eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇 1⃣ در اعتراضات جلیقه زردها از یک سال هم گذشت در اغتشاشات دو سه روز بیشتر طول نکشید 2⃣ در همه شواهد نشون میده جریان اعتراضات کاملا مردمیه ولی در همه شواهد نشون میده جریان اغتشاشات کاملا ضد مردمی بود 3⃣ در در مقابل مردم قد علم کرد ولی در عده ای دیکتاتور در مقابل قد علم کردند 4⃣ در مردم معترض توسط ماموران امنیتی دچار قطع عضو، نقص عضو و جراحتهای عمیق شده و می شوند اما در ماموران امنیتی توسط اغتشاشگران به شهادت رسیدند 5⃣ دو روزه در توسط همه رسانه های جهان مخابره و بزرگنمایی شد اما فریاد مردم بایکوت خبری شد و می شود 6⃣ روسای جمهور بسیاری از کشورهای جهان از اغتشاش در ایران حمایت کردند ولی در مورد اعتراضات مردم فرانسه حتی لب هم تر نکردند 💢 می بینید در چه دنیای زندگی می کنیم لطائف سیاسی @tabyinchannel
💎 40 سال پیش به صلای الله‌ اکبرها، مردمانی هوای پَر زدن در افقی تازه برداشتند... پیرمردی با لباس اساطیری از دل دیروز آمد و با دست خالی دوره‌ای از را شکست و مشتی مفاهیم متروک و غریب را از زیر قبر و بیرون کشید و دوباره بر سر زبان‌ها انداخت... 🔹روح‌الله بود در کالبد زمان! 🔸 انقلابش باز پای آسمان را به زمین باز کرده بود. بی‌نظمی‌‌ای در نظم نیهیلیستی افتاده بود. انقلابش اسلامی بود؛ نه صنعتی. افق‌ش تمدن تکنیکی نبود. غایت‌ش تکنولوژی نبود. حرف‌ها همه حول بود. 🔸الله اکبر آن‌روزها شعاری فقط زبانی نبود. خدا در نظرها راستی‌راستی بزرگ‌تر از آن بود که وصف شود. بزرگ‌تر از علم. بزرگ‌تر از سلاح. بزرگ‌تر از پول. بزرگ‌تر از هرچیزی که بزرگ به نظر می‌رسید. 🔹 و آزمون بزرگ از راه رسید. ! 🔸نه یک‌بار و دوبار؛ چند ده‌هزاربار فرزندان خمینی، مرگ را میراندند و معلوم شد آن الله اکبرها لقلقه‌ی زبان نبود. شمس گفته بود: چنان دنبال مرگم که شاعر دنبال قافیه. بی‌دل می‌گفت: مردان نفس به یاد دم تیغ می‌زنند... این دو تا را نوشتم تا فرهیخته بودن من دست‌تان بیاید و الا سرتاسر این تقویم مندرس، می‌بینی شاعر و عارف را که دربه‌در دنبال مرگ بوده‌اند. 🔸 و آنچه در چند قرن فقط گفته‌ می‌آمد، حالا راستی‌راستی به چشم می‌آمد: . 🔹 که تمام شد، انقلاب هم تمام شد. انقلابی که برای بسط خود برنامه‌ای نداشت افتاد در دام فتنه‌ی . 🔸 انقلاب اسلامی بود یا صنعتی؟ در انقلاب اسلامی هدف بقا و به روز شدن است؟ یا حکومتِ ارزش بر تاریخ؟ امیرالمومنین عمروعاص را گردن نزد، درحالی که می‌دانست خدعه می‌زاید و بودنش شر. چرا؟ اگر هدفش اصلاحِ آنی بود که باید می‌کشت. اما در مرام علی کسی که آن‌طور اظهار کرده بود حتی ارزش تعقیب نداشت. 🔸 علی شمشیر می‌زد تا بر تاریخ حکومت کند. اباعبدالله به مسلخ رفت و قبلش وعده داده شده بود که «ان‌الله شاء ان یراک قتیلا». هدفش فراتر از بودن و بقای مقطعی بود. رفت و با رفتنش ماند و بر تاریخ کرد. 🔹 انقلاب خودش را جدی گرفته. انقلابی که در ۴٠ سالگی از عاشورا درس مذاکره می‌گیرد می‌خواهد نه . 🔺 مساله روحانی و احمدی‌نژاد نیست. مساله این دولت و آن دولت نیست. مساله جهل جوانی‌ست که نمی‌فهمد انقلاب برای چه بود؟ برای ساخت موشک و فتح فضا و اقتصاد؟ آوینی می‌گفت «ما بر خلاف تمام دنیا تابع هستیم نه اقتصادمان» راستی که خاک سرد است و هوای زمانه‌ی نیست‌انگار از خاک سردتر. مساله، جهلِ جوانِ تمامیت‌خواهی‌ست که جای و انسانیت را در سیاست گم کرده، هدف غایی انقلاب را نمی‌داند. @tabyinchannel
🔺فلسفه ارسال رُسُل🔻 قسمت اول سوره النساء :آیه 64 🍃🌺 وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّه هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به فرمان پروردگار از وى اطاعت شود . 🌺🍃 🍃 بذارید یک سخن و تحلیل خوب براتون بیان کنم: 🔻اگر پیامبر گرامی اسلام فقط بحث میکرد که با او ، به پیامبراکرم صلی الله علیه وآله میگفتند ما است، سر او قسم میخوردند، کسی هم با او نداشت، ▫️ولی از آن وقتی که شد همه میخواستند او را بکشند، سه سال در شعب ابی طالب محاصره اش کردند چرا⁉️ چون دیگر به اضافه اخلاق میخواست را هم از دست دربیاورد. آقا چه شد! شما اخلاقی بودید ول کن را، ✅ ایشان فرمود نه دیگه، من پیامبر شدم باید فرمانده بشوم ☘نمونه دیگه👇👇 وقتی که خداوند از حضرت موسی علیه السلام درخواست میخواهد که برو به سمت فرعون، حضرت موسی علیه السلام نیاورد که فرعون قدرتمند است. من سپاه ندارم. چرا که مبنای قیام چیزی دیگری است👈 آیه۴۶ سوره سبا میفرماید: 🍃🌺 قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی بگو: من شما را فقط یک پند میدهم و بدان توصیه میکنم و آن اینکه به خاطر خدا، دو تا دو تا یا یکی یکی به پا خیزید،🌺🍃 🔰 رحمه الله علیه فرمودند من بر مبنای این آیه علیه شاه قیام کردم. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش پنجم و پایانی) 💠 در نظام (شکل گیری و استمرار) 🔷به طور خلاصه در تبیین مفهوم مردمسالاری دینی می توان چنین بیان نمود: ناظر به مدلی از حکومت است، که بر و استوار بوده، و حاکم در چارچوب مقررات الهی، حق مداری، خدمت محوری و ایجاد بستری برای رشد و تعالی مادی و معنوی ایفای نقش می کند. [تبیین نظریه مردم سالاری دینی در قیاس با دمکراسی غربی، محمدجواد نوروزی، چکیده مقالات همایش مردم سالاری دینی ص۶۹] و این مدل بر دو پایه استوار است: ۱) از سویی ریشه در دارد. ۲) این آموزه ها را از رهگذر خواست، و اراده مردم دنبال می کند. لذا در نظام مردم‌سالاری‌ دینی، نظام سیاسی بر دو رکن و استوار است، و این نظام با در نظر داشتن اصول اعتقادی اسلام، رابطه مردم و حکومت را تبیین می کند. 🔷 عبارتند از: ۱) فضیلت محوری، ۲) هدایت محوری، ۳) حاکمیت الهی، ۴) ایمان دینی، ۵) انتخاب مردمی، ۶) آرمان گرایی، ۷) تکلیف محوری، ۸) شایسته سالاری، ۹) قانون محوری، ۱۰) رضایت مندی، [مردم سالاری دینی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، محسن مهاجرنیا، پیشین، ص۶۵] وجوه اشتراک و افتراق مردم سالاری دینی، با مردم سالاری غیردینی و دموکراسی غربی عبارتند از: الف. : ۱) ذی حق دانستن و حرمت نهادن به ملت. ۲) زمینه سازی برای در تمام مراحل تصمیم گیری سیاسی و اجتماعی. ۳) تعیین به عنوان طرق قانونی اعمال مردم سالاری. ۴) الزام به رأی اکثریت در امور اجرایی. ۵) احترام به آزادی های فردی و جمعی. ۶) توسعه همه جانبه و رشد و شکوفایی خلاقیت ها در پرتو تضارب آراء و تعامل افکار. 🔷ب. : ۱) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت ملی بطور مطلق پذیرفته می شود، ولی در مردم سالاری دینی، با پذیرش ، حاکمیت ملی، نسبی خواهد بود. ۲) مردم سالاری سکولار، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار می دهد، اما در مردم سالاری دینی، در بعد قانونگذاری، رأی اکثریت در چارچوب شریعت پذیرفته می شود. ۳) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت، اولاً و بالذات از آن مردم است، ولی در مردم سالاری دینی، اولا و بالذات از آن ، و حاکمیت مردم در طول حاکمیت خداوند است، نه در عرض آن. ۴) در مردم سالاری سکولار، دین صرفاً امری شخصی و مربوط به حوزه فردیست، اما در مردم سالاری دینی، حوزه فردی و اجتماعی مردم را در بر می گیرد. ۵) مردم سالاری سکولار، با مردم سالاری دینی، در ارائه تعریف از بشر و حقوق آن، در پاره ای از موارد دیگر با هم اختلاف دارند. [مردم سالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حسین جوان آراسته، پیشین، ص۱۷] 🔷و نکته دیگر اینکه، سه بحران در طرح نظریه مردم سالاری دینی مؤثر بوده اند: ۱) بن بست تئوریک اندیشه سیاسی غربی، ۲) بن بست دمکراسی در مقام عمل، ۳) بحران معنویت و دین. [محمدجواد نوروزی، پیشین، ص۶۹] در هر صورت «امروزه ، در نظام‌‌ حرف نو و جدیدی است که توجه بسیاری از ملت ها، شخصیتها و روشنفکران عالم را به سوی خود جلب کرده است.» [مقام معظم رهبری، روزنامه کیهان ۷۹/۸/۲۹] البته منظور از جدید بودن مردم سالاری دینی، نو بودن آن در ادبیات سیاسی جهان است، اما درونمایه آن، که برخاسته از است، ریشه های عمیق و دیرین دارد. 