eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
324 دنبال‌کننده
342 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳 پرسش مهمّ دوست عزیز و گرامی آقای ابوالفضل صوفی 🔳 ❓❔❓❔❓ به چه دلیل فحص در شبهات موضوعیه واجب نیست؟ ادله‌ی آن چیست؟ 📚 پاسخ: در مورد جریان در شبهات موضوعیه قبل از فحص اختلاف نظر وجود دارد، اما برای روشن‌شدن جوانب مساله کلمات مرحوم در کتاب را در پیامی ذکر خواهیم کرد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
۵- در (ج۴/ص۲۷۷) ابتدا در توضیح نظریه‌ی مرحوم می‌فرماید: ایشان معتقد است (عدم احتیاط) در بدون فحص جاری می‌شود، البته نه به اطلاقی که مرحوم معتقد است، و خود معتقد به تفصیلاتی در این باب است. ایشان در ادامه (ج۴/ص۳۰۱) می‌فرماید: شبهات موضوعیه دو گونه است: 🔶️ ۱- شبهه‌ی موضوعیه‌ی تحریمیه: مرحوم معتقد است -بنا بر اجماع- لازم نیست، اما اطلاق معقد اجماع قابل منع است، مانند برخی شبهات موضوعیه‌ی تحریمیه‌ در نکاح. 🔶️۲- شبهه‌ی موضوعیه‌ی وجوبیه: ظاهر این است که جریان منوط به نیست، مگر در جایی که غالباً تکلیف جز با فحص قابل امتثال نیست، مانند علم به حصول استطاعت و نصاب زکات که غالباً جز با فحص و حساب‌گری و دقّت در دخل و خرج معلوم نمی‌شود؛ اگر در این موارد واجب نباشد مستلزم این است که این گونه تکالیف غالباً انجام نشود که این تالی فاسدی است. 🔷️🔹️🔹️ ایشان در ادامه دو نکته‌ی دیگر را نیز بیان می‌کند: 🔷️ ۱- نکته‌ی اول: به طور کلی -و با قطع نظر از تحریمیه یا وجوبیه‌بودن شبهه- اگر مقدماتِ حصولِ علم (یعنی مقدماتِ علم‌پیداکردن به مصداقِ خارجیِ حکم) به هیچ چیز جز تنبّه و نظر به آن مقدّمات نیاز نداشته باشد واجب است، مانند جایی که علم به آب یا خمر‌بودنِ مایع یک ظرف تنها نیاز به نگاه به داخل ظرف داشته باشد. 📌 البته ایشان نظر به این مقدمات را نمی‌داند. 🔷️۲- نکته‌ی دوم: بعید نیست در خصوص باب طهارت و نجاست همین مقدار نظر به مقدّماتِ حصولِ علم نیز لازم نباشد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
🔺️امام زمان (علیه السلام) تک‌تک طلبه‌ها را برای طلبگی به نام انتخاب می‌کند. 🔺️حضرت زهرا (سلام الله
به نظر می‌رسد به جای همه‌ی این تعبیرات و ذوقیّات بی‌مبنا، خواب‌آلود و فریبنده باید ، و بازتولید و بازشناسی شود و با روش‌های گوناگون و توسّط بزرگان علمی و معنوی حوزه و البته اساتید و مُدرِّسان که بیشترین ارتباط ظاهری و معنوی را با طلّاب دارند برای آنان -به ویژه طلّاب سطوح پایین- تببین و تشریح شود. ✴️@fegh_osoul_rafiee
سعی می‌کنیم انشالله در کنار بیان مباحث بیع کتاب گرانسنگ مرحوم ، از امروز مباحث کتاب ایشان را نیز -که به قلم شاگرد ایشان حضرت آیت الله شیخ محمد اسحاق فیّاض تقریر شده است- به آرامی از ابتدای علم اصول شرح، تبیین و بارگذاری کنیم. ✴️@fegh_osoul_rafiee
نکته‌ای از یکی از دوستان عزیز...
📚 ۱- تمهید (ج۱/ص۵): 🔶️ در شریعت اسلام -بی‌شک- قوانین واجب و حرامی وجود دارد که به حکم عقل باید از عهده‌ی آن‌ها بیرون آمد. 🔶️ از آن جهت که بیشتر این احکام ضروری نبوده و نیاز به اثبات نظری و برهان دارد اثبات و استدلال بر احکام شرعی از منابع شرع جز با شناسایی و به‌کارگیری قواعد و مبادی‌ای -که نتیجه‌اش شناخت و تشخیص وظیفه‌ی فعلیّ است- ممکن نخواهد بود. 🔶️ علمی که به این قواعد -که خود از مبادی تصدیقی علم است- می‌پردازد و آن‌ها را برای استنباط فقهی آماده و سامان‌دهی می‌کند علم است. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۱۰- قوله (ج۳، ص١۵): کان بیعاً... . (مرحوم می‌فرماید حقیقت تملیک، بیع است و "ملّکتُک" یعنی بیع) ✅ مرحوم در نقد فرمایش ایشان می‌فرماید: "ملّکتُک" تنها زمانی دلالت بر بیع دارد که صلح یا هبه‌‌ی معوّضه اراده نشده باشد. 🔶️ حال اگر به وقوع عقود با الفاظ غیر صریح نیز معتقد باشیم "ملّکتُک" به خودی خود می‌تواند مفید و نیز باشد، زیرا اگر عقود با الفاظ غیر صریح واقع نشود "ملّکتُک" نه به خودی خود ظهور در بیع خواهد داشت زیرا -بنا بر این فرض- بیع مقصود نیست (به خاطر عدم صراحتش در تملیک بیعی)، و نه مُفید و است، زیرا صراحتی در این دو ندارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
همسر گرامی مرحوم علامه‌ی طهرانی (رضوان الله علیه) در مورد اهتمام ایشان به درس و تحصیل می‌گویند: "ایشان علاوه بر این که تمام روز را مشغول درس بودند شب‌ها نیز به اطاق بالا رفته و در را می‌بستند و تا نیمه‌های شب مشغول مطالعه و نوشتن درس‌هایی بودند که روزها در آن شرکت می‌کردند." (نور مُجرَّد؛ ج۱/ص۷۶) ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۴- اشتراط التکلیف بالقدرة بمعنى آخر (ج۱/ص۳۳۸/چاپ جامعه‌):قدرتی که از نگاه عقل در تکلیف شرط است دو گونه است: ۱- : قدرت تکوینی ذاتی بر انجام یک فعل به صورت اختیاری. ۲- : عدم مشغول‌بودن به امتثال ضدّی که یا اهمّ یا مساوی است. 📌 شرط‌بودنِ در تکلیف به خاطر قاعده‌ی استحاله‌ی "جمع بین امتثال دو ضدّ در آنِ واحد" است. 🔶️ با توجه به قاعده‌ی مذکور، فعلیّ‌شدنِ دو امرِ به ضدّ در یک زمان مُحال است، اما اگر هر دو مشروط به عدم امتثال دیگری، یا تنها یکی مشروط به عدم امتثال دیگری باشد ثبوتِ هر دو امر با توجّه به شرط‌بودنِ ممکن است، و امکان‌پذیر خواهد بود. 🔶️ تمام حالاتِ درگیری و منافات بین امتثال دو امر است، چه هر دو از نظر اهمیت مساوی، یا یکی اهمّ و یکی مهمّ باشد. 🔷️🔹️ مرحوم در ادامه اشکالی را به وارد کرده و پاسخ می‌دهد: 🔹️ اشکال: لازمه‌ی نظریه‌ی این است که اگر مکلّف هر دو ضدّ را ترک کند هر دو وجوب بر عهده‌ی او فعلیّ و ثابت خواهد شد، زیرا شرطِ هر دو وجوب، مُحقّق است. و این، خلاف قاعده‌ی استحاله‌ی جمع بین ضدّین است؛ پس محال است. 🔹️ پاسخ: بله، در صورتی که مکلّف هر دو ضدّ (اِنقاذ و صلات) را رها کند هر دو امر بر او فعلیّ و ثابت خواهد شد، و به‌ خاطر فعلیّ‌بودنِ هر دو، مکلّف به خاطر ترکِ هر دو مستحقّ عذاب و عقاب است؛ این لازمه‌ی نظریه‌ی است، اما مُحال نیست. 🔹️ حال، اگر مکلّف -بنا فرض مُحال- هر دو را در آنِ واحد امتثال کند تنها یکی از دو امر بر او فعلیّ است، زیرا در صورت امتثالِ اهمّ (اِنقاذ) تنها همان اهمّ بر او فعلیّ بوده، و شرطِ وجوبِ صلات معدوم بوده و صلات هیچ وجوبی پیدا نکرده است، و بدونِ وجودِ شرطِ وجوب، وجوبی وجود نخواهد داشت. ✴️@fegh_osoul_rafiee