eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ عقده گشایی رسانه‌های اصلاح طلب علیه سپاه! 🔸 پس از پرتاب موفقیت آمیز ماهواره ، نخستین ماهواره نظامی ایران که همت غیورمردان سپاه پاسداران انجام شد، خبر این دست آورد بزرگ به سرعت بر سر خط خبری اکثر رسانه های دنیا قرار گرفت و آن را جمهوری اسلامی ایران در سایه تحریم عنوان کردند. ❌ با این حال رسانه های اصلاح طلب ایران در همنوایی آشکار با این اقدام بزرگ سپاه را بایکوت کردند! ❌ بعضی از روزنامه های اصلاح طلب با انتخاب تیتر های حاشیه ای و کوچک‌ سعی در و کوچک کردن این کار بزرگ داشتند. ❌ روزنامه های اصلاح طلب و حتی حاضر نشدند یک تیتر کوچک نیز به این اقدام بزرگ سپاه در صفحه یک خود اختصاص دهند و خود را علیه سپاه علنی کردند! ❌ جریان آمریکایی-صهیونیستی در رسانه های ایران به وضوح آشکار شده است و تعجب از نهاد های امنیتی و قضایی است که اجازه می دهند این رسانه های داخلی معاند به راحتی، مشغول لجن پراکنی و بایکوت دست آوردهای سپاه و نهادهای انقلابی دیگر نظام باشند. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⭕️پیام‌های استراتژیک درخشش «نور» 🔶ارسال موفقیت آمیز به فضا از سوی چند پیام مهم و استراتژیک دارد. 🔷 بسیار بیشتر از آنی است که حتی در تصور خود ما وجود دارد. تاکید مکرر رهبری عزیز برای در مسیر ناظر به همین توانمندی‌هاست. 🔷تحریم یک ‌‌و یک دارد. موفقیت نور شکستن سیمای ذهنی تحریم به عنوان یک در راه و نشان دادن واقعیت های میدان است. واقعیت‌هایی که میگویند با وجود تحریم‌ نیز می‌توان و در مسیر پیشرفت برداشت. 🔷موفقیت پرتاب اخیر پس از چند بار شکست پروژه ‌های ارسال ماهواره نشان می‌دهد اگر و را سرلوحه قرار دهیم نیز همراه خواهد بود و هیچ کسی حق ندارد ناامید باشد. 🔷حضور سپاه در همچون فضا نوید بخش ارتقای و کشور است. قطعاً در خبرهای خوشی از این دست اقدامات خواهیم شنید. 🔷درحالی که تجربه هسته‌ای پیش روی ماست، نتیجه نیز امروز پیش روی همگان قابل قضاوت است. اگر رقم خورده بود، امروز معلوم نبود با کدام توان می‌توانستیم پاسخ شرارت‌ها و ترامپ را بدهیم؟! امروز ، نتیجه نه به برجام موشکی است. 🔷خشم آمریکا و برخی کشورهای اروپایی بیانگر اهمیت دستاورد سپاه است. به مردم تبریک، به سپاهیان خداقوت و به دشمنان می‌گویم موتوا بغیظکم... |دکتر غلامرضا جلالی @tabyinchannel
✳ عصر ظهور، عصر تجلی شئون امام است 🔻 همه‌ی شئونی که در محقق می‌شود، در معارف ما به خودِ تعریف می‌شود؛ یعنی اگر در زمین محقق می‌شود، کلمه‌ی عدل الهی، خود امام است. طبق روایات، وقتی امام به دنیا می‌آیند، در پیشانی ایشان نوشته است، «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا». او کلمه‌ی تام خداست؛ وقتی ولایت امام محقق شد، عدالت محقق می‌شود. همین‌طور به خود امام برمی‌گردد. «أحی به القلوب المیته»، قلوب با امام زنده می‌شوند. اگر محقق می‌شود، ، ولایت امام است. همه‌ی نعمت‌ها ذیل امام تعریف می‌شوند، «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» در روایات، نعیم یعنی وجود امام. 🔸 اگر است، نور امام است، «وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا». امام صادق علیه‌السلام فرمودند نور رب یعنی نور امام. اگر است ذیل ولایت است: «ولایة علی‌بن‌ابی‌طالب حصنی...» پس همه‌ی حقایقِ عصر ظهور، نازله‌ی امام هستند؛ بنابراین عصر امام با همه‌ی شاخصه‌هایش، فرع امام است. به همین دلیل است که به امام می‌گوییم . چون امامِ دوران است. عصر ظهور، عصر تجلی شئون حضرت است. 👤 📚 از کتاب | ج۲ 📖 صص ۱۱۲ تا ۱۱۵ @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش اول) 🔷واژه‌ها و کلمات ترکیبی وحی در از عمق و ژرفای خاصی برخوردار است، به طوری که با هیچ کتاب دیگر آسمانی و غیر آن قابل قیاس نمی‌باشد؛ چنانچه اندیشمند و فرهیخته‌ای به قرائت آن بپردازد و آن را مطالعه کند، بی‌تردید حیرت و اضطراب و شگفتی خاصی به وی دست خواهد داد و در ضمیر ناخودآگاهش پرسش‌ها و سؤال‌های گوناگون و متعددی ایجاد می‌شود و او را به کنکاش و جستجو وامی‌دارد و این راه را ادامه می‌دهد تا ضمیر پرسش‌گر و وجدان درونیش آرام گیرد. [۱] قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ - الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ [رعد، ۲۸ و ۲۹]؛ آگاه باشید تنها با و توجه به ذکر او دلها آرامش می‌یابد - آنانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، پاکیزه‌ترین زندگی نصیبشان خواهد شد و بهترین سرانجام را خواهند داشت». 🔷در مجموعه دریای گهربار وحی و ستارگان بزرگ و کوچک قرآن، واژه و درخششی دیگر دارد. واژه ، و هدایت‌گر تکوینی و تشریعی همه عالم است، جهان بدون مفهوم و معنا ندارد و اشیاء متعدد و گوناگون از یکدیگر جدا نمی‌گردند و تشخیص و تمیز پیدا نمی‌کنند. او سبب جدایی انواع و اجناس از یکدیگر است، در پرتو برکت وجودی ، هر چیزی در جای خود قرار دارد و به موقع وظیفه و تکلیف خود را انجام می‌دهد که در این امور آسمان‌ها و زمین و هر آنچه وجود دارد در پرتو نورانیتش راه صحیحی را طی می‌کنند. «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ [آل عمران، ۸۳] تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند از روی اختیار و یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیمند و دنباله رو او هستند و همه بسوی او باز گردانده می‌شوند». 🔷 ، مظهر تاریکی، ستم، زورگویی، تبعیض، بی‌عدالتی، گناهان، جنایات انسانی و غیر انسانی و تجاوز نسبت به یکدیگر است. هر آن کس در آن وادی قدم نهد در باتلاقی فرو رفته است که لحظه به لحظه و آن به آن، تیره‌روزی و سیاه‌بختی را برای خود و همراهانش بوجود آورده،‌ از انسانیت به حیوانیت و از آن به عالم جمادات نزول کرده، تا جایی که هیچگونه تکلیفی را برای خود احساس نکند. قرآن این حالت را چه زیبا تبیین می‌کند: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالأَْنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ؛ [اعراف، ۱۷۹] به یقین گروه بسیاری از جنیان و انسان‌ها را در دوزخ خواهیم برد، آنان دلها (عقل‌ها) یی دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند) نمی‌فهمند و چشم‌هایی که با آن نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آن نمی‌شوند، آنان همانند چهارپایان هستند بلکه وضعیت بدتری (گمراه‌ترند) دارند، اینان غافلان کوردل (که در ظلمت بسر برده‌اند) هستند، چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت باز هم گمراهند». ... پی نوشت: [۱] در بحث تحریف تورات و انجیل و دیگر کتاب‌های آسمانی گفته شده: جابجایی و یا ازدیاد و نقیصه در ترکیب کلمات چیزی است که دشمنان مکتب توحیدی در طول گذشت زمان بر آن دست یازیدند، تا آن اثر ژرف از آنها گرفته شود و هدایت آن کمرنگ شود، از این رو کتاب‌های فوق وحی اصیل نیستند و در آنها تحریف به وجود آمده است، لکن قرآن این معجزه خالده الهی از این دستبرد محفوظ مانده و حق تعالی حفاظتش را بر عهده داشته است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ ما خود قرآن را فرو فرستادیم و آن را به صورت صد در صد حفظ خواهیم کرد. این بالاترین و اساسی‌ترین فرق این کتاب با دیگر کتب آسمانی است». منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش دوم) 💠مفهوم نور 🔷 ، معنایش ضیاء و روشنی است که سبب ظهور و جلوه خود و دیگر اشیاء شود. [۱] در کتاب‌های لغت آمده: « از ، نور در جهان مادیت وسیله‌ای است که انسان بینا از آن بهره‌برداری می‌کند و سبب تشخیص و تمیز اشیاء از یکدیگر می‌شود». [۲] علامه طریحی براساس استخدام و بکارگیری واژه و در قرآن و حدیث می‌نویسد: این دو کلمه در هر جایی معنا و مفهوم مستقل دارد، در آیه شریفه: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ…؛ آسمان‌ها و زمین است، ، همانند چراغی است که در درون آن چراغ پرفروغ دیگری است...»