محمد علی رفیعی | فقه و اصول
🔳 اعتراض و اشکال بسیار مهمّ یکی از طلّاب عزیز و دوستان گرامی 🔳 ❓❔❓❔❓ جسارتاً این دو خاطرهای که از
✅ بدترین، سطحیترین و ناصوابترین نوع الگوگیری و تأسّى به عالِمان و بزرگان اهل علم و معرفت نیز همین است که در امور شخصی و جزئی از آنان تقلید کنیم؛ مانند آنان بایستیم، مانند آنان حرف بزنیم، مانند آنان دستمان را تکان دهیم، در سخنگفتن از تکیه کلامهای ایشان استفاده کنیم و... .
امام خامنهای (دام ظله الوارف) در دیدار با طلاب و اساتید مدرسهی علمیه آیت الله مجتهدی ۲۱ خرداد ۱۳۸۳:
"باید به طور جدّى درس بخوانید -همان توصیهای که من همیشه به جوانهای طلبه میکنم- علومی که امروز در اختیار حوزههای علمیه است فرا بگیرید، و تا بُنِ دندان خودتان را به سطح تحقیق برسانید؛ انسان با سرهمبندی محقِّق نمیشود؛ با برفانبارکردن، انسان فقیه و فیلسوف نمیشود؛ باید محکم خشتخشتِ این پایه را روی هم بچینید و بروید تا به آن اوج برسید."
✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ ادامهی شرح و تبیین #حاشیة_المكاسب مرحوم #آخوند_خراسانى از ابتدای #کتاب_البیع: 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#حقيقة_البيع
📚 ۴- قوله (ج۳، ص۹): و السرّ أن هذا الحقّ سلطنة فعلية... .
(مرحوم #شیخ_انصاری معتقد است حقّ همان سلطنت است، و این دو هیچ ارتباطی با ملکیّت ندارند؛ از این رو، ایشان #بیع_الدین_علی_منهوعلیه را با توجیهی صحیح دانسته، و بیعِ حقّ و سلطنت را به دلیل استحالهی اتّحاد #مسلَّط و #مسلَّطٌ_عليه ناصحیح میداند)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانی -برخلاف مرحوم شیخ انصاری- میفرماید: #حقّ، سلطنت نبوده، بلکه #سلطنت از آثار #حقّ است، همان طور که #ملكيّت، سلطنت نبوده، و #سلطنت از آثار #ملکیّت است.
🔷️🔹️ حقّ، یک اعتبار خاصّ با آثار خاصّ است؛ مثلاً "حقّ خیار" یعنی سلطنت بر فسخ، و "حق شفعه" یعنی سلطنت بر تملّک در مقابل عوض، و "حق تحجیر" نیز یعنی سلطنت بر تملّک بدون عوض.
🔷️🔹️ #سلطنت، نیاز به وجود #مسلَّطٌ_علیه ندارد؛ اگر این گونه بود وجود #مملوکٌ_عليه نیز در ملکیّت لازم میبود، زیرا سلطنت، اثر ملکیّت نیز هست.
🔶️🔸️ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامه بنا بر این که سلطنت، اثر حقّ و اثر ملکیّت است، و ثبوت آن نیاز به وجود #مسلَّطٌ_علیه ندارد -به عنوان یک اشکال به مرحوم #شیخ_انصاری- میفرماید: اگر در سلطنت، وجودِ #مسلَّطٌ_عليه لازم باشد #بیع_الدین_علی_منهوعلیه نیز دچار اشکال و محذور میشود، زیرا در چنین بیعی نیز یا باید معتقد شد که شخص چیزی را بر علیهِ خودش مسلَّط میشود که -بنا بر نظر خود شما نیز- محذور دارد، و یا باید اثر ملکیّت (سلطنت) را از آن بگیرید و راهی جز این دو محذور وجود ندارد، حال آن که چنین محذوری در بیعِ حقّ تنها در جایی پیش میآید که صاحبِ حقّ بخواهد حقّش را به کسی بفروشد که حقّ بر علیهِ اوست، و اگر قصد فروش حقّش به شخص دیگری را داشته باشد چنین محذوری (اتّحاد #مسلَّط و #مسلَّطٌ_عليه) پیش نمیآید، مانند جایی که صاحب حقّ بخواهد حقّ خیارش در معاملهی با زید را به عمرو بفروشد؛ البته ظاهراً بحث مرحوم #شیخ_انصاری تنها فروش حقّ به کسی است که حقّ بر علیهِ اوست.
✴️@fegh_osoul_rafiee
امام خامنهای (دام ظله الوارف) در دیدار با طلّاب و روحانیون اصفهان در تاریخ ۸ آبان ۱۳۸۰:
"طلبههای جوان فراموش نکنند؛ باید درس بخوانند. در دوران مبارزات، طلبههای جوانی که با ما مرتبط و محشور بودند، گاهی به من میگفتند با این حرفهایی که شما میزنید ما دیگر چرا درس بخوانیم؟! مثلاً خواندن "مکاسب" و "رسائل" و "کفایه" و "مطوّل" چه فایدهای دارد؟! من به آنها میگفتم: بیمایه فطیر است؛ باید مایه داشته باشید؛ اگر بخواهید در این نهضت یک گوشهى کار را بگیرید و مؤثر باشید باید عالم و دانا باشید. اگر بخواهید در مقابل کسی که تحت عنوان قرائتهای مختلف دینی هر رَطْب و یابِسی که به زبانش میآید به دین نسبت میدهد حرف دین را بزنید، باید سفسطهی او را بشناسید تا سفسطه و مغالطه را باز کنید. واردشدن به وادی تفکّرات دینی مثل هر چیز دیگر به علم و سواد این کار احتیاج است."
✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ فعالیتهای تدریسی محمد علی رفیعی:
📚 تدریس کتاب مکاسب شیخ انصاری (تنبیهات معاطات)
🕌 مدرسهی علمیهی عباسقیخان
⏰ ساعت ۱۲ ظهر
📚 تدریس کتاب مصباح الفقاهة مرحوم محقق خویی (مباحث بیع)
📱به صورت مجازی (بارگذاری صوت و چکیده در کانال)
📆 دوشنبهها و جمعهها
📚 تدریس کتاب حلقهی ثالثه شهید صدر (از ابتدای الدلیل العقلی)
🕌 دانشگاه رضوی مشهد
⏰ ساعت ۸
📆 از ۳۰ بهمن
📚 تدریس کتاب رسائل شیخ انصاری (از ابتدای شرائط العمل بالأصول العملیة)
🕌 دانشگاه رضوی مشهد
⏰ ساعت ۹
📆 از ۳۰ بهمن
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#تنبیهات_معاطات
📚 ۴۲- قوله (ج۳، ص۸۱): فیکون تملیکاً بإزاء تمليك، بالمقابلة... .
(مرحوم #شيخ_انصاری در تنبیه دوم در توضیح قسم دوم از #معاطات میفرماید: هر کدام از دو متعاطی قصد تملیک مالِ خودش به دیگری را دارد؛ ایشان این قسم را تملیک به ازای تملیک میداند)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى -در ردّ فرمایش #شیخ_انصاری که در قسم دوم مقابله را بین دو تملیک تصویر میکند- میفرماید: در این قسم نیز مانند قسم اول، مقابله بین دو تملیک نیست، بلکه مقابله بین مالِ شخص اوّل و تملیکِ شخصِ دوّم است؛ یعنی مبیع، مال است و ثمن، تملیک؛ این تملیک در حقیقت، فعل و عملی است که به عنوان ثمن قرار گرفته است.
🔷️🔹️ البته اگر غرض از معامله، مقابلهی بین دو تملیک باشد یعنی مبیع، تملیک شخص اوّل و ثمن، تملیک شخص دوم باشد؛ در این فرض، هیچ تملیکی حاصل نمیشود، بلکه هر کدام بر اساس وفای به آن معامله باید مالش را تملیک به دیگری کند.
🔷️ و به طور کلی، همان طور که گفتیم اگر شخص قصد دارد با معامله مالِ خودش را -در ازای تملیک دیگری- به دیگری تملیک کند در این جا تملیکِ دوّمی در حقیقت عوض (ثمن) محسوب میشود؛ بنا بر این -بر خلاف فرمودهی #شيخ_انصاری- چنین معاملهای بیع است و هبه نیست.
🔹️ با آن چه گفتیم اشکالات سخن مرحوم #شيخ_انصاری در وجه دوم و چهارم روشن میشود، فلا تغفل!
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#حقیقة_البیع
📚 ۵- قوله (ج۳، ص۱۰): إلا أن الفقهاء قد اختلفوا في تعريفه... .
قسمت اول:
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى میفرماید:
ظاهراً اختلاف فقهاء و تفاوتهای تعریفهای آنان در مورد بیع به خاطر اختلاف دیدگاههای آنان در مورد حقیقت و ماهیّت بیع نیست، بلکه اختلاف آنان ناشی از این است که بیع -به خودیِ خود- دارای سبب خاصّی است و همچنین لوازم و آثاری دارد که بر آن بار میشود، و هر کدام از فقهاء به گوشهای از حقیقتِ آن نگاه کرده، بر همان اساس بیع را تعریف کرده است، و مشکل تعاریف آنان این است که هیچ کدام نگاهِ همهجانبه به حقیقت بیع نداشته است.
🔷️ البته غرض از تعریف بیع نیز چیزی جز اشاره به حقیقتِ بیع، و معرفتِ گونه و نوع بیع نیست؛ مراد از تعریف بیع، ارائهی یک تعریف حدّی یا رسمی و تبیین كاملِ حقیقتِ بیع نیست.
🔷️ بنا بر این سخن میتوان بین کلمات و تعاریف فقهاء جمع و توفیق ایجاد کرد؛ از این رو، مجالی برای نقض و ابرام در تعاریف بیع نبوده، بلکه حقیقتِ بیع در نظر شرع و نظر عرف یکی است، و اختلاف بین این دو تنها در احکام و شروط بیع است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
یک بار از امام پرسیدم: "آقا شما کدام علم را بیشتر دوست دارید؟" فرمودند: "من فقه را بیشتر دوست دارم"، یکی از بزرگان گفت: "آقا علم فقه که چیزی ندارد". امام فرمود: "نخواندهای تو". او اظهار داشت: "نه آقا، خواندهایم". امام فرمودند: "پس نفهمیدهای!".
(حجت الاسلام مسیح بروجردی؛ حضور/ش۱/ص۳۷)
✴️@fegh_osoul_rafiee
امام خامنه ای (دام ظله الوارف) در آغاز درس خارج فقه در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۷۰:
«در حوزهها اساس، فقاهت است؛... فقه به معنای عام -که آگاهی از دین است- در اینجا فعلاً مورد بحث ما نیست؛ فقه به معنای خاصّ، یعنی آگاهی از علم دین و فروع دینی و استنباط وظایف فردی و اجتماعی انسان از مجموعهی متون دینی، که خیلی مهمّ است».
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#حقيقة_البيع
📚 ۵- قوله (ج۳، ص۱۰): إلا أن الفقهاء قد اختلفوا في تعريفه... .
قسمت دوم:
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى میفرماید: اگر به دنبال فهمِ همهجانبهی بیع هستی فاسْتَمعْ لما يُتلَى عليك! در ادامه چند معنا برای مادهی بیع را توضیح میدهند:
🔶️🔸️ ١- معناى اول: مادهی بیع که در "بعتُ" و سائر مشتقات به کار میرود؛ این یکی از روشنترین مفاهیم عرفی در نزد مردم است؛ بیع یعنی "تملیک به عوض".
📌 باید توجه داشت ضبط دقیق و نقطه به نقطهی بیع عرفی به صورتی که هیچ اشتباه و خطایی در تعیین مصادیقش به وجود نیاید ممکن نیست، همان طور که همهی مفاهیم این گونهاند.
📌 نکتهی دیگر آن است که بیع -شرعاً و عرفاً- مستقیماً به وجود نمیآید، بلکه یا با #عقد، و یا با #معاطات (بنا بر صحّت معاطات) به وجود میآید؛ از این رو، در هر دو به انشای ایجاب و انشای قبول نیاز دارد.
📌 این چنین معاملهای لوازم و آثاری دارد:
◾ نقل و انتقال ملکیّت از بایع به مشتری
◾ تبدیل و تبادل دو عوضین (مبیع و ثمن)
🔶️🔸️ ۲- معنای دوم: مادهی بیع که بر نفسِ سبب (خودِ معامله) به کار میرود، همان طور که در کلمات فقهاء بسيار استعمال مىشود؛ روشن است که بیع به معنای معامله، استوار بر مبیع و ثمن است.
البته به خاطر صحّت سلبِ عنوان بیع از خودِ معامله نیز این اطلاق، حقیقی نیست. همان طور که جمیع مشتقات این ماده نیز مویِّد همین مطلب است، زیرا وقتی شخصی میگوید: "دیشب بیع کردم"، یا "من بایعم" معنایش معاملهی مرکّب از ایجاب و قبول نیست، پس اين معنا در کلمات فقهاء بباید با قرینه ذکر شود.
🔶️🔸️ ۳- معنای سوم: مادهی بیع که برای خصوص ایجاب به کار میرود؛ این معنا، حقیقی نبوده، به دلیل صحّت سلب عنوان بیع از ایجاب؛ یعنی اگر بیع را تنها بر فعل موجِب اطلاق کنیم، نه میتوان فعل موجِب را بیع دانست، و نه خودِ او را بایع.
و علیك بالتأمّل في المقام!
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری #حاشیة_المكاسب #آخوند_خراسانى #حقيقة_البيع 📚 ۵- قوله (ج۳، ص۱۰): إلا أن الفقه
✅ دوستان اگر به #چکیدهی_مباحث کتاب #مصباح_الفقاهة که در کانال بارگذاری شده است دقت کنند روشن میشود سخن و تعریف مرحوم #محقق_خویی با کلمات مرحم #آخوند_خراسانی همسو است، اگر چه تفاوتهایی نیز وجود دارد.