eitaa logo
مثنوی معنوی
49 دنبال‌کننده
21 عکس
0 ویدیو
1 فایل
خوانش کتاب پر از حکمت مثنوی معنوی بصورت (موضوع بندی شده ) و نیز ( ترجمه ی نثر بیت به بیت)
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه ی 5 بخش ۱۲۴ -تفسير آيه كريمه‏ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ‏ بخش ۱۲۵ - در بيان آن كه آن چه ولىّ كامل كند مريد را نشايد گستاخى كردن و همان فعل كردن كه حلوا طبيب را زيان ندارد و مريض را زيان دارد و سرما و برف انگور رسيده را زيان ندارد اما غوره را زيان دارد كه در راهست و نارسيده‏ لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ صدق اللَّه العلى العظيم. بخش ۱۲۶ - مخلص ماجراى عرب و جفت او در فقر و شكايت بخش ۱۲۷ - دل نهادن مرد عرب بر التماس دل بر خويش و مبالغه نمودن كه مرا در اين تسليم حيله و امتحانى نيست‏ بخش ۱۲۸ - تعيين كردن زن طريق طلب روزى شوى را و قبول او بخش ۱۲۹ - هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالمؤمنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست بخش ۱۳۰ - در نمد دوختن زن عرب سبوی آب باران را و مهر نهادن بر وی از غایت اعتقاد عرب بخش ۱۳۱ - در بيان آن كه چنان كه گدا عاشق كريم است كريم هم عاشق گدا است اگر گدا را صبر بيش بود كريم بر در او آيد و اگر كريم را صبر بيش بود گدا بر در او آيد اما صبر كمال گدا و نقص كريم است بخش ۱۳۲ - فرق ميان آن كه درويش است بخدا و تشنه خدا است و آن كه درويش است از خدا و تشنه است بغير او بخش ۱۳۳ - پيش آمدن نقيبان و دربانان خليفه از بهر اكرام اعرابى و پذيرفتن هديه او را بخش ۱۳۴ - در بيان آن كه عاشق دنيا بر مثال عاشق ديواريست كه بر او آفتاب تافته و جهد نكرد تا فهم كند كه آن تاب از ديوار نيست از آفتابست از آسمان چهارم لاجرم كلى دل بر ديوار نهاد و چون پرتو آفتاب به آفتاب پيوست او محروم ماند و حيل بينهم و بين ما يشتهون بخش ۱۳۵ - مثل عرب اذا زنیت فازن بالحرة و اذا سرقت فاسرق الدرة بخش ۱۳۶ - سپردن عرب هدیه را یعنی سبو را به غلامان خلیفه بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای بخش ۱۳۸ - قبول کردن خلیفه هدیه را و عطا فرمودن با کمال بی‌نیازی از آن هدیه و از آن سبو بخش ۱۳۹ - در صفت استاد و پیر و مطاوعت وی بخش ۱۴۰ - وصیت کردن رسول صلی الله علیه و سلم حضرت علی علیه السلام را که چون هر کسی به نوع طاعتی تقرب جوید به حق، تو تقرب جوی به صحبت عاقل و بندهٔ خاص تا ازیشان همه پیش‌قدم‌تر باشی بخش ۱۴۱ - کبودی زدن قزوینی بر شانه‌ گاه صورت شیر و پشیمان شدن او به سبب زخم سوزن - بخش ۱۴۲ - رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار بخش ۱۴۳ - امتحان كردن شير گرگ را و گفتن كه اين صيدها را قسمت كن بخش ۱۴۴ - قصه آن كس كه در يارى بكوفت از درون گفت كيست گفت منم گفت چون تو تويى در نمى‏گشايم كه كسى از ياران را نشناسم كه من باشد بخش ۱۴۵ - ادب کردن شیر گرگ را که در قسمت بی‌ادبی کرده بود بخش ۱۴۶ - تهدید کردن نوح علیه‌السلام مر قوم را که با من مپیچید که من روپوشم با خدای می‌پیچید در میان این بحقیقت ای مخذولان بخش ۱۴۷ - نشاندن پادشاه، عارفان را پیش روی خویش تا چشمشان بدیشان روشن شود بخش ۱۴۸ - علیه‌السلام و تقاضا کردن یوسف بخش ۱۴۹ - گفتن مهمان یوسف علیه‌السلام کی آینه‌ای آوردمت کی تا هر باری کی در وی نگری روی خوب خویش را بینی مرا یاد کنی بخش ۱۵۰ - مرتد شدن كاتب وحى بسبب آن كه پرتو وحى بر وى زد و آن آيه را پيش از پيغمبر خواند و گفت من هم محل وحيم‏ - 🙏کانال مثنوی معنوی 🆔 @masnavei
👈 حکایت 28 بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای آن یکی نحوی به کشتی در نشست رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست گفت هیچ از نحو خواندی گفت لا گفت نیم عمر تو شد در فنا دل‌شکسته گشت کشتیبان ز تاب لیک آن دم کرد خامش از جواب باد کشتی را به گردابی فکند گفت کشتیبان بدان نحوی بلند هیچ دانی آشنا کردن بگو گفت نی ای خوش‌جواب خوب‌رو گفت کل عمرت ای نحوی فناست زانک کشتی غرق این گردابهاست محو می‌باید نه نحو اینجا بدان گر تو محوی بی‌خطر در آب ران آب دریا مرده را بر سر نهد ور بود زنده ز دریا کی رهد چون بمردی تو ز اوصاف بشر بحرِ اسرارت نهد بر فرق سر ای که خلقان را تو خر می‌خوانده‌ای این زمان چون خر برین یخ مانده‌ای گر تو علامه زمانی در جهان نک فنای این جهان بین وین زمان مرد نحوی را از آن در دوختیم تا شما را نحوِ محو آموختیم فقهِ فقه و نَحوِ نحو و صَرفِ صرف در کم آمد یابی ای یار شگرف آن سبوی آب، دانشهای ماست وان خلیفه دجلهٔ علم خداست ما سبوها پر به دجله می‌بریم گرنه خر دانیم خود را، ما خریم باری اعرابی بدان معذور بود کو ز دجله غافل و بس دور بود گر ز دجله با خبر بودی چو ما او نبردی آن سبو را جا بجا بلک از دجله چو واقف آمدی آن سبو را بر سر سنگی زدی https://eitaa.com/masnavei/50 🙏کانال مثنوی معنوی 🆔 @masnavei