، به معنای مدبرّ و برنامه‌ریز و گرداننده آسمان‌ها و زمین است؛ اما در آیه شریفه: «مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ…؛ [نور، ۴۰] کسی را که خداوند در وجودش قرار نداده، هدایت‌گری برای او نیست»، در اینجا روشنایی همان هدایت در برابر تاریکی و ظلمت است... و در آیه شریفه: «وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ…؛ [حدید، ۲۸] و قرار داد برای شما را تا بواسطه آن راه روید و حرکت کنید»، را رهبری و زعامتی می‌داند که از او پیروی شود و دنبال سر او حرکت نمایند. [۳] 💠مفهوم ظلمت 🔷 ، همان تاریکی است که در صورت نبود به وجود می‌آید. در زبان عربی جمع ظلمة، ظلم و ظلمات می‌باشد. ، در تعبیر قرآنی بیانگر و است، بطوری که ، راهی برای رسیدن به پیدا نکند؛ همانند تاریکی در شب‌های دیجور در وسط دریا که سیاهی مطلق است، شخص قایق سوار و یا در حالت شنا احساس می‌کند به هر طرف هر چه حرکت کند، در تاریکی و ظلمت بیشتر فرو می‌رود و از هدف دورتر می گردد. [۴] 🔷 در ترسیم ، داستان یونس پیامبر (ع) را چنین مطرح می‌کند، آنگاه که یونس در شکم «نهنگ» قرار گرفت، او ظلمت و تاریکی محض را احساس کرد و با خدای خویش به مناجات پرداخت: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ - فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ؛ [انبیاء، ۸۷ و ۸۸] (بیاد آور) ذوالنون (یونس) را هنگامی که خشمگین از میان قوم خویش بیرون رفت و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن تاریکی‌ها و ظلمت‌های متراکم صدا زد: خداوندا جز تو معبودی نیست، منزهی تو و من از ستمکاران بوده‌ام؛ ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، همینگونه انسان‌های مؤمن را از ظلمات و گرفتاری‌ها نجات می‌دهیم». 🔷و نیز قرآن واژه را درباره رحم مادران که جایگاه تاریک و غیر قابل نفوذ برای اشعه‌های عادی است بکار می‌گیرد و چنین تعبیر می‌کند: «یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ؛ او شما را در رحم و شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش داد و در میان تاریکی‌های سه گانه قرار داد». [زمر، ۶] پس در اصطلاح قرآن، مطلق تاریکی است، که انسان آنگاه که در آن وادی فرو رود و پا گذارد همه بر او بسته می‌شود و قادر به هدایت خویش و دیگران نخواهد بود. ... پی نوشت‌ها: [۱] العین، ج ۳، ص ۲۷۵ [۲] لسان العرب، ج ۵، ص ۲۴۰ [۳] مجمع البحرین، ج ۳، ص ۵۰۳ [۴] مجمع البحرین، ج ۶، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش سوم) 💠کلام علامه طباطبایی (ره) در تبیین «نور» 🔷در اینجا به بیان علامه و فیلسوف عالیمقدار صاحب المیزان (ره) می‌پردازیم تا بهره بیشتری در این باب نصیبمان گردد، ایشان فرموده‌اند: کلمه معنای معروفی دارد، و آن عبارت است از چیزی که اجسام کثیف (قابل رؤیت و دارای حجم و وزن) را برای دیدن ما روشن می‌سازد، که هر چیز مادی توسط آن ظاهر و هویدا می‌گردد و خود برای ما به خودی خود مکشوف و ظاهر است و چیز دیگری سبب ظهور و بروز او نخواهد شد؛ (مگر انعکاس در چشم و فعالیت عدسی‌های موجود در آن) پس چیزی است که به خودی خود ظاهر و ظهور دهنده غیر خود است. 🔷سپس فرموده‌اند: این اولین معنایی است که برای کلمه نور وضع شده بعداً به نحوه استعاره یا حقیقت ثانوی (مجازی) بر هر چیزی که محسوسات را ظاهر سازد اطلاق گردیده است؛ پس به حواس ظاهر ما که خود از محسوسات است گفته شده، همانند حواس سامعه (شنوایی) شامه (بویایی) ذائقه (چشایی) لامسه (که زبری و نرمی درک می‌شود) و باصره که همان بینایی است. سپس آن را عمومیت بیشتری داده‌اند و شامل امور غیر محسوس هم دانسته‌اند همانند عقل انسانی که سبب ظهور و بروز امور عقلانی می‌شود که همه این اطلاقات با تحلیلی در معنای است که می‌توان گفت: «النور هو الظاهر فی ذاته و نفسه و المظهر لغیره...»؛ 🔷و چون وجود و هستی هر چیزی، باعث ظهور آن چیز برای دیگران است، مصداق نام می‌باشد و از سوی دیگر چون موجودات ممکن وجودشان به ایجاد (واجب الوجود) خدای متعال است، پس است، اوست که ظاهر به ذات، و مُظهر ماسوای خویش است و هر موجودی به واسطه او ظهور می‌یابد و وجود پیدا می‌کند و تشخیص از غیر خود را پیدا خواهد نمود، پس بوسیله او آسمان‌ها و زمین ظهور و بروز یافته و بوجود آمده است و این معنای آیه شریفه است که فرمود: «اللهُ نورُ السّماوات وَ الارضِ...»؛ نه اینکه مراد و مقصود الکتریسیته مثبت و منفی است که او خود هم مخلوق اوست و نوعی وجود مادی است. [۱] ... پی نوشت؛ [۱] برای توضیح بیشتر ر، ک: تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۱۲۲ عربی؛ (ترجمه فارسی ج ۱۵، ص ۱۷۰ ـ ۱۶۹) و نیز ج ۲، ص ۳۵۰ منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش چهارم) 🔶«مصادیق نور در قرآن»؛ از آنجا که همه چیز و همه کس نیاز به هدایت و راهنمایی دارد و از مفاهیم والای ، هدایت و دادن تشخیص به اشیاء دیگر است، خداوند سبحان برای مصادیق گوناگونی را معرفی نموده که در این بخش به ذکر دو مورد از آنان، و در بخش بعدی نیز به دو مورد دیگر خواهیم پرداخت: 💠الف) (عز و جل)؛ 🔷او بزرگترین‌ مصداق‌ بارز نور، و دربردارنده همه معانی فوق است. او همه موجودات و فیض‌بخش، هدایتگر، مدیر، برنامه‌ریز و اساس زیربنای همه اشیاء مادی و غیرمادی است. حضرت حق (جلّ و علا) درباره خود فرمود: «اللهُ نورُ السّموات و الارضِ… »؛ [نور، ۳۵] پس هرچه غیر از او نور معرفی شده، وجود تنزیلی حضرت حق و مربّا و دست‌پرورده اوست، که صفات جمال و جلال خویش را به آنان انتقال داده و آنان نیز کسب نموده‌اند. 💠ب) قرآن، تورات، انجیل و...؛ 🔷 همانند نور معرفی گردیده و کار هدایت و راهنمایی بشر را با کلمات و آیات و سور خود انجام می‌دهد، در قرآن آمده است: «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ... ؛‌ [مائده، ۱۵ و ۱۶] آری از طرف خداوند برای شما و کتاب آشکاری نازل گردید و فرود آمد... ». در تفسیر صافی آمده است مقصود از نور و کتاب همان است، زیرا در آیه ۱۶ سوره مائده می‌فرماید: «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ... ؛ خداوند به برکت کسانی را که از روی خشنودی او را پیروی کند به راه‌های صحیح و سلامت هدایت خواهد کرد». 🔷و نیز در آیات مختلف بر تورات و انجیل و دیگر کتب آسمانی اطلاق گردیده و آنان را هدایت‌گر و مرشد معرفی نموده است. دو آیه ذیل با صراحت می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هادُوا...؛ [مائده، ۴۴] ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود و پیامبران که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند با آن برای یهودیان حکم و قضاوت می‌کردند...». «وَ آتَیْناهُ الإِْنْجِیلَ فِیهِ هُدىً وَ نُورٌ... ؛ [مائده، ۴۶] انجیل را به او (عیسی علیه السلام) دادیم که در آن هدایت و نورانیت وجود داشت و کارش هدایتگری بود...». 🔷جالب توجه آنکه تأثیرگذاری کتاب‌های آسمانی و تأثیرپذیری مردم در برابر آن به قدری زیاد بوده و هست که کسی آن را انکار نمی‌کند و قصه‌ها و داستان‌های فراوانی همچون فضیل بن عیاض و نصوح، کتب تفسیر و تاریخ را زینت بخشیده است. قرآن کریم در باب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مردم با قاطعیت کامل می‌فرماید: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الأَْمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ؛ [حشر، ۲۱] اگر این را بر کوهی نازل می‌کردیم و فرو می‌فرستادیم می‌دیدی که در برابر آن خاشع و متواضع می‌گشت و از خوف خدا می‌شکافت! اینها مثال‌هایی است که برای مردم می‌زنیم شاید آنان در آن بیندیشند و در آن تفکر کنند و هدایت گردند». ... منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش پنجم) 🔶«مصادیق نور در قرآن»؛ از آنجا که همه چیز و همه کس نیاز به هدایت و راهنمایی دارد و از مفاهیم والای ، هدایت و دادن تشخیص به اشیاء دیگر است، خداوند سبحان برای مصادیق گوناگونی را معرفی نموده که در بخش قبلی این نوشتار به ذکر دو مورد از آنان پرداختیم؛ در این بخش نیز به دو مورد دیگر می‌پردازیم: 💠ج) پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)؛ 🔷از چهره‌های معروف و شناخته شده نور، وجود پربرکت (صلی الله علیه و آله) است. خداوند قبل از خلقت هر چیز حتی