#لاتی_که_لوتی_شد
این پیکر همون جوون لوتی یافت آباده که رو دستش خالکوبی داشت و شب و روز تو قهوه خونه بود
بعد سه سال چهار تیکه استخون سوخته ش برگشته..
داستان #مجید رو بسیاری با«مجید سوزوکی»اخراجیها مقایسه کردند.
پسر شر و شور و لات مسلکی که پایش رو به #جبهه میذاره و به یکباره متحول میشه؛
اما خواهر مجید میگه: مجید قربانخانی، مجید سوزوکی نیست: «بااینکه خودش از مجید اخراجیها خوشش میاومد؛ اما نمیشه مجید ما رو به مجید اخراجیها نسبت داد؛
برای اینکه مجید سوزوکی به خاطر علاقه به یه دختر به جبهه رفت؛ اما مجید به عشق بیبی زینب همه چیز رو کار و ماشین تا محلهای که روی حرف مجید حرف نمیزد رو رها کرد و رفت...
مجید سوزوکی اخراجیها مقبولیت نداشت؛ اما مجید ما خیلی محبوب بود. ماشین مجید همیشه بدون هیچ قفل و دزدگیری دم در پارک بود. هیچکس جرات این رو نداشت که به ماشین او دست بزنه... همه میدونستند ماشین مجید هست.
برای مجید همه احترام قائل بودند؛ اما او با همه اینها همهچیز رو رها کرد و رفت.»
شهید مجید قربانخانی پس از سه سال به وطن بازگشت...
پ.ن: انشالله ما هم مرام و راه و روش لوتی گری #شهدا رو در پیش بگیریم و سرلوحه زندگیمون قرار بدیم...
رفقا، جوونا، لوتیا، داش مشتی ها فرمول آقا مجید رو یاد بگیریم:
#غیرت
#ناموس
#وطن
#نماز
#توبه
#عاقبت_بخیری
#احترام_به_والدین
#شهادت= مجید قربانخانی
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۱۳۵
🌸 مگه احترام به مادر از این شگفتانگیزتر هم هست؟
#احترام_به_والدین #شهیدخوانساری #مادر #ادب
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۱۳۵
🌸 مگه احترام به مادر از این شگفتانگیزتر هم هست؟
#احترام_به_والدین #شهیدخوانساری #مادر #ادب
#چراغ_راه ۳۷
🌺 بخشی از وصیتنامه شهید روحالله قربانی:
"چیزی که نمی دانید، عمل نکنید.ادای کسی را در نیاورید.بدونعلمِ درست، واردکاری نشوید؛ مخصوصا دین... اول واجبات را انجام دهید، بعد مستحباتِ مؤکد مثل کمک به پدر و مادر و دور و بری ها؛ نه صد بار حج و کربلا رفتن بدونِ رعایتِ اینها."
#شهیدقربانی #تقوا #احترام_به_والدین #شهیدمدافعحرم
🇮🇷
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۲۵۰
🌺 ابراهیم از نوجوانی مهربان بود...
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
#شهید_امیرعباسی #شهدای_مشهد #مهربانی #انفاق #نوجوان_شهید #گذشت #ایثار #احترام_به_والدین
#چراغ_راه ۱۲۹
🌺 خیر دنیا و آخرت در نگاهِ شهید
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
#شهید_مسیب_زاده #شهدای_کرج #احترام_به_والدین #نماز #مادر #مدافع_حرم
#شهید_امروز
💢 #برش_اول|شهید سالخورده توی خواب بهم گفت: برو به بابام بگو دستمو نبوسه... [حفظ حریم پدر حتی بعد از شهادت]
#متن_خاطره|بعد از شهادتِ محمدتقی یه قاب عکس بزرگ ازش توی خونه زده بودیم. چون قدّم نمیرسید که صورتش رو ببوسم؛ همیشه دستهای محمدتقی رو توی عکس میبوسیدم... یه روز رفته بودیم به مراسم شهید میثم علیجانی. جمعیت زیادی اومده بودند. همه کنار هم بهم چسبیده و نشسته بودند. دیدم پسر جوانی اومد سمت من. به سختی کنار ما برای خودش جا باز کرد و به زور نشست. با من سلام و احوالپرسی کرد. با تردید و خجالت پرسید: شما پدر شهید سالخورده هستید؟ گفتم: بله پسرم! گفت: راستش حاج آقا! من اصلاً شهید شما رو از نزدیک ندیده بودم، فقط عکسش رو... حرفش نیمه کاره موند و اشکش درآمد. من فقط نگاهش کردم و ادامه داد: دیشب پسرتون اومد به خوابم... به من گفت: به شما بگم دیگه دستش رو [توی قاب عکس] نبوسید... من به پسرتون گفتم: من شما را که نمی شناسم؛ پدرت رو هم نمی شناسم... پسرتون توی خواب همین جا رو که شما الآن نشستهاید بهم نشان داد و گفت: فردا پدرم به مراسم می آید و همین جا می نشینه...
حالا اشک من هم در آمده بود و هر دو گریه میکردیم...
👤راوی: پدر شهید محمدتقی سالخورده
📚منبع: کتاب هفت روز دیگر؛ صفحه۳۱
🇮🇷 ۲۱ فروردین سالگرد شهادت محمدتقی سالخورده گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#شهیدسالخورده #احترام_به_والدین #مدافع_حرم #شهدای_مازندران #رویای_صادقه
#شهید_امروز
💢 #برش_سوم|ماجرای شال سبز محمد تقی...
#متن_خاطره|چندماه بعد از عقدمون با همدیگه رفتیم بازار واسه خرید... من دوتا شال خریدم؛ یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدمش... اما یه روز محمدتقی بهم گفت: خانوم! اون شال سبزت رو میدیش به من؟ حس خوبی بهم میده.. شما سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه؛ قوت قلب میگیرم...
گفتم:آره که میشه...
گرفتش و خودش هم دوردوزیش کرد و شد شال گردنش... توی هـر ماموریتی که میرفت؛ یا به سرش میبست یا دور گردنش میانداخت...
تو مأموریت آخرش هم همون شال؛ دور گردنش بود که بعد شهـادتش برام آوردند ...
محمدم رو که نگاه میکردم؛ بهش افتخار میکردم. گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم، فقط بهش نگاه میکردم. انگار سالها ندیده بودمش، بعدش همون لحظه بهش پیام میدادم و میگفتم: بهت افتخار میکنم؛ به خودم میبالم که تو شوهرمی...
💢راوی: همسر شهید محمدتقی سالخورده
🇮🇷۲۱ فروردین؛ سالگرد شهادت محمدتقی سالخورده گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#شهیدسالخورده #احترام_به_والدین #مدافع_حرم #شهدای_مازندران #رویای_صادقه
#نامههای_بهشتی
🔸شهید ساعتیان سه نامه برای فرزندش نوشته؛ و توصیه کرده هر کدوم رو در سنِ خاص خودش بخونه
#نامهاول| در سنِ هفت تا دوازده سالگی خوانده شود:
✍فرزند عزیزم سلام!
من پدر تو هستم. الان در بهشت هستم. اینجا خیلی خوب است. امیدوارم تو هم همراه مامان به بهشت بیایید. اما اگر بخواهی به بهشت بیایی باید گوش به حرف مامان بدهی و خدای نکرده اذیت نکنی. باید درسهایت را خوب بخوانی و تکلیفهایت را خوب انجام دهی. من تو را خیلی دوست دارم و منتظر شما هستم.
(پدرت محمود ۳/ ۱۰/ ۶۶)
🔅نامهی دوم در پست بعدی...
__________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
● واژهیاب:
#شهیدساعتیان #شهدای_یزد #احترام_به_والدین #تربیت_فرزند #کسب_علم
#نامههای_بهشتی
🔸شهید ساعتیان سه نامه برای فرزندش نوشته؛ و توصیه کرده هر کدوم رو در سنِ خاص خودش بخونه
#نامهدوم|سن ده تا پانزده سالگی خوانده شود:
✍فرزندم! سلام
الان حتما جنگ تمام شده و ملت ایران پیروز شدهاند و همه به رهبری امام آماده رفتن به قدس هستید؛ انشاءالله... البته من الان همهی مسائل را می دانم که چه شده است. چون شهید بر همهی امور آگاه است، ولی چون این نامه را قبل از شهادتم نوشتهام، اینطور پیشبینی کردهام. شاید هم اینطور نباشد. ابوذر جان! درسهایت را خوب بخوان و راه پدرت را ادامه بده. تو باید با کافران بجنگی و انتقام خون پدرت را بگیری. تو قبل از اینکه به تکلیف برسی باید سعی کنی خودت را با نماز آشنا کنی و نمازهایت را بخوانی. سلام مرا به مامانت برسان و روی او را ببوس که او برای تو خیلی زحمت کشیده است.
🔅نامهی سوم در پست بعدی...
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
● واژهیاب:
#شهیدساعتیان #شهدای_یزد #احترام_به_والدین #تربیت_فرزند #کسب_علم #مبارزه #استکبارستیزی #نماز
#نامههای_بهشتی
🔸شهید ساعتیان سه نامه برای فرزندش نوشته؛ و توصیه کرده هر کدوم رو در سنِ خاص خودش بخونه
#نامهسوم|سنین سیزده تا هفده سالگی خوانده شود:
✍فرزند عزیزم سلام!
خدای بزرگ انسان را برای چه آفریده است؟ آیا انسان را خلق کرده تا او هم مانند سایر حیوانات بخورد و بخوابد و دعوا کند و...؟
نه! خدای بزرگ انسان را برای امتحان و آزمایش آفریده است، تا ببیند چه کسانی در این امتحان نمره خوبی میآورند تا آنها را داخل بهشت کند و کسانی که در این امتحان رفوزه شوند، به جهنم میروند. مواد امتحانی خدا زیاد است، ولی مهمترین آن نماز است که اگر کسی نمره نمازش خوب بشود، [یعنی همه نمازهایش را خوب بخواند و معنی آنرا خوب بداند و نمره خوبی بیاورد] امتحانهای دیگرش نیز خوب میشود. زمان این امتحان از وقتی شروع میشود که انسان به تکلیف برسد و علائم تکلیف سه چیز است که آنها را میتوانی در رساله بخوانی، چون وقت زیادی ندارم. بیشتر از این نمیتوانم برایت بنویسم معذرت میخواهم.
محمود پدرت
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
● واژهیاب:
#شهیدساعتیان #شهدای_یزد #احترام_به_والدین #تربیت_فرزند #نماز #امتحان_الهی
#خاکریزخاطرات ۶۵
🔸 احترام به پدر و مادر یعنی این...
#متن_خاطره| نوجوان که بود؛ یه روز اومد نشست کنارِ مادر. آرام و سر به زیر گفت: مادر! پارگیِ شلوارم خیلی زیاد شده ، تویِ مدرسه ... لحظاتی مکث کرد و ادامه داد: اگه به بابا فشار نمیاد بگین یه شلوار برام بخره...
پدرش میگفت: محمدجواد خیلی محجوب بود، مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمون نباشه...
👤خاطرهای از نوجوانی طلبهی شهید محمدجواد باهنر
📚منبع: کتاب هنرِ آسمان ، صفحه ۱۱
●واژهیاب:
#حیا #ادب #احترام_به_والدین #شهیدباهنر #خاکریز_خاطرات #شهدای_طلبه
#شریک_جهاد
🌸 شهید عقیل خلیلیزاده رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔸چند خاطره از شهید...
🌼#عقیل_آمد|۱۲بهمن بدنیا اومد. توی خونه میگفتیم:امام آمد؛ عقیل آمد. خودش هم به شوخی میگفت: هیچوقت روز تولدم رو فراموش نمیکنید، چون حضرت امام(ره) به وطن اومد. شهادتش هم چند روز بعد از سالگرد رحلت امام بود.
🌼 #احترام_به_والدین|قبل از اينكه به مأموريت بره، دست من و مادرش رو میبوسيد. یه بار هم مادرش رو با اصرار زیاد مجبور کرد بنشینه، و پایش رو بوسید.
🌼#عکس_شهدایی|به دوستاش گفته بود ازم عکس شهدایی بگیرید.بعد هم زیرش نوشت: شهید حاجعقیل خلیلیزاده
🌼#تفال_به_قرآن|قبل از رفتن به سپاه قدس به قرآن تفال زد؛ آیه اومد: اين راه دشواريست؛ اما سرانجام شهيدان شاهد را بهمراه خواهد داشت. رفت سپاه و با رسیدن به حد قهرمانی در ۱۱رشته ورزشی تونست جزو نيروهای ويژه سپاه قدس قرار بگيره.
🌼#حاجقاسم|با حاج قاسم دیدار داشتیم، ازم پرسید: مادرش هستید؟ گفتم: بله! با لبخند گفت: میشناسمش...
حاجقاسم توی یادواره مسجد بلال هم از عقيل بعنوان شهدای پيشقراول مدافعان حرم ياد كرد و گفت: به علت محفوظات عمليات نمیتونستيم تلاش اينگونه افراد را ذکر كنيم.
🌼#شریک|همرزمانش و مستشاران توی سوريه میگفتند: به عقيل افتخار كنید؛ چون توی تمام پيروزيهای موشكیِ نيروی مقاومت در لبنان و سوريه سهيم بود. اگه روزی اسرائيل نابود بشه، قطعاً عقيل در آن سهم بهسزايی داره...
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
● واژهیاب:
#شهیدخلیلیزاده #شهدای_گیلان #مشخصات_شهید
#شریک_جهاد
🌸 شهید مدافعحرم محمدامین کریمیان رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🌼#حفظقرآن|هنوز پيشدبستانی نرفته بود كه مداحی رو شروع کرد. سوم ابتدایی هم موفق به حفظ سه جزء از قرآن و تجوید شد.
🌼#احترام_به_والدین|هیچگاه جلوتر از من و پدرش حركت نمیكرد. هر وقت منو میديد، دستم رو میبوسيد
🌼#سادهزیست|پسرم توی رفاه بود، اما لباس ساده میپوشيد. وقتی هم بهش اعتراض میكردم، میگفت: بچههايی هستند كه وضعشون خوب نیست... بخاطر اینکه اونا دلشون نشکنه، ساده میپوشید.
🌼#حرفآقا|به زبان انگلیسی و عربی مسلط بود. از يه دانشگاه در آلمان هم بورسيه شده بود، اما همه رو رها كرد و برا جهاد رفت سوريه.
🌼#پولپرواز|برخی فكر میكنن مدافعان حرم برا پول میرن؛ اما پسرم هيچ نياز مالی نداشت. حتی پول بلیط اعزامش به سوريه رو هم پدرش داد.
🌼#آخرینعکس|گفتم: امين بذار ازت عكس بگيرم. وقتی میرفت،گفتم: خيلی خوشگل شدی؛ نكنه شهيد بشی؟ بعد گفتم: امين شهيد شو؛ اما اسير نشو؛ من اسارتت رو نمیخوام. گفت: مامان! شيعيان امیرالمؤمنین(ع) اسير نميشن.
🌼#رؤياىصادقه|همرزمش میگفت: قبل از عملیات محمدامین خوشحال از خواب بیدار شد و گفت: الآن خواب ديدم امشب عملياتی در پيشه؛ فرمانده و من شهيد میشیم، جنازهمون هم جا میمونه. بعد غسل شهادت کرد و رفت. هم خودش شهید شد، هم فرمانده. جنازهشون هم جا موند...
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
● واژهیاب:
#شهیدکریمیان #شهدای_مازندران #شهدای_مدافعحرم #مشخصات_شهید
#یکخاطره
🔸وسایلت رو جمع کن؛ برو...
#متن_خاطره|توی خونه مشکلی برام پیش اومده بود و با ناراحتی رفتم سرکار، حاج احمد تا منو دید، بلافاصله گفت: چی شده؟ چرا ناراحتی؟ گفتم: با مادرم حرفم شده... جزئیات ماجرا رو که توضیح دادم؛ احمد خیلی از دستم عصبانی شد و گفت: وسایلت رو جمع کن و برو... کسی که با مادرش دعوا کرده؛ کار خیرش توی مسجد هم قبول نیست. بعد هم گفت: من هر چه دارم به برکتِ دعای مادرمه... واقعا هم همین طور بود. خیلی به مادرش ارادت داشت و با احترام خاصی با ایشون برخورد میکرد. میگفت: برا جذب توی سپاه در روند کار اداریام به مشکل برخوردم و کلا ناامید شدم؛ اگه مادرم دعا نمیکرد، پاسدار نمیشدم. به من هم سفارش کرد: اگه میخوای توی دنیا و آخرت عاقبت به خیر بشی؛ حتما باید دمِ مادرت رو ببینی...
🔸۷شهریور؛ سالگرد شهادت پاسدار شهید مدافعحرم احمد اعطایی گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهیداعطایی #احترام_به_والدین #مادر #شهدای_تهران #شهدای_مدافعحرم
#خاکریزخاطرات ۹۲
🔸علیرضا از نوجوانی پهلوان بود...
#متن_خاطره|علیرضا صبحها حدود یک ساعت قبل از اینکه مدرسهاش شروع بشه، از خونه خارج میشد میرفت لحافدوزی، یک تشک میدوخت و بعد می رفت مدرسه. ازش پرسیدم: علیرضا چرا اینکار رو میکنی؟ بهم گفت: میخوام توی هزینههای مدرسهام کمک خرجِ پدرم باشم، و حداقل پولِ قلم و دفترم رو خودم تأمین کنم...
👤خاطرهای از نوجوانی مدافعحرم شهید علیرضا قلیپور
📚راوی: یکی از بستگان شهید
🔸 ۶ آذر؛ سالگرد شهادت پاسدار مدافعحرم علیرضا قلیپور گرامیباد
____________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#شهیدقلیپور #شهدای_فارس #احترام_به_والدین #کار #خاکریز_خاطرات #نوجوانی_شهدا
#خاکریزخاطرات ۹۸
🔸به احترام مادر چشماش وا شد...
#متن_خاطره|سیدمهدی هیچگاه پاهاش رو جلوم دراز نکرد. جلوی پام تمام قد میایستاد و تا من نمینشستم، او هم نمینشست. فقط یه جا پاهاش رو جلوم دراز کرد؛ اونم وقتی که شهید شد. بهش گفتم: سید! تو هیچوقت پاهات رو جلو من دراز نمیکردی،حالا چی شده مادر؟! یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برا چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشماش اومد...
[شاید میخواسته به مادرش بگه: اگه میتونستم، جلو پاهات تمام قد میایستادم...]
👤خاطرهای از زندگی روحانی شهید سید مهدی اسلامیخواه
📚منبع: کتاب رموز موفقیت شهیدان ، جلد۱، صفحه ۲۵
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
_____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
●واژهیاب:
#شهیداسلامیخواه #احترام_به_والدین #مادر #شهدای_خراسانرضوی #خاکریز_خاطرات