eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
448 دنبال‌کننده
131 عکس
97 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 🌸🌺🍃 از حضرت علی علیه السلام نقل شده که فرمود: " گویا، قومی را میبینم که چهره هایشان همچون سپرهای چکش خورده است، لباسهای حریر و دیبا پوشیده و اسبهای اصیل را یدک میکشند، کشتار آنچنان زیاد است که مجروحان از روی بدن کشتگان عبور کنند، در آن کارزار تعداد فراریان از اسیران کمترند. یکی از یاران عرض کرد: ای امیر مؤمنان! از علم غیب سخن میگوئی؟ حضرت خندید و به آن مرد که از قبیله بنی کلب بود فرمود: ای برادر کلبی این علم غیب نیست، این دانشی است که از صاحب دانش (رسول الله) آموخته‌ام زیرا علم غیب تنها علم رستاخیز است و آنچه خداوند در این آیه برشمرده، آنجا که میفرماید: " این خداوند است که به زمان رستاخیز آگاهست و هم اوست که باران را فرو فرستاده، و از آنچه درون رحم هاست خبر دارد و هیچ کس نمیداند که پیمانه عمرش در کجا لبریز خواهد شد.. " [۱] خدا از آنچه درون رحم است، پسر یا دختر، زشت یا زیبا، بخشنده یا بخیل، نیک بخت یا بدبخت باخبر است، او میداند چه کسی هیزم آتش دوزخ و چه کسی در بهشت، همنشین پیامبران است، بنابراین علم غیبی که جز خدا کسی از آن آگاه نیست همین است، و غیر از آنچه گفته شد، علمی است که خداوند به پیامبرش آموخت و پیامبر مرا بر آن آگاه ساخت و در حق من دعا فرمود، تا خدا آن را در دل من جایگزین و درونم را از آن سرشار سازد " [۲] ه: دسته دیگر، روایات مربوط به جنگ حضرت مهدی علیه السلام با ترک‌ها است، از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: " نخستین سپاهی که حضرت مهدی تدارک میبیند به سوی ترک‌ها گسیل میدارد و پس از شکست و به اسارت درآوردن آنها و به غنیمت گرفتن اموالشان راهی شام گردیده و آنجا را فتح مینماید " [۳] منظور امام صادق علیه السلام، اولین لشکری است که حضرت آن را مجهز و اعزام میکند و خودش در آن شرکت ندارد. در برخی روایات آمده که حضرت پس از ورود به عراق و پس از چند جنگ جهت آزادی عراق و حجاز، سپاه خود را به طرف ترکها اعزام میکند. احتمالا مراد از ترک‌ها در این روایت، ترک‌های ترکیه باشند اما این احتمال هم هست که منظور روس‌ها باشند که سفیانی، در نبرد قرقیسیا با آنان وارد جنگ میشود و هیچیک بر دیگری غلبه نمییابد تا اینکه نابودی آنان توسط حضرت مهدی علیه السلام صورت پذیرد. و: دسته ای دیگر از این احادیث، روایاتی است که ویرانی سرزمین ترک‌ها را در اثر صاعقه و زلزله میداند و شاید منظور، جنگ افزارهایی مثل موشک باشد که ویران گری آن مانند صاعقه و زلزله است. ظاهرا این حادثه، در پی نبرد آنان با حضرت مهدی علیه السلام است که ویرانی گسترده ای در پی خواهد داشت، بطوری که به نابودی و محو قدرت و شوکت آنان میانجامد، زیرا در روایات ظهور، پس از این حادثه، دیگر یادی از ترک‌ها به میان نمیآید، فقط بعد از دومین خروج آنان این عبارت آمده " فلا ترک بعدها " یعنی دیگر از قدرت ترک‌ها اثری بر جای نخواهد ماند. از این رو احتمال فراوان دارد که آنان همان روسها باشند، زیرا در روایات مربوط به ظهور چنین گفته ای در مورد هیچ ملت مسلمانی نیامده است. ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. سوره لقمان آیه ۳۴. [۲]: ۲. نهج البلاغه خطبه ۱۲۸. [۳]: ۳. بشارة الاسلام ص ۱۸۵. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 به تاریخ 🌸🌺🌺 داوود و (علیهما السلام) 🌺🌸🌸 دوران طالوت (شاول) را بخشی از دوران داود و سلیمان (علیهما السلام) قرار دادیم، زیرا او اگر چه پیامبر نبود اما فرمانروائی بود در خط انبیاء. مورخین مدت فرمانروائی وی را پانزده سال از ۱۰۲۵ تا ۱۰۱۰ قبل از میلاد ثبت کرده اند. پس از او داود و سلیمان (علیهما السلام) از سال ۱۰۱۰ ق. م تا ۹۳۱ ق. م یعنی سال وفات حضرت سلیمان فرمانروائی کردند. متأسفانه گردآورندگان تورات موجود، نسبت به حضرت موسی، داود و سلیمان علیهم السلام ستم روا داشته و تهمتهای بزرگ اخلاقی، سیاسی و اعتقادی به آنان نسبت داده ا ند و بسیاری از تاریخ نویسان غربی مسیحی نیز از آنان پیروی نموده و مطالبی را هم بر گفته‌های آنان افزوده اند. و متأسفانه مسلمانانی که پیرو فرهنگ غرب بودند نیز از این گروه تبعیت کرده اند. درود و سلام خدا بر تمام پیام آوران الهی. ما در پیشگاه خداوند از کسانی که نسبت به آن بزرگواران بهتان روا داشتند بیزاری میجوئیم. حضرت داود علیه السلام بنی اسرائیل را از ورطه بت پرستی و سلطه بت پرستان نجات داد و نفوذ دولت الهی خود را به مناطق مجاور خویش کشید. و با ملتهایی که تحت فرمانروائی او درآمدند به شایستگی رفتار کرد، بگونه ای که خداوند متعال این ویژگی داوود را در کتاب خود و از زبان پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ستوده است. حضرت داوود علیه السلام تصمیم گرفت در محل عبادت جدش ابراهیم علیه السلام در قدس و بر بلندای کوه " مریا " مسجدی بنا کند اما آنجا خرمنگاه یکی از ساکنان قدس از قبیله یبوسها به نام " ارونا " بود بطوری که در تورات فعلی آمده، داوود علیه السلام آن قطعه زمین را به پنجاه شاقل نقره خرید، و مسجدی ساخت و در آن اقامه نماز کرد. در کنار آن حیواناتی برای خداوند قربانی میشد. " [۱] حضرت سلیمان وارث سلطنت و فرمانروائی پدر بزرگوارش داوود علیه السلام گردید و دولت او به همان گستردگی و عظمتی رسید که در قرآن و احادیث رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیان شده است. سلیمان مسجد پدرش داوود و جد اعلای خود ابراهیم را به شکل باشکوهی بازسازی کرد. این بنا به معبد سلیمان علیه السلام معروف گشت! دوره فرمانروائی حضرت سلیمان علیه السلام دوره ای استثنائی در تاریخ انبیاء علیهم السلام است. خداوند در این دوره نمونه ای از امکانات شگفت آور و متنوع را که میتوانست در تسخیر انسانها باشد ظاهر ساخت چرا که ملتها موجودیت سیاسی خود را به رهبری پیامبران خدا و جانشینان آنان بر پا داشتند و توان خود را در طغیان و نبرد علیه یکدیگر به کار نبردند. خداوند در قرآن میفرماید: " اگر خداوند روزی را بر بندگانش گسترش میداد، بی تردید در زمین ستم و طغیان میکردند، اما خداوند به مقداری که بخواهد، فرو میفرستد، و او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست " [۲] حضرت سلیمان علیه السلام طبق فرمایش قرآن، در حالی که بر تخت خود نشسته بود جان به جان آفرین تسلیم کرد. مورخان وفات او را در سال ۹۳۱ ق. م میدانند. با درگذشت حضرت سلیمان انحراف در میان بنی اسرائیل آغاز شد و دولت وی تجزیه گشت. سپس خداوند کسانی را بر بنی اسرائیل مسلط کرد تا آنان را به عذابی دردناک گرفتار سازد. تورات فعلی پس از آنکه در سفر اول فرمانروایان، به سلیمان علیه السلام افترا میبندد که او دست از بندگی خدا برداشته و به پرستش بتها پرداخت، میگوید: " و به سلیمان گفت: به خاطر آنکه پیمان مرا رعایت نکردی و دستورات مرا پاس نداشتی، ملک و مملکت را از دست تو گرفته و آن را جزء جزء میگردانم. " [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. سفر صموئیل، اصحاح ۲۴: ۲۴ و سفر اخبار اول، اصحاح ۲۱: ۲۲، ۲۸. [۲]: ۲. شوری / ۲۷. [۱]: ۱. سفر اول (فرمانروایان) فصل ۱۱: ۱ - ۱۳. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹  ): ای از دریای اهل علیهم السلام ✨🍂 اهل عليهم السلام و حياتى 🍃🌸🍂 و دليل آن روايت فضيل از امام باقر عليه السلام است. آن حضرت به مردمى كه دراطراف كعبه طواف مى كردند نگاهى كرده و فرمودند: در عصر جاهليّت نيز اين گونه طواف مى كردند، همانا مردم وظيفه دارند كعبه راطواف كنند سپس به طرف ما روى آورده و ولايت و محبّت خود را نسبت به ما اظهار كرده، نصرت و يارى خويش را به ما عرضه كنند. سپس اين آيه شريفه را تلاوت فرمود: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ» [۲] . يعنى دل هاى مردم را طورى قرار بده كه بطرف آنها مايل باشند. [۳] پس اگر دوست داريد زندگى شما همانند زندگى انبياء و مردن شما شبيه شهدا باشد ولايت اهل بيت عليهم السلام را پذيرا بوده، و در اعمال و رفتار خود از آنان پيروى كنيد، تا آنچه را كه دوست داريد ببينيد. و اين حقيقتى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به آن تصريح كرده و فرموده است: من أحبّ أن يحيى حياة تشبه حياة الأنبياء ويموت ميتة تشبه ميتة الشهداء ويسكن الجنان الّتي غرسها الرحمان فليتولّ عليّاً وليوال وليّه وليقتد بالأئمّة من بعده، فإنّهم عترتي خُلقوا من طينتي، اللهمّ ارزقهم فهمي وعلمي. وويلٌ للمخالفين لهم من اُمّتي، اللهمّ لاتنلهم شفاعتي [۴] هر كس دوست دارد زندگى او شبيه زندگى انبياء، و مردنش همانند مردن شهداء باشد و در بهشتى كه خداوند مهربان آن را بنا نهاده ساكن گردد بايد ولايت حضرت على عليه السلام و اولياى او را پذيرفته و به امامان بعد از آن حضرت اقتدا كند، آنها عترت من هستند و از طينت من آفريده شده اند. بار پروردگارا ؛ فهم و علم مرا به آنها روزى كن. (سپس فرمود: ) واى بر كسى كه با آنها مخالفت كند، خداوندا ؛ آنها را از شفاعت من برخوردار مفرما. و اگر دوست داريد فضائل و كمالات خاندان رسالت را بشناسيد در كارهاى شگفت انگيز آنان دقّت كنيد ؛ بلكه درباره رفتار شيعيان آن ها: حضرات ابراهيم، اسماعيل، داود و سليمان عليهم السلام توجّه كنيد، بلكه به علم و قدرت وصىّ حضرت سليمان عليه السلام آصف بن برخيا بينديشيد تا بدانيد چگونه او در طبيعت تصرّف كرده با اينكه او فقط علمى از كتاب را مى دانسته و علم همه كتاب نزد او نبوده است. قرآن كريم آن قضيّه را چنين حكايت مى كند: «يا أيُّها المَلأُ أيُّكُم يَأْتيني بِعَرْشِها قَبْلَ أنْ يَأْتُوني مُسْلمين × قالَ عِفْريتٌ مِنَ الجِنّ أنَا آتيكَ بِهِ قَبْل أنْ تَقُومَ مِنْ مَقامك وَإنّي عَلَيْه لَقَويّ أمينٌ × قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الكِتابِ أنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أنْ يَرْتَدَّ إلَيْك طَرْفُك فَلَمّا رَءاهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبّي لِيَبْلُوَني ءَأَشْكُرُ أمْ أكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإنَّ رَبّي غَنِّيٌّ كَريمٌ». [۱] (حضرت سليمان به اطرافيانش فرمود: ) كداميك از شما تخت بلقيس را قبل از آنكه خودشان را تسليم نمايند مى تواند بياورد × عفريتى از جنّ گفت: من آن را مى آورم پيش از آنكه از جاى خود برخيزى و من بر اين كار قدرتمند و امين هستم × كسى كه علمى از كتاب نزد او بود گفت: من آن را قبل از آنكه چشمت بهم بخورد نزد تو حاضر مى كنم، و چون چنين كرد و تخت را مشاهده كرد فرمود: اين فضل و بخشش و لطف پروردگار است تا مرا بيازمايد كه شكرگزار او هستم يانه؟ و هر كس شكر كند براى خودش شكر نموده و سپاسگزارى كرده، و كسى كه كفر ورزد پروردگار من بى نياز و بزرگوار است. در فرمايش آصف بن برخيا كه مى گويد: «أَنَا آتيكَ بِهِ» «من آن را مى آورم» نكته مهمّى است كه ردّ گفتار وهّابيّت و پيروان جاهل آنهاست. ما براى آنان كه مى خواهند مسائل مربوط به ولايت را بهتر بفهمند تذكّر مى دهيم: خداوند بر آصف بن برخيا منّت گذاشته و اسمى از اسماء خود را به او آموخت، با دانستن آن بر تصرّف در زمان و مكان قدرت پيدا كرد و تخت بلقيس را از مملكت سبا به فارس آورد در حالي كه بين آن دو مكان ۵۰۰ فرسخ فاصله بود، و اين قدرت بزرگ فضل و بخشش الهى نسبت به او بود، و وقتى آصف خواست از اين قدرت استفاده كند به سليمان گفت: «من آن را مى آورم» ونگفت: «من آن را به اذن خدا مى آورم»....... ---------- 📚منابع: [۲]: سوره ابراهيم، آيه ۳۷. [۳]: الكافى: ۳۹۲/۱ ح ۱. [۴]: الكافى: ۲۰۸/۱ ح ۳. [۱]: سوره نمل، آيه ۴۰ - ۳۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 حرام نمی گذارد حتی امام (علیه السلام) را . ▪️🍃🍃 روز عاشورا وقتی عمر سعد تصمیم جنگ با امام حسین (علیه السلام) را گرفت حضرتش را مثل نگین انگشتر در میان گرفتند. امام (علیه السلام) به قصد موعظه و نصیحت، آنان را امر بر سکوت کرد. سپس فرمود: هیچ کدام شما به حرف من گوش نداده و قبول نخواهید کرد فقد ملئت بطونکم من الحرام؛ شکم هایتان از غذای حرام پر شده است. [۲] معلوم می‌شود همة تقصیرها مال گوینده نیست؛ بلکه شنونده هم در تأثیر موعظه سهم بسزائی دارد. بلی، منکر این حقیقت هم نیستیم که فرموده اند: «موعظه اگر از قلب خارج شد وارد قلب می‌شود و وقتی از سر زبان بیرون آمد به گوش خورده و خواهد افتاد». [۳] حضرت الزهراء (علیها السلام) در دیگران. ▪️🍂🍂 در قاموس و شرح آن آمده است که در روز قیامت هنگام عبور خلایق از صراط، منادی از عرش ندا می‌کند: «چشم هایتان را ببندید که فاطمه (علیها السلام) دختر محمّد (صلی الله علیه و آله) می‌خواهد از صراط عبور کند. [۲] خطر به در . ✨🍃🍃 امام باقر (علیه السلام) می‌فرماید: که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لایثبت علی ولایه علی (علیه السلام) الا المتقون؛ به جز پرهیزکاران در ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نمی توانند ثابت قدم باشند». [۳] نگارنده مي‌گوید: «این فرمایش در واقع زنگ خطری است که موالیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را متوجه می‌کند که تنها به «علی دارم چه غم دارم» اکتفاء نکنند و بدانند که ما بین خدا و کسی خویشی نیست و حقیقت ولایت اهل بیت علیهم اسلام همان بندگی خدا است؛ زیرا که آنان خودشان عزیز خدا نشده اند. به جز از این راه، اشهدان محمداً عبده و رسوله (صلی الله علیه و آله)، و تا تقوا را پیشه نکنند ممکن است در دم مرگ گول شیطان را بخورند و ولایت را از دست بدهند». چناچه مرحوم شیخ جعفر شوشتری در خصوص بعضی از دعاها و عباداتی که بظاهر کوچک و لکن ثواب زیادی برای آن‌ها رسیده می‌فرماید: «همه اینها درست، و لطف رب العالمین بالاتر از این است که برای یک عمل کوچک این همه اجر بدهد. لکن همه این ثواب‌ها برای مؤمن است و کسی از دنیا مؤمن برود، به این ثواب‌ها خواهد رسید. متأسفانه بعضی از گناهان است که انسان را از دنیا بی ایمان می‌برد. » [۱] ---------- 📚منابع: [۲]: . بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۸. [۳]: . شرح لمعه، بحث نماز جمعه آورده اند که خانواده ای برای فرزند خویش عروسی را وارد کردند. پس از مدتی خانوادهی داماد بر پدر عروس شکایت برده که دختر شما نماز نمی خواند. پدر با تعجب می‌گوید: او که در خانه من نماز خوان بود نمی دانم که حالا چرا ترک کرده. چه خوب است که موعظه اش کنید. گفتند: نصیحت کردیم ولی اثر نکرد. گفت: پس تندی کنید. گفتند: کردیم مؤثر نشد. گفت: مدتی با او قهر باشید گفتند: کردیم نتیجه نداد. پس حرف حسابش چیست؟ گفتند: می‌گوید شما نماز بخوانید، من هم بخوانم [۲]: . تفسیر البصائر، ج ۱، ص ۶۴. [۳]: . تفسیر البرهان ج ۱، ص ۲۰۵. [۱]: . تتمه المفاتیح، ص ۱۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   از ها و ها و حضرت بن ابی علیه السلام ▪️🌸🍃 ، ✨🌸🌸 اميدوار به احسان كردگار بزرگ پس از شفاعت احمد به حب بلحسنم اين كنيه به معناي حقيقي آن است. از آن حضرت روايت شده كه حسن و حسين عليهما السلام در زمان حيات پيمبر خدا او را پدر مي‌خواندند و حسن علي را ابوالحسين و حسين او را ابوالحسن خطاب مي‌كرده اند و اين هر دو كنيه ي ميان شاعران و نويسندگان معمول و متداول بوده است. عباس بن عبدالمطلب هنگامي كه ابوبكر مورد بيعت قرار گرفت در مدح حضرت علي (ع) چنين گفت: ما كنت احسب ان الامر منحرف عن هاشم ثم عنها عن ابي حسن (۱). و در مرثيه اي كه ابوالاسود دئلي درباره ي آن حضرت سروده چنين آمده است: اذا استقبلت وجه ابي حسين رايت البدر فوق الناظرينا (۲). و گاهي در خطبه‌ها و خطابه‌ها اطلاق «ابوالحسنين» بر آن حضرت شده است. (۳). * 📚منابع: (۱) خوارزمي، المناقب، ص۸. (۲) سيوطي، تاريخ الخلفأ، ص۱۸۷. (۳) قلقشندي، صبح الاعشي، ج۱۲، ص۲۵۹، بلاذري. انساب الاشراف، ص۸۹. ✨✨🌺 حسين و حسن را شناسم حقيقت به دو جهان گل و ياسمين محمد چنين ياسمين و گل اندر دو عالم كجا رست جز در زمين محمد اين كنيه صورتي ديگر از ابوالحسنين است و روايت شده كه رسول خدا سه روز پيش از وفاتش خطاب به حضرت علي (ع) فرمود: «سلام عليك ابالريحانتين اوصيك بريحانتي من الدنيا؛ سلام بر تو اي پدر دو ريحانه ي من. من سفارش اين دو ريحانه ي خود را در دنيا به تو مي‌كنم». ✨🌸🌸 حسن بصري در زمان بني اميه از حضرت اميرالمؤمنين (ع) به عنوان ابو زينب ياد مي‌كرده است. (۱). * (۱) 📚سيد مرتضي، الامالي، ج۱، ص۱۶۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   🔹🔸🔸 به تاریخ 🌸🌺🌺 داوود و (علیهما السلام) 🌺🌸🌸 دوران طالوت (شاول) را بخشی از دوران داود و سلیمان (علیهما السلام) قرار دادیم، زیرا او اگر چه پیامبر نبود اما فرمانروائی بود در خط انبیاء. مورخین مدت فرمانروائی وی را پانزده سال از ۱۰۲۵ تا ۱۰۱۰ قبل از میلاد ثبت کرده اند. پس از او داود و سلیمان (علیهما السلام) از سال ۱۰۱۰ ق. م تا ۹۳۱ ق. م یعنی سال وفات حضرت سلیمان فرمانروائی کردند. متأسفانه گردآورندگان تورات موجود، نسبت به حضرت موسی، داود و سلیمان علیهم السلام ستم روا داشته و تهمتهای بزرگ اخلاقی، سیاسی و اعتقادی به آنان نسبت داده ا ند و بسیاری از تاریخ نویسان غربی مسیحی نیز از آنان پیروی نموده و مطالبی را هم بر گفته‌های آنان افزوده اند. و متأسفانه مسلمانانی که پیرو فرهنگ غرب بودند نیز از این گروه تبعیت کرده اند. درود و سلام خدا بر تمام پیام آوران الهی. ما در پیشگاه خداوند از کسانی که نسبت به آن بزرگواران بهتان روا داشتند بیزاری میجوئیم. حضرت داود علیه السلام بنی اسرائیل را از ورطه بت پرستی و سلطه بت پرستان نجات داد و نفوذ دولت الهی خود را به مناطق مجاور خویش کشید. و با ملتهایی که تحت فرمانروائی او درآمدند به شایستگی رفتار کرد، بگونه ای که خداوند متعال این ویژگی داوود را در کتاب خود و از زبان پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ستوده است. حضرت داوود علیه السلام تصمیم گرفت در محل عبادت جدش ابراهیم علیه السلام در قدس و بر بلندای کوه " مریا " مسجدی بنا کند اما آنجا خرمنگاه یکی از ساکنان قدس از قبیله یبوسها به نام " ارونا " بود بطوری که در تورات فعلی آمده، داوود علیه السلام آن قطعه زمین را به پنجاه شاقل نقره خرید، و مسجدی ساخت و در آن اقامه نماز کرد. در کنار آن حیواناتی برای خداوند قربانی میشد. " [۱] حضرت سلیمان وارث سلطنت و فرمانروائی پدر بزرگوارش داوود علیه السلام گردید و دولت او به همان گستردگی و عظمتی رسید که در قرآن و احادیث رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیان شده است. سلیمان مسجد پدرش داوود و جد اعلای خود ابراهیم را به شکل باشکوهی بازسازی کرد. این بنا به معبد سلیمان علیه السلام معروف گشت! دوره فرمانروائی حضرت سلیمان علیه السلام دوره ای استثنائی در تاریخ انبیاء علیهم السلام است. خداوند در این دوره نمونه ای از امکانات شگفت آور و متنوع را که میتوانست در تسخیر انسانها باشد ظاهر ساخت چرا که ملتها موجودیت سیاسی خود را به رهبری پیامبران خدا و جانشینان آنان بر پا داشتند و توان خود را در طغیان و نبرد علیه یکدیگر به کار نبردند. خداوند در قرآن میفرماید: " اگر خداوند روزی را بر بندگانش گسترش میداد، بی تردید در زمین ستم و طغیان میکردند، اما خداوند به مقداری که بخواهد، فرو میفرستد، و او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست " [۲] حضرت سلیمان علیه السلام طبق فرمایش قرآن، در حالی که بر تخت خود نشسته بود جان به جان آفرین تسلیم کرد. مورخان وفات او را در سال ۹۳۱ ق. م میدانند. با درگذشت حضرت سلیمان انحراف در میان بنی اسرائیل آغاز شد و دولت وی تجزیه گشت. سپس خداوند کسانی را بر بنی اسرائیل مسلط کرد تا آنان را به عذابی دردناک گرفتار سازد. تورات فعلی پس از آنکه در سفر اول فرمانروایان، به سلیمان علیه السلام افترا میبندد که او دست از بندگی خدا برداشته و به پرستش بتها پرداخت، میگوید: " و به سلیمان گفت: به خاطر آنکه پیمان مرا رعایت نکردی و دستورات مرا پاس نداشتی، ملک و مملکت را از دست تو گرفته و آن را جزء جزء میگردانم. " [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ۱. سفر صموئیل، اصحاح ۲۴: ۲۴ و سفر اخبار اول، اصحاح ۲۱: ۲۲، ۲۸. [۲]: ۲. شوری / ۲۷. [۱]: ۱. سفر اول (فرمانروایان) فصل ۱۱: ۱ - ۱۳. ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 187)🔹🍂 ✨✨🌺🌸 بيعت و : 🍂🌺 همين كه آن حضرت از منبر پائين آمدند، مردم با صداى بلند با زبان و دست بيعت كردند و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مى فرمود: «هنئونى هنئونى» 📚(الغدير: ج ۱، ص ۲۷۶) به من تبريك بگوئيد. بعد دستور دادند تا چادرى جداگانه براى أميرالمؤمنين عليه السّلام زدند و فرمود: همه بروند و به آن حضرت سلام كنند و بگويند: «السّلام عليك يا أميرالمؤمنين». عمر آمد و سلام كرد و گفت: «بخ بخ يابن ابى طالب، أصبحت مولاى و مولى كل مؤمن و مؤمنة». (📚بحار الانوار: ج ۳۸، ص ۳۴۴. ملحقات احقاق الحق: ج ۶، ص ۴۶۸ - ۴۶۹. الغدير: ج ۱، اين مطلب را از ۶۰ منبع اهل سنّت نقل كرده است) ابوبكر نيز در اين تهنيت با عمر شريك بود. (فيض العلام: ص ۱۲۳، به نقل از دار قطنى و عاصمى) بيعت سه روز طول كشيد و در اين سه روز نماز ظهر و عصر را با هم مى خواندند. بعد از نماز بيعت تا غروب ادامه داشت، و نماز مغرب و عشارا نيز با هم مى خواندند. : 🍃🌸 براى بيعت زنان، ظرف آبى زير پرده اى قرار دادند، به طورى كه نصف ظرف در طرفى و نصف ديگر آن در طرف ديگر پرده قرار داشت. يك طرف أميرالمؤمنين عليه السّلام دست مبارك خود را داخل ظرف آب قرار داده بودند، و طرف ديگر زنها دست خود را مى گذاشتند و ضمن تبريك مى گفتند: «السّلام عليك يا أميرالمؤمنين». حضور حضرت صديقه طاهره سلام اللَّه عليها زينت بخش مراسم بود. از سوى ديگر بيعت عايشه اين سابقه او را در اذهان ثبت كرد تا روزى كه جنگ جمل را برپا كرد، و در مقابل صاحب غدير صف آرائى نمود و با خوارى و ذلّت از لشكر ولايت شكست خورد. (📚بحار الانوار: ج ۲۱، ص ۳۸. عوالم: ج ۳/۱۵، ص ۳۰۹) بعد از اعلام ولايت در غدير، جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد: «الْيَوْمَ أكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ ديناً» 📚(سوره مائده: آيه ۳) «امروز براى شما دينتان را كامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم». ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌺🌺🌸 فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ در ▪️🔹 هنوز جسد پيامبر گرامي بر روي زمين قرار داشت و مراسم تغسيل و تكفين آغاز نشده بود و ياران رسول خدا در محل دفن او گفتگو مي‌كردند و چشمها گريان و خردها حيران بود كه ناگهان دو نفر به نامهاي: «معن بن عُديّ و عُديم بن ساعده»، از سقيفه بني ساعده خبر آوردند كه انصار گرد هم آمده و مي‌خواهند با «سعد بن عباده» به عنوان خليفه ي رسول خدا بيعت كنند! اين خبر را آهسته به ابي بكر گفتند و او همراه عمر و ابوعبيده، بدون اينكه كسي را از هدف خود آگاه سازد، رهسپار محل اجتماع انصار شد. آنان موقعي به سقيفه رسيدند كه سعد بن عباده، رئيس قبيله ي خزرج، مشغول سخنراني بود و خدمات انصار را به اسلام، يادآور مي‌شد. تشريح سرگذشت سقيفه و آن كه چگونه يك اقليت كوچك كه از سه نفر و بنا به نقلي از پنج نفر تجاوز نمي كرد پيروز شدند، مفصل و گسترده است و در اين مقاله جاي بازگويي آن نيست. سرانجام نتيجه اين شد كه رئيس قبيله اوس از انصار براي ناكام گذاردن خزرجيان با ابوبكر بيعت كرد و در پي اين امر، اقليت ناچيز مهاجرين حاضر در سقيفه، به همين اندازه اكتفا كرده و سقيفه را به عزم مسجد ترك گفتند و در نيمه راه مسجد به بيعت گيري از افراد مشغول شدند و آنچه از خاطره‌ها و يادها محو شد، جنازه ي پيامبر و مراسم دفن و كفن و نماز بر آن حضرت بود! اميرمومنان عليه السلام همراه عباس و گروهي از بني هاشم و مهاجر، پيكر مطهر پيامبر را به خاك سپردند و خود و عده اي از علاقه مندان، شاهد صحنه ي بيعت گيري‌ها و مقام خواهي‌هاي گروه اقليت بودند. اي كاش به همين مقدار اكتفا مي‌ورزيدند ولي اصرار داشتند با ارعاب و تهديد از علي عليه السلام بيعت بگيرند تا سرانجام، بني هاشم نيز بيعت نمايند. در اين موقع، رويدادهاي تلخي رخ داد كه قلم از نقل و بيان آن شرم دارد. رويدادهاي پس از خروج از سقيفه در طول تاريخ، گروهي از نويسندگان، متاثر از خلفاي اموي و عباسي كوشيده اند كه از كنار حوادث تلخ پس از خروج از سقيفه با سكوت بگذرند و آن را بازگو نكنند بالاخص، با مرور زمان بر اندام صحابه ي پيامبر، لباس عصمت پوشانيده شد و هر نوع انتقاد از آنها با برچسب «ارتداد»، همراه گرديد! ولي در اين ميان دو گروه توانستند تا حدي پرده از روي حقيقت بردارند: الف: گروهي تا آنجا شهامت داشتند كه فقط سوء قصد خلفا را بيان كنند و اين كه براي خذ بيعت و به هم زدن اجتماع بني هاشم در خانه علي عليه السلام تا مرز جنگ با آنان پيش رفتند (اما اين كه حادثه اي نيز رخ داد يا نه؟ از بيان اين قسمت خود داري نمودند). ب: گروهي كه از شهامت بيشتري برخوردار بودند حوادث بعدي را نيز يادآور شدند و افزودند كه خانه به آتش كشيده شد و دختر پيامبر مصدوم گشت و فرزندي كه در رحم داشت سقط گرديد. البته انتظار اين كه علاقه مندان خلفا يا حقوق بگيران دربار خلافت، اين نوع حقايق را بي پرده بنويسند، انتظاري دور از واقعيت است، ولي در عين حال حقايق در تاريخ پنهان نمانده و چهره ي حقيقت، روشن گشته است. ما در اين بحث فشرده، از مورخان و محدثان اهل سنت كه تا حدي داراي شهامت بوده اند نصوصي را نقل مي‌كنيم و روشن است كه اگر روايات و نصوص علماي شيعه را بر گفته ي مورخان و محدثان ياد شده بيفزاييم ماجرا از حد تواتر بالاتر رفته و جنبه ي «مقطوع» و «مسلم» خواهد يافت. اخيرا فردي «ناآگاه» از تاريخ صحيح اسلام يا «غافل نما» از واقعيات آن، مقاله اي درباره ي دخت گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نوشته و پس از ذكر مناقب و فضايل آن حضرت، مذبوحانه كوشيده است بي حرمتي كه درباره ي آن حضرت انجام گرفته و به «شهادت» ايشان منتهي شده است را انكار ورزد. از آنجا كه بخشي از آن مقاله، مصداق تحريف روشن تاريخ بود، بر آن شديم كه به بيان بخشي از حقايق تاريخي در اين زمينه بپردازيم و موضوع سحن ما را در اين مقاله، نكات زير تشكيل مي‌دهند: ۱. عصمت فاطمه زهرا عليهاالسلام در لسان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم. ۲. احترام خانه ي آن حضرت در قرآن و سنت. ۳. بي حرمتي به خانه و شخصيت آن حضرت پس از درگذشت پدر بزرگوارش. اميدواريم كه با تشريح نكات سه گانه ي فوق، نويسنده ي آن مقاله در برابر حقيقت، سر تسليم فرود آورده و از نوشته خود نادم و پشيمان گردد و با شهامتي كه در خور حق پژوهان است به جبران كار خود بپردازد. ‌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️ 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 🍂🔹 ( 188)🔹🍂 امير المؤمنين عليه السّلام 🍂✨ پيشگوئى از امير المؤمنين عليه السّلام 🍂✨ و اقرار به ولايت او ننمائيد و شهادت به امامت او ندهيد اين زلزله ساكن نمى شود. پس به اطاعت و ولايت و امامت او اقرار كنيد». سپس در حالى كه اشك مى ريخت دستان مبارك را بلند نمود و فرمود: «پروردگار و آقاى من، تو را مى خوانم به محمديت پسنديده و علويت بلند مرتبه و به فاطميت درخشنده و نورانى كه بر سرزمين تهامه به رحمت و مهربانى خويش لطف بفرمائى». ديگران آمين گفتند. دعا كه تمام شد زلزله پايان يافت. عربها در زمان جاهليت تا گرفتار مى شدند اين دعا را مى خواندند و گرفتارى برطرف مى شد. عفر بن ابى طالب عليه السّلام صداى آن حضرت را از داخل شكم مادر شنيد و بيهوش شد. همچنين فاطمه بنت اسد علها السّلام به قصد طواف گرد خانه خدا مى رفت، ولى ناگهان آن حضرت از داخل شكم دوپاى خود را به شدت فشار مى داد و نمى گذاشت مادرش به محلى كه بتها نصب شده اند نزديك شود، و حال آنكه مادرش براى عبادت خانه خدا را طواف مى كرد. زمانى ديگر، بتها در مقابل آن فرزند به دنيا نيامده به صورت به زمين مى افتادند. شير درنده طائف در برابر ابوطالب عليه السّلام تعظيم كرد. هنگامى كه آن حضرت علت را جويا شد شير گفت: شما پدر اسد اللَّه و كمك محمد پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و مربى شير خدا هستى. مادر امير المؤمنين عليه السّلام در كعبه شب جمعه سيزدهم رجب بانوى بزرگوار ابوطالب عليه السّلام احساس درد كرد، ولى با قرائت نامى مخصوص آرامش پيدا كرد. هنگامى كه جناب ابوطالب عليه السّلام خواست زنانى از قريش را براى كمك فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بياورد، از گوشه خانه ندائى رسيد: «اى ابوطالب، صبر كن چرا كه دست نجس نبايد ولى خدا را لمس كند». صبح هنگام فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها ندائى شنيد: «اى فاطمه به خانه ما بيا». ابوطالب عليه السّلام و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عباس بن عبدالمطلب كه به همراه جماعتى در مسجد نشسته بودند، ديدند كه فاطمه سلام اللَّه عليها وارد مسجد الحرام شد و در مقابل كعبه ايستاد و نگاهى به سوى آسمان نمود و چنين فرمود: «پروردگارا، من به تو و به پيامبران و كتابهائى كه از جانب تو آمده اند ايمان دارم. من كلام جدم ابراهيم خليل را تصديق مى كنم و او بوده كه اين خانه را بنا كرده است. تو را قسم مى دهم و از تو مى خواهم به حق كسى كه اين خانه را بنا كرد، و به حق فرزندى كه در شكم من است و با من سخن مى گويد و با گفتارش با من انس مى گيرد، و من يقين دارم كه يكى از آيات و نشانه هاى توست، كه اين ولادت را بر من آسان فرمائى». (مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۸ - ۱۹۹. امالى شيخ طوسى: ص ۷۰۶. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۸ - ۳۶. آفتاب كعبه: ص ۴۵) ناگهان حاضرين در مسجد الحرام ديدند كه ديوار پشت آن سمتى كه در كعبه است شكافته شد و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها داخل شد. هر چه كردند قفل در را باز كنند ممكن نشد، و دانستند كه حكمت خداوند در كار است. (اعلام الورى: ج ۱، ص ۳۰۶. ارشاد: ج ۱، ص ۵) فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: هنگامى كه داخل كعبه شدم ديدم حوا، ساره، آسيه، مادر موسى بن عمران و مريم مادر عيسى آمدند. آنان به من سلام كردند: «السّلام عليكِ يا ولية اللَّه» و در مقابلم نشستند. آنچه در ولادت خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله انجام دادند در ولادت على بن ابى طالب عليه السّلام نيز انجام دادند، چه اينكه فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها در هنگام ولادت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله حضور داشت و به ابوطالب عليه السّلام ماجرا را خبر داد. حضرت ابوطالب عليه السّلام قبلاً به او فرموده بود: «۳۰ سال صبر كن تا خدا مولودى به تو عنايت كند مثل خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله مگر در نبوّت كه وصى و وزير او خواهد شد». (بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۶. روضة الواعظين: ج ۱، ص ۸۱) روز امير المؤمنين عليه السّلام 🍂✨ روز جمعه على بن ابى طالب عليه السّلام مانند خورشيد بر روى سنگ سرخ در گوشه راست كعبه طلوع فرمود. همين كه قدم بر زمين نهاد، به سجده افتاد و دستها را به سوى آسمان بلند نمود و فرمود: «اشهد ان لا اله الا اللَّه، و أن محمداً رسول اللَّه و اشهد ان علياً ولى محمد رسول اللَّه، بمحمد يختم اللَّه النبوة و بى يختم الوصية و انا أمير المؤمنين». «شهادت مى دهم كه خدائى جز اللَّه نيست و محمّد صلّى اللَّه عليه و آله پيامبر خداوند است و على وصى محمّد رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله است به محمّد نبوّت ختم مى شود و به من وصايت كامل و تمام مى شود و منم أميرالمؤمنين عليه السّلام @ya_amiralmomenin110
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 على عليه السّلام سيّد مسلمانان و مؤمنان و پرهيزگاران و پيشانى و امت و راهنماى است🍂🍃🌺🌸 «متقى» گويد: حديث مورد بحث را «طبرانى» از «سلمان» و «ابوذر»، و «بيهقى» و «ابن عدى» از «حذيفة»، روايت كرده اند. (۲) [📚الرياض النضرة محب طبرى ۲/ ۱۵۵] از «ابوذر» روايت كرده است: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه خطاب به على عليه السّلام، فرمود: تو «صديق اكبرى» و «فاروق» هستى كه حق را از باطل جدا مى كنى. (۳) در روايت ديگر، فرمود: تو «يعسوب» دين مى باشى. هر دو روايت را «حاكمى» روايت كرده است. (۱) [📚كنز العمال ۶/ ۳۹۴] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: من «يعسوب» مؤمنانم و مال و جاه «يعسوب» «۱» ستمگران است. (۲) «متّقى» گفته است: اين حديث را «ابو نعيم» نقل كرده است و در [📚۶/ ۳۹۴] از «ابو مشعر» روايت كرده است كه گفت: در يكى از اوقات، حضور على عليه السّلام شرفياب شدم، در برابرش مقدارى طلا بود. حضرت على عليه السّلام فرمود: من «يعسوب» مؤمنانم و اين طلا «يعسوب» منافقان است و فرمود: مؤمنان به من پناهنده مى شوند و منافقان به طلا دل مى بندند. (۳) گفته: اين حديث را «ابو نعيم» روايت كرده است و در📚 [۶/ ۱۵۳] اظهار داشته است كه على عليه السّلام «يعسوب» مؤمنان است و مال «يعسوب» منافقان است. اين خبر را «ابن عدى» از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است. مؤلف گويد: «ابن حجر» هم در [صواعق ص ۷۵] و «مناوى» هم در متن [📚فيض القدير ۴/ ۳۵۸] روايت كرده اند و هر دو تن اظهار مى دارند كه اين حديث را «ابن عدى» هم نقل كرده است و «مناوى» نيز در [📚كنوز الحقايق ص ۹۲] با لفظ «علىّ يعسوب المؤمنين» روايت كرده و اظهار مى دارد كه «طبرانى» آنرا نقل كرده است. گذشته از اخبار مذكور، بخشى از اخبار رسيده است كه يادآورى آنها در پايان اين باب بى تناسب نخواهد بود. (۴) از آن جمله: حديثى است كه «هيثمى» در [📚مجمع ۹/ ۱۵۸] از «ربعى بن حراش» روايت كرده است كه گفت: «عبد الله بن عباس» از «معاوية» اجازه ملاقات خواست و به ملاقاتش رفت. در اين هنگام گروهى از شكم بارگان قريش در دربارش حضورداشتند و «سعيد بن عاص» در جانب راستش نشسته بود، «عبد الله» وارد شد، به مجرديكه «معاوية» او را ديد به «سعيد»، گفت: به خدا _____________ _ (۱)📚 «يعسوب»، ملكه زنبور عسل و هم به معناى رئيس بزرگ مى باشد. (مترجم) سوگند! هم اكنون مسائلى از وى مى پرسم كه قدرت پاسخ آنها را نداشته باشد! «سعيد» گفت: اشتباه مى كنى، «ابن عباس» كسى نيست كه در پاسخ پرسشهاى تو درمانده شود. به مجرديكه «ابن عباس» در محل خويش قرار گرفت، «معاوية» چگونگى حال برخى از مردان را، كه «هيثمى» از آنها در كتابش ياد كرده است، از وى پرسيد (تا آنجا كه گفته بود) در حق على بن ابيطالب عليه السّلام چه مى گوئى؟ «ابن عباس» پاسخ داد: خداى تعالى حضرت ابو الحسن را بيامرزد، به خدا سوگند! او پرچم بر افراشته هدايت بود (تا آنجا كه گفته است) على عليه السّلام بزرگ مردانى است كه خود را به پيراهن و عبا مزيّن و ملبّس مى دارند، و برترين شخصى است كه به حج مشرّف مى شوند و «سعى» بين «صفا» و «مروه» مى كنند و سخاوتمندترين فردى است كه از زير بناى عدالت و تسويه تجاوز نمى كند. تا آخر حديث كه تمام آنرا در باب «على عليه السّلام بهترين بشر است» متذكر شديم. به آنجا مراجعه كنيد. (۱) از آن جمله: حديثى كه «ابو نعيم» در📚 [حلية ۱/ ۶۴] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداى تعالى آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا را نازل نكرد مگر اينكه على عليه السّلام مصداق حقيقى آن آيه بود.... فقط با ذکر کانال ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🍃🌸🌸 مؤمن [امتحان به درجه است] 🍃◾️◾️ ۱/۳-محمّد بن يعقوب الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ﴿إِنَّ أَشَدَّ اَلنَّاسِ بَلاَءً اَلْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ اَلَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ﴾ [۱] امام صادق علیه السلام فرمود: سخت ترین بلاها و آزمایش‌ها را پیامبران از سر می‌گذرانند پس از آن‌ها جانشینان و پیروانشان و سپس به ترتیب کسانی که نزد خدا مقامی ارجمندتر دارند می گویم: روایت از نظر سند صحیحه است و البَلاء: آن چه از خیر و خوبی یا شرّ و بدی که برای آزمایش و امتحان به کار می‌رود ابزار و راه‌های آزمایش و امتحان مراد از "الاَمثل" برتر نزدیکتر به، خیر بالاتر و سپس بالاترین در مراتب و، منزلت شبیه ترین مردم در جایگاه و مقام آنان (پیامبران و جانشینان آن ها) و به جهت این که مؤمنان بسیار در معرض امتحان و آزمایش قرار می‌گیرند ابتلای آنان را در این عنوان قرار دادیم همان گونه که شیوه ما در این کتاب است. ۲/۴- الكليني، عن محمّد بن يحيى، عن احمد بن محمد بن عيسى، عن الحسن بن محبوب، عن عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ بْنُ اَلْحَجَّاجِ قَالَ: ﴿ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ اَلْبَلاَءُ وَ مَا یَخُصُّ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ اَلْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَنْ أَشَدُّ اَلنَّاسِ بَلاَءً فِی اَلدُّنْیَا فَقَالَ اَلنَّبِیُّونَ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ یُبْتَلَی اَلْمُؤْمِنُ بَعْدَ ذَلِکَ عَلَی قَدْرِ إِیمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اِشْتَدَّ بَلاَؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِیمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلاَؤُهُ﴾ [۱] نزد امام صادق علیه السلام، از بلا و خصوصیاتی که خداوند عز و جل به مؤمنان داده، یاد شد و آن حضرت فرمود: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: چه کسانی در دنیا بلای سخت تری دارند؟ فرمود، پیغمبران و سپس هر کس که شبیه تر به آن هاست - به حسب درجه - و مؤمن هم به اندازه ایمان و خوش کرداری اش گرفتار می‌شود؛ هر کس ایمان صحیح تر و کردار بهتری دارد بلایش بیشتر است و هر کس ایمان کم تر و کردار سستی داشت، بلایش هم کم است. روایت صحیحه است. و "سَخُفَ ایمانُه" یعنی ایمانش سست و متزلزل است. ۳/۵- الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ، عَن سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله علیه السلام قال: ﴿إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ عليه السلام: أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْوَصِيُّونَ ثُمَّ الأَمْثَلُ فَالأَمْثَلُ، و إِنَّمَا يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِه الْحَسَنَةِ، فَمَنْ صَحَّ دِينُه و حَسُنَ عَمَلُه اشْتَدَّ بَلَاؤُه، و ذَلِكَ أَنَّ الله عَزَّ و جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الدُّنْيَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ، و لَا عُقُوبَةً لِكَافِرٍ، و مَنْ سَخُفَ دِينُه و ضَعُفَ عَمَلُه قَلَّ بَلَاؤُه، و أَنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ التَّقِيِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلَى قَرَارِ الأَرْضِ﴾ [۲] امام صادق علیه السلام فرمود در کتاب علی علیه السلام آمده بلاکش ترین مردم، پیغمبران هستند سپس اوصیا و آن گاه هر کس که بیشتر به آن‌ها شبیه است به ترتیب؛ و مؤمن به اندازه کارهای نیکش بلا می‌بیند، پس هر که دینش درست و کردارش نیکو باشد بلایش سخت است؛ زیرا خداوند عز و جل دنیا را پاداش مؤمن و کیفر کافر قرار نداده است. و هر که دینش سست و کردارش ضعیف باشد بلایش اندک است و شتاب بلا به سوی مؤمن پرهیزگار بیشتر از شتاب باران به سوی زمین گود است. می گویم: روایت از نظر سند موثّقه است و مراد از کتاب علی علیه السلام همان کتابی است که به املای رسول الله صلی الله علیه و آله و دستخط امیرمؤمنان علی علیه السلام است و نزد ائمه علیهم السلام محفوظ بوده که برای اصحاب خود می‌خواندند و به آن استناد می‌کردند. محدّث کاشانی در بیان مراد از سخن حضرت علیه السلام "و ذلك ان الله تعالی... " گفته: ..... --------- 📚منابع: [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۲، ح ۱ و نقل عنه في الوافي، ج ۵، ص ۷۶۳. [۱]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۲، ح ۲ و نقل عنه في الوافي، ج ۵، ص۷۶۳. [۲]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۹، ح ۲۹ و نقل عنه في الوافي، ج ۵، ص ۷۶۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