🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
226 #پرسش_و_پاسخ_از_کتاب_شبهای_پیشاور
#حفظ دین، با مخالفت #رسول خدا صلی الله علیه و آله 🌺🌸
اشاره
۸۰. #آیا منع #پیامبر صلی الله علیه و آله از نوشتن #وصیت، برای حفظ #دین بوده و آیا این کار #خلیفه، قابل #عفو و #بخشش است؟✨🍃
جواب
خیر، اولاً: او اصلاً خلیفه نبوده، چون بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله به دست عدّه ای در سقیفه، ابوبکر را انتخاب کردند و به زور و قتل و تهدید از همه بیعت گرفتند. سپس ابوبکر، عمر را جانشین خود قرار داد.
دوماً: اجتهاد در مقابل نصّ (حکم کردن و اجتهاد کردن در برابر آیات قرآن و احادیث صریح و روشن)، بی معنی و غیر قابل بخشش است.
سوماً: حفظ دین و شریعت بر عهده رسول خدا صلی الله علیه و آله است نه بر عهده ابوبکر و عمر. آن حضرت باید تشخیص بدهند که آیا این وصیت به نفع اسلام و دین و شریعت است یا نه.
#ردّ نسبت #هذیان 🌸🌺
اشاره
۸۱. آیا #دادن نسبت #هذیان و #حرفهای نامربوطی که #مردم عادی به علت #شدت مرض #مرتکب میشوند، به #رسول خدا صلی الله علیه و آله #جایز است؟ ✨🍃
جواب
خیر، یکی از صفات خاص نبوّت عصمت است که تا دم مرگ از پیامبر صلی الله علیه و آله جدا نمی شود. مخصوصاً اینکه دستور ایشان برای آوردن قلم و دوات، هدایت و ارشاد امّت باشد.
ایشان فرمودند: «می خواهم چیزی برایتان بنویسم تا گمراه نشوید. »
پس اوامر و دستورات ایشان قطعاً همراه با عصمت و اتصال به حق بوده است.
«و ما یَنطِقَ عَنِ الهَوی اِن هُوَ اِلاّ وَحیٌ یُوحی»، «وَ ما اتیکُمُ الرَّسولُ فَخُذُوهُ»، «و اَطیعُوا اللهَ و اَطیعُوا الرَّسول»
در نتیجه دادن نسبت هذیان به پیامبر صلی الله علیه و آله، نهایت بی ادبی و گستاخی و اهانت به ایشان است.
#هجر، یا #هذیان 🌺🌸
اشاره
۸۲. آیا« #هجر» به معنی #هذیان است؟ ✨🍂
جواب
بله، علمای اهل سنّت و اهل لغت و تفسیر، هجر را به معنای هذیان میدانند. [۱]
#نسبت دهندگان #هذیان 🌺🌸
اشاره
۸۳. آیا کسی که نسبت #هذیان به #رسول خدا صلی الله علیه و آله #داد، معرفت به #مقام رسالت #داشته است؟✨🍃
جواب
خیر، اهل سنت در کتابهای خود نوشته اند:
«کسی که این کلام را گفته، اصلاً ایمان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و معرفت به مقام و رتبه ایشان نداشته است. » [۱]
انبیاء در ارشاد و هدایت مردم، اتصال به عالم غیب دارند و چه در حالت مریضی و چه در حالت سلامتی باید امر آنها اطاعت شود.
پس مخالفت با آن حضرت، همراه با جسارت و دشنام و دادن نسبت هذیان به ایشان، نشان دهنده بی معرفتی آن شخص نسبت به رسول الله صلی الله علیه و آله میباشد.
----------
📚منابع:
[۱]: _ ابن اثیر: جامع الاصول ۹/۴۷۰، ابن حجر: شرح صحیح بخاری ۴/۳۵۰، مسلم و بخاری: صحیحین و...
[۱]: _ قاضی عیاض شافعی: شفا: ۱/۳۴۵، کرمانی: شرح صحیح بخاری، نووی: شرح صحیح مسلم ۳/۱۴۷.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
226 #پرسش_و_پاسخ_از_کتاب_شبهای_پیشاور
#شاهد، برای اثبات #مالکیّت 🍂🔸
اشاره
۱۴۲. آیا #شاهد خواستن از #کسی که #تصرّف در اموال خود دارد #شرعاً جایز است؟ 🌸🌺
جواب
خیر، اولاً: قانون اسلام از کسی که صاحب مال است و تصرّف در اموال خود دارد شاهد نمی خواهد بلکه از مدّعی میخواهد که برای اثبات ادعای خود شاهد بیاورد.
ثانیاً: در بعضی از احکام عمومی ممکن است استثناء وجود داشته باشد، در اینجا هم آیه شهادت قابل استثناء و جدایی است. مثلاً: زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله با مرد اعرابی معامله خرید و فروش اسب انجام دادند،
خزیمة بن ثابت مدّعی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت خزیمة بن ثابت را یک نفری قبول کردند. چون شهادت او مساوی شهادت دو نفر عادل بود. بنابراین چون او فرد مؤمن و از صحابی خاصّ آن حضرت بود، شهادتش یک نفری پذیرفته شد و او را ذوالشهادتین خواندند.
پس در جایی که فرد مؤمنی استثناء قرار داده میشود و شهادتش یک نفری قبول میشود، قطعاً شهادت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهماالسلام که آیه تطهیر در شأن ایشان نازل شده و معصوم هستند قبول است و قابل استثناء میباشد و بدون شک ردّ آنها ردّ خداوند متعال است.
#ادّعای #ارث 🍂🔸
اشاره
۱۴۳. اگر #فدک بخشیده و #مال حضرت #زهرا علیهاالسلام بود، #پس چرا ایشان #ادّعای ارث کردند و #حرفی از نحله نزدند؟🌸🌺
جواب
در ابتدا حضرت زهرا علیهاالسلام این ادّعا را کردند ولی آنها از ایشان شاهد خواستند. آن حضرت، امیرالمؤمنین و حسنین علیهم السلام و امّ ایمن را به عنوان شاهد آوردند امّا آنها شهود را قبول نکردند و رد کردند. [۱] ایشان هم مجبور شدند از راه ارث وارد شوند تا حقّ خود را بگیرند.
#فدک، شاهد نمی #خواهد 🍃🔹
اشاره
۱۴۴. آیا #خلیفه مجبور #بود در مورد #فدک، به دستور شرع #عمل نماید و از #فاطمه علیهاالسلام #شاهد بخواهد؟ 🌺🌸
جواب
خیر، ولی او این کار را کرد در حالی که اولاً: فدک مال مسلمین نبود بلکه ملک تصرّفی فاطمه زهرا علیهاالسلام بود و پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان حیاتشان آن را به ایشان بخشیده بودند.
ثانیاً: اگر خلیفه واقعاً میخواست که به دستور شرع عمل کند، باید در برابر ادّعای سایر مسلمانان شاهد میخواست و بعد اموال را به آنها میداد در صورتی که این کار را نکرد و اموال را بدون شاهد به مسلمانان واگذار کرد. ولی علی و فاطمه علیهماالسلام که آیه تطهیر در شأنشان نازل شده بود، ادعایشان مورد قبول واقع نشد و آنها را مجبور کردند که برای اثبات ادعایشان شاهد بیاورند.
#دلیل ردّ #ادعا و شهادت #معصومین درباره #فدک 🍂🔸
اشاره
۱۴۵. دلیل #ابوبکر بر #ردّ ادعای #فاطمه علیهاالسلام و گواهی #علی علیه السلام چه #بود؟ 🌸🌺
جواب
اگر آن روز به مجرد ادعای فاطمه زهرا علیهاالسلام فدک را به ایشان واگذار میکرد، آن بانوی مکرمه ادعای خلافت همسرشان را میکردند. آن وقت خلیفه مجبور میشد حق را به ایشان واگذار نماید چون قبلاً صداقت ایشان را تصدیق کرده بود. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: _ علی بن برهان الدین حنفی شافعی: سیرة الحلبیه: ۳/۳۹، فخر رازی: تفسیر کبیر: ۹/۲۱۰، یاقوت حموی: معجم البلدان: ۴/۲۳۹، ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۶/۲۱۴، ابن حجر: صواعق محرقه: ۲۱ ضمن بخش شبهه هفتم از شبهات رفضه.
[۱]: _ ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۶/۲۸۴: از علی بن الفارقی.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_پنجاه_سوم🔹🔸
#ردّ شمس به دعاى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله براى #امیرالمومنین على عليه السّلام🔹◾️◾️◾️
(۲) [📚فخر رازى در تفسير كبير] در ذيل تفسير سوره كوثر، اظهار مى دارد:
براى حضرت سليمان عليه السّلام يكبار ردّ شمس اتفاق افتاد. و براى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله هم ردّ شمس واقع شد و اين در حالى بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سر در دامان على عليه السّلام گذاشته بود و به خواب رفته بود، هنگامى ازخواب برخاست كه آفتاب غروب كرده بود؛ به دعاى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله خورشيد بازگشت، تا على عليه السّلام نمازش را بجاى آورد.
و بار ديگر ردّ شمس اتفاق افتاد، تا على عليه السّلام نماز عصر را در هنگام خود بجاى آورد.
(۳) [📚ثعلبى در قصص الانبياء ص ۳۴۰] روايت كرده است كه خبر داد «احمد بن عبد الله بن حامد اصفهانى» به سند خود، از «عروة بن عبد الله» كه گفت:
بحضور فاطمه، دختر على عليه السّلام شرفياب شدم در حالى كه گلوبندى به گردن
و دست بندى در دست داشت و اين زيور را در هنگامى به خود آويخته بود كه پير زنى كهنسال بود. به او گفتم: با اين سن و سال مناسب نيست كه خود را به زيورها بيارائى! در پاسخ گفت: شايسته است زن در هر حالى كه باشد، خود را شبيه به مردها ننمايد و از زيور زنانه استفاده كند. سپس به من گفت: «اسماء بنت عميس خثعميّه» به من گفت كه در يكى از اوقات، حضرت على عليه السّلام همراه با پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بود، در آن هنگام بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله وحى نازل شد، شدّت وحى به اندازه اى بود
كه حضرت امير عليه السّلام آن حضرت را به جامه اش پوشانيد و به همين حال بود كه تا هنگامى كه خورشيد غروب كرد- يا نزديك به غروب كردن آن بود- پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به حال عادى برگشت و از على عليه السّلام پرسيد: آيا نماز گزارده اى؟
على عليه السّلام گفت: نخير! رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بار پروردگارا! خورشيد را براى على عليه السّلام بازگردان، خورشيد بازگشت تا حدّى كه تابش آن،نيمى از مسجد را فرا گرفت!
(۱) [📚كنز العمال ۶/ ۲۷۷] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه آنگاهى كه در خيبر بوديم، تمام شب را با مشركين نبرد مى كرديم. فرداى آن شب، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نماز ظهر را بجاى آورد و پيش از نماز عصر، از شدّت خستگى سر در دامن من گذاشت و همچنان به خواب بود تا آفتاب غروب كرد. در آن هنگام از خواب برخاست به عرض رسانيدم يا رسول الله نماز عصر را بجاى نياورده ام، بخاطر آنكه حاضر نبودم شما را از خواب بيدار كنم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه از جريان اطلاع يافت، دستهاى مبارك را بالا برد وفرمود: پروردگارا! بنده تو (على عليه السّلام) خودش را فداى پيغمبر تو قرار داد، اكنون آفتاب را باز گردان تا على عليه السّلام نماز عصرش را در وقتش ادا نمايد. على عليه السّلام فرمود: طولى نكشيد آفتاب برگشت؛ آنچنان كه هنگام ادا كردن نماز عصر فرا رسيد و خورشيد با كمال درخشندگى در آسمان مى درخشيد. من از جاى برخاستم و با كمال آسودگى وضو گرفتم
و نماز عصر را بجاى آوردم. پس از آن، خورشيد غروب كرد.
«متّقى» گويد: اين حديث را «ابو الحسن سادان فضلى عراقى» در كتاب «ردّ الشمس» آورده است.
(۱) [📚الرياض النضرة محب طبرى ۲/ ۱۷۹] از «اسماء بنت عميس» روايت كرده كه گفت: سر مبارك پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در دامان على عليه السّلام بود. على عليه السّلام مكروه طبعش بود كه از جاى حركت كند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را بيدار نمايد. و اين حال همچنان ادامه داشت تا خورشيد غروب كرد و در اين هنگام حضرت على عليه السّلام از خواندن نماز عصر بازماند، پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله از خواب بيدار شد و على عليه السّلام به عرض رسانيد: بخاطر اينكه سر شما را در دامان داشتم و نخواستم شما را از خواب بيدار كنم، از نماز عصر باز ماندم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از حضرت پروردگار درخواست كرد تا خورشيد را كه غروب كرده است باز گرداند. دعاى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به اجابت رسيد، صدائى از حركت خورشيد به گوش رسيد و آفتاب هنگام وقت نماز عصر را اعلام كرد و على عليه السّلام نماز عصر را بجاى آورد و خورشيد بازگشت و غروب كرد.