🔴نتیجه آنکه، نه تنها به معنای تأیید شیوه دموکراسی نمی باشد، بلکه درست در نقطه مقابل آن می باشد، به این معنا که صرفا با ابتنای بر ، و در چارچوب تعالیم آن، حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان به رسمیت شناخته می شود. بر این اساس ما به دموکراسی، رنگ دین نزده ایم، بلکه این است، که را تبیین، و جایگاه مردم در حکومت را برای ما مشخص می کند. از این رو چنین شیوه ای که برخواسته از و است، به تعبیر می شود و دیگر «دین مردم سالار» که آموزه های دینی را در خواست و نظر مردم منحصر نماید، معنا و مفهومی ندارد. [مردم سالاری دینی ایران و لیبرال دموکراسی غرب، سید خدایار مرتضوی، فصلنامه راهبرد، ش۲۸، ص۲۰۰] منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دستاوردهای انقلاب اسلامی (بخش دوم) 🔸 را بی شک بايد يکی از مهم ترين و تاثيرگذار ترين انقلاب های جهان دانست، که آثار آن هم در درون مرزها و هم فراتر از مرزها بسيار عميق بوده است؛ به گونه ای که با توجه به اين تحولات و دستاوردهايی که به صورت مستقيم يا غير مستقيم از اين انقلاب ناشی شده است، می توان آن را انقلاب به معنای واقعی کلمه دانست؛ يکی از ويژگى هاى اين تحولات و دستاوردها اين است که در اکثر زمينه ها اعم از ، ، ، ، و... حاصل شده است، به گونه ای که شاهد يک تحول عظيم و فراگير در کل ساختارهای کشور بوده ايم. هدف اصلی در اين مقاله اين است که برخی از را مورد تحليل و ارزيابی قرار دهيم. 💠دستاوردهای سياسی 2⃣استقرار نظام مردم‌سالار دينى جمهوری اسلامی ايران مبتنی بر ولايت فقيه 🔹همانطور که می دانيم اکثر مردم کشور ما پيرو مکتب شيعه هستند، که يکی از غير قابل خدشه ترين اصول آن عبارت است از لزوم کسب مشروعيت حکومت از جانب معصوم (ع)، و طاغوت بودن هر حکومتی که مشروعيتش منتسب به معصوم (ع) نباشد، که بر اين اساس با مراجعه ای به منابع دينى در می يابيم که تنها هستند که اين حق را از جانب امام معصوم (ع) دارا می‌باشند، و به عنوان (عج) را دارا هستند، که از آنها به عنوان ياد می کنيم، لذا لزوم مشروعيت الهی حکومت و بحث ولايت فقيه، مهم‌ترين محور انديشه سياسی شيعه در طول تاريخ بوده است، و از زمانی که نخستين کتاب های فقهی - استدلالی شيعه به رشته تحرير در آمده است، يعنی از زمان شيخ مفيد (ره) اين بحث به تعابير گوناگون همچون سلطان عادل، امام المسلمين و... در کتاب های فقهی مورد بررسی قرار گرفته است، هر چند به دليل عدم امکان اعمال حاکميت فقها در اکثر مقاطع تاريخى، اين بحث به صورت حاشيه ای و در ضمن مباحث ديگر مطرح شده است؛ 🔹اما اصل آن به عنوان يک اصل خدشه ناپذير، همواره در ميان فقها مطرح بوده است. با تمام اين احوال، امکان اعمال ولايت فقيه به صورت کامل، تا زمان هرگز فراهم نشده بود، از اين روی (ره) که کوله باری از تجربيات هزار و چهارصد ساله تاريخ تشيع را بر دوش می کشيد، تصميم گرفتند تا پس از نابودی نظام منحط گذشته، را به صورت عملی، در قالب يک نظام منسجم و نهادمند که امکان اعمال بسيارى از اختيارات ولی فقيه وجود داشته باشد، به مرحله اجرا بگذارند؛ و با توجه به لزوم نقش آفرينی مردم در تحقق عينی حکومت بر مبنای انديشه سياسی امام خمينی (ره)، نظريه ولايت فقيه را در درون ساختار نظامی دينى و در عين حال   تحت عنوان عملی نمودند که ويژگی آن اين بود که علاوه بر ، نيز با پذيرش خود به آن جنبه مقبوليت بخشيدند و در نتيجه برای نخستين بار در طول تاريخ شيعه و پس از دوران صدر اسلام، حکومتی مبتنی بر انديشه سياسی شيعه جعفری توانست به صورت مستقيم، نظامی سياسی خود را پی ريزى نمايد که مردم نيز آن را با جان و دل پذيرا شدند. ... نویسنده؛ سید روح الله لطیفی منبع؛ وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️پاسخ «امام حسن مجتبى» عليه السلام در پاسخ به نامه اى كه معاويه براى آن حضرت فرستاده بود 🔸قالَ الامامُ المُجتَبى عليه السلام: «إنَّما هذَا الأمْرُ لِی وَالخِلافَةُ لِی وَ لِأهْلِ بَيْتِی، وَ إنَّها لَُمحَرَّمَةٌ عَلَيْكَ وَ عَلى أَهْلِ بَيْتِكَ سِمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله عليه و آله. وَاللهِ لَوْ وَجَدْتُ صابِرينَ عارِفينَ بِحَقّى غَيْرَ مُنْكِرينَ ما سَلَّمْتُ لَكَ وَ لا أَعْطَيْتُكَ ما تُريدُ». 🔹 عليه السلام فرمود: «همانا اين امر (حكومت) و (ص) از آنِ من و مربوط به اهل بيت من است، و بر و است. اين مطلب را از رسول خدا صلی الله عليه و آله شنيده ام. سپس فرمود: سوگند به خداوند، چنانچه يارانى آگاه و آشنا به حقم، مى يافتم (كه در راه احياى حق ايستادگى مى نمودند) را به تو واگذار نمى كردم و آنچه را كه تو مى خواستى، به تو نمى دادم». 📕بحارالانوار، ج۴۴، ص۴۵ @tabyinchannel
⭕️سودمند نبودن صلاح حکومت در صورت عدم اصلاح افراد جامعه 🔹، بدون «اصلاح افراد جامعه» سودمند نیست و همچنین بر عکس؛ زیرا اگر اصلاح شوند، و بد و غیرصالح باشد، آنها فقط در خوبند هر چند اظهار نمی‌کنند؛ و اگر هم باشد، که در ظاهر و باطن صالحند، آزاد و راحت خواهند بود؛ 🔹اما اگر در اصلاح نشده باشند و فقط کرده و صالح نما باشند و تنها صالح واقعی باشد، تا وقتی که حکومت آنان باشد، اظهار صلاح می‌کنند، ولی همین که از طرفی گرفتار درگیری شد و یا توجه او به جای دیگر مشغول شد، همین نما از گرفتاری دولت سوءاستفاده کرده و و خرابکاری می‌کنند و به نظام و ضربه می‌زنند و یا کم کاری و می‌نمایند و... 📕در محضر بهجت، ج ۲، ص ۴۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️اشتباه تاسف‌آور 🔹و آنچه‌ گفته شده و مى‌ شود كه انبياء - عليهم السلام - به معنويات كار دارند و و سررشته دارى دنيايى مطرود است، و انبياء و اولياء و بزرگان از آن احتراز مى‌ كردند، و ما نيز بايد چنين كنيم، اشتباه تأسف‌ آورى است كه نتايج آن به تباهى كشيدن ملت هاى اسلامى و باز كردن راه براى خونخوار است، زيرا آنچه مردود است، و و است كه براى و انگيزه‌ هاى منحرف و دنيايى كه از آن تحذير نموده‌اند؛ جمع‌ آورى ثروت و مال و قدرت طلبى و طاغوت گرايى است و بالاخره دنيايى است كه انسان را از حق تعالى غافل كند. توضیحی بر چگونگی سیر نگارش وصیتنامه سیاسی - الهی منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اراده خداوند در سرنوشت اقوام تاثير دارد؟ 🔹در «سوره مبارکه قصص آیه پنجم» از تأثير در سرنوشت اقوام، سخن مى گويد؛ سخنى كه مايه و دلگرمى همه است؛ مى فرمايد: «وَ نُرِيدُ أَنْ‌ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ». (ما تا بر نعمت بخشيم و آنان را و روى زمين قرار دهيم). 🔹تعبير به «نريد» به صورت فعل مضارع كه دليل بر است نشان مى دهد كه اين يك قانون هميشگى و است، كه خداوند روى زمين را سرانجام در اختيار قرار مى دهد، و را درهم مى شكند. ولى بايد توجّه داشت كه سخن از است نه ، يعنى كسانى كه در حال تلاش و و ، ولى از سوى دشمنان مى شوند، نه آنها كه تن به ضعف و ذلّت داده اند. 🔹با ضميمه كردن اين آيه، و آيه ۱۰۵ سوره انبياء: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ»؛ (در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتیم: [حکومت] زمین خواهند شد)، معلوم مى شود كه منظور از مستضعفان همان و و مبارز است. 🔹بايد توجّه داشت كه «نمنّ» از ماده «منّ» در اصل به معناى وزن سنگين است؛ سپس به اطلاق شده، اين تعبير هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى رود به معناى بخشيدن نعمت هاى بلاعوض و سنگين است، ولى در مورد بندگان، غالباً به معناى ذكر نعمت‌ ها به قصد منّت گذاردن مى‌ آيد. آنچه در اينجا شايان ذكر است اين كه: توجّه به خداوند در اين قسمت نيز فوق العاده اى دارد و به و دربند، و نيرو و توان مى‌ بخشد و در پيكار با ، مصمّم و مقاوم و اميدوار به پيروزى مى‌ سازد. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۴، ص ۱۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجه به آیه ۵۵ سوره نور قرآن آینده جهان را چگونه ترسیم می‌کند؟ 🔹در ، آیات متعدّدى است که را میدهد، و ما از میان این آیات تنها به یک آیه قناعت میکنیم؛ در «سوره نور، آیه ۵۵» میخوانیم: «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذین من قبلهم؛ خداوند به کسانى از شما که آورده اند و انجام میدهند، وعده روى زمین داده، همانگونه که افرادى را که قبل از شما بودند و ایمان و عمل صالح داشتند و خلافت داشتند». 🔹این آیه بخوبى نشان میدهد که سرانجام، روى زمین از دست و زمامداران ستمگر بیرون خواهد آمد و بر سراسر زمین خواهند نمود. در دنباله همین آیه علاوه بر وعده فوق، ، نیز داده شده است؛ تمکین دین و «حکومت الله» در دلها «و لیمکنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم». مبدّل شدن هرگونه به «و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً». و ریشه کن شدن از سراسر زمین «یعبدوننى لا یشرکون بى شیئا». 🔹(ع) در تفسیر این آیه فرمود: «این گروه به خدا سوگند همان هستند، خداوند بوسیله مردى‌ از خاندان‌ ما این موضوع را تحقّق میبخشد و او این امّت است». [۱] احادیث در زمینه اینکه توأم با و بوسیله فردى از خاندان پیامبر(ص) به نام (عج) تحقّق مى یابد در منابع حدیث شیعه و اهل سنّت بقدرى زیادست که از حدّ «تواتر» نیز میگذرد؛ و احادیث در زمینه اینکه او و جانشین پیامبر و نهمین فرزند امام حسین(ع) و فرزند بلافصل امام حسن عسکرى(ع) است در منابع شیعه نیز متواتر است. 🔹در قسمت اوّل یعنى متواتر بودن احادیث ظهور (عج) از نظر منابع اهل سنّت همینقدر کافیست که دانشمندان اهل سنّت صریحاً در کتابهایشان از آن یاد کرده اند، تا آنجا که در رساله اى که از طرف «رابطة العالم اسلامى»، از بزرگترین مراکز دینى اهل حجاز، اخیراً انتشاریافته چنین ميخوانيم: «او آخرین خلفاى راشدین دوازده گانه است که پیامبر(ص) در احادیث صحاح از آن خبرداد، و احادیث از بسیارى از صحابه از نقل شده است». 🔹سپس بعداز ذکر نام «۲۰نفر از صحابه» که (عج) را از پیامبر(ص) نقل کرده اند، چنین ادامه میدهد: «غیراز آنها نیز گروه بسیار دیگرى احادیث را نقل کرده اند... بعضى از دانشمندان‌ کتب خاصّى پیرامون اخبار (عج) نوشته اند از جمله ابونعیم اصفهانى، ابن حجرهیثمى و شوکانى و ادریس مغربى و ابوالعبّاس ابن عبدالمؤمن هستند». سپس مى افزاید: «گروهى از بزرگان گذشته و امروز از علماى اهل سنّت تصریح به متواتر بودن اخبار کرده اند». 🔹سپس بعدازذکر نام گروهى ازآنان گفتار خودرا بااین عبارت پایان میدهد: «جمعى از حفاظ و محدثین صریحاً گفته اند که احادیث مهدى هم از نوع حدیث صحیح است و هم از نوع حدیث حسن و مجموع آن قطعاً متواتر است و اعتقاد به واجب میباشد و این از عقاید مسلّم اهل سنّت و جماعت است و هیچکس جز افراد جاهل و بدعت‌گذار آنرا انکار نمیکند!» همین اندازه کافيست که بدانیم صدها حدیث دراین زمینه از راویان مختلف از پیامبر(ص) و ائمه هدى(ع) نقل شده، بطورى که از حدّ تواتر گذشته و نزد شیعه از ضروریات مذهب گردیده است، 🔹که احدى نمیتوانددر میان اهل مذهب وارد شود و از اعتقاد آنها بر (عج) و بسیارى از ویژگیهاى او و و چگونگى حکومت و برنامه هاى مختلف او، با خبر نگردد. علماى بزرگ شیعه از قرون نخستین تا به امروز کتابهاى متعدّدى در این زمینه نگاشته و احادیث را درآن جمع آورى کرده اند. بعنوان نمونه در اینجا به دو حدیث اشاره میشود؛ پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «اگر از احوالات عمرجهان جز یکروز باقى نماند، خداوند آنرا طولانى میکند تا مردى از خاندان مرا مبعوث کند که زمین را پر از و داد کند، آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد».[۲] 🔹در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) ميخوانيم: «هنگامى که (عج) قیام کند، حکومت را براساس عدالت قرارمیدهد، ظلم و جور در دوران او برچیده میشود، جاده ها در پرتو وجودش امن و امان ميگردد، زمین برکاتش راخارج میسازد، و هر حقّى به صاحبش میرسد، درمیان مردم همانند داوود و محمد(ص) داورى کند، در این هنگام زمین گنجهاى خودرا آشکار میسازد و برکات خود را ظاهرمیکند و کسى مستحقّى را براى انفاق و صدقه و کمک مالى نمی‌یابد، زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد...». [۳] میدانیم درعصر غیبت (عج) تداوم خط امامت و ولایت به وسیله نواب عام آنحضرت یعنی علما و فقها صورت میگیرد. •مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مطابق قواعد عمومى، مدت حكومت عدل امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) چقدر است؟ 🔸مطابق قواعد عمومى، مقدار زمان لازم براى و توحيدى (عجل الله تعالی فرجه) بايد باشد تا بتواند اهداف عالى خلقت بشر در اين دنيا در آن مدت زمان تحقق يابد. اين مطلب را با مقدماتى كوتاه بیان مى كنيم: 💠الف) ، ايجاد در سطح كل جامعه است، عبوديت در سطح وسيعش به نحو استغراقى نه بدلى. خداوند متعال مى فرمايد: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ اِلَّا لِيَعْبُدُونَ»؛ [۱] (من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اين‏كه مرا كنند). 💠ب) (عجل الله تعالی فرجه) با برپايى در پياده نمودن اين هدف سهم عظيمى دارد. 💠ج) پياده كردن اين هدف عظيم، احتياج به دارد؛ زيرا اصل بر عدم معجزه است. 🔹نتيجه اينكه بقاى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و او در براى تطبيق هدف عالى خلقت انسان ضرورى است؛ زيرا در دو نوع است: 1⃣هدف كلى: براى مجموعه بشر كه در نهايت بايد به نحو عام استغراقى، تمام بشر به كمال برسند. 2⃣هدف مقطعى: كه براى بشر در هر برهه ای از زمان متصور است، و آن به نحو عام بدلى براى برخى از افراد بشر تحقق يافته است. پی نوشت: [۱] سوره ذاريات، آيه ۵۶ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «امر به معروف» و «نهی از منکر» مفاسد و تخلفات را در جوامع اسلامی کاهش می دهد؟ 🔹بهترين نوع ، حكومتى است كه همه در آن و شريك باشند، و به تعبير ديگر پايه هاى آن بر دوش عموم مردم باشد؛ و در واقع تعميم مسأله حكومت، و تثبيت در آن است، زيرا از اين طريق جلو بسيارى از گرفته مى شود و به انجام وظايف فردى و اجتماعى آشنا مى گردند، 🔹و با توجّه به اينكه هميشه تعداد مأموران ويژه مبارزه با تخلّفات مانند پليس و نيروهای انتظامى در برابر افرادى كه بيم تخلّف از آنها مى رود بسيار اندك است، اهميّت اين روشن تر مى گردد، چرا كه تنها از اين طريق است كه مى توان به وضع سر و سامان داد، و تا حدّ وسيع، جلو را گرفت. 🔹دستورى كه مى گويد: اگر در درون ، تخلّفى كند و در برابر او اند، و اگر پدر و مادر مرتكب خلافى شوند، در برابر آنها دارد، و نيز اگر در شرق عالم گناهى واقع شود و در غربِ جهان كسى باشد كه بتواند به نحوى از آن جلوگيرى كند و نكند در آن سهيم خواهد بود، بى شك و گسترده اى در پيشگيرى از و دعوت به و مسئوليت‌ها دارد. 🔹اين در حالى است كه در امروز و در تمام مسؤوليّت جلوگيرى از و تنها به عهده گروه كوچك خاصّى گذارده شده، و به همين دليل كاربرد آن بسيار محدود و كم است. و از اينجا و اين از يكسو، و بودن از سوى ديگر روشن مى شود. 🔹ولى اين به آن معنى نيست كه مانند يك پليس عمل كنند، بلكه وظيفه آنها در حدّ به و با از طريق نصيحت و اندرز و گاه هم دورى كردن و قطع رابطه نمودن از فاسدان و مفسدان است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چاپ نهم، ج ۱۰، ص ۲۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در «عهدنامه» مالک اشتر چه عواملی را سبب بقای دولت ها و حکومت ها می داند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، به نكته مهمى اشاره مى كند كه ، و مديريت هاست، مى فرمايد: «وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ». ([بدان] برترين چيزى كه موجب روشنايى چشم مى شود، برقرارى در همه بلاد، و آشكار شدن و محبّت به آنهاست). 🔹اشاره به اينكه گسترش و داد سبب ميان و مى شود، كه بهترين وسيله براى است. سپس به عوامل ظهور مودّت و اشاره كرده مى فرمايد: «و إِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلاَمَةِ صُدُورِهِمْ». (محبّت و به آنها جز با [و برطرف شدن هر گونه سوء ظن به زمامداران] آشكار نمى شود). 🔹 اشاره به و نفى هر گونه و عداوت است. بديهى است كه اگر به اعمال خوش بين باشند و هيچ گونه كينه و عداوتى از آنان به دل نگيرند، و آنان به آشكار مى گردد. اين تعبير ممكن است اشاره به اين باشد كه بسيارى از مردم به حكم اجبار و خوف و ترس، ممكن است ثناخوانِ زمامداران باشند، در حالى كه سلامتِ صدور ندارند. 🔹 زمانى ظاهر و آشكار مى شود كه هاى آنها به علاقه مند باشد. در ادامه مى افزايد: ( آنها در صورتى كاملا مفيد واقع مى شود كه با خود گرداگرد جمع شوند و آنها بر ايشان سنگين نباشد و انتظارِ مدت حكومتشان را نكشند). 🔹جالب اينكه (عليه السلام) براى دوام و روى مسأله قدرت ظاهرى و تسلط لشكر و نيروى انتظامى و اطلاعاتى بر مردم تكيه نمى كند، بلكه تمام تكيه اش بر و جنبه هاى آنان است، و راه جلب آنان را نيز به خوبى نشان مى دهد. در حالى كه در گذشته و حتى دنياى امروز بسيارى از حكومت ها بقاى خود را در گروى سلطه ظاهرى بر مردم مى شمارند و غالباً ديده ايم مردمِ ناراضى، با فراهم آمدن فرصت بر ضد آنها قيام كرده اند و طومار قدرتشان را در هم پيچيده اند. 🔹در شرح نهج البلاغه مرحوم علاّمه «شوشترى» آمده است كه «زهرى» مى گويد: «روزى وارد بر عمر بن عبد العزيز شدم، در همان اثنا كه من نزد او بودم نامه اى از يكى از فرماندارانش به او رسيد كه مضمونش اين بود كه شهر او نياز به تعمير و مرمت دارد. من به او گفتم: اتفاقاً يكى از (عليه السلام) شبيه اين نامه را به آن حضرت نوشته بود و امام در پاسخ او نوشت: «أمّا بَعْدُ، فَحَصِّنْها بِالْعَدْلِ وَ نَقِّ طُرُقَها مِنَ الْجَوْرِ»؛ [۱] (بعد از حمد و ثناى الهى شهر خود را با محكم كن و جاده هايش را از و جور پاك گردان) با شنيدن اين سخن، عمر بن عبدالعزيز همان را در پاسخ فرماندارش نوشت. پی نوشت: [۱] بهج ‏الصباغة فی ‏شرح ‏نهج ‏البلاغة، شوشترى، محمد تقى، موسسه ‏انتشارات ‏اميركبير، تهران، ۱۳۷۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۵۳۸؛ اين داستان در تاريخ اليعقوبى، الكاتب العباسى، احمد بن أبى يعقوب بن جعفر بن وهب واضح، دار صادر، بيروت، بى تا، ج ۲، ص ۳۰۶ آمده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در «عهدنامه» مالک اشتر چه عواملی را سبب بقای دولت ها و حکومت ها می داند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، به نكته مهمى اشاره مى كند كه ، و مديريت هاست، مى فرمايد: «وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ». ([بدان] برترين چيزى كه موجب روشنايى چشم مى شود، برقرارى در همه بلاد، و آشكار شدن و محبّت به آنهاست). 🔹اشاره به اينكه گسترش و داد سبب ميان و مى شود، كه بهترين وسيله براى است. سپس به عوامل ظهور مودّت و اشاره كرده مى فرمايد: «و إِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلاَمَةِ صُدُورِهِمْ». (محبّت و به آنها جز با [و برطرف شدن هر گونه سوء ظن به زمامداران] آشكار نمى شود). 🔹 اشاره به و نفى هر گونه و عداوت است. بديهى است كه اگر به اعمال خوش بين باشند و هيچ گونه كينه و عداوتى از آنان به دل نگيرند، و آنان به آشكار مى گردد. اين تعبير ممكن است اشاره به اين باشد كه بسيارى از مردم به حكم اجبار و خوف و ترس، ممكن است ثناخوانِ زمامداران باشند، در حالى كه سلامتِ صدور ندارند. 🔹 زمانى ظاهر و آشكار مى شود كه هاى آنها به علاقه مند باشد. در ادامه مى افزايد: ( آنها در صورتى كاملا مفيد واقع مى شود كه با خود گرداگرد جمع شوند و آنها بر ايشان سنگين نباشد و انتظارِ مدت حكومتشان را نكشند). 🔹جالب اينكه (عليه السلام) براى دوام و روى مسأله قدرت ظاهرى و تسلط لشكر و نيروى انتظامى و اطلاعاتى بر مردم تكيه نمى كند، بلكه تمام تكيه اش بر و جنبه هاى آنان است، و راه جلب آنان را نيز به خوبى نشان مى دهد. در حالى كه در گذشته و حتى دنياى امروز بسيارى از حكومت ها بقاى خود را در گروى سلطه ظاهرى بر مردم مى شمارند و غالباً ديده ايم مردمِ ناراضى، با فراهم آمدن فرصت بر ضد آنها قيام كرده اند و طومار قدرتشان را در هم پيچيده اند. 🔹در شرح نهج البلاغه مرحوم علاّمه «شوشترى» آمده است كه «زهرى» مى گويد: «روزى وارد بر عمر بن عبد العزيز شدم، در همان اثنا كه من نزد او بودم نامه اى از يكى از فرماندارانش به او رسيد كه مضمونش اين بود كه شهر او نياز به تعمير و مرمت دارد. من به او گفتم: اتفاقاً يكى از (عليه السلام) شبيه اين نامه را به آن حضرت نوشته بود و امام در پاسخ او نوشت: «أمّا بَعْدُ، فَحَصِّنْها بِالْعَدْلِ وَ نَقِّ طُرُقَها مِنَ الْجَوْرِ»؛ [۱] (بعد از حمد و ثناى الهى شهر خود را با محكم كن و جاده هايش را از و جور پاك گردان) با شنيدن اين سخن، عمر بن عبدالعزيز همان را در پاسخ فرماندارش نوشت. پی نوشت: [۱] بهج ‏الصباغة فی ‏شرح ‏نهج ‏البلاغة، شوشترى، محمد تقى، موسسه ‏انتشارات ‏اميركبير، تهران، ۱۳۷۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۵۳۸؛ اين داستان در تاريخ اليعقوبى، الكاتب العباسى، احمد بن أبى يعقوب بن جعفر بن وهب واضح، دار صادر، بيروت، بى تا، ج ۲، ص ۳۰۶ آمده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف امام حسن (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹 و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که دربر داشته باشد، و این یک در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط را به وى واگذار کرد که در اداره امور تنها بر اساس قوانین و روش (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر امام تنها رسیدن به قدرت و تشکیل نبود، بلکه هدف اصلى، و نگهدارى در اجتماع و بر اساس این قوانین بود و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه را به عهده بگیرد، و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع و بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک ریشه دارى در آمده بود و و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹 که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال ، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه مرتکب شده‏ اند؟! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى حکومت اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیحه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد به وقوع پیوست به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: «معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب و (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بالاترین مصیبت اسلام سلب حکومت از حضرت امیر (عليه السلام) 🔹از اول، و گرفتار هواهای نفسانیه‌ای بوده‌اند و این گرفتاریها که ما الآن داریم سرچشمه‌اش همان بود که بعد از - صلی الله علیه و آله و سلم - به واسطه آن هواها نگذاشتند که تشکیل بشود. 🔹اگر گذاشته بودند که حکومتی که می‌خواهد، را که خدای - تبارک و تعالی - امر به تعیینش فرموده است، - صلی الله علیه و آله و سلم - تعیین فرمود، [۱] اگر گذاشته بودند که آن تشکیلات پیش بیاید، حکومتْ، باشد، حاکمْ، منتخَبِ‌ منصوبْ مِنْ قِبَلِ الله تعالی باشد، آن وقت مردم می‌فهمیدند که چیست و معنی چیست. 🔹مع الاسف بعد از - صلی الله علیه و آله و سلم - کردند مردم را از آن چیزی که امر فرموده بود. و اکتفا به انحراف در زمان خود هم نبود، بلکه زمینه فراهم کردند از برای اینکه تا آخر نشود یک حکومت اسلامی‌ تشکیل بشود. قضیه از چیزهایی بود که با دست سابقین، آن مشایخ سابق، این زحمت برای و پیش آمد. 🔹این اختلاف داخلی که بدتر از هر نحو اختلافی بود پیش آمد و - سلام الله علیه - مبتلا شد به این اساسی که آنها درست کرده بودند. و بعد از ایشان هم حکومت از صورت بکلی خارج شد و به صورت یا بیرون آمد. و تا آخر هم، تا حالا هم اسلام به خودش یک حکومت اسلامی [ندید]، مگر یک چند صباحی که - سلام الله علیه - بعد از رسول الله و بعد از آن حرفها متصدی امر شدند؛ 🔹آن هم با آن همه گرفتاری هایی که پیدا کرد: گرفتاری جنگ ، گرفتاری ، گرفتاری جنگ - آن همه گرفتاریها که بود. مع ذلک این چند صباحی که - سلام الله علیه - کردند و برنامه حکومتی خودشان را تعیین کردند، همین چند صباح هم، برای مسلمین و برای اسلام یک درس عبرتی شد؛ یک مطلبی شد که فهمیدند که اسلام یعنی چه؛ تا اندازه‌ای - همین چند صباح. پی نوشت؛ [۱] اشاره به قضیه غدیر خم بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع علمای نجف ۵۰/۰۴/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مطابق قواعد، مدت حيات بشريت بعد از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه مقدار بايد باشد؟ 🔹از آنجا كه خلقت‌انسان، رسيدن به است كه لايق آن است، و زمينه مساعدى براى رشد انسان در جهت رسيدن به می باشد، لذا بشريت بعد از اجتماع در عصر ظهور، استحقاق درجه اى جديد و عالى به جهت تطبيق در روى زمين را پيدا مى كند؛ 🔹لکن اين شرايط و قابليت ها هنگامى به بار مى نشيند و اثر مطلوب خود را مى گذارد كه بشر در مدت كافى زندگى كند تا در سايه عدل‌ گستر الهى به نهايت برسد، و بنابراين با عمرى كوتاه هرگز به طور طبيعى نمى تواند كمال خود را به بار بنشاند. دليل اين مطلب اين است كه: 🔹اولاً: هدف از بشر تنها تحقق و تشكيل حكومت عالَم گير نيست تا با وجود آن ولو در برهه اى از زمان مقصود حاصل شده باشد؛ بلكه و اعلى از تشكيل اين نوع ، پياده شدن به معناى وسيع و گسترده آن در است كه اين به نوبه خود اقتضاء دارد كه بشر در داشته باشد. 🔹ثانياً: بعيد به نظر مى رسد كه ، كوتاه تر از زمان مقدمات آن باشد. مى دانيم كه چه زمان هاى طولانى بشر خود را آماده كرده و به آن به سر مى برد، مدت زمانى كه مى توان به درازاى عمر بشريت به حساب آورد و چه فداكارى ها كه براى تحقق اين هدف به كار رفته است، حال چگونه مى توان طى كردن اين همه مقدمات طولانى را به جهت رسيدن به مدتى كوتاه در نتيجه گيرى دانست؟ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص ۶۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چه اوصافی را برای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر می شمرد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ [۱] مى فرمايد: «او براى حفظ و ، زرهى كه حافظ آن است بر تن كرده و حكمت را با همه آدابش در برگرفته، توجّه خاص به آن نموده و آن را به خوبى شناخته و يكسره به آن پرداخته است». در اينكه منظور از اين كه حكمت همه وجود او را پر كرده و توجّه او را به خود جلب نموده و آن را با همه آداب در برگرفته كيست؟ 🔹احتمالات متعددى داده شده است، ولى هنگامى كه تعبيرات حضرت را تا پايان تفسير كنيم به روشنى درخواهيم يافت كه اين عبارات تفسير صحيحى جز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارد. (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى افزايد: «حكمت و دانش براى او گمشده اى است كه همواره در جستجوى آن است، و نيازى است كه پيوسته در طلب آن است». اين سخن تأكيد ديگرى است بر اينكه آن مرد الهى، برنامه كارش بر اساس قرار گرفته، و قبل از ايجاد هر تحوّلى، و برقرار مى كند؛ اين سخن هماهنگ با چيزى است كه در روايات درباره (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است. 🔹از جمله در حديثى از امام باقر (عليه السلام) چنين مى خوانيم: «هنگامى كه ما به پا خيزد دست خود را بر سر بندگان بگذارد [آنها را تحت تربيت خود قرار دهد] و به اين وسيله هاى آنها را متمركز سازد و آنها را كامل كند». [۲] در ادامه در بيان يك ويژگى ديگر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى فرمايد: «او به هنگامى كه اسلام غروب كند، همچون شترى كه از راه رفتن بازمانده، بر زمين قرار گرفته و سينه به آن چسبانده است، پنهان خواهد شد». 🔹هنگامى كه شتر از راه رفتن باز مى ماند بر زمين چنان پهن مى شود كه انتهاى دم او به زمين مى چسبد و حتى پايين گردن خود را نيز بر آن مى نهد و اين، نشانه است، و عرب از آن به عنوان كنايه براى نهايت ضعف و ناتوانى استفاده مى كند. اين سخن اشاره آشكار ديگرى به يكى از اوصاف (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، كه در او، و در نهايت ضعف قرار مى گيرند و از هر سو براى محو اسلام و شكست مسلمين قيام مى كنند. امام (عليه السلام) در پايان اين فراز به نكته روشن ترى در اين زمينه مى پردازد و مى فرمايد: 🔹«او از هاى خداست و و از جانشينان پيامبران اوست». همان گونه كه از بيان اين اوصاف به دست مى آيد جمله هاى بالا مرجع ضميرى جز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمى تواند داشته باشد، به ويژه اينكه واژه هاى (بقية الله) و و در فرهنگ دينى ما كاملا منطبق بر آن حضرت است. 🔹از اين بخش خطبه كه اشارات روشنى به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشت، به خوبى استفاده مى شود كه بر خلاف تصوّر ناآگاهان، تكيه گاه اصلى بر ، و است؛ نه قيامى نظامى و مملوّ از خونريزى. او چنان سطح‌ را بالا مى برد كه با پاى خود به سوى يك سراسر و داد پيش مى روند. بى شكّ در آغاز راه، و ماجراجو و و ظالمى در اين طريق سدّ راهند كه آنها را با خود بر مى دارد. او پيوسته در طلب دانش و ارتقاى سطح است و همچون جدّش پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) با زبان حال و قال مى گويد: «رَبِّ زِدْنِی عِلْماً». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] جهت اجتناب از اطاله مطلب، از آوردن متن عربی فرمایشات امام علی علیه السلام صرف نظر گردیده است. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلامية‏، چ ۲، ج ‏۲، ص ۶۷۵ [۳] قرآن کریم، سوره طه، آيه ۱۱۴ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ ۱، ج ۷، ص ۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در آيات قرآن، موارد زير به چشم مى خورد: 9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان سخن از او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً» [۱] ( را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و اشاره مى كند. 🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه و و دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و نكن، بر زمين راه نرو، در اعتدال را رعايت كن، ، فرياد نكش و و شكيبايى و در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام را به خاطر برخوردارى از موهبت و و دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است! 1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده و به ميان آمده است، كه زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ» [۳] (آنها هر چه مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند ، ، همانند حوض و ديگ هاى ثابت!) و در آيه قبل از آن، به دستيابى (عليه السلام) به اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ» [۴] (ما چشمه هاى [مذاب] را براى او روان ساختيم). 2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ» [۵] ( را كشت و خداوند و و را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است و در اينجا دانشى است كه براى تدبير و لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود. 💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از علوم ديگر به ميان نياورده است، براى اين بخش از اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از مى شمرد، و را تشويق به فراگيرى هر گونه و نافع در زندگى و مى نمايد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره كهف، آيه ۹۶ [۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹ [۳] سوره سبأ، آيه ۱۳ [۴] همان، آيه ۱۲ [۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بایسته های رقابت سیاسی سالم (بخش چهارم و پایانی) 🔸از مؤلفه های اساسی میان احزاب و گروه های سیاسی، و حاکم شدن بر رقابت های سیاسی است. «رقابت سیاسی» برای اینکه و باشد باید «شرایط» و «ضوابطی» داشته باشد که مهمترین بایسته ها و شاخصه های رقابت سیاسی سالم عبارتند از: 4⃣«حاکم شدن فضای عقلانی بر رقابت های سیاسی» 🔹از مؤلفه‌های اساسی رقابت سالم میان احزاب و گروه های سیاسی، حاکم شدن بر رقابت های سیاسی است. حاکمیت بر رقابت های سیاسی موجب خواهد شد که تصمیم گیری‌ها، برنامه ریزی‌ها و همه فعالیت‌ها و از جمله رقابت های احزاب و جریان های سیاسی، براساس و و به دور از و عواطف و های مقطعی و زودگذر و احیاناً جناحی و حزبی صورت بگیرد و در سایه عقلانیت، و عموم‌ جامعه در نظر گرفته خواهد شد. 🔹رعایت این بایسته ها و شاخصه ها موجب خواهد شد که «رقابت های سیاسی»، سالم و سازنده شکل بگیرد و چنین رقابتی مصداق و نمونه «فاستبقوا الخیرات» [بقره، ۱۴۸] و «یسارعون فی الخیرات» [آل عمران، ۱۱۴] و پیشی گرفتن در نیکی ها و خوبی خواهد بود. در نگاه‌ دینی و بر اساس آموزه های اسلامی، و در نظام اسلامی، و برای به‌ مردم محسوب میگردد، نه زمینه ای برای کسب و ثروت؛ 🔹و همانگونه که (علیه السلام) به یکی از کارگزاران خود فرمود: «و انّ عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه» [۱] (همانا تو برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه در گردن تو است). بر این اساس، پذیرش‌ ها و در نظام اسلامی باید با هدف «خدمت‌ به‌ مردم» صورت بگیرد، و در نتیجه که با این نگرش و در این راستا صورت می گیرد، رقابتی است که در آن ارزشها و و اخلاقی رعایت خواهد شد و در آن حاکم خواهد بود و جایی برای بد اخلاقی و و ناسالم نخواهد بود؛ 🔹زیرا هدف در نهایت به مردم است، نه کسب قدرت، و این همان نکته ای است که رقابت های سیاسی در را از نظام های سیاسی غیر دینی جدا می‌کند و رنگ ، و معنوی به تمامی فعالیت های در این زمینه میدهد. به یقین اگر احزاب، گروه ها و ، مسئولیت هایی که برای به دست آوردن آنها با یکدیگر رقابت می کنند، زمینه‌ و فرصتی برای به جامعه بدانند، رقابت های سیاسی آنان از مرزهای اخلاقی و اسلامی فراتر نرفته و شکل زیبایی به خود خواهد گرفت و شاهد و رقابت های سیاسی ناسالم نخواهیم بود. پی‌نوشت‌ [۱] نهج البلاغه، نامه ۵ نویسنده: علی مجتبی زاده منبع: وبسایت‌ مرکز مطالعات و پاسخگویی‌ به‌ شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️شهید علم و دانش 💠حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹در حقیقت (علیه‌ السلام) در راه کشته شد؛ زیرا اگر می‌گفت من عالم نیستم کارش نداشتند. از روی تقیه هم حاضر نبود اظهار کند، ولی مجبورش کردند تا اظهار کرد و جواب داد، و همان اظهار علم و فضل باعث و و با او، و سرانجام منجر به قتل او گردید. در حقیقت و را از بین بردند و به رساندند. اگر هیچ امتیازی برای و نبود، جز اینکه آنها، با مخالف هستند، برای امتیاز و کافی بود. 🔹قتل و رجم انبیا (علیهم‌ السلام) بر این اساس بوده که مردم با نور و و مخالفند، و کمال را منحصر در و و تناکح و تسلط و بر دیگران و ریاست و و پست و می‌دانند. به زندگی جنگل می‌ماند، و حکومت انسانیت حکومت حیوانیت شده است؛ لذا در اعتراض به رسالت (علیه‌ السلام) می‌گوید: «فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنين» [۱] (پس چرا بر او دست‌بندهای زرین آویخته نشده؟ یا فرشتگان همراه او نیامده‌اند؟). 🔹بله، مخالفین انبیا و ائمه با نور و مخالفت دارند و اهل زر و زور هستند. می‌بینید به (علیه‌ السلام) اعتراض می‌کند که اگر او رسول خداست، پس چرا این امتیازات را ندارد، دست‌بند زرین ندارد، یا چرا فرشتگان آسمان همراه او نیستند؟! شما را چه با ملائکه؟! اگر ملائکه آشکار بودند، کار آنها را هم می‌ساختید؛ چون هرچه ملائکه دارند، پیامبران (علیهم‌ السلام) هم دارند، بلکه افضل از آنها هستند، ولی شما به اَسْوِرَه و زر و زیور دل بسته‌اید! 🔹الحمدلله واضح و آشکار است که (علیهم‌ السلام) مخالف و هستند! هرجای دنیا اگر شخصی بود که مانند حضرت (علیه‌ السلام) هزاران را در یک مجلس حل می‌کرد و جواب صحیح می‌داد، به او جایزه می‌دادند، نه اینکه به او حسد بورزند و با او کنند و سرانجام او را بکشند! هم به همین کیفیت است. مخترع را یا از کار منصرف می‌کنند، یا به قتل می‌رسانند، چون صاحب امتیاز می‌شود. می‌گویند: فقط باید ما دارای امتیاز باشیم، نه دیگران. 🔹آقایی قبل از جنگ جهانی دوم در کربلا مدعی شده بود که می‌شود هواپیمای بدون خلبان ساخت و در این‌باره تلاش می‌کرد، تا اینکه به بغداد رفت، ولی از آلمان مکرر تلگراف و نوشته پشت نوشته به‌سوی او آمد که زحمت نکش، کار شما بی‌فایده و نشدنی است؛ زیرا ما هرچه تلاش کردیم نشد! سرانجام آلمان خود هواپیمای بدون خلبان ساخت، در حالی‌که پیش از آن می‌گفت: ساختن هواپیمای بدون خلبان امکان‌پذیر نیست! 🔹صحبت بر سر نیست و مسابقه‌ آنها ذاتاً برای پیشرفت دانش و فرهنگ نیست، بلکه برای آنها جنبه مقدمیت دارد و منظور اصلی آنان و است. به کره‌ ماه برای این نمی‌روند که به علم خدمت کنند، بلکه برای موضع‌گیری در برابر رقیب و قطب مخالف است، برای اینکه بتوانند در آنجا کاری کنند که در کره‌ زمین از لحاظ و بر همه مقدم باشند و دولت‌های مخالف و رقیب را در روی زمین خوب مورد هدف قرار دهند و نابود کنند، با این‌ وجود، ما فریب آنها را می‌خوریم و می‌گوییم: اینها راست می‌گویند که بشردوستند. بله! شردوستند، نه بشردوست! پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم سوره زخرف، آيه ۵۳ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۲ـ۳۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی(علیه السلام) حمایت از مظلوم چه جایگاهی دارد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹این نکته را نباید فراموش کرد که فلسفه اصلى تشکیل حکومتها و تشریع قوانین، (اعم از قانون هاى الهى و قوانین ناقصى که به وسیله بشر تشریح شده است) حفظ حقوق و حمایت از آنها بوده است، چرا که قدرتمندان و با تکیه بر قدرت و زور خود نه تنها حق خویش را مى گیرند، بلکه افزون بر آن را نیز مى طلبند، بنابراین اگر و حامى و نباشد، فلسفه وجودى خود را به کلّى از دست مى دهد و گاه به بازیچه اى در دست ، براى توجیه و ستم هایشان تبدیل مى شود. 🔹به همین جهت (علیه السلام) در همان «خطبه شقشقیه»، دلیل قبول حکومت را مسأله حمایت از و مبارزه با بیان مى دارد. و نیز به همین دلیل در جوامعى که با مى توان مسیر قوانین را تغییر داد، قانون نتیجه معکوس مى دهد؛ چرا که دست دهنده رشوه را، دارند نه ضعیفان و مظلومان. در چنین جوامعى مبدّل به منبع براى گروهى از و وسیله توجیهى براى ظلم گروه دیگر مى شود. ولى باید تصدیق کرد که تحمّل و پیکار با به خاطر حمایت از مظلومان، براى بسیارى ناخوشایند است. 🔹کسانى که رعایت این اصل را مزاحم منافع نامشروع خویش مى بینند و یا از آن بدتر، کسانى که براى خود ـ به خاطر و قدرتشان ـ در اجتماع قائلند و کلمه در برابر قانون را توهین و تحقیرى نسبت به خویش مى پندارند، به سختى مى توانند پذیراى و داد باشند، و آنها هستند که همیشه در راه سنگ مى اندازند و ایجاد مانع مى کنند، و از هیچ عمل زشت و غیر اخلاقى رویگردان نیستند، و همانها بودند که آن همه مشکلات را در درون حکومت (علیه السلام) ایجاد کردند و فضاى جامعه اسلامى را تیره و تار ساختند. 🔹این سخن را با جمله اى که مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار از کتاب دعوات راوندى نقل کرده است پایان مى دهیم. او از على بن جعد نقل مى کند که مى گوید: «مهم‌ترین چیزى که سبب شد عرب از حمایت امیرمؤمنان (علیه السلام) خوددارى کند بود؛ چرا که آن حضرت هرگز شریفى را بر غیر شریف و عربى را بر عجم ترجیح نمى داد و براى و امراى قبایل ـ آنچنان که سیره سلاطین بود ـ نمى گشود و هیچ کس را به وسیله ، به سوى خودش متوجّه نمى ساخت، در حالى که کاملا به عکس این معنا عمل مى کرد. [۱] پی نوشت‌؛ [۱] بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۱۳۳ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️مشخص شدن تکلیف امت اسلامی و اکمال دین در روز غدیر 🔸حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله): 🔹 را فرموده‌اند: «عید الله الاكبر»؛ از همه‌ی اعیاد موجود در تقویم اسلامی این بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همه‌ی این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تكلیف امت اسلامی در زمینه‌ی ، در زمینه‌ی ، در این حادثه‌ی معیّن شده است. حرفی نیست كه بر طبق توصیه‌ی در عمل نشد - پیغمبر هم طبق بعضی از روایتها خبر داده بود كه عمل نخواهد شد - اما مسئله‌ی ، مسئله‌ی ایجاد یك است، یك و است. 🔹تا آخر دنیا می توانند این شاخص را، این معیار را جلوی خودشان قرار بدهند و تكلیف مسیر عمومیِ امت را معیّن كنند. اینی كه حساس ترین زمان را برای اعلام مسئله‌ی انتخاب كرد، این انتخابِ پیغمبر نبود، انتخابِ بود. از طرف پروردگار رسید كه: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك». نه اینكه مسئله‌ی و را از سوی پروردگار قبلاً نمی دانست؛ چرا، از اولِ بعثت برای پیغمبر مسئله روشن بود. 🔹بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این حقیقت را عریان كرد و آشكار كرد كه جای تردیدی باقی نمی گذاشت؛ اما باید در اتفاق می‌افتاد و به دستور پروردگار اتفاق افتاد: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك و أن لم تفعل فما بلّغت رسالته»؛ یعنی این یك است كه باید بگوئی. بعد هم كه در ، در نزدیكی جحفه، مردم را متوقف كردند، كاروانهای حجاج را جمع كردند و این مطلب را اعلان كردند، 🔹آیه‌ی شریفه آمد كه: «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی»؛ كامل شد، كامل شد. در سوره‌ی مبارك مائده قبل از آیه‌ی «الیوم اكملت»، این آیه‌ی مبارك است: «الیوم یئس الّذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز یأس و است؛ یعنی مشخص شد، معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز كنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند كرد، تردیدی باقی نخواهد ماند. اهمیت این است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۸۸/۰۹/۱۵ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضامن بقای ملت ها!! 🔹 یک‌ «ضرورت‌ اجتماعی‌» است. از آن جهت که متشکل از افراد با منافع، و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک است، و گرنه اگر و بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و شد که در آن قوی‌تر ها برنده، و بقیه طعمه آنها هستند و این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. (عليه السلام) در خطبه ۴۰ «نهج البلاغه» می فرماید: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُۆْمِنُ، وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ»؛ 🔹در این بیان حضرت، بر ضرورت‌ وجود و تأکید شده، بطوری که وجود حاکمی و لو غاصب و فاجر، بهتر از نبود هیچ است؛ زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می‌کند. از این رو، تشکیل‌ از «ضروریات‌ دین‌ و مذهب » است، چرا که بدون ، اجرای در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و حتی امور و مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. 🔹تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت میکند، از این رو (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، در اولین فرصت به تاسیس‌ نظام‌ و پرداخت. (عليه السلام) در این باره می‌ فرماید: «هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند، مگر با داشتن ، و این از آن‌رو است که مردم ناچارند برای امر و خود داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون ، قوام و سامان نمی‌ یابد». [۱] 🔹وجود در راس‌ نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است.  (علیه السلام) می فرماید: « ...سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند، تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد». [۲] البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن ، با عقل نظری و عقل عملی است. 🔹 (عليه السلام) در روایت دیگری می فرماید: «اگر برای مردم، و ، امانت دار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می گشت، از بین می رفت، سنت ها و تغییر می‌ یافت، بر آن می افزودند و از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند». 🔹 (ره) در «کتاب ولایت فقیه» چنین می فرماید: «هدف بعثت و کار انبیاء علیهم السلام تنها مساله‌ گویی و بیان احکام نیست؛ اینطور نیست که (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام) مساله‌گو هایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند، 🔹در حقیقت مهم‌ ترین وظیفه انبیاء (علیهم السلام) برقرار کردن یک از طریق اجرای و است - لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ [حدید، ۲۵] - که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد، و این با تشکیل و اجرای‌ احکام امکان پذیر است؛ خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود، مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند». پی نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۰۱ [۲] تحف العقول، ص ۳۱۹ منبع: تبیان به نقل از خبرگزاری شبستان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام سجاد (علیه السلام) قیام مختار را تأیید کرد؟ چرا مختار بعد از کشتن قاتلان شهدای کربلا، حکومت را به امام سجاد (علیه السلام) واگذار نکرد؟ 🔹درباره و انگیزه او در این قیام و اینکه چرا حکومت را به (ع) واگذار نکرد، قضاوتهای گوناگون شده است؛ و ما در اینجا در صدد تحلیل قیام مختار و مسائل پیرامون آن نیستیم. اما به هر حال مطالبی که در تاریخ و روایات نقل ‌شده، نشانگر آن است که هرچند (ع) خود مستقیماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما اینکه گروهی توانسته بودند بخشی از انتقام خون را بگیرند، تا حدودی رضایت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود. از طرفی میتوان گفت که یکی از نتایج نفرین امام حسین (ع) علیه کوفیان بود. 🔹 (ع) در دعایی عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند. از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد ... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد...». [۱] پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد (رهبر نهضت توّابین) [۲]، شیعیان را آماده نبرد ساخت. او میدانست اگر بخواهد حرکتش به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان پیامبر آن‌را رهبری کند یا دست کم، جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسى براى این کار مناسب است؟ (ع)؛ و اگر او نپذیرد؟ فرزند على بن ابیطالب عموى امام سجاد (ع). [۳] 🔹 به هر دو نامه نوشت؛ (ع) که بی‌وفایی عراقیان و رنگ‌پذیری آنان را دیده بود و میدانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آنجا می‌خواهند که زندگانی خود را بدان سر و سامان دهند و هنگام آزمایش پای پس می‌نهند» [۴] به پاسخ مساعد نداد. اما تنها تا آنجا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط می‌شد، کردار او را تصویب نمود؛ وقتی سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، (ع) به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدایى است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به جزاى خیر عطا فرماید». [۵] 🔹یعقوبی می‌نویسد: مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد علی بن الحسین (ع) به مدینه فرستاد و به پیک خود گفت: بر در خانه حضرتش بنشین، همین که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن او است، تو هم به درون خانه برو! پیک چنان کرد، و چون داخل خانه شد، بانگ برداشت: ای خانواده نبوّت و معدن رسالت و محل فرود فرشتگان و منزل وحی! من فرستاده مختار پسر ابوعبیده هستم و این سر پسر زیاد است که برای شما آورده‌ام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنی هاشم برخاست و چون علی بن الحسین (ع) سر عبیدالله را دید، گفت: «دوزخ جای او باد!». بعضی گفته‌اند: علی بن الحسین (ع) را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند. [۶] 🔹اما چرا (ع) بعد از این پیروزی‌ها، خود را در دست نگرفتند؟ در این زمینه باید گفت: اولاً: با تحلیلی که (ع) از وضعیت موجود داشتند، زمینه و شرایط را برای بدست گرفتن خلافت آماده نمیدیدند و به همین دلیل به گسترش فرهنگ اسلامی از راههای دیگر روی آوردند و با سلاحی چون سلاح توانستند اهداف بلند خود و را به گوش همه برسانند؛ از این‌رو، اگرچه (ع) هیچ دلخوشی از حکومت مرکزی نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسین (ع) سیاستشان این بود که از طرفی خود مستقیماً با حکومت مرکزی درگیر نشوند و از طرفی در مقابل افرادی که علیه آنان قیام کرده ‌بودند نیز موضع منفی نداشته باشند. 🔹ثانیاً: با وجود جوّ و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان (ع) و بی‌مورد بود؛ لذا امام (ع) شخصاً از رهبری قیام سر باز زد. نیز نمی‌توانست امام (ع) را به عنوان رهبر قیام معرفی نماید؛ چون (ع) در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبیر بود که با امام سجاد (ع) و دیگر بنی هاشم رابطه خوبی نداشتند. ثالثاً: گرچه از (ع) انتقام گرفته و حکومتی در کوفه تشکیل داده بود، اما با توجه به اینکه با دشمنان زیادی در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبیت نشده بود، تا آن‌را به (ع) تحویل دهد. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالانوار، ج۴۵ ص۱۰ دار إحیاء التراث العربی چ۲ [۲]ر.ک: «قیام توابین، خونخواهان امام حسین»، سؤال ۳۰۲۳۵ سایت [۳]شهیدى، سیدجعفر، زندگانى على بن الحسین(ع)، ص۹۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏، چ۱۰ [۴]تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵، دفتر انتشارات اسلامی، چ۲ [۵]کشی، محمدبن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی)، ص۱۲۷، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چ۱ [۶]یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۹، دار صادر، چ۱، بی‌تا منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel