eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔴 فراموش نکنیم که امکان دارد حتی نماینده امام معصوم هم فریفته و آلوده مال دنیا و مغرور پست و‌مقام شود 💠وقتی که امام موسی کاظم (ع) در زندان بودند چند وکیل معروف در نقاط مملکت اسلامی داشتند که وجوهات را دریافت میکردند. وقتی ایشان در زندان به شهادت رسیدند ، امام رضا ع از وکلا خواستند که اموال را (بیش از صد هزار دینار) به ایشان برگردانند. اما وکلای حضرت که از مشهور و علمای معروف بودند نتوانستند از این اموال دل بکنند.همه اموال را بالا کشید. گفتند موسی بن جعفر (ع) از دنیا نرفته و غیب شده است و هنوز به ما نگفته را چه کنیم!! یک دفعه انحراف بزرگی بوجود آمد که اکثر گرفتارش شدند و خون دلهای زیادی خوردند امام رضا (ع) تا کم کم قضیه روشن شد و شیعه به راه اصلی برگشت. ✅ تعجب نکنید از انحراف برخی خواص یقه بسته ، که مال دنیا ، بسیاری از بزرگان را فریب داده است نزدیکترین افراد به ائمه (مثل عثمان بن عیسی و ابن ابی حمزه بطائنی) حاضر شدند برای زیاد، دین جدید درست کنند...
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️فرزند آوری در آئینه آیات قرآن (بخش سیزدهم) 🔸شبهه تعبیر از فرزندان به عنوان «فتنه» در قرآن و پاسخ آن 🔹در مقابل تمامی آن تعبیرات بسیار ستوده از موضوع در قرآن کریم (که در بخش های قبلی این نوشتار بدان ها اشاره گردید) ممکن است عده ای با استناد به آیاتی نظیر آیه ۱۵ سوره تغابن «إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ؛ اموال و فرزندان تان فقط شما هستند و خداست كه پاداش عظيم نزد اوست!»؛ و آیه ۲۸ سوره انفال «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ؛ و بدانيد اموال و شما، است؛ و [براى كسانى كه از عهده امتحان برآيند] پاداش عظيمى نزد خداست»، که در آنها از به تعبیر شده، شبهه تناقض آیات قرآن را راجع به این موضوع مطرح کنند. پاسخ این سؤال از فهم صحیح معنای واژه «فتنه» می گذرد. به معنای است و در این آیات این معنا بیان شده که اگر انسان در این ميدان آزمايش، از عهده تکلیف خود برآید، به تصریح همین آیه ۱۵ سوره تغابن یعنی «وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ»، پاداش عظیمی نزد خدا خواهد داشت. 🔹در واقع خداوند براى تربيت انسان، دائما او را در كوره هاى داغ قرار مى دهد و با امور مختلفى او را مى آزمايد، اما و از مهم‌ترين وسائل امتحان او را تشكيل مى دهند، چرا كه جاذبه اموال از يكسو و عشق و علاقه به فرزندان از سوى ديگر، چنان كشش نيرومندى در انسان ايجاد مى كند كه در مواردى كه رضاى خدا از رضاى آنها جدا مى شود، انسان سخت در فشار قرار مى گيرد. [۱] بسيارند كسانى كه از نظر عبادات معمولى و تظاهر به دين و مذهب، و حتى گاهى از نظر انجام مستحبات، بسيار سخت‌گيرند و وفا دارند، اما به هنگامى كه پاى يك مسئله مالى به ميان مى آيد، همه چيز كنار مى رود و تمام قوانين الهى، و مسائل انسانى، و حق و عدالت، به دست فراموشى سپرده مى شود. در مورد ، كه ميوه هاى قلب انسان و شكوفه هاى حيات او هستند نيز غالبا چنين است بسيارى از كسانى را كه به ظاهر پایبند به امور دينى و مسائل انسانى و اخلاقى هستند، مى بينيم كه به هنگامى كه پاى فرزندشان به ميان مى آيد گويى پرده اى بر افكارشان مى افتد و همه اين مسائل را فراموش مى كنند، عشق به فرزند سبب مى شود كه حرام را حلال، و حلال را حرام بشمرند و براى تامين آينده خيالى او تن به هر كارى بدهند و هر حقى را زير پا بگذارند. [۲] 🔹با این توضیحات روشن می شود که در قرآن هیچ تناقضی بین آیات ستایش کننده فرزندآوری و آیاتی که فرزندان را در کنار اموال موجب «فتنه» می دانند وجود ندارد. چرا که بر اساس آموزه های اصیل اسلامی، امتحان ها و به عنوان اموری ناگزیر، مرحله ای از مراحل رشد انسان اند. در روايتى از امام على (ع) می‌خوانيم كه فرمود:  «لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ وَ لَكِنْ مَنِ‏ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ - وَاعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَة؛ [۳] هيچ كس از شما نگويد خداوندا، من به تو پناه مى برم، از امتحان و آزمايش، چرا كه هر كس داراى وسيله آزمايشى است، و لكن كسى كه مى خواهد به خدا پناه برد، از امتحانات گمراه كننده پناه برد، چه اينكه خداوند مى گويد: بدانيد و شما است». اگر یکی از شمرده شده است نه تنها امری مذموم نیست، بلکه نشانه این است که «نعمت فرزند» مطلوب و محبوب نوع بشر و دارای جاذبه ای است که عشق کور به آن می تواند موجب لغزش انسان باشد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۲۰۶ و ۲۰۷ [۲] همان، ج ۷، ص ۱۳۸ [۳] نهج البلاغة، فيض الإسلام‏، نشر هجرت‏، قم، چ اول، ص ۴۸۴ نویسندگان: حجّة الاسلام احمد حیدری -  علی غبیشاوی منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️کوخ‌ها منشاء برکت هستند، نه کاخ‌ها 🔹شاید بسیاری گمان کنند که و دارا بودن در بانکها، ، یا دارا بودن زمین‌ها یا پارکها و امثال اینها برای انسان می‌آورد. این یک اشتباهی است که انسان می‌کند.  منشا برکاتند نه . 🔹انسان گمان می‌کند به این است که چند تا باغ داشته باشد، چند تا ده داشته باشد، در بانکها داشته باشد، در تجارت چه باشد، شاید انسان این گمان را می‌کند، لکن ما وقتی که ملاحظه می‌کنیم و سعادتها را سنجش می‌کنیم، می‌بینیم که آنهایی بودند که در بودند. آنهایی که در کاخها هستند سعادتمند نیستند. 🔹آن مقداری که از در دنیا منتشر شده است هیچ در پیدا نمی‌شود. ما یک «کوخ چهار پنج نفری» در داشتیم، و آن کوخ - سلام الله علیها - است. از این کوخها هم محقرتر بوده، لکن این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که را پر کرده است از ، و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. 🔹این در کوخ محقر، در ناحیه آن قدر در بودند که دست ملکوتی ها هم به آن نمی‌رسد؛ و در آن قدر بوده است که هر چه انسان می‌بیند برکات در هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) درباره طولانی بودن سفر آخرت و لزوم تهیه «زاد و توشه» چه فرموده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ که خطاب به (علیه السلام) نوشته شده، به «طولانى بودن و نياز شديد به تهيه زاد و » براى اين سفر از طاعات و كارهاى خير به ويژه انفاق در راه خدا اشاره كرده است. 🔹 (عليه السلام) در قسمت دیگری از وصيّتنامه براى تشويق به در راه خدا از تعبير ديگرى استفاده كرده مى فرمايد: «وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فِي حَالِ غِنَاكَ لِيَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَكَ فِي يَوْمِ عُسْرَتِكَ» ([و همچنين] اگر كسى را پيدا كنى كه در حال غنی و ، از تو بگيرد و اداى آن را براى روز سختى و تنگدستى تو بگذارد، آن را بشمار). حاصل اينكه و هوشيار بايد از وجود دو كس بهره بگيرد: كسى كه داوطلبانه و رايگان بار سنگين توشه انسان را بر دوش مى گيرد و با شادى و خوشحالى آن را به مقصد مى رساند، و ديگر كسى كه در هنگام انسان به مال، بخشى از او را مى گيرد و در آن زمان كه شديداً به آن نيازمند است بازپس مى دهد. 🔹آرى چنين است حال كسانى كه در راه خدا مى كنند و تعبيرى جالب تر و زيباتر از اين پيدا نمى شود. تعبير دوم برگرفته از است، آنجا كه مى فرمايد: «مَنْ ذَا الَّذی يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَة» [۱] (كيست كه به خدا دهد، [و بدون منت، انفاق كند]، تا آن را براى او، كند؟). البتّه آيه مسئله را با نكته اضافه اى بيان مى دارد، و آن اينكه خداوند وامى را كه از بندگانش مى گيرد، دو چندان يا به آنها باز پس مى دهد. تعبير اوّل را هم احتمالا بتوان از آيات شريفه «سوره بلد» استنباط كرد، آنجا كه مى فرمايد: «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ - وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ - فَكُّ رَقَبَة - أَوْ إِطْعامٌ فِى يَوْم ذِى مَسْغَبَة». [۲] 🔹شايان توجّه است كه مرحوم صدوق در «کتاب علل الشرايع»، روايت جالبى متناسب با وصيّتنامه بالا نقل مى كند كه «سفيان بن عُيَيْنَه» مى گويد: زُهرى (يكى از تابعين معروف) در شبى سرد و بارانى (عليه السلام) را ديد كه آرد بر دوش خود حمل مى كند؛ عرض كرد: يابن رسول الله اين چيست؟ فرمود: «أُرِيدُ سَفَراً أُعِدُّ لَهُ زَاداً أَحْمِلُهُ إِلَى مَوْضِع حَرِيز»؛ (سفرى در پيش دارم كه زاد و آن را به جاى مطمئنى نقل مى كنم)؛ زُهرى گفت: غلام من در خدمت شماست آن را براى شما حمل مى كند؛ حضرت قبول نكرد، زُهرى گفت: من خودم آن را بر دوش حمل مى كنم، شما والامقام تر از آنید كه بخواهید چنين بارى را بر دوش حمل كنید. 🔹 (علیه السلام) فرمود: «لَكِنِّی لاَ أَرْفَعُ نَفْسِی عَمَّا يُنْجِينِی فِي سَفَرِی وَ يُحْسِنُ وُرُودِي عَلَى مَا أَرِدُ عَلَيْهِ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ اللهِ لَمَّا مَضَيْتَ لِحَاجَتِكَ وَ تَرَكْتَنِي» (لكن من خودم را والاتر از آن نمى دانم كه آنچه مرا در سفرم نجات مى بخشد و ورودم را بر آنچه مى خواهم نيكو مى سازد بر دوش حمل كنم. تو را به خدا سوگند مى دهم به دنبال كار خود بروى و مرا به حال خود رها سازى). زُهرى به دنبال كار خود رفت بعد از چند روز حضرت را ديد، عرض كرد: اثرى از سفرى كه فرموديد نمى بينم، امام (عليه السلام) فرمود: «بَلَى يَا زُهْرِيُّ لَيْسَ مَا ظَنَنْتَ وَ لَكِنَّهُ الْمَوْتُ وَ لَهُ كُنْتُ أَسْتَعِدُّ إِنَّمَا الاْسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ تَجَنُّبُ الْحَرَامِ وَ بَذْلُ النَّدَى وَ الْخَيْرِ» [۳] (آن سفرى كه تو گمان كردى نيست، منظورم است، و من براى آن آماده مى شوم، و آماده شدن براى اين سفر با پرهيز از حرام و در راه هاى خير حاصل مى شود). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره بقره، آيه ۲۴۵ [۲] سوره بلد، آيات ۱۱ الی ۱۴؛ ترجمه: «ولى او از آن گردنه مهمّ نگذشت! - و تو نمی ‏دانى آن گردنه چيست! - آزادكردن برده‏ اى - يا غذا دادن در روز گرسنگى». [۳] علل الشرائع‏، ابن بابويه، كتابفروشى داورى‏، قم‏، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۳۱، باب ۱۶۵ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۹، ص ۵۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«صله رحم» در اسلام از چه اهمیتی برخوردار است؟ 🔹گرچه در و ، مسأله و برقرار ساختن رابطه صحیح با به عنوان یک الهى و انسانى مطرح شده که باید با انگیزه هاى الهى به سراغ آن رفت، ولى بى شک انجام این وظیفه الهى و انسانى از نظر ظاهر نیز در بر دارد، که در فرازهایی از خطبه بیست و سوم با تعبیرات بسیار پرمعنا و زیبایى، به آن اشاره شده است. مهم این است که انسان، بتواند این را محکم کند و با کارهاى اشتباه موجب قطع آن نشود. انسان باید هنگام و آرامش به آنها نیکى کند، تا در هنگام بروز و ظهور بحران ها و طوفان ها، به حمایت او برخیزند. حقیقت این است که غلبه بر بسیارى از مشکلات زندگى کار یک فرد نیست و یا گروه هایى را مى طلبد. 🔹حال چه کسى بهتر از و بستگان و هستند که هم یکدیگر را به خوبى مى شناسند و هم پیوندِ خون و ، آنها را به هم مربوط ساخته است؟! امّا افسوس که بسیارى از افراد همین که به نوایى رسیدند، همه این مسائل را فراموش کرده و از آنان فاصله مى گیرند و این روز بیچارگى را از دست داده و خود را در برابر ، در هم مى شکنند. تعبیرات لطیفى که در روایات آمده است دقیقاً ناظر به همین معانى است. در حدیثى از (علیه السلام) مى خوانیم: «صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوارِ، یُعَمِّرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ» [۱] ( و پیوند با و نیکى با همسایگان، خانه و شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند). 🔹در حدیث دیگرى از (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلَةُ الاَْرحامِ وَ حُسنُ الْجِوارِ، زیادَةً فِی الاَْموالِ»؛ [۲] ( و نیکى با همسایگان، سرمایه ها را فزونى مى بخشد). در روایت دیگرى از همان امام همام (علیه السلام) چنین آمده است: «صِلَةُ الأَرْحامِ تُزَکَّی الاَْعمالُ و تُنْجِى الأَموالُ و تُرْفَعُ الْبَلْوى وَ تُیَسَّرُ الْحِسابُ وَ تُنْسى فِی الاْجَلِ» [۳] (، انسان را پربار مى کند و او را نمو مى دهد و را برطرف ساخته و را آسان مى کند و را به تأخیر مى اندازد). در مقابل و بریدن پیوندهاى خویشاوندى «آثار دردناکى» در زندگى انسان در و «مجازات سختى» در براى او دارد. این سخن را با حدیث دیگرى از (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم. 🔹در این حدیث آمده است: «أَخْبَرَنی جبْرئیلُ إنَّ ریحَ الْجَنَّةَ تُوجَدُ مِنْ مَسیرةِ أَلْفِ عام ما یَجِدُها عاقٌّ وَ لاقاطِعُ رَحِم وَلاشَیْخُ زان» [۴] (جبرئیل، به من خبر داد که از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى سه گروه آن را احساس نمى کنند: کسى که عاق [پدر و مادر] باشد و کسى که خویش را با قطع کند و پیرمردى که زنا کند). تعبیر فوق بسیار پرمعنا است و مفهومش این است که این سه گروه نه تنها وارد نمى شوند، بلکه هرگز نزدیک آن نیز نخواهند شد. ممکن است سؤال شود که منظور از چیست؟ منظور این است که برقرار باشد و در به یارى هم بشتابند و از حال هم نشوند و در شرایط مختلف به مقتضاى آن شرایط عمل کنند. حتّى گاه مى شود با یک سلام و یک تلفن بخشى از تکلیف صله رحم انجام مى گیرد. در حدیثى از امیرمؤمنان (علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلُوا أرحامَکُمْ وَ لَو بِالتَّسلیمِ» [۵] ( را به جا بیاورید، هر چند با یک سلام کردن باشد). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۰؛ [۲] همان، ص ۹۷؛ [۳] همان، ص ۱۱۱؛ [۴] معانى الاخبار، بنا به نقل از بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۹۵، ح ۲۶؛ [۵] اصول کافى (بنابر نقل بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۶) 📕پيام امام امير المومنين عليه السلام‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، ۱۳۸۵ش، ج ۲، ص ۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج‌ البلاغه «سختی های سکرات موت» را چگونه توضیح داده است؟ 🔹حضرت در بخشی از خطبه مذکور، شرح بسيار گويا و تكان دهنده اى درباره بيان فرموده است. نخست میفرمايد: «سكرات و شدائد و حسرتِ از دست دادنِ همه چيز، بر آنها هجوم آورده است». در واقع دو هجوم سنگين در آستانه به انسان ميشود؛ نخست: هجوم است، و آن حالتى است شبيه به گيجى مستى كه بر اثر فرا رسيدن مرگ، به انسان دست میدهد و گاه بر عقل او چيره ميشود و او را در اضطراب و فرو می‌برد، و ديگر: از دست دادن تمام چيزهايى است كه در يك عمر طولانى براى گردآورى آنها زحمت كشيده و رنجها تحمّل نموده است. 🔹امورى كه سخت به آن دلبستگى دارد و گويى جزو وجود او شده و در يك لحظه می‌بيند، بايد با همه آنها وداع كند و بگذارد و بگذرد، و اين بر هيجان و او مى افزايد. سپس به شرح آن پرداخته میفرماید: «به خاطر آن، اعضاء و پيكرشان سست ميشود و در برابر آن رنگ خود را مى بازند؛ سپس تدريجاً در آنها نفوذ ميكند و ميان آنها و زبانشان جدايى مى افكند؛ در حالى كه ميان خود قرار دارند، با چشم خود به آنها نگاه ميكنند و با گوش سخنانشان را می شنوند و عقلشان سالم و فكرشان برجاست». از اين تعبير به خوبى استفاده میشود كه معمولا اوّلين چيزى كه از كار مى افتد است. 🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: (در اين هنگام كه سيلى بر صورت او نواخته مى شود، از بيدار مى گردد و عميقاً به فكر فرو مى رود) «فكر ميكند كه را براى چه چيزهايى بر باد داده، و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است!». در ادامه حضرت می فرمايد: «به ياد هايى مى افتد كه گردآورى كرده است؛ در جمع آورى آن چشم بر هم گذارده و از حلال و و [هرچه به دستش آمده] در اختيار گرفته است، و جمع آورى آن بر دامان او نشسته و هنگام جدايى از آنها فرا رسيده است». آرى او بيدار ميشود و نخستين كابوسى كه بر وجود او سايه مى افكند كابوس اوست! 🔹اموالى كه به خاطر دلباختگى و دلبستگى به دنيا در فكر حلال و حرام آن نبود؛ يا با توجيهات نادرست، اجازه تملّك آن را به خود داده بود. اينجاست كه زحمت گردآورى آن اموال و تبعات و همه بر دوش او سنگينى ميكند، ولى او ناچار است از همه چشم بپوشد و ديگران از آن بهره گيرند. لذا در ادامه اين سخن ميفرمايد: «تَبْقَى لِمَنْ وَرَاءَهُ يَنْعُمُونَ فِيهَا، وَ يَتَمَتَّعُونَ بِهَا فَيَكُونُ الْمَهْنَأُ لِغَيْرِهِ، وَ الْعِبْءُ عَلَى ظَهْرِهِ، وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِهَا» [۱] (اين براى او به جاى میماند و از آن بهره ميگيرند و متنّعم میشوند. لذّت و آسايش آن براى است و سنگينى بر دوش او! و او گروگان اين اموال است!». 🔹تعبير به «رُهُون» در جمله اخير اشاره به اين است كه او در گرو است كه از ديگران گرفته، كه تا گروگان را نپردازد خلاصى و رهايى نمی‌یابد. به همين دليل در جمله بعد ميفرمايد: «او در اين حال، به خاطر امورى كه به هنگام براى او روشن شده، دست خود را از می‌گزد [و انگشت ندامت به دندان ميگيرد!] و نسبت به آنچه در تمام عمر به آن علاقه داشت، بى اعتنا میشود!». در اين حال او به ياد اين مطلب می‌افتد كه در دوران زندگى غالباً در برابر حسودان قرار داشت؛ حسودانى می خواستند اموال و ثروتها را به چنگ آورند و به او اجازه تملّك آنها را ندهند؛ 🔹ولى او با زيركى و تلاش و فعاليّت، جلو آنها را گرفت و به آنها اجازه نداد ثروت هايى كه می بايست نصيب او بشود، به چنگ حسودانش بيفتد؛ ولى اكنون كه سرنوشت خود و اموال خود را در آستانه مرگ مى بيند: «آرزو ميكند اى كاش اين اموال به دست آنكس می رسيد كه در گذشته به ثروت او غبطه می خورد و بر آن حسد می‌ ورزيد [تا وبال جانش نگردد]». (علیه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده، انسان هايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز بيدار ميكند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و لازم را براى اين سفر خوفناك و طولانى فراهم سازند. پی نوشت: [۱] جمله «وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِها» اشاره به اين است كه تمام وثيقه هاى معنوى وجود انسان گويى گروگان اموال او میشود؛ اموالى كه حلال و حرام در آن به هم آميخته است. سعادت انسان، نجات او و سرنوشت آينده او همه در گروِ آن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ۱، ج۴، ص۵۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) با مقداری تلخیص @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن، «اسراف‌كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟ 🔹 و به معناى وسيع كلمه از است كه با اهمّيّت زياد از آنها ياد كرده و مى فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ اَصْحَابُ النَّار»؛ [۱] (، اهل آتش اند). گرچه اين سخن در «سوره غافر» از زبان مؤمن آل فرعون نقل شده، ولى قرآن بر آن صحه نهاده است. 🔹همچنين در مورد مى فرمايد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا اِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ»؛ [۲] ( هميشه بوده اند). روشن است سرنوشت و ، چيزی جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و يعنى نيست. و «سرف» بر وزن «هدف» به گفته بعضى از ارباب لغت به معناى از و مرز در هر كارى است، هر چند اين واژه بيشتر در مورد تجاوز از حدّ در هزينه ها اطلاق مى شود. [۳] 🔹به همين دليل و كه از حدّ و تجاوز كرده اند در ، شمرده شده اند، و حتى كشتار افراد بى گناه نيز نوعى اسراف تلقى شده است. از ماده «بذر» در اصل به معناى است، و معمولا در مواردى كه را بدون هدف پراكنده مى سازند و به اصطلاح مى كنند كه نتيجه اش و تضييع است اطلاق مى شود. [۴] 🔹اگر دقيقاً در وضع دنياى امروز و و كه بر آن حاكم است كه نه تنها در مواد غذايى و ، بلكه در همه چيز از و مرز تجاوز مى شود بينديشيم، مى بينيم اين و ، قبل از آنكه موجب شود، را در همين فراهم ساخته است كه صغير و كبير در آتش آن مى سوزند و فريادشان به جايى نمى رسد، آنگاه تصديق خواهيم كرد كه مجازات اسراف و تبذير بايد باشد. پی نوشت‌ها [۱] سوره غافر، آيه ۴۳؛ [۲] سوره اسراء، ۲۷؛ [۳] مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص ۴۰۷؛ [۴] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، ج ۱، ص ۲۳۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۶، ص ۲۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت خدیجه» (سلام الله عليها) در آیینه قرآن و روایات فریقین 🔹حضرت (سلام الله علیها)، اولین بانویی است که به (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد. [۱] او از دوران خود بود، که در راه پیشبرد همه خود را هزینه کرد تا جایی که در هنگام وفاتش حتی یک کفن برای خود نداشت. [۲] این بخشش آن‌چنان برای اسلام اثربخش بود که مشهور شد: و برافراشته شدن پرچم آن به برکت دو چیز است؛ شمشیر حضرت (علیه السلام) و اموال حضرت (سلام الله علیها). [۳] 💠حضرت خدیجه از منظر قرآن 🔹با توجه به روایات اسلامی، زمانی که آیه «...رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»؛ [۴] (...و کسانی که گویند: پروردگارا، ما را و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند و ما را پیشوای اهل تقوا قرار ده) نازل شد (صلی الله علیه و آله) به (علیه السلام) فرمودند: منظور از «مِنْ أَزْوَاجِنَا» كیست؟ 🔹حضرت جبرئیل عرض کرد: (سلام الله علیها). سپس (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «ذُرِّیَّاتِنَا» چه كسانی هستند؟ حضرت جبرئیل گفت: (سلام الله علیها)؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: مراد از «قُرَّةَ أَعْیُنٍ» چه كسانی هستند؟ جبرئیل پاسخ داد: و (علیهما السلام). ایشان گفتند: منظور از «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» چه كسی است؟ جبرئیل گفت: (علیهما السلام) 💠حضرت خدیجه از منظر روایات 🔹گوشه‌ای از و با عظمت (سلام الله علیها) در موجود در منابع فریقین بازتاب پیدا کرده است که به دلیل رعایت اختصار چند مورد را بیان می‌کنیم: 💠بهترین بانو 🔹طبق روایات شیعه و سنی، (سلام الله علیها) یکی از است که در دنیا به دست یافت که دیگر زنان عالم به آن جایگاه دست نیافته و نخواهند یافت. [۵] این بانوی بزرگ اسلام، در آنچنان اوج گرفت که در کنار دخترش، عنوان را دارا می باشد. (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «أفضلُ نساءِ أهلِ الجنةِ خديجةُ بنتُ خويلدٍ و فاطمةُ بنتُ محمدٍ و مريمُ بنتُ عمرانَ و آسيةُ بنتُ مزاحمٍ امرأةُ فرعونَ»؛ [۶] (بهترین زنان بهشت، ، ، و همسر فرعون می باشند). 💠غبطه حضرت آدم (علیه السلام) 🔹طبق‌روایات‌زمانی‌که (علیه السلام) از جایگاه (سلام الله علیها) و بذل و بخشش در راستای آبیاری نهال جوان آگاه شد، نسبت به غبطه خورد و فرمود: «مِمّا فَضَّلَ الله به إبنی عَلَیّ أن زوجته خَدیجهً کانَت عَوناً لَه عَلَى تَبلیغِ أمرِ الله (عزّ و جلّ)...»؛ [۷] (یکی از عالم بر فرزندم (پیامبر اسلام) این است که همسرش ، همکار و همیار او برای بود...). 💠بصیرت خدیجه (سلام الله علیها) 🔹زمانی که حضرت (سلام الله عليها) احساس كرد مرگش فرا رسيده است به (صلّی الله علیه و آله) به عنوان جملاتی را عرضه داشت که نشان از اوج و این بانوی بزرگ اسلام است. وی در اولين جمله خود خطاب به (صلی الله علیه و آله) چنین فرمود: اگر من در حق تو كوتاهي كرده ام مرا عفو كن. (صلّی الله عليه و آله) فرمود: ای ! من از تو كوچكترين قصوری نديدم و تو تمام خود را در خدمت به من و به كار بردی و بسيار خسته شدی و تمام زندگی ات را خرج كردی. [۸] 🔹 (سلام الله علیها) تمام خود را در مسیر اعتلای خرج کرد، ولی از آنجایی که عظمت اسلام را درک کرده است، نه تنها این عمل خود را بزرگ نمی‌پندارد، بلکه خود را مقصر نیز می‌داند. این است که بزرگان عالم خلقت، همچون (علیه السلام) به آن غبطه می‌خورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] انساب الاشراف، ج۱، ص۴۷۱؛ [۲] سیره ابن هشام، ج۱، ص۴۲۶؛ [۳] الصحیح فی سیره النبی الاعظم، ج۳، ص۱۹۸؛ [۴] قرآن کریم، سوره فرقان، آيه ۷۴؛ [۵] مجمع البیان، ج۵، ص۳۲۰؛ تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۵۰؛ [۶] مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۳؛ [۷] عمده القاری، ج۱، ص۶۳ ؛ [۸] شجره طوبی، ج۲، ص۲۳۵ نویسنده؛ علیرضا خاتم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel