eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 در آستانه‌ی شروع ماه‌های حرام (ذی‌القعده، ذی‌الحجه، محرم) ارائه می‌گردد.
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۱) 🔹 وقتی افرادی به نام راستین در بین ما پیدا می‌شوند -و آن‌ها به بیش از است- می‌گویند: ای برادران! ای نسل ! ای انسان‌های ! بیایید داشته باشید. شش‌دانگ حواس و خاطرتان را تنها متوجه ظاهرها نکنید. بواطن مهم هستند، أهمّ هستند، حاکم هستند. ✍ مرحوم عارف بسیار دل‌سوز بشر، مرحوم حاج میرزا جواد آقا در مراقبات ماه الحرام می‌فرماید: «فاجتهدی یا نفس!»؛ به خودش خطاب می‌کند. یعنی تمام خودت را به کار بگیر؛ «فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ درونت و برونت برای نیرویی که حاکم بر جهان است فرقی نمی‌کند. همه‌اش بیرون است برای او. درون ندارد. او مسلَّط است. بنابراین محافظت خودت را بکن. «زیادة علی ما یجب فی سائر الشهور من مخالفة الله جلّ جلاله»؛ چون ماه ذی القعده اول ماه‌های حرام است، احترام این ماه‌ها زیاد است به طوری‌که حتی با هم اجازه‌ی رزم و نداده‌اند. بنابراین چطور می‌شود که خدا در این ماه‌ها مواظبتش بیشتر نشود؟ که نکند خلاف خدا در این ماه‌ها رفتار بکند!. خب در چی مراعات کند؟ مخالفت خدا، حتی در یکی از احکامش. حتی یکی از که مخالفت بشود، در این ماه‌های شریف قبحش و زشتی‌اش بیشتر از وقت‌های دیگر است. ۸۵.۹.۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۱) 🔹 وقتی افرادی به نام #عارفان راستین در بین ما پیدا می‌شوند -و آن‌ها #ت
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم ، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵.۹.۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 نمونه‌ای از تربیت زینب کبری سلام الله علیها 🔺 علیه‌السلام چطور شد؟ او حضرت بود. حضرت مربی‌اش بود. فریاد زد این بزرگوار: «الناس عبید الدنیا»؛ در مسلمان، و یادگار فریاد می‌زند: دنیاپرستند!. نیستند!. اول صدای اذان‌شان می‌پیچد. جماعت‌شان برپا می‌شود؛ مثل الآن ، اما مغز ندارد!. به یک اشاره‌ی نفت‌شان را می‌دهند، هواپیما می‌گیرند و با آن‌ها روی سر می‌ریزند!. حضرت علی علیه‌السلام با آن تربیتی که شد مأمور تربیت دو بزرگوار و و دختر بزرگوار کبری شد. چه کرد با این‌ها خدا می‌داند! چه زبانی حضرت زینب پیدا کرد که وقتی سخن گفت راوی یا راویان گفتند: ما خیال کردیم علی بن ابی طالب زنده شده، صحبت می‌کند!. در حال ، در حالی که سرهای عزیزانش روی نیزه‌هاست!. در حالی که دخترها در برابرش از شتر می‌افتند پایین. چنان مسلَّط بر سخن بود و صحبت می‌کرد که خیال کردند علی بن ابی طالب روی منبر است دارد صحبت می‌کند. 💔 روز هم دیگر او داشت تمام می‌شد. وقتی که دید برادر دارد از رفتنش سخن می‌گوید؛ نوشته‌اند: سیلی به صورت خودش می‌زد. فریاد می‌زد. سیلی زد بر خودش. افتاد و بی هوش شد. سیدالشهداء آمد او را به هوش آورد. نصیحت کرد: خواهرم، جدّ من، مادر من، پدر من، برادر من، این‌ها رفتند صبر کردی. حالا هم صبر کن. 🔹 چه تأثیری گذاشت روی دل این خواهر که این مقام صبر و این کانون بردباری در او این جور تر و تازه شد که تا آخر این سفر تا دیگر از او این‌طور بی‌تابی دیده نشد. خدایا به آبروی آن سوختگی قلبِ دختر زهرا، یادگار علی مرتضی، قلوب ما را بفرما. اصلاح ارواح ما، ابدان ما، ما، ما، بفرما. سایه‌ی ما، ما را بر سر ما مستدام بدار. شرّ اشرار و به خودشان برگردان. ۸۸.۱۰.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺لزوم برگزاری کلاس‌های مخصوص درمان عقب‌ماندگیِ بندگی 🔹 مثلاً کسی‌که می‌خواهد در مدارس وارد شود از او می‌پرسند: پسر چه كسی هستی؟ خانه‌ات كجاست؟ تحصيلاتت چیست؟ يك پرسش‌نامه را پركرده و او وارد می‌شود. اما آن موقع بايد يك مسائل ديگری هم مطرح شود و كشف كنند كه اين بی‌تقصیر در اثر نفوذ شرقی و غربی چقدر از مرحله‌ی و خدا محروم شده است؟ محرومیت از بندگی، عقب‌افتادگی است و ما باید این موضوع باورمان بیاید. مانند اطفال عقب‌افتاده كه آن‌ها را به جای خاصی می‌برند و كلاس مخصوصی برای آن‌ها می‌گذارند، - چون خاص می‌خواهند، آن‌ها تخصص می‌خواهد و هر معلمی نمی‌تواند عقب‌افتاده‌ها را بدهد-، هر محيطی هم به درد آن‌ها نمی‌خورد؛ همين‌طور باید ماها را در مدارس و در كلاس‌ها و درس‌هايی ببرند تا عقب‌افتادگی ما به‌تدريج درمان شود. شايد به همین دلیل است كه (عجل الله تعالی فرجه الشريف) نمی‌كنند، چون ما هنوز عقب‌افتاده‌ايم و نرسيده‌ايم و نشده‌ايم. شما همين شرح حال ابوذر را ببينيد، آن‌وقت می‌بينيد كه چیست و ما چه هستيم، چقدر عقب افتاده‌ايم؟ چون انسان تا خودش را با اين افراد مقايسه نكند، از خودش جز چيزی نمی‌بيند؛ من الحمدلله نمره‌ام خوب است، درسم هم كه خوب است، مدركم را هم كه گرفته‌ام و چند سال است که دارم تدريس می‌كنم و... پس من برای خودم آدمی هستم!، ولی وقتی خودم را با ابوذر مقایسه می‌کنم، آن‌وقت کمی می‌فهمم كه من كجا هستم و يك انسان عقب‌نيفتاده كجاست!. ابوذر خارج از مکرمه می‌كرد، از چند مسافر که ردّ می‌شدند شنيد که می‌گفتند: يك حرف‌هايی در مكه پيدا شده، يك كسی آمده می‌گويد: من خدا هستم. ايشان به برادرش می‌گويد برو و خبر بياور، او می‌رود ولی تفحصی كه برای ابوذر مفيد باشد، انجام نمی‌دهد و بر می‌گردد. خبرهايش برای ايشان قانع‌كننده نبود و به همین خاطر خودش يك آذوقه‌ای بر می‌دارد و پياده راه می‌افتد، حالا چقدر راه بوده و در آن گرما با چه مشقتی به مكه می‌رسد، نمی‌دانیم. آن‌جا از ترس چند روز درگوشه‌ای استراحت می‌كند، تا اين‌كه جوانی با او مواجه می‌شود، این جوان حضرت (علیه‌السلام) بود، او را می‌كند و به مبارک پيامبر می‌برد. وقتی به حضور حضرت می‌رسد، آن خواسته‌ای را كه در وجودش جويا و تشنه‌ی آن بود می‌يابد. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 در آستانه‌ی شروع ماه‌های حرام (ذی‌القعده، ذی‌الحجه، محرم) ارائه می‌گردد.
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام 🔹 وقتی افرادی به نام راستین در بین ما پیدا می‌شوند -و آن‌ها شان به بیش از است- می‌گویند: ای برادران! ای نسل ! ای انسان‌های ! بیایید داشته باشید. شش‌دانگ حواس و خاطرتان را تنها متوجه ظاهرها نکنید. بواطن مهم هستند، أهمّ هستند، حاکم هستند. مرحوم عارف بسیار دل‌سوز بشر، مرحوم حاج میرزا جواد آقا در مراقبات ماه الحرام می‌فرماید: «فاجتهدی یا نفس!»؛ به خودش خطاب می‌کند. یعنی تمام خودت را به کار بگیر؛ «فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ درونت و برونت برای نیرویی که حاکم بر جهان است فرقی نمی‌کند. همه‌اش بیرون است برای او. درون ندارد. او مسلَّط است. بنابراین محافظت خودت را بکن. «زیادة علی ما یجب فی سائر الشهور من مخالفة الله جلّ جلاله»؛ چون ماه ذی‌القعده اول ماه‌های حرام است، احترام این ماه‌ها زیاد است به طوری‌که حتی با هم اجازه‌ی رزم و نداده‌اند. بنابراین چطور می‌شود که خدا در این ماه‌ها مواظبتش بیشتر نشود که نکند خلاف خدا در این ماه‌ها رفتار بکند!. خب در چی مراعات کند؟ مخالفت خدا، حتی در یکی از احکامش. حتی یکی از که مخالفت بشود، در این ماه‌های شریف قبحش و زشتی‌اش بیشتر از وقت‌های دیگر است. «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه‌ی با کفار هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که تو با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با خودت با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه‌وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم بی‌صبری، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. می‌فرماید: اگر کسی یک‌چنین حالی داشت با خدای خودش، خداوند ربّ شکوری است و پاسخی بهتر می‌دهد. و اگر کسی بداند که رضایت خدا که به خاطر این‌جور عمل متوجه او خواهد شد چه مقامی است، (یعنی خداوند از یک بنده راضی باشد!) چون ببیند که هر پیش‌آمدی که می‌کند فغان و فریاد و ناراحتی ندارد، ممکن هم هست اشک بریزد، ممکن هم هست مصیبتی به او سخت باشد، اما نه این‌که خلاف خدا، چیزی در دل او خطور بکند. می‌فرماید: اگر کسی چنین حالی خدا به او داد و مورد رضایت خداوند قرار گرفت، اگر بداند که این چه مقامی است که خدا به او داده، راضی است که او را مثل گوسفندی که بدنش را قصاب پاره پاره می‌کند، همان به سرش بیاید که آن رضای خدا به او برسد!. این‌قدر مهم است!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ۸۵٫۹٫۱۲ @seyedololama
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۱) 🔹 وقتی افرادی به نام راستین در بین ما پیدا می‌شوند -و آن‌ها به بیش از است- می‌گویند: ای برادران! ای نسل ! ای انسان‌های ! بیایید داشته باشید. شش‌دانگ حواس و خاطرتان را تنها متوجه ظاهرها نکنید. بواطن مهم هستند، أهمّ هستند، حاکم هستند. ✍ مرحوم عارف بسیار دل‌سوز بشر، مرحوم حاج میرزا جواد آقا در مراقبات ماه الحرام می‌فرماید: «فاجتهدی یا نفس!»؛ به خودش خطاب می‌کند. یعنی تمام خودت را به کار بگیر؛ «فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ درونت و برونت برای نیرویی که حاکم بر جهان است فرقی نمی‌کند. همه‌اش بیرون است برای او. درون ندارد. او مسلَّط است. بنابراین محافظت خودت را بکن. «زیادة علی ما یجب فی سائر الشهور من مخالفة الله جلّ جلاله»؛ چون ماه ذی القعده اول ماه‌های حرام است، احترام این ماه‌ها زیاد است به طوری‌که حتی با هم اجازه‌ی رزم و نداده‌اند. بنابراین چطور می‌شود که خدا در این ماه‌ها مواظبتش بیشتر نشود؟ که نکند خلاف خدا در این ماه‌ها رفتار بکند!. خب در چی مراعات کند؟ مخالفت خدا، حتی در یکی از احکامش. حتی یکی از که مخالفت بشود، در این ماه‌های شریف قبحش و زشتی‌اش بیشتر از وقت‌های دیگر است. ۸۵.۹.۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم ، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵.۹.۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۱) 🔹 وقتی افرادی به نام راستین در بین ما پیدا می‌شوند -و آن‌ها شان به بیش از است- می‌گویند: ای برادران! ای نسل ! ای انسان‌های ! بیایید داشته باشید. شش‌دانگ حواس و خاطرتان را تنها متوجه ظاهرها نکنید. بواطن مهم هستند، أهمّ هستند، حاکم هستند. ✍ مرحوم عارف بسیار دل‌سوز بشر، مرحوم حاج میرزا جواد آقا در مراقبات ماه الحرام می‌فرماید: «فاجتهدی یا نفس!»؛ به خودش خطاب می‌کند. یعنی تمام خودت را به کار بگیر؛ «فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ درونت و برونت برای نیرویی که حاکم بر جهان است فرقی نمی‌کند. همه‌اش بیرون است برای او. درون ندارد. او مسلَّط است. بنابراین محافظت خودت را بکن. «زیادة علی ما یجب فی سائر الشهور من مخالفة الله جلّ جلاله»؛ چون ماه ذی القعده اول ماه‌های حرام است، احترام این ماه‌ها زیاد است به طوری‌که حتی با هم اجازه‌ی رزم و نداده‌اند. بنابراین چطور می‌شود که خدا در این ماه‌ها مواظبتش بیشتر نشود؟ که نکند خلاف خدا در این ماه‌ها رفتار بکند!. خب در چی مراعات کند؟ مخالفت خدا، حتی در یکی از احکامش. حتی یکی از که مخالفت بشود، در این ماه‌های شریف قبحش و زشتی‌اش بیشتر از وقت‌های دیگر است. ۸۵٫۵٫۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم بی‌صبری، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵٫۵٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 نمونه‌ای از تربیت زینب کبری سلام الله علیها 🔺 علیه‌السلام چطور شد؟ او حضرت بود. حضرت مربی‌اش بود. فریاد زد این بزرگوار: «الناس عبید الدنیا»؛ در مسلمان، و یادگار فریاد می‌زند: دنیاپرستند!. نیستند!. اول صدای اذان‌شان می‌پیچد. جماعت‌شان برپا می‌شود؛ مثل الآن ، اما مغز ندارد!. به یک اشاره‌ی نفت‌شان را می‌دهند، هواپیما می‌گیرند و با آن‌ها روی سر می‌ریزند!. حضرت علی علیه‌السلام با آن تربیتی که شد مأمور تربیت دو بزرگوار و و دختر بزرگوار کبری شد. چه کرد با این‌ها خدا می‌داند! چه زبانی حضرت زینب پیدا کرد که وقتی سخن گفت راوی یا راویان گفتند: ما خیال کردیم علی بن ابی طالب زنده شده، صحبت می‌کند!. در حال ، در حالی که سرهای عزیزانش روی نیزه‌هاست!. در حالی که دخترها در برابرش از شتر می‌افتند پایین. چنان مسلَّط بر سخن بود و صحبت می‌کرد که خیال کردند علی بن ابی طالب روی منبر است دارد صحبت می‌کند. 💔 روز هم دیگر او داشت تمام می‌شد. وقتی که دید برادر دارد از رفتنش سخن می‌گوید؛ نوشته‌اند: سیلی به صورت خودش می‌زد. فریاد می‌زد. سیلی زد بر خودش. افتاد و بی هوش شد. سیدالشهداء آمد او را به هوش آورد. نصیحت کرد: خواهرم، جدّ من، مادر من، پدر من، برادر من، این‌ها رفتند صبر کردی. حالا هم صبر کن. 🔹 چه تأثیری گذاشت روی دل این خواهر که این مقام صبر و این کانون بردباری در او این جور تر و تازه شد که تا آخر این سفر تا دیگر از او این‌طور بی‌تابی دیده نشد. خدایا به آبروی آن سوختگی قلبِ دختر زهرا، یادگار علی مرتضی، قلوب ما را بفرما. اصلاح ارواح ما، ابدان ما، ما، ما، بفرما. سایه‌ی ما، ما را بر سر ما مستدام بدار. شرّ اشرار و به خودشان برگردان. ۸۸.۱۰.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama