eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جامعيت و رشد متوازن شخصيتی (بخش سوم) 💠برنامه رشد متوازن ابعاد شخصيت (۲) 8⃣ و : [۱] در مکاتب غير الهی اساساً اين امر مطرح نيست، مثل اين است که با خود مانند شريکی که به او اطمينان نداريم معامله کنيم، و هميشه مراقب باشيم که سرمان کلاه نگذارد. اهميت آن به قدرى است که عليه السلام فرمودند: کسی که شبانه روز يک بار از خود نکند، از ما نيست. برای پرورش روح خود از اين دستور استفاده ميکردند. ايشان ميفرمايند: انسان اول صبح بايد شرط کند با خود، که بگيرد و نافرمانی حق (گناه) نکند (مشارطه)، در مرحله بعد بايد اين شرط خود را در عمل پياده کند و مراقب باشد خلاف اين شرط عمل نکند (مراقبه). مرحله سوم اين که در آخر روز، از نفس خود حساب کشی کند، چرا که آنجا که خدا می خواسته نبودی، چرا کار امروز را به فردا انداختی، چرا... (محاسبه) و در آخر اگر از دستور سير و سلوکی خود منحرف شده باشد، او را تنبيه ميکند (معاتبه). اين مراحل را ميتوانيم در کل برنامه روزانه خود اجرا کنيم. 9⃣ : کار پسنديده ای است، ولی نبايد اشتباه کرد که نقش واسطه و ابزاری و يا مرکب روح را دارد. به تطهير جسم، پرورش و ورزش آن اهميت داده و ، شهوتی است که جسم را فرسوده و مريض ميکند و اسلام مخالف آن است؛ پس ما نبايد تمام همت خود را به پرورش اين بُعد صرف کنيم، درست است پرورش اين بعد در حد خود مفيد است و بر ديگر ابعاد شخصيتی انسان اثر مطلوب دارد (عقل سالم در بدن سالم است). 🔟تعادل در تغذيه بعد روحی (عقل و دل) و جسمانی (غرايز): [۲] در سفارش شده است که انسان بايد به تغذيه دو بعد خودش رسيدگى کند، تغذيه به بعد روحانی (به نماز، دعا، نيايش، حق طلبی و...) است و تغذيه بعد جسمانی و غريزی (به ازدواج، آب، غذا، پوشاک و...) است که البته بايد از راه مشروع برآورده گردد، و البته مرز حيوان و انسان همين اختيار و تکليف به گزينش قسمت حلال و مشروع است. ناگفته نماند که چون به اوست، بايد به اين بعد اهميت بيشتری دهيم و آن را بر بعد حيوانی غلبه دهيم، و آنگاه است که هم تقويت ميشود و به تبع آن قدرت اختيار و گزينش نيرومندتر ميگردد. ... پی نوشت ها: [۱] مطهری، مرتضی، جلوه های معلمی، انتشارات مدرسه، وزارت آموزش و پرورش [۲] مظاهری، حسين، عوامل کنترل غرايز، تهران، موسسه نشر و تحقيقات ذکر، ۱۳۷۸، ص ۶۸ با کمی تغيير نویسنده: محمدحسین قدیری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جامعيت و رشد متوازن شخصيتی (بخش چهارم و پایانی) 💠موانع رشد هماهنگ در قرآن 🔷موانع رشد هماهنگ در يک کلام، پيروی از و تن ندادن به است که زيرشاخه‌های آن بدين قرار است: خود پرستى، دنيا زدگی، غفلت، تکبر، خودبرتربينی، شخصيت زدگی، تقليد، کثرت زدگی، سخن بدون علم، پيروی از گمان، کتمان حق، مجادله با حق، تزيين و خوب جلوه دادن بدی ها توسط نفس، قساوت قلب، از خودبيگانگی، عناد جويی، خودستایی، دوست بد؛ هر يک از اين موانع به يک يا چند بعد از ما لطمه ميزند. مثلاً شخصيت زدگی و تقليد کورکورانه، بعد عقلی شخصيت ما را آسيب ميرساند. 💠روش های رشد هماهنگ [۱] 🔷 ۱) سرمشق و نمونه عملی: ، يعنی را الگوی ما قرار داده است. کلام، رفتار و سکوت (ع) ميتواند معيار خوبی در کارها و حرکات و سکناتمان باشد. بعد از معصوم (ع)، ما در هر عصر داشته ايم که به معصوم نزديک بوده اند و به خاطر مبارزه با نفس و تزکيه آن، قابليت الگو بودن را برای ما در تمام ابعاد شخصيتی دارا می‌باشند. نمونه بارز آن (ره) است. ۲) پند و اندرز: قرآن، کلمات معصوم و ادعيه پر است از مفاهيم خيرخواهانه و انسان‌ساز. ۳) کيفر و پاداش: دو نظام روانشناسانه تعليم و تربيتی هستند (تشويق و تنبيه). ۴) داستان، امثال، تاريخ گذشتگان: قرآن و معصوم با توجه دادن به آن ها سير انحرافی برخی از ظالمين و مشرکين و منحرفين را به ما گوشزد ميکنند، مثل پول پرستى و دنيا خواهی قارون و... ۵) امر به معروف و نهی از منکر. ۶) توبه. ۷) دعا و نيايش. ۸) تمرين و تکرار. ۹) روش محبت به گنهکار و مردم برای هدايت. ۱۰) روش ابتلاء و امتحان الهی. ۱۱) عادت مثبت، و بعد ملکه کردن صفات خوب با تمرين پيوسته. ۱۲) عنايت های الهی. ۱۳) تربيت و توجه عوامل مؤثر در تحول شخصيت (محيط زندگی، شغلی، آموزشی) اراده، سن. 💠خطر تک بعدی بودن 🔷 تحت تأثير تفکرات مادی و انحرافی قرار نميگيرد، و هستی شخصيت او نیز در معرض آشوب و اضطراب قرار نميگيرد. [۲] آری همان گونه که معيوب بودن يک چرخ خودرو بر کل وضعیت خودرو تأثير دارد، رشد تک بعدی يا سرطانی و کاريکاتوری نیز و اسلامی فرد را معيوب ميکند، چرا که اين فرد در ابعاد ديگر شخصيت، پرورش نيافته است. انحراف ها و فسادها از اين شکل ها ناشی ميشود. مثلا فرد به بعد حيوانی خود فقط توجه نموده و از بعد عقلی، دل و يا روحانی خود غافل بوده است. پس ميتوانيم بگوييم ، با همديگر در تعامل هستند؛ مثلا بعد عقلی بر اراده مؤثر است، اراده بر تلاش فرد، و آن بر بعد اجتماعی و...