eitaa logo
متن سیمای حرم
13.6هزار دنبال‌کننده
10 عکس
6 ویدیو
0 فایل
🎙کانال رسمی فیلم، فیش روضه دفتری، سبك و صوت های مداحی و سخنرانی‌ وابسته به کانال باب الحرم 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi 🔸کانال متن روضه باب‌الحرم↶ @babolharam_net 🔸فروشگاه حرز حرم↶
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 دسترسی سریع به مطالب کانال 👈 برای دسترسی سریع به مطالب، هشتگ مربوطه را لمس کنید. 🔻هشتگ های فیش روضه:📋 🔻هشتگ‌های متن و سبک ها: 📋 🔻هشتگ‌های مناسبت ها: 📋 🔻هشتک های محرم🏴
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.... اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحمَةِ اللهِ الوَاسِعَة "اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِ اللَّهِ وَ عَلَى الاَرواحِ الَّتى حَلَّت بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ العَهدِ مِنّى لِزِیارَتِکُم * جوری سلام بده، مثل اونایی که الان رسیدن کربلا، مثل زائرایی که با پاهای آبله زده الان رسیدن روبرو حرمش، مثل جابر که اومد کربلا سلام کرد؛ مثل زینب که هر طرف رو که نگاه میکنه یاد یه خاطره می افته؛ دستت رو روی سینه بگذار، با توجه همه با هم سلام بدیم: به نیابت از امام زمان و شهدا و امواتمون: اَلسَّلامُ عَلَى الحُسَینِ وَ عَلى عَلِىِّ بنِ الحُسَینِ وَ عَلى اَولادِ الحُسَینِ وَ عَلى اَصحابِ الحُسَین" ره وا کنید قافله سالار میرسد یک قافله اسیرِ عزادار میرسد *زینب داره میاد، امام زین العابدین داره میاد، اُم کلثوم داره میاد ...* برخیز یا حسین سری دست و پانما دلبر برایِ دیدنِ دلدار میرسد سِّرُ الحسین سینۀ سَینایِ زینب است آری حقیقتِ همه اسرار میرسد هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست زینب غمین از آن همه آزار میرسد رسیدن به یه جایی بی بی زینب بشیر رو صدا زدن.. بگین بشیر بیاد. بله بی بی! بشیر! اینجا کجاست؟ میخوام ببینم دقيقاً اینجا کجاست..گفت: خانم جان! دقيقأ دو راهی کربلا و مدینه است. این ور میره کربلا این ور میره مدینه..بی بی حالش منقلب شد. فرمود: می بینم بوی حسین داره میاد. بشیر ما رو ببر کربلا..اومدن تا رسیدن کربلا همه خودشون رو انداختن پایین، هر یکی کنار یه قبری نشستن. عمهٔ شما سیدا آمد کنار قبر داداشش حسين... حسین چهل روزه غم چهل ساله دیدم حسین جان غم و اندوه دیدم ناله دیدم داداش نمیدونی چی به روزم آمد.داداش پاشو ببین مثل مادرمون شدم..داداش ببین کمرم تا خورده، ببین خواهرت پیر شده، حسینِ من یادته همینجا توي گودال نشناختمت، اگه حالا تو هم بلند شی نگاه کنی دیگه منو نمیشناسی... * بالا بلند بودم و حالا خمیده ام پُر غم ترین زمانۀ دیدار میرسد * این جمله زبان حاله...داداش ! یادته وقتی بچه هامو از میدان آوردی هر چه نگاه کردی زینبو ندیدی برا اینکه خجالت نکشی برادر... امروز تو هم بیا تلافی کن همهٔ بچه هاتو سالم آوردم اما سراغ سه سالتو از زینب نگیر... خرابه شام گذاشتمو آمدم...* عباس کو که صبرِ عقیله سر آمده ناموسِ حق زکوچه و بازار میرسد بر رویِ قبر پیرهنت پهن می‌کنم جانم به لب زگریۀ بسیار میرسد تکرارِ صحنه ها شده در پیش دیده ام نیزه به دستِ لشگرِ اشرار میرسد گویا هنوز میشنوم زیرِ دست و پا فریادِ العطش زِ لبِ یار میرسد ... *یادمه من بالاي بلندي ايستاده بودم، نيزه دار نيزه ميزد، شمشيردار شمشير ميزد"عِدَةٌ بِسّیوف وَ عِدَّةٌ بِالحِجارَة.." اونايي كه حربه اي نداشتن دامن هاشون رو سنگ كرده بودن، به سر و رويِ حسينِ من ميزدن...* گویا هنوز میشنوم زیرِ دست و پا فریادِ العطش زِ لبِ یار میرسد ... آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم قبرت به رویِ سینه‌ام این بار میرسد آه رباب و قبرِ بهم خورده ی علی لالایی اش از آن دل غمدار میرسد تو این چند روز پیاده رویِ اربعین، اونایی که سالهای قبل رفتن میدونن، تو این چند روز کربلا، اونی که خیلی به چشم میاد اینه: همه جا آب فراوانه، اصلا چیدن روی هم بطری های آب آماده، خُنَک، موکب دارا نمیذارن زائر اربعین یه لحظه هم تشنگی بکشه .. محال کسی آب بخواد و آب پیدا نکنه ... کافیه بگی آب کجاس؟ کافیه بفهمن تشنه ای، همه میان طرفت، بهت آب تعارف میکنند .. خیلی عجیبه این راه ... خصوصا اگه ببین یه مادری بچه بغلشه، ببینن یه مادری طفل شیرخواره داره بیشتر آب بهش تعارف میکنند، میگن این آب برا خودت این آب واسه بچه ات ... بچه تو این آفتاب و گرما تَلَف نشه ... بعضی ها دلشون زودتر از من رفت توی روضه، چی میخوام بگم؟ اما بمیرم برا اون حسینی که چهل روز قبل بچه شو روی دست گرفت ... ببینید ببینید گلم رنگ ندارد اگر آمده میدان سر جنگ ندارد *کربلا نمیذارن زائرا تشنه باشن .. اما یه روزی کربلا به جای اینکه یه شش ماهه رو سیراب کنند ... فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن ...* دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!... برای فرج امام زمانت، شفای مریضا، نابودی آمریکا و اسرائیل و انگلیس، پیروزی و سربلندی مردم غزه و لبنان بازم ناله بزن بگو: يا حسين!... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.... بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیناً حَتَّى تُسکِنَهُ أَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا هرچه خوبیست، تو داری و به آن محتاجم آنچه داری ز معارف،‌ به همان محتاجم تو اباصالحی و من پسر این پدرم عمل صالحم افزون، که به آن محتاجم *آقای من! پسر فاطمه!...* به سلامی دل خود را به سحر خوش کردم به علیکِ تو به هنگام اذان محتاجم یابن الحسن ... چشم بر داری از این بنده ز پا می افتد به نظر های تو پیدا و نهان محتاجم من به دربار تو خدمت نکنم می میرم به غلامی تو تا عمر جهان محتاجم میروی پای پیاده به حرم آقا جان اربعین کرببلا، سینه زنان محتاجم ... خوش به حال اونایی که الان کربلان، خوش به حال اونایی که با پای پیاده رسیدن کربلا، خوش به حال اونا که حسین حسین گفتن و سینه زدن و راه رو پیاده رفتن کربلا... خواستم این اربعین را کربلا باشم،نشد از نجف پای پیاده کربلا باشم،نشد رفقا ما جا موندیم، اونایی که باید اربعین برن کربلا رفتن، امشب به حال خودمون گریه کنیم... شب اربعین رسید، همه رفقامون رفتند کربلا دوباره ما جا موندیم... بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا حالا ما هم از همین راه دور با پای دلمون هم نوا با زائرین اربعین، کنار قدم های جابر بریم کربلا... کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم ستون های این جاده را ما، به شوق حرم می شماریم شبیه رباب و سکینه، برای شما بی قراریم ازین سختی و دوری راه، به شوق تو باکی نداریم فداییِ زینب، پر از شور و عشقیم اگر که خدا خواست، بزودی دمشقیم لبیک یابن الزهرا...یابن الزهرا... جابر بن عبدالله انصاری با عطیّه آمد زیارتِ قبر امام حسین، اومد توی شریعه ی فرات غسلِ زیارت کرد، مثل اینکه میخواد بره طواف خانه ی خدا، آهسته آهسته قدم بر میداشت، چون چشماش جایی رو نمیدید به عطیّه گفت: دستِ من رو روی قبر حسینم بگذار، دستش رو روی قبر گذاشت، انداخت خودش رو روی قبر، آنقدر گریه کرد، حسین حسین گفت، غش کرد، به هوش اومد صدا زد: یاحسین! "حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه؟" آیا دوست نباید جوابِ دوستش رو بده؟ بعد خودش جواب خودش رو داد، جابر! عجب انتظاری داری از کسی که بینِ سَرِ مطهر و بدنش چهل منزل جدایی افتاده، چگونه جواب دهد کسی که سَرِ مطهرش بالای نیزه رفته.. جابر مشغول زیارت بود، بهش گفتن: جابر! صدای زنگ قافله داره میاد، غلامش رو فرستاد برو ببین چه خبرِ، معلوم شد اهلبیتِ امام حسین هستند که دارن میان کربلا.جابر صدا زد: بلندشید زینب داره میاد، صاحب عزا داره میاد. دو مرتبه توی همین ماه محرم و صفر اهلبیت ِ امام حسین اومدن کربلا، بار اول روز دوم محرم بود، وقتی که رسیدن این بچه ها بابا داشتن، مَحرم داشتن، با چه احترامی از ناقه ها پیاده شدن، خصوصاً زینب کبری سلام الله علیها که حسین داشت، اباالفضل داشت، دو تا پسراش بودن، اباالفضل زانوش رو رکاب مرکب کرد، اما مثل روز اربعین هیچ کسی رو نداره، بچه ها بابا ندارن، فقط یه مَحرم دارن اونم امامِ سجادِ، حتی کسی نبود این ناقه هارو بخوابونه، تعبیر مقاتل اینه: مثل برگِ خزان زده هر کدوم هر جوری میتونستن از بالای ناقه ها روی زمین افتادن، هر کسی دنبال قبرِ عزیزش میگرده، ولی دو نفر بی قرارتر از همه بودن. یکی خانوم رُبابِ، هی این و اون ور میگشت، هی صدا میزد: عزیزِ دلم! اصغرم قبرت کجاست مادر؟ امام سجاد با یه جمله ای آرامش کرد، صدا زد: رباب! نگران نباش، علی اصغرت خوب جایی دفن شده، خودم با این دستام بچه ات رو روی سینه ی بابام حسین گذاشتم... دومین نفر سکینه است، همانطوری که روز عاشورا اباالفضلِ العباس از سکینه خجالت می کِشید، هنوز هم که هنوزِ میگن: تویِ حرمِ اباالفضل اسمِ سکینه رو نبرید، آخه اون لحظات آخر صدا زد: حسینِ من! تا من زنده هستم بدنم رو خیمه نبر، من از رویِ سکینه خجالت می کِشم، آخه بهش وعده ی آب دادم. اما مثل روزِ اربعین سکینه خجالت می کِشید، می گفت: من مشک خشکیده و خالی رو به عموم عباس دادم، من خبرِ تشنگی بچه هارو به عموم دادم، من عموم عباس رو روانه ی نهر علقمه کردم... این دستات رو بیار بالا، به نیت خوشنودی دلِ مادرشون فاطمه، سه مرتبه همه ی زن و مرد بگید: یاحسین!...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... صَلَّى اللهُ عَلَیکَ يا اَباعَبدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِناَّئِک السَّلامُ عَلَى الحُسَينِ المَظلُومِ الشَّهِيد السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ العَبَرَات... شب اربعین، شب زیارتی ابی عبدالله، دلا بره کربلا، فرمودند: اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین، سه مرتبه بگین: صَلَّ الله علیک یا اباعبدالله ... اَلسَّلامُ عَلَیٰ قَلبِ زَینبِ الصَّبور وَ لِسانُهَا الشَّکور...السلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب... نگاهِ گریه داری داشت زینب چه گامِ استواری داشت زینب دلِ با اقتداری داشت زینب ببین چه اعتباری داشت زینب اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد *پیاده روی اربعین وقتی چند کیلومتری راه میری،به پاهات فشار میاد، کف پات تاول میزنه، هر چند تا موکبی یه عده آماده اند زائرها بیان، خستگی ِ زائرها رو در کنند، پذیرایی کنند، مرهم به کف پای این بچه ها بگذارند، حالا تصور کن آدم بزرگ،جوان،نیرومند، این طور تحلیل میره،اما دلا بسوزه برا بچه های حسین، نمیگذاشتن پا به پای بزرگترها راه برن،زن و بچه رو با طناب به هم بسته بودن، این بچه ها روی زمین می افتادن با تازیانه بچه هارو بلند می کردند، آی بمیرم براتون، کسی نبود این بچه هارو تحویل بگیره، کسی نبود مرهم به پای این بچه ها بذاره، ای حسین.... رسیدم کربلا ای داد ای داد حسین سر جدا، ای داد ای داد چهل روز است گریانم حسین جان چو مویِ تو پریشانم حسین جان *این چهل روز برا زینب چهل سال گذشت، میخوام روضه بخونم برات، چهل روز نذاشتن زینب یه دل سیر گریه کنه، داداش زینبت رو نگاه کن ببین پیر شدم* چهل روز است می خوانم حسین جان حسین جانم حسین جانم حسین جان همین جا شیرخواره گریه می کرد ربابِ بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشکِ پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده ... همین جا دورِ اکبر را گرفتند زِ ما شبه پیمبر را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند همین جا بود که سقایِ ما رفت به سمتِ علقمه دریای ما رفت پناهِ عصمتِ کبرای ما رفت پی او گوشواره هایِ ما رفت ... همین جا بود که دل ها گرفتو کسی رویِ تن تو جا گرفتو سرت را یک کمی بالا گرفتو و از پشتِ سرت سر را گرفتو همین که بر گلویت خنجر آمد صدایِ نالۀ زهرا در آمد .... همین جا بود اَلِف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سّم مرکب چال کردند *عزیز دلم ، یادم نمیره همین جا بود اومدم شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو از روی بدنت کنار زدم، نازنین بدنت رو دیدم، پاره پاره، غرق به خون، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من! * بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دستِ ساربان شد طلایِ من نصیب کوفیان شد همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید ز جا برخیز غم خواری کن عباس دوباره خیمه را یاری کن عباس برای عزتم کاری کن عباس علم بردار علم داری کن عباس سکینه می کند زاری ابالفضل چه قبر کوچکی داری ابالفضل وقتي همه دورِ قبر آقامون امام حسين نشسته بودن، گريه هاشون رو كردن، يه وقت ديدن بي بي سكينه با يه كاسه ي آب اومد، به امام سجاد گفت: داداش! قبرِ عمو جانم عباس كجاست؟ همه بلند شدن، اولين دسته ي عزاداري راه افتاد"یاعباس! جیبِ المای لِسکینه" عباس! پاشو برا سكينه آب بيار... تويِ نخلستون ها دارن ميرن، يه وقت رسيدن به يه قبرِ كوچيك، امام سجاد فرمود: اينجا قبرِ عموجانم عباسِ، همه با تعجب نگاه كردن...* حكايت ميكند اين قبرِ كوچك كه مردي را خجالت آب كرده سكينه شروع كرد روضه خوندن: عمو جان! جات خالي بود، مجلسِ شراب بردن مارو، جات خالي بود با انگشت مارو به هم نشون ميدادن... روضه ی من همین بیت و از همه التماس دعا خبر داري سَرِ بازار رفتم ميانِ مجلسِ اغيار رفتم  به آبروی اباالفضل به دستاي قلم شده اباالفضل، این دو دستت رو بیار بالا، زن و مرد حاجت دارید، کاردارید، مریض دارید، فرج امام زمان، سلامتی مقام معظم رهبری، عاقبت به خیری جَوونا، حفظ نظام و کشورمون از بلایا همه با مادرش اُم البنین ناله بزنید: یا اباالفضل... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram