eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
802 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ ایده ساختار کلی کلینیک روابط عمومی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ایده ساختار کلی کلینیک روابط عمومی 🔴 کلینیک روابط عمومی قلب سازمان است که این قلب همیشه نیازمند مواظبت جدی در همه ابعاد نظری، اجرائی، فرهنگی، تبلیغاتی و غیره می باشد. اصولا روابط عمومی ها در تلاش هستند که عامل اساسی پیش گیری، درمان و پاسخگویی سازمان باشند. ✅ این حرکت دو بُعد اساسی است. به عبارتی هم روابط عمومی نیازمند نگهداری و مواظبت است و هم خود باید از محافظت کند. این محافظت، یک محافظت و پیش گیری جدی در برابر مشکلات و چالش هائی از قبیل: ناکارامدی مدیریتی، ناسازگاری تبلیغاتی، ناآشنائی با درخواست های ، ناتوانی اجرائی، عدم توانائی در پاسخگویی، ناشایستگی در ایجاد روابط فعال و غیره است. 🔴 کلینیک روابط عمومی ✅ بدیهی است که روابط عمومی نقش یک پزشک در یک را می تواند داشته باشد. کلینیکی که فراتر از معالجه بیمارهای مربوط به افراد، تلاش می کند نارسائی های مربوط به سازمان و جامعه را مورد درمان قرار دهد. ✅ این درمان یک ، فرهنگی، تبلیغاتی و مدیریتی است. در این زمینه اگر چه تا کنون فعالیت های مناسبی در حوزه روابط عمومی صورت گرفته اند، اما طراحی یک کلینیک فعال روابط عمومی در سطح کشور یکی از نیازهای مهم کنونی در این زمینه است که می تواند سطح توانمندی و سلامتی روابط عمومی های کشور را افزایش دهد. 🔴 ساختار ایده ✅ ساختار «کلینیک روابط عمومی» یک ساختار دینامیک و است. این ساختار بر اساس نیازهای مداوم قابل گسترش است. بنابراین در مراحل مختلف می تواند از انبساط لازم برخوردار باشد. 🔴 ساختار کلی کلینیک روابط عمومی ✅ تلاش شده است که در ساختار پیشهادی همه بخش های مهم و کلیدی از مطالعات روابط عمومی، راه های پیشگیری، اصول درمانی و شیوه های پاسخگویی در نظر گرفته شوند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ روند تحول دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
روند تحول دیجیتال ✅ یک سازمان ممکن است یک سری پروژه‌های دیجیتالی‌سازی را انجام دهد، از مراحل خودکارسازی گرفته تا آموزش مجدد کارگران برای استفاده از رایانه؛ اما چیزی نیست که شرکت‌ها بتوانند به عنوان پروژه اجرا کنند. این اصطلاح گسترده‌تر به تغییر استراتژیک کسب و کار و تمرکز بر مشتری‌محوری اشاره دارد که نیاز به تغییر همه‌جانبه سازمان و همچنین پیاده‌سازی فناوری‌های دیجیتال دارد. ✅ هر (Digital transformation initiative) شامل چندین پروژه دیجیتال‌سازی است و افرادی که فکر می‌کنند تفاوتی بین تحول دیجیتال و دیجیتال‌سازی نیست سخت در اشتباهند. تحول دیجیتال تبدیل فعالیت‌های کسب ‌و کاری، فرآیندها، محصولات و مدل‌ها برای بهره‌برداری کامل از فناوری‌های نوظهور دیجیتال است. ✅ هدف اصلی بهبود بهره‌وری، مدیریت ریسک یا کشف فرصت‌های جدید کسب درآمد فرهنگ و تجربیات مشتری است. تحول دیجیتال انجام کارها به روشی جدید (دیجیتال) است و سازمان‌هایی که سفر تحول خود را آغاز نموده‌اند چابک‌تر، مشتری محور و داده محور هستند. تحول دیجیتال فقط به معنای پیاده‌سازی فناوری یا اتوماسیون در فرآیندهای موجود نیست بلکه اصلاح مدل کسب و کار، تغییر زنجیره ارزش به روشی برای ارائه ارزش‌های بیشتر به است. ✅ بنابراین بازنگری و بازاندیشی در تمام حوزه‌های سازمانی از الزامات این مفهوم است و برای مثال می‌توان از موارد زیر به عنوان مصادیق تحول دیجیتال نام برد: خواندن داده ها از PDF آنلاین یا انتقال داده‌ها از یک google sheet به برنامه یا سیستمی که داده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند. هدف این است که بینش‌هایی را برای ارائه محصولات جدید یا بهبود خدمات به ارائه شود که این فرآیند به دلیل خودکار بودن نیاز به تعامل انسانی زیادی ندارد و در نتیجه باعث افزایش کارایی، کاهش هزینه‌ها به افزایش فروش می‌شود. ✅ مهاجرت از google sheet به برنامه‌های موبایل برای دریافت سریع‌تر بینش و بهبود تجربه مشتری پخش آنلاین آهنگ ها، فیلم ها و سریال‌ها و ارائه پیشنهاد بر اساس علایق افراد در نهایت می‌توان رقمی‌سازی، و تحول دیجیتال را سه مفهوم وابسته و پیوسته معرفی کرد که برخی منابع آن‌ها را به شکل زنجیره‌ای با شروع از رقمی‌سازی نشان داده و برخی دیگر آن‌ها را به شکل هرمی که در راس آن تحول دیجیتال قرار دارد ترسیم می‌کنند. ✅ بدین ترتیب در Digitization اطلاعات انجام می‌شود، در Digitalization فرآیندها و نقش‌هایی که عملیات سازمان را شکل می‌دهند دیجیتالی می‌شوند و در Digital transformation به صورت دیجیتالی، کسب و کار و استراتژی‌اش متحول می‌گردد؛ هر یک لازم است اما برای بعدی کافی نیست و از همه مهم‌تر، رقمی‌سازی و دیجیتالی‌شدن اساساً مربوط به فناوری است، اما تحول دیجیتال چنین نبوده و مربوط به مشتری است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ عوامل مؤثر در موفقیت شراکت های استراتژیک #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
عوامل مؤثر در موفقیت شراکت های استراتژیک ✅ در محیط های امروزی ایجاد ارزش پایدار برای و سهامداران، نیازمند ایجاد شراکت های استراتژیک موثر و کارآمد است. شراکت ها زمینه ای ضروری برای شرکت ها جهت حضور قوی تر و موثرتر در بازار هستند.می توان گفت که تمامی شرکت ها به نوعی با سایر شرکت ها همکاری دارند و حداقل یک رابطه تامین کننده- خریدار را برقرار کرده اند و با سایر شرکت ها نیز شبکه های ارتباطی خود را ایجاد و توسعه داده اند. ✅ شراکت استراتژیک نوعی رابطه بین سازمانی است که در آن توافق می کنند که روی منابع سرمایه گذاری کنند، اطلاعات را به اشتراک بگذارند و مشغول به فعالیت های اقتصادی شوند که دارای ارزش افزوده بر پایه هم افزایی منابع و توانمندی های هر یک از شرکا است. ✅ سهولت ورود به بازار، کاهش ریسک سرمایه گذاری، اشتراک گذاری دانش تخصص و توانمندی و شایستگی متمایز همگی بخش هایی از انگیزه برقراری روابط بلند مدت میان شرکت ها می باشند. در حقیقت شرکت ها بر اساس مبانی انگیزشی متفاوتی اقدام می کنند. ✅ برخی به منظور تکمیل سبد انگیزه دارند که شراکت استراتژیک را ایجاد کنند برخی به منظور ارتقا قدرت چانه زنی در صنعت و تعامل با ذینفعان از شراکت استراتژیک استفاده می کنند. شرایط محیطی و ویژگی های نهادی نیز از دسته دیگر مبانی انگیزیشی به منظور ایجاد شراکت استراتژیک هستند. هر یک از مبانی انگیزیشی منطق متفاوتی را به منظور برقراری شراکت فراهم می آورند. ✅ بنابراین به عنوان تعقیب مشترک اهداف مورد توافق تعریف می شود که بر مبنای درک مشترک از سهم هر شرکت و همچنین نتایج مورد انتظار است. تا کنون مدل های متنوعی بدین منظور شناسایی و تئوریزه شده است که از میان آن ها دو گونه کلی قابل بررسی هستند. اول شراکت توام با مالکیت شرکا و دوم شراکت مبتنی بر قراداد های استراتژیک. ✅ در ، ادغام و تملیک مالکیت شرکا حفظ می شود و در قرادادهای لیسانس، فرانشیز، تحقیق و توسعه مشترک، بازاریابی و فروش مشترک و توزیع مشترک انواع دیگری از شراکت ها هستند که در قالب تنظیم قراردادهای تجاری بلند مدت شکل می گیرند.در مجموع یک شراکت استراتژیک با اهداف متنوعی صورت می پذیرد که در شکل زیر ارائه شده اند. ✅ امروزه شراکت ها بخش مهمی از عملیات جاری و همچنین استراتژی های آتی سازمان هستند. در طول دهه های گذشته، شاهد توسعه شراکت های در انواع شرکت ها در هر صنعتی، بوده ایم. این نوع ارتباط میان شرکت ها دارای جایگاهی رایج و شایع در چشم انداز اقتصادی، بخصوص جائیکه که در تقابل با مرزها و فرهنگ های ملی است، می باشد. رقابت پذیری شرکت ها از طریق فراهم کرد دستیابی به منابع خارجی، سینرژی و ترویج آموزش و تغییر سریع است. ✅ شرکت های بزرگ با رشد سریع مانند ، فلیپس یا یونیلیور، برای استراتژی رشد خود، به شدت وابسته به شراکت های استراتژیک هستند. بررسی اینکه چرا شرکت ها مصمم به استفاده از روابط استراتژیک هستند و اینکه چگونه این شراکت ها مزیت رقابتی را ایجاد می کنند، با اهمیت می باشند. بدین منظور ابتدا می بایست عوامل موثر بر موفقیت این نوع شراکت ها و همکاری ها را مورد بررسی و تحلیل قرارداد. 🔴 عوامل مؤثر در موفقیت شراکت های استراتژیک ✅ اینکه یک شراکت در طول زمان پایدار بماند و به اهداف از پیش تعیین شده برسد، وابسته است به نحوه و چگونگی کار کردن شرکا با همدیگر، چگونگی سازگاری خود با تغییرات داخلی و خارجی و در صورت تغییر شرایط آیا مذاکره و چانه زنی بر سر اهداف و شرایط در دستور کار قرار می گیرد یا خیر؟ برخی از شراکت ها موفق بوده اند و برخی نیز شکست خورده اند و به اهداف از پیش تعیین شده خود نرسیده اند. در شکل زیر سعی شده است که دسته بندی از عوامل موثر بر یک شراکت استراتژیک ارائه شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چرا روابط عمومی در کسب و کارها اهمیت دارد؟ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiry
چرا روابط عمومی در کسب وکارها اهمیت دارد؟ تاثیرات گسترده ای در راستای حفظ و ارتقاء برندها دارند. در زیر به ۴ مورد از مهم‌ترین دلایل اهمیت PR اشاره می‌کنیم: 1⃣ روابط عمومی، اعتبار برند را افزایش می‌دهد ✅ در هر صنعتی، در تعیین موفقیت یک کسب وکار نقش مهمی ایفا می‌کند و بدون اعتماد، فروش در کسب وکار اتفاق نمی‎‎افتد. ✅ برای پر کردن بین یک کسب و کار و مشتریان، شرکت‌ها می‌توانند فردی را در حوزه روابط عمومی استخدام کنند. ✅ Public Relations، در راستای افزایش اعتبار برند و بهبود شهرت کسب وکار، اقدامات خلاقانه‌ای متناسب با آن صنعت انجام می‌دهند. 2⃣ روابط عمومی، تعداد سرنخ‌های فروش و میزان سودآوری را افزایش می‌دهد بدون بازاریابی کامل نیست. شرکتی که شهرت خود را از طریق طیف وسیعی از روش‌های روابط عمومی افزایش می‌دهد، احتمال اینکه مشتریان بالقوه با آن کسب وکار به راحتی آشنا شوند، افزایش پیدا می‌کند. ✅ بطور کلی، تعداد زیادی از عمدتاً از طریق رسانه‌ها یا داستان‌هایی که از کسب وکار و در بین مردم رد و بدل می‌شود، با برندها آشنا می‌شوند. هرچقدر تعداد کسانی که با یک برند آشنا می‌شوند؛ افزایش یابد، شانس پیدا شدن سرنخ‌های فروش و در نتیجه افزایش سودآوری آن کسب وکار بیشتر خواهد شد. ✅ از طرفی، افزایش سرنخ‌های ، منجر به این می‌شود افراد بیشتری در سازمان درگیر پیگیری و تبدیل آنها به مشتریان نهایی شوند. با این روند افزایشی، کسب و کارها برای اینکه کار کارکنان با یکدیگر مختل نشوند و هر فرد، به خوبی بداند چه وظیفه ای دارد و به چه کسی باید گزارش دهد، ✅ باید فرآیندهای کسب وکار را در دستور کار خود قرار دهند. از طرفی مدیر نیز باید بتواند با تمرکز کافی علاوه بر فیلتر کردن سرنخ‌های فروش و انتخاب بهترین گزینه‌های موجود، کارهای روتین را به بهترین شکل در سازمان مدیریت کند. 3⃣ روابط عمومی طرز فکر مردم در مورد یک کسب و کار را تغییر می‌دهد ✅ فضاهای به افراد این امکان را داده تا در مورد کسب وکارهای مختلف، درست یا نادرست، اظهار نظر کنند؛ بدون آنکه این کسب وکارها بدانند که چه چیزی در مورد آنها گفته می‌شود یا بتوانند آنها را تایید را رد کنند. ✅ یکی از کارکردهای اصلی کمپین‌های PR، ترمیم تصویر برندهایی است که از این طریق، به آنها لطمه وارد شده است. این کمپین‌ها، آگاهی عموم نسبت به برند یا Brand Awareness را افزایش می‌دهند و در عین حال، تصویر مثبتی از کسب وکار را در ذهن ایجاد می‌کنند. 4⃣ روابط عمومی، حضور آنلاین افراد در رسانه‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد ✅ امروزه همه در دنیا به صورت به هم متصل هستند و Public Relations به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ضمن ایجاد حضور آنلاین قوی، فعالیت موثر خود را برای مخاطبان هدف، قابل مشاهده کند. ✅ متخصصان PR، کسب‌وکارها را جهت فعالیت راهنمایی می‌کنند تا در مواقع لازم، نسبت به تولید محتوا در مورد برند یا واکنش نشان دادن نسبت به اخبار ، اقدامات لازم را انجام دهند. ✅ همچنین این افراد می‌توانند بهترین و تأثیرگذاران کانال‌ها را برای شرکت به افراد مناسب شناسایی کنند و می‌توانند از تجربیات و ارتباطات صنعتی خود برای به حداکثر رساندن اثربخشی استفاده کنند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ درجه های نوآوری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
درجه های نوآوری و انواع آن ✅ نوآوری ها، در هر مورد می توانند درجه های متفاوتی داشته باشند. نکته حائز اهمیت در اینجا آن است، که درجه های مختلف نو آوری می توانند با هر یک از انواع نوآوری (همچون فرایند، خدمت، محصولات، مدل های کسب و کار و غیره) ترکیب شوند و یک سازمان را به یک واحد بسیار رقابتی تبدیل کنند. در این راستا، گافین و میچل، یک دسته بندی سه بخشی از درجه های گوناگون ارائه داده اند که شکل زیر این دسته بندی را به نمایش گذاشته است: 1⃣ نوآوری های تدریجی ✅ این نوآوری ها شامل بهبود در فرایندها، خدمات و محصولات موجود است. اینها مشتریان و بازارهای اساسی را مورد هدف قرار می دهند و می توانند برای شرکت، از طریق کسب سهم بازار، رشد را به ارمغان بیاورند. در جاهایی که مشتری به سادگی اولویت های خود را بروز می دهد، پیدا کردن فرصت های جدید با استفاده از پژوهش های بازار سنتی، به آسانی صورت می گیرد. نمونه هایی از این گونه ، تولید ماشین های ظرفشویی است که آب و برق کمتری مصرف می کنند. مثال دیگر، حساب های بانکی است که به مشتریان خود اجازه مدیریت حساب را از طریق موبایل می دهد. 2⃣ نوآوری های چشمگیر ✅ این نوع ، بیانگر محصولات و خدماتی هستند که مبنای آن ایجاد تغییرات جدی است. برای مثال، تغییراتی که از طریق فناوری های جدید با پوشش نیازهای ارضا نشده مشتری به وقوع می پیوندد، نوآوری های چشمگیرند. این نوآوری ها عموما برای مشتریان کاملا تازه قلمداد می شوند و مقوله های جدیدی را خلق می کنند. لازم به ذکر است، شرکت هایی که سعی می کنند در محصولات و خدمات خود از نوآوری های چشمگیر بهره مند شوند، غالبا بیش از نوآوری های تدریجی دچار چالش های جدی می شوند. ✅ برای مثال، در این نوع نوآوری ها زمان زیادی لازم است تا از مزایای خدمات و محصولات جدید آگاه شوند؛ پس شرکت ها برای دستیابی به سود بیشتر به زمان بیشتری نیاز دارند. ذکر این نکته اهمیت دارد که نوآوری های چشمگیر به کسب و کارها کمک می کند تا از بازارهای اساسی خود به سمت بازارهای مجاور حرکت کرده و رشد خود را گسترش دهند؛ اضافه کردن خدمات پیک موتوری به سرویس های تاکسی آنلاین می تواند نوآوری چشمگیر تلقی شود؛ یا امکان ساخت پرسشنامه های آنلاین توسط پژوهشگران مثال دیگری برای این گونه نوآوری ها است. 3⃣ نوآوری های بنیادی ✅ شدیدترین نوع ، نوآوری های بنیادی است گاهی اوقات به عنوان نوآوری های تحولی شناخته می شوند که به نوعی قواعد بازی را در کسب و کارها تغییر می دهند. این گونه نوآوری ها تغییرات عمده ای را در کسب و کارها ایجاد می کنند، حتی محیط رقابتی خود را به طور کامل باز تعریف می کنند. ایده های جدیدی همچون سرویس آیتیونز (iTunes)، می تواند در زمره نوآوری های بنیادی محسوب شود. در ایران، ظهور تاکسی یاب آنلاین اسنپ مثالی برای نوآوری بنیادی است؛ این مدل کسب و کار چنان تغییری در صنعت تاکسیرانی ایجاد کرد که بارها موجب اعتراض سرویس های سنتی تاکسیرانی شد. ✅ به اعتقاد گافین و میچل، اینکه نوآوری ها دقیقا جزء کدام یک از انواع نوآوری های ذکر شده (نوآوری تدریجی، چشمگیر و بنیادی) هستند، به بستر و زمینه آن بستگی دارد. برای مثال، یک نوآوری خاص، در کشوری می تواند یک نوآوری تدریجی و در کشوری دیگر یک نوآوری بنیادی محسوب شود. این محققان در کتاب خود نشان داده اند اگرچه بسیاری از کسب و کارها آرزوی داشتن را دارند، اما در عمل، درصد بالایی از آنها تنها به داشتن نوآوری های تدریجی اکتفا کرده اند. www.modiryar.com @modiryar
حق با مشتری نیست ✅ سال های فراوانی است که در بسیاری از مقاله ها، یادداشت ها، سخنرانی ها، همایش ها، سمینارها و کتاب های «کسب و کار و بازاریابی» بسیاری از اساتید گفته اند: «حق با مشتری است». همچنین جملاتی همچون؛ مشتری تاج سر است، خیلی خوب است، همیشه باید مطابق میل او رفتار کرد و ... کلیدواژه های پر تکرار حوزه بازار و محافل کسب و کار بوده اند. به یاد دارم در مقاله ای پر طرفدار نظریه پردازی به دو اصل مهم در این رابطه پرداخت که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. وی گفت: اصل اول این که: «همیشه حق با مشتری است» و اصل دوم «هر وقت در این رابطه شک کردید به اصل اول برگردید.» اما با گذر زمان این نظریه (همانند بسیاری دیگر از ایده ها و عقاید پرطرفدار که در زمان خود کاربرد فراوانی داشته اند) اکنون نیازمند به روزرسانی و اصلاح است. امروز باید بگوییم این اصل کامل نیست و نیاز به اصلاح دارد. بدین صورت که باید بگوییم «صرفاً حق فقط با با کیفیت و با ارزش است». ✅ هر رهگذری که از ما، پرستیژ برند، جذابیت و خدمات، ویترین زیبا و پر رونق و یا هر مورد دیگری که از ما برایش جالب بود خوشش آمد قطعاً نمی تواند و نباید یک مشتری مناسب و ارزشمند تعریف شود. به بیان دیگر فردی که قصد خرید ندارد، پول پرداخت نمی کند، مانع کسب است و یا به هرصورتی آیینه دق می شود چرا باید در زمره ی مشتریان ما قرار بگیرند که قرار هم هست همیشه حق با او باشد؟ جیمز کالینز استاد مدرسه عالی کسب و کار استنفورد در کتابش این گونه اشاره می کند: «حقیقت این است که امروز می گوییم ارزشمندترین دارایی سازمان، منابع انسانی شایسته اش است. پس شما هم صرفاً روی مشتریان با کیفیت و شایسته حساب کنید.» مشتریان ارزشمند همان هایی هستند که از نردبان شرکت، سازمان یا کسب و کار ما بالا می روند و تعریف خاصی دارند. آنها خواهان گسترش روابط با ما هستند، شرکت ما را به دیگران توصیه می کنند، جذب رقبا نمی شوند، حاضر به پرداخت قیمت بالاتری هستند، با ما همکاری می کنند و در نهایت حتی حاضر به سرمایه گذاری و مشارکت با ما هستند. ✅ پس شما باید اول خود را کاملاً شناسایی کنید و به میزان ارزشمندی برای کسب و کارتان روابط خود را با آن ها تنظیم کنید. گاهی مشتری صرفاً به دنبال آشنایی با برند شماست که از آن با عنوان «بیننده» یاد می شود. گروهی از مشتریان احتمالاً در آینده نزدیک از شما خرید خواهند کرد که به آن ها «مشتری احتمالی» گویند. برخی برای اولین بار از شما خرید می کنند که به آن ها می توان عنوان «مشتری» اطلاق کرد. اگر این دسته از مشتریان خرید خود را تکرار نمایند به «مشتری وفادار» تبدیل می شوند و نهایتاً زمانی فرا می رسد که مشتری وفادار حامی برند شما خواهد بود و آن را به دیگران توصیه می کند که به بالاترین و ارزشمندترین سطح می رسد و تبدیل به «مشتری حامی» می گردد. بر این اساس شیوه ی مواجهه شما و وقت سپاری و اختصاص انرژی و اهمیت برای مشتریان تان متفاوت خواهد بود. ✅ اگر فله ای یا کیلویی و از یک کنار هر رهگذری را بخوانیم و برایش فرش قرمز پهن کنیم و «همواره هم بگوییم حق با اوست» بدین ترتیب در عصر رقابت و سرعت انرژی ما برای جذب مشتریان ارزشمند کاهش می یابد و توانایی اختصاص وقت کافی برای آن ها را نخواهیم داشت. بدون شک ما همواره مبادی آداب خواهیم بود، به همگان احترام می گذاریم، کسی را از خود نرانده و دشمن خود و کسب و کارمان نمی کنیم ولی با این همه دلیلی هم ندارد از یک کنار همه را با یک چشم ببینیم و تفاوتی برای «رهگذر، بیننده و مشتری وفادار» قائل نشویم. هر مشتری زمانی که در مسیر «ارزش آفرینی» برای ما، تجارت و کسب و کار ما قرار می گیرد در برنامه ریزی های ما به صورت هدفمند مورد توجه قرار خواهد گرفت و برای توسعه ی ارتباطش با خویش تلاش می کنیم. ✅ قاعدتاً به میزانی که مشتری با ما همراهی کند، ارزش آفرین باشد و از ما حمایت به عمل آورد به او حق می دهیم و تمامی تلاش خود را در سوگیری، برنامه ریزی، تولید محصولات و ارائه خدمات بهتر در جهت او انجام خواهیم دارد. در عصر تنوع و تکثر که گستردگی و پیچیدگی ها بسیار بالا است آن چنان «امکان و زمان» نداریم که بدون دسته بندی و طبقه بندی حرکت کنیم. تبلیغات ما باید به صورت هدفمند، گزیده شده و در محیط های مربوط صورت پذیرد و مراوده، زمان و تلاش ما هم در جهت کسب رضایت مشتریان ارزشمند و وفادار است. بدین صورت آن ها همواره از ما و خدمات ما راضی هستند و ما به حداکثر بهره وری می رسیم. فقط در این میان می ماند افرادی که به صورت بالقوه صلاحیت تبدیل شدن به مشتریان ارزش آفرین را دارند که برای توسعه کسب و کار و تجارت باید به صورت ویژه آن ها را شناسایی و برایشان برنامه ریزی کنیم. 🔺منبع: ، 🔻بهار 1403، شماره 7 www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ عناصر برندینگ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
عناصر برندینگ 🔴 گام نخست در فرآیند برندینگ آشنایی با برخی مفاهیم کلیدی‌ست که به آن‌ها «عناصر برندینگ» می‌گوییم. این عناصر عبارتنداز: نام: بخش مهمی از هویت آن است. این نام باید کوتاه، قابل‌فهم و به‌یادماندنی باشد. ✅ صفت‌ها: صفت‌های برند واژگانی مثبت، گیرا، و قانع‌کننده هستند که به ویژگی‌ها و خصوصیت‌های اشاره دارند. ✅ تداعیات ذهنی: آن دسته از مفاهیم و احساساتی هستند که با شنیدن نام برند در مخاطب تداعی می‌شوند. این احساسات باید مثبت و متناسب با ارزش‌های کسب‌وکار شما باشند. ✅ هویت: منظور از همان تصویر کلی برند در ذهن مخاطب است. هویت برند باید به‌طور مداوم و در تمام نقاط تماس برند با مخاطب حفظ شود. ✅ تجربه برند: به مجموع تعامل‌های مخاطب با برند گفته می‌شود. هرچقدر این تجربه رضایت‌بخش‌تر باشد، برندسازی کسب‌وکار شما قوی‌تر خواهد بود. به‌کارگیری ابزارهای مختلفی همچون برای بهبود تجربه مشتری می‌تواند در برجسته‌ترشدن برند شما تاثیر به‌سزایی داشته باشد. ✅ تصویر: مخاطب از برند شما است. تصویر برند، ممکن است با هویت برند فرق داشته باشد. ✅ پیام برند: درواقع خلاصه‌ای از وعده‌های است. این پیام‌ها باید ساده، قابل‌فهم و به‌یادماندنی باشند. ✅ شخصیت: به ویژگی‌های انسانی و شخصیتی گفته می‌شود که باید با ارزش‌های برند هم‌سو باشند. ✅ صدای برند: لحن و زبانی است که برند برای ارتباط با استفاده می‌کند. صدای برند باید با شخصیت آن هماهنگ باشد. ✅ جایگاه‌یابی: جایگاه‌یابی برند همان موقعیت ویژه برند در است. این جایگاه‌یابی باید منحصربه‌فرد و متمایز از سایر رقبا باشد. ✅ آگاهی از برند: میزان آشنایی مخاطب با برند است. هر چه آگاهی از بالاتر باشد به این معناست که مخاطبان بیشتری نیز برند را می‌شناسند. ✅ یادآوری برند: توانایی مخاطب برای به یادآوردن برند شماست. افزایش میزان یادآوری برند به این معناست که شما را راحت‌تر و سریع‌تر به یاد می‌آورند. ✅ ارزش برند: ارزش کلی برند شاخصی‌ست که مشخص می‌کند و مخاطبان چه مقدار پول و هزینه برای محصول‌ها و خدمات شما خواهند پرداخت. ✅ مدیریت: به فرآیند حفظ و توسعه آن گفته می‌شود. این مدیریت باید به‌طور مستمر و مداوم صورت بگیرد تا برند مستحکم و قدرتمند باقی بماند. ✅ فرهنگ برند: از مجموعه‌ای از ارزش‌ها و باورهای برند تشکیل می‌شود و باید در تمام نقاط تماس برند با به‌طور مداوم جریان داشته باشد. ✅ وعده: وعده‌های باید قابل‌دستیابی و متناسب با ارزش‌های آن باشد. ✅ سفیر برند: فردی‌ست که برند را نمایندگی می‌کند. این فرد باید نشان‌دهنده ارزش‌ها و باشد. ✅ نقاط تماس برند و مشتری: موقعیت‌هایی است که برند و در آن با یکدیگر تعامل دارند. این تعامل باید به‌طور مداوم بهبود یابد تا تجربه مخاطبان از برند، همیشه مثبت‌ و خوب باشد. ✅ شکاف برند: به فاصله بین وعده‌های و عملکرد واقعی آن گفته می‌شود. این شکاف‌ها حتماً باید برطرف شوند تا اعتماد مخاطبان از دست نرود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ ارکان اصلی رشد و توسعه دیجیتالی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ارکان اصلی رشد و توسعه دیجیتالی 🔴 رکن اول: کارآیی عملیات‌ها برای نظارت بر عملیات رنگ کردن ماشین‌ها در کارخانجاتش از «بازرسی خودکار مبتنی بر بینایی» استفاده می‌کند. بدین منظور از فناوری‌های واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، اینترنت اشیاء (IoT) و هوش مصنوعی بهره می‌گیرد. ✅ ورد با تکیه بر این فناوری‌‌ها می‌تواند با دقت و بیشتری نواقص را تشخیص و مشکلات نهایی را کاهش دهد. در این مثال، دستگاه‌های کارخانه که به فناوری‌های جدید تجهیز شده‌اند داده‌های موردنیاز را تولید می‌کنند. هوش مصنوعی می‌تواند بر اساس این داده‌ها، معایب خط تولید را در لحظه تشخیص داده و از آن‌ها پیشگیری کند. 🔴 رکن دوم: کارآیی عملیات‌های پیشرفته ✅ کارخانه‌ی با نصب حسگر روی ماشین‌آلات ساخت و ساز، امکان رهگیری کاربرد آن‌ها را فراهم می‌کند. بدین طریق، برای مثال مشخص می‌شود که ماشین‌های گریدر عمدتاً برای مسطح کردن شن و ماسه‌ی سبک به کار می‌روند تا خاک سنگین. کارخانه با تکیه بر این دانش، ماشین‌های گریدر به صرفه‌تری تولید می‌کند که از ابتدا برای همین منظور طراحی شده‌اند. ✅ همانطور که مشاهده می‌کنید، کترپیلار نیز مانند فورد در مثال قبلی، توانسته است با افزایش بهره‌وری در تولید، کارآیی عملیات‌هایش را بهبود بخشد. تفاوت بین این دو در این است که حسگرهای کترپیلار از مشتریان داده جمع‌آوری می‌کند، نه از تجهیزات و ماشین‌آلات خود کارخانه. البته این ارتباط با چالش‌های خاص خود را مطرح می‌کند. با این حال، افزایش کارآیی که به کمک این رکن به دست می‌آید از صرف پیاده‌سازی رکن اول فراتر می‌رود. 🔴 رکن سوم: خدمات مبتنی بر داده‌های حاصل از زنجیره‌های ارزش داده‌های حاصل از حسگرهای تعبیه‌شده در موتورهای جت را جمع‌آوری و با استفاده از هوش مصنوعی تجزیه و تحلیل می‌کند. بدین طریق خلبان‌ها می‌توانند در لحظه، در مورد مسیر راهنمایی دریافت کرده و مصرف سوخت را به مقدار بهینه برسانند. این شرکت قسمتی از این هزینه‌ی ذخیره شده را مانند مالیات سالانه از مشتریان دریافت کرده و آن را جزو درآمد «مبتنی بر هدف» خود می‌داند. به عبارت دیگر، مشتریان علاوه بر آن‌چه برای خرید خود محصول پرداخت می‌کنند، قسمتی از هزینه‌هایی که از نظر سوخت صرفه‌جویی کرده‌اند را نیز به جنرال الکتریک می‌دهند. ✅ در این مثال می‌بینید که تغییر کرده و از حالت سنتی که مبتنی بر تولید و فروش محصولات است به مدلی تبدیل شده که خدمات مبتنی بر داده برای مشتریان دیجیتال فراهم می‌آورد. بخش‌های مختلف شرکت جنرال الکتریک، از جمله تحقیق و توسعه (R&D)، توسعه محصولات، فروش و خدمات پس از فروش، همگی از نظر دیجیتالی به هم مرتبط هستند تا داده‌های حاصل از حسگرها و اینترنت اشیاء که از هزاران محصول مجزا به دست می‌آیند را دریافت، تحلیل و تولید کرده، به اشتراک گذاشته و پاسخ دهند. علاوه بر این، از آن‌جایی که این مدل کسب و کار منبع درآمد جدیدی نیز فراهم می‌کند، کارآیی عملیاتی شرکت را نیز ارتقاء می‌بخشد. 🔴 رکن چهارم: خدمات مبتنی بر داده‌های حاصل از پلتفرم‌های دیجیتال از داده‌های حاصل از حسگرهای تعبیه شده در تجهیزات ورزشی‌اش استفاده می‌کند تا جامعه‌ای از کاربران شکل داده و به اشخاص اجازه دهد مربیان مدنظر خود را پیدا کنند. پلوتون با تکیه بر این داده‌های تعاملی می‌تواند مسیر را برای تبادلات و تعاملات بین مشتریان دیجیتالی‌ و افراد/گروه‌های شخص ثالث (خارج از زنجیره‌های ارزش شرکت) هموار کند. الگوریتم‌های هوش مصنوعی داده‌های تعاملی بین کاربران و محصولات را تجزیه و تحلیل می‌کنند تا مربیان مناسب را به آن‌ها معرفی کنند. مکانیزم این فرآیند تا حدودی شبیه به شرکت اوبر است که با استفاده از داده‌ها، رانندگان را با کاربران جفت می‌کند. ✅ نیز مانند جنرال الکتریک در مثال قبلی، از خدمات مبتنی بر داده به عنوان منبع درآمدی جدید استفاده می‌کند، با این تفاوت که پلوتون این کار را با بسط محصولاتش به پلتفرم‌های دیجیتال انجام می‌دهد. این رکن از تحول دیجیتالی نسبت به ارکان دیگری که مرور کردیم، شرکت‌ها را با چالش‌های بیشتری روبرو می‌کند، به خصوص شرکت‌هایی که در عصر صنعتی جزو برترین‌ها بوده‌اند و همچنین شرکت‌هایی که مدل کسب و کارشان مبتنی بر زنجیره ارزش بوده و تجربه‌ی چندانی در پلتفرم‌های دیجیتال ندارند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ اکوسیستم استراتژی دیجیتال #تحول_دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
اکوسیستم استراتژی دیجیتال به شرکت کمک می کند که از شیوه های مدیریتی و فعالیت های قدیمی به سمت چارچوب های پویاتر چابک تغییر مسیر دهد. ✅ بنابراین، دگرگونی دیجیتال معمولاً شامل تغییر در وسلسله مراتب شرکت خواهد شد و به طورمعمول جنبه های زیر را از کسب و کار پوشش می دهد: ✅ داده ها: یعنی تمرکز کامل بر داده ها و اطلاعات است، لذا استفاده بهینه درخصوص جمع آوری پرداش و تحلیل داده ها در کانون توجه هر استراتژی دیجیتالی باید قرار گیرد. ✅ مشتري: در تعامل با باید دگرگونی ایجادکنید و راه های تعاملی جدیدی را مشخص کنید و باید بر روی تجربه خرید مشتریان تمرکز کنید. ✅ رقابت: و ایجاد مزیت رقابتی با ایجادیک تجربه منحصر به فرد به مشتریان تنها زمانی ممکن است که روش های مناسبی جهت اخذ اطلاعات و نیز بررسی رقبا وجود داشته باشد. ✅ نوآوري و فناوري: با تکرار سریع، کنید تا سازمان را به روز نگه دارید با آخرین فناوری ها. ✅ سرویس و خدمات: را با ایجاد تحول دیجیتال در ایجاد کسب و کارهای جدید تغییر دهید. ✅ منابع انسانی: در هر سازمانی ایجاد تغییرات همواره باید تغییر و توانمند سازی منابع انسانی انجام پذیرد لذا ایجاد تحول دیجیتال باید شامل برنامه های عملیاتی برای افراد در تمامی سطوح باشد. ✅ مالی و اداری: باز طراحی نظام ها و فرآیندها و ساختارهای اداری بخش دیگری از طراحی یک مدل عملیاتی جهت دیجیتال سازی هر سازمانی محسوب میگردد. لذا نمی توان سازمان را دیجیتال کرد در حالیکه فرآیندهای مالی و اداری تحت تاثیر قرار نگرفته باشد. ✅ دانش و تجربه: دانش ها و تجربیات ایجاد شده در هر سازمانی بخش عمده ای از ثروت و سرمایه سازمان را تشکیل می دهد لذا این حوزه باید در سازمان مورد توجه جدی قرار گیرد. ✅ زنجیره تامین: ارتباط، کنترل و برای شرکتهای تولید کننده کاال و محصول بسیار با اهمیت است لذا باید اقدمات دیجیتال مورد نیاز در این حوزه نیز مشخص و برنامه ریزی گردد. ✅ حاکمیت و مدیریت: در هر سازمانی نحوه ارتباط مدیران ارشد، مدیر عامل و اعضای هیات مدیره و سهامداران، ارائه گزارشات و نیز شفافیت اطالعات از موضوعات بسیار مهم است. لذاهر استراتژی دیجیتال باید توجه ویژه به مقوله حاکمیت و داشته باشد. ✅ سایر ذینفعان: تنها ذینفعان سازمان نیستند، سهامداران، دولت و به طور کلی تمامی جامعه جزو ذینفعان می باشد لذا توجه به این گروه در دیجیتال سازی سازمان ضروری است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ منظومه بانکداری آینده #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
منظومه بانکداری آینده ✅ ماهیت اصلی فعالیت اکثر ایران «خرده فروشی»، ارائه مستقیم خدمات و تسهیلات، به مشتریان عموما حقیقی، است. بر این اساس از ابتدا بر توسعه استفاده از ابزارهای تخصصی، ارتباط سازمان یافته با مشتریان و نیز امکان پاسخ‌گویی به بخش قابل توجهی از نیازها و درخواستهای مشتریان از طریق کانالهای الکترونیکی، در چارچوب حفظ امنیت و حقوق مشتریان، تاکید شده است. ✅ با توجه به مطالعات مقدماتی انجام شده و نیز تحلیل‌های جامع کارشناسی از وضعیت نظام بانکی کشور و فرصتهای پیش روی آن و همچنین واکاوی به‌روش‌ها، بعلاوه با در نظر داشتن نیاز به سرمایه‌گذاری قابل توجه برای توسعه اختصاصی سکوهای بانک‌داری در بانک (گزینه استراتژی ۲)، گرفته شده است. ✅ که تمرکز مدل تجاری آینده، با هدف ابتدایی افزایش و راه‌اندازی کانالهای یکپارچه، بر روی محصولات و خدمات مالی متمایزکننده و در نتیجه آن، در گام اول، حرکت به سوی یک ارائه دهنده خدمات بانکی (گزینه استراتژی ۱)، با تمرکز بر بانک‌داری-باز باشد. ✅ در ادامه و در گام دوم، برای تعمیم این اصل، نیاز به حرکت به سوی همکاری نزدیک با ارائه دهندگان خدمات غیرمالی و ادغام عمیق با شرکای خارجی تامین کننده این نوع از خدمات که منجر به ارائه و غیربانکی می‌شود (گزینه استراتژی ۳)، دیده شده است. ✅ این حرکت با نشان ↑ در شکل قبل به خوبی تصویر شده است. به‌علاوه، تمرکز بر پیاده‌سازی امنی‌چنل، افتتاح مراکز نوآوری و شتابدهی بانکی-مالی و ایجاد شعب هوشمند (دیجیتال)، به ترتیب، نماینگر عزم اکثر بانک‌های تجاری کشور بر پیاده‌سازی این رویکرد، با هدف غایی کاهش هزینه‌ها و بهبود ، بوده است. ✅ با تمرکز بر این رویکرد، به‌منظور تحقق دستیابی به دیجیتال، در میان مدت و منطبق بر سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی، در سطح استراتژیک، مطلوب است بانک‌های تجاری به دنبال این باشند که مدل تجاری موجود خود را با تمرکز بر رویکرد بیان شد، بهبود بخشیده است. ✅ از یک‌سو با هدف کاهش هزینه‌ها، امکان انتخاب شیوه تعامل مشتریان از طریق کانال‌های دیجیتال، و از سوی‌دیگر با حفظ و افزایش جذابیت محصولات و خدمات برای که توسط فرآیندهای دیجیتالیزه شده پشتیبانی می شوند، ارزش افزوده ایجاد کنند. ✅ این رویکرد نیازمند پذیرش یک ، استفاده از قابلیت‌های جدید در معماری، فراهم‌سازی زیرساختهای بانکداری دیجیتال، ساده‌سازی و به‌سازی (دیجیتالی کردن) فرآیندها با هدف بهبود تجربه مشتری، برای تبدیل شدن به یک سازمان مدولار و درنهایت حرکت بسوی بانکداری تعاملی است. ✅ بر طبق این ، استراتژی‌هاى گذار به بانکدارى دیجیتال، بر پایه چهار بعد در «منظومه»بانک‌داری آینده قابل پیشنهاد و تصویر است، که در شکل بعد نمایان شده است. ✅ در منظومه بالا، در قلب بانک‌داری قرار دارد. تحول به معماری باز و پلتفرم‌های فناوری انعطاف‌پذیر، کلید اصلی ایجاد کارایی و امکان ایجاد مدل‌های جدید کسب‌وکار در آینده بانک است. www.modiryar.com @modiryar
از «روابط خصوصی» تا «روابط عمومی» جایگاه و جنس کاری که انجام می دهند به گونه ای است که به صورت مستقیم و مستمر با مدیران در ارتباط هستند و وظیفه دارند ضمن تنظیم ارتباطات و مناسبات بین ذینفعان و ذیربطان زمینه حفظ و توسعه ی هر چه بیشتر «پرستیژ برند» سازمان را فراهم آورند. همچنین روابط عمومی در سطح حرفه ای و کارا وظایف عمده زیر را بر عهده دارد: ◾برندسازی و افزایش اعتبار: مردم و جامعه اشتراک‌گذاشتن محتوای کسب‌وکارها در رسانه‌ها توسط روابط عمومی ها را می پسندند و بیشتر از محتواهای تبلیغاتی به آن اعتماد دارند. ◾کاهش هزینه عملیاتی: استراتژی روابط عمومی موفق می‌تواند هزینه‌های سازمان را کاهش دهد و روی جذب مشتری و وفادارسازی مخاطب اثر بیشتری داشته باشد. ◾تعامل دوطرفه برند با مخاطب: با توجه به گستردگی رسانه‌ها و ابزارهای مختلف، امکان انتقال سریع و مقرون‌به‌صرفه انواع فرمت‌های پیام و ارتباط دوسویه با مخاطبان و ، یکی از وظایف مهم روابط عمومی است. ◾مدیریت بحران‌ها: با استفاده از تکنیک‌ها و روش‌های می‌توانید مسائل پیرامون برند خود را رصد کنید و قبل از به وجود آمدن بحران، از آن باخبر شوید و نارضایتی‌ها و شکایت ها را مدیریت کنید. ✅ اگر این موارد به صورت علمی، تخصصی و حرفه ای دنبال شود روابط عمومی جایگاه اصلی خود را پیدا می کند و می تواند حداکثر منافع برای کلیه عناصر سازمانی را فراهم آورد. در غیر این صورت آسیب هایی ایجاد می شود که در صورت عدم توجه به آن چهره این واحد مهم را مخدوش می کند و آن را از اصالت و عملکرد مطلوب و استاندارد خود عقب می اندازد. گاهی با توجه به جذابیت هایی که مجموعه ی فعالیت ها و خدمات دارد برخی از مدیران که به ظواهر و امکانات مدیریتی علاقه دارند آرام آرام به عادت هایی خو و تمایل پیدا می کنند که تشریفات آن ها را به حداکثر می رساند. ✅ از این رو در پی آن هستند که بخش قابل توجهی از آن را بر دوش واحدی قرار دهند که کار اصلی اش تنظیم است و نه خصوصی! به بیان دیگر این دسته از تصمیم گیران سامانه های اداری و یا غیر اداری در بخش خصوصی و یا دولتی به جای آن که دنبال تأمین منافع سیستم و مجموعه ی عوامل وابسته به آن باشند در مسیر تبلیغ خود و تنظیم روابط خصوصی شان برای اهداف فردی و غیرسیستمی حرکت می کنند که این امر ضمن آن که برای سازمان ها «تعارض منافع» ایجاد می کند سبب فاصله گرفتن روابط عمومی ها از وظایف اصلی شان و افول جایگاه واقعی آن ها می شود. ✅ مدیری که همواره خودش، سخنانش، رفت و آمدهایش و... در صدر همه ی اخبار سازمانی است و به جای پاسخگویی به عموم و یا تبلیغ و سخن گفتن از «فرایندها، خدمات و محصولات» وزرات خانه، شرکت یا سازمان تحت مدیریت خود تنها به خویشتن می پردازد و علاقه دارد عناصر اداری تحت مدیریت وی نیز در همین مسیر حرکت نمایند در واقع منافع و اهداف فردی را جایگزین منافع و اهداف جمعی و سازمانی می کند و خسارت های پرشماری را به بار می آورد. این در حالی است که همگان می دانند عامل بسیار مهم در پیشبرد اهداف و سرنوشت سازمان‌ها کیفیت رابطه آن ها با گروه مخاطب هدف و جامعه‌ است. ‌ ✅ اگر سازمان‌ها را همانند ماشینی تصور کنیم، فرمان این ماشین است که در دست مدیران برای هدایت و راهبری آن قرار دارد. این ماشین یک راننده ماهر، کارکشته و توانمند می‌خواهد که بداند چگونه با کمک فرمان روابط عمومی سازمان را در مسیر اهدافش هدایت کند. ارتباط با جامعه و مخاطبان با کمک روابط عمومی مثبت و حرفه ای باعث می‌شود تا سازمان‌ در دستیابی به اهداف خود موفق‌تر باشد. برای دستیابی به روابط عمومی حرفه ای که خدماتی در سطح عالی ارائه می دهد باید اول مدیریت ارشد سازمان آگاه باشد و در این زمینه دیدگاه توسعه یافته و به دور از منافع و مطامع شخصی و خصوصی داشته باشد تا بتواند این واحد مهم را در جهت ارزش آفرینی برای سازمان یا شرکت یاری دهد. 🔺منبع: (نشریه تخصصی ترویجی روابط عمومی راهبرد پویش رستا) 🔻شماره نهم، شهریور ماه ۱۴۰۳ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ شناسایی بازار هدف چه مزایایی دارد؟ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
شناسایی بازار هدف چه مزایایی دارد؟ شناخت یک جنبه حیاتی برای توسعه کسب و کاری موفق به حساب می آید. در زیر می‌توانید با مزایای اصلی که شناسایی بازار هدف برای کسب و کار فراهم می‌کند آشنا شوید: 1⃣ بخش بندی بهتر مشتریان درک Target Market این امکان رو به شما می‌ده تا خودتون رو به طور موثرتری بخش بندی کنین. این موضوع به نوبه خودش باعث می‌شه تا بتونین پیام‌ های بازاریابی و محصولات خودتون رو متناسب با نیازها و ترجیحات خاص هر گروه از مشتریانتون تنظیم کنین. 2⃣ درک بهتر مشتریان به عنوان یک صاحب ، باید درک روشنی از بازار هدفتون داشته باشین. وقتی بازار هدفتون رو محدود می‌کنین این امکان رو دارین تا از مشتریان خودتون و چیزی که به دنبالش هستن درک بهتری داشته باشین. اینطوری می‌تونین محصولات و خدماتی رو تولید و ارائه کنین که اونها می‌پسندن و به احتمال زیاد حاضرن اونها رو بخرن. 3⃣ افزایش تمرکز و کارایی تمرکز روی یک خاص این امکان رو به شما می‌ده تا با منابع بازاریابی فعلی خودتون به نتایج بهتری دست پیدا کنین و در عین حال از هدر رفتن زمان و هزینه برای تلاش هایی که به احتمال زیاد نمی‌تونه شما رو به مخاطبان هدفتون برسونه یا با اونها همسو کنه جلوگیری کنین. 4⃣ بهبود شهرت برند شناخت بازار هدف می‌تونه به شما کمک کنه تا با ایجاد و حفظ شهرت مثبت ، این امکان رو داشته باشین که برند خودتون رو با ارزش ها و علایق بازار هدفتون هماهنگ کنین. 5⃣ افزایش وفاداری مشتری با درک بازار هدف خودتون و ارائه محصولات و خدماتی که نیازها و انتظارات اونها رو برآورده می‌کنه، یک پایگاه مشتری وفادار ایجاد می‌کنین که احتمالا اونها رو ترغیب می‌کنه تا برند شما رو به بقیه معرفی کنن. 6⃣ تصمیم گیری بهتر درک بازار هدف، بینش های ارزشمندی رو در اختیارتون قرار می‌ده که می‌تونه تصمیمات مهم تجاری مثل توسعه محصول، استراتژی های قیمت گذاری و کانال های توزیع برای تلاش های رو تسهیل کنه. 7⃣ مزیت رقابتی وقتی روی گروه های خاصی از تمرکز می‌کنین، می‌تونین تمام حرکات خودتون رو برای جذب اونها تنظیم کنین. اینطوری استراتژی های بازاریابی رو پیاده سازی می‌کنین که به کسب نتایج بهتر منجر می‌شه. این رویکرد باعث می‌شه تا نسبت به برندهای دیگه که ارزش زیادی برای علایق و ترجیحات مشتریان بالقوه خودشون قائل نیستن، متمایز به نظر برسین. 8⃣ کمپین های بازاریابی هدفمند شما به عنوان یک کسب و کار نمی‌تونین سلیقه و انتظارات تمام افراد جامعه رو برآورده کنین. بنابراین، خیلی مهمه که تلاش های بازاریابی خودتون رو روی یک بازار هدف خاص متمرکز کنین تا احتمال خرید رو افزایش بدین. همچنین این رویکرد به شما کمک می‌کنه بتونین کمپین های هدفمندتری رو ایجاد کنین که به نوبه خودش می‌تونه به فروش بیشتر منجر بشه. www.modiryar.com @modiryar