؛ 🔷در آخر با توجه به مطالب بخش‌های قبلی و این بخشِ نوشتار نتيجه ميگيريم که و را بايد در تن دادن به يافت، انسان ميتواند در اين زمينه مطالعه کند، خود را با الگوهای زنده و صالح تطبيق دهد. برای خود دوستانی پيدا کند که تک بعدی رشد نکرده باشند. خود را به الگوی نيکوی کامل، یعنی (عج) نزديک کند. در برنامه ای کتبی ابعاد شخصيت را يادداشت کند و روزانه آن را تغذيه نماید، و با استفاده از برنامه ريزی زيبای ، ، ، ، هر روز حساب خود را رسيدگى نمايد. از جمله کارهای مفيد در اين زمينه انس گرفتن با ادعيه است؛ بطور مثال ما در صحيفه سجاديه رشد هماهنگ اين ابعاد را در قالب دعا می بينيم، و يا در خطبه متقين امیرالمؤمنین (ع) (خطبه همام) ترسيمی از يک انسان و و الهی را به ما ارائه داده اند. نکته مهم ديگر اين که برای رشد هماهنگ شخصيت بايد به کل بحث، ديدی کلی نگر داشت، يعنى با توجه به کل مباحث، انسان کند، و ديگر اينکه همه اين مباحث فرع بر اين است که ما را موجودی با کرامت، خليفه الله، امانتدار الهی ميدانيم، موجودی که سرشار از است و انبياء و ائمه عليهم السلام برای آنها تلاش و تبليغ ها کرده اند و امکان پرورش آن را به ما گوشزد نموده‌اند. پی نوشت ها: [۱] احمدی، سيد احمد، اصول و روش های تربيت در اسلام، ص ۱۵۰، با تغيير و اضافه [۲] شخصيت اسلامی، ترجمه محمد سپهری، مرکز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامی، ص ۸۲ نویسنده: محمدحسین قدیری منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
تبیین
⭕️سرآمدان را نمی‌شود از حافظه‌ی تاریخ حذف کرد 🔸رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله): 🔹 را نمی‌شود از حافظه‌ی تاریخ حذف کرد؛ نکته‌ی مهمّ مورد توجّه ما این است. را نه می‌شود حذف کرد، نه می‌شود تحریف کرد. نه اینکه نتواند چهره‌ های سرآمدان را بد معرّفی کند؛ چرا، که روزبه‌روز هم می‌شوند، امروزی‌تر می‌شوند، می‌شوند، می‌توانند شب را روز و روز را شب معرّفی کنند، می‌توانند درباره‌ی چهره‌ های برجسته و منوّر هم کنند، امّا این کفِ روی آب است، این «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً» است. 🔹 زیر ابر باقی نمی‌ماند. و ، بعد از هزار سال از دورانِ خودشان، امروز می‌توانند را با صدای رسا معرّفی کنند. شخصیّت آنها را نمی‌شود محو کرد، نمی‌شود از زدود، نمی‌شود هم کرد. ابعاد ما از ابن‌سینا و شیخ طوسی وسیع‌تر است، است. خصوصیّاتی که در تشکیل شخصیّت امام بزرگوار دخالت دارند، به مراتب بیشتر است از خصوصیّاتی که در شخصیّت آن‌گونه برجسته‌ها و سرآمدها حضور دارند. 🔹 یک است؛ هم در سرآمد است ـ امام در ، در ، در ، سرآمد است ـ هم در و و سرآمد است، هم در و سرآمد است، هم در و و در نظامِ بشری سرآمد و یگانه است. 🔹این خصوصیّات در هیچ‌ کدام از ما با هم جمع نشده است، [امّا] در این با همدیگر جمع است. نتیجه اینکه این را هیچ‌کس نمی‌تواند از محو کند، نه امروز و نه در قرن های آینده، و نمی‌تواند او را کند؛ چند صباحی ممکن است دروغ‌ پردازی بشود، تحریف شخصیّت بشود، امّا در نهایت ، خود را با صدای رسا به همه معرّفی می‌کند؛ این را پشت ابر نمی‌شود نگه داشت. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۳/۱۴ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش چهارم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠ثمرات و نتایج عفت ورزی (۴) 7⃣پاکی رحم ها و نسل انسانی 🔹حفظ باعث می شود رحم‌ها پاک و شناخته شده باشند. باید احساس کند دارای ، پشتیبان، و شخصیت است، نه موجودی وانهاده و بی صاحب که از عشقی آلوده و لحظه ای به وجود آمده است. در فرهنگ غنی مسأله پاکی رحم و نقش آن در سلامت ، و بسیار مهم قلمداد شده، به گونه ای که و ، عاملی اساسی برای مسیر انسان و اجتماع معرفی گردیده و ارزشمندترین انسانها کسانی بوده اند که در دامن های رشد کرده اند. 🔹به وجود آمدن نسل از طرق نامشروع، زیادی را در بردارد، که یکی از مهم‌ترین آنها عدم پذیرش مسئولیت در مقابل تربیت فرزندِ به وجود آمده است؛ و بر فرض پذیرش، احساس طبیعی تعلق آن فرزند به خود را ندارد. به عبارت دیگر، در انسان سبب می شود که او به متعلقات و مسائل مربوط به ذات خود علاقه بیشتری نشان دهد، و چنانچه مشخص باشد که مثلاً این کودک، فرزند اوست، به صورت کاملاً طبیعی، احساس، علاقه و عاطفه او به سوی آن فرزند برانگیخته می شود، و را در جهت حفظ و او و استوار می گرداند؛ 🔹اما چنانچه تولید از طرق نامشروع باشد، با عدم پذیرش احساس مسئولیت، عشق، علاقه و عاطفه در قبال فرزند مواجه خواهیم بود، و این امر باعث ناهنجاری‌ها و بسیار خواهد شد. به جز موارد ذکر شده در این قسمت، و قسمت‌های قبلی این نوشتار، فواید و ثمرات دیگری هست که در سایه برای انسان حاصل می شود. از قبیل: ، جلوگیری از استثمار زن، حفظ رشد ، بالا رفتن و ، حفظ حریم‌ها، رشد و پیشرفت در کارها و… ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش دوم) 🔸اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است! 🔹در قرآن مجيد در داستان (سلام الله علیها) زنى كه از مهمترين و با شخصيّت ترين زنان جهان است، تعبيراتى آمده كه نشان ميدهد مسأله و و محيط پرورشى انسان در او بسيار اثر دارد، و براى پرورش برومند پاكدامن بايد به تأثير اين امور توجّه داشت. از جمله اوست كه از زمان باردارى، پيوسته او را از وسوسه هاى شيطان به خدا مى سپرد، و آرزو مى كرد از خدمتگزاران خانه خدا باشد و حتّى براى اين كار نذر كرده بود. 🔹آيه ۳۷ سوره آل عمران مى‌ فرمايد:  «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بَقَبُول حَسَن وَ اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً» (خداوند او را به پذيرفت و به طرز شايسته اى را پرورش داد). تشبيه وجود به گياه برومند، اشاره به اين حقيقت است كه همانطور كه براى برخوردارى از يك بوته گل زيبا يا يك درخت پرثمر بايد نخست از بذرهاى اصلاح شده استفاده كرد و سپس وسائل پرورش آن گياه را از هر نظر فراهم ساخت، و باغبان نيز بايد بطور مرتّب در تربيت آن بكوشد، نيز چنين اند، هم عامل در روح و جان آنها مؤثّر است، و هم خانوادگى و هم . 🔹و قابل توجّه اين كه در ادامه آيه شریفه مى افزايد: «وَ كَفَّلَها زَكَرِيّا» (و خداوند را براى سرپرستى و كفالت او (مريم) برگزيد). [۱] پيداست حال كسى كه در آغوش حمايت پيامبر عظيم الشأنى است كه خداوند او را براى كفالت او برگزيده است. و جاى تعجّب نيست كه با چنين تربيت عالى، (سلام الله علیها) به مقاماتى از نظر ايمان و اخلاق و تقوا برسد كه در ادامه همين آيه به آن اشاره شده:  🔹«كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزقاً قالَ يا مَرْيَمُ اَنّى لَكِ هذا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ اِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِساب» (هر زمان وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آنجا مى ديد؛ از او پرسيد اى ! اين را از كجا آورده اى؟ گفت: اين از سوى خداست؛ خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى دهد). آرى آن نتيجه اش اين اخلاق و غذاى بهشتى است! در سوره آل عمران آیات ۳۳ و ۳۴ باز سخن از تأثير و تربيت در پاكى و و فضيلت است؛ 🔹مى فرمايد: «اِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ اِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ ـ ذُرِيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض وَ اللّهُ سَميعٌ عَلِيمٌ» (بی تردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را [به خاطر های ویژه ای که در آنان بود] بر جهانیان برگزید - [را برگزید] که [از نظر پاکی، تقوا، درستی و راستی] برخی از [آنان از نسل] برخی دیگرند؛ و خدا شنوا و داناست). 🔹گرفته شدن بعضى از آنها از بعضى ديگر، يا اشاره به عامل است، و يا و يا هر دو، و در هر حال شاهد گويايى براى مسأله مورد بحث، يعنى تأثير وراثت و تربيت در و و فضيلت است. در رواياتى كه ذيل اين آيه نقل شده است، به اين معنى اشاره شده [۲] و به هر حال دلالت آيات فوق، بر اين كه يك انسان و مسأله ، تأثير عميقى در ها و لياقت هاى او براى پذيرش مقام رهبرى معنوى خلق دارد، قابل انكار نيست، و هرگز نمى توان، اين گونه افراد را كه از چنين وراثت ها و تربيت هايى برخوردارند، با افراد ديگرى كه از يك و تربيت نادرست برخوردار بوده اند، مقايسه كرد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بايد توجّه داشت «كفل» اگر بدون تشديد باشد به معنى به عهده گرفتن سرپرستى و كفالت است، و اگر به صورت ثلاثى مزيد (كفّل با تشديد) استعمال شود، به معنى انتخاب كفيل براى ديگرى است، و طبق تعبير بالا، خداوند زكريّا را براى كفالت مريم برگزيد (بنابراين كفّل در اينجا دو مفعول گرفته، يكى ضمير هاء كه به مريم بر مى گردد، و دوم زكريّا). [۲] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ چهارم، ج ۱، ص۳۳۱، [سورة آل‏ عمران، آيات ۳۳ الى ۳۷] ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پرچمِ استقلالِ هویّتی و فرهنگیِ زنان در دست زنان ایرانی 🔹امروز با حفظ حجاب، استقلال هویّتی خودشان و خودشان را دارند اعلام میکنند و به دنیا صادر میکنند؛ یعنی دنیا سخن جدیدی دارد می‌شنود. زن میتواند در حضور فعّال داشته باشد، تأثیرگذاری اجتماعی عمیق داشته باشد. 🔹امروز کشور ما در بخشهای مختلف چنین تأثیرگذاری‌ای دارند؛ در عین‌ حال و و وجه تمایز میان زن و مرد، فاصله‌ی‌ میان زن و مرد، در معرض سوء استفاده‌ی مردان قرار نگرفتن، خود را در حدّ وسیله‌ی التذاذ مردان بیگانه و زیاده‌ طلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن، جزو خصوصیّات زن ایرانی و است. 🔹ما البتّه این را داریم، این چهارچوب را داریم، در میان ما کسانی هستند در حدّ بسیار خوب، بعضی در حدّ اعلای این الگو دارند زندگی میکنند، بعضی هم در حدود متوسّطند؛ به‌ هرحال، این الگو وجود دارد و مبنای کار زن ایرانی این است. آن کسانی که را تحقیر میکنند، خیانت میکنند؛ هم به ، هم به [یعنی] به جامعه‌ زنان. 🔹آن کسانی که وانمود میکنند به این است که در همه‌ی میدان هایی که مردها وارد میشوند، زنها هم باید وارد بشوند، اینها خیانت میکنند به اعتماد زن و به و و . زن محترم است، هیچکس هم نگفته که زن در میدان های اجتماعی وارد نشود یا مسئولیّت نگیرد یا علم پیدا نکند... بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۶/۱۲/۱۷ منبع:وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و‌ نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«راستگویی» و «دروغگویی» چه تاثيراتی بر جامعه انسانی دارد؟ 🔹تأثير و در زندگى بشر، بر كسى پوشيده نيست، و بحث پيرامون آن، توضيح مطالب واضح است، لکن در تفاصيل آن، به آثار معجزه آسای و در تمام بخشهاى زندگى بشر برخورد ميكنيم، که توجه به آن میتواند، انگيزه نيرومندى براى گرايش به اين باشد. نخستين تأثيرى كه صدق و راستى از خود به يادگار ميگذارد، مسأله جلب و در همكاریهاى دسته جمعى است. زندگى انسان براساس كار گروهى شکل گرفته و بدون آن، كارهای مهم به سرانجام نمیرسد. 🔹و كار گروهى زمانی امكانپذير است كه افراد گروه، نسبت به يكديگر كامل داشته باشند. و اطمينان نیز در صورتى حاصل میشود كه و در ميان آنها حاكم باشد. در حقیقت و مؤثرترين ابزار جلب اعتماد است، و خطرناكترين دشمن آن میباشد، و در این میان تفاوتى بين فعاليتهاى علمى، فرهنگى، اقتصادى و سياسى نيست. يك سياستمدار پر نفوذ اگر يك يا چند بار به مردم دروغ بگويد به سرعت نفوذ خود را از دست میدهد. اگر تحقيقات يك دانشمند آلوده به دروغ شود، اعتماد تمام محافل علمى از ابتكارات و تحقيقات او سلب میشود، و ديگر به گفته هاى او اعتمادى نيست. 🔹يك مؤسسه اقتصادى اگر فقط در معرفى يك نوع از كالاهايش دروغ بگويد مردم نسبت به تمام فرآورده هاى او بدبين میشوند، و به سرعت مشتريان خود را از دست مى دهد. اگر مديری در مديريتها، در گفتار و رفتار خود صادق نباشد، نظام و انضباط مديريت او از هم متلاشى میشود. از آنچه گفته شد آشکار میشود كه پايه و اساس هرگونه پيشرفت معنوى و مادى در اجتماع، متقابلی است که برخاسته از و است. (عليه السلام) در روايتى میفرماید: « سبب اصلاح هر چيز و سبب فساد همه چيز می شود». 🔹آن حضرت در حديث ديگرى میفرماید: « و يكسان اند، زيرا برترى انسان زنده بر مرده همان اعتماد به او است، هنگامى كه به گفتار او اعتمادى نباشد زنده بودن او بى اثر است». [۲] ديگر اينكه و به انسان و میدهد، در حالى كه مايه و بى آبرويى است. هميشه سربلند و آبرومندند، در حالی که همواره سرافکنده و بى آبرو هستند. از این رو (عليه السلام) در حديثى میفرماید: «هميشه را پيشه كن، چرا كه آن كس كه در سخنان خود باشد، قدر و او در جامعه بالا مى رود». [۳] 🔹از سوى دیگر، ، و به انسان شجاعت و شهامت مى بخشد، در حالى كه و ، هميشه انسان را در هاله اى از خوف و ترس فرو مى برد، مبادا خلاف گويى و خيانت او آشکار شود، و تمام نقشه هاى او نقش بر آب شود. از سویی، انسان را از بسيارى از نجات میدهد، چرا كه میداند اگر خلافى كند و از او سؤال كنند، نمیتواند به گناه خويش اعتراف نمايد، پس بهتر است كه گرد گناه نگردد. 🔹در حديث معروفى، مردی خدمت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) آمده و عرض كرد: «من گرفتار چهار گناه پنهانى هستم: زنا، شرب خمر، سرقت و ؛ هر يك از اينها را بفرماييد به خاطر شما ترك مى كنم». پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: « را رها كن». آن مرد از خدمت پيامبر بازگشت. هنگامى كه تصميم به عمل منافى عفت گرفت با خود گفت فردا از من سؤال میكند، اگر بگويم پيمان خود را شكستم، و اگر راست بگويم حد شرعى بر من جارى میشود. هنگامى كه تصميم به سرقت و نوشيدن شراب گرفت، باز هم این فكر در ذهن او پيدا شد. به خدمت پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمد عرض كرد: «يا رسول الله! تمام راه هاى گناه را بر من بستى، و من همه آنها را ترك نمودم». [۴] 🔹از سوى دیگر، و بسيارى از را حل ميكند، راه وصول به مقصد را آسان ساخته و از هزينه هاى كمرشكن بازرسى میکاهد، حجم پرونده هاى حقوقى را به حداقل میرساند و با بخشش، آرامش خاطر به مردم، و نگرانى هايى را كه به سبب احتمال دروغگويى براى افراد مختلف پيدا میشود از ميان برمیدارد، و رشته هاى محبت و دوستى را در ميان افراد محكم میكند و به انسان و ابهّت مى بخشد. (علیه السلام) در حدیثی میفرماید: «بهتر از گوينده آن است، و بهتر از نيكى ها انجام دهنده آن است». [۵] (اشاره به اين كه و والاى انسان سبب صدق و راستگويى و انگيزه كارهاى خير می شود). 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع) قم‏ چ۱ ج۳ ص۲۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️همنشینى با دوستان چه تأثیرى بر شخصیّت انسان دارد؟ 🔹بدون شک عامل سازنده انسان ـ بعد از اراده، خواست و تصمیم او ـ امور مختلفى است که از اهم آنها ، و است؛ چرا که خواه و ناخواه، است، و بخش مهمى، از افکار و صفات اخلاقى خود را از طریق مى گیرد. این حقیقت، هم از نظر و هم از طریق و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است. 🔹این تأثیرپذیرى، از نظر منطق تا آن حدّ است که در روایات اسلامى از پیامبر خدا (علیه السلام) چنین نقل شده: «لا تَحْکُمُوا عَلَى رَجُل بِشَیْء حَتَّى تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ یُصَاحِبُ، فَإِنَّمَا یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْکَالِهِ وَ أَقْرَانِهِ وَ یُنْسَبُ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَخْدَانِهِ» [۱] (درباره کسى قضاوت نکنید، تا به نظر بیفکنید، چرا که انسان به وسیله دوستان، یاران و رفقایش شناخته مى شود). 🔹امیرالمؤمنین (علیه السلام) در گفتار گویاى خود، مى فرماید: «فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطائِهِ، فَإِنْ کَانُوا أَهْلَ دِینِ اللهِ فَهُوَ عَلى دِینِ اللهِ، وَ إِنْ کانُوا عَلى غَیْرِ دِینِ اللهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِینِ اللهِ» [۲] (هر گاه وضع کسى بر شما مشتبه شد، و دین او را نشناختید، به نظر کنید، اگر اهل دین و آئین خدا باشند، او نیز پیرو آئین خدا است، و اگر بر آئین خدا نباشند، او نیز بهره اى از آئین حق ندارد). 🔹به راستى، گاه، نقش در و یک انسان، از هر عاملى مهم‌تر است، گاه او را تا سر حدّ فنا و نیستى پیش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند. «آیات ۲۷ تا ۲۹ سوره فرقان»، به خوبى نشان مى دهد چگونه ممکن است تا مرز پیش برود، اما یک از ناحیه یک ، او را به بازگرداند، و سرنوشتى مرگبار براى او فراهم سازد که از حسرت آن، روز هر دو دست را به دندان بگزد، و فریاد «یا وَیْلَتى» از او بلند شود. 🔹در حدیثى از نهمین پیشواى بزرگ اسلام (علیه السلام) مى خوانیم: «إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أَثَرُهُ» [۳] (از بپرهیز که همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است!). (صلى الله علیه و آله) فرمود: «أَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ... وَ مُجالَسَةُ الْمَوْتَى، فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا الْمَوْتى؟ قالَ: کُلُّ غَنِیّ مُتْرِف» [۴] (چهار چیز است که را مى میراند: تکرار گناه ـ تا آنجا که فرمود: ـ و همنشینى با مردگان، کسى پرسید: اى رسول خدا مردگان کیانند؟! فرمود: ثروتمندانى که مست ثروت اند). [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] «سفینة البحار»، ج ۲، ص ۲۷ [۲] «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۷ [۳] همان، ص ۱۹۸ [۴] «خصال صدوق»، ج ۱، ص ۲۲۸ (طبق نقل «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۵) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج ۱۵، ص ۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) نقش «زبان» در تجلی «شخصیت انسان» را چگونه تبیین می کنند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۸ درباره نقش زبان در تجلی مى فرمايد: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ» (انسان زير خود پنهان است [و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد]). منظور از «مرء» (انسان) در اينجا و ارزش انسان است و منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه بگويد «شخصيت» او آشكار مى شود، چرا كه ، ترجمان و دريچه اى به سوى روح آدمى است، و هر چه در اوست از خوب و بد، والا و پست، بر و كلماتش ظاهر مى شود. 🔹گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پُر ابهت اند، اما همين كه زبان به مى گشايند، مى بيند كه چقدر توخالى است؛ و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى آراسته ندارند، اما هنگامى كه زبان به مى گشايند، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است. 🔹مرحوم علامه مجلسى اين كلام را از «مصباح الشريعة» با اضافه اى از امام صادق از اميرمؤمنان امام على (عليهم السلام) نقل كرده است و آن اين كه امام (عليه السلام) به دنبال اين جمله مى فرمايد: «فَزِنْ كَلاَمَكَ وَ اعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْه» [۱] (حال كه چنين است خود را بسنج، و بر و عرضه دار، هرگاه رضای خدا در آن است آن را بر زبان جارى كن، و اگر غير از آن است، از چنين سخن گفتنى بهتر است). 🔹درباره اهميت اين جمله كوتاه و تاثير آن در شناخت انسانها، دانشمندان اسلامی، سخن هاى برجسته اى گفته اند، از جمله ابن‌ابى‌الحديد (عالم اهل سنت) در ذيل همين كلام حكمت آميز مى گويد: «مفهوم اين كلام در عبارات مختلفى آمده، اما تعبيرى كه در اينجا آمده از نظر كوتاه بودن و پرمعنا بودن نظير و مانند ندارد». [۲] 🔹مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود مى گويد: «اديب، فقيه و فيلسوف تنها با سخنانشان شناخته مى شوند، و همچنين وكلا و اخترشناسان؛ ولى طبيب و مهندس و مانند آنها، هم با سخنانشان شناخته مى شوند و هم با كارهايشان، و به هر حال هر انسانى كه سخنان تازه و مفيدى در اختيار برادر هم نوعش بگذارد، عاقل، عالم، اديب، فقيه و فيلسوف است، اما سخنوران فصيحى كه اثر با ارزشى از خود به يادگار نگذارده اند، سوفسطائيانى بيش نيستند، هر چند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند». [۳] 🔹تأثير اين سخن امام (عليه السلام) به قدرى است که در شعر شعرا و اديبان به خوبی نمايان است؛ سعدى مى گويد: «تا مرد نگفته باشد - عيب و هنرش نهفته باشد»؛ نيز مى گويد: « در دهان اى خردمند چيست - كليد در گنج صاحب هنر - چو در بسته باشد چه داند كسى - كه گوهر فروش است يا پيله ور». شاعر ديگرى مى گويد: «آدمى مخفى است در زير - اين پرده است بر درگاه جان». شاعر ديگرى مى گويد: «مرد، ار خزف و طلاى كان است - در زير خود نهان است». پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ‏۶۸، ص ۲۸۵، باب ۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم، چ ۱، ج ‏۱۸، ص ۳۵۳، ۱۴۴. [۳] فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم‏ للملايين، چ۳، ج ۴، ص ۳۱۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۲۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش دوم) 🔸براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد... در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۲) 🔹 درباره‌ی به‌ عنوان یکی از می‌فرمایند: «در همه‌‌ی این حوادث و با نگاهى وسیع‌تر در سرگذشت یازده‌ساله‌ی‌ و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتى که به آن منتهى شد، صحنه‌ پرداز اصلى و عامل حقیقى، همانا و عقیده و و است. 🔹هم ، که با قیام شجاعانه‌اش در برابر و برضد ابرقدرت‌هاى شرق و غرب، کارى عظیم و بى‌سابقه انجام داد، هم و قائد عظیم‌الشأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همه‌‌ی بادهاى مخالف ایستاد، و هجوم طوفان‌ها را شکست، اما خود کمترین تکانى نخورد؛ هم که توانست کشور را بدون اندک تکیه‌اى به اداره کند، 🔹و را که محل تلاقى نیروهاى شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سه‌چهارم سالیان پس از پیروزى را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، و با عزت و به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از گرفته‌اند و جوهر اصلى این حوادث شگفت‌آور و و صلابت و عزتى است که و ایرانى و ملت و و و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز داده‌اند». [۱] 🔹ایشان و نظام برخاسته از آن را به ، و استواری این بنا بر پایه‌ی می‌دانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، را با اسلام شناختند و به‌ خاطر فداکارى و عظمت او در راه ، پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند. [۲] 🔹از دیدگاه ، بزرگترین مانع در مقابل نفوذ خائنانه‌ و همچنین سلطه‌ی غیرمشروع و غیرمنطقی است. ایشان در تبیین چرایی این امر می‌فرمایند: « ... ، در وهله‌ی‌ اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد، که یکى عبارت است از احترام به و اهتمام‌ به‌ انسان، و دوم جلوگیرى‌ از و و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانى. در کلمه‌ی‌ توحید، این‌ها وجود دارد؛ لا اله الا الله». [۳] 🔹در جمع‌بندی رکن اسلامیت انقلاب، می‌توان گفت از دیدگاه معظم‌له: « ... آنچه که ما داریم، به برکت داریم. به وجود آمدن ، به برکت اسلام بود. اگر و عمق این ایمان در دل‌ها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقى که همه از گذشته‌ هاى این کشور ‌ـ‌ به‌ خصوص در قرن اخیر‌ ـ‌ مى‌دانید، هیچ دست نیرومندى بتواند این را به حرکت در بیاورد... 🔹 این مردم بعد از و تشکیل و بقا و ریشه‌دار شدن تا وضع کنونى و پیشرفت‌ها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلى و سرنوشت جنگ‌هاى فراوانى که ما تاکنون در دنیاى سیاسى و اقتصادى داشته‌ایم و همه به سمت بوده است (اگرچه در بسیارى از آن‌ها در نیمه‌ى راه قرار داریم) همه‌ی‌ آن‌ها مرهون اسلامى ما و این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...». [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] پیام رهبر انقلاب به مناسبت اولین سالگرد رحلت حضرت امام ۶۹/۰۳/۱۰ [۲] بیانات معظم له ۸۲/۰۳/۰۷ [۳] بیانات معظم له ۸۲/۰۶/۲۶ [۴] بیانات معظم له ۷۰/۹/۳۰ منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش و جایگاه جوان در اسلام 🔹ایام و یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین دوران در طول حیات انسان و دوران درخشندگی و فروغ زندگی اوست. می‌تواند با استفاده از قدرت و نیروی خدادادی و روح سرشار از عشق و امید، شور و هیجان، و آینده خود را رقم بزند و به عالی‌ترین و باشکوه‌ترین منازل زندگی در مسیر حرکتش به سمت ابدیت دست یابد. 🔹از همین رو اهتمام بسیار زیاد و ویژه‌ای به دارد و آن را مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش زندگی و عمر آدمی می‌شمارد و آن را فرصت مناسب برای دستیابی به رشد و کمال و خوشبختی دنیا و آخرت معرفی می‌کند. چنانکه (عليه السلام) در تفسیر آیه شریفه «...وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا...». [۱] (... و سهم خود را از دنيا فراموش مكن)، می‌فرمایند: «سلامتى، توانايى، فرصت، و شادابى‌ات را فراموش مكن، تا با آن‌ها، را به دست آورى». [۲]  🔹ایام «نوجوانی» و «جوانی» زمانی است که و و شاکله وجودی انسان در آن شکل می‌گیرد و بر همین اساس، در روایات متعددی بر نقش این دوران در شکل‌گیری شخصیت تاکید بسیاری شده است. (عليه السلام) در این‌باره می‌فرمایند: «دل مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن کاشته شود، مى‌پذيرد». [۳] (عليه السلام) نیز سفارش می‌کنند: « را دريابید، زيرا كه آنان سريع‌تر به كارهاى خير روى مى‌آورند». [۴] 🔹 به دلیل رسیدن به سن ، با يك «تحول مهم و انقلاب درونی» برخورد می‌کند، که و  دچار برخی تغییرات و فعل و انفعالات می‌شود؛ چنانچه اگر در این زمان تحت «تربیت» و «مراقبت» قرار نگیرد و این تحولات درونی به درستی هدایت نشود، او با مخاطرات زیادی روبرو می‌شود. (عليه السلام) درباره اهمیت و در این دوره می‌فرمایند: «به آموختن به پيش از آن كه منحرفين آنان را گمراه سازند، اقدام کنید». [۵] 🔹یعنی در این دوره بستر بسیار مناسبی برای و دارد، که اگر در این امر کوتاهی شود و پایه‌های دینی و اعتقادی جوان به درستی شکل نگیرد، جوان ناخودآگاه به دلیل تمایلات و غرایز بیدار شده‌ای که در او پدید آمده، به سوی ایدئولوژی و فرهنگ غیردینی، که امروزه از طریق اینترنت، فضای مجازی، شبکه های ماهواره‌ای و... که به آسانی در اختیار و در دسترس همگان است خواهد رفت. 🔹به جهت اهمیت ، بر ، و تمامی کسانی‌که به نحوی در یادگیری و آموزش جوانان تاثیرگذارند، لازم است که با شناختن ارزش واقعى جوانى و درک روحیات و نقايص طبيعى این دوران و با راهنمایی‌ های عالمانه و عاقلانه، تمایلات و غرایز جوانان را از سركشى و طغيان شان باز دارند، و به سوی یک زندگی دینی و الهی هدایت نمایند. 🔹بنابراین، موضوع و ارزش و اهميت آنان در نزد خداوند و اهل بیت (علیهم‌ السلام) به قدری بالاست که به هیچ عنوان نمی‌توان از آن غفلت کرد، و تمام کسانی‌ که در تخریب زیرساخت‌ های فرهنگی کشور دست داشته و دارند و با انتشار کتاب‌ها، مقالات، و دادن آزادی‌ های بی‌حد و حصر، در از بین بردن تربیت‌ دینی‌ جوانان نقش داشته‌اند، مورد قهر و غضب خداوند متعال قرار خواهند گرفت و روز قیامت در ازای گمراهی هر یک از این جوانان مسئول خواهند بود. پی‌نوشتها؛ [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آیه۷۷. [۲] معانی الاخبار، ص۳۲۵. [۳] تحف العقول ص۷۰. نهج البلاغه، نامه۳۱. [۴] اصول كافى، ج۸، ص۹۳، ح۶۶. [۵] تهذيب الأحكام (تحقیق خرسان)، ج۸، ص۱۱۱، ح۳۰ منبع: وبسایت رهروان ولایت. @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آداب گفتگو با ديگران 🔸، به عنوان يکی از کم هزينه ترين امور، گرچه در بدو نظر بسيار آسان و بی مؤونه تلقی ميگردد، اما بايد گفت به کارگیری اين نعمت بی‌بديل که از امتيازات انسان است، و دارد که بدون آن، نه تنها بهره لازم حاصل نمی‌گردد، بلکه گاه مشکلات غير قابل حل و ضايعات جبران ناپذيری نيز به بار خواهد آمد. بخشی از اين که زمينه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ايمن خواهد ساخت، به شرح زير عرضه ميگردد: 🔹۱) سخن بگوييد و با سخن خود حق را بر ملا سازيد. ۲) از روی و آگاهی سخن گفته و هيچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنيد؛ به آثار و پيامدهای حرف های خود توجه کنيد. ۳) ، بدون عجله و با حرف بزنيد. ۴) و بجا سخن گوييد (سنجيده گويی) و حرف بيهوده (لغو) نزنيد. ۵) سعی کنيد تنها به هنگام صحبت کنيد. (کم گويی) ۶) و سخن گوييد. (آفه الکلام الاطاله) ۷) در نقل سخنان، را رعايت کنيد. ۸) در مورد امورى که به شما مربوط نيست، حرفی نزنيد. 🔹۹) هرگز به تکلم نکنيد؛ (دروغ، غيبت، تهمت، تمسخر، شايعه، افشای سر، هتک حرمت، عيب جويی، دشنام، تحقير، سخنان نيش دار و اختلاف افکنی). ۱۰) در وقت و هيجان، در امور مهم سخن نگوييد. ۱۱) هرگز الفاظ و و ناپسند بر زبان جاری نکنيد. ۱۲) در سخن گفتن را رعايت کنيد. ۱۳) سطح درک مخاطبان را رعايت کنيد. ۱۴) در بين صحبت ديگران، حرف نزنيد؛ (شنونده خوبی باشيد). ۱۵) بکوشيد تا سخنان شما همراه با تشويق ديگران باشد. 🔹۱۶) با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافيان تلقين کنيد. ۱۷) نکات مثبت شخصيت افراد را يادآوری کنيد. ۱۸) در نقل لطيفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنيد، و اگر قصد شوخی داريد، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنيد. ۱۹) بهتر است در وقت صحبت، داشته باشيد. ۲۰) بهتر است در بيان نقاط ضعف ديگران از کنايه استفاده کنيد. ۲۱) هيچ گاه بی دليل کسی را با حرفهايتان نترسانيد. ۲۲) در محاورات، فرهنگ مخاطبين خود را در نظر بگيريد. [۱] ۲۳) و از روی محبت صحبت کنيد. 🔹۲۴) در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنيد. [۲] ۲۵) حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنيد. ۲۶) وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گوييد، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبريد. ۲۷) اشتياق و آمادگی شنوندگان را برای شنيدن سخنانتان در نظر بگيريد. ۲۸) شايسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنيد، سخنانتان موجب هشدار و موعظه برای ديگران باشد. ۲۹) سعی کنيد سخنان شما، را در دل شنوندگان زنده کند و نيز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنيد. ۳۰) از کلمات بهره بگيريد. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختيار داريد و ضميرهای جمع مانند شما، ايشان، و...) 🔹۳۱) حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنيد. (جملات تنفرآميز، يأس آور، حاکی از شکايت و گله، انتقاد آميز و سرزنش زا). ۳۲) در غير موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهيزيد و در صورت نياز، حرفتان را با بيانی رساتر تکرار کنيد. ۳۳) سعی کنيد از جملات امری، کمتر استفاده کنيد و از زياد به کار بردن ضمير «من» بپرهيزيد. ۳۴) از آميختن سخنان خود با اغراق و قسم زياد خودداری کنيد. در صورت نياز، همراه با دليل و برهان سخن گوييد. ۳۵) از به کارگيری کلمات و عبارات غيرمأنوس و ثقيل بپرهيزيد. 🔹۳۶) سزاوار است سخنان شما، هميشه همراه با نقل کلام بزرگان دين و حکمت و حاوی نکات باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود. ۳۷) دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گيريد و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهيزيد. [۳] ۳۸) در استفاده از کلمات با معانی مشترک، را در نظر داشته باشيد. ۳۹) تکيه کلام های زائد را با تمرين از سخنانتان حذف کنيد. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و...). ۴۰) از پرخاشگری بپرهيزيد و با سخن با ديگران گفتگو کنيد. و پيوسته در نظر داشته باشيد که سخنان شما، حاکی از و ميزان شماست. «اللسان ميزان الانسان». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بيان شادی، غم، تبريک، تسليت و... دارد که بهتر است اين موارد را آموخته و رعايت کنيم. [۲] می توانيد در مقابل آيينه تمرين و حرکات نامناسب را اصلاح کنيد. [۳] صاحب نظرات فرهنگی، برای بسيارى از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادل‌های فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شايسته است طالب محترم اين موارد را شناخته و در به کارگیری و ترويج آن بکوشند. [۴] غرر الحکم، ۱۲۸۲ 📕آيين گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱ - ۵ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel