eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
332 عکس
76 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
در (ج۲/ص۵۱۲) در نقد برداشت از روایت ابوالبَختَری می‌فرماید: 🔷️🔸️ علّیّت یا معلولیّت بین فقرات روایت ابوالبختری -که در مکاسب (ج۳/ص۲۸۲) در تفسیر این روایت بیان می‌کند- بی‌وجه است؛ زیرا را به چه مناسبتی علّتِ ثبوتِ دیه بر عاقله‌ی صبیّ بدانیم؟! این دو چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟! صحیح آن است که بین این دو فقره از این روایت، هیچ ملازمه و ارتباط روشنی وجود ندارد. 🔶️🔹️ ايشان در ادامه برداشت و جمع‌بندیِ خود از روایت ابوالبختری را بیان کرده، می‌فرماید: این روایت دو حکم دارد: ۱- حکم سلبی: احکام افعال عمدی بر صبیّ بار نمی‌شود. ۲- حکم ایجابی: احکام افعال خطایی بر صبیّ بار می‌شود؛ ثبوت دیه بر عاقله بر همین اساس بر صبیّ بار می‌شود. 🔷️🔸️ ابوالبختری ضعیف است و روایتش به درد استدلال فقهی نمی‌خورد. 🔴 ایشان در نهایت در مورد تمام ادله‌ای که برای نظریه‌ی مشهور بیان می‌کند، می‌فرماید: هیچ دلیلی بر نظریه‌ی مشهور -که معتقدند افعال و اقوال صبیّ بی‌اعتبار و بی‌ارزش است- وجود ندارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
فرزند مرحوم آیت الله صالحی مازندرانی (رضوان الله علیه) از ایشان نقل می‌کند که در مورد سختی‌های دوران تحصیلشان می‌فرمود: "... ایّامی بر ما گذشت که اِمکان به‌دست‌آوردنِ نان -حتّی به‌ اندازه‌ی رفع گرسنگی- هم [برای ما] فراهم نبود، امّا تحمّلِ آن برای کسانی که شیدای تحصیل علوم و معارف دینی بودند چندان مشکل نبود." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔴 مجاهد بزرگ سید هاشم صفی الدّین (رضوان الله علیه)
🔺️🔻 بدون یادگیریِ نظریِ و بدون توان بر تطبیق آن بر ادلّه، کشفِ دلالتِ دلیل، و همچنین تحدید و تعیینِ دایره و محدوده‌ی آن از حیث عموم و اطلاق، و از سویی دیگر به‌دست‌آوردن ادله‌ی متنافی و متعارض، و رفع تعارضات به‌وجودآمده چگونه امکان‌پذیر است؟!؟! ⚠️ بدون و چگونه می‌توان موقف و رایِ شارع اقدس را از لا‌به‌لای انبوه ادلّه‌ی نقلی و عقلیِ گوناگون -که در درجات متفاوتی از اعتبار و ارزش قرار دارند- بیرون کشید؟!؟! ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۲۱) در نقد فرمایش شیخ انصاری -که در (ج۳/ص) معتقدند در و احکامِ شرعیِ مستند به مطلقاً جاری نیست- دو نکته را بیان می‌فرماید: 🔷️🔸️ نکته‌ ۱: تفاوت بین و حکم عقلی می‌فرماید: این گونه نیست که عقل هر چه را به عنوان ادراک کند و مثلاً حکم به قبحِ آن کند همان موضوع، حکمش نیز باشد. 🔸️ زیرا عقل گاه خصوصیّتی را در حکمِ خود می‌بیند و مثلاً حکم به قبحِ آن موضوعِ خاصّ می‌کند، در حالی که ‌ادراک نکرده است که آن خصوصیّت، در حکم نیز داخل است؛ روشن است که در این حال، ممکن است حکمِ جزمیِ عقل تنها به خاطر قدرِ متیقّن باشد. 🔹️ مثلاً عقل حکم می‌کند: "کذب ضررداری که کاذب و دیگران از آن نفعی نمی‌برند قبیح است" (یعنی دروغی که غیر از آن که ضرر دارد، هیچ نفعی برای خودِ دروغگو یا دیگران نفعی ندارد)؛ این حکم عقل نسبت به چنین موضوع خاصّی ممکن است از باب اخذ به قدر متیقّن باشد، و عقل احتمال بدهد که "عدم ترتّب نفع" دخالتی در قبح نداشته باشد. 🔸️ از این رو، ممکن است حکم شرع -حتی با نبودِ آن خصوصیّت (عدم ترتّب نفع)- نیز باقی باشد، حتی اگر آن خصوصیّت دخیل در موضوعِ حکمِ عقل باشد. از این رو، ممکن است مناطِ واقعیِ حکم دایره‌اش وسیع‌تر از موضوعِ حکمِ عقل باشد؛ در نتیجه، استصحابِ چنین حکمِ شرعی‌ای که مستنَد به حکمِ عقلی است جایز است. 🔵 این نکته‌ی اول . ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
در کوران مبارزات که امام در قم بودند و از شهرهای مختلف مردم برای دیدار و کارهای مبارزاتی به منزل ایشان مراجعه می‌نمودند، روزی خدمت ایشان برای کاری رسیدم، دیدم ایشان به نوشتن درس‌هایی که تدریس نموده بودند مشغول هستند. گفتم: "آقا در این شرایط، حضرتعالی درس می‌نویسید؟!" فرمودند: "مبارزات نباید به کار اصلی و طلبگی ما -که درس و بحث و امور علمی است- آسیبی برساند". (آیت الله منتظری؛ روزنامه‌ی اطّلاعات؛ ۱۳۶۷/۱۲/۰۳) ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۲۲) در نقد فرمایش شیخ انصاری -که در (ج۳/ص) معتقدند در و احکامِ شرعیِ مستند به مطلقاً جاری نیست- دو نکته را بیان می‌فرماید: 🔷️🔸️ نکته ۲: احتمالِ وسیع‌تربودنِ دایره‌ی حکمِ شرعی نسبت به حکمِ عقلی 🔸️ در توضیح نکته‌ی دوم خود می‌فرماید: حتی اگر آنچه در نکته ۱ توضیح داده شد را قبول نکنیم، اما معلوم نیست دایره‌ی حکم شرعی‌ای که مستنَد به حکم عقلی است وسیع‌تر از آن حکم عقلی‌ نباشد؛ از این رو، استصحابِ حکم شرعیِ مستنَدِ به حکم عقلی جایز است. 🔹️ توضیحش این است که اگر و در حکم عقل را کاملاً منطبق بر هم‌ بدانیم نیز ممکن است دایره‌ی حکم شرعیِ مستندِ به آن حکمِ عقلی وسیع‌تر از و حکمِ عقل باشد؛ زیرا حکم عقل به قبحِ "کذبِ ضررداری که هیچ نفعی هم بر آن مترتّب نیست" تنها همین مفاد ایجابی است (اثبات قبح همین کذب خاصّ)، و هیچ دلالتِ عقلی بر عدم قبحِ "کذبِ بی‌ضرر" ندارد و قبحِ چنین کذبی را نفی نمی‌کند؛ حکم عقلی، مفهوم ندارد که انتفای حکم را در صورت انتفای موضوع نتیجه بگیریم. 🔸️ از این رو، در چنین احکام شرعی جاری است؛ زیرا اگر چه موضوعِ حکمِ عقل محدود و متعیّن در همان مورد خاصّ است، اما ممکن است شارع بین "کذب ضارّ غیر نافع" و "کذب غیر ضارّ" فرقی نبیند، زیرا در -نه با نگاه عقل- بلکه یک شرط عُرفی است، حتی اگر عقل آن‌ دو را دو موضوع جدا ببیند. 🔹️ از این رو، اگر عُرف -با نگاه تسامُحی‌اش- فرقی بین آن دو نبیند جاری است، حتی اگر آن حکم شرعی (مستصحَب) مستنَدِ به حکم عقل باشد. 🔵 این نکته‌ی دوم . ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ متن پیام رهبر انقلاب به مناسبت شهادت مجاهد رشید و فداکار "سید هاشم صفی الدّین": بسم الله الرّحمن الرّحیم جوانان عزیز جبهه ی مقاومت سید مجاهد رشید و فداکار، جناب سید هاشم صفی الدین رضوان الله علیه به صف شهیدان مقاومت پیوست و ستاره‌ی درخشان دیگری، آسمان جهاد در راه قدس شریف را مزین کرد. او از برجسته‌ترین شخصیت‌های بزرگ حزب‌الله و یار و همراه همیشگی جناب سید حسن نصرالله بود. حزب‌الله با تدبیر و شجاعت رهبرانی چون او بود که باز هم توانست لبنان را از خطر تجزیه و فروپاشی مصون دارد و تهدید رژیم غاصب را که ارتش شقی و ظالم آن، گاه تا بیروت را لگد مال میکرد خنثی سازد. شهامت و فداکاری او و دیگر فرماندهان و مجاهدان محور نصرالله بود که خطر غصب و اشغال جنوب لیطانی و صور و دیگر شهرهای آن ناحیه و انضمام آن به فلسطین مغصوب و اشغال شده را از سر لبنان رفع کرد و جان و مال و آبروی ارزشمند حزب‌الله را در راه حفظ تمامیت ارضی آن کشور به میدان آورد، و رژیم صهیونی متجاوز و جنایتکار را ناکام گذاشت. امروز رهبرانی چون نصرالله و صفی الدین به ظاهر در این نشئه حضور ندارند ولی روح و رهبری آنان در میدان حاضر است و از لبنان و مردم بی دفاع آن دفاع میکند. امروز هم حزب‌الله قوی‌ترین مدافع لبنان و مستحکم‌ترین سپر در برابر طمع ورزی رژیم صهیونی است که از دیرباز تجزیه‌ی لبنان را هدف گرفته بوده است. دشمن کوشش میکند نقش فداکارانه‌ی حزب‌الله برای لبنان را انکار کند. دلسوزان لبنان نگذارند این سخن باطل از حنجره‌ی آنان شنیده شود. حزب‌الله زنده و روینده است و نقش تاریخی خود را ایفاء میکند. جمهوری اسلامی نیز مانند همیشه به مجاهدان قدس و مقاومت کنندگان در برابر اشغالگری باند جنایتکار غاصب فلسطین کمک خواهد کرد باذن الله. اینجانب شهادت سید عزیزمان جناب صفی الدین را به خانواده‌ی گرامی و بستگان و همرزمانش در همه‌ی جبهه‌ی مقاومت تبریک و تسلیت عرض میکنم. و السلام علی عباد الله الصالحین سیّدعلی خامنه‌ای
یکی از همراهانِ عالم ربّانی مرحوم میرزاجوادآقا تهرانی (رضوان الله علیه) در سفر ایشان به جبهه‌های جنگ تحمیلی می‌گوید: من بدون اطلاع ایشان به رادیو اطّلاع دادم، و اتفاقاً شب در زمانی که ایشان مشغول گوش‌دادن به رادیو بودند خبر حضورشان در جبهه‌ها در رادیو اعلام شد. ایشان بسیار عصبانی و ناراحت شدند، و وقتی متوجّه شدند من به رادیو اطّلاع دادم مدّتی حالشان متغیّر شد و بعد به بنده فرمودند: "من از شما راضی نیستم؛ قرار بر این نبوده که جایی از من تبلیغات بشود؛ من کی‌ام؟! من چه‌کاره‌ام که اسمم در رادیو پخش بشود؟! من آمدم تا تمسّک به رزمندگان بجویم و تشبّه به این‌ها کنم تا فردای قیامت با این‌ها محشور بشوم؛ شما نباید این کار را می‌کردید." ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۲۲) بعد از بیان دو نکته در نقد فرمایش شیخ انصاری -که در (ج۳/ص) معتقدند در و احکامِ شرعیِ مستند به مطلقاً جاری نیست- در فرمایش دقیقی می‌فرماید: 🔹️ قیدی که در موضوعِ حکمِ عقل لحاظ می‌شود مانند قیدی است که در موضوعِ حکمِ شرعی در کتاب و سنّت لحاظ می‌شود. 🔸️ زیرا روشن است قیدی -که در مرحله‌ی اثبات در کتاب و سنّت لحاظ شده است- کشف می‌کند که آن قید در مرحله‌ی ملاک (مرحله‌ی ثبوت) نیز لحاظ شده است، و در صورت انتفای آن قید در آن حکمِ شرعی جاری می‌شود؛ البته شرطِ جریانِ استصحاب این است که موضوع -چه با آن قید و چه بدون آن قید- در نگاه عُرف، یک چیز محسوب شود. 🔹️ و این گونه است قیدی که در موضوعِ حکمِ عقلی‌ای لحاظ شود که حکمِ شرعی مستندِ به آن است؛ در این حال، استصحاب در حکمِ شرعی‌ای -که مستندِ به حکم عقل است- نیز بدون اشکال جاری است؛ البته در این جا نیز البته شرطِ جریانِ استصحاب این است که موضوع -چه با آن قید و چه بدون آن قید- در نگاه عُرف، یک موضوع محسوب شود. 📌 استصحابی که در اینجا -بر خلافِ - معتقد است استصحابِ حکمِ شرعیِ مستندِ به حکم عقل است، نه استصحابِ خودِ حکمِ عقل؛ همان طور که خود ایشان به این نکته تصریح می‌کند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۲/ص۵۱۳) در مورد جواز وکالت صبیّ می‌فرماید: 🔵 نظر تحقیقی آن است که -نه تنها اجرای صیغه توسّط صبیّ در تحت نظارت و اذن ولیّ‌اش جایز است- بلکه صبیّ می‌تواند وکیلِ دیگران (افراد بالغ) شده و مدیریّتِ معاملاتِ آنان را به طور مستقلّ، خود به عنوان وکیلِ شخصِ بالغ به دست بگیرد و با اموالِ دیگران معامله کند. 🔹️ زیرا عمومات و اطلاقاتِ باب عقود و ایقاعات شامل صبیّ نیز می‌شود و هیچ مخصِّص و مقیِّدی نیز ندارد. آیه‌ی (نساء/۶) و روایاتِ نیز هیچ دلالتی بر عدم جواز چنین معاملات صبیّ ندارد. 📌 البته چنان که پیش از این مطرح شد صبیّ -بر طبق آیه‌ی و روایات - نمی‌تواند به صورت مستقلّ در اموالِ خودش تصرّف کرده و با آن معامله کند، اما در اموالِ دیگران اشکالی ندارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee