📙 #همپای_صاعقه 📙
🔷 سید محمدرضا دستواره ، مسئول واحد پرسنلی تیپ ۲۷ ، نحوۀ تشکیل مجدد گردان های این تیپ در دهۀ سوم فروردین ۱۳۶۱ را این گونه توصیف می کند :
... بعد از خاتمۀ عملیات فتحِ مبین ، وقتی که به ما ابلاغ شد باید به محور #دارخوین بیاییم و به اصطلاح آن محور عملیاتی را به تیپ ما تحویل دادند، پیشنهاد کردند که مثل دفعۀ قبل ، باید ۹ گردان در اختیار تیپ ۲۷ قرار بگیرد و هنگامی که نیروهای اعزام شده به مرخصیِ این ۹ گردان به #دوکوهه برگشتند ، از نو باید آنها را در همین گردان ها سازماندهی کنیم . مسئولین رده های بالا قول دادند که کمبودهای احتمالی از این حیث را برای ما جبران کنند.این شد که ما از بیستم فروردین با همان چارت قبلی ، مجدداً دست به کار تشکیل ۹ گردان شدیم. وقتی داشتیم این ۹ گردان را آماده می کردیم ، باز از رده های بالا به ما ابلاغ شد که تعداد گردان های تان را از ۹ به ۱۱ افزایش دهید.
🔶 روند تشکیل گردان های تیپ ۲۷ طی یک هفته سپری گردید.در این برهه، ابتدا ۹ گردان ایجاد و سازماندهی شد که اسامی آنها به ترتیب اولویت تشکیل از این قرار است :
۱- گردان حمزه سیدالشهداء با ۳ گروهان به فرماندهی رضا چراغی
۲- گردان سلمان فارسی با ۴ گروهان به فرماندهی حسین قُجه ای
۳- گردان انصارالرسول با ۴ گروهان به فرماندهی اسماعیل قهرمانی
۴- گردان مسلم ابن عقیل با ۴ گروهان به فرماندهی حبیب الله مظاهری
۵- گردان حبیب ابن مظاهر با ۴ گروهان به فرماندهی علیرضا موحد دانش
۶- گردان مالک اشتر با ۳ گروهان به فرماندهی احمد بابایی
۷- گردان بلال حبشی به فرماندهی ۳ گروهان به فرماندهی بهمن نجفی
۸- گردان عمّار یاسر با ۳ گروهان به فرماندهی علی اکبر حاجی پور
۹- گردان ابوذر غفاری با ۳ گروهان به فرماندهی علی اکبر حاجی پور
🆔 @yousof_e_moghavemat
📙 #همپای_صاعقه 📙
📃 برگی از #خاطرات_روزانه شهید حسین قُجه ای
◻ چهارشنبه ۱ / ۲ / ۱۳۶۱
...بعد از مراسم صبحگاه با نیروهای گردان دربارۀ چند موضوع صحبت کردم :
۱- ادغام با نیروهای ارتش
۲- همفکری نفرات با مسئولین
۳- ترک سیگار
۴- دقت در کارها
۵- همکاری و تعاون با یکدیگر
۶- مشکلات موجود در آموزش و ...غیره.
----------------------------------------------------------------------
باما همراه باشید
https://sapp.ir/yousof_e_moghavemat
https://iGap.net/yousof_e_moghavemat
https://gap.im/yousof_e_moghavemat
Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
📙 #همپای_صاعقه 📙
✍ به دستور فرماندهی تیپ ۲۷ محمّد رسول الله (ص) مقرر شد کلَیۀ گردان های این یگان ظرف مدت ۳ روز - از ۳۱ فروردین تا ۳ اردیبهشت ۱۳۶۱ - از #دوکوهه به منطقۀ #دارخوین اعزام شوند. برای انتقال چنین تعداد زیادی از نیروهای رزمی، عمدتاً از قطارهای مسافربری مسیر « اندیمشک-اهواز » استفاده و بعضاً هم واحد موتوری تیپ با استفاده از پنج دستگاه نفربر آیفای موجود در #دوکوهه ، اقدام به جابهجایی شماری از نیروها به اهواز می کرد.
✍ بلافاصله پس از استقرار نیروها در مدرسۀ مبارزان و استادیوم تختی ، قرار شد گردان ها پس از دریافت تجهیزات انفرادی ، یکی پس از دیگری ، مسیر طولانی حد فاصل اهواز تا سه راهی #دارخوین در جادۀ اهواز - آبادان را پای پیاده طی کرده ، در #دارخوین مستقر شوند.
https://sapp.ir/yousof_e_moghavemat
https://iGap.net/yousof_e_moghavemat
https://gap.im/yousof_e_moghavemat
Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔵 در ساعت ۸ صبح روز پنجشنبه ٬ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ ، به دستور #احمد_متوسلیان ، کلیه ی فرماندهان گردان ها و رده های ستادی تیپ ۲۷ جهت شرکت در جلسه ای با هدف توجیه مانورِ عملیات تیپ در قرارگاه فرعی « نصر-۲ » ؛ مرکز هدایت عملیات مشترک تیپ ۲۷ محمّد رسول الله ( ص ) و تیپ ۲ از لشکر ۲۱ حمزه گرد آمدند.
✍ در یادداشت های روزانه ی #حسین_قُجه_ای ؛ فرمانده گردان سلمان فارسی می خوانیم :
🔘 پنجشنبه ۹ / ۲ / ۱۳۶۱
... جلسه ی توجیهی مانور عملیات با حضور مسئولین تیپ و گردان ها برگزار گردید.مأموریت گردان ها به شرح ذیل اعلام شد :
☑️ #گردان_عمار_یاسر به فرماندهی #علی_اکبر_حاجی_پور و #گردان_مسلم_بن_عقیل به فرماندهی #حبیب_الله_مظاهری ، جهت شکستن خط ، عبور از جاده و محاصرۀ تانک های دشمن در آن سوی #جاده_اهواز_خرمشهر.
⚪️ #گردان_مالک_اشتر به فرماندهی #احمد_بابایی ، مأمور به نابودی توپخانۀ دشمن در آن سوی جاده و سپس پدافند منطقه از خاکریز غربی تا ۳ کیلومتر. این گردان ها اگر در مرحلۀ اول هم درگیر بودند، باز هم باید برای ادامۀ حرکت در مرحلۀ دوم آماده باشند. برای تجمع گردان ها بعد از عبور از #کارون ، محل مناسبی تعیین شده است.
⚫️ #گردان_بلال و #گردان_مسلم_بن_عقیل ، به همراه #گردان_عمار و #گردان_مالک_اشتر، نیروهای عمل کننده در مرحلۀ اول تک خواهند بود.
🔷 بعد از خاتمۀ مرحلۀ اول تک و استقرار نیروهای تک ور این مرحله، یعنی گردان های #بلال ، #مالک و #عمّار ، نیروهای احتیاط در جلو خواهند بود.
🔶 نیروهای مجریِ مرحلۀ دوم تک در #شب_حمله به ترتیب عبارتند از :
#گردان_حمزه به فرماندهی برادر #چراغی
#گردان_حبیب_بن_مظاهر به فرماندهی #علی_موحد_دانش
و #گردان_سلمان ، خودم ( #حسین_قُجه_ای )
🔴 در قسمت دوٌم تک [ به علّت فقدان شناسایی منطقه ] نیرو در «شرایط کور» وارد عمل می شود.دشمن تعدادی تانک در منطقه مستقر کرده. یک گروهان تانک عراقی در منطقه ی محوله به #گردان_مالک_اشتر حضور دارد...
- بازوبند سبز رنگ با آرم تیپ باید به بازوی چپ نیرو بسته شود.
- بار همراه : مهمّات کلاشینکف برای هر نفر ، ۲۰۰ تیر فشنگ.
- جیرۀ جنگی شامل کمپوت ، کنسرو ، آبلیمو ، آجیل و غیره.
- جیره و تجهیزات را با قایق به آن دست کارون می برند.
- نیروها باید کاملاً توجیه شوند که احدی حق ندارد لباس [ نظامی ] عراقی بپوشد.
- آخرین هدف و محل تشکیل خط دفاعی ، پایگاه موشکی زمین به هوای « سام - ۲ » عراقی خواهد بود.
📙 #همپای_صاعقه 📙 ، صفحه ۴۵۴
https://sapp.ir/yousof_e_moghavemat
https://iGap.net/yousof_e_moghavemat
https://gap.im/yousof_e_moghavemat
Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
https://Bale.ai/invite/#/join/ZGYyYWQ0Y2
📙 #همپای_صاعقه 📙
✍ خورشید روز شنبه ، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ در حالی طلوع کرد که دشمن برای بازپس گیری مناطق از دست داده همچنان حجم وسیع آتش توپخانه ، خمپاره ، کاتیوشا و تانک هایش را بر سر نیروهای تیپ ۲۷ محمد رسول الله ص می گستراند؛ اما به نظر می رسید که سپاه سوم ارتش عراق، سناریوی اصلی خود را هنوز به مورد اجرا نگذاشته است.
🕙 ساعت ۱۰:۱۰ صبح ، #همت ضمن تماس بیسیم با #محمود_شهبازی فرمانده محور عملیاتی سلمان ، از او می خواهد که سعی کند با یک گردان از تیپ ۷ ولی عصر (عج) - که خودش را به آنجا رسانده - الحاق پیدا کند.#شهبازی هم از عملکرد توپخانه ی خودی گلایه کرده میگوید گلوله های توپ روی سر خودمان پایین آمدند!
🕙 ساعت ۱۰:۱۵ ، #اسماعیل_قهرمانی ، فرمانده گردان انصارالرسول ، #همت را در جریان وضعیت مربوط به حد گردان خویش قرار میدهد.از سوی دیگر ، #متوسلیان ضمن بازگشت از خط مقدم به قرارگاه #نصر-۲ ، هماهنگی های لازم را با واحدهای تحت امر تیپ انجام داده ، آماده ی بازگشت مجدد به خط مقدم می شود؛ اما #حسن_باقری در تماسی اعلام می دارد : « ما با #رئوفی [ فرمانده تیپ ۷ ولی عصر ] می خواهیم از خط شما بازدید کنیم.هرکجا هستی، خودت را به ما برسان.» #متوسلیان نیز سوار بر جیپ فرماندهی به آنها ملحق می شود.
#متوسلیان، ناهماهنگی پیش آمده بین برخی گردان های ادغامی تیپ۲ لشکر ۲۱ با گردان های تیپ ۲۷ را به #باقری انتقال داده ، میگوید : « از طرف فرماندهی لشکر [ ۲۱ ] لازم است حتماً در این خصوص ابلاغیه ای صادر شود تا ابهامات موجود برطرف گردد. » #باقری هم در زمینهی رسیدگی به این معضل، قول مساعد می دهد.
🕚 ساعت ۱۱ صبح ، #همت در تماس تلفنی با #علیرضا_عندلیب ؛ جانشین قرارگاه عملیاتی #نصر ، مشکلات پشتیبانی از نیروهای عمل کننده را به او اعلام می کند :
#همت : ... به دلیل رَملی و باتلاقی بودن منطقه ی ما، گردان های خودمان را نتوانستیم تدارک کنیم؛ دیروز ۱۰ تا از ماشین های حامل تدارکات ما در ۶ کیلومتری #جاده_اهواز_خرمشهر توی گل فرو رفتند. به همین خاطر نیروها ناچار بودند از خط ۶ کیلومتر بیایند عقب و بعد، دوباره یک جعبه فشنگ را ۶ کیلومتر با دست به جلو ببرند و با همین وضعیت ، پاتک دشمن را دفع کنند... آقا جان! من دارم به شما می گویم دیروز مهندسی ضعیف بود و شما باید الآن به آنها تکلیف کنید که بیایند جاده را تکمیل کنند؛ واگرنه ما برای رساندن تدارکات به نیروهای مستقر در خط ، با مشکل مواجه هستیم.ما اگر می خواهیم در عملیات مشکل نداشته باشیم، باید مهندسی قوی داشته باشیم.... امروز در آن قسمت باتلاقی ، تانک تپیده ، ماشین تپیده، همه در گل فرو رفته اند. با این وضعیت که نمی شود عملیات را پشتیبانی کرد. باید کاری کنیم که برای مراحل بعدی این مشکلات را نداشته باشیم.
http://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
📙 #همپای_صاعقه📙
✍ آرام آرام همه چیز برای شروع مرحله ی دوم عملیات مهیا می شد؛ اما شروع پاتک سنگین دشمن در روز #دوشنبه_۱۳_اردیبهشت_۱۳۶۱ همهی محاسبات را زیر و رو کرد و مجدداً تعدادی از گردان ها جهت دفع پاتک دشمن، در مواضع قبلی استقرار پیدا کردند. نیروهای#گردان_سلمان_فارسی در حلقه ی محاصره ی دشمن به سختی مقاومت می کردند و #حسین_قُجه_ای با معدود نیروهای باقیمانده ی گردان، جلوی پیشروی دشمن را گرفته بود. او می دانست گذشتن نیروهای عراقی از خط آنها یعنی چه!
⬅ بهتر است ماجرای آن پاتک سنگین را یکی از نیروهای گردان سلمان فارسی بازگو کند :
... دشمن از طریق شمال خرمّشهر، تانک های مدرن #T_72 خودش را به میدان آورد؛ تانک هایی که به دلیل زره بندیِ زاویه دارِ بدنه، گلوله ی آر.پی.جی به سختی قادر به انهدام آنها بود. این تانک ها، جمعی تیپ مستقل ۱۰ زرهی ارتش عراق بودند. با این حساب معلوم بود که عراقی ها قَدَرترین یگان های خودشان را برای پس زدن گردان سلمان از غرب جاده به میدان آورده اند. ما به روش مقابله با این نوع از تانک ها آشنایی نداشتیم. هرچه گلوله به طرف آنها شلیک می کردیم، به محض برخورد با بدنه ی تانک کمانه می کرد. آنها با اطمینان خاطر جلو می آمدند و پیاده های ما را هدف قرار می دادند. به یاد دارم #حسین_قُجه_ای، قبضه ی آر.پی.جی را از دست یکی از بچه ها گرفت، آن را مسلّح کرد، از خاکریز بالا رفت و یکی از #T_72ها را نشانه گرفت؛ آن هم در شرایطی که لوله ی کریه تانک به طرف حسین نشانه رفته بود. حسین که شلیک کرد، گلوله مثل شهابی از دهانه ی قبضه خارج شد و در مقابل چشم های منتظر ۱۰-۱۲ نفر نیروی باقیمانده ی گروهان یکم گردان، مثل صاعقه بر فرق برجک تانک #T_72 فرود آمد و آن را به آتش کشید. هنوز حسین ننشسته بود که گلوله ی تانک درست در محلی که او شلیک کرده بود، بر سینه ی خاکریز نشست و آن را به لرزه درآورد. موج انفجار، همه جا را تکان داد. حسین دستی به گوش هایش کشید. خون بود که آغشته با گرد و غبار تا میان محاسن او جاری شد؛ درجا بلند شد و به یکی از بچه ها گفت : « یک گلوله ی دیگر بده ببینم! این نامردها خیلی پر رو شده اند! » از نو آر.پی.جی را بر دوش گرفت، روی سینه کش خاکریز قد علم کرد و خطاب به ما گفت : « اگر کمی پایینتر از برجک شان را نشانه بگیریم، ضربه ی فنی می شوند...
http://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
🇸🇾🚔 مصاف در دژهای مرزی 🚔🇸🇾
⚪️ محمود مرادی؛ معاون گردان انصارالرسول ، در ادامۀ وقایع نبرد را در پشت دژهای مرزی ، اینگونه تشریح می کند :
... وقتی پشت خاکریز دژ عراق رسیدیم ، مشاهده کردیم کسی آنجا نیست؛ اما بر روی جادۀ پشت دژ عراق، دیدیم ستون خودروهای دشمن خیلی عادی ، با سروصدا و چراغ روشن و بوق زنان ، با تراکم عجیبی در حال عقب نشینی هستند.معلوم شد که دشمن قصد دارد نیروهایش را با یک عقب نشینی سریع، قبل از آنکه توسط ما منهدم شوند، صحیح و سالم از منطقه تخلیه کند؛ البته در اصل، دشمن این اقدام را به منظور حفظ خرمشهر انجام می داد تا بتواند از نیروهایی که عقب می کشد، برای تقویت قوای خودش در جبهۀ خرمشهر استفاده کند و از طرفی هم پوشش دفاعی مناسبی برای نیروهای خود در جبهۀ خرمشهر ایجاد نماید. ستون انبوهی از اتوبوس ، نفربر ، کامیون و تانک بر روی جادۀ مرزی دیده می شد. با مشاهدۀ این وضعیت تصمیم گرفتیم با همان نیروهای موجود گردان انصار، به آنها حمله کنیم. حمله ای برق آسا شروع شد. اولین موشک آر پی جی به رادیاتور یک دستگاه کامیون #ماگیروس ؛ حامل موشک انداز ۱۲۲ میلی متری کاتیوشا، که پیشاپیش ستون خودرویی دشمن در حرکت بود، اصابت کرد و این کامیون با صدای مهیبی منفجر شد. با انفجار کامیون، تمام خودروها و تانک های پشت سر آن، دفعتاً متوقف شدند. به هرکجای ستون مقابل که شلیک می کردیم، آتش ما به هدف اصابت می کرد؛ چرا که این ستون انبوه مکانیزۀ دشمن، به شکل یک خط وسیع، در پیشاپیش ما قرار داشت.
بچه ها با آر پی جی به نفربرها و اتوبوس ها شلیک می کردند و سرنشینان وحشت زدۀ آنها هم مثل برق فرار می کردند. اوضاع عراقی ها پاک به هم ریخته بود. چپ و راست می دیدیم که از دستپاچگی، خودروهای عراقی به هم می کوبیدند و نفرات پیاده شده از خودروها ، سراسیمه و عصبی هم به روی یکدیگر شلیک می کردند. اصلاً آن طرف خاکریز ، آشفته بازاری بود. بلافاصله هجوم بردیم به آن طرف خاکریز دژ عراق و از کنار جاده شروع کردیم به کوبیدن ستون دشمن. نیروهای عراقی بدجور تار و مار شدند. آنهایی که کمی به خودشان مسلط بودند، از سمت دیگر جاده در می رفتند یا از طرف بیابان ها به سمت داخل خاک خود فرار می کردند. صحنۀ جالبی بود.بچه های ما که به واسطۀ باتلاقی بودن زمین در هنگام پیش روی ، پوتین هایشان را درآورده بودند، الآن با همان پاهای برهنه دنبال عراقی ها می کردند و با این که به دلیل بارندگی شدید، کل لباس هایشان خیس شده بود و از سرما می لرزیدند ، ولی همه شاد بودند و گرمای ایمان و شوق پیروزی بر دشمن، دل ها را گرم کرده بود.
/ #همپای_صاعقه ، صفحه ۶۱۶
https://eitaa.com/yousof_e_moghavemat
📙 برداشتی از #همپای_صاعقه ، ادامه ی « مصاف در دژهای مرزی 📙
🔸 درهمۀ محورها درگیری شدید است.
🔹 اوضاع در دژ مرزی خوب است ولی سمت کانال آب از طرفی رضا چراغی ، درخواست نیروی کمکی شده است.
◼️ بدین ترتیب، آرایش یگان های دشمن در منطقۀ شمالی خرمشهر به کلی بهم می ریزد و عقبۀ نیروهایشان در خرمشهر و لشکر های ۵ و ۶ در معرض تهدید جدی قرار می گیرد؛ ضمن اینکه شهر بصره، در آستانۀ محاصره است.
🤔 دشمن مردد شده است از اینکه برای حفظ منطقۀ شمالی و خرمشهر تلاشی بکند یا مواظب بصره باشد!!!
◼️ اگر دشمن تصمیم می گرفت منطقۀ اشغالی و خرمشهر را حفظ کند، با توجه به وضعیتی که در نوار مرزی داشت، علاوه بر انهدام نیروهایش ، بصره را نیز از دست می داد و اگر تصمیم به حفظ بصره می گرفت، می بایست سریعاً برای نجات نیروهای خود در مناطق اشغالی اقدام می کرد. در چنین وضعیتی، فرماندهان خودی نیز در ادامۀ پیش روی نیروها به داخل خاک عراق دچار تردید بودند؛ چرا که پیش روی بیش از حد یگان ها در این شرایط که هنوز الحاقی حاصل نشده بود، امری بسیار خطرناک می نمود؛ واقعیتی که فرماندهان ما به آن کاملاً اذعان داشتند و نیروها را از این کار منع می کردند. از طرفی، عقب نشینی معنی دار دشمن، کمی غیرعادی می نمود. شاید دشمن درصدد بود که با استقرار در مواضع مستحکم تر بتواند با یک یورش برق آسا ، نیروهای ما را عقب براند؛ شگردی که در عملیات های گذشته نیز از دشمن دیده شده بود. لذا نیروهای ما تا روشن شدن هوا صبر می کنند.....
https://eitaa.com/yousof_e_moghavemat
📙 *به سوی خرمشهر* 📙
- به تعویق انداختن یک هفته ایِ عملیات به علت لزوم شناسایی بیشتر مواضع و استحکامات دشمن در منطقه
- تجدید سازمانِ رزم توسط #متوسلیان ، #شهبازی و #همّت
😊 ۲۴ اردیبهشت ۶۱ ( ۳۶ سال پیش همچنین روزی ) ، جلسۀ توجیهی فرماندهان در قرارگاه توسط #حاج_احمد_متوسلیان جهت بازسازی گردان ها
👥 صحبت های #سید_رضا_دستواره؛ مسئول واحد پرسنلی تیپ با #حاج_احمد واقعاً شنیدنی است : 😊
- #دستواره : نیروها عذر و بهانه می آورند حاج آقا ... یکی می گوید فصل امتحانات است باید بروم... یکی می گوید مادرم مریض است... یکی می گوید مأموریتم دیگر تمام شده... یکی می گوید برادرم شهید شده...
- #متوسلیان: اگر شما موضوع را جا بیاندازید و نیاز به جبهه را بیان کنید، هیچ مشکلی پیش نمی آید... من خودم صحبت کردم با نیروهای گردان #مالک و چند نفری که می خواستند بروند ، اعلام آمادگی کردند که بمانند... حتی خودم شنیدم که به هم دیگه می گفتند : « انشاءالله می مانیم و پدر بعثی ها را در می آوریم بعد می رویم خانه...» پس اگر شما حساسیت موضوع را جا بیاندازید ، احساس مسئولیت می کنند و می مانند.
😊 پس بیخود نیست که به #حاج_احمد میگن *فرماندۀ دلها* 😊
📙 با اندکی تصرف از کتاب ارزشمند #همپای_صاعقه ،صفحات ۶۷۰ و ۶۷۱
http://Ble.im/yousof_e_moghavemat
🇮🇷 #به_سوی_خرمشهر 🇮🇷
- شک و دودلی فرماندهان از عقب نشینی دشمن و بهره برداری دشمن از این وقفۀ طولانی و در نتیجه تحکیم مواضع خود در اطراف خرمشهر
- تلاش فوق العادۀ دشمن برای حفظ خرمشهر
◻ #علی_صیاد_شیرازی و #محسن_رضایی به محضر امام می رسند. میگویند: مشکلات ما زیاد است و استحکامات دشمن هم فوق العاده زیاد. چه کنیم؟ امام در جواب می گویند: *تا توکل تان چقدر باشد*!!!...
- اتفاق نظر صیاد و محسن رضایی در طرح عملیاتی محاصرۀخرمشهر و ابلاغ طرح عملیات به فرماندهان سپاه و ارتش
😄 ولی گویا قبلاً در مورد طرح دیگری صحبت شده ، حالا صیاد و رضایی از این نگرانند که فرماندهان سپاه این طرح را نپذیرند. صیاد می گوید من خودم ابلاغ میکنم.
◻ #صیاد_شیرازی ؛ فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش می گوید : اولین کسی که صحبت کرد برادر عزیزمان - که انشاءالله جزء ذخیره ها مانده باشد - #احمد_متوسلیان بود. ایشان در این چیزها خیلی جسور بود. گفت : چجوری شد؟! نفهمیدم، این طرح از کجا آمد؟ من گفتم: همین طور که صحبت شد، این دستور است و جای بحث ندارد.😄
- اعتراض بقیۀ فرماندهان همچون #حسین_خرازی، #احمد_کاظمی و ...
- به هر حال با صبر و حوصلۀ فرماندهان این طرح، عملیاتی می شود.
*حالا طرح چیست؟؟*
🔴 #محور_عملیاتی: جادۀ اهواز - خرمشهر و شرق آن یعنی #رودخانۀ_عرایض . می بایست از نیروهای عمل کننده از رودخانه رد می شدند و باید خودشان را به اروند می رساندند و بعد ما اعلام می کردیم که خرمشهر را محاصره کرده ایم؛ در حالیکه این محاصره کامل نبود.
- ۲۸ اردیبهشت؛ جلسۀ توجیهی فرماندهان توسط #همّت. او از اوضاع موجود تدارکات ناراضی است و از اینکه *آمبولانس* ها به منطقه اعزام می شوند و بدون مجروح برمی گردند یا از اینکه در ساختن سنگر و خاکریز کوتاهی می شود یا از اینکه فرمانده گردان ها با نیروهای بسیجی خوب نمی جوشند و یا از اینکه از فشنگ ها درست استفاده نمی شود ، ناراحت است.
- حجیم شدن کار فرمانده گردان ها و مسئولین واحد ها در قبال جلسات توجیهی متعدد
- حضور کارگشای #محمود_شهبازی در امر شناسایی منطقه و ایفای نقش بسیار مؤثر #همّت در بازسازی گردان ها
◀️ ادامه دارد...
📙 منبع : با تلخیص از کتاب ارزشمند #همپای_صاعقه
@yousof_e_moghavemat
📙 #به_سوی_خرمشهر 📙
- هرچقدر نیروهای #تیپ۲۷ به #خرمشهر نزدیک تر می شوند، استحکامات و موانع جهت جلوگیری از بازپس گیری #خرمشهر بیشتر می شود . ( #دژ_مارد )
- #همّت : ... عراق به قدری از بابت #خرمشهر خیالش راحت بود که فکر می کرد تا ۲۰ سال بعد هم ما نمی توانیم به #خرمشهر نزدیک شویم.
- کار فوق العاده #سعید_قاسمی و #بهرام_میثمی دو نیروی شجاع و از جان گذشته در امر شناسایی منطقه برای مرحلۀ سوم.
🔴 بعداز ظهرِ شنبه ، #اول_خرداد_۶۱ ، همۀ نیروهای تیپ در پشت خاکریز های کانال #عرایض آماده اند تا به محض تاریک شدن هوا ، یورش نهایی خود را به سمت مواضع دشمن شروع کنند.
🕙 ساعت ۲۲:۱۵ ، گشودن #گذرگاه مناسبی توسط عوامل تخریب به مسئولیت #جعفر_جهروتی_زاده و حرکت به سمت مواضع دشمن از نقطۀ رهایی.
- پیشروی #گردان_بلال و #گردان_انصار به ترتیب به فرماندهی #بهمن_نجفی و #اسماعیل_قهرمانی بر روی #سیل_بند_سراسری_کاملاّ_مسلح و آتش شدید دشمن روی نیروها
📢 آغاز #مرحلۀ_پایانی عملیات #بیت_المقدس در ساعت ۲۲:۳۰ ، شنبه #اول_خرداد_۶۱ با رمز #یا_محمّد_ابن_عبدالله (ص) و با هدف #محاصره_و_آزادسازی_خرمشهر.
- عبور نیروهای تیپ از یک #گذرگاه_یک_و_نیم_متری کنار #میدان_مین و آتش بسیار سنگین #تیربار_دشمن
🌹 #ناصر_صالحی؛ معاون #گردان_بلال، شجاعانه و دلاورانه به #شهادت می رسد. با ۳ #نارنجک ، خود را به خاکریز دشمن می زند و انفجار نارنجک ها #تیربار دشمن را از کار می اندازد و خود مورد اصابت گلوله های #تیربار قرار می گیرد و با فروریختن دژ ، مانع عبور از سر راه رزمندگان برداشته می شود.
- خالی بودن جناح راست و چپ #حاج_احمد و فریادهای مکرر ایشان بر سر #صیاد_شیرازی مبنی بر اینکه هم از چپ می خورد هم از راست
🌞 هوا روشن شده است به دلیل خالی ماندن جناحین، عملیات تا صبح روز دوم طول می کشد...
📚 منبع : کتاب ارزشمند #همپای_صاعقه
http://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat