ندای استقلال از حلقوم وابستگی!
درنگی در پدیده استقلال حوزه و حاشیه های بودجه مراکز دینی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹استقلال حوزه های علمیه از حکومت ها و حکام٬ یک اصل ثابت در همه ادوار تاریخی بوده و عنصر ممیزه روحانیت شیعی از حوزه های اهل سنت بوده است که سلاطین جائر را #اولوالامر می خواندند!
🔹این ارتکاز تاریخی شیعه تماما مربوط به دورانی است که حکومت دینی استقرار نداشت و با این وجود در ادوار مختلف تاریخی٬ برخی از اجلا فقها و محدثین شیعی (مانند محقق کرکی و علامه مجلسی) را سراغ داریم که در #دربار #سلاطین حضور یافته و تأییدات مکتوبی هم از انان بجا مانده و موجب برداشت های غلط برخی (مانند دکتر شریعتی و..) مبنی بر #درباری بودن آن مفاخر اسلام شده است.
با این وجود٬ در عصر انقلاب اسلامی با طایفه ای از معممین مواجهیم که در دوران #مبارزه٬ حفظ تنها حکومت شیعی(پهلوی) را لازم و در مبارزه با او خدشه می کردند و گاهی پیش می آمد دعایی هم روانه آستان شاه آمریکایی می کردند(هرچند در اقلیت محض و سطوح نه چندان بالا بودند) اما اکنون با گذشت چهاردهه از استقرار حکومت دینی با محوریت #ولایت_فقیه٬ همان جماعت که در مبارزه با #شاه_آمریکایی خدشه می کردند٬ هرنوع تعامل و همکاری با نظام اسلامی را منافی با #استقلال_حوزه معرفی می کنند!
کلمة حق یراد به الباطل!!
در تمام چهار دهه پیشین هرگاه فاضلی پست گرفت٬ با نیش زهرالود این #سکولارهای_بی_خاصیت و #نق_زن٬ مواجه شد! هر گاه بزرگی نصیحتی به نظام روا داشت٬ از او #ضدانقلاب تصویر کردند تا پشتش سنگر بگیرند و قس علی هذا.
در چند هفته اخیر و با مطرح شدن لایحه بودجه کل کشور٬ برخی جریان ها به طور تفصیلی به ماجرای بودجه مراکز دینی وابسته به حوزه اعتراض و جو سنگینی علیه روحانیت به راه انداختند.
فارغ از دیدگاهی که نسبت به بودجه دولتی مراکز دینی داشته باشیم٬ توجه به چند نکته خالی از لطف نیست:
۱) این روزها کسانی از شعار #استقلال_حوزه دم می زنند که همه هویت شان در #وابستگی خلاصه می شود؛
یکی شان فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق(ع) است که اساسا هویتش حکومتی و دولتی است. مدتی عمامه بر سر گذاشت آنهم به واسطه سوابق دانشگاهی. بعدا در مراکز امنیتی خدمت کرد تا حالا که سر از فرهنگ درآورده و معلوم نیست دقیقا چه کاره دولت است. پدر خانم روحانی اش که روزگاری از اعضای ارشد دفتر آقای #منتظری بود و بعدا فاصله گرفت و بعدتر وزیر اطلاعات عصر #قتل_های_زنجیره_ای بود٬ در پیشرفت جناب #داماد٬ در عرصه سیاست ایران تاثیر مستقیم داشت. حالا شعار استقلال از حکومت از جانب کسی که هستی اش در وابستگی دولتی خلاصه می شود٬ عجیب نیست؟!
یکی دیگر شان وزیر ارشاد عصر اصلاحات و کارشناس لندن نشین شبکه ضدانقلاب #bbc است. او هم وقتی که جوانکی بود در مناصب حاکمیتی رشد کرد وزیر شد و زمانی طرفدار #مادام_العمر شدن ریاست جمهوری #هاشمی بود و بعدا فراری شد و حالا طرفدار #بهائیان است و فرزندش از سوی پادشاه #سعودی بورسیه شده و اکنون از استقلال حوزه می نویسد!
آن دیگری شان مدرسه عالی شهید مطهری درس خوانده و البته از همانجا عمامه برسرنهاده که اساسا مرکزی حکومتی است. پدرش هم همیشه مناصب عالیرتبه در نظام داشته است.
آن دیگری پدرش در ابتدای انقلاب شهید شد و او همه هستی اش را وامدار نام پدر است و با استفاده از رانت نمایندگی انتشار آثار معلم شهید انقلاب اسلامی را #انحصاری نگه داشته و حالا که بدون انتساب به نظام کسی وجهه مستقلی برایش قائل نیست٬ مدعی استقلال شده است.
آن دیگری ها شائبه وابستگی مالی شان به منابع مشکوک خارجی از لندن و پاکستان و غیره هنوز حل نشده و دعا برای #تشیع_لندنی٬ ذکر ثابت مجالس رسمی شان است و کلمه ای علیه #اسرائیل و #آمریکا و #انگلیس از آنان کسی نمی شنود و در عین حال٬ داعیه دار استقلال حوزه از نظام شده اند و همزمان مؤسسات اقماری شان از مواهب مالی حکومت٬ #یواشکی بهره مند است!(از این مقوله بیشتر خواهیم نوشت)
آن دیگران که نظریه پردازی را به ابتذال کشانده و هویت شان را در برگزاری نشست های شبه علمی برای تئوریزه کردن منویات دولت اعتدال تعریف کرده و مخفی و آشکارا پول های کلان می گیرند و در عین حال بر حوزه مقدسه مظلوم خرده می گیرند.
درنگی در پیشینه هویتی مدعیان استقلال حوزه٬ شبهه ای باقی نمی گذارد که این شبهه افکنی ها یک #پروژه است و طبعا همه عزیزانی که تلاش کردند بدان جواب دهند٬ ناخواسته در تکمیل پازل این جماعت کمک کرده اند.
به جای توجیه و جواب های جدلی٬ ضمن روشنگری پیرامون این پروژه خطرناک٬ باید #خلأ_تئوریک رابطه نظام دینی و نهاد روحانیت موضوع گفتگو قرار گیرد. وقتی حضور فقهای طراز در دربار سلاطین جایر مورد اشکال هیچ یک از اعاظم نیست٬ چرا و چطور می شود که تعامل با نظام از #کفر_ابلیس هم بالاتر جلوه داده می شود؟
@rozaneebefarda
نفوذی های واقعی در حوزه را بشناسیم/۱
مروری بر شخصیت #سید_موسی_اصفهانی؛ از دربار پهلوی تا سرزمین یانکی ها
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در روزهای اخیر با مطرح شدن بحث #نفوذ در حوزه٬ عده ای با استفاده از تاکتیک های رسانه ای تلاش دارند آدرس غلط بدهند و با برچسب زدن به برخی نیروهای انقلابی (هرچند ممکن است در جای خود نقدی بدانها وارد باشد) خود و اطرافیان شان را از مظان این احتمال برهانند.
مرور تاریخی بر سرگذشت برخی نفوذی های حوزوی٬ شاخصه ها و ماهیت خط نفوذ را آشکار خواهد ساخت.
در یادداشت نخست٬ به مرور اجمالی یک نمونه خواهیم پرداخت.
موسی اصفهانی٬ نواده حضرت آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی است که در عصر پهلوی به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید و با استفاده ابزاری از #لباس_روحانیت٬ با ظاهری غیردینی و محاسن تراشیده٬ بصورت معمم در #دربار تردد مداوم داشت و از آن بدتر٬ به #عیاشی شهره بود.
بعد از مدتی به دلیل مفاسد مالی از ایران گریخت و در عراق دست راست #تیمور_بختیار محسوب می شد و بعد از ورود امام به عراق تلاش کرد خود را در شمار اطرافیان امام جا بزند که با بی اعتنایی امام و هوشمندی آقا سید مصطفی خمینی٬ ره به جایی نبرد و طرد شد.
گذشته از دستگاه بعثی ها٬ مدتی تلاش کرد خود را به عبدالناصر نزدیک کند و تا حدودی هم پیش رفت.
مرور خاطرات یکی از اعضای حلقه طلاب حامی امام در نجف که از قضا بعدا در جرگه اطرافیان آقای منتظری و اصلاح طبان نشان دار حوزوی درآمد٬ تصویر شفافی از زندگانی موسی اصفهانی به دست خواهد داد که ضمنا نفوذی های امروزین را عاجز خواهد کرد که این یادداشت را یکطرفه و جهت دار معرفی کنند.
مرحوم سید رضا برقعی مدرس در خاطراتش که سال ۹۶ توسط نشر عروج منتشر شد٬ چنین می گوید؛
سید موسی اصفهانی شخصیتی بسیار پیچیده و با استعداد بود... حاج آقا مصطفی گفتند [آقا موسی] گرچه #شیطان_صفت است ولی نابغه است. واقعیت هم همین بود.
آقا موسی از ابتدا طلبه و معمم و ملبس بود... از خصوصیات ایشان #عیاشی و #خوشگذارانی وی بود.
با #برخوردی که حاج آقا مصطفی با وی کرد٬ او نیز به بغداد رفت و فقط گاهی به نجف می آمد.
یکی از اقدامات مهم آقا موسی اصفهانی تألیف کتاب ربع قرن زندگی آیت الله حکیم بود.... این کتاب در زمان خود خیلی سر و صدا برپا کرد. به عنوان مثال در این کتاب به وضوح مناسبات آسید ابراهیم یزدی (نوه دختری مرحوم آیت الله آسید کاظم یزدی صاحب کتاب عروةالوثقی) وابسته به بیت آیت الله حکیم و داماد را با #رژیم_پهلوی تشریح کرده و جای هیچگونه شبهه ای را باقی نگذاشته بود.
سید موسی پس از [پیروزی] انقلاب [اسلامی] به همراه آیت الله #سیدمحمد_بجنوردی نوه دختری آسید ابوالحسن اصفهانی و پسرعمه سید موسی اصفهانی مجددا به ایران بازگشت و قصد داشت بار دیگر شانس خود را جهت تصدی کرسی نمایندگی مجلس از حوزه اصفهان امتحان کند.
او بار دیگر به خارج رفت؛ ابتدا به عراق و بعد لیبی و سپس به #آمریکا رفت و در آنجا تبدیل به یک #ضدانقلاب درجه یک شد و علیه حضرت #امام مواضع بسیار تندی گرفت.
وی رفته رفته در مورد برخی مبانی اعتقادی شیعه مواضعی را گرفت که بیانگر #تزلزل_اعتقادی وی بود و به مرور در اواخر عمر [او هنگام مصاحبه زنده بود و اطلاعات مرحوم برقعی در این مورد دقیق و درست نبوده]٬ همه چیز را انکار کرد و رسما اعلام مطالب #کفرآمیز نمود!
(خاطرات سید رضا برقعی٬ صص ۲۱۷_۲۲۰)
🔶پی افزود
بر اساس رهیافت کیس مورد مطالعه٬ نفوذی های حوزوی چهره هایی #وابسته به استبداد و استکبار اند٬ از بنیه عقیدتی متزلزلی برخوردارند به شریعت و شعائر شیعی التزام ندارند٬ اگر منافع شان اقتضا کند ژست انقلابی می گیرند و هنگامی که چهره واقعی شان رو شود٬ علنا ضدیت با امام و انقلاب را اعلان می کنند! و اینکه قبله شان #غرب و خصوصا #آمریکای_وحشی است!
به راستی امروز کدام جریان و افراد را با این شاخصه ها در حوزه سراغ داریم؟!!
🔻فقط فرهیختگان را به #روزنه دعوت کنید
👇
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 1از 2]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
استاد شهید #مرتضی_مطهری، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته.
شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار #جمهوری_اسلامی است.
مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است.
شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح #تحول_حوزه متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و #اصلاحات_حوزه به تاریخ پیوست!
شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛
1- #متحجرین کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند.
2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به #دربار هم بودند!
همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند.
شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت!
در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند.
زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند.
مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد.
او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد.
دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند #هیئت_های_مؤتله گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد.
روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود.
در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود.
مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد.
این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود!
چنانکه همنشینی با امثال #حسین_نصر هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید.
ادامه یادداشت در:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4161
@rozaneebefarda
ادامه👇
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 1از 2]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
استاد شهید #مرتضی_مطهری، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته.
شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار #جمهوری_اسلامی است.
مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است.
شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح #تحول_حوزه متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و #اصلاحات_حوزه به تاریخ پیوست!
شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛
1- #متحجرین کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند.
2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به #دربار هم بودند!
همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند.
شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت!
در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند.
زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند.
مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد.
او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد.
دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند #هیئت_های_مؤتله گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد.
روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود.
در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود.
مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد.
این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود!
چنانکه همنشینی با امثال #حسین_نصر هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید.
ادامه یادداشت در:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188
@rozaneebefarda
ادامه👇
#شهادت_نامه_شیخ_فضل_الله_نوری/ یادداشت نخست
[سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی شیخ فضل الله٬ به مناسبت سالگرد شهادتش]
شیخ و نهضت تنباکو
اختصاصی|| علی احسانزاده
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹شیخ فضلالله نوری در سوم دی 1222 ه.ش در روستای لاشَک در منطقهی نور و کجور مازندران از خاندانی عالمپرور متولد شد.
#محدث_نوری، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است.
🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون #میرزا_حبیبالله_رشتی و #میرزا_حسن_شیرازی به علمآموزی پرداخت و پس از هجرت #میرزای_شیرازی به #سامرا(در سال 1291 ه.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد.
🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه.ق شیخ فضلالله را راهی #طهران کرد و اندوهگینانه به او گفت:
«شیخ فضلالله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پارهی تنم را از خود دور میکنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77)
🔹شیخ که از بزرگترین شاگردان میرزا به حساب میآمد به سرعت در #طهران، جایگاهی رفیع یافت به گونهای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد» و محکمهی او به تدریج به مهمترین #محکمهی_شرع طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمدهی شهر در آن صورت» میگرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17)
🔹در #نهضت_تحریم_تنباکو در 1309 ه.ق که «نفوذ و سلطهی #روحانیت و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» #استبداد و #استعمار «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضلالله نوری در طهران کبادهی ریاست میکشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامهی رژی بود.»(خاطرات احتشامالسلطنه، ص 573)
🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی #علیه #دربار شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، #شبنامه نوشت.
🔹نامهها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله میرسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ بهواسطهی او به مردم ابلاغ شد.
🔹جایگاه شیخ نوری در #دارالحکومه_طهران چنان بود که پس از مرگ #ناصرالدین_شاه در 1313 ه.ق، #مظفرالدین_میرزا جلوس خود بر تخت #سلطنت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
@rozaneebefarda
[ادامه دارد....]
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 1از 2]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
استاد شهید #مرتضی_مطهری، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته.
شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار #جمهوری_اسلامی است.
مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است.
شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح #تحول_حوزه متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و #اصلاحات_حوزه به تاریخ پیوست!
شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛
1- #متحجرین کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند.
2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به #دربار هم بودند!
همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند.
شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت!
در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند.
زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند.
مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد.
او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد.
دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند #هیئت_های_مؤتله گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد.
روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود.
در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود.
مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد.
این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود!
چنانکه همنشینی با امثال #حسین_نصر هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید.
ادامه یادداشت در:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188
@rozaneebefarda
ادامه👇
#شهادت_نامه_شیخ_فضل_الله_نوری/ یادداشت نخست
[سلسله یادداشت هایی از زندگانی و مبارزات سیاسی شیخ فضل الله٬ به مناسبت سالگرد شهادتش]
شیخ و نهضت تنباکو
اختصاصی|| علی احسانزاده
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹شیخ فضلالله نوری در سوم دی 1222 ه.ش در روستای لاشَک در منطقهی نور و کجور مازندران از خاندانی عالمپرور متولد شد.
#محدث_نوری، دایی و بعدها پدرزن شیخ٬ از همین خاندان است.
🔹او پس از تحصیلات ابتدایی و مهاجرت به عتبات، در محضر بزرگانی چون #میرزا_حبیبالله_رشتی و #میرزا_حسن_شیرازی به علمآموزی پرداخت و پس از هجرت #میرزای_شیرازی به #سامرا(در سال 1291 ه.ق)٬ از اولین کسانی بود که به وی ملحق شد.
🔹میرزای بزرگ در محرم 1303 ه.ق شیخ فضلالله را راهی #طهران کرد و اندوهگینانه به او گفت:
«شیخ فضلالله! تو جانِ عزیزِ منی، و من با ارسال تو، دارم پارهی تنم را از خود دور میکنم؛ ولی چه کنم، حفظ کیان اسلام و استقلال ایران در این شرایط حساس، به وجود کسی چون احتیاج دارد...» (اندیشه سبز، زندگی سرخ، ص 77)
🔹شیخ که از بزرگترین شاگردان میرزا به حساب میآمد به سرعت در #طهران، جایگاهی رفیع یافت به گونهای که «در مجلس درس او ششصد نفر طلبه حاضر میشد» و محکمهی او به تدریج به مهمترین #محکمهی_شرع طهران بدل گردید. و محضرش «محضری پردرآمد» بود «که تمام عقود و معاملات عمدهی شهر در آن صورت» میگرفت. (کالبدشکافی چند شایعه درباره شیخ فضل الله نوری، ص 17)
🔹در #نهضت_تحریم_تنباکو در 1309 ه.ق که «نفوذ و سلطهی #روحانیت و نفوذ پردوام مذهب در دل و جان بیست کرور نفوس ایرانی، طعم تلخ شکست را به» #استبداد و #استعمار «چشانید و نشان داد که قدرتی مافوق امپراطوران روس و انگلیس هم وجود دارد... شیخ فضلالله نوری در طهران کبادهی ریاست میکشید و در صف پیشوایان روحانی مشوّق و محرک مردم در مخالفت با امتیازنامهی رژی بود.»(خاطرات احتشامالسلطنه، ص 573)
🔹همو بود که مردم را در حمایت از میرزا حسن آشتیانی #علیه #دربار شوراند و نیز در تبیین جایگاه این حکم، #شبنامه نوشت.
🔹نامهها از سامرا خطاب به شیخ فضل الله میرسید و در نهایت الغای آن حکم از سوی میرزای شیرازی٬ بهواسطهی او به مردم ابلاغ شد.
🔹جایگاه شیخ نوری در #دارالحکومه_طهران چنان بود که پس از مرگ #ناصرالدین_شاه در 1313 ه.ق، #مظفرالدین_میرزا جلوس خود بر تخت #سلطنت را توسط او به مردم اعلان داشت و مردم طهران را تا رسیدن خود، بدو سپرد.
@rozaneebefarda
[ادامه دارد....]
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 1از 2]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
استاد شهید #مرتضی_مطهری، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته.
شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار #جمهوری_اسلامی است.
مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است.
شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح #تحول_حوزه متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و #اصلاحات_حوزه به تاریخ پیوست!
شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛
1- #متحجرین کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند.
2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به #دربار هم بودند!
همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند.
شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت!
در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند.
زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند.
مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد.
او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد.
دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند #هیئت_های_مؤتله گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد.
روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود.
در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود.
مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد.
این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود!
چنانکه همنشینی با امثال #حسین_نصر هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید.
ادامه یادداشت در:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188
@rozaneebefarda
ادامه👇
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه ۱ از ۲]
#پرونده_ویژه_روزنه/۹
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
استاد شهید #مرتضی_مطهری، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته.
شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار #جمهوری_اسلامی است.
مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است.
شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح #تحول_حوزه متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و #اصلاحات_حوزه به تاریخ پیوست!
شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛
1- #متحجرین کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند.
2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به #دربار هم بودند!
همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند.
شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت!
در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند.
زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند.
مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد.
او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد.
دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند #هیئت_های_مؤتله گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد.
روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود.
در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود.
مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد.
این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود!
چنانکه همنشینی با امثال #حسین_نصر هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید.
ادامه یادداشت در:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188
@rozaneebefarda
ادامه👇