📌نقش تاریخ و شناخت محیط در فهم متون
بخش اول:
فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری:
🔹در يک حدي- نه به معنايي که اينها(مارکسیستها) ميگويند- اين يک امر منطقي و واضح و روشني است که مثلًا براي شناختن حتي يک شاعر، ما ميگوييم عصر و زمان او را بايد بشناسيم و لهذا آنهايي که در احوال يک شاعر تحقيق ميکنند، يکي از فصولي که اختصاص ميدهند اين است که زمان او را معرفي ميکنند که معاصرانش چه کساني بودند و ... ميگويند اينها خيلي در شناخت آن شاعر تأثير دارد. يعني اگر ما آنها را ندانيم حتي تعبيرات شاعر را نميتوانيم درست درک بکنيم.
🔸 مثلًا اين شعر معروف حافظ:
ساقي به جام عدل بده باده تا گدا
غيرت نياورد که جهان پر بلا کند
راجع به «ساقي به جام عدل بده» قهراً از هرکسي بپرسند ميگويد مقصود جام و ساقي است و «به عدالت بده» يعني جام را به عدالت بده، ساقي تو که جام را در مجلس ميگرداني تبعيض قائل نشو، و از اين حرفها. يک وقتي در جايي ديدم دکتر فخرالدين شادمان گفته بود در آن زمان اين کلمه «جام عدل» يک اصطلاح بوده (و شايد به جاي «جام عدل» چيز ديگر را ميگفت، که بعدها نُسّاخ اشتباه کردند)؛ يعني اگر کسي به اصطلاح آن زمان آگاه باشد ميفهمد که مقصود حافظ از اين جمله چيز ديگري بوده.
بدون شناختن عصر حافظ امکان ندارد که انسان بتواند تعبيرات او را دريابد.
🔹يا شعر ديگر او: «به رکن آباد ما صد لَوْحَشَ اللَّه». مطرح بوده که «لوحش اللَّه» يعني چه؟ آيا صد لوحش، اللَّه؟ در اين صورت «لوحش، اللَّه» يعني چه؟ يا: لو، حش اللَّه؟ حش اللَّه هم باز معني ندارد. آنوقت آنهايي که وارد ادبيات هستند ميگويند اين، تعبير عاميانه جملهاي بوده که در آن زمان معمول بوده است. وقتي ميخواستهاند جايي را دعا بکنند، مثل اينکه ميگفتند شيرازِ محروسه ما حَرَسَهُ اللَّه، ميگفتند: لا اوْحَشَهُ اللَّه يعني خدا موجبات وحشت و ناامني برايش فراهم نکند. اين لا اوحشه اللَّه اينقدر در زبان عاميانه تکرار شده که لوحش اللَّه گرديده است: شيراز لوحش اللَّه، يعني لا اوحشه اللَّه. آنوقت حافظ ميگويد: «به رکن آباد ما صد لوحش اللَّه» صد بار دعا ميکند که لا اوحشه اللَّه.
خوب، انسان تا به آن زمان آگاه نباشد و زبان آن زمان را نداند کي عقلش ميرسد که «لوحش اللَّه» مخفف «لا اوحشه اللَّه» است؟
🔹يا خيلي چيزهاي ديگر که اشاراتي در شعر حافظ به وقايع زمان خودش هست که انسان اگر وقايع آن زمان را بداند ميفهمد:
در ميخانه ببستند خدايا مپسند
که در خانه تزوير و ريا بگشايند
اين شعر اشاره به يک داستاني ميکند که در آن زمان، امير مبارزالدين که يک آدم- به قول اينها- رياکاري بود براي گول زدن مردم چنين کاري کرده بود. انسان تا آن تاريخ را نداند نميفهمد اين شعر چه ميخواهد بگويد.
ادامه دارد ....
#تاریخ
#شناخت
#جامعهشناسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌نقش تاریخ و شناخت محیط در فهم متون
بخش دوم:
فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری:
📌امتياز آيت اللَّه بروجردي
🔹اين مطلب درست است به اين معنا که تا محيط يک شخص دانسته نشود معنا و مفهوم جمله او فهميده نميشود. اين اتفاقاً در همه جا هست.
🔸 مرحوم آقاي بروجردي يکي از امتيازاتي که بر همه داشت و کسي در اين قضيه رقيب او نبود، اين بود که بر مسائل فقهي حتي از جنبه تاريخي احاطه داشت، يعني آن زمانها را ميشناخت، رجال و راويها را شخصاً ميشناخت که او اهل چه شهري بوده، در آن شهري که او بوده چه فقهايي بودهاند و چه مسائلي در آن جوّ مطرح بوده. ميآمد مثلًا ميگفت که «فلان راوي آمده از امام چيزي را سؤال کرده و امام جوابي داده.» خوب، معمولًا ديگران انگار اين را مجزا حساب ميکنند، کتاب وسائلرا باز ميکنند، فلان راوي فلان سؤال را از امام کرده، امام جواب داده، ظاهر عبارت اين است و قضيه تمام شد. ولي ايشان ميگفت اين راوي اهل فلان جا بوده و در آنجا فتواي فلان فقيه- مثلًا ابوحنيفه- رايج بوده و اين مسئله به اين شکل مطرح بوده، پس آنچه در ذهن اين راوي بوده که آمده سؤال کرده اين مسئله بوده است. آنوقت ذهن راوي را مشخص ميکرد که در ذهن او چه بوده. با توجه به اينکه او از محيط خودش آمده و آنچه در ذهنش مطرح بوده اين بوده، پس او وقتي از امام سؤال کرده اين را سؤال کرده، امام هم که جواب داده با توجه به مسئلهاي که در ذهن او بوده جواب داده است. ميديديم روايت معناي ديگري پيدا کرد، اصلًا معناي روايت فرق کرد، غير از آن چيزي شد که تا حالا ميگفتيم.
🔹همينطور هم هست؛ يعني اينکه يک نفر فقيه فقط بيايد مثلًا يک کفايهاي بخواند و رسائلي و مکاسبي، چهار صباحي درس خارج بخواند و بعد وسائلرا باز کند بگويد من فتوا ميدهم، جور در نميآيد؛ يعني تا انسان آن جوّ و محيط و تاريخ زمان و عصر ائمه را نشناسد و اينکه چه انديشهها و افکاري حاکم بوده و ائمه وقتي که مسئلهاي را بيان ميکردند چه را ميخواستند رد کنند و چه را ميخواستند اثبات کنند، [نميتواند مقصود روايت را درک کند.] برخي امور روي قرائن مقامي است. مثلًا ما الآن چون به جوّ و محيط خودمان آگاه هستيم يک کسي يک اشارهاي به مطلبي بکند ميفهميم که چه ميخواهد بگويد، بعد با توجه به آن، حرف ميزنيم. پنجاه سال ديگر حرفهاي ما اصلًا معني ندارد، ميگويند چه ميخواسته بگويد؟ چون آنچه او مختصر گفته با قرائن زمان بوده، ما هم با همان قرائن زمان جواب ميداديم. پنجاه سال ديگر قرائن از بين ميرود و فقط الفاظ باقي ميماند، در نتيجه معنايش عوض ميشود و اساساً يک چيز ديگر ميشود.
🔸تا اين مقدار البته حرف درستي است؛ يعني انسان اگر بخواهد افراد را بشناسد ولي با زندگي و احوال شخصي آنها کاري نداشته باشد و آنها را از جوّ و تاريخ خودشان مجزا بکند و هيچ نخواهد اطرافشان را روشن کند، نميتواند آنها را بشناسد؛ مثل اينکه بر يک کسي که در يک ظلمتي هست يک نورافکني بيندازند در همان حدي که فقط اندام او را نشان بدهد، او به اين وسيله شناخته نميشود؛ بايد جوّ و اطراف و محيط او را بشناسند، آنگاه او را در جوّ خودش خوب ميتوانند بشناسند.
🖊منبع: فلسفه تاریخ ج۳ ص۲۸ _ ۳۰.
#تاریخ
#شناخت
#فقاهت
#روايت
#شهید_مطهری
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌مکان، زمان و راهیابی به وجود
۱. در حکمت متعالیه بحث شده است که انسان بواسطه علم حصولی راهی به وجود اشیا و پدیدهها ندارد و از طریق علم حصولی به ماهیات راه دارد و به واسطه شناخت ماهیت به شناخت اشیا و پدیدهها میپردازد.
۲. همچنین مشخص شده است ماهیت بر دوقسم است ۱.جواهر و ۲.عوارض. انسان به طور مستقیم به جواهر اشیا راه ندارد و از طریق عوارض است که به جواهر پی میبرد و آنهارا مییابد.
۳. عوارض را ۹ مقوله دانستهاند اند که در میان آنها چهار عارضه اصلی است: کم(مقدار و اندازه) و کیف(ویژگی و حالت) همچنین اَین(نسبت در مکان) و متی (نسبت در زمان).
۴. حال این پرسش مطرح است که از میان این عوارض اصلی کدام یک در شناخت انسان از اشیا و پدیدهها مقدم است؟ یعنی انسان ابتدا به "کم کیف" اشیا پی میبرد سپس به "این و متی" علم مییابد یا بالعکس ابتدا "این و متی" اشیا را مییابد و سپس به "کم و کیف" آن ها میپردازد.
به تعبیر دیگر، کدامیک از این عوارض نشانگر جهان انسان است؟
۵. جهان عبارت است از : "محیطی مشخص که در آن نحوهای از بودن آگاهانه انسان و امکانهایی برای تلاش و حرکت او و نظامی از ارتباط با سایر موجودات موجود در آن محقق باشد" و به اعتبار اینکه نحوههای متنوعی از "بودن" و امکانهای مختلفی از حرکت و نظامات گوناگونی از ارتباطات متصوّر است پس جهانهای مختلفی ممکن است که قوام هر کدام از این جهانها به ۱. نحوهی بودن، ۲. امکانهای حرکت و ۳. نظم حاکم بر ارتباطات میان موجودات موجود در آن جهان است.
۶. از میان مقولات عرضی موجود در حکمت، این نگرش به جهان، بیش از هر مقوله ای با مقولات مکان و زمان ربط دارد. مکان همان محیط تعین بخش به جهان است و زمان نحوهی بودن آدمي. به تعبیر دیگر، انسان موجودی در مکان و در زمان است و در مکان و زمان با پدیدهها ارتباط برقرار میکند و امور را در نسبت با مکان و زمانی که خود در آن قرار دارد مییابد، حتی پدیدههایی هم که نسبتی آگاهانه با زمان و مکان ندارند را در درون مکان و زمان خود مییابد. یعنی ابتدا مکان و زمان خود را به آنها تسرّی میدهد، آنها را وارد جهان خود میسازد و سپس در درون این جهان(مکان و زمان) به شناخت وارتباط با آنها میپردازد.
۷.مقصود از "مکان" هیئت حاصل از شئ در نسبت با محیط پیرامون است و "زمان" هیئت حاصل از شی در متن حرکت و تغییر است. مجموع مکان و زمان سازنده #جهان افراد و اشیا است که در درون این جهان، روابط و نسبت های ویژهای ممکن می شود.
۸. در واقع شناخت اشیا در مکان و زمان بر این بنیان فلسفی مستقر است که میان اشیا و پدیده های این عالم، نحوه هایی از ارتباط و اتصال و به تبع آن انفصال و گسست وجود دارد که تعیّن بخش به ماهیت اشیا است ، به این معنا که هر شیئی در نسبتی که با مکان و زمان خود دارد نسبتی باسایر اشیا و پدیده ها نیز دارد که به اعتباري از این طریق خود را آشکار می سازد و از این طریق برای ذهن فاعل شنا مکشوف می شود. لذا شئی که در این زمان و مکان قرار دارد از ماهیتی برخوردار است و میتواند از ماهیتی متفاوت در مکان و زمان دیگر داشته باشد. بنابراین توجه به زمینه ها و زمانه اشیا شرط ماتقدم شناخته پدیده هاست، لذا دستگاه شناختی انسان به صورت عادی در بستر زمان و مکان با اشیا ارتباط برقرار می کند.
۹. اما نکته مهم این است که انسان طبیعتا چون موجود این جهانی است خود در مکان و زمان خاص زندگی میکند و به یکی ا، این زمینه ها و زمانه ها انس و تعلّق دارد و خود را در همان زمان و مکان مییابد و در همان بستر با سایر افراد و اشیا مرتبط است. همین انس و تعلق موجب میشود که زمان و مکانی که خود در آن زندگی میکند و برآمده از روابط اوست را تنها و زمان و مکان ممکن بپندارد و آن را امری ضروری و مطلق تصور کند و هر چیزی را در همان زمان و مکان فهم و تحلیل کند. به تعبیر دیگر زمان و مکان خود را به همه افراد و اشیا و پدیده ها تسری میدهد و یک زمان و مکان واحد را برای همه افراد و اشیا در نظر میگیرد و در همان بستر به شناخت اشیا و پدیده ها می پردازد. البته همین موجب غفلت از مکان و زمان میشود و چنین احساس می کند که این ها اموری همگانی، ضروری، بدیهی و واحدند و همگان یک مکان و زمان واحد دارند و یک درک واحد از آنها دارند و اختلافات در کم و کیف اشیا و پدیدهاست از این رو علوم و دانشهایی که کمیت اشیا و پدیده ها و "کیفیت ناظر به کمیت" را تعیین میکنند اولویت مییابد.
درحالی که اشیا وافراد هرکدام مکان وزمان خاص خود رادارند و در مقام شناخت باید به آن توجه داشت. هرچند ممکن است مکان وزمان برخی قریب به هم و برخی بعید ازهم باشند.
📌ادامه دارد...
#مکان
#زمان
#جهان
#تاریخ
#وجود
@hekmat121
📌 اوجب واجبات طلبه و استاد
📌فیلسوف انقلاب، استاد شهید مطهری:
بخش اول:
🔸دو سه جلسه بود که آقایان از من مىخواستند کتابهایى را که به درد مطالعه جامعه و تاریخ بخورد به آنها معرفى کنم. بحثهاى مربوط به جامعه و تاریخ در عصر و زمان ما از #اوجب واجباتى است که آقایان طلاب و محصلین و فضلا و روحانیین باید روى آن مطالعه دقیق داشته باشند.
🔹من به ترتیبِ تاریخى مىگویم کتابهایى را مطالعه کنید. گو اینکه کتابهاى زیادى خواهم گفت ولى هر مقدار که مىرسید مطالعه بفرمایید.
1. در میان کتابهاى دوره یونانى، ارسطو کتابى دارد به نام سیاست؛ هم عربىاش موجود است و هم ترجمه فارسىاش. آقاى حمید عنایت ترجمه کرده. سیاست ارسطو ترجمه حمید عنایت. تقریبآ مىشود گفت شامل ریشه قدیمى مسائل جامعه است و از تاریخ چیزى در آن نیست.
2. کتابى هست به نام جمهوریت افلاطون که در آن افلاطون راجع به مدینه فاضله بحث مىکند. این کتاب، هم براى این مسائل مفید است و هم فى حدّ ذاته از کتابهاى بزرگ دنیا شمرده شده. حتى یکى از فلاسفه عصر حاضر ـ شاید هایدگر ـ گفته هرچه فیلسوف که در دنیا آمدهاند حاشیهنویسى بر افلاطون هستند. البته این حرف هم مبالغهآمیز است. بعضى از فیلسوفان ما از قبیل بوعلى برعکس، براى افلاطون ارزشى قائل نیستند. بوعلى مىگوید اگر افلاطون همین مقدارى است که به ما معرفى شده و به ما شناساندهاند خیلى دستش خالى بوده. ولى البته همه افلاطون هم آن مقدار نبوده که در زمان بوعلى شناخته شده بوده.
3. در دوره اسلامى کتاب مقدمه ابن خلدون را حتمآ مطالعه کنید. به فارسى هم در دو جلد ترجمه شده، ترجمه پروین گنابادى.
4. کتابى دارد مونتسکیو به نام روح القوانین. مونتسکیو را هم جزء پایهگذاران جامعهشناسى و از یک نظر فلسفه تاریخ در عصر ما مىدانند. کتاب روح القوانین کتاب خیلى بزرگى است. باید از فهرستش [مباحث جامعه و تاریخ را] پیدا کنید. بعضى مسائلى که آنجا هست خیلى به اینجا مربوط نمىشود ولى بسیارى از ابوابش، به نظرم ده بیست باب اولش، براى جامعه و تاریخ مفید است. حتمآ آنها را مطالعه کنید.
5. کتاب کوچکى که من خودم هم اخیرآ این کتاب را مطالعه کردم و کتاب بسیار خوبى است به نام مراحل اساسى اندیشه در جامعهشناسى از یک دانشمند معاصر به نام ریمون آرون، ترجمه باقر پرهام. این کتاب دو جلد است و من یک جلدش را به دست آوردم. نمىدانم جلد دومش چاپ شده و به دست من نرسیده یا نه. نویسنده عصاره فکرى هفت نفر جامعهشناس معروف دنیا را که افکارشان در دنیا رایج است، بسیار عالمانه در این کتاب ذکر کرده. البته شامل جامعهشناسان عصر جدید است: مونتسکیو، آگوست کنت، کارل مارکس، دورکهیم، ماکس وبر و دو نفر دیگر هم در آن جلد دوم است که من آن را ندیدهام.
6. کتاب معروفى ویل دورانت دارد به نام لذات فلسفه. یک باب این کتاب اختصاص دارد به فلسفه تاریخ. آنجا به یک نحو شاعرانهاى، به معناى افسانهمانند، مجمع و محفلى را فرض کرده که صاحبنظران در فلسفه تاریخ (عده زیادى را اسم مىبرد) در آن گرد هم آمده و نشستهاند و دارند مباحثه مىکنند، هرکس نظر خودش را مىگوید. آن باب «فلسفه تاریخ» لذات فلسفه ویل دورانت هم خوب است.
7. کتاب دیگرى همین ویل دورانت دارد به نام درسهاى تاریخ. کتاب خیلى خوبى است. من تمامش را خواندهام، بعضى جاهایش را مکرر خواندهام. در این کتاب به یک سبک بدیعى مسائل مهم اجتماعى را از دیدگاه تاریخ و نقششان در تاریخ بحث کرده، مثلا سیاست در تاریخ، اخلاق در تاریخ، مذهب در تاریخ، فلسفه در تاریخ. هرکدام را در یک فصل معین بحث کرده ولى بسیارى از مسائل اساسى فلسفه تاریخ را لابهلاى حرفهاى خودش آورده. کتاب کوچکى است.
🔴 ادامه دارد ...
#تاریخ
#جامعه
#طلبه
#اوجب_واجبات
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌اوجب واجبات طلبه و استاد
✍ فیلسوف انقلاب، استاد شهید مطهری
بخش دوم:
۸. کتاب دیگرى هست به نام تاریخ چیست؟ از شخصى به نام «اى.اچ. کار» (اى.اچ دو حرف اول اسمش است)، ترجمه شخصى به نام حسن کامشاد. از انتشارات خوارزمى است. این هم کتاب خوبى است. مشکلنویسى کرده، شاید دو یا سه بار این کتاب را باید خواند. بزرگ هم نیست. در مجموع کتاب خوبى است؛ یعنى مسائل مهم فلسفه تاریخ را در این کتاب آورده.
9. کتاب دیگرى هست به نام نقش شخصیت در تاریخ (بحث شخصیت را انشاءالله در آینده مطرح مىکنیم) از پلخانف که از رهبران کمونیسم در دوره لنین بوده. این کتاب را خلیل ملکى معروف ـ که در زمان دکتر مصدق بود و ابتدا کمونیست بود و بعد، از کمونیسم برگشت ـ ترجمه کرده.
10. کتاب دیگرى هست به نام انقلاب یا اصلاح؟ از یک فیلسوف انگلیسى معاصر به نام پوپر که الآن هم زنده است . او نظریات خاصى دارد که غالبآ بر ضد نظریات مارکسیسم است و الآن خیلى در دنیا اهمیت دارد، لااقل انگلستان را قبضه کرده و خیلى جاهاى دیگر. مسئلهاى در فلسفه تاریخ است و آن اینکه انقلاب یا اصلاح؟ آیا جامعه منحصرآ از طریق انقلاب به تکامل مىرسد یا از طریق اصلاح هم به تکامل مىرسد؟ مارکسیسم منکر اصلاح و طرفدار انقلاب است و راه منحصر را انقلاب مىداند. دانشمندى هست که تمایلات مارکسیستى دارد و شاید اصلا مارکسیست باشد به نام هربارت مارکوزه. اینها با یکدیگر یک مباحثه و گفتگو دارند. این گفتگو (نظریات این دو در مقابل یکدیگر) به صورت یک کتاب منتشر شده به نام انقلاب یا اصلاح؟
11. کتاب دیگرى هست به نام تاریخ (بررسى نظریههایى درباره تاریخ) تألیف مردى به نام گوردن چایلد، ترجمه محمدتقى فرامرزى. این کتاب از یک نظر مهم است که در بحثى که ما در آینده راجع به تکامل تاریخ خواهیم داشت، نظریات درباره تکامل تاریخ را که علت اصلى تکامل تاریخ چیست، جمع کرده است.
12. کتاب فقر تاریخى نگرى از پوپر، ترجمه آقاى احمد آرام.
🔴 منبع: جامعه و تاریخ در قرآن ص ۲۲۱.
#جامعه
#تاریخ
#طلبه
#اوجب_واجبات
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌نکته:
امروز ما ادامه دیروز ماست. اگر دیروز را خوب نشناسیم، امروز را نمیتوانیم درست بشناسیم. توضیح اینکه: امروز ما فعلیت یافتن استعدادهای دیروز و آشکار شدن نتایج انتخابها و فعالیتهای دیروز ماست.
برخی فکر میکنند که تولید فکر و اندیشه و یا ریزش ها و رویش ها به صورت دفعی و یا در مقطع خاصی صورت می گیردو، نخیر، فکرها و اندیشه ها، ریزش ها و رویش ها یک فرایند تاریخی دارد و در خلأ به وجود نمی آید تأسیسات امروز محصول بناگذاریهای دیروز است.
همچنین:
نسل جدید در ادامه نسل گذشته است.
به طور نمونه #چپ_اسلامی امروز که جلوه های رنگانگارنگی به خود گرفته است (و صریحا و یا تلویحابه تحریم 22 بهمن نظر دادند) ادامه نسل پیشین جریان #چپ_اسلامی است که بدون شناخت روند تاریخی اندیشه های چپ و سوسیالیستی در ایران نمی توان وضعیت امروز بسیاری از کنشگران اجتماعی امروز را تحلیل کرد.
#جریان_شناسی
#تاریخ
#چپ_اسلامی
#تحریم_22_بهمن
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
پیشرفت در گرو توجه عمیق به سنت و تراث علمی و فرهنگی خود و فهم همدلانهی آن است تا نحوهی هستی خود و افقهای انکشاف حقیقت بیشتر شناخته شود.
با نفی گذشته و ادعای تأسیس نه تنها جامعه پیشرفته نمیشود بلکه امکانهای شدن آدمی - که در ادامهی نحوه بودن آدمی معنا و ظهور مییابد - به محاق میرود. در این صورت، پیشرفت جز تقلید از دیگر نخواهد بود هرچند در قالب و صورت ستیز و تضاد با دیگری و ادعای تأسیس و هضم آن باشد.
#پیشرفت
#سنت
#فرهنگ
#فهم_همدلانه
#تاریخ
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌انسان ایرانی و دریافت متعالی از هستی
🔹همهی انسانها فطرتا حقیقتجو هستند و به دنبال کشف واقعیت و بخصوص واقعیت مطلق، و برقراری نسبتی با هستیاند تا به وجود خود تعیّن و تشخّص بدهند. بدین علت، سراسر زندگی انسانها مبتنی بر درکی از واقعیت مطلق و نسبتی با هستی معنا و صیرورت مییابد. هر درکی از هستی و نسبتی با واقع، نحوهای از زندگی را رقم میزند. چرا که هستی بینهایت است و واقعیت لایهمند. هر انسانی به قدر وجودی و اندازهی ادراکی خود با ظهوری از ظهورات واقعیت و تجلیّات هستی ارتباط برقرار میکند و تشبّه به هستی مییابد.
🔸 علوم انسانی در هر مقطعی از تاریخ و حیات انسانی، ظهور این درک از هستی و نحوهی زندگی در توصیف و تبیین پدیدههای انسانی در جهت رسیدن به آن درک پیشنی از هستی و بر قراری نسبت وجودی با آن است.
🔹انسان ایرانی در عقیهی تاریخی و فرهنگی خود، نسبتهایی را با واقعیت و هستی برقرار کرده است که به او تعیّن وجودی، هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی بخشیده است که در سنت علمی و فرهنگی او تجلی یافته است. بدون شناخت عمیق این تعیّن وجودی و هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی نمیتوان درک درستی از ایران و انسان ایرانی داشت.
🔸 هستی در فرهنگ و تمدن ایرانی به وصف #تعالی متّصف شده است و لحظه به لحظه در حال تجلی و ظهور است فلسفه و دانش در نسبت با واقعیت را #حکمت_متعالیه و #حکمت_الهیه و #حکمت_مشرقی خواندهاند که حقیقت هستی را #نور جاری و ساری در همهی لایههای واقعیت دانستهاند و جوهرهی علم را نیز به نور و انکشاف حقیقت تعریف کردهاند. در این تلقی، ظهور تام هستی مطلق بیش و پیش از آنکه طبیعت باشد انسان است. به تعبیر دیگر فقط #انسان است که میتواند تجّلی و ظهور تام نور هستی باشد و طبیعت را هم نورانی و معنادار کند. لذا در مرکزیت حکمت و معرفت انسان ایرانی، #انسان_کامل قرار دارد. انسانی که اتصال غیب و شهود و پیوند آسمان و زمین است. لذا بر خلاف فلسفهی غربی که انسانمداری در گرو «طبیعی شدن انسان» است در حکمت الهی مشرقی، این طبیعت است که جوهرهی انسانی مییابد و بستر تعالی هستی انسان میشود.
🔹نسبت انسان ایرانی با هستی متعالی را میتوان در میراث علمی و تمدنی ایران مطالعه و شهود کرد. حکمت و شعر، قانون و سیاست، آداب و رسوم هر کدام طریقی به شناخت هستی انسان ایرانی است چرا که هر کدام از این آثار رهآورد اتصال وجودی انسان با واقعیت و نسبت با هستی متعالی و نورانی است که از جهان نفسالامر ابتدا وارد جهان ذهنی متفکر ایرانی شده است و از طریق تعلیم و تربیت، تالیف و تدریس وارد جهان بیناذهنیت انسان ایرانی شده است و به علم و صنعت، فقه و سیاست، ادب و هنر، آداب و رسوم تبدیل شده است. اما در عین حال محدودیتهای موجود در این ظهورات را هم باید توجه کرد. محدودیتهای ناشی از موقف تاریخی و اجتماعی انسان که امکان ظهور برخی دیگر از لایههای واقعیت را فراهم نکرده است.
🔸خلاصه با هر اثری از آثار جاودانهی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی همچون شاهنامه و گلستان و مثنوی و دیوان حافظ و همچنین با آثار فقهی و اصولی و فلسفی میتوان به پستوهای هستی انسان ایرانی و ظهوراتی از واقعیت تعینیافته راه یافت و لایهای از لایههای وجودی انسان ایرانی و روح تاریخی ایران را کشف و مطالعه کرد تا چراغ راه آیندهی ما باشد.
🔹انقلاب اسلامی ایران نیز امتداد این هستی انسانی و رهآورد تحول در تعیّن وجودی انسان ایرانی و برقراری نسبتی جدید با هستی متعالی پس از گسستی است که در اثر ارتباط با عالم تجدد ایجاد شده بود. تحول و تجددی که نه در ستیز و گسست با گذشتهی هویتی و تمدنی خویش، بلکه در اتصال و امتداد آن، به همراه تلاشی برای آشکارسازی ظرفیتهای نهفتهی ادراکی و گرایشی انسان ایرانی در مواجههی با واقعیت و هستی و درکی از نیازهای زمانه است. در این میان نقش محبّت به اهلبیت (علیهم السلام) برای ارتباط وجودی با هستی متعالی و جاری در فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی بیبدیل است.در انقلاب اسلامی بیش از هر چیزی انسان ایرانی با تجربهی وجودی حضرات معصومین ارتباط برقرار کرد و تلاش کرده زیست جهان خود را به آنها نزدیک کند و تا با اقتدا به آنها، زمانهی خود را آنگونه که میطلبد بسازد.
🔸محور مهم این تشبّه و بازسازی هویت و تعیّن تاریخی خود، #مسئولیت_اجتماعی بود. مردم تحولخواسته و تشبهیافته، بیش از هر چیزی تلاش داشتند تا خود را #انسان_مسئول تعریف کنند.
🔹 یکی از مهمترین ویژگیهای مهم که در انسان ایرانی نیاز به تقویت دارد #مسئولیت_اجتماعی است. ارزشی که در سالهای آغازین انقلاب بسیار پر رنگ و اثر گذار بود اما به تدریج تضعیف شد و #منفعت_طلبی_شخصی پنهان و روتوشدار جایگزین آن شد.
✍ سید مهدی موسوی
#انسان_ایرانی
#هستی_متعالی
#نور
#تاریخ
#اتصال_تمدنی
#مکتب_امام_خمینی
#تحول_باطنی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
هدایت شده از از مدیریت مسجد, تا مدیریت اجتماع
📌دشواریهای اجرای عدالت
🔹دسته بندی ها در مسجد ما حکایت جالبی دارد.
خیلی محترمانه و دوستانه از بعضی افراد و گروه ها خواستم که عقب بکشند و پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند و به حد شأن قانع باشند.
هدف از این کار هم ایجاد فضایی بازتر برای افراد و گروه های کوچکتر بود تا قدری راه تنفس پیدا کنند.
آنها هم طوعا او کرها پذیرفتند و بساطشان را کم و بیش جمع کردند و مجموعا اوضاع آرام است. بحمدلله
حالا اخبار و نشانه های دارد بروز می کند که آن گروه هایی قبلا مقابل هم بودند، به هم نزدیکتر شده اند.....
گویی ترجیح می دهند مدیری نباشد و خودشان با مبارزه و نزاع مشکلشان را حل کنند. ظاهراً این طوری برایشان جذابتر است.
این یکی از چالش های جدی اجرای عدالت در هر جامعه ایست که وقتی مدیر جامعه میخواهد هرکسی را در جای متناسب خودش قرار دهد تا عدالت اجرا شود، همه (یعنی همه) حتی آنهایی که شرایط به ضررشان است، در مقابل اجرای عدالت می ایستند، چون به آن شرایط نابرابر خو گرفته اند، در نتیجه همه در مقابل مدیر و مصلح اجتماعی متحد می شوند.
مدیر عدالتخواه هم که متعهد است زیر بلیط کسی نرود و به کسی باج ندهد، به زیر کشیده می شود و دوباره دوره ای از فساد و نزاع و قدرت طلبی و استضعاف آغاز می شود.
این سزای ملتی است که تاریخ نخواند و سنت های تاریخ را نادیده بگیرد.
#عدالت
#مسجد
#جامعه
#تاریخ
@modmasjed
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب
⏹ بخش ۱۲ از ۵۰
🔹 نکته مهم در جذابیت این تفکر در جوامع اسلامی، تأکید بسیار زیاد بر عنصر مبارزه و جنگ اضداد در روابط بین الملل و تفسیر تقابلی از تاریخ است و در این مسیر، آموزهی جهاد اسلام را مؤید میآورند و با برجسته کردن جهاد به عنوان یک عنصر دیالکتیکی و جنگ اضداد میتوانند بخشهایی از جوانان جامعهی اسلامی را جذب کنند:
«دیالکتیک که مبارزه و جنگ اضداد را مادر همه چیز میداند، قهراً فلسفهای است که در عمل هم انسان را به مبارزه دعوت میکند و مبارزه را یکی از مقدسترین چیزها میشمارد، و ما هم در کتاب قیام و انقلاب مهدی (علیه السلام) جز و اصولی که به عنوان نتیجه دیالکتیک ذکر کردهایم یکی همین اصل قد است #مبارزه و #جهاد است، و البته این فکر به مسئله جهاد هم خیلی کمک میکند، یعنی یک فکر صد در صد ضد مسیحی است نه ضد اسلامی، چون از نظر اسلام #جهاد خودش یکی از ارکان است و مبارزه اساساً در اسلام قداست دارد، و این را خودشان هم درباره اسلام قبول دارند، و مسیحیها که صلح را به طور مطلق بر هر جنگی و مبارزهای ترجیح میدهند، قهراً این فکر مخالف آنهاست.
این جوانها هم بیشتر گرایششان به دیالکتیک و قهراً ماتریالیسم روی همین حساب است که این فلسفه، #فلسفه_قدرت و #فلسفه_عمل است؛ جوان هم که اساساً آمادگی برای عمل دارد، یعنی در مرحله اول میخواهد فلسفهای به او پیشنهاد بشود که فلسفه عمل باشد (به علت همان نیروی زیادی که در جوان هست)، بعد برایش توجیه درست میکند.
اضافه بر این، اینها مدعی هستند ماتریالیسم دیالکتیک #دانش_مبارزه است (روی این کلمه خیلی باید دقت کرد) یعنی خود مبارزه اگر علمی داشته باشد که چطور باید مبارزه کرد و راهش چیست و در هر مرحله از مراحل مبارزه چه تاکتیکی باید به کار برد، آن همین دانش دیالکتیک است؛ البته ماتریالیسم دیالکتیک تاریخی دانش مبارزه است یعنی بینش مادی (اقتصادی) دیالکتیک تاریخ.
این مطلب بزرگترین چیزی است که اینها به آن افتخار میکنند و چیزی هم که #جوانهای امروز مطالبه میکنند همین است، میگویند شما باید #تاریخ و #جامعه را طوری برای ما تفسیر کنید که گذشته را تفسیر کند و راه برای آینده هم بگشاید، یعنی درسی باشد که به دست انسان بدهند و بگویند اگر به این درس عمل کنی موفق میشوی.»(نقدی بر مارکسیسم، ص۶۴)
🛑 ادامه دارد ...
#تغییر_و_تغایر
#نقد
#چپ_اسلامی
#فلسفه_شدن
#فلسفه_قدرت
#اصالت_فاعلیت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1867
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 پنجاه سال عبادت کردید، خدا قبول کند...
مثل چمران بمیرید ... مثل سربازها بمیرید ...
🔷️ عارف کامل و مربی نفوس حضرت امام خمینی(ره):
وصیتنامههایی که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و #مطالعه کنید و تفکر کنید. این جوانهای ما که علیل شدند الآن هم وقتی میآیند از من میخواهند که دعا کنم که اینها #شهید بشوند؛ پایش را از دست داده، عصا زیر بغلش هست، لکن گریه میکند و میخواهد که دعا کنیم که شهید بشود. از اینها یک قدری #تعلیم و #تعلم پیدا کنید.
#هفته_دفاع_مقدس
#مکتب_تربیتی_امام_خمینی
#مکتب_عرفانی_امام_خمینی
#عرفان
#تربیت
#تاریخ
#عبرت_از_تاریخ
#شهید_چمران
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2105
📌 هویت جهانی مقاومت در عقلانیت انقلاب اسلامی
ضرورت بازخوانی دوباره نامه مهم حضرت آیتالله خامنهای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
این نامه را به جوانانی مینویسم که #وجدان_بیدارشان آنها را به #دفاع از کودکان و زنان #مظلوم غزّه برانگیخته است.
جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحدهی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستادهاید.
شما اکنون بخشی از جبههی مقاومت را تشکیل دادهاید، و در زیر فشارِ بیرحمانهی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع میکند ــ #مبارزهای_شرافتمندانه را آغاز کردهاید.
جبههی بزرگ مقاومت در نقطهای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، #توقّفِ_ظلمِ آشکاری است که یک شبکهی تروریست و بیرحم به نام «صهیونیستها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سختترین فشارها و شکنجهها گذاشته است. نسلکشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامهی رفتار بشدّت #ظالمانه در دهها سال گذشته است.
فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقهی تاریخی طولانی. سرمایهداران شبکهی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ دهها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانهها و بازارها و مزرعهها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین #غصبشدهی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند.
بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحدهی آمریکا است که پشتیبانیهای سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بیاحتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هستهای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است.
رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بیدفاع فلسطین به کار گرفت و بیاعتنا به همهی #ارزشهای_وجدانی_و_انسانی_و_دینی، روزبهروز بر #بیرحمی و #ترور و #سرکوبگری افزود.
دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این #تروریسم_دولتی و #ظلم_مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال #جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، #ریاکارانه است.
«جبههی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأسآلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد.
سردمداران صهیونیسم بینالمللی که بیشترین بنگاههای رسانهای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوهی آنها است، این #مقاومتِ_انسانی و #شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟
سردمداران سلطهی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بیرحم اسرائیل را دفاعکننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از #آزادی و #امنیّت و #حقّ_تعیین_سرنوشت خود #دفاع میکند، «تروریست» مینامند!
من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقهی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از #وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبههی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. #تاریخ هم در حال ورق خوردن است.
بجز شما دانشجویانِ دهها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاهها و مردم به پا خاستهاند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثهی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازهای آرامشبخش باشد. من نیز با شما جوانان #احساس_همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.
درس قرآن به ما مسلمانان و به همهی مردم جهان، #ایستادگی_در_راه_حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛
و درس قرآن دربارهی #ارتباطات_بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون.
جبههی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.
توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۳/۵
#مقاومت
#اخلاق
#وجدان
#قوانین_بینالمللی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2198