eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
اعلامیه حضرت (۵۸/۱/۷) در دعوت از مردم انقلابی ایران برای رأی به 🔶حاشیه چهار دهه این حقایق را کردند تا بودن خود را توجیه کنند. @rozaneebefarda
حمایت شیخ المراجع قم٬ آیت الله از و 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔥اشاره: تصویر پیوست٬ گزیده ای از نامه مفصل آیت الله وحید خراسانی است که در شهریور ۵۸ و در کوران بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی٬ نگارش یافته است. ایشان در این متن بر ایده توسط در مقابل ایده حکومت مردم بر مردم٬ تاکید می ورزد. در بخشی از این سند چنین آمده است: 🔹مبنای حکومت بر اساس قانون کتاب و سنت است و از نظر اجرا٬ «من بیده الامر» بر طبق مقبوله و غیر آن از ادله . 🔹ولایت فقیه علت محدثه و مبقیه است. 🔸قیام به رهبری ٬ به عنوان و و این قیام[انقلاب اسلامی]٬ به عنوان اسلام مطلق و عدل حقیقی بود.... 🔶پی نوشت در چهار دهه گذشته برخی خناس ها و خصوصا تلاش کردند برای سنگر گرفتن در پشت برخی بزرگان دین٬ روایتی غیرانقلابی و العیاذ بالله سکولار از آنان به دست دهند. حال آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ اغلب بزرگان تشیع در طول تاریخ٬ حکومت اسلامی را به عنوان یک آرمان همیشگی در نظر داشته و به قدر وسع برای تحقق آن٬ به مبارزه سخت و نرم با طواغیت اقدام نموده اند. گرچه تلقی های تئوریک و میزان اقدام سیاسی و مبارزاتی به اقتضای شرایط٬ متفاوت بوده است. بازخوانی این قبیل اسناد تاریخی٬ سکولارهای عرفی و سکولارهای مقدس را به طور همزمان دچار بحران گفتمانی خواهد کرد. @rozaneebefarda
از کشف حجاب اجباری تا کشف حجاب اختیاری 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 کشف حجاب در ایران یک بار در عصر دیکتاتوری سیاه تجربه شد. حکومت رضاخان که برآمده از بود، از صدر تا ذیلش را غرب اندیشانی چون حکمت، فروغی، تیمورتاش و... پایه گذاری کردند. سیاست های فرهنگی عصر رضاخانی به دلیل روحیات خاص او و نیز شرایط ویژه جامعه مذهبی ایرانی، نوعا با به اجرا در می آمد؛ ماجرای نیز چنین بود. طبیعی است که هرگز با اجبار نمی توان یک فرهنگ نهادینه شده را از یک ملت جدا کرد و لذا رضاخان قلدر، به زانو درآمد. البته پیروزی بر دیکتاتور غربگرا، چندان آسان هم به دست نیامد؛ زنان مردانه ایستادگی کردند، علما رنج تبعید و شکنجه و گاه فوز شهادت به جان خریدند. فراوانی نوشته شد و بالاخره منورالفکرهای ضدمذهب و پادشاه وابسته شان شکست خوردند. پهلوی دوم اما با عبرت گرفتن از تجربه پدر، ابتذال اختیاری را دنبال کرد. دیگر برای ترویج ، در کار نبود؛ سینما، کاباره، شهرنو، کازینو، مطبوعات، آموزش و پرورش، دانشگاه و سایر متغیرها بودند که تغییر آرام فرهنگ عمومی را رواج می دادند... امام خمینی، مرد زمانه خویشتن بود؛ همین جوانها را به میدان آورد، چنان که آنها گاه بدون ظواهر اسلامی حاضر شدند برای اسلام بدهند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همه می دانستند یک رهبر مذهبی و یک حکومت دینی بر مصدر امور آمده است اما وقتی پای صندوق رأی دعوت شدند، قریب به ۱۰۰٪ شان به رای دادند که تلاش برای اجرای حدود الهی(و از آن جمله حجاب) از ملزومات این انتخاب آگاهانه بود. نه ماه بعد در همه پرسی قانون اساسی هم وضع به همین منوال بود. در هوای انقلاب اسلامی و با انفاس قدسی امام، مردم عوض شده بودند، اما پهلوی ها و عقبه نخبگانی غربگرای آنها در ایران و خارج، همه همت شان را به کار بستند برای تکمیل و استمرار پروژه پیچیده فرهنگی عصر پهلوی دوم. این جماعت حالا در ابتدای دهه پنجم حیات جمهوری اسلامی، به سیم آخر زده اند و دعوت به کشف حجاب را کرده اند. گرچه در نتیجه اقدامات این جماعت، امروز تعداد اندکی ممکن است بدان ها لبیک بگویند اما قاطبه مردم ایران همان مردم عصر انقلاب اسلامی در سال ۵۷ هستند. فقط و فقط باید با زبان امام خمینی با آنها سخن گفت، همین! @rozaneebefarda
شاخصه‌های در نگاه آیت‌الله خوشوقت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 س1: امروز پذیرفتن در چطور است؟ 🔹🔹ج: خیلی‌‌ها دارند دنبالش می‌‌دوند؛ اما مسأله‌ای ندارد. باید به گونه‌ای پذیرفت که انسان بتواند . دل انسان می‌‌خواهد برود و در آن نوک بنشیند؛ اما نشستن در آن نوک، و لوازمی می‌‌خواهد. نوعاً انسان می‌‌بیند کسانی دلشان می‌‌خواهد که به نوکِ نوک بروند، که اسباب و لوازم در نوک نشستن را ندارند؛ لذا وقتی در آن می‌‌نشینند، اوضاع به هم می‌‌خورد. این نباید برود. 🔹🔹مرحوم (ره) فرمودند: «کسی که نمی‌تواند در یک پستی کار کند و درست خدمت کند، است که قبول کند». باید آن‌مقداری را که می‌‌تواند کند، حیازت کند. دل انسان، بالاتر می‌‌خواهد اما نمی‌تواند خدمت کند. چشمش که به می‌‌افتد، می‌‌آید و اذیتش می‌‌کند و ناگهان می‌‌گویند: « کرده است». 🔸س2: پس در مسئولیت‌های پایین مشغول به کار باشد؟ 🔹🔹ج: پایین این‌طور نیست. در مسئولیت پایین، زیر دست شما نیست. مسئولیت پایین راحت است. جایی که اگر امضا کند، همه می‌‌گویند: «بله، چشم!» آنجا خطرناک است؛ لذا انسان نباید مدام بالا برود. اگر مدام بالا برود، باید اسبابش را هم فراهم کند. به قول حافظ: تکیه بر نتوان زد به گزاف مگر همه آماده کنی 🔹🔹یکی از اسباب بزرگی، و است. امام رفت و در آن نوک نشست و هیچ‌طوری هم نشد. اگر پنجاه سال هم آن بالا می‌‌نشست، مشکلی پیش نمی‌آمد؛ چون ایمان و تقوایش را داشت. هدفش این نبود که پول جمع کند. هدفش این نبود که به رفاه و شکم و لباس و این‌‌ها بزند. هدف را دنبال می‌‌کرد؛ 🔹🔹اما بعضی هدف خاص دارند و می‌‌خواهند و داشته باشند؛ می‌‌خواهند سرمایه‌ی تا آخر عمرشان را جمع کنند. این‌‌ها نمی‌گذارد. تا به رسید، نفس او می‌‌گوید: «حالا که به پست رسیدی، چه می‌‌گویی؟ بسم الله درو کن!» از جیبش رفعِ استحقاق می‌‌کند! 🔸س3: پس تا وقتی که تقوا نداریم، هر پُستی را نپذیریم؟ 🔹🔹ج: به هر حال خطرناک است؛ بلکه همیشه کمی از آن‌هم پایین‌تر بنشیند که کم‌کم عادت کند و یاد بگیرد؛ و الّا اگر از اول بخواهد به آن بالا بِپَرد، طور دیگر می‌‌شود. اول به ‌طرفِی می‌‌رود و می‌‌افتد به و حقه‌بازی و خطش عوض می‌‌شود و از پروردگار متعال برمی‌گردد و خدمت به و یادش می‌‌رود. آن‌وقت مشکلات پیش می‌‌آید؛ 🔹🔹و الّا شرط اساسی اجرای حکومت اسلامی، به اسلام و به دستور اسلام است؛ چون هر و فاجری که نمی‌تواند بیاید را پیاده کند. شرط اولش این است که مسلمان باشد و اهل و باشد تا بتواند دستور اسلام را با آن قدرتی که خدا در اختیارش قرار داده، پیاده کند. اما اگر من را قبول ندارم، یا قبول دارم ولی عمل نمی‌کنم، دنیاپرست هستم، پول‌پرست هستم، مقام‌پرست هستم، وقتی پول به دست من بیاید، چه می‌‌کنم؟ این‌جوری می‌‌شود... (منبع: ، ج۲، صص352-353) 🔰کانال رسمی حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (ره) @rozaneebefarda
حمایت شیخ المراجع قم٬ آیت الله #وحید_خراسانی از #ولایت_فقیه و #جمهوری_اسلامی 💥اختصاصی 💥پست ویژه #بازنشر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔥اشاره: تصویر پیوست٬ گزیده ای از نامه مفصل آیت الله وحید خراسانی است که در شهریور ۵۸ و در کوران بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی٬ نگارش یافته است. ایشان در این متن بر ایده #حکومت_اسلامی توسط #ولی_فقیه در مقابل ایده حکومت مردم بر مردم٬ تاکید می ورزد. در بخشی از این سند چنین آمده است: 🔹مبنای حکومت بر اساس قانون کتاب و سنت است و از نظر اجرا٬ «من بیده الامر» بر طبق مقبوله و غیر آن از ادله #ولایت_فقیه. 🔹ولایت فقیه علت محدثه و مبقیه #جمهوری_اسلامی است. 🔸قیام #مشروطه به رهبری #رجال_دین٬ به عنوان #اسلام_نسبی و #عدل_اضافی و این قیام[انقلاب اسلامی]٬ به عنوان اسلام مطلق و عدل حقیقی بود.... 🔶پی نوشت در چهار دهه گذشته برخی خناس ها و خصوصا #سکولارهای_حوزوی تلاش کردند برای سنگر گرفتن در پشت برخی بزرگان دین٬ روایتی غیرانقلابی و العیاذ بالله سکولار از آنان به دست دهند. حال آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ اغلب بزرگان تشیع در طول تاریخ٬ حکومت اسلامی را به عنوان یک آرمان همیشگی در نظر داشته و به قدر وسع برای تحقق آن٬ به مبارزه سخت و نرم با طواغیت اقدام نموده اند. گرچه تلقی های تئوریک و میزان اقدام سیاسی و مبارزاتی به اقتضای شرایط٬ متفاوت بوده است. بازخوانی این قبیل اسناد تاریخی٬ سکولارهای عرفی و سکولارهای مقدس را به طور همزمان دچار بحران گفتمانی خواهد کرد. @rozaneebefarda
دشمنان مشترک بیت(ع) به بهانه تخریب گسترده چهره های خدوم جبهه انقلاب اسلامی توسط 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️حتما شنیده‌ و دیده‌اید که آقای روئل مارک گرشت(Reuel Marc Gerecht) –افسر سابق سیا و فعال مثلا حقوق بشری!- در سال ۱۳۹۱ در بنیاد دفاع از دموکراسی گفت که و بزرگترین مخالف آن در ایران است. (مشروح سخنان مارک گرشت: mshrgh.ir/182044 ) ▪️این بماند که دیدگاه‌های صریح آیت الله مصباح یزدی در مورد لزوم مشارکت سیاسی مردم در نظام اسلامی و جایگاه مهم و خطیر مردم، برای هر کس که شمه‌ای از عقل و آزادمنشی برده باشد کافی است تا این اتهام‌پراکنی‌های کثیف را باور نکند. و این هم بماند که ایشان بارها در انتخابات خبرگان شرکت کرده و رای هم آورده است! و این هم بماند که آقای گرشت و دوستان او در امریکا و ایران هیچ وقت از قلع و قمع سراسری و حذف همه حقوق اساسی مردم در عربستان سعودی، بحرین، امارات و دیگر متحدین دیکتاتور و روسیاه ایالات متحده در سراسر دنیا هیچ نگفتند! و توضیح ندادند چرا برای قتل دمکراسی در این کشورهای وابسته، کاری نمی‌کنند؟ ▪️اما عجیب و جالب اینجاست که روئل مارک گرشت -که از حامیان عملیات های پهپادی ایالات متحده نیز هست- در همان جلسه‌ای که به آیت الله مصباح یزدی حمله کرد و جنگ روانی را – همزمان در ایران توسط دوستانشان- علیه ایشان ادامه داد، گفت که باید را نیز دستگیر کرد و یا اینکه او را از میان برد! و چه دموکراتیک و بشر دوستانه برای ایران و جهان نسخه پیچیدند! کشتن قاتل تروریست‌ها و بزرگترین دشمن تروریسم در منطقه، برای دفاع از دموکراسی بود؟! ▪️دولت تروریست و تروریست پرور امریکا در نهایت همین کار را هم کرد و آن عزیز همیشه جاوید را مظلومانه و ناجوانمردانه، در حالی که به دعوت رسمی دولت عراق به آن کشور سفر کرده بود، به شهادت رساند. ▪️آیت الله مصباح یزدی قاتل مردمسالاری در ایران نیست! او قاتل غرب‌گرایی در ایران است همچنانی که قاتل شرق‌گرایی بود و الحمدلله به نتیجه هم رسید. شعار نه شرقی و نه غربی در زندگانی پرحادثه این مجاهد مظلوم، تجلی یافته است. طبعا چنین چهره ای به حق می تواند به عنوان پرچم دار دفاع از شناخته و شناسانده شود. ▫️آیت الله مصباح قاتل تفکر آنانی است که به اعتراف همیشه تاریخ، هر وقت قدرت به آنان رسید به اسم دموکراسی، با همه توان خود دیکتاتوری کردند، به اسم آزادی بیان، دهان‌ها را دوختند، به اسم تساهل و تسامح، بدون هیچ رحم و انصافی تازیانه‌هایی از خشونت‌ کلامی و غیر کلامی را تا می‌توانستند نثار مخالفین و منتقدین خود کردند و به اسم توسعه، فقرا را زیر چرخ‌دنده‌های اقتصاد لیبرالی له کردند. بله او قاتل غربگرایی است همچنان‌ که حاج قاسم، قاتل تروریست‌های دست پرورده غرب بود و مردم مستضعف را ولی نعمتش می دانست و بر دستان پینه بسته آنان بوسه می داد و در راه دفاع از آزادی و حقوق و امنیت آنان تا پای جان مبارزه کرد. ▫️حال راحت‌تر می‌توان فهمید که عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی که متاسفانه درون ایران علیه ایشان به لجن‌پراکنی مشغولند از کجا خط گرفته و می‌گیرند؟ معنای حالا روشن تر می شود. یک سرچ ساده در شبکه های اجتماعی(خصوصا تلگرام و توئیتر) کافی است تا این جریان مخوف و اخلاق ستیز و غرب اندیش را بشناسیم. صدالبته بازنشر کنندگان بی اطلاع و غیروابسته از این خط خطرناک مزدور، جدا هستند و خط تولید فتنه و فحاشی و عاملان اصلی ترور شخصیتی این دو مجاهد مظلوم را باید هدف گرفت. ▪️آیت الله مصباح توسط همان‌هایی ترور شخصیتی می‌شود که حاج قاسم را ترور کرده‌اند. همانها که پنجه های خونین شان در پشت صفحات مجازی مخفی مانده، همانها که برای شان و و فرقی نمی کند! ▫️آمریکایی ها و پیاده نظام آنان، با همان غیظ و غضب علیه شهدای زنده ما سخن گفته و می‌گویند که علیه حاج قاسم عزیز گفته و می‌گویند. وجود این مجاهدان برای همان‌هایی خطرناک است که حاج قاسم برای آنها خطرناک بود. 🔸این روزهای رقابت سیاسی، زودگذر است، اما اگر سرمایه های ملی و دینی مان را ببازیم، هیچ پیروزی دیگری جای آن را پر نخواهد کرد. را یک بدانیم. حتی اگر در ساحت اندیشه یا سیاست ورزی، با فلان علامه و بهمان دکتر یا سردار، فرسنگ ها اختلاف و فاصله داشته باشیم. اینها انسان های تکرارناشدنی زمانه ما هستند. 🔸باری! زیباست مظلومیت به خاطر دفاع از حرم اهل بیت(ع) و در این راه، چنانکه زیباست مظلومیت و غربت و تحمل رنج تهمت، به خاطر پایمردی و دفاع از حریم اهل بیت(ع). @rozaneebefarda
روزنه
🔻علامه مصباح: شاید دیگر حیاتی نباشد که در این جمع حاضر شوم، اما همین را میگویم؛ هرگز فراموش نکنید ک
💥سخنان آسمانی در دعوت به از و @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸این حقیقت مردی است که ؛ شخصیتی کم نظیر که عصاره سه تن از اساطین علمای شیعه بوده است؛ در میان موجودین، آیت الله مصباح یزدی برجسته ترین شخصیتی است که همزمان شاگردی امام، علامه و آیت الله بهجت را تجربه کرده است. 🔸در این ایام رقابت سیاسی، هجمه های زیادی علیه او شد. کارشکنی های فراوانی از جانب برخی دوستان و مدعیان صورت گرفت. برخی آقایان صاحب منصب مذهبی در خراسان هم کم بی مهری نکردند. روشنفکران دین ستیز و شاگردان و ، برای انتقام تاریخی از به میدان آمدند و هرچه حقد و کینه داشتند، در قالب ادبیاتی فریبنده و دروغین، به خرد فضای مجازی و حقیقی دادند. برخی رقبا حرمت نگه نداشتند؛ از غیربومی بودنش گفتند، تفلسف او را عیب و عار معرفی کردند، طرفداران شان لشکرکشی کردندبرای چند عدد رأی بیشتر و مثلا مانع شدن از حضور این آیت الهی به مهم ترین مجلس تصمیم گیری در نظام اسلامی. کارخانه جنگ روانی حامی دولت، تمرکزش را بر تخریب این شخصیت خدوم قرار داده بود. آنها از روشنگری های عصر اصلاحات، کینه به دل دارند...هرچه در چنته داشتند رو کردند برای تخریب و هتک حرمت و اهانت، اما.... 🔹او که در میان حلقه شاگردان آیت الله بهجت و علامه به عنوان شخصیتی معنوی، کتوم و دنیاگریز شناخته شده، خم به ابرو نیاورد. همه آبرویش را برای تقویت اصل مشارکت سیاسی در نظام اسلامی، خرج کرد. برای او چه تفاوتی دارد برنده شود یا ظاهرا نامش به عنوان برنده از صندوق خارج نشود. برای او که مرد تشخیص وظیفه و عمل به تکلیف است، این حساب های دنیایی به اندازه هیچ نمی ارزد. 🔸باید به خود بیاییم. باید به خدا برگردیم. حالا دیگر رقابت تمام شده و حتمن همه کسانی که به هر نیتی این استاد مظلوم مجاهد را تخریب کردند(حتما رقابت سالم یا منتقدان منصف ضابطه مند تخصصا خارج اند)، به اهداف موسمی و دنیایی شان رسیده اند؛ بهتر است کنند شاید مشمول رحمت خدا قرار گیرند. خود دانند... باشد که همه در روز قیامت شرمنده شهدا و عمای صالح نباشیم.... @rozaneebefarda
حمایت آیت الله از و مرور یک نامه تاریخی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔥اشاره: تصویر پیوست٬ گزیده ای از نامه مفصل آیت الله وحید خراسانی است که در شهریور ۵۸ و در کوران بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی٬ نگارش یافته است. ایشان در این متن بر ایده توسط در مقابل ایده حکومت مردم بر مردم٬ تاکید می ورزد. در بخشی از این سند چنین آمده است: 🔹مبنای حکومت بر اساس قانون کتاب و سنت است و از نظر اجرا٬ «من بیده الامر» بر طبق مقبوله و غیر آن از ادله . 🔹ولایت فقیه علت محدثه و مبقیه است. 🔸قیام به رهبری ٬ به عنوان و و این قیام[انقلاب اسلامی]٬ به عنوان اسلام مطلق و عدل حقیقی بود.... 🔶پی نوشت در چهار دهه گذشته برخی خناس ها و خصوصا تلاش کردند برای سنگر گرفتن در پشت برخی بزرگان دین٬ روایتی غیرانقلابی و العیاذ بالله سکولار از آنان به دست دهند. حال آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ اغلب بزرگان تشیع در طول تاریخ٬ حکومت اسلامی را به عنوان یک آرمان همیشگی در نظر داشته و به قدر وسع برای تحقق آن٬ به مبارزه سخت و نرم با طواغیت اقدام نموده اند. گرچه تلقی های تئوریک و میزان اقدام سیاسی و مبارزاتی به اقتضای شرایط٬ متفاوت بوده است. بازخوانی این قبیل اسناد تاریخی٬ سکولارهای عرفی و سکولارهای مقدس را به طور همزمان دچار بحران گفتمانی خواهد کرد. @rozaneebefarda
💥اختصاصی/پست ویژه اعلامیه حضرت (۵۸/۱/۷) در دعوت از مردم انقلابی ایران برای رأی به @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳حضرت آیت‌الله خوئی: رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، را انتخاب نمایند. 🔶حاشیه چهار دهه این حقایق را کردند تا بودن خود را توجیه کنند. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 1از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4161 @rozaneebefarda ادامه👇
دیدگاه های تأمل برانگیز جناب آقای [صفحه 2 از 3] ▪️برخی خیال می‌کنند اگر کل درس‌های خارج مسائل مورد نظرشان را مطرح کنند، حوزه خیلی فوق‌العاده می‌شود؛ اما این‌طور نیست در درس‌های خارج هرچه بحث بشود خوب است؛ درس خارج بحث استنباطی است و ما روش استنباط یاد می‌دهیم؛ معیار مرجعیت هم در استنباط است؛ ما در بحث اجتهاد و تقلید هم گفتیم ، اقواییت در استنباط است؛ حتی طبق این نظریه ما به تجزی در اجتهاد قائل نیستیم چون ندارد؛ این آقا یا قوه استنباط دارد یا ندارد؛ اگر قوه استنباط دارد در هر کتابی وارد بشود همین است؛ بله تجزیه در فعلیت اجتهاد است؛ کسی در کتاب حج کار کرده است و در مکاسب کار نکرده است؛ این فعلیت است اما تجزی در اجتهاد که قوه استنباط در این کتاب داشته باشد و در آن کتاب نداشته باشد اصل این حرف غلط است؛ اعلمیت هم به اقواییت در این استنباط است؛ هر کس استنباطش از دیگران اقوی باشد، اعلم می‌شود. حوزه این است. ◾️ را بعضی‌ها به رمی نکنند؛ بله ما سر برنامه‌ها و درس‌ها و امتحانات اشکال داریم و به آقایان هم تذکر می‌دهیم و محترمانه هم می‌گوییم و آقایان هم دارند زحمت می‌کشند؛ اما حوزه قم الان بزرگترین حوزه علمیه‌ی نه شیعه بلکه دنیای اسلام است؛ اینجا در قم اساتید بسیار قابل و فاضل و قوی هستند؛ ما می‌شناسیم و با خیلی از این آقایان هم‌دوره بودیم و اساتید بزرگوار هستند؛ طلبه‌هایی که واقعا از صمیم قلب با تمام محرومیت‌ها دارند زحمت می‌کشند و با کمترین امکانات درس می‌خوانند؛ حق این‌ها را ضایع نکنیم؛ گاهی موسساتی هستند قوی دارند کار می‌کنند؛ نویسندگانی داریم با ابتکار و با شهامت دارند کار می‌کنند و مطلب می‌نویسند؛ حوزه قم امروز حوزه پویایی است؛ حوزه قم امروز سرمایه‌ای برای شیعه است نه فقط سرمایه برای ایران و نه فقط سرمایه برای نظام. ◽️من بارها گفتم ولید حوزه است و نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم اما حوزه، حوزه شیعه است نه حوزه ایران؛ ما در هندوستان تنها به اندازه کل جمعیت ایران شیعه داریم؛ مگر می‌شود حوزه و مرجعیت فقط فکرش را به یک نقطه منحصر کند و از بقیه غافل بماند؟ ما چهارصد میلیون شیعه در دنیا داریم و حوزه برای مجموعه شیعه دارد کار می‌کند؛ حوزه دارد کار می‌کند که اگر فردا ندای اهل بیت(ع) در سراسر عالم یا سراسر دنیای اسلام طنین‌انداز شد جوابگوی همه مسائل باشد؛ فقه باید پویا و به‌روز باشد؛ ما در موضوع‌شناسی مشکل داریم و باید این مشکلات را برطرف کنیم؛ ما اگر دینی داریم جاودانه که تا آخر دنیا می‌خواهیم بمانیم باید زندگی مردم را هم بتوانیم اداره کنیم. ▪️باید بین فعلیت استنباط در درس و فعلیت آن در اجتهاد افراد فرق بگذاریم. در تمام طول تحصیلتان فقط چند کتاب فقهی می‌توانید بخوانید اما بعد از آن احتیاج دارید به استنباط در پنجاه‌ودو کتاب موجود؛ مگر ما همه کتاب‌ها را بالفعل نزد اساتید خوانده‌ایم؟ آن قوه استنباط باید حاصل بشود و طلبه خودش به این قوه در کار بیفتد و بر حسب ضرورت‌ها که می‌بیند فعلیت داشته باشد؛ لذا این که تخطئه کنیم درس‌های خارج را درست نیست؛ این را فقط حساب نکنید؛ بله مسائل فردی و مسائل اجتماعی هست اما در مسائل اجتماعی هم همان‌طور که عرض کردیم به‌گونه‌ای باشد که زمینه برای ورود حوزه و بحث اساتید باشد؛ نروند که آقا این بحث را دیگر نکن؛ این‌جور نباشد؛ باشد و بعد ما باید در فقه بر اساس روایات اهل بیت و منابعی که داریم تولید فکر و ایده و نظریه‌سازی بکنیم؛ به روایات ما آن‌جور که باید و شاید رسیدگی نشده است و ما پختگی لازم را نداریم؛ اما این میراث فوق‌العاده‌ای است که ما داریم و دیگران از آن محروم هستند و باید از آن بهره‌برداری کنیم. ◽️امیدواریم این را داشته باشیم و در همه بحث‌ها وارد بشویم و نظر بدهیم و دیگران هم اینقدر باشهامت باشند که این نظرات را داشته باشند، چون . 🔶حاشیه روزنه 1) معنای در ادبیات سیاسی و نظام معنایی امام خمینی و مقام معظم رهبری، کاملاً روشن است و تطبیق مصادیق خارجی بر آن، کار دشوار یا محالی نیست. 2) کسی ادعا ندارد حوزه مقدسه سکولار شده است! این برچسب و تهمت است؛ مسئله نمو خزنده است. رخنه سکولارها در حوزه یک موضوع است و سکولار برخواندن تمام حوزه امری علی حده که احدی از انقلابیون اصیل بدان اعتقاد ندارد. 3)بی اعتنایی سکولارهای حوزوی به مردم، امر پنهانی نیست؛ پشتیبانی از عناصر غربگرا از یک سو و سکوت در مقابل اقدامات ضدمردمی آنان از دیگر سو، عامل مهمی در قضاوت عملکرد سکولارهای حوزوی است. ▪️ادامه حاشیه های روزنه را اینجا بخوانید👇: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4938 @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
دیدگاه های تأمل برانگیز جناب آقای [صفحه 2 از 3] ▪️برخی خیال می‌کنند اگر کل درس‌های خارج مسائل مورد نظرشان را مطرح کنند، حوزه خیلی فوق‌العاده می‌شود؛ اما این‌طور نیست در درس‌های خارج هرچه بحث بشود خوب است؛ درس خارج بحث استنباطی است و ما روش استنباط یاد می‌دهیم؛ معیار مرجعیت هم در استنباط است؛ ما در بحث اجتهاد و تقلید هم گفتیم ، اقواییت در استنباط است؛ حتی طبق این نظریه ما به تجزی در اجتهاد قائل نیستیم چون ندارد؛ این آقا یا قوه استنباط دارد یا ندارد؛ اگر قوه استنباط دارد در هر کتابی وارد بشود همین است؛ بله تجزیه در فعلیت اجتهاد است؛ کسی در کتاب حج کار کرده است و در مکاسب کار نکرده است؛ این فعلیت است اما تجزی در اجتهاد که قوه استنباط در این کتاب داشته باشد و در آن کتاب نداشته باشد اصل این حرف غلط است؛ اعلمیت هم به اقواییت در این استنباط است؛ هر کس استنباطش از دیگران اقوی باشد، اعلم می‌شود. حوزه این است. ◾️ را بعضی‌ها به رمی نکنند؛ بله ما سر برنامه‌ها و درس‌ها و امتحانات اشکال داریم و به آقایان هم تذکر می‌دهیم و محترمانه هم می‌گوییم و آقایان هم دارند زحمت می‌کشند؛ اما حوزه قم الان بزرگترین حوزه علمیه‌ی نه شیعه بلکه دنیای اسلام است؛ اینجا در قم اساتید بسیار قابل و فاضل و قوی هستند؛ ما می‌شناسیم و با خیلی از این آقایان هم‌دوره بودیم و اساتید بزرگوار هستند؛ طلبه‌هایی که واقعا از صمیم قلب با تمام محرومیت‌ها دارند زحمت می‌کشند و با کمترین امکانات درس می‌خوانند؛ حق این‌ها را ضایع نکنیم؛ گاهی موسساتی هستند قوی دارند کار می‌کنند؛ نویسندگانی داریم با ابتکار و با شهامت دارند کار می‌کنند و مطلب می‌نویسند؛ حوزه قم امروز حوزه پویایی است؛ حوزه قم امروز سرمایه‌ای برای شیعه است نه فقط سرمایه برای ایران و نه فقط سرمایه برای نظام. ◽️من بارها گفتم ولید حوزه است و نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم اما حوزه، حوزه شیعه است نه حوزه ایران؛ ما در هندوستان تنها به اندازه کل جمعیت ایران شیعه داریم؛ مگر می‌شود حوزه و مرجعیت فقط فکرش را به یک نقطه منحصر کند و از بقیه غافل بماند؟ ما چهارصد میلیون شیعه در دنیا داریم و حوزه برای مجموعه شیعه دارد کار می‌کند؛ حوزه دارد کار می‌کند که اگر فردا ندای اهل بیت(ع) در سراسر عالم یا سراسر دنیای اسلام طنین‌انداز شد جوابگوی همه مسائل باشد؛ فقه باید پویا و به‌روز باشد؛ ما در موضوع‌شناسی مشکل داریم و باید این مشکلات را برطرف کنیم؛ ما اگر دینی داریم جاودانه که تا آخر دنیا می‌خواهیم بمانیم باید زندگی مردم را هم بتوانیم اداره کنیم. ▪️باید بین فعلیت استنباط در درس و فعلیت آن در اجتهاد افراد فرق بگذاریم. در تمام طول تحصیلتان فقط چند کتاب فقهی می‌توانید بخوانید اما بعد از آن احتیاج دارید به استنباط در پنجاه‌ودو کتاب موجود؛ مگر ما همه کتاب‌ها را بالفعل نزد اساتید خوانده‌ایم؟ آن قوه استنباط باید حاصل بشود و طلبه خودش به این قوه در کار بیفتد و بر حسب ضرورت‌ها که می‌بیند فعلیت داشته باشد؛ لذا این که تخطئه کنیم درس‌های خارج را درست نیست؛ این را فقط حساب نکنید؛ بله مسائل فردی و مسائل اجتماعی هست اما در مسائل اجتماعی هم همان‌طور که عرض کردیم به‌گونه‌ای باشد که زمینه برای ورود حوزه و بحث اساتید باشد؛ نروند که آقا این بحث را دیگر نکن؛ این‌جور نباشد؛ باشد و بعد ما باید در فقه بر اساس روایات اهل بیت و منابعی که داریم تولید فکر و ایده و نظریه‌سازی بکنیم؛ به روایات ما آن‌جور که باید و شاید رسیدگی نشده است و ما پختگی لازم را نداریم؛ اما این میراث فوق‌العاده‌ای است که ما داریم و دیگران از آن محروم هستند و باید از آن بهره‌برداری کنیم. ◽️امیدواریم این را داشته باشیم و در همه بحث‌ها وارد بشویم و نظر بدهیم و دیگران هم اینقدر باشهامت باشند که این نظرات را داشته باشند، چون . 🔶حاشیه روزنه 1) معنای در ادبیات سیاسی و نظام معنایی امام خمینی و مقام معظم رهبری، کاملاً روشن است و تطبیق مصادیق خارجی بر آن، کار دشوار یا محالی نیست. 2) کسی ادعا ندارد حوزه مقدسه سکولار شده است! این برچسب و تهمت است؛ مسئله نمو خزنده است. رخنه سکولارها در حوزه یک موضوع است و سکولار برخواندن تمام حوزه امری علی حده که احدی از انقلابیون اصیل بدان اعتقاد ندارد. 3)بی اعتنایی سکولارهای حوزوی به مردم، امر پنهانی نیست؛ پشتیبانی از عناصر غربگرا از یک سو و سکوت در مقابل اقدامات ضدمردمی آنان از دیگر سو، عامل مهمی در قضاوت عملکرد سکولارهای حوزوی است. ▪️ادامه حاشیه های روزنه را اینجا بخوانید👇: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4938 @rozaneebefarda
دشمنان مشترک و (ع) به بهانه تخریب گسترده چهره های خدوم جبهه انقلاب اسلامی توسط 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️حتما شنیده‌ و دیده‌اید که آقای روئل مارک گرشت(Reuel Marc Gerecht) –افسر سابق سیا و فعال مثلا حقوق بشری!- در سال ۱۳۹۱ در بنیاد دفاع از دموکراسی گفت که و بزرگترین مخالف آن در ایران است. (مشروح سخنان مارک گرشت: mshrgh.ir/182044 ) ▪️این بماند که دیدگاه‌های صریح آیت الله مصباح یزدی در مورد لزوم مشارکت سیاسی مردم در نظام اسلامی و جایگاه مهم و خطیر مردم، برای هر کس که شمه‌ای از عقل و آزادمنشی برده باشد کافی است تا این اتهام‌پراکنی‌های کثیف را باور نکند. و این هم بماند که ایشان بارها در انتخابات خبرگان شرکت کرده و رای هم آورده است! و این هم بماند که آقای گرشت و دوستان او در امریکا و ایران هیچ وقت از قلع و قمع سراسری و حذف همه حقوق اساسی مردم در عربستان سعودی، بحرین، امارات و دیگر متحدین دیکتاتور و روسیاه ایالات متحده در سراسر دنیا هیچ نگفتند! و توضیح ندادند چرا برای قتل دمکراسی در این کشورهای وابسته، کاری نمی‌کنند؟ ▪️اما عجیب و جالب اینجاست که روئل مارک گرشت -که از حامیان عملیات های پهپادی ایالات متحده نیز هست- در همان جلسه‌ای که به آیت الله مصباح یزدی حمله کرد و جنگ روانی را – همزمان در ایران توسط دوستانشان- علیه ایشان ادامه داد، گفت که باید را نیز دستگیر کرد و یا اینکه او را از میان برد! و چه دموکراتیک و بشر دوستانه برای ایران و جهان نسخه پیچیدند! کشتن قاتل تروریست‌ها و بزرگترین دشمن تروریسم در منطقه، برای دفاع از دموکراسی بود؟! ▪️دولت تروریست و تروریست پرور امریکا در نهایت همین کار را هم کرد و آن عزیز همیشه جاوید را مظلومانه و ناجوانمردانه، در حالی که به دعوت رسمی دولت عراق به آن کشور سفر کرده بود، به شهادت رساند. ▪️آیت الله مصباح یزدی قاتل مردمسالاری در ایران نیست! او قاتل غرب‌گرایی در ایران است همچنانی که قاتل شرق‌گرایی بود و الحمدلله به نتیجه هم رسید. شعار نه شرقی و نه غربی در زندگانی پرحادثه این مجاهد مظلوم، تجلی یافته است. طبعا چنین چهره ای به حق می تواند به عنوان پرچم دار دفاع از شناخته و شناسانده شود. ▫️آیت الله مصباح قاتل تفکر آنانی است که به اعتراف همیشه تاریخ، هر وقت قدرت به آنان رسید به اسم دموکراسی، با همه توان خود دیکتاتوری کردند، به اسم آزادی بیان، دهان‌ها را دوختند، به اسم تساهل و تسامح، بدون هیچ رحم و انصافی تازیانه‌هایی از خشونت‌ کلامی و غیر کلامی را تا می‌توانستند نثار مخالفین و منتقدین خود کردند و به اسم توسعه، فقرا را زیر چرخ‌دنده‌های اقتصاد لیبرالی له کردند. بله او قاتل غربگرایی است همچنان‌ که حاج قاسم، قاتل تروریست‌های دست پرورده غرب بود و مردم مستضعف را ولی نعمتش می دانست و بر دستان پینه بسته آنان بوسه می داد و در راه دفاع از آزادی و حقوق و امنیت آنان تا پای جان مبارزه کرد. ▫️حال راحت‌تر می‌توان فهمید که عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی که متاسفانه درون ایران علیه ایشان به لجن‌پراکنی مشغولند از کجا خط گرفته و می‌گیرند؟ معنای حالا روشن تر می شود. یک سرچ ساده در شبکه های اجتماعی(خصوصا تلگرام و توئیتر) کافی است تا این جریان مخوف و اخلاق ستیز و غرب اندیش را بشناسیم. صدالبته بازنشر کنندگان بی اطلاع و غیروابسته از این خط خطرناک مزدور، جدا هستند و خط تولید فتنه و فحاشی و عاملان اصلی ترور شخصیتی این دو مجاهد مظلوم را باید هدف گرفت. ▪️آیت الله مصباح توسط همان‌هایی ترور شخصیتی می‌شود که حاج قاسم را ترور کرده‌اند. همانها که پنجه های خونین شان در پشت صفحات مجازی مخفی مانده، همانها که برای شان و و دیگر مجاهدان فرقی نمی کند! ▫️آمریکایی ها و پیاده نظام آنان، با همان غیظ و غضب علیه شهدای زنده ما سخن گفته و می‌گویند که علیه حاج قاسم عزیز گفته و می‌گویند. وجود این مجاهدان برای همان‌هایی خطرناک است که حاج قاسم برای آنها خطرناک بود. 🔸این روزهای رقابت سیاسی، زودگذر است، اما اگر سرمایه های ملی و دینی مان را ببازیم، هیچ پیروزی دیگری جای آن را پر نخواهد کرد. را یک بدانیم. حتی اگر در ساحت اندیشه یا سیاست ورزی، با فلان علامه و بهمان دکتر یا سردار، فرسنگ ها اختلاف و فاصله داشته باشیم. اینها انسان های تکرارناشدنی زمانه ما هستند. 🔸باری! زیباست مظلومیت به خاطر دفاع از حرم اهل بیت(ع) و در این راه، چنانکه زیباست مظلومیت و غربت و تحمل رنج تهمت، به خاطر پایمردی و دفاع از حریم اهل بیت(ع). @rozaneebefarda
اعلامیه حضرت (۵۸/۱/۷) در دعوت از مردم انقلابی ایران برای رأی به 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳حضرت آیت‌الله خوئی: رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، را انتخاب نمایند. 🔶حاشیه چهار دهه این حقایق را کردند تا پشت تصویرسازی دروغین از بزرگان سنگر بگیرند و بودن خود را توجیه کنند. @rozaneebefarda
حمایت آیت الله از و مرور یک نامه تاریخی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔥اشاره: تصویر پیوست٬ گزیده ای از نامه مفصل آیت الله وحید خراسانی است که در شهریور ۵۸ و در کوران بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی٬ نگارش یافته است. ایشان در این متن بر ایده توسط در مقابل ایده حکومت مردم بر مردم٬ تاکید می ورزد. در بخشی از این سند چنین آمده است: 🔹مبنای حکومت بر اساس قانون کتاب و سنت است و از نظر اجرا٬ «من بیده الامر» بر طبق مقبوله و غیر آن از ادله . 🔹ولایت فقیه علت محدثه و مبقیه است. 🔸قیام به رهبری ٬ به عنوان و و این قیام[انقلاب اسلامی]٬ به عنوان اسلام مطلق و عدل حقیقی بود.... 🔶پی نوشت در چهار دهه گذشته برخی خناس ها و خصوصا تلاش کردند برای سنگر گرفتن در پشت برخی بزرگان دین٬ روایتی غیرانقلابی و العیاذ بالله سکولار از آنان به دست دهند. حال آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ اغلب بزرگان تشیع در طول تاریخ٬ حکومت اسلامی را به عنوان یک آرمان همیشگی در نظر داشته و به قدر وسع برای تحقق آن٬ به مبارزه سخت و نرم با طواغیت اقدام نموده اند. گرچه تلقی های تئوریک و میزان اقدام سیاسی و مبارزاتی به اقتضای شرایط٬ متفاوت بوده است. بازخوانی این قبیل اسناد تاریخی٬ سکولارهای عرفی و سکولارهای مقدس را به طور همزمان دچار بحران گفتمانی خواهد کرد. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 1از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188 @rozaneebefarda ادامه👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ صریح امام خمینی به مغالطه اخیر پیرامون دوگانه‌سازی بین و ! جمهوری اسلامی، یعنی حکومت اسلامی! 🔶حاشیه روزنه کسی که علنا محکمات فکری امام را می‌کند، آیا صلاحیت مدیریت مجموعه نشر آثار امام را دارد؟ چگونه باید با خطر و خلاف واقع از اندیشه امام، مقابله کرد؟! گذشته از رویکرد غلط، میزان علمیت و سواد حداقلی لازم برای فهم مبانی امام نیز گاه مشاهده نمی‌شود که خطری دیگر است! جمهوری اسلامی با حکومت اسلامی، رابطه طولی دارد نه آنکه در عرض یکدیگر و در مقابل یکدیگر باشند. جمهوری اسلامی یک تجلی و یک مصداق از حکومت اسلامی است. آیا فهم این معنا، واقعا اینقدر دشوار است برای ؟! @rozaneebefarda
اعلامیه حضرت (۵۸/۱/۷) در دعوت از مردم انقلابی ایران برای رأی به 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳حضرت آیت‌الله خوئی: رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، را انتخاب نمایند. 🔶حاشیه چهار دهه این حقایق را کردند تا پشت تصویرسازی دروغین از بزرگان سنگر بگیرند و بودن خود را توجیه کنند. @rozaneebefarda
حمایت آیت الله از و مرور یک نامه تاریخی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔥اشاره: تصویر پیوست٬ گزیده ای از نامه مفصل آیت الله وحید خراسانی است که در شهریور ۵۸ و در کوران بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی٬ نگارش یافته است. ایشان در این متن بر ایده توسط در مقابل ایده حکومت مردم بر مردم٬ تاکید می ورزد. در بخشی از این سند چنین آمده است: 🔹مبنای حکومت بر اساس قانون کتاب و سنت است و از نظر اجرا٬ «من بیده الامر» بر طبق مقبوله و غیر آن از ادله . 🔹ولایت فقیه علت محدثه و مبقیه است. 🔸قیام به رهبری ٬ به عنوان و و این قیام[انقلاب اسلامی]٬ به عنوان اسلام مطلق و عدل حقیقی بود.... 🔶پی نوشت در چهار دهه گذشته برخی خناس ها و خصوصا تلاش کردند برای سنگر گرفتن در پشت برخی بزرگان دین٬ روایتی غیرانقلابی و العیاذ بالله سکولار از آنان به دست دهند. حال آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ اغلب بزرگان تشیع در طول تاریخ٬ حکومت اسلامی را به عنوان یک آرمان همیشگی در نظر داشته و به قدر وسع برای تحقق آن٬ به مبارزه سخت و نرم با طواغیت اقدام نموده اند. گرچه تلقی های تئوریک و میزان اقدام سیاسی و مبارزاتی به اقتضای شرایط٬ متفاوت بوده است. بازخوانی این قبیل اسناد تاریخی٬ سکولارهای عرفی و سکولارهای مقدس را به طور همزمان دچار بحران گفتمانی خواهد کرد. @rozaneebefarda
تجلیل میراث فرهنگی دولت انقلابی از هنرمند ضدانقلاب و دین ستیز! مرتضی عبداللهی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اصلا کاری نداشته باشیم که طرف، قبل از به اسم هنر نو، مرد مبارزه با بوده و نزدیک انقلاب هم خودش و همه بستگانش از فرار کرده اند. باز کاری به مرام و مسلکش نداشته باشیم که عضو کلوپ فراماسونری شهر بوده و در فیلمی که در ماههای اخر عمرش از او ساخته اند رشحات همجنسباز بودنش آشکارا بیان شده. سفارشی بودن آثارش برای رژیم ، شاه و شهبانو را هم نادیده بگیریم. 🔻بد دهنی، زن ستیزی، خانواده گریزی، شرب خمر، و بی قید و بندی اش را هم کاری نداشته باشیم. تاکیدش بر ساخت پر تکرار نقاشی و مجسمه مردان لخت با تصریح بر نمایش اندامهای جنسی را چگونه تاویل کنیم؟! او که ایران را به خاطر کنار گذاشتن مجسمه مرد نیلبک زن لخت، مورد هجمه قرار می داد و اظهار ناراحتی می کرد، اصلا ماموریت خود را ساخت چنین هیکلهایی می دانست تا جوانان در کنار آن عکس یادگاری بگیرند. همینقدر سخیف! 🔹نمی دانم اصلا ارزشگذاری آثار نقاشی و مجسمه هایش را چه کسی برعهده داشت و بر چه اساس و معیاری باید آنها را کار هنری نامید؟! ایا هرج و مرج ذهنی و پوچ انگاری، نوگرایی است و او نقاش برجسته نوگرای ایران؟! 🔹نمیدانم چندبار باید در این زمینه ها نوشت و ربطش را به انقلاب اسلامی و مسئولین سوال کرد. او که حتما ربطی به جمهوری اسلامی نداشت و با پوزخندی گفته بود: «مردم ایران آریامهر داشتند با آیت اله عوضش کردند،معلوم است از الفبا فقط حرف آ را میشناختن.» ولی شاید این مسئولین که پیگیر احیای اینچنین افرادی هستند با انها هم فکر باشند و اشتباهی مسئول جمهوری اسلامی شده اند. 🔹اصلا انقلاب اسلامی به کنار؛ کارهایش را اگر به زور هم بتوان اثر هنری نام نهاد، هیچ، ارتباط و سنخیتی با فکر ما ندارد بعد در ادارات جمهوری اسلامی و با پول بیت المال مسلمین خانه اش را می خرند و چند اثرش را به عنوان کار فاخر هنری در همان خانه، می کنند 🔹این طور کارها دهها بار است که در طول سی سال اخیر در حال انجام است. کاری به دولت الف و ب هم ندارد. خیلی زیبا و رسمی یک جریان مشاوره ای و فکر دهنده و تصمیم ساز در هر دولتی همین کارهای خود را به راحتی پیش می برد. 🔹مسئولین فرهنگی از جمله ارشاد، میراث و ... فکری برای اولویت های فرهنگی هنری خود کنند. وظیفه ماست که به فکر انقلاب اسلامی و مردم باشیم. 🔹بعد از تذکر دهها باره ما به این افراد و سازمانها، لازم است دستگاه قضایی فکری برای ترویج و تعمیق اینگونه افکار کند. گویا برخی مدیران، هنوز نمی دانند که جمهوری اسلامی برپا شده است و اولویتهای چیست. البته قبل از اینکه اینها مدیر باشند، مسئول هستند. آن هم در برابر خدا، در برابر انبیاء و اولیاء و در برابر آرمانهای انقلاب اسلامی پ.ن: 1. میخواستیم برخی از آثار او را منتشر کنم ولی ارزش این کار را نداشت! 2. انقدر مطالب درباره او واضح است که با اندکی جستجو به راحتی از زبان خودشان همه این حرفها را تصدیق خواهید کرد. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 1از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188 @rozaneebefarda ادامه👇
اعلامیه حضرت (۵۸/۱/۷) در دعوت از مردم انقلابی ایران برای رأی به 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳حضرت آیت‌الله خوئی: رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، را انتخاب نمایند. 🔶حاشیه چهار دهه این حقایق را کردند تا پشت تصویرسازی دروغین از بزرگان سنگر بگیرند و بودن خود را توجیه کنند. @rozaneebefarda
حمایت آیت الله از و مرور یک نامه تاریخی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔥اشاره: تصویر پیوست٬ گزیده ای از نامه مفصل آیت الله وحید خراسانی است که در شهریور ۵۸ و در کوران بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی٬ نگارش یافته است. ایشان در این متن بر ایده توسط در مقابل ایده حکومت مردم بر مردم٬ تاکید می ورزد. در بخشی از این سند چنین آمده است: 🔹مبنای حکومت بر اساس قانون کتاب و سنت است و از نظر اجرا٬ «من بیده الامر» بر طبق مقبوله و غیر آن از ادله . 🔹ولایت فقیه علت محدثه و مبقیه است. 🔸قیام به رهبری ٬ به عنوان و و این قیام[انقلاب اسلامی]٬ به عنوان اسلام مطلق و عدل حقیقی بود.... 🔶پی نوشت در چهار دهه گذشته برخی خناس ها و خصوصا تلاش کردند برای سنگر گرفتن در پشت برخی بزرگان دین٬ روایتی غیرانقلابی و العیاذ بالله سکولار از آنان به دست دهند. حال آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ اغلب بزرگان تشیع در طول تاریخ٬ حکومت اسلامی را به عنوان یک آرمان همیشگی در نظر داشته و به قدر وسع برای تحقق آن٬ به مبارزه سخت و نرم با طواغیت اقدام نموده اند. گرچه تلقی های تئوریک و میزان اقدام سیاسی و مبارزاتی به اقتضای شرایط٬ متفاوت بوده است. بازخوانی این قبیل اسناد تاریخی٬ سکولارهای عرفی و سکولارهای مقدس را به طور همزمان دچار بحران گفتمانی خواهد کرد. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 1از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188 @rozaneebefarda ادامه👇
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188 @rozaneebefarda ادامه👇