«حاكمى» اين حديث را روايت كرده است...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #منبع کانال ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_پنجاه_چهارم🔹🔸
#ردّ شمس به دعاى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله براى #امیرالمومنین على عليه السّلام🔹◾️◾️◾️
(۲) 📚[هيثمى در مجمع ۸/ ۲۹۷] از «اسماء بنت عميس» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نماز ظهر را در محل صهباء بجاى آورد، پس از آن، على عليه السّلام را براى انجام مأموريتى گسيل داشت. على
عليه السّلام عازم مأموريت شد و در بازگشت هنگامى رسيد كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله نماز عصر را بجاى آورده بود. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله براى رفع كسالت، سر در دامان على عليه السّلام گذاشت و خوابيد. على عليه السّلام همچنان سر مبارك را در دامان داشت و ازجاى حركت نكرد تا خورشيد غروب نمود. پس از غروب آفتاب، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بيدار شد و على عليه السّلام جريان قضا شدن نماز عصر را به عرض مبارك تقديم داشت. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد: پروردگارا! بنده تو على، خود را محبوس آسايش و آرامش پيغمبر تو قرار داده است، اينك خورشيد را برگردان تا على عليه السّلام نماز عصرش را در وقت خود بجاى آورد. «اسماء بنت عميس» گويد:
در اين هنگام با دعاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خورشيد طلوع كرد بطوريكه نورش همه جا، كوهها و زمين را روشن ساخت و على عليه السّلام از جاى برخاست و وضو گرفت و نماز عصر را بجاى آورد و خورشيد غروب كرد. اين واقعه يعنى ردّ شمس، در محل صهباء به وقوع پيوست.
مؤلف گويد: اين حديث را «طحاوى» در [📚مشكل الآثار ۲/ ۸] آورده است و به سند خود، از «اسماء بنت عميس» روايت كرده است.
(۱) [📚الرياض النضرة ۲/ ۱۷۹] از حضرت حسن بن على عليهما السّلام روايت كرده است، يكى از روزها كه وحى مى شد، سر مبارك حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله در دامان حضرت على عليه السّلام بود و نزول
وحى بطول انجاميد تا نماز عصر على عليه السّلام قضا شد.
پس از آنكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از حال وحى به حال عادى برگشت، از على عليه السّلام سؤال فرمود: آيا نماز عصر را بجاى آورده اى عرض كرد: نه! پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به مقام كبريائى عرضه داشت: پروردگارا! على، حاجت تو و حاجت پيغمبرت را بر آورد، اينك خورشيد را برگردان، تا على عليه السّلام نماز عصرش را در وقت خود بجاى آورد. دعاى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مستجاب گرديد. خورشيد بازگشت و على عليه السّلام نماز عصر را بجاى آورد و پس از آن خورشيد غروب كرد. «دو لابى» هم اين حديث را روايت كرده است.
مؤلف گويد: حديث مزبور را «طحاوى» در [📚مشكل الآثار ۲/ ۸] به سند خود، از «فاطمه» دختر امام حسين عليه السّلام، از «اسماء بنت عميس» با اندك اختلافى بيان كرده است.
(۲) [📚هيثمى در مجمع ۸/ ۱۹۷] از «اسماء بنت عميس» روايت كرده است كه معمول
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله آن بود، هر گاه وحى بر حضرتش نازل مى شد، حالت غشوه مانندى به حضرتش دست مى داد. در يكى از روزها كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سر
فضائل پنج تن (ع)در دامان على عليه السّلام گذاشته بود، وحى بر حضرتش نازل شد و همچنان به حال وحى بود تا خورشيد غروب كرد. پس از آنكه به حال عادى برگشت و سر از روى دامان على عليه السّلام برداشت، از على عليه السّلام پرسيد: آيا نماز عصر را بجاى آورده اى؟ على عليه السّلام عرض كرد:
نه، يا رسول الله! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله دعا كرد. خداى تعالى خورشيد را برگردانيد، تا على عليه السّلام نماز عصر را در محل خود بجاى آورد. «اسماء» گويد:
خورشيد را ديدم پس از آنكه غروب كرده بود، دوباره طلوع نمود، تا على عليه السّلام نماز را بجاى آورد. پس از آن دوباره غروب كرد.
«هيثمى» گويد: همه روايات ردّ شمس را «طبرانى» به سندهاى خود، روايت كرده است ....... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #منبع کانال ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