▫️و بعد شروع می کند به خاطره تعریف کردن. می گوید اوایل کار کتابخانه بود، هنوز در ساختمان قدیمی بودیم، یک جوانی چند روزی می آمد نگاهی به داخل قرائت خانه می انداخت و می رفت. روزی یکی از کارکنان از جوان پرسید:"چکار داری؟" او پاسخ داد:"از حاج آقا وزیری سئوالی دارم." بالاخره جوان آقای وزیری را پیدا می کند، می گوید که #یهودی است از ایشان می پرسد، اجازه می دهند او از کتابخانه استفاده کند.
▫️#حاج_آقا دست جوان یهودی را می گیرد و به داخل کتابخانه می آورد و خطاب به همه ی #کارکنان می گوید:"این جوان یهودی است، همسایه ی مسجد و کتابخانه است. ایشان هر وقت به کتابخانه آمد، او را تعارف کنید، چای هم به او بدهید. کتاب هم اگر قرض خواست به او بدهید." #حاج_آقا_وزیری به کارمندان می گوید:"ما کتابخانه را برای همه ساخته ایم؛ برای مسلمانان، برای شیعه و سنی، یهودی، زردشتی، مسیحی، ارمنی و حتی افرادی که از منظر #دینی و #مذهبی آن ها را قبول نداریم." ایشان به کتابدارها سفارش می کند:" هرکس اینجا آمد از #ایمانش نپرسید و به او #کتاب بدهید، اگر فهمیدید که مسلمان نیست، حتما بیشتر به او تعارف کنید." از آن روز که باید سال ۱۳۴۲ باشد، همه کارمندان کتابخانه فهمیدند که کتابخانه به همه تعلق دارد. مثل اینکه شهر و مملکت متعلق به #همه است.
▫️ "حالا روز به روز و عمیق تر می فهمم چرا سیّدعلی محمّد وزیری مسجد ساز و کتابخانه ساز و مدرسه ساز همیشه منبرش را با تقاضای #حضرت_موسی_ع شروع می کرد.
▫️#سعه_ی_صدر، سعه ی صدری که منشاء تعامل، تساهل و تحمّل مخالفان است سعه ی صدری که منشاء احترام به دیگران و دگر اندیشان است؛ سعه ی صدری که منشاء صُلح است. سعه ی صدری که خود بالاترین #تبلیغ برای دین، مذهب و فرهنگِ خدامحوری است؛
▫️فرهنگ این مرز و بوم را دشمن تراشان نساخته اند، فرهنگ این مرز و بوم را امثال شیخ ابوالحسن خرقانی، بایزید بسطامی، فردوسی، مولوی، سعدی، حافظ، سیدعلی محمّد وزیری و ...ساخته اند؛ کسانی که به کُنه #دین و #قرآن پی برده اند؛ خداوند به ما #سعه_ی_صدر عطا کند که برای بندگان او #احترام قائل شویم.
▫️مردم #یزد در راه #احترام به #اقلیت_ها پیشگام هستند. این افتخار مردم مومن شهر ماست که به درجه ی بسیار بالایی از درک انسانی و همزیستی مسالمت آمیز و #حقوق_شهروندی رسیده اند، به آن درجه از درک زندگی مشترک رسیده اند که همشهری #زرتشتی عزیز خود را به عضویت #شورای_اسلامی_شهر_یزد انتخاب کرده اند. در شهر یزد حداکثر حدود ۳۰۰۰ نفر زرتشتی می توانند رای بدهند آن وقت آن جوان زرتشتی ۲۰۱۸۹ رای آورده است؛ یعنی ۱۸۰۰۰ نفر مسلمان به این شهروند زرتشتی رای داده اند. تعامل، تساهل و احترام متقابل و همزیستی مسالمت آمیز از این بالاتر؟ این همشهری زرتشتی یزدی از حقِّ قانونی خود بهره مند شده است، امّا این مردم یک شهر هستند که صلابت و قدرت و توانایی خود را در ارائه ی #فرهنگ غنیِ اسلامی ایرانی به جهانیان نشان داده اند؛ این فرصت های گرانقدر را که نشانه ی عظمت #فرهنگ_اسلامی_ایرانیِ ماست پاس بداریم.
▫️و یاد فرهنگ سازانی چون حجت الاسلام و المسین سیّد علی محمّد وزیری، آیت الله #سید_روح_الله_خاتمی را باید زنده نگه داشت.
🍃و در پایان، به امید حضور سبز #سپنتا_نیکنام در شورای اسلامی شهر یزد.
🔹 سه شنبه ها و جمعه ها با پست کتاب همراه ما باشید.
@zarrhbin
🔘 دیدن عزرائیل...‼️
🍃 وقتی ۱۵_۱۴ ساله بودم روزی به مجلس #روضه رفتم. آقای صمصام بالی منبر راجع به #عزرائیل صحبت می کرد. همان موقع هم شروع جنگ دوم ویتنام بود. یعنی فرانسوی ها از ارتش ویت کنگ شکست خورده و ویتنام، کامبوج، لائوس، سه مستعمره جنوب شرقی آسیایی خود را ازدست داده بودند.فرانسه نتوانسته بود در مقابل کمونیسم طاقت بیاورد. آمریکایی ها به جای آنها آمده بودند. در #روزنامه می خواندم که هواپیماهای #آمریکایی هر روز صدها تُن #بمب روی #ویتنام می ریزند که #مردم کشته زیادی می شدند.
▫️من در عالم نوجوانی می گفتم: عزارئیل چگونه در #یک_لحظه در سراسر عالم حضور دارد، چطور این فرشته ی جان سِتان در یک لحظه هم در ویتنام جان صدها آدم را می گیرد و هم در آمریکا، هم در ایران و هم در آفریقا؛ اول گفتم: شاید اصلا #عزرائیل نیست و این حرف ها بیخودی است؛ بعد گفتم: آخر آقای صمصام که دروغ نمی گوید. به علاوه در #قرآن اسم عزرائیل هست؛ بالاخره به این فکر افتادم که باید عزرائیل را ببینم!
🍃 یکی دو ماه، زیاد #نماز می خواندم، پیش رفقای #طلبه رفتم، علاوه بر نمازهای واجب، انواع نمازهای دیگر را یاد گرفتم و می خواندم. نماز جعفر طیار می خواندم. زیاد #دعا می کردم، نماز شب می خواندم. مادرم می گفت: این بچه دیوانه شده است، پسرهای هم سن و سالش می خواهند دخترهای همسایه، آدم های مهم را ببینند، وزرا و وکلا و هنرپیشه ها را ببینند، پسر من می خواهد #عزرائیل را ببیند! او می گفت: آخر بچه این هم شد حرف؟ حالا که نمازخوان و دعاخوان شده ای، صبح زود به مسجد می روی لااقل از #خدا چیز دیگری بخواه.
▫️ولی من می خواستم عزرائیل را ببینم، البته #مادرم نمی دانست یا می دانست و به روی خودش نمی آورد که من همزمان دلم می خواهد دخترهای همسایه را هم ببینم؛ عزرائیل و دختر همسایه با هم دیدن منافاتی نداشت، بچه جوان ۱۵ ساله همه چیز را با هم می خواهد. #ریش گذاشته بودم، البته هنوز ریشم کامل در نیامده بود؛ برای #نماز_جماعت به مسجد می رفتم؛ #کتاب_های_دعا را آن قدر خوانده بودم که از بَر شده بودم.
🍃 چندتا از بچه های هم کلاسی، تغییر رفتار مرا متوجه شده بودند. زنگ تفریح یکی از بچه ها از من پرسید: #پاپلی چی شده؟ مومن شده ای؟ گفتم: می خواهم #عزرائیل را ببینم. یکی از دوستانم فکر کرد یعنی می خواهم #بمیرم، مرا نصیحت کرد. گفتم: نمی خواهم بمیرم، می خواهم خودِ عزرائیل را ببینم. غش غش خندید و گفت: من پی خواهم #سوفیالورن را ببینم. کم کم عده ای از بچه ها فهمیدند که من می خواهم عزرائیل ببینم، چندتایی می خواستند سوفیا لورن را ببینند، چند نفر می خواستند مهوش را ببینند، هنوز پای خانم گوگوش به سینما باز نشده بود. بیش از نصف کلاس هم می خواستند دخترها را ببینند........چند نفری هم اصلا نمی خواستند کسی را ببینند. یکی می خواست عمه اش را که سال ها مقیم نجف بود ببیند؛ بالاخره هر کس آرزویی داشت ولی هیچکس نمی خواست #جناب_عزرائیل را ببیند. حتی #مسجدی_ها هم توسط بچه هایشان فهمیدند که من می خواهم جناب عزرائیل را ببینم. چند نفری از ریش سفیدهای محل مرا نصیحت کردند که آدم #جوان باید به فکرهای دیگر باشد.
▫️شب ۲۱ ماه #رمضان بود. اهل خانه برای #احیاء به مسجد رفتند؛ من تنها در خانه ماندم. مادرم گفته بود بیا به احیاء برویم. اما من در خانه مانده بودم؛ به تنهایی نماز خواندم و قرآن سر گذاشتم و گریه کردم. به خدا گفتم: می خواهم عزرائیل را ببینم، خوابم برد. در خواب دیدم که می خواهم بمیرم. #عزرائیل می خواهد بیاید، آرام و ساکت دراز کشیده بودم که بالاخره عزرائیل را می بینم، یک مرتبه در آسمان نور شدیدی کمتر از یک صدم ثانیه پیچید، نور به دور خودش حلقه زد و تمام شد. در خواب احساس کردم این نور عزرائیل است. احساس کردم روحم از جسمم جدا شده یواش یواش دارد بالا می رود #روحم نزدیک به سقف رسیده بود و می خواست از اتاق خارج شود، یک مرتبه در خواب به خودم گفتم من می خواستم عزرائیل را ببینم، نمی خواستم که بمیرم و از خواب پریدم.
🍃 من #موفق شده بودم که عزرائیل را ببینم، نیم ساعت بعد مادرم و زن های همسایه و اهل خانه از احیاء آمدند. مادرم گفت: حالا تنها توی خانه ماندی حتما از #ترس عزرائیل را دیدی! گفتم: نه در خواب عزرائیل را دیدم. از روی علاقه هم عزرائیل را دیدم؛ البته ۴۵ سال قبل تا کنون چنین در خواست هایی از خدا نداشتم، اما آنچه را خواستم #مستجاب شد. من به #خواست_خدا حریف هر کار سختی شدم فقط حریف #حسودها نشدم.
📚 از کتاب شازده حمام
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
🔹 سه شنبه ها و جمعه ها با پست کتاب همراه ما باشید.
@zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب..
💠 جامعه ی لجن....‼️
✅ بالا بروید یا پایین بیایید، اصلا #قرآن را بر سر جامعه ای پهن کنید، #مادام که در یک #جامعه در یک سو #گرسنه بیچاره از سرما، لرزان وجود دارد و از سوی دیگر #متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است، تمام چهره اش را هم با قرآن بپوشانید باز #لجن است
#شهید_بهشتی
@zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب آیت الله مطهری
⬅️ راه پدران...
✅ امام صادق (ع) فرمودند: یاهشام، ان الله ذِم الذین لایعقلون فقال: و اِذا قیلَ لَهُم اتّبعوا ما اَنزَل الله قالو بل نتّبِعُ ما اَلفَینا عَلَیه آباءَنا اَوَ لَو کان آبائُهُم لا یَعقِلونَ شَیئا و لا یَهتَدون(بقره ۱۷۰)
✅ مسئله ی #تقلید را زیاد شنیده اید، #قرآن با این مسئله ی به اصطلاحِ امروز "سنت گرایی" #یعنی پذیرفتن آنچه که در گذشته بوده است، با این حالتِ #گوسفندصفتی در انسان و با پیروی کورکورانه از آباء و اسلاف و نیاکان #فقط به دلیل اینکه آنها آباء و نیاکان هستند، سخت #مبارزه کرده است.
✅ من استخراج کرده ام، دیده ام هر #پیغمبری، با امتش که مواجه بوده، مسئله ی بالخصوصی بوده که روی آن تاکید داشته است و مردم را به آن دعوت می کرده است، ولی دو سه چیز #مشترک بوده که هر #پیغمبری آنها را طرح می کرده است، بعضی مثبت و بعضی منفی. مثلا #توحید از امور مثبتی است که هر پیغمبری آن را طرح می کرده است. یکی از چیزهایی که مشترک بوده و هر #پیغمبری آن را مطرح کرده است، و معلوم می شود همه ی ملت ها #گرفتار آن بوده اند، #پیروی از #اسلاف است که می گفتند: ما حرف تو را قبول نمی کنیم چون حرف تو #تازه است و ما نسل گذشته و پدرانمان را بر راه دیگری دیده ایم و راه #پدران خودمان را می رویم.
✅ این حالت #تسلیم در مقابل #گذشتگان یک حالت #ضدعقل است. #قرآن می خواهد که #انسان راه خودش را به حکم #عقل انتخاب کند. پس #مبارزه قرآن با #تقلید و به اصطلاح "سنت گرایی" مبارزه ای است به عنوان #حمایت از #عقل.
⬅️ هم رنگ جماعت نشو...
✅ مسئله ی دیگر مسئله ی #عدد است. انسان همانگونه که #گوسفندصفت از گذشتگان پیروی می کند در مقابل جمع و عدد که قرار می گیرد، می خواهد هم رنگ #جماعت شود. می گویند: "خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو." وقتی جماعت #رسوا باشد، هم رنگ #جماعت شدن رسوا شدن است؛ ولی در #انسان تمایل به اینکه هم رنگ جمع شود زیاد است.
✅ در فقهاء، این قضیه زیاد است. یک فقیه مسئله ای را #استنباط می کند ولی جرات نمی کند #ابراز نماید. می رود می گردد ببیند در فقهاء عصر، هم فکر و هم رای برای خودش پیدا می کند یا نه، و کمتر فقیهی است که وقتی رفت و گشت و دید هیچ کس چنین چیزی نگفته جرات کند فتوایش را #اعلام نماید. یعنی وقتی خودش را در راهی #تنها می بیند، وحشت می کند.
✅ سایر رشته ها هم چنین است، گو این که حالا تک روی #مد شده و فرنگی ها تک روی را مد کرده اند، یعنی قضیه روی غلتک افراط افتاده است، هرکس کوشش می کند یک جور مخصوص باشد که بگویند فکر #تازه_ای دارد. درست بر ضد قدماء.
✅ #قدماء اگر یک حرفی از خودشان بود از #تنهائی وحشت می کردند بگویند، و برای این که بگویند ما تنها نیستیم عده ای را هم فکر خود اعلان می کردند. #بوعلی تصریح می کند که من هر حرفی دارم به زبان #ارسطو می گویم، برای اینکه اگر از زبان خودم بگویم کسی #قبول نمی کند. #ملاصدرا اصرار دارد که حرف قدما را بیاورد و حرف های خودش را با آنها #توجیه کند. چون آن وقت پیروی از جمع #مد بود.
✅ حالا به عکس اگر کسی #سخنی بگوید که دیگری آن را گفته است، دیگر #ارزشی ندارد. ولی به هرحال #قرآن ملاک قرار دادن #کثرت را #مذمت می کند و می گوید #کثرت معیار نیست. امام (ع) می فرمایند: قرآن کثرت را مذمت کرده است آن جا که می فرماید: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فی الاَرض یُضلُّوکَ عَن سبیل الله ان یَتَّبعُون اِلا الظَّنَّ وَ اَن هُم اِلّا یَخرُصُون (انعام۱۱۶) اگر #اکثر مردم را #پیروی کنی تو را #گمراه می کنند، چون #اکثر مردم تابع #عقل نیستند، تابع گمان و تخمین اند. همین که چیزی در #خیالشان پیدا می شود #دنبالش می روند. چون اکثر این جور هستند پس به اکثر #اعتماد نکن. این هم خودش نوعی دیگر #استقلال بخشیدن به #عقل است و دعوت به اینکه #عقل باید #معیار باشد.
📚 تابلوهای خطر
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
@zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب آیت الله #مطهری
⬅️ دوستان زیاد، دشمنان زیاد
✅ #علی همه وقت #شخصیت دو نیرویی بوده است. علی همیشه هم #جاذبه داشته است و هم #دافعه. مخصوصا در دوره اسلام از اوّل، گروهی را می بینیم که به گِرد علی بیشتر می چرخند و گروهی دیگر را می بینیم که با او چندان میانه خوبی ندارند و احیانا از وجود او #رنج می برند.
✅ ولی دوران #خلافت علی و هم چنین بعد از #وفاتش، یعنی دوران #ظهور تاریخی علی، دوره #تجلی بیشتر جاذبه و دافعه او است. به همان نسبت که قبل از خلافت تماسش با اجتماع کمتر بود تجلی جاذبه و دافعه اش کمتر بود.
✅ علی مردی #دشمن_ساز و ناراضی ساز بود این یکی دیگر از #افتخارات بزرگ او بود. هر آدم مسلکی و هدف دار و مبارز و مخصوصا #انقلابی که در پی عملی ساختن هدف های #مقدس خویش است و مصداق قول خدا که: یجاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومه لائم(مائده ۵۴) در راه خدا می کوشند و از #سرزنش سرزنش گری بیم نمی کنند. دشمن ساز و ناراضی درست کن است. لهذا دشمنانش مخصوصا در زمان خودش اگر از دوستانش بیشتر نبوده اند کمتر هم نبوده و نیستند. اگر #شخصیت علی امروز #تحریف نشود و همچنان که بوده ارائه داده شود بسیاری از مدعیان #دوستیش در ردیف #دشمنانش قرار خواهند گرفت.
⬅️ محبت، خیر رساندن است
✅ در #فلسفه هندی و مسیحی از جمله مطالبی که بسیار به چشم می خورد، #محبت است. آنها می گویند باید به همه چیز #علاقه ورزید و ابراز #محبت کرد و وقتی ما همه را دوست داشتیم چه مانعی دارد که همه نیز ما را دوست بدارند چون از ما #محبت دیده اند. اما این #آقایان باید بدانند تنها اهل محبت بودن #کافی نیست، اهل #مسلک هم باید بود و به قول #گاندی "این است مذهب من".
✅ #محبت باید با #حقیقت توام باشد و اگر با حقیقت توام بود باید #مسلکی بود و #مسلکی_بودن خواه ناخواه #دشمن_ساز و در حقیقت دافعه ای است که عده ای را به #مبارزه بر می انگیزد و عده ای را #طرد می کند.
✅ #اسلام نیز قانون #محبت است. قرآن، پیغمبر اکرم را "رحمه للعالمین" معرفی می کند: وما اَرسَلناکَ رحمه لِلعالمِین( انبیاء ۱۰۷) نفرستادیم تو را مگر مهر و رحمتی باشی برای #جهانیان.
✅ یعنی نسبت به خطرناک ترین دشمنانت نیز #رحمت باشی و به آنان محبت کنی، اما محبتی که #قرآن دستور می دهد آن نیست که با هرکسی مطابق میل و خوشایند او عمل کنیم، با او طوری رفتار کنیم که او خوشش بیاید و لزوما به سوی #ما کشیده شود. #محبت این نیست که هرکس را در #تمایلاتش آزاد بگذاریم و یا تمایلات او را #امضاء کنیم، این محبت نیست بلکه #نفاق_و_دورویی است. محبت آن است که با حقیقت توام باشد، محبت #خیر رساندن است و احیانا خیر رساندن ها به شکلی است که علاقه و محبت طرف را جلب نمی کند.
✅ چه بسا افرادی که در این رهگذر به آنها #علاقه می ورزد و آن ها چون این #محبتها را با تمایلات خویش #مخالف می بینند به جای قدردانی، #دشمنی می کنند.
✅ به علاوه #محبت منطقی و #عاقلانه آن است که #خیر و مصلحت جامعه #بشریت در آن باشد نه خیر یک #فرد و یا یک دسته به خصوص. بسا که #خیر رساندن ها و محبت کردن ها به #افراد که عین #شر رساندن و دشمنی کردن با #اجتماع است.
✅ در تاریخ #مصلحین بزرگ، بسیار می بینیم که برای #اصلاح شئون اجتماعی مردم می کوشیدند و #رنجها را به خود هموار می ساختند اما در #عوض جز کینه و آزار از مردم جوابی نمی دیدند. پس اینچنین نیست که #محبت در همه جا #جاذبه داشته باشد بلکه #محبت گاهی به صورت دافعه ای بزرگ جلوه می کند که جمعیت هایی را #علیه انسان متشکل می کند.
📚 کتاب تابلوهای خطر
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
@zarrhbin