هفتهای که گذشت خیلی بیشتر از ۷ روز داشت.
گواه این حرفم اینه که حالا که به آخر هفته رسیدیم همهمون بیشتر از ۷ روز بزرگ شدیم
شاید ۷ ماه،
شاید هم ۷ سال!
همه چیز از صبح جمعه شروع شد...
همون موقعی که پیامک #حاج_قاسم_شهید شدِ همسرم خواب از چشمم گرفت.😪
خونهمون گرد عزا گرفت و شدیم #عزادار...
زندگی روی دیگهش رو نشون داد...
خونه انگار بمب خورده بود،
درسها تل انبار،
و اعصابها ضعیف شد.
هر چیزی که قبلا توانایی مدیریتش رو داشتم، دیگه از توانم خارج بود.
دلم میخواست فقط به داغی که روی سینهم بود، فکر کنم.
خودم رو گم کرده بودم و نمیتونستم پیدا کنم.
#ضعیف شده بودم زیر بار این غم و بهترین راه رو #غفلت میدیدم.
شاید همسرم حالم رو درک میکرد و انتظار نداشت همه چیز سر جاش باشه،
شاید حوزه علمیه درک میکرد و امتحاناتش رو چند روز تمدید کرد،
شاید محل کارم درک میکرد و پروژههای رو زمین مونده رو ازم پیگیری نمیکرد،
اما دخترم زهرا چی؟👶
اون که نمیفهمه #بیحوصلگیهام رو،
خیلی کوچیکه و هنوز درک نمیکنه علت عصبانی شدنهام رو از کارهاییش که وقتی توی این غم و غصه نبودم کمتر عصبانیم میکرد.
اون میفهمه علت بیتوجهیهای مادرش رو برای رفع نیازهاش؟
همهمون توی این داغ بزرگ شدیم، اما مادرها باز هم مثل همیشه این #فرصت رو داشتن که بیشتر از بقیه #بزرگ بشن...
اما من اینبار خودم رو یه مادر #شکست_خورده میبینم که نتونست از این فرصت استفاده کنه برای بزرگ شدنش.😑
هی به خودم گفتم دختر جان! کنترلت دست خودت باشه نه دست حال و احوالت! هر وقت خوبی خوبی، هر وقت بدی بدی! اگه خیلی هنرمندی، وقتی بدی خوب باش!
اما من اینبار هنرمند خوبی نبودم... داغ خیلی سنگین بود...
سنگینتر هم شد....
همون صبحی که خنکای #انتقام داشت داغ از دست دادن سردار دلهامون رو کم میکرد، #سقوط_هواپیمای_اوکراینی داغ #رفیق به دلم گذاشت...
اونم نه یه رفیق معمولی...
من هنوزم بعد از یک هفته نتونستم خودم رو پیدا کنم.
انگار بعضی تکههام توی بغداد و بعضی تکههام توی اون هواپیما سوخت و دیگه پیدا نمیشه...
پ ن ۱: مادرها هم حق دارن بعضی وقتها #احساس_شکست بکنن؟ یا اونها #قهرمانهای دائمی بچههاشونن؟
درسته که همیشه بحرانها به این داغی نیستن، اما خیلی روزا از زندگی اتفاقاتی میفته که مادر احتیاج داره یه جوری خودش رو آروم کنه... این جور وقتها با طفلی که همهی وجودش به مادرش وابستهست چی کار بکنه؟
پ ن ۲ : شاید تنها نکتهی #مادرانه این متن عکسش بود... لیوانی که رفیق شفیقم زهرا توی دوران #بارداری برام هدیه آورد،
روش نوشته "که جان را فرش مادر میتوان کرد"... دوست داشت دختردار بشه و اسمش رو بذاره لیلا...
#ف_جباری
#فیزیک۹۲
#تسلیت
#حاج_قاسم
#رفیق
#شهادت_بانوی_دو_عالم
#درس_زندگی
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_دهم
در مورد روند #بارداری🤰🏻اینجا؛
یه جایی شبیه مرکز بهداشت ایران دارن، که همه باید برای چکاپ ماهانه اونجا برن🏥
تمام کارها رو هم ماما👩🏻🦱 انجام میده و خبری از متخصص زنان👩🏻⚕ نیست!
و اجازه نداری سراغ متخصص بری؛
مگر اینکه مشکل خاصی باشه و ماما یا پزشک عمومی نامه📃 بده.
(که خیلی کم اتفاق میافته)
در زایمان هم، اولویت با زایمان در منزله!
با ماما تماس☎️ میگیرن و میاد خونه و زایمان میکنن😅
حتی بیمه، هزینهی بیمارستان🏨 رو نمیده و هزینهش💵 هم خیلی بالاست😱
اگه کسی بخواد بیمارستان بره، باید درجه بیمه رو ارتقا بده که یه جورایی میشه همون بیمه تکمیلی خودمون،
و بعد برای زایمان بره بیمارستان.
راستش من خودم بیمارستان رفتم؛
و هنوز کسی از ایرانیا رو نمیشناسم خونه زایمان کرده باشه.😅
یه کم ریسکش بالاست.
و جالبه که بیشتر ایرانیهایی که من دیدم از خدمات درمانی هلند راضی نیستن!!
و سعی میکنن هر وقت میرن ایران کارای درمانیشونو🏨 انجام بدن و داروهاشونم 💊💉بگیرن!
برای زایمان هم، از طرف بیمه یه بسته📦 در خونه فرستاده میشه، که توش بعضی از وسایل لازم هست؛
الکل، ژل ضدعفونی کننده، پنبه، گیرهی ناف، زیرانداز، گاز پانسمان و...
به علاوه یه عروسک هدیه به نینی👶🏻 کوچولو☺️
که توسط آقای برادر👦🏻 تصاحب شد😁
اگه زایمان در منزل باشه، بقیه وسایل لازم رو ماما با خودش میاره.
جالبه که در زایمان بیمارستانی هم، فقط و فقط ماما دخالت داره،
و اگه مشکلی پیش نیاد، پزشک متخصص👩⚕️، هیچ دخالتی نمیکنه،
یک ساعت⏰ بعد از تولد بچه هم، اگه مشکل خاصی نباشه، مرخص میکنن😁
تا حدود یک هفته بعد از زایمان، روزی چند ساعت یه پرستار👩🏻🦱 میاد خونه و از مادر و بچه مراقبت میکنه.
پرستار همهی کارهای نوزاد رو انجام میده؛ تعویض پوشک، حمام🛀، حتی خوابوندن،
تا مادر بتونه بیشتر استراحت کنه؛
حتی در کارهای منزل هم مشارکت میکنه🧺🍳
الآن بعضیا میگن خوشششش به حالشون😜
از این نظر که دولت به مادران اهمیت میده و به دنبال تسهیل امور اونهاست، این امر ارزشمنده👌🏻
اما وقتی بدونیم که اینجا اکثر زنان، کسی رو ندارن که بتونه و بخواد از اونها مراقبت کنه، خیلی ناامیدکنندهست😔
بلایی که شاید در سالهای آتی، سر ما هم بیاد😧
در واقع اینجا، #ارتباطات_خانوادگی مثل ایران، نیست که مادر از دخترش مراقبت کنه؛
یا هر دختری بستگانی رو داشته باشه که تو روزای سخت به کمکش بیان😓
و دولت مجبوره این خلاها رو با پرستار پر کنه
#ز_م
#تجربیات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_دهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
#قسمت_دهم
در مورد روند #بارداری🤰🏻اینجا؛
یه جایی شبیه مرکز بهداشت ایران دارن، که همه باید برای چکاپ ماهانه اونجا برن🏥
تمام کارها رو هم ماما👩🏻🦱 انجام میده و خبری از متخصص زنان👩🏻⚕ نیست!
و اجازه نداری سراغ متخصص بری؛
مگر اینکه مشکل خاصی باشه و ماما یا پزشک عمومی نامه📃 بده.
(که خیلی کم اتفاق میافته)
در زایمان هم، اولویت با زایمان در منزله!
با ماما تماس☎️ میگیرن و میاد خونه و زایمان میکنن😅
حتی بیمه، هزینهی بیمارستان🏨 رو نمیده و هزینهش💵 هم خیلی بالاست😱
اگه کسی بخواد بیمارستان بره، باید درجه بیمه رو ارتقا بده که یه جورایی میشه همون بیمه تکمیلی خودمون،
و بعد برای زایمان بره بیمارستان.
راستش من خودم بیمارستان رفتم؛
و هنوز کسی از ایرانیا رو نمیشناسم خونه زایمان کرده باشه.😅
یه کم ریسکش بالاست.
و جالبه که بیشتر ایرانیهایی که من دیدم از خدمات درمانی هلند راضی نیستن!!
و سعی میکنن هر وقت میرن ایران کارای درمانیشونو🏨 انجام بدن و داروهاشونم 💊💉بگیرن!
برای زایمان هم، از طرف بیمه یه بسته📦 در خونه فرستاده میشه، که توش بعضی از وسایل لازم هست؛
الکل، ژل ضدعفونی کننده، پنبه، گیرهی ناف، زیرانداز، گاز پانسمان و...
به علاوه یه عروسک هدیه به نینی👶🏻 کوچولو☺️
که توسط آقای برادر👦🏻 تصاحب شد😁
اگه زایمان در منزل باشه، بقیه وسایل لازم رو ماما با خودش میاره.
جالبه که در زایمان بیمارستانی هم، فقط و فقط ماما دخالت داره،
و اگه مشکلی پیش نیاد، پزشک متخصص👩⚕️، هیچ دخالتی نمیکنه،
یک ساعت⏰ بعد از تولد بچه هم، اگه مشکل خاصی نباشه، مرخص میکنن😁
تا حدود یک هفته بعد از زایمان، روزی چند ساعت یه پرستار👩🏻🦱 میاد خونه و از مادر و بچه مراقبت میکنه.
پرستار همهی کارهای نوزاد رو انجام میده؛ تعویض پوشک، حمام🛀، حتی خوابوندن،
تا مادر بتونه بیشتر استراحت کنه؛
حتی در کارهای منزل هم مشارکت میکنه🧺🍳
الآن بعضیا میگن خوشششش به حالشون😜
از این نظر که دولت به مادران اهمیت میده و به دنبال تسهیل امور اونهاست، این امر ارزشمنده👌🏻
اما وقتی بدونیم که اینجا اکثر زنان، کسی رو ندارن که بتونه و بخواد از اونها مراقبت کنه، خیلی ناامیدکنندهست😔
بلایی که شاید در سالهای آتی، سر ما هم بیاد😧
در واقع اینجا، #ارتباطات_خانوادگی مثل ایران، نیست که مادر از دخترش مراقبت کنه؛
یا هر دختری بستگانی رو داشته باشه که تو روزای سخت به کمکش بیان😓
و دولت مجبوره این خلاها رو با پرستار پر کنه
#ز_م
#تجربیات_مخاطبین
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_دهم
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#طهورا
(مامان سه دختر ۶ساله، ۴ساله و ۵ماهه)
#قسمت_هشتم
بعد از #ارشد، هیچوقت به ادامهی تحصیل تو رشتهی خودم فکر نکردم!
انگیزهی ارزشمندی براش نداشتم.
از طرفی استرسی بودم و درس خوندن به خودم و زندگیم لطمه میزد.
تنها همبازی دخترم، من بودم. با دوستان و اقوام ارتباط نمیگرفت.
پدرش دیر میاومد و گاهی جمعهها هم مشغول کار بود.
بهترین گزینه براش، داشتن خواهر برادر بود.
از طرفی نمیخواستم بیش از این فاصلهی سنی داشته باشم با بچههام😚
دو ساله بود که خدا توفیق داشتن یه فرشتهی دیگه بهمون داد😍
خبر خوب #بارداری دومم همزمان شد با خبر بد و ناگهانی فوت مادربزرگ نازنینم.
اون روزا همسرم هم مأموریت بودند و بهشون خبر ندادم.
من و دخترم و توراهیمون تنها با این غم روزها رو پشت سر گذاشتیم.
یک روز در هفته تماموقت، سرکار میرفتم و دخترکم پیش مادرم میموند.
بقیه روزها، #دورکاری میکردم.😊
هرچه ساعت خواب دخترم کمتر میشد، ساعات کاری منم کمتر میشد.
براش انواع بازیها رو امتحان کرده بودم و همیشه شرایط بازی فراهم بود ولی به سختی توی خونه سرگرم میشد😞
از اعتراضاتش کلافه بودم😤
تا اینکه با #کلاس_مادر_کودک آشنا شدم.
با انواع بازی! من که خیلی هیجان داشتم😃
اما دخترم فقط نیم ساعت کلاس رو استفاده میکرد.
بقیهش رو غر میزد. گاهی هم با جیغ و گریه کلاس رو بهم میریخت❗️
تا جایی که مربی، خیلی محترمانه ما رو از کلاس بیرون میکرد🙃
اون روزا خیلی گریه میکردم که چرا بچهی من مثل بقیه سرگرم نمیشه.
سعی کرده بودم مطالب کتابها خصوصا #من_دیگر_ما و کلاسهای #کودک_پروری رو به کار بگیرم اما...😭
با این حال خوشحال بودم که دخترم خیلی زود حرف زدن رو شروع کرد.
در دو سالگی شعر حفظ میکرد!
حداقل، نتیجهی کتاب خوندن از شش ماهگیش رو گرفتم😂
یه سری کلاس تربیت فرزند هم برای بچه دومم رفتم، اما چون با دخترم شرکت میکردم، خیلی نتونستم استفاده کنم🤪
سعی کردم تو بارداری دخترم رو از پوشک بگیرم اما همکاری نکرد!
تا آخرای بارداری هم سرکار رفتم😊
و بالأخره دختر دومم به دنیا اومد😍
#قسمت_هشتم
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین*
@madaran_sharif
#پ_شکوری
(مامان #عباس ۳سال و ۱ماهه و #فاطمه ۱سال و ۷ماهه)
یادمه خیلی #دعا کردم که خدا #بچه_دوم رو هر چه زودتر بهمون بده. بعدش هم که فهمیدم به فاصلهی ۹ ماه دوباره باردارم، خیلی #خوشحال شدم.😘
البته مسائلی هم داشتم که سعی کردم با #آرامش براش راه حل پیدا کنم.😇
مهمترینش #از_شیر_گرفتن بچهی اول بود.
فکر میکردم خیلی سخت باشه،
مخصوصا که عباس شبها فقط با #شیر میخوابید.😢
بعد از مشورت و تحقیق و دادن #آزمایش (که کمبود ویتامین خاصی نداشتم) تصمیم گرفتم تا ماه ۵ بارداری به پسرم شیر بدم.
البته شنیده بودم بعضی مامانا تا پایان #بارداری و حتی همزمان با #نوزاد ، به بچهی اول شیر میدن،
اما هم از نظر جسمی سخت بود برام،
و هم حس میکردم شیر دادن به دوتا بچه سخته و بعدش از شیر گرفتن بچهی اولی تا وقتی دومی داره شیر میخوره، خیلی سخت میشه.😅
عباس ۱۴ ماهه بود که یه هفته مامانم اومدن تهران خونهمون،
و با هم از همون روز اول عباس رو از شیر گرفتیم. به روش #یهویی 😆
خوراکیهای مورد علاقهش رو بهش میدادم و چون اکثرا با مامانم مشغول بازی بودن، کمتر به فکر شیر میافتاد😆
شبا هم یا مامانم میخوابوندنش یا من بغلش میکردم و راهش میبردم تا بخوابه.
بعد یه هفته دیگه تقریبا عادت کرد و درخواست شیر نداشت.
برای خوابش همچنان تا یکی دو هفته بغلش میکردم و راهش میبردم و خداروشکر مشکلی نداشتم با #بغل کردنش، چون عباس از اول کلا #سبک_وزن بود😅
بعدش دیگه به یه روش خوب رسیدیم برای خوابش😍
میاومد دراز میکشید کنارم و سرش رو میذاشت روی دستم و با #قصه یا دیدن #کلیپ های منتخب یا #کتاب خوندن توی #موبایل میخوابید😁
و به جای وعده شیر قبل خواب، همیشه یه تیکه نون #سنگک میخورد توی #رختخواب که کامل سیر بشه.😆
برای جایگزین #شیر_مادر هم براش شیر عسل ولرم درست میکردم و با شیشهای که سرش رو بریده بودم تا مثل نی بشه، بهش میدادم. (چون شیشه عادی و #شیرخشک اصلا دوست نداشت)😅
روزی تقریبا دو تا #شیشه شیر عسل میخورد.
مخلوط پودر سویقها و جوانهها و مغزهای مختلف رو هم با کمی #عسل قاطی میکردم و باهاش گلوله درست میکردم و بهش میدادم. که خداروشکر خیلی دوست داشت.
مسئلهی #بدغذایی ش هم حل شد😇
و دیگه بهتر غذاشو میخورد و سیر میشد.😀
پ.ن: مامانایی که بچههای #شیر_به_شیر دارید، شما هم از تجربهتون بگید برامون. چه زمانی و چطور بچهی اولتون رو از شیر گرفتید؟
#اختلاف_سنی_یک_سال_و_نیم
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
21.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام✋
کلیپ داریم دوباره...چه کلیپی😜👌
کاربردی و مهم برای همه مامان ها
از مامان تک فرزند تا پانزده فرزند بیاید و تجربه خانم نانسی درباره بازگشت به اندام قبل از زایمان رو ببینید.
قسمت اول این کلیپ رو قبلاً منتشر کرده بودیم.
اینم قسمت دوم تقدیم به شما.❤️
پ ن: با یه روش ساده میشه ببینید که بین ماهیچه های شکم تون بعد از بارداری چقدر فاصله افتاده. و بعد با ورزش های ساده اونها رو برگردونید سرجاشون.
روش تشخیص اینجوریه که میخوابید روی زمین.زانوهارو خم میکنید درحالیکه کف پاتون روی زمینه.انگشتای دستتون رو عمودی توی ناف فرو میبرید.بعد در همون حالت که انگشت ها رو به سمت داخل فشار میدید، گردنتون رو از زمین بلند کنید و بالا بیارید،طوریکه انکشتای داخل ناف رو ببینید.
با اینکار ماهیچه های شکم سفت میشن و به انگشت ها فشار میارن.حالا ببینید که به اندازه چند انگشت بین ماهیچه ها فاصله افتاده.
اگه دو انگشت یا بیشتر بود یعنی حتما ورزش لازمید.از همین امروز شروع کنید.
تا به فاصله یک انگشت برسید.
پ ن۲:زکات علمی که در اختیارت گذاشتیم بپرداز همین الان که به گردنت نمونه!😁
این پست رو برای مامانایی که میشناسی بفرست.
برنامه ورزشتو هم از همین الان شروع کن و به فردا ننداز.👌
#ا_باغانی
#پ_عارفی
#کلیپ
#اضافه_وزن
#بارداری
#ورزش_بعد_از_زایمان
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif