#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهاردهم
💚مردی پرفايده و كم هزينه❤️
💕 #اهل_كار ۱🍃
✔️راوی:دوستان شهيد
👈بعضي از دوستان حتي برخي از بچه هاي#مذهبي را ميشناسيم كه #اخلاق خاصي دارند!
⚘@pmsh313
🍂كارهايي كه بايد انجام دهند با كندي پيش ميبرند. جان آدم را به لب ميرسانند تا يك#حركت_مثبت انجام دهند.
🍂اگر كاري را به آنها واگذار كنيم، به انجام و يا اتمام آن #مطمئن نيستيم.
دائم بايد بالای سرشان باشيم تا كار به خوبي#تمام شود.
⚘@pmsh313
🍂اين #معضل در برخي از نهادها و حتي برخي #مسئولان ديده ميشود.
🍂برخي افراد هم هستند كه وقتي بخواهند كاري انجام دهند، از همه ي عالم و آدم#طلبكار ميشوند.
🌷@shahidabad313
🍂همه ي امكانات و شرايط بايد براي آنها#مهيا شود تا بلكه يك#تحرك كوچكي پيدا كنند.
☀️#امير_المؤمنين_علي (علیه السلام) در بيان احوالات يكي از دوستانشان كه او را#برادر خود خطاب ميكردند فرمودند: او#پر_فايده_و_كم_هزينه بود.
⚘@pmsh313
🌼اين عبارت#مصداق_كاملي از روحيات🌷#هادي_ذوالفقاري به حساب مي آمد.
🌷#هادي به هرجا كه وارد ميشد#پر_فايده بود.
#اهل_كار بود. به كسي#دستور نمي داد. تا متوجه ميشد كاري بر#زمين_مانده،#سريع وارد#گود ميشد.
⚘@pmsh313
🌼بارها ديده بودم كه توي#هيئت يا🕌#مسجد، كارهايي را انجام ميداد كه كسي سراغ آن كارها نميرفت؛ كارهايي مثل#نظافت و#شستن ظرفها و...
🌷@shahidabad313
🌿من#شاهد بودم كه برخي دوستان مسجدي ما به دنبال#استخدام_دولتي و#پشت_ميز_نشيني بودند و ميگفتند تا#كار_دولتي براي ما فراهم نشود#سراغ_كار ديگري نميرويم.
⚘@pmsh313
🌴آنها شخصيتهاي#كاذب براي خودشان درست كرده بودند و ميگفتند خيلي از كارها در#شأن_ما نيست!
اما🌷#هادي اينگونه نبود.#شخصيت_كاذب براي خودش نميساخت.
⚘@pmsh313
💥او براي رهايي از بيكاري كارهاي زيادي انجام داد. مدتها با#موتور، كار#پيك انجام ميداد. در#بازار_آهن مشغول بود و...
💎ميگفت:
در#روايات_اسلامی#بيكاري#بدترين_حالت_يك_جوان به حساب مي آيد.#بيكاري هزاران#مشكل و#گناه و ... را در پي خود دارد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_شانزدهم
💚گره بازکن مشکلات مردم❤️
❄️ #بازار✨
✔️راوی: مهدی ذوالفقاری (برادر شهید)
⏺🌷#هادي بعد از دوراني كه در#فلافل_فروشي كار مي كرد، با معرفي يكي از دوستانش راهي#بازار شد.
⚘@pmsh313
💢در حجره ي يكي از#آهن_فروشان پامنار#كار را آغاز كرد. او در مدت كوتاهي توانايي خود را نشان داد. صاحبكار او از🌷#هادي خيلي خوشش آمد.
خيلي به او#اعتماد پيدا كرد. هنوز مدت كوتاهي نگذشته بود كه مسئول كارهاي مالي شد.
چك ها و حساب هاي مالي#صاحبكار خودش را وصول مي كرد.
💢آن ها آنقدر به🌷#هادي#اعتماد داشتند كه چك هاي سنگين و مبالغ بالا را در اختيار او قرار مي دادند.
كار#🌷هادي در#بازار هر روز از صبح تا عصر ادامه داشت.
⚘@pmsh313
🌷#هادي عصرها، بعد از پايان كار، سوار موتور خودش مي شد و با#موتور كار مي كرد.
💢درآمد خوبي در آن دوران داشت و هزينه ي زيادي نداشت. دستش توي جيب خودش بود و ديگر به كسي وابستگي مالي نداشت.
🌷@shahidabad313
🍀يادم هست روح پاك🌷#هادي در همه جا خودش را نشان مي داد. حتي وقتي با#موتور مسافركشي مي كرد.دوستش مي گفت: يك بار شاهد بودم كه 🌷#هادي شخصي را با موتور به ميدان خراسان آورد.
با اينكه با اين شخص مبلغ كرايه را طي كرده بود، اما وقتي متوجه شد كه او وضع مالي خوبي ندارد نه تنها پولي از او نگرفت، بلكه موجودي داخل جيبش را به اين شخص داد!
⚘@pmsh313
💢از همان ايام بود كه با درآمد خودش گره از مشكلات بسياري از دوستان و آشنايان باز كرد.
💢به بسياري از#رفقا#قرض داده بود. بعضي ها پول او را پس مي دادند و بعضي ها هم بعد از🌷#شهادت_هادي ...من از🌷#هادي#چهار_سال بزرگ تر بودم. وقتي 🌷#هادي حسابي در بازار جا باز كرد، من در سربازي بودم.
🌿دوران خدمت من كه تمام شد،🌷#هادي مرا به همان مغازه اي برد كه خودش كار مي كرد. من اين گونه وارد#بازار_آهن شدم.به#صاحبكار خودش مرا معرفي كرد و گفت: آقا#مهدي برادر من است و در خدمت شما. بعد ادامه داد:#مهدي مثل🌷#هادي است، همان طور مي توانيد#اعتماد داشته باشيد. من هم ديگر پيش شما نيستم. بايد به سربازي بروم.
⚘@pmsh313
🌷#هادي مرا جاي خودش در#بازار مشغول كرد. كار را هم به من ياد داد و رفت براي خدمت.مدت خدمت او به خاطر داشتن سابقه ي#بسيجي_فعال كم شد.فكر مي كنم يك سال در#سپاه_حفاظت مشغول خدمت بود.
💢از آن دوران تنها خاطره اي كه دارم🌷#بازداشت_هادي بود!🌷#هادي به خاطر درگيري در دوران خدمت با يكي از سربازان يك شب بازداشت شد.تا اين كه روز بعد فهميدند حق با🌷#هادي بوده و آزاد شد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي در آنجا به خاطر#امر_به_معروف با اين شخص درگير شده بود.چند بار به او#تذكر داده بود كه فلان#گناه را انجام ندهد اما بي نتيجه بود. تا اينكه مجبور شد برخورد#فيزيكي داشته باشد.بعد از#پايان_خدمت نيز مدتي در#بازار_آهن#كار كرد. البته فعاليت🌷#هادي در#بسيج و🕌#مسجد زيادتر از قبل شده بود.
⚘@pmsh313
💢پيگيري كار براي🌷#شهدا و#مبارزه با فتنه گران، وقت او را گرفته بود.بعد هم تصميم گرفت كار در #بازار را رها كند!#صاحبكار ما خيلي از#اخلاق و#مرام و#صداقت🌷#هادي خوشش مي آمد.براي همين#اصرار داشت به هر قيمتي🌷#هادي را پس از پايان خدمت نگه دارد.🌷#هادي اما تصميم خودش را به صورت جدي گرفته بود.
💥قصد داشت به سراغ #علم برود. مي خواست از #فرصت_كوتاه_عمر در جهت#شناخت بهتر خدا بهره ببرد.
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_هجدهم
💚مقابله با فتنه گران❤️
#فتنه ۱
👈سال 1388 از راه رسيد. اين سال آبستن حوادثي بود كه هيچ كس از نتيجه ي آن خبر نداشت!
بحث هاي داغ انتخاباتي و بعد هم حضور حداكثري مردم، نقشه هاي شوم دشمن را#نقش_بر_آب كرد.
⚘@pmsh313
📍اما يك باره اتفاقاتي در كشور رخ داد كه همه چيز را دست خوش تغييرات كرد. صداي استكبار از گلوي دو كانديداي بازنده ي#انتخابات شنيده شد.
📍يك باره خيابان هاي مركزي#تهران جولان گاه #حضور فرزندان معنوي بي بي سي شد!🌷#هادي در آن زمان يك موتور تريل داشت. در#بازار_آهن كار مي كرد. اما بيشتر وقت او پيگيري مسائل مربوط به#فتنه بود.
🌷@shahidabad313
📍#غروب كه از سر كار مي آمد مستقيم به پايگاه #بسيج مي آمد و از#رفقا اخبار را مي شنيد.هر شب با موتور به همراه ديگر بسيجيان🕌#مسجد راهي خيابان هاي مركزي#تهران بود.
💥مي گفت: من دلم براي اين ها مي سوزد، به خدا اين جوانها نمي دانند چه مي كنند، مگر مي شود#تقلب كرد آن هم به اين وسعت؟! يك روز🌷#هادي همراه🌷#سيد_علي_مصطفوي جلوي #دانشگاه رفتند.
⚘@pmsh313
🍂جمعيت اغتشاش گران كم نبود. جلوي#دانشگاه پارچه ي سياه نصب كرده و تصاوير كشته هاي خيالي اغتشاش گران روي آن نصب بود.🌷#هادي و🌷#سيد_علي از موتور پياده شدند. جرئت مي خواست كسي به طرف آن ها برود.
💢اما آن ها حركت كردند و خودشان را مقابل #تصاوير رساندند. يك باره همه ي عكس ها را كنده و پارچه ي سياه را نيز برداشتند.قبل از اين كه جمعيت #فتنه گر بخواهد كاري كند، سريع از مقابل آنها دور شدند. آن شب#بي_بي_سي اين صحنه را نشان داد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_چهارم
💚💚گره بازکن مشکلات مردم❤️❤️
🍃 #دستگيري_از_مردم ✨
✔️راوی:حجت السلام سميعي و...
👈يادم هست در خاطرات🌷#ابراهيم_هادي خواندم كه هميشه دنبال#گره_گشايي از مشكلات مردم بود.
🌷@shahidabad313
📍اين🌷#شهيد والامقام به دوستانش گفته بود: از خدا خواسته ام هميشه جيبم پر#پول باشد تا#گره از مشكلات مردم بگشايم.
📍من دقيقاً چنين شخصيتي را در🌷#هادي_ذوالفقاري ديدم. او🌷#ابراهيم_هادي را الگوي خودش قرار داده بود. دقيقاً پا جاي پاي🌷#ابراهيم ميگذاشت.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي صبحها تا عصر در#بازار_آهن كار ميكرد و عصرها نيز اگر وقت داشت، با #موتور كار ميكرد.
📍اما چيزي براي خودش خرج نميكرد. وقتي مي فهميد كه مثال#هيئت نوجوانان🕌#مسجد، احتياج به كمك مالي دارد دريغ نميكرد.
🌷@shahidabad313
📍يا اگر ميفهميد كه شخصي احتياج به#پول دارد، حتي اگر شده#قرض ميكرد و كار او را راه مي انداخت.🌷#هادي چنين انسان بزرگي بود.
⚘@pmsh313
💢من يك بار احتياج به#پول پيدا كردم. به كسي هم نگفتم، اما🌷#هادي تا احساس كرد كه من احتياج به #پول دارم به سرعت مبلغي را آماده كرد و به من داد.
📍زماني كه ميخواستم#عروسي كنم نيز هفتصد هزار تومان به من داد.ظاهراً اين مبلغ همه ي پس اندازش بود. او لطف بزرگي در حق من انجام داد. من هم به مرور آن مبلغ را برگرداندم.
🌷@shahidabad313
📍اما يك بار برادري را در حق من تمام كرد.
زماني كه براي تحصيل در #قم مستقر شده بودم، يك روز به🌷#هادي زنگ زدم و گفتم: فاصله ي حجره تا محل تحصيل من زياد است و احتياج به#موتور دارم، اما نه#پول دارم و نه موتورشناس هستم.
📍هنوز چند ساعتي از صحبت ما نگذشته بود كه🌷#هادي زنگ زد. گوشي را برداشتم.🌷#هادي گفت: كجايي؟ گفتم: توي#حجره در#قم. گفت: برات#موتور خريدم و با وانت آوردم#قم، كجا بيارم؟
🌷@shahidabad313
💢تعجب کردم. کمتر از چند ساعت مشکل من را حل کرد.نميدانيد آن #موتور چقدر كار من را راه انداخت.
بعدها فهميدم كه🌷#هادي براي بسياري از اطرافيان همينگونه است. او راه درست را انتخاب كرده بود. 🌷#هادي اين#توفيق را داشت كه اينگونه اعمالش مورد قبول واقع شود.
⚘@pmsh313
👈كارهاي او مرا ياد حديث☀️#امام_كاظم (ع) در بحارالانوار، ج 75 ،ص 379 انداخت که فرمودند:
همانا#مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نيازهاي برادرانتان و#نيكي كردن به آنان در حد توانتان است و الّا (اگر چنين نکنيد)، هيچ عملي از شما پذيرفته نميشود.
٭٭٭
🌷#هادي درباره ي كارهايي كه انجام ميداد خيلي تودار بود. از كارهايش حرفي نميزد. بيشتر اين مطالب را بعد از🌷#شهادت_هادي فهميديم.
🌷@shahidabad313
📍وقتي🌷#هادي🌷#شهيد شد و برايش#مراسم گرفتيم، اتفاق عجيبي افتاد. من در كنار برادر آقا🌷#هادي در🕌#مسجد بودم.
⚘@pmsh313
💥يک خانمي آمد و همينطور به تصوير🌷#شهيد نگاه ميكرد و💧#اشك ميريخت. كسي هم او را نميشناخت.بعد جلو آمد و گفت: با خانواده ي🌷#شهيد كار دارم.برادر🌷#شهيد جلو رفت. من فكر كردم از بستگان🌷#شهيد_هادي است، اما برادر🌷#شهيد هم او را نميشناخت.
🌷@shahidabad313
💢اين خانم رو به ما كرد و گفت: چند سال قبل، ما اوضاع مالي خوبي نداشتيم. خيلي گرفتار بوديم. برادر شما خيلي به ما کمک کرد.براي ما عجيب بود. همه جور از🌷#هادي شنيده بوديم اما نميدانستيم مخفيانه اين#خانواده را تحت پوشش داشته!
📍حتي زماني كه🌷#هادي در#عراق و شهر#نجف اقامت داشت، اين سنت الهي را رها نكرد.در مراسم تشييع🌷#هادي، افراد زيادي آمده بودند كه ما آنها را نميشناختيم.بعدها فهميديم كه🌷#هادي گره از كار بسياري از آنان گشوده بود.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_ششم
💚همه زندگی پول نیست❤️
🍃 #شاگرد_امام_صادق_علیه_السلام(۱)✨
💢شهريور 1390 بود. توي🕌#مسجد نشسته بوديم و با🌷#هادي و#رفقا#صحبت مي كرديم.
⚘@pmsh313
🍂#صحبت سر ادامه ي#زندگي و#كار و#تحصيل بود.#رفقا مي دانستند من طلبه ي حوزه ي علميه هستم و از من سؤال مي كردند.آخر بحث گفتم: آقا 🌷#هادي شما توي همان#بازار_آهن مشغول هستي؟
🌷@shahidabad313
🌴#نگاه معني داري به چهره ي من انداخت و بعد از كمي مكث گفت: مي خوام بيام بيرون!
گفتم: چرا؟ شما تازه توي#بازار_آهن جا افتادي، چند وقته اونجا كار مي كني و همه قبولت دارن.
🌴گفت: مي دونم. الان #صاحبكار من اينقدر به من #اعتماد داره كه بيشتر كارهاي بانكي را به من واگذار كرده. اما...
⚘@pmsh313
🌴سرش رو بالا آورد و ادامه داد: احساس مي كنم #عمر من داره اين طوري #تلف مي شه. من از بچگي #كار كردم و همه شغلي رو هم #تجربه كردم. همه كاري رو بلدم و #خوب مي تونم #پول در بيارم. اما همه ي #زندگي #پول نيست. #دوست دارم #تحصيلات خودم رو ادامه بدم.
💢نگاهي به صورت🌷#هادي انداختم و گفتم: تا جايي كه يادم هست، #دبيرستان شما تمام نشده و #ديپلم نگرفتي.
🌷#هادي پريد تو حرف من و گفت: دارم تو #دبيرستان#دکتر_حسابي غيرحضوري #درس مي خوانم. چند واحد از سال آخر #دبيرستان مانده بود كه به زودي #ديپلم مي گيرم.
⚘@pmsh313
💢خيلي خوشحال شدم و گفتم:🌼#الحمد_لله، خيلي خوبه، خب برو دنبال #دانشگاه. برو #شركت كن. مثل خيلي بچه هاي ديگه.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي گفت: اين كه اومدم با شما #مشورت كنم به خاطر همين ادامه تحصيله، حقيقتش من نمي خوام برم #دانشگاه به چند علت.
⚘@pmsh313
🍀اولاً مگه ما چقدر #دكتر و #مهندس و #متخصص مي خوايم. اين همه#فارغ_التحصيل داريم، پس بهتره يه درسي رو بخونم كه هم به#درد من بخوره هم به#درد جامعه.
🍀در ثاني اگر ما #دكتر و #مهندس نداشته باشيم، مي تونيم از #خارج وارد كنيم. اما اگه امثال🌷#شهيد_مطهري نداشته باشيم، بايد چي كار كنيم.
تا آخر حرف🌷#هادي را خواندم. او خيلي جدي تصميم گرفته بود وارد #حوزه شود. براي همين با من #مشورت مي كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهل_و_سوم
💚برکت❤️
💢دوستان شهید
👈#برکت در مال چیزی نیست که با مفاهیم مادی و دنیایی قابل بحث و توجیه باشد،برخی افراد بودند که انچه را که خدا در اختیارشان نهاده بود برای رفع #مشکلات_مردم قرار می دادند و خدا هم از خزانه ی غیب خود#مشکلات_مالی انها را برطرف می کرد.
🌷@shahidabad313
💢مثلا،🌷#شهيد_ابراهيم_هادي. دوستي مي گفت: يک شب🌷#ابراهيم را ديدم که در کوچه راه مي رود. پرسيدم: کاري داري؟گفت: از صبح تا به حال کسي از#بندگان_خدا را نديدم که#مشکل_مالي داشته باشد و من بتوانم#مشکل او را برطرف کنم. براي همين ناراحتم.
⚘@pmsh313
🌷#ابراهيم_هادي هيچ گاه#پول را براي خودش نخواست، بلكه با پولي كه به دستش مي رسيد #مشكلات بسياري از #رفقا را برطرف مي كرد.بارها شده بود كه#مسافر_كشي مي كرد و#پول آن را خرج#هيئت و يا افراد نيازمند مي کرداين ويژگي هاي🌷#شهيد_ابراهيم_هادي براي🌷#هادي خيلي جالب بود
🌷@shahidabad313
🌷#هادي_ذوالفقاري🌷#ابراهيم را خيلي دوست داشت براي همين سعي مي كرد مانند اين🌷#شهيد عزيز با درآمد خودش#مشكلات_مردم را برطرف كند.
يادم هست كه در#تهران تصوير نسبتاً بزرگ🌷#شهيد_ابراهيم_هادي را جلوي#موتور نصب كرده بود و اين طرف و آن طرف مي رفت.🌷#هادي هم از خدا خواسته بود كه بتواند گره از #مشكلات_خلق_خدا برطرف كند.
⚘@pmsh313
💢بايد اشاره كرد كه نشستن و#دعا كردن، براي اينكه خداوند#بركت خود را نازل كند، در هيچ روايتي وارد نشده.#انسان اگر مي خواهد به جايي برسد، بايد #تلاش كند.
🌷@shahidabad313
💢زماني كه🌷#هادي در#تهران بود و در#بازار_آهن فعاليت مي كرد، هميشه دست#خير داشت. خصوصاً براي هيئت ها بسيار خرج مي كرد.🌷#هادي مي گفت بايد☀️#مجلس_امام_حسين (علیه السلام) پررونق باشد. بايد اين بچه ها كه به#هيئت مي آيند خاطره ي خوشي داشته باشند.
🌒هر بار كه براي#هيئت و يا كارهاي فرهنگي🕌#مسجد احتياج به#كمك_مالي داشتيم اولين كسي كه جلو مي آمد🌷#هادي بود. هميشه آماده بود براي هزينه كردن.
🌷@shahidabad313
♨️يك بار به🌷#هادي گفتم: از كجا اين همه#پول مي ياري؟ مگه توي#بازار چقدر بهت#حقوق مي دن؟
خنديد و گفت: از خدا خواستم كه هميشه براي اينطور كارها#پول داشته باشم. خدا هم كمكم مي كنه.پرسيدم: چطوري؟
⚘@pmsh313
🌟گفت: بايد#تلاش كرد. بعد ادامه داد: براي اينكه برخي خرج ها رو تأمين كنم، بعد از#كار#بازار_آهن، با#موتور كار مي كنم. بار مي برم،#مسافر و... خدا هم توي#پول ما#بركت قرار مي ده.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي در☀️#نجف هم دست از اين كارها بر نمي داشت.بسياري از طلبه هاي☀️#نجف از فعاليت هاي🌷#هادي مي گفتند و اينكه نمي دانستند🌷#هادي از كجا#پول مي آورد، اما كارهاي#خير ماندگاري از خود به#يادگار مي گذارد.
⚘@pmsh313
📌زماني كه🌷#هادي🌷#شهيد شد، چند نفر از طلبه ها آمدند و#خاطرات خود را از 🌷#هادي بيان كردند.يكي مي گفت: اين عبايي را كه دارم🌷#هادي برايم خريد، ديگري به نعلين خود اشاره كرد.يكي ديگر از آنها از#لوله_كشي💎#آب خانه اش مي گفت و...
🌷#هادي براي تأمين هزينه ي اين كارها در☀️#نجف كار مي كرد. اين اواخر كاري كرده بود كه مسئولان گروه هاي نظامي مردمي (حشدالشعبی) حسابي به او#اطمينان داشتند.هميشه#پول در اختيار او مي گذاشتند تا براي كارهاي#فرهنگي كه در نظر دارد #هزينه كند.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