختمان كه ممكن است در هلند براساس عيان بودن زندگي خصوصي فرد باشد و در قم براي پوشيدگي حداكثري منزل فرد. مفهوم چهارم علوم اجتماعي و انساني هستند كه باز يك بخشي از آنها روش و تكنيك است وبخش ديگر ممكن است جهت گيري ايدئولژيك به آن بدهيم و به تعبير فوكو در تعامل با ساختار قدرت باشد، اما اين علم هم ايدئولژيك نيست اما مي توانيم با آن محصولات ايدئولژيك توليد كنيم. 🔸جريان ضدعلم در جامعه ما، مي خواهد علم را به جهت گيري غرب پيوند بزند و ما را از علم محروم كند كه نتيجه آن اتفاقا شكست ما در برابر همين غرب است. 🔹ما در دوره هخامنشي كالسكه داشتيم اما براي بيش از هزار سال، آن علم و تكنولژي را از دست داديم و به همين خاطر لجستيك حمل توپ و جنگ نداشتيم و شكست خورديم تا اينكه دوباره آن را از غرب وارد كرديم اينكه رهبري اينقدر بر علم تاكيد مي كند بخاطر آن است كه ارزش و كاركرد علم در اداره كشور و قدرت ايران را مي داند اما بخاطر ضدعلم بودن بخش زيادي از نخبگان حكومتي حرف ايشان به نتيجه نمي رسد 🔸بعضی در این 40 سال بعد از انقلاب، دائم علیه علم حرف زدند. چرا ما با مومن ترین و بهترین جوانان در 8سال نتوانستیم صدام را شکست دهیم و بعد در 20 روز توانستند. فرق در میزان علم بود که ما نداشتیم و دیگران داشتند. و الا صدام نه آن موقع جایگاه مردمی داشت و نه در زمان جنگ ما. 🔶حاشیه روزنه [به زودی اینجا] @rozaneebefarda
تشکیل لشکر سایبری حوزویان با استفاده از فرصت تبلیغی ماه مبارک رمضان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 از الزامات تبلیغ امر دین و دفاع روزآمد از ارزشهای الهی و صیانت از عقاید مردم، حضور متمرکز، متراکم و کارآمد در فضای رایان/مجازی است. حوزه علمیه با وجود برخورداری از بهترین شبکه نیروی انسانی در کشور، هنوز نتوانسته یک تشکیلات سایبری منظم راه اندازی کند که در مواقع بحران با سناریوی از پیش تعیین شده به عملیات بپردازد. این نقیصه در اپیدمی اخیر بیش از هر زمان دیگری خود را نشان داد. شبهات گسترده به عقاید دینی از داخل و خارج از ایران مثل بمب و موشک بر سر مردم بی دفاع ریخته شد و در مقابل نقشه و برنامه و راهبرد مشخصی برای دفاع وجود نداشت و جز برخی اقدامات جزیره ای توسط عناصر خودجوش، عملاً با یک عملیات سازمان یافته گسترده و دقیق از سوی حوزویان مواجه نبودیم. عملیاتی که صرفا تدافعی و سلبی و انفعالی نیست و در حقیقت باید تهاجمی و ایجابی طراحی شود. پیشنهاد می شود با توجه به فرصت تبلیغ رمضان، با اهتمام نهادهای عالی حوزوی، لشکر سایبری حوزویان سامان دهی شود و با تأمین زیرساخت های لازم، این تشکیلات به شدت تعیین کننده و مهم، در تمام ایام سال به کارگیری شود. قطعا تشکیل این سازمان حوزوی، بسیار تعیین کننده و سرنوشت ساز خواهد بود. لازم به توضیح است که در سالهای پیش یکی از نهادهای حوزوی اقداماتی در جهت ساماندهی به تبلیغ مجازی انجام داد اما آن زحمات به دلیل برخی آسیب های واضح، هرگز به نتیجه مطلوب نرسید لذا برای این ایده نهادهای پروژه محور که مناسبات اداری بر آنها حاکم است، هرگز نمی توانند و نباید در رأس قرار گیرند زیرا اضمحلال ایده ها و عدم خروجی کافی (متناسب با امکانات) را بارها در کارنامه آنها دیده ایم. تحقق ایده مزبور نیازمند اراده جمعی نهادهای تصمیم ساز مانند شورای عالی و جامعه مدرسین از یک سو، و نهادهای اجرایی مانند مرکز مدیریت و همراهی سران تشکل های جهادی حوزوی و همراهی نخبگان حوزوی است. حوزه علمیه دیر یا زود ناگزیر است به این سمت پیش برود، لذا چه بهتر که با استفاده از شرایط بحران، به تأسیس این نهاد راهبردی اقدام کند. در صورت اقدام جدی برای این امر راهبردی، نیز به متولیان امر ارائه خواهد شد. @rozaneebefarda
در نکوهش وعظ بی عملان یک مطالبه منطقی از رسول جعفریان 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای _فارغ از هر دیدگاهی که به اظهارنظرهای تند این روزهایش داشته باشیم_، در عرصه کتابداری کارنامه قابل دفاعی دارد؛ او در دوران ریاست بر کتابخانه مجلس، نعش بی جان هزارها برگ سند را بیرون کشید و بعد از احیا، به دست محققان سپرد. در کتابخانه تهران هم در این مدت بد عمل نکرده است. او در دو سه سال اخیر مدام از ضرورت برچیدن نظام نشر مکتوب و جایگزین شدن فرهنگ انتشار دیجیتال در عرصه کتاب و نشریات شده است. این درخواست بایسته و شعار هوشمندانه اگرچه از سوی متولیان امور فرهنگی در دولت روحانی که از قضا رفیق گرمابه و گلستانش هستند، با بی توجهی محض مواجه شده، اما از حق نمی توان گذشت، انصافاً حرف بسیار خوبی است و سرعت رشد علمی را چندین برابر خواهد کرد. صدالبته که در مقام تحقق، باید به فکر چرخه گسترده انتشار و توزیع کتاب کاغذی باشند تا یک اقدام مثبت، هزار خرابی و بی کاری و اعتراض صنفی در پی نداشته باشد. سؤالی که مشخصاً آقای جعفریان با آن مواجه است اینکه، چرا جناب ایشان برای این امر بسیار مبارک، خودش پیشقدم نمی شود؟! اگر واقعا باید به سمت نشر دیجیتال حرکت کرد، چرا کتاب های شخص او با قیمت های سرسام آور بعضا بالای صد و پنجاه هزارتومانی به فروش می رسد و نسخه دیجیتال چاپ های قدیمی آن نیز در دکان هیچ عطار اینترنتی پیدا نمی شود؟! پیشنهاد مشخص ما این است آقای جعفریان اولا نسخه دیجیتال همه آثار خود را به طور کامل در اختیار عموم بگذارد. در گام دوم همه منشورات (مربوط به شخص ایشان) را به طور عمومی منتشر سازد. در مرحله سوم همه اسناد و مطبوعات و کتب حبس شده در کتابخانه تاریخ ایران و اسلامی را به صورت برخط و کاملا رایگان در اختیار محققین قرار دهد یا اگر ملاحظاتی هست، لااقل فرایندی برای محققین ایجاد شود که در صورت لزوم بدون محدودیت بتوانند از منابع استفاده کنند. در حال حاضر فقط برخی نورچشمی ها به طور نامحدود از منابع و اسناد تحت اختیار ایشان متنعم اند و پژوهشگران مستقل، همچنان محروم و محدودند! آیا این همه هیاهو برای هیچ بوده است یا آنکه لازم است آقای جعفریان در مقام عمل و برای صدق مدعای خویش، در موضوع دیجیتالی کردن منابع مکتوب، پیشقدم شود. برای شروع خوب است ایشان از برخی آثار متأخر خود شروع کند: 1- چاپ آخر کتاب جریان ها و سازمان ها که نسخه مکتوبش با قیمت سرسام آور عرضه می شود. 2- متن کامل که با قیمتی بیش از 150 هزار تومان وارد بازار شده تازه آنهم با حمایت وزارت ارشاد!(طبعا نویسندگان این اثر که اغلب از اعضای هیئت علمی و بی نیاز به حق التحریر یک مقاله 20-30 صفحه ای هستند، نباید از نشر متن آن معترض شوند مگر آنکه جناب جعفریان علیرغم اینهمه شعار در ضرورت نشر دیجیتال، خودشان دنبال عواید مادی اثر باشند) 3- مجموعه مقالات خود را در اختیار عموم بگذارند. اکنون برخی از آثار نه چندان مهم ایشان به صورت الکترونیکی منتشر شده که چندان مورد مراجعه محققین نیست و انتشار متن آن اهمیت خاصی ندارد (مانند کتاب حکمی زاده و یا مجموعه ایمیل هایش به !) در روزهای آینده منتظر خواهیم ماند و عملکرد جناب جعفریان را نظاره خواهیم نشست. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پخش سخنان آدینه ای امام جمعه موقت قم از سیمای مرکز نور اسلامی/ پویش احیای تریبون های نماز جمعه ⏰ جمعه ساعت ۱۲:۳۰ 🔹بازپخش ساعت۲۰:۳۰ @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه 🔸یا محسن: فکر میکردم همه دقت کافی را به این دو اشاره رهبری در سخنان نیمه شعبان داشته باشند، اما هر چقدر گذشت اثر چندانی ندیدم لذا لازم دانستم عرض کنم: ۱. اینکه در ایام کرونا از دیگر مسایل مهم جهانی و کشوری و... غافل نشویم. در حالی که متاسفانه این غفلت صورت می گیرد. برای نمونه چندی است که کمتر خبری از یمن و فلسطین و یا مسایل غیرکرونایی کشور، در اخبار رسانه ملی می شنویم. ۲. در لابلای اخبار کرونایی، مکرر از زبان برخی شخصیت ها و مسولین کشورهای خارجی شنیده ایم که جهان پس از کرونا،جهان دیگری خواهد بود و متاسفانه رسانه های داخلی ما هم گاه آن را برجسته کرده و انعکاس می دهند‌. آیا فکر نمی کنید همان مسولین خارجی که غالبا از دول استعمارگر هستند به بهانه کرونا خواب هایی برای آینده ی نزدیک جهان دیده اند و با گفتن این سخنان می خواهند ذهن جهانیان را برای آن نقشه های شوم آماده کنند؟ اما رهبری معظم در برابر این نقشه دشمن، کرونا را حادثه ای معرفی کردند که جهان حوادث متعدد مشابه و چه بسا سخت تر از آن را تجربه کرده است. و القا کردند که به بهانه کرونا قرار نیست لزوما تغییر چشمگیری در جهان اتفاق بیفتد مگر اینکه جبهه حق همت کند و با توجه به رسوایی اخلاقی غرب در سایه این ویروس و ضعف باطل و قدرت حق، تغییری به نفع خود رقم بزند. @rozaneebefarda
ردای نجفی بر تن مدعیان داخلی بررسی واکنش ها به درخواست عفو دفتر آیت الله سیستانی برای فرد اهانت کننده به ایشان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 پس از درخواست آزادی دفتر برای کاظم عبیس عبد فردی که بخاطر توهین به عراق به دوسال حبس محکوم شده بود، آنگونه که پیش‌بینی می‌شد برخی جریان‌ها و عناصر زاویه‌دار داخلی ضمن سو استفاده از این ماجرا، حمله سازمان‌یافته تازه‌ای علیه نظام و رهبری آغاز کردند. 🔹از جمله این افراد مصطفی بود که در توییتی با اشاره به این ماجرا حکم حبس برای امضا کنندگان بیانیه ۱۴ امضایی را پیش کشیده و با آن مقایسه کرده است، قیاسی که بطلان آن روشن است چرا که مقایسه حکم یک فرد هتاک با افرادی که علاوه بر بیانیه ۱۴ امضایی ساختارشکنانه، صراحتا از براندازی نظام دم می زنند و امضای این بیانیه تنها جرم آنها نبوده است مغالطه ای بیش نیست، شاهد این ماجرا آزاد بودن برخی از امضا کنندگان این بیانیه است. 🔸البته فارغ از همه این بحث ها، دم زدن یک عنصر افراطی همچون تاجزاده از برخورد نرم با مخالفان فکری، یک نمایش مضحکانه بیش نیست، چرا که این جریان زمانی که در قدرت بودند، در روز دانشجو سال ۸۳ و مقابل دانشجویان آستانه تحمل خود را، به خوبی نشان دادند. در سال ۸۸ نیز همین جماعت تندرو و برانداز، امنیت مردم را به مخاطره انداخت و نظام را تا پای سقوط پیش برد. 🔹همچنین از دیگر جریاناتی که این ماجرا را بهانه حمله به نظام قرار داد، مریدان و بودند، جریانی که در سیره عملی خود فرسنگ ها با آیت الله سیستانی فاصله دارند، از هاشمی رفسنجانی که دوران ریاست جمهوری اش از بسته ترین دوران تاریخ کشور است تا حسن خمینی که دفترش در سال ۸۶ در برابر خبر اعطای ماشین BMW به وی، ضمن صدور بیانیه ای درخواست پیگیری قضایی موضوع را می نماید: https://www.magiran.com/article/1572307 🔸مشت آهنین و ژست های دروغین مریدان فکری و سیاسی هاشمی برای حامیان حقیقی حقوق مردم، سالهاست آشکار شده اما عملکرد دولت روحانی در مقابله شدید با منتقدان موجب شد نسل جدید نیز به ماهیت خشن و برخوردهای رادیکال این جریان لیبرال‌مسلک و مدعی حقوق شهروندی و این قبیل شعارهای توخالی، پی ببرد لذا این قبیل ژست ها به این جماعت افراطی که در چهاردهه گذشته هزینه‌های زیادی به انقلاب اسلامی و سرمایه اجتماعی نظام تحمیل کرده، تناقضی مضحک است. 🔸در حالی جریان غرب اندیش داخلی مثل ندید بدیدها به مجیزگویی یک مورد اعلان عفو مرجعیت اعلا مشغول و زبان به سیاه نمایی علیه نظام و رهبری گشوده اند که در چهاردهه گذشته، بیشترین میزان هتاکی علیه رهبری را در کارنامه داشته و علی‌رغم آن، بارها و بارها مورد عفو رهبری واقع شده اند. نمونه‌های متأخر از عفو هتاکان، مثلث شوم تاج‌زاده، نوری‌زاد و مهدی خزعلی است که با وجود اهانت‌های آشکار و مکرر، مورد عفو مقام معظم رهبری واقع شده و همچنان به اغواگری مردم و اهانت به ارزش‌ها مشغول هستند. 🔸در آخر متذکر باید شد که ظاهرا پروژه دوگانه سازی نجف تهران برای عده ای در داخل کشور منافعی را در پی دارد ولی این جریانات باید به این نکته توجه داشته باشند که با توجه به سوابق شان، آن ردای نجفی که از آن دم می زنند، به تن آنان زار می زند و باید به دنبال خرقه ای دیگر برای خود باشند. @rozaneebefarda
گزارش تفصیلی خبرگزاری فارس از فعالیت گروه روحانیان جهادی در تغسیل اموات کرونایی در قم متن کامل گزارش را اینجا بخوانید: 👇 http://fna.ir/ewlks4 @rozaneebefarda
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند میثم عبداللهی [صفحه 1 از 6] اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 1. ماجرای حیرت‌نامه نویسی روشنفکران ایرانی با ورود به عصر مدرن و همزمان با پیشرفت های تمدنی جوامع غربی، دغدغه¬ای در میان برخی از روشنفکران مسلمان شکل گرفت که نقطه عطف آن جبران همین عقب ماندگی های تمدنی در جوامع اسلامی بود. گذشته از مشاهده مظاهر تمدنی جوامع غربی، فعالیت¬های فکری- فرهنگی مستشرفان در یک قرن گذشته را نمی¬توان در پیدائی این پدیده نادیده گرفت. عامل دیگر، تحیر و انفعالِ برخی از نخبگان کشورهای اسلامی در مواجهه با پیشرفت های تمدنی غربی ها بود که به واسطه مسافرت های تحصیلی یا تفریحی به ممالک غربی، چنین انگاره‌هایی به مرور شکل گرفت و در سفرنامه‌های آنها نمود یافت و به دنبال آن، موجی از «حیرت نامه نویسی» در برخی از سرزمین های اسلامی –به خصوص ایران- راه افتاد که در ایجاد پدیده ، نقش مستقیم داشت. از اولین حیرت‌نامه‌هایی که در ایران منتشر شد، حیرت‌نامه است که از پیشگامان در ایران معاصر است و در عقد برخی از مهم‌ترین قراردادهای ننگین استعماری نقش اساسی داشت.(1) با داغ شدن ماجرای ، برخی محققین را از جهاتی با ایلچی مقایسه می‌کردند که چندان بی‌وجه هم نبود. سفرنامه حاج سیاح محلاتی نیز یکی از معروف‌ترین نمونه از چنین آثاری است که در آن به نحوی مشمئزکننده از برخی مظاهر تمدن غربی(خصوصاً ) تمجید شده است.(2) گرچه فرهنگ حیرت‌نامه‌نویسی در دوران انحطاط ایران نیز، اقدامی غیرقابل دفاع و برآمده از است اما نظر به فاصله تمدنی ایران و غرب، در آن زمان تا حدودی زمینه ایجاد چنین انگاره‌هایی وجود داشته است اما احیای این خط فرهنگی در عصر جمهوری اسلامی که از یک سو ایران در رشته‌های گوناگون در مرز دانش قرار گرفته و پیشرفت‌های شگرفی را رقم زده و از دیگرسو تمدن غربی در معرض افول قرار گرفته، به هیچ وجه قابل توجیه نیست و امری کاملاً ارتجاعی و نشانه عقب‌ماندگی افراطی برخی روشنفکران ایرانی است. 2. تکرار مکررات سخنان آقای جعفریان، حرف نویی نیست و حدود دویست سال جریان منورالفکری و سپس روشنفکری، در خدمت به غرب در آمده اند و در داخل و خارج کشور، همین حرفهای کلیشه ای و سطحی را مطرح کرده اند. در ایران منشا این سخنان، میرزا ملکم خان ارمنی، و شاگردان شان بودند. پدیده آقای جعفریان، چیز جدیدی نیست و در تاریخ معاصر ایران، افراد بسیاری بوده اند که دچار این انحرافات شده اند و هیچ کدام آنها از بدو تولد، منحرف نبودند بلکه به تدریج از جاده حق منحرف شدند و در مقابل اسلام ایستادند. حتی معممین کم سوادی همچون ، سیداسدالله ، ملک المتکلمین اصفهانی، سیدجمال واعظ اصفهانی، سیدعبدالرحیم خلخالی، میرزا احمد عمارلویی، ، زاده هم بودند که برخی خیلی زود از لباس خارج شدند ولی برخی تا پایان عمر در همان لباس روحانیت باقی ماندند و با دین مبارزه کردند. در دوره بعد از انحراف مشروطه و خصوصا دوران رژیم پهلوی، دوران سلطه همین تفکر بر کشور ایران بود و این تفکرات با رسانه های بسیار، به شکل های مختلف بازتولید و به سمت مردم ایران پمپاژ میشد. نتیجه حدود صد سال پروپاگاندا برای منحرف کردن مردم ایران، به آنجا رسید که در سال 1357، مردم ایران به طور قاطع اعلام کردند این تفکر، جز تحقیر، دیکتاتوری خشن، عقب ماندگی، وابستگی و چپاول منافع ملت ایران توسط غربیها چیز دیگری به همراه نداشته است و آن را از ریشه کندند و به جایش جمهوری اسلامی را جایگزین کردند. یکی از آرمان های اساسی انقلاب اسلامی، پایان بخشیدن به سلطه غربزدگی بر کشور بود. البته انحراف حتی یک نفر، تاسف برانگیز است و خصوصا که آقای جعفریان در گذشته خدماتی هم انجام داده، دعا می کنیم که خدا ایشان را نجات دهد. --------------------- پ.ن: 1. ر.ک. حیرت نامه؛ سفرنامه ابوالحسن خان ایلچی به لندن، میرزا ابوالحسن خان ایلچی شیرازی، به کوشش: حسن مرسلوند، رسا، تهران، اول، 1364، تمامی صفحات. وی عاقد چند قرارداد ننگین بود که مهمترین آنها گلستان و ترکمنچای بود. 2. ر.ک. سفرنامه حاج سیاح به فرنگ، حاج سیاح محلاتی، به کوشش: علی دهباشی، نشر ناشر، تهران، اول، 1363، تمامی صفحات. @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 2 از 6] 3. جعفریانی که بود، جعفریانی که هست! جناب آقای چهره‌ای علمی و فرهنگی بود که از دهه شصت کارهای تاریخی‌اش را آغاز کرد و تولیدات قابل توجهی در عرصه تاریخ صدر اسلام، تاریخ صفویه و تاریخ معاصر نوشته است. برخی از آثار وی مورد توجه محققین و منتقدین قرار گرفته و خود او پیش‌تر با گروه‌ها و طیف‌های مختلف سیاسی و فرهنگی مرتبط بود و از همه آنها استفاده می‌کرد. یکی از نویسندگانی که از بیشترین رانت و رابطه در طول دوران حیات علمی‌اش استفاده کرده، آقای جعفریان است و همین‌ها باعث شد که او به برسد و سفارش‌های کاری فراوانی از نهادهای مختلف جمهوری اسلامی بگیرد و از زیادی بهره‌مند گردد. مهم‌ترین اثر او پیرامون تاریخ معاصر، کتاب جریان‌ها و سازمان‌هاست(1) که اجمالاً با فضای فکر انقلاب اسلامی همراه بود و همین باعث ترویج بیشتر آثار او از سوی نهادهای مختلف جمهوری اسلامی گردید. وی در از اوایل دولت نهم، کم‌کم از مسیر انقلاب اسلامی زاویه گرفت و در ابتدا این زوایه کم بود و رفته رفته بیشتر شد. حضور مداوم او در شبکه‌های اجتماعی و پرنویسی اش، باعث شد تا انحرافاتش پنهان نماند. او بعد از گذشت مدت حدود 15 سال، به چهره‌ای مبدل شد که دقیقاً نقطه مقابل اندیشه‌های سابقش ایستاده و علاوه بر نقد برخی آرمان‌های انقلاب اسلامی و نقد ، به یکی از طرفداران جدی تبدیل گردید. البته آقای جعفریان سابق به دلیل برخی ، از آن طرف بام افتاده بود و گلایه شدید برخی شخصیت‌های علمی و حوزوی را فراهم کرده بود و همو امروزه به خاطر مواضع جدیدش دچار شده است! جعفریان مصاحبه مفصلی در لایو اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم، داشت و متن آن را با اضافاتی در روز 27 فروردین 99، روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین، منتشر کرد. وی در همین مصاحبه، به داشتن برخی گرایشات افراطی اش در دهه شصت اعتراف کرده و به تغییرات فکری اش اذعان کرده و آن را درست دانسته است. رسول جعفریان در دهه شصت مقاله‌ای با عنوان «جایگاه صلح در جهاد» داشت و خلاصه‌اش چنین است که در فرهنگ اسلامی در برابر غیرمسلمانان، اصل بر جنگ (و نه صلح) است! سِلم اسلام، باید بر پایه اضمحلال قدرت‌های زورگو بنا شود به طوری که دیگران جرأت اظهار مخالفت نداشته باشند.(2) البته او امروزه، از چنین مواضعی تبری می جوید و آن را از مواضع اقتدارگراها معرفی میکند و به آنها نقد می کند.موارد دیگری از این دست دیدگاه‌ها در کارنامه جعفریان دیده می‌شود که در زمانه خود و بعد از آن توسط برخی از همپالگی‌های امروزین جعفریان به عنوان نوعی و وی تلقی می‎شد! و البته در مواردی با اندیشه‎های عمیق و دقیق امام خمینی بسیار فاصله داشت و در واقع می‌توان این بخش از کارنامه جعفریان را با برخی آراء آقای مقایسه کرد که گاه در دفاع از انقلاب اسلامی از امام نیز پیش می‌افتاد و خود را انقلابی‌تر نشان می‌داد! --------------------- پ.ن: 1. این کتاب اولین بار در سال 1380، با عنوان «ج‍ری‍ان‌ه‍ا و ج‍ن‍ب‍ش‌ه‍ای‌ م‍ذه‍ب‍ی‌ - س‍ی‍اس‍ی‌ ای‍ران‌ (از روی‌ ک‍ار آم‍دن‌ م‍ح‍م‍درض‍ا ش‍اه‌ ت‍ا پ‍ی‍روزی‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌) س‍ال‍ه‍ای‌ ۱۳۵۷ – ۱۳۲۰» در‌ ۲۴۶ صفحه منتشر شد. مورد این کتاب مورد استقبال نیروهای انقلابی قرار گرفت و جعفریان در هر چاپ، ویراست جدیدی را هم اعمال کرده و نکات و مطالب و حواشی جدیدی را به کتاب افزود و اشکالات کتاب را زودود. مورد حمایت دستگاه های دولتی، خصوضا دولت احمدی نژاد قرار گرفت و به چاپهای متعددی رسید. در سال 1396 در 1424 صفحه توسط نشر علم منتشر شد. 2. آقای جعفریان در روز 26 فروردین 1399 در لایو اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم، گفت‌وگوی مفصل و انتقادی و بسیار تندی درباره جایگاه علم در جمهوری اسلامی داشت و روابط عمومی این انجمن، متن کامل آن را یک روز بعد، با عنوان «متن کامل گفتگو با رسول جعفریان پیرامون علم و تمدن جدید» روی سایت خودشان منتشر کردند: https://b2n.ir/604796 جعفریان در روز 27 فروردین 99، متن کامل همین گفتگو را به همراه اضافات جدیدی از سوی خودش، روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین، با عنوان «نقدهای جدی به ترویج خرافات به اسم طب سنتی، پاسخ‌های رسول جعفریان درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی» منتشر کرد و در نشانی زیر درج شد: https://www.khabaronline.ir/news/1376977/ @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 3 از 6] 4. جعفریان و فرایند تبدیل شدن به یک عده معدودی در جامعه ما هستند که در همه مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و علوم و فنون مختلف، متخصص هستند و با ، در همه چیز اظهارنظر می‌کنند و راهکار می‌دهند. مردم اینها را به درستی می‌دانند که می‌زنند و معمولا هم نظراتشان به نفع غرب و علیه منافع ملت ایران است. آقای جعفریان در فضای فکری جدیدی که وارد شده، از حیث روش‎شناختی نیز دچار تغییرات زیادی شده است. او به جای اینکه سابقه علمی خودش را در نظر داشته باشد و با توجه به آن پیشینه، در مسائلی که تخصص دارد، سخن بگوید و حرف علمی بزند؛ متأسفانه مسیر و و بیان را در پیش گرفته، به راحتی به بسیاری از مسائلی که هیچ آگاهی ندارد، ورود میکند و به مخالفان فکری خود، به نحوی افراطی حمله می‌کند. مشاهده یادداشت‌های سطحی و نظرپراکنی‎های عجولانه آقای جعفریان نشان می‌دهد که او در سال‌های اخیر به یک سلبریتی تبدیل شده و تقریبا در تمام مسائل داغ روز به اظهارنظر می‌پردازد؛ از تا و شوربختانه در اغلب موارد به ارائه تحلیل‌های سطحی و کم‌مایه بسنده می‌کند. طبیعتاً وقتی کسی با زبان تلخِ طعن و توهین با سایرین سخن بگوید، نباید انتظار داشته باشد که نظرات او را نقد علمی کنند! بلکه با همان روش خودش او را نقد می‌کنند. 5. جعفریان و تمدن غرب؛ از دفاع متعصبانه تا حمله هیجانی به منتقدان در سال‌های اخیر، آقای جعفریان، همین که در فضای جامعه، نقد غرب شدت گرفته یا غربی‌ها کاری کردند که باعث آبروریزی آنان شود، آقای جعفریان، عصبانی و برافروخته وارد صحنه شده و در مقام وکیل مدافع غربی‌ها به دفاع متعصبانه روی آورد. از مهمترین چالش‌های عظیم و کم‌سابقه‌ای که امروز غرب با آن مواجه هست، چالش مواجهه با است که به زعم سران کشورهای اروپایی و آمریکا، بعد از جنگهای جهانی دوم اول و دوم، این مهمترین چالش بزرگ و کم سابقه در غرب هست که به خوبی نشان داده که آن همه کبر و غروری که از برای خودشان قائل بودند و خودشان را جای خدا نشانده بودند، فرو نشسته و این تمدن عظیم، با یک ویروس، چنان ضعف‌هایش آشکار شد و بیرون زد که دیگر آبرویی برای آنها نمانده است. البته بیان چالش‌های جدی غرب، برای افرادی که علاقمند به غرب هستند بلکه نگاه قدسی نسبت به غرب دارند، ناراحت کننده است ولی چه خوشایند این افراد باشد و چه نباشد، برای همه دنیا مشخص شده که و و چند کشورهای اروپایی، آن مدینه فاضله‌ای که سال‎ها به کمک رسانه‎ها، ساخته‎اند، نیستند و بخش عمده اینها فوتوشاپی بوده است. ضعفهای عظیم اینها در این فضا خودنمایی کرده و اشکالات اندیشه لیبرال دموکراسی و اشکالات ساختاری آنجا، در این بخش آشکار شده است. این کشورهای اروپایی و آمریکا، در همین چالش، از هم وسائل پزشکی سرقت می‌کنند و با کمبودهای زیادی مواجه شده‌اند و جمعیت زیادی از آن کشورها به ویروس مبتلا شده است، ولی در ایران و چین که دو کشور آسیایی هستند، ویروس کرونا به نحو مطلوبی کنترل شد و تعداد مبتلایان در آمریکا، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای بزرگ اروپایی، بالاترین رقم را دارد ولی کشورهای چین و ایران، ویرس و بیماری را کنترل کردند. در ایران همدلی بسیار خوبی بین مردم برای مقابله با ویروس به وجود آمد و در نقاط مختلف کشور، مساجد و مدارس و بقاع متبرکه تعطیل شد ولی در همین مراکز، شروع به تولید ماسک و لباس ویژه بیمارستانی کردند و کارهای بزرگی صورت گرفت که تحسین مردم دنیا را بر انگیخت. اینها برای کسانی که تأمین کننده منافع غرب در ایران اند، ناراحت کننده هست. آقای جعفریان در کانال تلگرامی خودش در روز یکشنبه 17 فروردین 1399 (5 آوریل 2020م)، یادداشتی با عنوان «کرونا پنبه علم و تمدن و دمکراسی را زد!» نوشت و خشم خودش از این رخداد را بیان کرد. وی تلاش کرد تا به این صورت به خودش دلداری دهد: «حالا هم عده ای با آمدن این ویروس، تمام دنیای جدید را به چالش کشیده و بر این باورند که اعتبار همه چیز از علم و تمدن بشری زیر سوال رفته است. گویی با این مشکل، وضع آنها که به عصر بوق چسبیده اند، استوار شده است.»(1) به ادبیات او دقت شود که از چه تعابیری استفاده کرده که خشم و عجز او آشکار است. گویی با این مشکل، وضع آنها که به عصر بوق چسبیده اند، استوار شده است. --------------------- پ.ن: 1. «کرونا پنبه علم و تمدن و دمکراسی را زد!»، کانال تلگرامی رسول جعفریان، 5 آوریل 2020م. به آدرس: https://t.me/jafarian1964/12347 @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 4 از 6] جناب جعفریان در بخش دیگری از یاددشت مزبور باز تلاش می کند که غرب را بزرگ تر از آن معرفی کند که با چنین چالشهایی دچار نابودی شود: «غرب از روزی که تمدن جدیدش را شروع کرده، صدها مصیبت بزرگ و کوچک را پشت سر گذاشته و هر بار دنبال حل مشکلاتش بوده است. بدترین آنها جنگ جهانی اول و دوم بوده که میلیونها آدم را نابود کرده است و باز سر برآورده است.» 6. جعفریان و مخالفت علم با دین یکی از دغدغه های آقای جعفریان در چند سال اخیر، که خیلی از آن صحبت کرده و صدها یادداشت و چند کتاب کوچک از همین یادداشتها منتشر کرده، موضوع وضعیت «علم» در ایران هست. او در این نوشته ها، تلاش میکند تا مردم ایران و انقلاب اسلامی را مخالف علم، معرفی کند و این مسئله را به همین صراحت هم بیان می کند! آقای جعفریان در ادعاهای جدیدش، مغالطه کرده و واژه «علم» را مترادف با لیبرال دموکراسی و تمدن غربی استفاده کرده و مخالفت انقلاب اسلامی با لیبرال دموکراسی غربی را به معنای مخالفت جمهوری اسلامی با علم، دانسته است. علم، مترادف با لیبرال دموکراسی نیست بلکه، یکی از صدها پارامتری که در لیبرال دموکراسی، مورد توجه قرار دارد، موضوع علم هست، همان طور که علم، جزئی از تمدن اسلامی به شمار می رفت و مورد توجه قرار گرفته است. وی تلاش کرده تا انقلاب اسلامی و جامعه مذهبی ایران را نقطه مقابل علم و مخالف با علم معرفی کند. جعفریان مصاحبه ای در لایو اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم، داشت و متن آن را با اضافاتی در روز 27 فروردین 99، روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین، منتشر کرد. او در همین مصاحبه درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی، صحبت های تند و تیزی را درباره تقابل علم و دین بیان کرد! وی در همین مصاحبه، در پاسخ به این سوال: «شما روند بی دین شدن اروپا را در اثر علم جدید نمی دانید؟ این که بسیاری از متفکران ما از تأثیر دین بر علم سخن گفته و می گویند، به چه معناست؟» با صراحت گفته که جامعه دینی ما، از علم، متنفر است: «کسانی که در کشور ما کتاب و مقاله با عنوان علم سکولار و علم دینی می نویسند و عمدتا با استناد به نظریات شماری از اندیشمندان غربی ـ در حالی که قرار است اینها از غرب متنفر باشند! ـ می خواهند ثابت کنند که علم جدید، سراسر ارتداد مطلق است، همینها بانی و باعث تنفر جامعه دینی ما از علم شده است»!(1) آقای جعفریان در همین مصاحبه گفته که در کشور ما به سوی پیشرفت علمی نمی رویم بلکه بدگمانی به علم را ترویج میکنیم: «آنچه در عالم خارج اتفاق می افتد، دانشی است که در طول این چند قرن بر توانایی بشر اروپایی افزوده و بقیه آدمیان را برده آنها کرده است. حالا هم نزدیک یک قرن است که شرق آسیا وارد این میدان شده و با به دست آوردن توانایی های علمی و تکنولوژی ناشی از پیشرفت علمی، رقیب جدی آن شده است. ما چه کرده ایم؟ سالهاست متفکران و فیلسوفان ما، به تبع اندیشه های بیرونی؛ نظریه قدسی بودن علم را مطرح کرده و ما را به هوس احیای علوم قدیمه، به هیچ روی تشویق به علم نکرده، بلکه بدگمانی را نسبت به علم در میان ما پدید آورده اند.» سوالی که ایشان باید پاسخ دهد آن است که در جمهوری اسلامی، کدام شخصیت مدعی شده که «علم»، بد هست و باید به سمت جهل برویم؟ چه کسی گفته باید از علم فاصله بگیریم و جهل را در جامعه ترویج کنیم؟ جای تاسف دارد که این حرفهای ابلهانه را آقای جعفریان از سوی خودش می بافد و بعد به اسلام نسبت میدهد و با مبنا قرار دادن این دروغها، انقلاب اسلامی را محکوم و و متهم میکند. همین مصاحبه، مورد استقبال رسانه های معاند قرار گرفت و با ذوق زدگی، آن را بازتاب دادند. سایت «خبرنامه گویا» مطلب را با تیتر مغرضانه «حرف‌های بحث‌انگیز یک حجت‌الاسلام درباره ارتباط علم و دین» درج نمود.(2) --------------------- پ.ن: 1. «نقدهای جدی به ترویج خرافات به اسم طب سنتی، پاسخ‌های رسول جعفریان درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی»، سایت خبر آنلاین، 27 فروردین 1399. به آدرس: https://www.khabaronline.ir/news/1376977/ 2. «حرف‌های بحث‌انگیز یک حجت‌الاسلام درباره ارتباط علم و دین»، سایت خبرنامه گویا، 17 آوریل 2020م. به آدرس: https://news.gooya.com/2020/04/post-37503.php @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 5 از 6] 7. صلاحیت اظهار نظر درباره پزشکی آقای جعفریان چه صلاحیتی دارد که در علم طب، اظهار نظر کند؟ ایشان چه سواد طبی دارد که از طب مدرن دفاع کند؟ آیا یک استادِ تاریخ‌، می‌تواند در باره جزئیات علم طب هم اظهار نظر کند؟ آیا ورود چنین استادی به عرصه طب، مانند ورود همان سلبریتی بی‌سواد و کم‌مایه نیست؟ شباهت این آقا با آن سلبریتی، آن هست که هر دو تا در زمینه‌ای که در آن نه تخصص، بلکه کوچک‌ترین اطلاعی ندارند، با اعتماد به نفس، اظهار نظر فضل می‌کنند! آقای جعفریان مصاحبه در متن منتشره روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین در روز 27 فروردین 99، درباره اشکالات روشی به طب سنتی و نقد جزئیات داروها و روشهای درمانی در این طب سنتی و تفاوت آن با تب مدرن بحث کرده است! کسی که چهار صفحه سند تاریخی دیده، چطور میتواند در علم پزشکی، اظهار نظر کند؟(1) ادعای ایشان بیشتر به شوخی شباهت دارد که در اکثر همین مصاحبه، تلاش کرده خودش را دارای دغدغه علم طب و خودش را یک عالم، معرفی کند. ولی کسی که کوچکترین سواد طبی ندارد، چطور میتواند از علم طب درباره جزئیات علم طب نظر دهد و بخشی از آن را غلط و بخشی دیگر را درست بداند؟ آیا این دفاع، از روی نادانی صورت نگرفته است؟ آیا محرُک این کار، جهالت و تعصب جاهلی نیست و غرض ورزی با طب سنتی نیست؟ چرا آقای جعفریان به طب سنتی حمله می کند و آن را مورد تمسخر قرار می دهد؟ ایشان چه حقی دارد تلاش کند تا دفاتر مدعیان طب سنتی را جمع کنند؟ ایشان چه تخصصی در طب دارد که روشها و جزئیات آن را نقد کند؟ به صرف اینکه چون آنها را دوست ندارد، می‌تواند به آنها حمله کند؟ یا درباره صلاحیت نداشتن آنها برای طبابت، اظهار نظر کند؟ او خودش صلاحیت هر نوع اظهار نظر طبی، نفیا یا اثباتا را ندارد. به طب سنتی، کسانی می‌توانند از حیث علمی نقد کنند که سالها زحمت کشیده اند و درس خوانده اند و همزمان که از طب مدرن اطلاع دارند، از تصور موضوع و محمولات متکثر و تاریخچه طب قدیم نیز عاجز نباشند. فکر این را هم بکنید که نتیجه این رفتارها روی نسل جدید چیست؟ کسانی که سالها درس می خواند تا یک پزشک عمومی شوند، آن وقت می بینند، یک نفر بدون داشتن هیچ تخصص و سواد پزشکی، ادعاهای من درآوردی بکند و به سادگی مردم را دنبال خود بکشد. نه طب جدید و نه طب قدیم، هیچ کدام نباید «حذف» شوند بلکه در فضای موجود، باید باشند و متخصصان روی آنها کار کنند و جلو ببرند. با ادعای رفتار علمی، چگونه می‌توان یک علم را که همان طب ایرانی باشد که حاصل عمر و تجربه علمی چند هزار ساله دانشمندان ما بوده، کنار بگذاریم؟ مگر غربیها حاصل تجربه‌های دانشمندان و گذشتگان خودشان را حذف کردند، که ما چنین بلاهتی انجام دهیم؟! اگر تجربه گذشتگان خودشان را حذف می کردند، طب مدرن به اینجا میرسید؟ اگر هم به طب ایرانی، اشکالاتی وارد هست، آن اشکالات باید مرتفع شود و این علم به سمت پیشرفت حرکت کند و به بخشی از نیاز جامعه ما پاسخ بگوید. 8. جعفریان جدید و تمسک به روش‌های حذفی و ادبیات تکفیری سیره رایج آقای جعفریان در سالهای اخیر، رفتن به سمت مناسبات قرون وسطایی و حذف و تکفیر هست. ایشان در مسائل مختلف، از درباره طب سنتی گرفته تا اجتماع اربعین، همین نسخه حذف و تکفیر را میپیچد. آقای جعفریان از رفتار اشتباه و حذفیِ یک نفر از مدعیان طب سنتی در آتش زدن یک کتاب پزشکی، این همه خشمگین شد و به طب سنتی تاخت و تلاش کرد تا به این بهانه، آخرین مراکز آنها در قم هم بسته شود. ولی رفتار حذفی آقای جعفریان در مقابله با مدعیان طب سنتی و تلاش ایشان برای اینکه هیچ کدام از رئوس آنها در قم حضور نداشته باشند و دروس آنها در قم تعطیل شود و مراکز آنها بسته شوند، ناراحت‌کننده نبود؟ چرا کسی به این رفتار دیکتاتورمابانه آقای جعفریان خرده نگرفت؟ آیا این رفتار حذفی، درست بود؟ بنده طبق سنت جاری در جامعه، از طب رایج استفاده می‌کنم و تا کنون جز یک بار حدود 15 سال پیش، از طب سنتی استفاده نکردم و کسی را هم به مراجعه به آنها توصیه نکردم. ولی وقتی ادبیات آقای جعفریان در حمله به طب سنتی و اصرارهای او برای بستن آخرین دفاتر طب سنتی را دیدم، دچار حالت اشمئزاز و تحیر شدم که این همه کینه و نفرت به چه دلیل هست؟ اینها از کجا نشأت گرفته؟ چرا این همه علیه آنها تبلیغ می‌کند؟ او چه فهمی از علم طب دارد که او را به چنین کاری وادار کرده؟ و اگر واقعا انگیزه علمی دارد، چرا از ادبیات حذفی و شبه تکفیری استفاده می کند؟! --------------------- پ.ن: 1. «نقدهای جدی به ترویج خرافات به اسم طب سنتی، پاسخ‌های رسول جعفریان درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی»، سایت خبر آنلاین، 27 فروردین 1399. به آدرس: https://www.khabaronline.ir/news/1376977/ @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 6 از 6] 9. جعفریان و تقلید از ادبیات رادیکال و سلوک سیاه کسروی کسی بود که یک تاریخنگار باسوادی بود ولی در اموری که در آنها تخصصی نداشت و اسلام شناسی ورود کرد و به جایی رسید که ادعای پیغمبری کرد که دین جدید آورده ام و روزی برای جشن کتابسوزی به راه انداخته بود و مهمترین میراث معنوی مردم ایران مانند دیوان حافظ، اشعار سعدی، اشعار مولوی، کتاب مفاتیح را میسوراند! او در نهایت به این حذف و خشونت رسید که چنین جشنی به راه اندخت. برخوردهای رادیکال و ادبیات تهاجمی و آکنده از خشونت و عصبانیت جعفریان نشان از قدم گذاشتن در راهی دارد که پیش از او امثال احمد کسروی پیموده اند و عاقبتش را آقای جعفریان بهتر از همگان می داند. اطلاعات تاریخی گسترده و خرده هوش و سر سوزن ذوق، گاهی برخی افراد را به توهم همه چیزدانی کشانده و تا مرز ادعای پیامبری پیش برده است! امام خمینی (ره) در روز 21 تير 1359 درباره کسروی میگوید که یک شخص مطلعی در تاریخ بود. ولی مغرور شد و مغزش فاسد شد و نتیجه آن شد که توهم پیغمبری یافت و دین جدیدی آورد: «يك دفعه آدم مى‏بيند كه كسروی آمد و كتابسوزى؛ مفاتيح الجنان هم جزو كتابهايى بود كه سوزاند، كتابهاى عرفانى را هم سوزاند. البته كسروى نويسنده زبردستى بود، ولى آخرى شده بود، يا يك مغزى است كه اين مغزِ بسيارى از شرقيها اين طورى هستند كه تا يك چيزى، ‏اى_ياد_مى‏گيرند ادعاشان خيلى بالا مى‏شود. كسروى آخرى ‏كرد! نمى‏توانست به آن بالا برسد، آنجا را مى‏آورد پايين.»(1) --------------------- پ.ن: 1. صحيفه امام، ج‏13، ص32. @rozaneebefarda
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند 💥یادداشت اختصاصی روزنه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 واکاوی علل و عوامل دفاع متعصبانه رسول جعفریان از تمدن رو به افول و هجمه غیرعلمی علیه برخی فعالیت های علمی مانند /اسلامی صفحه نخست: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4052 صفحه دوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4053 صفحه سوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4055 صفحه چهارم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4056 صفحه پنجم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4057 صفحه ششم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4058 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053