آب، عرش، کرسی، آسمان‌ها، زمین، لوح و قلم، بهشت و جهنم و فرشتگان… نور حبیبش (ص) را آفرید و برای خود برگزید، او برای نجات بشریت، رسولش را در حجاب‌های مختلف، نوری قرار داد که نتیجه‌اش سوق دادن بشریت به سوی نور و هدایت است. خود آن حضرت فرمود: «خلقنی من نور و خلق ذلک النور قبل آدم بألفی ألف سنة؛ خداوند مرا از نور (خود) آفرید که این آفرینش قبل از خلقت آدم انجام شد و مدّت آن دو میلیون سال پیش بوده است». [۱] و در برخی تفاسیر در ذیل آیه شریفه: «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ؛ هر آینه از سوی خداوند برای شما نور و کتاب مبین آمده است»، گفته شده نور وجود گرامی محمد بن عبدالله (ص) است و کتاب هم قرآن می‌باشد. [۲] 💠د) اهل بیت پیامبر خدا (علیهم السلام)؛ 🔷واژه بر (ع) و دیگر اطلاق گردیده است. در همه زیارت‌های مأثوره آنان، این جمله را به وضوح می‌بینیم و می‌خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ؛ درود خدا بر تو ای که در تاریکی‌های زمین جلوه می‌کنی و نورافشانی می‌نمایی». و در برخی بصورت جمع آمده است: «السَّلَامُ عَلَیْکم یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ». و در آیات بسیاری از ائمه اهل بیت تعبیر به گردیده همانطوری که در ذیل آیه «یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» [۳] چنین تفسیر شده است: «طاغوتیان مردم را از وادی نور که همان اطاعت و پیروی آل محمد است خارج می‌کنند و به وادی ظلمت که حاکمیت خویش است، سوق می‌دهند. امام صادق (ع) در ذیل این آیه چنین فرمود: «، (علیهم السلام) است و ظلمات دشمنان آنان هستند. [۴] ... پی نوشت‌ها: [۱] بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۱۹۸ [۲] بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۴۰۶، ح ۱ [۳] بقره، ۲۵۷ [۴] تفسیر صافی، ج ۱، ص ۲۸۵ منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش ششم) 💠جامعه نورانی، آرمان انبیاء 🔹درهم ریختن جامعه ظلمانی و حاکمیت ستمکاران و طواغیت، و و از جمله آرمان‌های اساسی انبیاء و پیامبران و مردان الهی بوده است و گویا مهم‌ترین مأموریت آنان محسوب گردیده که باید همه عوامل دست به دست یکدیگر دهد، تا این آرمان الهی تحقق یابد و در سایه این مدینه فاضله، استعدادها شکوفا شود و در همه جا اجرا گردد و دست جنایتکاران و زورگویان کوتاه شود و محرومان از نعمت‌های الهی بهره‌مند گردند. حال به دو آیه ذیل توجه فرمایید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ...؛ [ابراهیم، ۵] و همانا موسی را با نشانه های خود فرستادیم [و به او وحی کردیم] که قوم خود را از تاریکی‌ها به سوی بیرون آور...». 🔹آیه فوق مأموریت نهایی و غایی موسی بن عمران (ع) را با صراحت کامل و شفاف مطرح می‌کند و تأکید زیادی هم نموده است. «الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ؛ [ابراهیم، ۱] الف، لام، راء، این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی‌ها (ی شرک و ستم و جهل) به سوی (ایمان، عدل، آگاهی) به فرمان پروردگارشان درآوری و بسوی راه خداوند توانا و ستوده راهیشان سازی». در این آیه هدف نهایی نزول کتاب آسمانی همانند چیزی جز تحول و دگرگونی از به نخواهد بود، زیرا سعادت در تشکیل و تحقق است. 💠ویژگی‌های جامعه نورانی در قرآن 🔶از خلال آیات گوناگونی که درباره بحث می‌کند و آن را مطرح می‌نماید، اوصاف و ویژگی‌های برجسته‌ای به چشم می‌خورد که می‌توان آنها را صفات ممتاز جامعه نورانی شمرد تا در تحقق آن تلاش بیشتر شود و مردم بدان توجّه کنند. ◽️الف) ولایت الهیه در جامعه نورانی 🔹در رأس جامعه دینی، حاکمیت از آن خداست و نظارت و اشراف کلی بر امور مردم در چارچوب قانون الهی برنامه‌ریزی شده است، خالق هستی با حاکمیت خویش مردم را از دام‌های گوناگون و رنگارنگ شیطانی می‌رهاند و آنان را به وادی سوق می‌دهد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را تضمین می‌نماید، چنانچه خود در قرآن کریم فرموده است: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ...؛ [بقره، ۲۵۷] خداوند ولی و حاکم آنانی است که به او ایمان آورده‌اند، او آنان را از وادی تاریکی‌ها بسوی و هدایت سوق می‌دهد...»‌‌. ... منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش هفتم) 💠ویژگی‌های جامعه نورانی در قرآن 🔶از خلال آیات گوناگونی که درباره بحث می‌کند و آن را مطرح می‌نماید، اوصاف و ویژگی‌های برجسته‌ای به چشم می‌خورد که می‌توان آنها را صفات ممتاز جامعه نورانی شمرد تا در تحقق آن تلاش بیشتر شود و مردم بدان توجّه کنند. ◽️ب) «سازماندهی، انسجام و وحدت» 🔹از دیگر ویژگی‌های جامعه نوری، و و و معنوی نیروهای مؤمن است. اینان خود را در لوای نور الهی و رهبر آگاه، دلسوز باتقوا و فقیه و مجتهد الهام گرفته از انوار الهی می‌دانند که تفکیک و جدایی و بر هم زدن این انسجام بسیار دشوار و سخت خواهد بود و هزینه سنگینی را به دنبال خواهد داشت. با ظرافتی وصف‌ناپذیر فرموده است: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ [بقره، ۲۵۶] پس کسی که به طاغوت (بت و شیطان و هر موجود طغیانگر) کافر گردد و او را منکر شود و به خدا ایمان آورد به دستگیره محکمی چنگ زده است که گسستن و از هم ریختن برای آن نخواهد بود و خداوند شنوا و داناست». 🔹در جای دیگر به تک تک افراد جامعه دینی و غیر دینی فرمان می‌دهد: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ [آل عمران، ۱۰۳] به ریسمان الهی چنگ زنید و داشته باشید و از یکدیگر جدا نشوید». و در میدان‌های رزم و دفاع در برابر دشمنان خدا بویژه آنگاه که درگیری سخت می‌شود و بعضی فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند که از آن تعبیر به ساعته العسره می‌شود، رزمندگان مؤمن و خداجو جملگی یک هدف (و آن پیروزی حق بر باطل) را دنبال می‌کنند و همگی می‌جنگند و می‌خروشند. قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ؛ [صف، ۴] همانا خداوند دوست دارد کسانی (جبهه‌ای) را که در راه خدا می‌جنگند، آنان (به هنگام سختی مبارزه) همانند دژ آهنین پایدارند». 🔹 برای ایجاد تفرقه و جدایی، ترفندهای گوناگونی را انجام داده‌اند و از همه توان خود کمک گرفته‌اند تا این پیوند زیبای قلبی و روحی را از جامعه اسلامی بگیرند. گاهی کتاب خدا را هدف قرار داده‌اند، ترجمه‌های غلط و ناروا و طرح باورهای نادرست تحت عنوان شبهات و... همه از این قبیل است. اینان گاهی اقدام به ترور شخص و شخصیت چهره‌های نورانی پیامبر اکرم (ص) و اوصیای طاهرینش علیهم السلام می‌نمایند و در این راه از هیچگونه تلاشی خودداری نمی‌نمایند: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ؛ [توبه، ۳۲] دشمنان خدا می‌خواهند انوار مقدسه الهی را با تبلیغات و ترفندهای مختلف خویش خاموش نمایند، و لکن خداوند (عز و جل) نور خویش را کمال خواهد بخشید گرچه مشرکان را ناخوشایند آید». 🔹خداوند سبحان جهت تحقق این آرمان بلند (انسجام امت اسلامی) در رأس هرم جامعه نورانی، خود و سپس پیامبرش و جانشینان معصوم را مطرح نموده، بطوری که هرکس در دائره حاکمیت الهی و جامعه نورانی است باید در اطراف این محورها بچرخد که در آن صورت خوشبختی و سعادت برای افراد و جامعه تضمین شده است. «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ [مائده، ۵۵] همانا ولایت و حاکمیت شما از آن خدا و پیامبر اوست و نیز کسانی که ایمان آورده‌اند، اینان نماز را به پا می‌دارند و در حالت رکوع به فقرا صدقه می‌دهند». آیه کریمه فوق را جهت مردم معرفی می‌کند: خدا، پیامبر، اولوالامر. در محور اول و دوم هیچگونه بحثی وجود ندارد، و لکن نسبت به که بعد از رسول خدا (ص) مطرح است، شأن نزول آیه فوق و روایات فراوان دالّ بر آن است که شخصیت معصوم و منحصر بفرد (‌ع) مقصود می‌باشد که می‌توان به کتاب «شواهد التنزیل» مراجعه نمود. ... منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش هشتم) 💠ویژگی‌های جامعه نورانی در قرآن 🔶از خلال آیات گوناگونی که درباره بحث می‌کند و آن را مطرح می‌نماید، اوصاف و ویژگی‌های برجسته‌ای به چشم می‌خورد که می‌توان آنها را صفات ممتاز جامعه نورانی شمرد تا در تحقق آن تلاش بیشتر شود و مردم بدان توجّه کنند. ◽️ج) گسترش علم و آگاهی 🔹در و دانش، جایگاه بسیار رفیعی دارد و برای استادان و دانشجویان آن منزلت والایی در نظر گرفته شده است، بویژه آنکه علم و دانشی باشد که آثار مثبت در امور مادی و معنوی مردم ایجاد کند. در سیره عملی پیامبر گرامی اسلام (ص) آمده است: یک سوم از تمام وقت خویش را در منزل برای عبادت و استراحت و اهل و عیال و دیدارهای خصوصی قرار داده بود، در این ملاقات‌های خصوصی چنانچه ملاقات کننده عالم و دانشمندی بود برای او وقت بیشتری قرار می‌داد و احترام بیشتری می‌گذاشت. [سنن النبی (ص)، علامه طباطبایی، ص ۲۵] 🔹 در دیدگاه خود برای و دانشمندان فرهیخته‌ای که روشنی‌بخش اجتماع خود هستند، فضایل زیادی را مطرح می کند و برای آنان حقوق حساب شده را قائل است که مردم وظیفه دارند آنها را ادا کنند و به هنگام ورود آنان در مجالس و محافل عمومی مناسب‌ترین جایگاه را جهت آنان در نظر بگیرند و همانند پدر خویش احترام نمایند. قرآن می‌فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ؛ [مجادله، ۱۱] خداوند آنانی را که ایمان آورده‌اند و نیز آنانی را که عالم شده‌اند مراتب (والایی) و فضائلی عنایت کرده است، و خدا به کارهایی که می‌کنید آگاه است». و نیز در جهت تشویق و ترغیب جامعه به علم و آگاهی و دانش‌اندوزی می‌فرماید: «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الأَْلْبابِ؛ [بقره، ۲۶۹] (خدا) و را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‌دهد؛ و به هر کس داده شود، داده شده است. و جز خردمندان، (این حقایق را درک نمی‌کنند، و) متذکر نمی‌گردند». ◽️د) امیدواری به آینده‌ای درخشان و پرتوان 🔹حاکمیت و زیبای ، استعدادها را شکوفا می‌کند و به آنان برای آینده‌ای بهتر امید و نوید می‌بخشد و در آن، آرمان‌های انسان‌های فرهیخته و پاک را محقق می‌داند. در آن جامعه نورانی و بر دل و گل انسان‌ها حاکم خواهند بود و همه جا را فرا خواهد گرفت، چنانچه در کتاب سراسر حکمت خود فرمود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً… ؛ [نور، ۵۵] خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [دیگران] کند، همان گونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد، و قطعاً دینشان را که برای آنان پسندیده به سودشان استوار و محکم نماید، و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت کند...». ... منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش نهم) 💠ویژگی‌های جامعه نورانی در قرآن 🔶از خلال آیات گوناگونی که درباره بحث می‌کند و آن را مطرح می‌نماید، اوصاف و ویژگی‌های برجسته‌ای به چشم می‌خورد که می‌توان آنها را صفات ممتاز جامعه نورانی شمرد تا در تحقق آن تلاش بیشتر شود و مردم بدان توجّه کنند. ◽️هـ) دوری از تهمت، منکرات، فحشاء و… 🔹در پیشگیری از جرم و تنبیه مجرم و گناهکاری که جامعه را فاسد می‌کند، در سرلوحه برنامه‌های آن قرار دارد، از این رو تهمت، غیبت، زنا، فحشا، بدبینی، دروغ، برهم زدن امنیت جامعه، خیانت و بر هم زدن تعهدها و قراردادها، تخلف و مراعات ننمودن ، نه تنها ممنوع است، بلکه برای برخی از آنها تعیین شده که در صورت وقوع آن، تشکیلات قضایی و حاکمیت ملزم به اجرای آنهاست. قوانین در و سایر همانند حدود، دیات، قصاص، تعزیر و… برای همین هدف والا تدوین گردیده و پیامبر اسلام و امامان معصوم (علیهم صلوات الله) بدان اهمیت می‌دادند تا جایی که فرمود: «برکات و ثمرات اجرا و یک حد از (همانند اجرای ۱۰۰ تازیانه برای مرد و زن زناکار و یا اجرای‌ قصاص و…) بیشتر از چهل روز بارانی است که زمین‌ها را سرسبز می‌کند و مواد اولیه مردم همانند گندم، جو و میوه و… می‌رویاند». 🔹جالب توجه اینکه بسیاری از احکام همانند قصاص در اعضاء و جوارح و اجرای حدود در میان ادیان مشترک است. جهت تأیید مطالب فوق به دو آیه از قرآن کریم توجه کنید: «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِینَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ [نور، ۴] کسانی که زنان پاکدامن و عفیف را به زنا متهم می‌کنند و چهار شاهد نمی‌آورند هشتاد ضربه شلاق بزنید و از آن به بعد هرگز شهادت و گواهی آنان را نپذیرید،‌ آنان مردمی فاسق (بی‌اعتبار) هستند». «وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ فِیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالأَْنْفَ بِالأَْنْفِ وَ الأُْذُنَ بِالأُْذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ [مائده، ۴۵] و ما در تورات بر بنی اسرائیل لازم و مقرّر داشتیم که [در قانون قصاص] جان در برابر جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی به عوض بینی، و گوش به جای گوش، و دندان در برابر دندان، و زخم ها را قصاصی است. و هر که از آن قصاص گذشت کند، پس آن گذشت کفّاره ای برای [خطاها و معاصیِ] اوست. و آنان که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند، هم اینانند که ستمکارند». ... منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش دهم) 💠ویژگی‌های جامعه نورانی در قرآن 🔶از خلال آیات گوناگونی که درباره بحث می‌کند و آن را مطرح می‌نماید، اوصاف و ویژگی‌های برجسته‌ای به چشم می‌خورد که می‌توان آنها را صفات ممتاز جامعه نورانی شمرد تا در تحقق آن تلاش بیشتر شود و مردم بدان توجّه کنند. ◽️و) تعاون عمومی و دستگیری فقرا 🔹در هر یک از افراد جامعه وظیفه دارند به یکدیگر کنند و چنانچه یکی و یا چند نفر گرفتار شده‌اند، بقیه در نجات آنان بکوشند و شاهد بدبختی و سوختن آنان در منجلاب نباشند؛ زیرا در جامعه نورانی همگی به منزله جسم واحد خواهند بود، چنانچه عضوی گرفتار شود و به درد آید، به همه اعضا سرایت می‌کند پس در ترمیم و بهبود آن عضو کوشا بودن امر طبیعی و اخلاقی است. حال به یک روایت و دو آیه قرآن کریم در این محور توجه نماییم. رسول خدا (ص) راجع به این امر مهم در مواضع مختلف می‌فرمایند: «الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَکَى شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَةٍ وَ إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا؛ مؤمنین (در جامعه نورانی) برادر یکدیگرند، آنان همانند هستند، چنانچه عضوی را درد آید درد آن به سایر اعضای بدن سرایت می‌کند، گویا همه جسم مریض شده است و گرفتار است. آنگاه فرمود: روح و روان دو مؤمن (انسان‌های مؤمن) از روح واحدی آفریده شده است و همانا این ارواح بالاترین اتصال و پیوستگی را با روح خدا دارند که این پیوستگی از اتصال اشعه خورشید به یکدیگر و به خود خورشید بالاتر و بیشتر است». [۱] 🔹 در آیات ۱ و ۲ سوره مائده درباره هدایت عملی در جامعه نورانی ابتدا می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ… ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید به آنچه قرار و پیمان بسته‌اید وفا کنید... »، سپس در آیه بعدی می‌فرماید: «... وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللهَ... ؛ ...و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید...». و آنجا که احساس می‌شود درماندگان و گرفتاران نیازمند به هستند، به توانمندان جامعه دستور می‌دهد و زکات و مالیات را اختصاص به آنان می‌دهد و در این کمک پافشاری می‌نماید. «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۖ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ [توبه، ۶۰] ، فقط ویژه نیازمندان و تهیدستان [زمین گیر] و کارگزاران [جمع و پخش آن] و آنانکه باید [به خاطر تمایل به اسلام] قلوبشان را به دست آورد، و برای [آزادی] بردگان و [پرداخت بدهی] بدهکاران و [هزینه کردن] در راه خدا [که شامل هر کار خیر و عام المنفعه می باشد] و در راه ماندگان است؛ [این احکام] از سوی خداست، و خدا دانا و حکیم است». 🔹این بود برخی از ویژگی‌های جامعه نورانی که می‌تواند آرامش، پرورش استعدادها، آینده‌ای زیبا و مدینه فاضله ایجاد کند، گرچه با نگاهی عمیق‌تر معیارهای اساسی دیگری را می‌توان برشمرد و در هر کدام بحث کاملی را ارائه نمود که ما به همین مقدار بسنده می‌کنیم. در بخش بعدی و پایانی این نوشتار به صورت کلی برخی از صفات جامعه ظلمانی را نیز برخواهیم شمرد. ... پی نوشت: [۱] اصول کافی، ج ۲، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️نور و ظلمت در قرآن کریم (بخش یازدهم و پایانی) 💠جامعه ظلمانی 🔹می‌توان گفت در راه، جهت شکوفایی استعدادها بسته شده، استبداد فرد و یا گروه، مقدورات همه را در دست می‌گیرد، انسان‌ های آزاده را در بند قرار می‌دهد، وابستگی به قدرت‌های خارجی را در دل خود می‌پروراند و در نهایت امت و ملت را فقیر و تهیدست کرده، بطوری که نتواند از سرمایه اولیه مادی و معنوی خود بهره‌مند شود. حال به بعضی از آن ویژگی‌ها توجه کنید؛ ۱) و تنگدستی، و نادانی گسترش می‌یابد. ۲) فحشا و منکرات وسیله رسیدن به قدرت می‌گردد. ۳) دورویی و و و احساسات در افراد تبلور پیدا می‌کند. ۴) کمک و انفاق و دستگیری فقرا از جامعه رخت بر می‌بندد، و بالاتر آنکه روزبه‌روز بر سرمایه‌اش افزوده، و به ورطه نابودی کشانده می‌شود. 🔹 ۵) ملاک و معیار برتری‌ها صرف امور اقتصادی شده و فضایل اخلاقی به فراموشی سپرده می‌شود. ۶) از هم گسیخته و روز به روز بر افراد فراری از کانون پرمحبت پدر و مادر افزوده می‌شود، و اینان چون به جایی می‌رسند، انتقام‌جویی و احساسات غیر انسانی آنان سبب تجاوز و تعدی به دیگران می‌شود. ۷) رشوه، پارتی‌بازی، دادن پست‌ها به افراد نالایق و ، جای انسانیت، و حقیقت را می‌گیرد و در افراد سرخوردگی و یأس به وجود می‌آورد. از همه موارد فوق به عنوان یاد می‌کند و می‌فرماید آن روز که طاغوت و حاکم گردید، همه امور فوق، بلکه امور بدتر از آن بر سرنوشت انسان‌ها حاکم خواهد شد. 🔹در آیه ۲۱ سوره نور می‌خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ ای اهل ایمان از پیروی نکنید، هر کس از گام‌های شیطان پیروی کند (گمراهش می‌سازد زیرا) او را به فحشاء و منکرات فرمان می‌دهد، و اگر فضل و بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمی‌گردید، ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند و خداوند شنوا و داناست». همچنین در آیه ۲۶۸ سوره بقره خداوند می‌فرماید: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ؛ شما را در و تهیدستی قرار می‌دهد و به و زشتی‌ها فرمان می‌دهد، ولی و فزونی به شما می‌دهد و خداوند قدرتش وسیع و به هر چیزی داناست (به همین دلیل به وعده‌های خود وفا می‌کند)». منبع: وبسایت رشد @tabyinchannel
⭕️امام جعفر صادق عليه السلام:  🔸«دِعامَةُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُوَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَليلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ فَاِذا كانَ تَاْييدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ كانَ عالِما حافِظا ذاكِرا فَطِنا فَهِما فَعَلِمَ بِذلِكَ كَيْفَ وَ لِمَ وَ حَيْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْغَشَّهُ فَاِذا عَرَفَ ذلِكَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوصولَهُ وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَ الوَحْدانِيَّةَ لِله وَالاِْقْرارَ بِالطّاعَةِ فَاِذا فَعَلَ ذلِكَ كانَ مُسْتَدْرِكا لِما فاتَ وَ وارِدا عَلى ما هُوَ آتٍ يَعْرِفُما هُوَ فيهِ وَ لاَِىِّ شَىْ ءٍ هُوَ هاهُنا و مِنْ اَيْنَ يَاْتيهِ و اِلى ما هُوَ صائِرٌ وَ ذلِكَ كُلُّهُ مِنْ تَاْييدِ العَقْلِ». 🔹ستون انسانيت، است و از عقل، ، ، حفظ و بر می‌خيزد. با ، انسان به میرسد. ، راهنماى انسان، و كليد كارهاى اوست. هر گاه با يارى شود، ، حافظ، و میشود و بدينوسيله (پاسخ) چگونه، چرا و كجا را مى فهمد و و را میشناسد، و هرگاه اين را دانست، و و را میشناسد و در توحيد و اخلاص می‌ورزد، و چون چنين كرد آنچه از دست رفته میكند و بر آنچه در آينده مى آيد، چنان وارد میشود كه میداند در كجاى آن است، و براى چه منظورى در آنجاست، از كجا آمده و به كجا مى رود، و اين همه از پرتو تأييد است.  📕كافى، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نور بودن خدا 💠«خدا نور است» یعنی چه؟ چرا خدا به نور تشبیه شده است؟ 1⃣«یکی از اسماء خداوند متعال است»، لکن منظور از «نور»، همین نور حسّی شناخته شده نیست؛ لذا در برخی و برای جلوگیری از این پندار آمده است: « ... یا نُورَ النُّورِ یا مُنَوِّرَ النُّورِ یا خَالِقَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ النُّورِ یا مُقَدِّرَ النُّورِ یا نُورَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً قَبْلَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً بَعْدَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً فَوْقَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً لَیسَ کمِثْلِهِ نُورٌ». [۱] (ای نورِ نور، ای روشن کننده ی نور، ای خالق نور، ای تدبیر کننده ی نور، ای تقدیر کننده ی نور، ای نور هر نوری، ای نوری که قبل از هر نوری است، ای نوری که بعد از هر نوری است، ای نوری که فوق هر نوری است، ای نوری که همانند او نوری نیست). 2⃣ اسمی است برای هر حقیقتی که خود به خود ظاهر بوده، موجب ظهور دیگر امور نیز می شود. را نور می گویند، چون به خودی خود ظاهر است، و ظاهر شدن دیگر اشیاء مادّی نیز به واسطه‌ی آن می باشد. را هم می گویند، چون وجود او قائم به ذات خود بوده برای ظهور، محتاج هیچ موجودی نیست، و هرچه غیر اوست برای ظاهر شدن در عرصه‌ی وجود محتاج او هستند؛ حتّی خود نیز برای موجود شدن و خروج از ظلمت عدم، اوست؛ لذا او «نور نور و منوّر نور، مدبّر نور و مقدّر نور» است. 3⃣از حقیقت نیز تعبیر به می شود، چون عین و بودن است، و تمام موجودات به واسطه‌ی وجود موجود می شوند؛ و ، که همان وجودِ صرف، محض و خالص باشد، همانا است. لذا نمی توان گفت خدا را چه کسی به وجود آورده است؟ چون موجودی که باشد، بی نیاز از وجود دهنده است؛ چرا که معنی ندارد پرسیده شود: چه کسی به وجود، وجود داد؟ امّا چون انسان بودن و درخت بودن و فرشته بودن و... عین وجود بودن نیستند، لذا به وجود دهنده اند. اگر این امور عین وجود بودند در آن صورت همانند خدا همواره باید می بودند؛ چون وجود محض در مقابل عدم بوده، عدم را بر نمی تابد. منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات نخستين چيزهايی كه در «قيامت»، از انسان سؤال می‌شود چيست؟ 🔹روايات زيادى داريم كه درباره نخستين امورى كه در مورد سؤال و قرار مى گيرد بحث مى كند، كه هر كدام تعبير پرمعنايى مخصوص به خود دارند و مطالعه آنها در و نشان دادن ارزش هاى اسلامى بسيار مؤثر است؛ از جمله در حديثى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «لَا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتَّى يُسْئَلَ عَنْ عُمْرِهِ فَيْمَا اَفْنَاهُ وَ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ اَيْنَ اِكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا اَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا اَهْلَ الْبَيْتِ» [۱] (در هيچ يك از بندگان قدم از قدم بر نمى دارد، تا از چهار چيز بازپرسى شود: از كه در چه راهى آن را صرف كرده، و از كه در چه راهى آن را از دست داده، و از كه از كجا آورده و در چه راهى مصرف كرده و از محبت‌ ما !). 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «روز براى هر بنده اى از بندگان خدا براى هر روزى از ايام بيست و چهار خزانه گشوده مى شود به تعداد ساعات شب و روز؛ خزانه اى را مملو از و سرور مى بيند، و به هنگام مشاهده آن، چنان و انبساطى به او دست مى دهد كه اگر بر تمام اهل دوزخ تقسيم كنند درد آتش را فراموش مى كنند، و اين همان ساعاتى است كه را كرده است. 🔹سپس ديگرى را براى او مى گشايند، آن را و متعفن و ترسناک مى يابد و چنان ترس و وحشتى به او دست مى دهد كه اگر [آن] تقسيم بر اهل بهشت شود، لذت نعمت هاى آن را فراموش مى كنند، و آن ساعتى است كه در آن خدا را كرده است! سپس خزينه ديگرى را براى او مى گشايند، آن را خالى مى بيند، نه در آن اسباب سرور است و نه ناراحتى، و اين ساعتى است كه در آن خوابيده يا مشغول اعمال مباح دنيا بوده، چنان حالت تأسف و احساس به او دست مى دهد كه قابل توصيف نيست، زيرا مى توانست آن را از پر كند و نكرد و اين است كه خداوند مى فرمايد: «ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ». [۲] 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «اَنَا اَوَّلُ قَادِمٍ عَلَى اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَيَّ كِتابُ اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اَهْلُ بَيْتِی، ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اُمَّتِی، فَيَقِفُونَ، فَيَسْئَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ فِی كِتَابِی وَ اَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ» [۳] (من نخستين كسى هستم كه به پيشگاه خدا حاضر مى شوم، سپس [قرآن] بر من وارد مى شود، پس وارد مى گردند، بعد امتم بر من وارد مى شوند، آنها مى ايستند، و خداوند از آنها مى پرسد با كتاب من و اهل بيت پيامبرتان چه كرديد؟). 🔹در حديثى از (عليه السلام) آمده است: «اَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلَاةُ فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا» [۴] (نخستين چيزى كه بندگان بايد حساب آنرا پس دهند است كه اگر قبول شود بقيه قبول خواهد شد). در حديث ديگرى آمده است: «نخستين چيزى كه بنده در از آن سؤال مى شود درباره اوست». [۵] ممكن است در ميان احاديث مربوط به نخستين چيزى كه انسان از آن سؤال مى شود تضادّى احساس شود كه اگر اين يكى اوّل است آن يكى چگونه اوّل مى تواند باشد؟ ولى ظاهراً منظور اين است كه يك گروه از كارهاست كه در مرحله اوّل از آنها سؤال مى شود، و تمام آنچه در اين احاديث آمده جزو همان گروه است. 🔹ضمناً اين احاديث اهميّت موضوعات مزبور را از ديدگاه اسلام روشن مى سازد، يعنى «مسئله توحيد، ايمان به نبوت، محبت اهل بيت، نماز، همنشين و...». اين احتمال نيز وجود دارد كه در مواقفى است كه در هر موقف اولين چيزى كه از آن سؤال مى شود يكى از اين امور است. در حديثى نيز امير مؤمنان (علیه السلام) فرمود:  «از خدا بترسيد و را در مورد بندگان خدا و شهرها و آباديش پيشه كنيد؛ چرا كه شما در پيشگاه خدا حتى از اراضى و حيوانات سؤال مى شويد». [۶] اين حديث نشان مى دهد كه حتى در برابر ويران كردن محيط زيست و كشتن بى دليل حيوانات مسئوليت دارد و در آن روز باز خواست مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۲۵۳. [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلّى، ص ۱۱۳. [۳] بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (ص)‏، صفار، ج ‏۱، ص ۴۱۲، باب ۱۷‌. [۴] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۲، ص ۲۳۹، باب ۱۲. [۵] الدّر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، ج ۵، ص ۲۷۳. [۶] نهج البلاغة، صبحی صالح، ص ۲۴۲ (خطبه ۱۶۷) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۱۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرشتگان الهی برای چه کسانی دعا و استغفار می کنند؟ 🔹دو آيه در است كه می فرماید برای چه كسانى و می كنند. در يكی از آن ها می فرمايد: « و برای طلب مغفرت مي كنند»؛ و در ديگری می فرمايد: «ملائكة الله برای استغفار می كنند». در آيه اول می فرمايد: «الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا» [۱] در آيه دوم می فرمايد: «وَ الْمَلائِکَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ». [۲] 🔹گفته ‏اند: جمع اين دو آيه چنين است كه هم آنجا كه خدا فرمود: فرشتگانِ حاملان عرش، برای مؤمنان طلب مغفرت می كنند، و هم آنجا كه مى فرمايد: برای اهل زمين استغفار می كنند مراد، هستند؛ زيرا ، را نمی ‏بينند، غير مؤمن است. هر خانه ‏ای را كه می بيند برای اهل آن خانه می كند. خانه‏ ای كه در آن حاكم است، روشن است؛ لذا فرشتگان آن را می ‏بينند و برای اهل آن، طلب مغفرت می كنند. چون تاريك است، فرشته او را نمی بيند. خدا هم روز قيامت آنان را نمى ‏نگرد. «وَ لا يُکَلِّمُهُمُ اللهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ» [۳] «وَ لا يُکَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ». [۴] 🔹اگر توانست خانه و مركز كار و محيط زيست خود را اين چنين روشن كند، كم كم نيل او به آسان می شود. گرچه در ابتدا سخت است، امّا بعدها متوجه می شود كه حرفهای باطل كم كم انسان را می ‏رنجاند. گاهی انسان و معارف را با گروهى در ميان می ‏گذارد، چهره آنان گرفته می شود؛ چون در ذائقه آنها تلخ است؛ امّا خود او از اين كلمات لذت می برد، آنگاه اگر در جمعی بنشيند كه همه ‏اش گفتن و شنيدن و خنديدن و خنداندن است، رنج می برد. 🔹حال كه انسان می ‏تواند به هر نحو خود را كند، پس چرا او را از پرورش ندهد؟ چرا را به كارهای خوب عادت ندهد؟ كسى كه به باطن رسيد و آن را خوب تلاوت كرد، فضای منزلش خواهد شد. (سلام‏ الله‌ عليه) شبانه ‏روز پنج بار به هر خانه نگاه می كند، خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: اين پنج بار در اوقات پنج گانه است تا ببيند آنها در موقع نماز چه می كنند؟ هر خانه كه در آن به ، در پنج وقت خود اهميت داده شود، حضرت عزرائيل (سلام الله علیه) را تلقين صاحب آن خانه می كند. [۵] 🔹باز در اين زمينه (صلی الله عليه و آله) فرمود: «نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ لَا تَتَّخِذُوهَا قُبُوراً كَمَا فَعَلَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصَارَى صَلَّوْا فِي الْكَنَائِسِ وَ الْبِيَعِ وَ عَطَّلُوا بُيُوتَهُم‏». خانه ‏هايتان را با خواندن روشن كنيد. اگر عده ‏ای با هم در محلی زندگی می كنند كه نه آثار علمی دارند و نه خدمتی به اسلام و مسلمين می كنند، آنجا ديگر خانه نيست، بلكه مقبره‏ ای خانوادگی است كه عده‏ ای مرده در آنجا هستند. اگر اثری از اين خانه برنخيزد، تبديل به مقبره خانوادگی می شود. بگذاريد از خانه شما به جامعه برسد؛ مانند يهودی ها و مسيحی ها نباشيد كه در خانه عبادت نمی كنند و فقط در كنيسه، آن هم در زمان مشخص؛ بلكه را در و عبادت های خصوصی را در انجام دهيد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمن، آيه ۷ [۲] سوره شوری، آيه ۵ [۳] سوره بقره، آيه ۱۷۴ [۴] سوره آل عمران، آيه ۷۷ [۵] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ۳، ص ۱۳۶ [۶] همان، ج ۲، ص ۶۱۰ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، قم، ۱۳۸۸ش، چ ۱۵، ص ۱۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ابن ابی الحدید» در كتاب شرح نهج البلاغه خود به چه احادیثی در فضیلت «امام علی» (عليه السلام) از منابع اهل سنت اشاره كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۴ به بيان بخشى از فضايل (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً»؛ (ما [پيامبر خدا] و او و و درهاى علوم وى هستيم؛ و به تنها بايد از آن وارد شد، و هركس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!). 🔹اشاره به اين كه ما از همه به (صلی الله علیه و آله) نزديكتريم و و دانش آن حضرت به ما رسيده است و هركس ميخواهد به آن وجود مقدّس و او راه يابد بايد از ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود (صلی الله علیه و آله) درباره (عليهم السلام) عموماً و (عليه السلام) خصوصاً مى باشد. احاديثى مانند كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به و (عليهم السلام) ارجاع می دهد و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ [۱] (من و درِ آن است، هر كس میخواهد بايد از در آن وارد شود». 🔹جالب اينكه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مى پردازد، ميگويد: «آنچه (عليه السلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها است كه (صلی الله علیه و آله) در روايات بسيار درباره آن حضرت بيان فرموده است». سپس مى افزايد: «منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينه (عليه السلام) به آن استدلال كرده اند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث در كتابهاى خود از (عليه السلام) آورده اند و من مختصرى از آن را در اينجا مى آورم». و به دنبال آن ۲۴ روايت ناب در آن حضرت نقل ميكند. 🔹مناسب است در اينجا به بعضی از این روایات بسيار پرمحتوا اشاره کنیم. (صلی الله علیه و آله) به (عليه السلام) فرمود: «اى ! خداوند تو را به آراسته است كه بندگانش را به زينتى بهتر از آن نياراسته است و آن، در نزد خداست كه همان در دنياست. خداوند تو را چنان قرار داده كه چيزى از گردآورى نمیكنى و دنيا نيز چيزى از تو بر نمى گيرد و نمى كاهد. خداوند به تو را بخشيده و تو را آنگونه قرار داده كه از چنين پيروانى خشنود شوى؛ آنها نيز به همچون تو خشنود باشند». [۲] 🔹در روایت دیگری (صلی الله علیه و آله) فرمود:  «خداوند با من درباره عهدى فرمود [و اشاره به مقامات و فضايل علی كرد] عرض كردم: پروردگارا، آن را براى من بيان فرما؛ فرمود: بشنو! ، و دوستان من و كسانى است كه اطاعتم كنند، و او است كه را به آن ملزم ساختم، كسى كه او را دارد، مرا دوست داشته و كسى كه از وى كند، مرا اطاعت نموده است. او را به اين بشارت ده». 🔹در حدیثی دیگر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر آن کس که دوست دارد همچون من كند، و همچون من از برود، و ساكن جاويدانى شود كه خداوند آن را غرس كرده، پس بايد را بعد از من دارد و دوست او را نيز دوست داشته باشد و به پس از من اقتدا كند كه آنها از من اند؛ از باقيمانده گِل من سرشته شدند و فهم و به آنان داده است. واى بر كسانى از امت من كه آنها را كنند و نسبت به من كنند! خداوند هرگز آنها را مشمول شفاعت من نكند!». پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نیشابوری؛ المعجم الكبير، الطبرانی و غير آنها نقل شده است. [۲] ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود اين حديث را از ابونعيم اصفهانى در حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، نقل كرده است ● در منبع موجود است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️برکات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹می گویند از وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید مثل استفاده کرد؛ مگر از خورشید پشت ابر هم می شود بهره برد؟ آری؛ در احادیث معتبری که پیرامون فلسفه و فایده وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در به ما رسیده است، فواید گوناگونی را عنوان فرموده اند. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و است. (عليهم السلام) و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امان اهل زمین می‌باشند و اگر زمین از این خالی بماند، دنیا و اهلش نابود خواهند شد؛ لذا وجود حضرت موجب بسیاری می باشد. 🔹پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در پاسخ به اين سؤال كه: آيا در زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از وجود او بهره مند مى شود؟ فرمودند: «إی و الّذی بَعَثَنی بالنّبوّةِ، إنّهم لَينتَفِعونَ بهِ، و يَستَضيؤونَ بنورِ وَلايتِهِ فی غَيبتهِ كانْتِفاعِ النّاسِ بالشَّمسِ و إنْ جَلّلَها السَّحابُ»؛ [۱] (آرى، سوگند به آن كه مرا به پيامبرى برانگيخت، آنان از وجود او بهره مند مى شوند، و در از او پرتو مى گيرند، همچنان كه مردم از خورشيدِ نهان در پسِ ابر، بهره مند مى شوند». [۱] 🔹خود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این باره می‌فرمایند: «همانطور که از در وقتی که توسط ابرها پنهان شده است بهره گیری می شود، از من نیز در ، به همان صورت بهره می برند و همانا من و روی زمین هستم، چنانکه امان اهل آسمانند». [۲] 🔹دیگر این که سینه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و روح بلندشان، صندوق حفظ است، که همه های نخستین و را در خود نگاهداری می کند، تا و نشانه های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید. از دیگر برکات وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اثر به و تربیت گروه و آگاه است. 🔹ایمان و به سبب مسلمانان نسبت به آینده پر مهر و صفای خویش، در امام‌شان می گردد. جامعه تشیع به اعتقاد خویش به وجود امام شاهد و زنده، هر لحظه بازگشت آن بزرگوار را می کشد. شیعه هر چند (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در میان خود نمی بیند، اما خود را جدا از آن وجود نازنین نمی‌داند. حضرت نیز همواره مراقب حال خویش می باشند؛ چنانکه خودشان فرموده اند: «ما در و شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم؛ پس پیشه کنید تا از ای که به شما رو می آورد شما را نجات بخشیم». [۳] 🔹پس بنابراین هم قطعا فایده دارد، زیرا اولا کسی نمی‌تواند منکر وجود آن شود، ثانیاً خورشید پشت ابر، هم دارد و ، او در زمین و گیاهان و انسان و... مؤثر است، زیرا تنها بر جمالش کشیده شده، که مانع آن نیست. تأثیر خورشید وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر عالم، بعنوان و محل جریان بر مردم هم قابل انکار نیست. پی نوشت‌ها: [۱] بحارالانوار ۸/۹۳/۵۲ [۲] کمال الدین و تمام النعمه (شیخ صدوق) ص ۴۸۵ [۳] احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«روزه» چه اثر و فایده اى براى انسان دارد؟ (بخش اول) 🔸 در سه بخش از زندگى انسان تأثیر گذار است: ۱) آثار تربیتی؛ ۲) آثار اجتماعی؛ ۳) آثار بهداشتی و درمانی. 1⃣آثار تربیتى 🔹 ابعاد گوناگونى دارد، و از نظر و در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهم تر بعد اخلاقى و آن است. از فواید مهم این است که را ، و انسان را ، و او را تعدیل مى کند. باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند او همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست؛ 🔹او مى تواند زمام را به دست گیرد، و بر و شهوات خود مسلط گردد. در حقیقت، بزرگترین فلسفه همین اثر و آن است. انسانى که انواع غذاها و نوشیدنی ها را در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مى رویند. این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى شوند، و مى خشکند. 🔹اما درختانى که از لابلاى صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها مى رویند، و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفان هاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سخت جانند!. نیز با و انسان همین عمل را انجام مى دهد، و با محدودیت هاى موقت به او ، و با حوادث سخت مى بخشد؛ و چون را کنترل مى کند، بر انسان و صفا مى پاشد. 🔹خلاصه، انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به صعود مى دهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون»؛ (باشد پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است. و نیز حدیث معروف: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّار»؛ [۱] ( سپرى است در برابر )، اشاره به همین موضوع است. در حدیث دیگرى از (عليه السلام) مى خوانیم: از (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: چه کنیم از ما دور شود؟ فرمود:  🔹«الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ، وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ، وَ الْحُبُّ فِی اللهِ وَ الْمُواظَبَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَهُ، وَ الإِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتِینَه»؛ [۲] ( روى را سیاه مى کند؛ و انفاق در راه خدا، پشت او را مى شکند؛ و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى کند؛ و استغفار رگ قلب او را مى برد!». در «نهج البلاغه» به هنگامى که امیرمؤمنان (عليه السلام) را بیان مى کند، به که مى رسد چنین مى فرماید:  🔹«...وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لإِخْلاصِ الْخَلْق»؛ [۳] (خداوند را از این جهت تشریع فرموده که در مردم پرورش یابد). و نیز در حدیث دیگرى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ باباً یُدْعَى الرَّیّانُ لایَدْخُلُ فِیْها إِلاَّ الصّائِمُون»؛ [۴] ( درى دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها از آن وارد مى شوند). مرحوم صدوق در «معانى الاخبار» در شرح این حدیث مى نویسد: انتخاب این نام براى این درِ ، به خاطر آن است که بیشترین زحمت از ناحیه عطش است؛ هنگامى که از این در وارد مى شوند چنان مى گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد. [۵] ... پی نوشت‌ها: [۱] وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۹۵ و ۳۹۷ (چاپ آل البيت)؛ [۲] همان، ص ۳۹۶ و ۴۰۵؛ [۳] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۵۲؛ جامع الأخبار، ص۱۲۳ (انشتارات رضى)؛ [۴] بحار الانوار، ج ۹۳، ص۲۵۲؛ [۵] معانى الأخبار، ص۴۰۹ (انتشارات جامعه مدرسين) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شیرازی، دارالكتب الاسلاميه، چ ۵۵، ج ۱، ص ۷۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه تناسبی ميان «خورشید پشت ابر» و «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد؟ 🔸در روايتى از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پاسخ به پرسش هاى اسحاق بن يعقوب چنين آمده است: « ... وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِی فِی غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ»؛ [۱] ( ... و اما كيفيت به وسيله من در ، به مانند نفع بردن به واسطه است هنگامى كه او را از ديدگان مستور مى نمايند). 💠از اين حديث شريف وجوهى از بين خورشيد در پشت ابر و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در استفاده مى شود كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم: 1⃣همان گونه كه ، هر آن انتظار خارج شدن از پس را دارند، تا تمام و كامل از و ظهورش استفاده ببرند، در ايام آن حضرت نيز مردم و خروج اويند و از ظهورش مايوس نمى گردند. 2⃣منكر وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر غيبت همانند منكر وجود است هنگامى كه در پشت از ديده ها پنهان گردد. 3⃣همان گونه كه ابر كاملا را نمى پوشاند، و خورشيد به و زمينيان مى رسد، هم براى بهره دهى حضرت نيست، و مردم در حضرت را نمى بينند؛ اما از وجود او بهره مى برند. مثلاً يكى از راه هاى بهره بردن از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. 4⃣همان گونه كه در مناطقى كه هوا غالباً ابرى است، گاهى ابرها را مى شكافد و خود را از لابلاى آنها بيرون مى آورد و به عده اى از مردم نشان مى دهد، هر از چند گاهى نيز به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شرفياب مى شوند، و از وجودش استفاده مى برند و از اين راه وجود آن حضرت براى مردم به اثبات مى رسد. پی نوشت: [۱] الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، نشر مرتضى‏، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۴۷۱ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ هفتم، ص ۴۰۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️احاطه علمی امام علی (علیه اسلام) به همه مسائل، از کجا نشأت گرفته بود؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۱۰ پس از بیان تعدادی از مشكلات مربوط به نقل احاديث به این مشکل می پردازد كه: «وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ، حَتَّى إِنْ كانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِيءُ، فَيَسْأَلَهُ حَتَّى يَسْمَعُوا». (چنان نبود كه همه (صلى الله عليه و آله) از او كنند و مسائل مختلف را جويا شوند تا آنجا كه عدّه اى دوست مى داشتند مرد عرب يا سؤال كننده اى تازه وارد بيايد و مطلبى از آن حضرت بپرسد تا آنها جواب آن را بشنوند و فرا گيرند). 🔹ظاهر اين است كه اين عبارت اشاره به گروهى از اصحاب دارد كه زياد اهل و جستجوگرى نبودند و ابتكار طرح درباره و نداشتند و همين سبب مى شد كه از ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و مجمل و مبيّن، سؤال نكنند و از به طور شفّاف آگاهى نيابند، ولى اگر تازه واردى پيدا مى شد و مسئله جديدى طرح مى كرد و پاسخ شايان توجّهى مى شنيد از آن استقبال مى كردند. 🔹بعضى از شارحان، جمله بالا را چنين تفسير كرده اند كه گروهى از به لحاظ ابهّت و و يا اينكه سؤال هاى متعدّد شايد حمل بر بى ادبى شود، از طرح سؤال خوددارى مى كردند؛ [۱] ولى اين احتمال با جمله هايى كه بعد در مورد (عليه السلام) آمده است سازگار نيست، زيرا امام (عليه السلام) در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «وَ كَانَ لاَ يَمُرُّ بِي مِنْ ذلِكَ شَيْءٌ إِلاَّ سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ». (من [اين گونه نبودم، بلكه] هر چه از خاطرم مى گذشت از آن حضرت و مى كردم [به همين دليل چيزى از فروع و اصول اسلام بر من مخفى نماند]). 🔹در بعضى از منابع اسلامى از جمله كتاب «كافى» جمله هاى گوياى ديگرى نيز در ذيل اين خطبه آمده، از جمله اينكه امام (عليه السلام) مى فرمايد: «من همه روز يك بار بر (صلى الله عليه و آله) وارد مى شدم و همچنين هر شب، و به من اجازه مى داد هر جا باشد همراه او باشم و اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى دانند كه او اين اجازه را به هيچ كس جز من نمى داد... و لذا هيچ آيه اى از بر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد مگر اينكه بر من كرد و 🔹آن را بر من خواند و من به خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست كه و و آن را به من عطا كند... و چيزى از حلال و حرام و امر و نهى مربوط به گذشته و آينده و دستوراتى كه بر انبياى پيشين درباره اطاعت و معصيت نازل شده بود نبود مگر اينكه همه را به من داد و آن را حفظ كردم و حتى يك حرف آن را فراموش ننمودم. سپس دست خود را بر سينه من نهاد و دعا كرد كه خداوند مرا پر از و و و كند». [۲] پی نوشت؛ [۱] البتّه عوامل ديگرى نيز در كار بود كه مانع از طرح سؤال مى شد؛ پرداختن گروهى به عبادات به گمان اينكه فقط مأمور به عبادتند، يا غرق شدن در دنيا كه انسان را از همه چيز غافل مى سازد، از ديگر عوامل ترك سؤال بود. [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۶۴، باب اختلاف الحديث، ح ۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️خلوت دل 🔹از میان ساعات شبانه‌روز، ویژه‌ی است؛ کسانی که خود را برای خدا کردند و را که همه در خواب و استراحت به سر می‌برند به خویش به پا خاسته‌اند. ، فرصت مناسبی برای خلوت با معشوق است. خداوند نیز خود را در دل آنان می‌تاباند و آنها را از خود قرار می‌دهد. 🔹 همین شب‌زنده‌داری و خود را نیز به می‌داند و از خدا همیشه حال و توفیق را خواستار است، و روز در است از سر نزند تا سبب سلب توفیق نماز شب گردد. «ما در بيدارى درست به خود عمل نمى‌كنيم، با اين حال منتظر هستيم كه بيدار شويم و به‌جا آوريم. اگر شامل حال انسان گردد، از خواب مى‌شود و مشغول مى‌گردد؛ 🔹ولى اگر توفيق نباشد، چنان چه بيدار هم بشود، از آنها بهره نمى‌برد. اين مطلب به يقين ثابت است و خيلى‌ها نيز نقل كرده‌اند كه اگر از حال انسان معلوم شود كه مى‌خواهد بخواند، بيدارش مى‌كنند، بدون احتياج به دعاها و آيات معهوده. اين بيدار كردن به طرق مختلف است: يا در مى‌زنند و يا صدايى مى‌آيد و يا او را به نام صدا مى‌زنند و…». منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️حادثه عظیم محرم سال ۶۱ هجری 🔹 فقط دهه‌ی نیست؛ یک حادثه‌ی عظیم در در تاریخ اتّفاق افتاده که این حادثه تمام‌ شدنی نیست. نه به معنای اینکه نظایر آن و اشباه آن استمرار پیدا می کند - آن به جای خود محفوظ، که بحث دیگری است - امّا خود این حادثه مثل است که غروب ندارد. یک‌ وقت حادثه‌ی عظیمی اتّفاق می‌افتد، امروز اتّفاق می‌افتد و فردا از بین می رود؛ [مثل‌] این حادثه نیست. 🔹این حادثه مثل خورشید بی‌غروبی است که همواره بوده تا امروز، بعد از این هم خواهد بود. یک تصویر و ترسیم جاندار و باحقیقتی است از مبارزه‌ی و ، جنگ و ، جنگ با و دنائت؛ البتّه اوجش روز بود، لکن مقدّمات آن روزهای اوایل محرّم، قبل از عاشورا فراهم شد، بعد از عاشورا - مثل یک چنین روزهایی - حادثه عاشورا با رهبری و (علیهما السّلام) تکمیل شد. بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۰۷/۲۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel