eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
289 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 ✔ 🔸️ 👉 🔴 کارشکنی رفعت اسد (صاحب تصاویر فوق) و مقامات سوری ◽️ سعید قاسمی؛ مسئول وقت واحد اطلاعات می گوید: "...در آن زمان، کانال ارتباطی قوای ایرانی با ارتش سوریه ، - برادر حافظ اسد - بود؛ او مسئولیت وزارت دفاع و ریاست سرویس های امنیتی ارتش سوریه را برعهده داشت. یک روز رفعت اسد به محل استقرار بچه ها در آمد و در زمین صبحگاه، سخنرانی عجیبی برای ما ایراد کرد. وقتی مترجم حرف های او را برای ما ترجمه کرد، همه مات و مبهوت شدیم. حرف های خیلی دیپلمات مآبی می زد و لحنی داشت که اصطلاحاً به آن «ادب سرد» می گویند. این ادب سرد، در مضمون حرف هایش جلب توجه می کرد. ⁉️ سخنرانی او که به پایان رسید، از همان جا ، و سایرین متوجه شدند که قلباً پای کار نیستند و صرفاً مایلند ما یک حضور سمبولیک و غیرفعال در منطقه داشته باشیم. برای همین، حرف ها و موضع گیری هایشان عمدتاً در از تعارف و شعار بود. رفعت اسد خیلی روی مسئلۀ آتش بس اعلام شده از طرف که بعد از ورود ما به ، رهبران دمشق به آن تن داده بودند، مانور می داد. ‼ میزبانان سوری ما، با ساده لوحی غیرقابل توجیهی به این ترفند فریب کارانۀ اسرائیلی ها دل خوش کرده بودند. ، یکی به نعل می زد یکی به میخ! از یک طرف، ورد زبانش «آتش بس، آتش بس» بود و از طرف دیگر هم دم به دقیقه روی مسئلۀ ضرورت باقی ماندن بچه های ما در سوریه ، با این عنوان که شما عزیزان ایرانی میهمان ما هستید، مانور می داد. دیدیم قضیه، قضیۀ سیاسی بازی، رعایت قواعد دیپلماسی است و مابقی همه تعارف است و شعار؛ اما باز هم مطلب را چندان جدی نگرفتیم و ظرف یک هفتۀ بعد، روند آموزش و توجیه، خودسازی معنوی و عقیدتی و امور روزمره از قبیل صبحگاه و امثال ذلک در دستور کار نیروها قرار گرفت..." 👈 ادامه دارد... 📕 ، صفحه ۷۸۲ و ۷۸۳ @yousof_e_moghavemat
🚩 🌸 ✔ 📷 خرداد یا تیر ۱۳۶۱ سوریه، حرم عمه سادات سردار در قلب تصویر با لباس سرتاپا سبز. 📮 🔻 (ص) @yousof_e_moghavemat
🚩 🌸 💐 📷 خرداد یا تیر ۱۳۶۱ در سوریه رزمندگان (ص) ✔ اینها هزاران کیلومتر، دور از وطن آمده بودند که اسرائیل را نابود کنند...⚘🌷🌹🚩 ✌️ @yousof_e_moghavemat
🚩 🌸 💕 📷 خرداد یا تیر ۱۳۶۱ از راست: نفر دوم سردار با همرزمان تفقّد و دلجویی از کودکان سوری😍 @yousof_e_moghavemat
🚩 ✔ 🌸 ◼ طی مدت حضور نیروها در دمشق، علاوه بر نظارت و مشارکت فعال بر روند شناسایی خطوط مقدم جبهه بقاع، چند مانور شهری هم برای نیروها ترتیب داد. در مانوری که روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۶۱ در شهر دمشق برگزار شد، نیروها با نظم و انضباط خاصی جهت شرکت در مراسم نماز جمعه به مسجد اموی رفتند. آنان در صفوفی متشکل و منظم، دوشادوش مردم دمشق، نماز وحدت آفرین جمعه را اقامه کردند و سپس جهت زیارت مقام «رأس الحسین (ع)» روانه آنجا شدند. این مانور خیابانی نیروها، برای اهالی پایتخت سوریه بسیار عجیب و تکان دهنده بود. در بازار حمیدیه، مردم دمشق، از کوچک و بزرگ اشک شوق می ریختند. ◼ ، از افراد شرکت کننده در این مانور می گوید: ... یادم نمی رود مردم آن روز با چه اشتیاقی به طرف بچه ها هجوم می آوردند و با گریه و زاری با ما صحبت می کردند. توی حرف هایشان واژۀ از همه بیشتر شنیده می شد. یک جا زنی سالخورده، اشک ریزان به طرف آمد و با گریه به زبان عربی مطالبی را خطاب به گفت. رو کرد به مترجم و از او پرسید : این خانم چه می گوید؟ مترجم ما همینطور که گریه می کرد، جواب داد: «او می گوید ما تنها امیدمان به لشکر محمّد (ص) است؛ فقط لشکر (ص) است که می تواند ما را نجات بدهد. بعد از شنیدن این حرف ها به شدت تکان خورد و به گریه افتاد. باورم نمی شد فرماندهی مثل با آن همه اقتدار، این طور منقلب بشود و اشک بریزد. دیدن اشک های حاجی خیلی برایم عجیب بود. او که تعجب مرا دیده بود، به من گفت : « برادر سعید، ببین! ببین این صحنه ها را ... می بینی این مردم چه می گویند؟! ⚘ 💐 📷 شناسنامه تصاویر: 📷 جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۶۱ ، جمهوری عربی سوریه، بازار حمیدیه دمشق - رژه مسلحانه رزمندگان قوای محمد رسول الله(ص) در خیابان های دمشق ✅ گوشۀ سمت راست تصویر اول و دوم ، سردار سمت چپ تصویر، سردار سعید قاسمی در صف اول با دستهای بالارفته و سربند سفید. 😍 🌸 @yousof_e_moghavemat
🚩 🌺 🌸 💠 (ع) 🕌 ✔ ◼ 🔹 آن روز حال خوشی داشت؛ مخصوصاً وقتی که برای زیارت مقام مقدس رفته بود. علی نیکو گفتار صفا می گوید: ✔ «خُب، ما نیروهای قدیمی بودیم؛ یعنی از وقتی که حاجی بود، ما هم افتخار داشتیم کنارش باشیم. روحیه ای که ما از ایشان دیده بودیم، روحیه ای نظامی و به قول معروف، مقرراتی بود. هرچند در کنار این روحیۀ نظامی گری، از نظر معنوی هم حال خوشی داشت، اما حال آن روز ، یک حال دیگری بود. ایشان در کنار (ع)، مثل این تعزیه خوان ها، همینطور از مقام آن مکان می گفت و اشک می ریخت؛ طوری که با صدای بلند گریه می کرد و می گفت: "برادرها، اینجا رأس (ع) را به نیزه زدند و عمۀ سادات را به اسیری آوردند؛ اینجا شامیان به اهل بیت امام حسین علیه السلام آن چنان ظلمی روا داشتند که روی تاریخ را سیاه کردند." آن روز همینطور می گفت و دور آنجا پابرهنه می چرخید، اشک می ریخت و زار می زد. پس از مراسم به پادگان برگشتیم و آمادۀ شنیدن سخنرانی شدیم. ... ✅ ادامه دارد... ⬇️ ➡️ 📔 با اختصار از کتاب ارزشمند و خواندنی 📚 🏷 📎 📸 📸 عکس یادگاری رزمندگان در پایان زیارت مقام رأس الحسین علیه السلام با فرمانده شان ۲۸ خرداد ۱۳۶۱ ، دمشق. 📩 🔹 سردار نصرت الله قریب و نیز در تصویر حضور دارند. 📥 سلام الله علیها (س) @yousof_e_moghavemat
🔶 🔶 ✔ ✅ ⁉️ 🔵 چنان که از قرائن و شواهد متعدد برمی آید، سوری ها خیال نداشتند از این نیروها بهرۀ نظامی ببرند؛ بلکه درصدد بودند تا صرفاً به عنوان از آنها استفاده کنند. از این وضعیت به هیچ وجه راضی به نظر نمی رسید. از این رو درصدد برآمد تا مراتبِ اعتراض خود را به مقامات سوری ابراز کند. محسن کاظمینی، از کادرهای می گوید: ... کاسه ی صبر نیروها لبریز شده بود. همه به احمد فشار می آوردند که ، چرا در سوریه زمینگیر شده ایم؟ پس کِی می گذارند وارد عمل شویم؟ کار به حدی بالا گرفت که هنگام بازدید رفعت اسد - برادر رئیس جمهور و مرد شمارۀ دو حکومت سوریه - از پادگان ، برای تعیین تکلیف بچه ها با او صحبت کرد. در آن دیدار، طرف سوری از مواجهه با اصل مطلب طفره می رفت و با یک سری تعارفات، از قبیل اینکه شما مهمان عزیز ما هستید و این قبیل تعارف ها، سعی داشتند ما را مجاب کنند. سرانجام طاقت نیاورد و به رفعت اسد گفت: ... ما برای میهمانی به سوریه نیامده ایم. شما بهتر می‌دانید که هنوز تکلیف جنگ ما با صدّام، یکسره نشده. اگر حاضر شده ایم به اینجا بیاییم برای این بود که ثابت کنیم اگر محور جهاد، اسلام باشد، بچه های ۱۵- ۱۶ سالۀ مسلمانِ سوری هم می توانند مثل شیر به ارتفاعات اشغالی جولان کشور شما حمله ببرند، گوش سرباز اسرائیلی را بگیرند و او را با خفّت بیاورند در خیابان های دمشق بچرخانند؛ مثل همان کاری که بسیجی های نوجوان ما در و بیت المقدس با کماندوهای صدّام کردند...تعارف بس است. تکلیف ما را مشخص کنید. اگر به هر علت قرار است حضور ما در سوریه صرفاً در حد وجه المصافحه و برگ برنده ای در مذاکرات سیاسی شما باشد، ما اهل آن نیستیم...! ✌ 👏 👍 📚 منبع : کتاب ارزشمند @yousof_e_moghavemat
🚩 ✔ 📢 👈 فرازی از سخنرانی تاریخی و بصیرت مندانه سردار دشمن شکن : ▪️ «...آمریکا آرام نمی نشیند و هر روز توطئه ای جدیدتر و خدعه آمیزتر از قبل را بر ملّت‌های مسلمان تحمیل می نماید؛ غافل از آن که تا در اقصی نقاط جهان، گوینده هست، همان جا نیز مرز اسلامی ماست. ما این هنرنمایی های فرسوده و نقاشی‌های از بین رفته در طول تاریخ بر روی صفحات لجن مالی شده ای را که به نام در بین ممالک اسلامی عَلَم کرده اند، هرگز قبول نداریم...» ✔ ✅ 📸 شناسنامه عکس: اوایل تیر ۱۳۶۱، سوریه، مراسم صبحگاه نیروهای ایرانی در پادگان زبدانی. ✔ از راست: ناشناس کاظم میرزایی منصور کوچک محسنی حسن شاه حسینی سردار جعفر جهروتی زاده ناشناس. 🚩 🚩📢✔ اسرائیل @yousof_e_moghavemat
🚩 💐 🌸 ⚫️ فرازی ماندگار و فراموش ناشدنی از سخنرانی باشکوه در پادگان زبدانی سوریه، ۲۸ خرداد ۱۳۶۱. ✔ 📢 🔸با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد و عملیات مان را علیه آنها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست، بسم الله! هرکس با ما نیست، خداحافظ! 💕 🌸 @yousof_e_moghavemat
🚩 📢 📸 ⚫️ فرازهایی ماندگار و فراموش ناشدنی از سخنرانی باشکوه در پادگان زبدانی سوریه ، ۲۸ خرداد ۱۳۶۱. 🔸 ما با ایمان مان می جنگیم؛ جندالله با ایمانش می جنگد. بگذار بوق های تبلیغاتی رسانه‌های صهیونیستی و سران اسرائیل به ما بگویند شما برای خودکشی آمده اید! ما ثابت می کنیم که خون ما، باعث خواهد شد که سرزمین های مقدس اسلامی از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستی آزاد بشود. 📩 📮 👈 ادامه دارد... 📚 📋 @yousof_e_moghavemat
🚩 🌸 📢 🔴 فرازی تاریخی، جاودان و جریان ساز از سخنرانی سردار شگفتی ساز و دشمن شکار سپاه اسلام، : «...ما به یاری خدا، هر شهری را که توسط اسرائیلی ها محاصره شده، با در محاصره انداختن نیروهای دشمن آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط می کشانیم! 🏷 روزی را نزدیک خواهیم نمود که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لولۀ سلاحمان، به جای گلوله، پاسدار بیرون بیاید. 👊 باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازی که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایی به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست ها، به جهانیان ثابت کنیم که ما با اتکا به سلاح ایمان مان می جنگیم؛ نه به اتکای هواپیما، نه با موشک های سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگ افزارهای مادی مان؛ ان شاء الله.» 🚩 ✔ ✍ ۲۸ خرداد ۱۳۶۱ ، پادگان زبدانی 📢 @yousof_e_moghavemat
🚩 🏷 ✔ 📸 عکس یادگاری رزمندگان ۲۷ با کودکان سوری، خرداد یا تیر ۱۳۶۱. نفر اول ایستاده از سمت چپ: سردار 🌸 @yousof_e_moghavemat
🚩 ✔ 🦋 ❤ 📸 از سمت چپ: سردار سردار سردار (باجناق حاج کاظم نجفی رستگار) حرم مطهر عمه سادات حضرت سلام الله علیها سوریه - تیرماه ۱۳۶۱ ✔ 🌸 ✍ جالبه بدونید هم ناصر شیری و هم حاج کاظم رستگار توی (اسفند ۶۳) به شهادت رسیدند؛ امّا پیکر حاج کاظم بعد از بیست و سه سال تفحّص شد و به وطن بازگشت... کارور هم که توی (اسفند ۶۲) فرمانده گردان مالک اشتر بود و تو همین عملیات شهید شد و هنوز پیکرش برنگشته...!⚘🦋🌷 @yousof_e_moghavemat
🚩 🦋 ❤ 🏷 راهپیمایی رزمندگان در قالب قوای محمد رسول الله (ص) در خیابانهای دمشق و ورود به حرم عمه سادات حضرت سلام الله علیها. ❤ 🦋 ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ @yousof_e_moghavemat
🚩 🦋 🌸 فرمانده قوای محمد رسول الله (ص) برای تعیین تکلیف نیروها، ظهر روز پنجشنبه سوم تیرماه ۱۳۶۱ با یک پرواز فوق‌العاده از دمشق راهی تهران شد. در همان چهل و هشت ساعتی که متوسّلیان در تهران حضور داشت، طی مصاحبه ای با مجله "پیام انقلاب"؛ ارگان رسمی سپاه پاسداران، به تشریح کامل ابعاد حمله گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان و سوریه پرداخت و گفت: 💠 فرازهایی از این مصاحبه: 🎤 «...بیشترین اتکای اسرائیل، به نیروی هوایی اوست و از نظر مانور زمینی به تانک هایش. طبیعی است که ما به روش مقابله با تانک ها، مخصوصاً درمناطق کوهستانی خیلی واردیم و در صورت درگیری، مقابله با آنها برای ما خیلی راحت است. عمده توفیق اسرائیلی ها در مانورهای سریع هجومی شان؛ متکی بر این اصل بوده که در دل مردم و اهالی مناطق مورد حمله، یک رعب و وحشت شدیدی به وجود بیاورند. بر همین اساس، ما در حقیقت در دو جبهه باید بجنگیم؛ اول با این وحشتی که اسرائیل در دل مردم ایجاد کرده، مقابله کنیم و در جبهه دوم، جنگ با خود اسرائیلی هاست. به اعتقاد من، جنگ با اسرائیلی‌ها بی نهایت راحت تر و سهل تر از جنگ با عراق است؛ چرا که عراقی‌ها به روش و تکنیک جنگیدن وارد هستند؛ در حالی که اسرائیلی ها خصوصاً از نظر جنگ زمینی، کاملاً ناوارد و ضعیف هستند. مطبوعات ما در ایران، باید تحلیل بدهند که چرا اسرائیل بلافاصله بعد از به جنوب لبنان حمله کرد. باید این مسائل را در "چرا" ها قرار بدهند و بعد، جواب مناسب را به مردم بدهند تا مسائل برای مردم تحلیل شود...متاسفانه رسانه های ما، بی‌تفاوت و همینطور بدون تحلیل، از کنار حمله توطئه آمیز و در ماهیت سیاسی اسرائیل به جنوب لبنان گذشتند.» ↘️ 🔸️ 🟤 منبع: مصاحبه با مجله پیام انقلاب، شماره ۶۲، تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۶۱. ✔ 📃 🧾 @yousof_e_moghavemat
🚩 🔸️ 🔶️ همزمان، امام خمینی به مسئولین سیاسی و نظامی کشور تفهیم فرمود که اقدام اسرائیل مبنی بر حمله به سوریه و لبنان، دسیسه‌ای بوده تا ایران را از مسئله اصلی اش، یعنی جنگ با رژیم جنگ افروز صدّام باز دارد؛ از این رو با اعلام اینکه ، سریعاً دستور بازگشت نیروها را صادر فرمودند. ؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش در این خصوص می گوید: «...[روز شنبه پنجم تیر ۱۳۶۱] رفتیم سراغ حضرت امام گزارش بدهیم که در آنجا چه کرده ایم و باید چه بکنیم. حضرت امام، به گزارش ها گوش دادند و بعد یکباره فرمودند: این نیروهایی که برده اید آنجا، اگر خون از دماغشان بیاید، من مسئولیتش را قبول نمی‌کنم. بگویید سریع برگردند. من تا آن روز دستوری به این قاطعیت و صریح، مستقیماً از امام نشنیده بودم که فرمانده کل قوا به ما مستقیم دستور بدهند که چه بکنیم. فرمودند: بگویید سریع برگردند. ما اصلاً تعجب کردیم که چطور شد؟ به سرعت رفتیم برای اجرای دستور...» 💮 🍀 منابع: 📰 مصاحبه با مجله پیام انقلاب، شماره ۶۲، تاریخ انتشار: نوزدهم تیرماه ۱۳۶۱ 📙 ناگفته های جنگ، ص ۳۱۷ 📕 همپای صاعقه، ص ۷۹۱ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 🚩 💐 ↘️ - آن شب به ما گفت: « !!!» 🎞 راوی: دوست صمیمی، یار باوفا و صدّیقِ سردار حاج ✔ 💽 منبع: مستند (حاج احمد متوسلیان: از پاوه تا اسرائیل) 🔸️ ▫️ @yousof_e_moghavemat
🚩 ✔ 🏷 سوم تیر ۱۳۶۱ اقانه نماز مغرب و عشاء در مضجع شریف و نورانی عمه سادات حضرت . 🏷 ✔ 📷 منبع عکس: از آرشیو برادر بزرگوار حاج حمید داود آبادی. ✔ 🏷 @yousof_e_moghavemat
🚩 🖐 ✔ «...حقیقتی بس ثقیل که ما در آن شب نتوانستیم آن را هضم کنیم. با چشم‌هایی خیس از اشک گفت: من که بروم لبنان، دیگر برنمی‌گردم. اینها باید به فکر خودشان باشند. من می‌دانم که بروم لبنان، دیگر برنمی‌گردم. ما باز هم حرفش را جدّی نگرفتیم. با خودمان گفتیم؛ مگر ممکن است کسی که می‌داند اگر به لبنان برود، دیگر برگشتنی نیست، باز هم عازم چنین سفری بشود؟ برای همین هم من با لحنی دوستانه به گفتم: شوخی نکن حاجی، این حرف‌ها دیگر چیست که می‌زنی؟ ان‌شاءالله سالم می‌روی و برمی‌گردی و هیچ مشکلی هم پیش نمی‌آید. به خواست خدا، موفق و پیروز برمی‌گردی. ایشان باز هم با همان حالت محزون، در حالی که لاینقطع اشک می‌ریخت، گفت: نه! . خیلی تعجب کردیم. با اصرار از او خواستیم علّت این یقین خودش را - که البته ما صرفاً حَملِ بر توهّم می‌کردیم‌-‌ به ما هم بگوید. سرانجام تسلیم شد و گفت:...» 🔰 ادامه دارد... 🦋 منبع: کتاب بسیار ارزشمند ، صفحه ۷۴۴ @yousof_e_moghavemat
🚩 📷 🎞 تیر ماه ۱۳۶۱ پادگانی زبدانی سوریه از راست: سردار ، سردار حاج منصور کوچک محسنی و سردار ❤❤❤ ✔ 🏷 @yousof_e_moghavemat
🚩 🌸 ✔ ▫️در سحرگاه همین شب [که در منزل خود به همرزمانش گفت: من از لبنان برنمی گردم...] به یادماندنی بود که به همراه تعدادی از نیروها عازم سوریه شد. به محض رسیدن به آنجا، در مذاکره با نمایندگان احزاب لبنانی، تهدید کرد که اگر چند نفر از نیروهای ایرانی که توسط عوامل اسرائیل، یعنی فالانژها دستگیر شده‌اند، آزاد نشوند، دست به اقدام نظامی خواهد زد. این تهدید موثر واقع شد و ربایندگان، مجبور شدند سه نفر از نیروهای ایرانی را آزاد کنند. همزمان با این چالش‌ها، در تهران روند تصمیم‌گیری جهت مراجعت نیروها، می‌رفت تا نهایی شود. به همین دلیل، ده صبح روز سه شنبه هشتم تیرماه ۱۳۶۱، جلسه ای در شورای عالی دفاع تشکیل شده و نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که نیرو ها باید هرچه سریع تر برگردند. @yousof_e_moghavemat
🚩 ❤ 🌸 در پی اخذ تصمیم توسط «شورای عالی دفاع»،‌ بعدازظهر روز چهارشنبه نهم تیرماه ۱۳۶۱، فرماندهی کل سپاه که در قرارگاه مرکزی کربلا حضور داشت، طیِ تلفنگرامی، دستور مراجعت هرچه سریع‌تر ۲۷ به ایران را، به داوود کریمی؛ فرمانده سپاه منطقه ۱۰ تهران ابلاغ کرد. متن دستور، بدین شرح است: 🏷 بسمه تعالی ارجحیت: آنی تلفنگرام شماره: ۶۹۳-۷۲ تاریخ: ۱۳۶۱/۴/۹ از: فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا (سپاه) به: فرماندهی سپاه منطقه ۱۰ تهران با توجه به رهنمودهای امام بزرگوارمان در مورد سرعت دادن به [روند] پایان جنگ تحمیلی، خواهشمند است دستور دهید که ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ تا پایان روز ۱۵ تیرماه سال جاری در منطقه جنوب حضور یابد. بدیهی است معاون تیپ وارکان ستادی این یگان، مخصوصاً عناصر اطلاعات‌-‌عملیات وتدارکات، تا روز ۱۲ تیرماه بایستی در قرارگاه کربلا حضور پیدا کنند. ان‌شاءالله خداوند زیارت کربلا و شکست صدّامیان را نزدیک فرماید. قرارگاه مرکزی کربلا فرماندهی کل سپاه برادر محسن رضایی رونوشت: طرح و برنامه‌ی عملیات ستاد مرکزی؛ جهت پی‌گیری گوینده: حجازی‌ - گیرنده: سردرودی‌ تاریخ: ۱۳۶۱/۴/۹ ساعت: ۱۴:۴۵ 🛩🛩🛩 ✈✈✈ 📸 شناسنامه عکس: تیر ۱۳۶۱، سوریه - در جمع رزمندگان ایرانی در @yousof_e_moghavemat
🚩 🏷 ✈ 🔸️به دنبال ابلاغ دستور فرماندهی کل سپاه، روند بازگشت نیروهای اعزامی به ایران آغاز شد و جمع کثیری از نیروهای بسیجی طی چند پرواز از دمشق به تهران انتقال یافتند. اکنون تنها کادرهای ستادی و عملیاتی ۲۷ در سوریه و بخشی از بِقاع لبنان حضور داشتند و متوسّلیان به اتفاق همّت، درصدد تدوین جدول زمان‌بندی شده، برای مراجعت تدریجی آنها به ایران بودند. 🛩 ✔ 🚩 ✍ برگشتید؛ امّا چه برگشتنی!!! بدون احمد...💔 . . 📸 رزمندگان ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ - و در تصویر قابل مشاهده هستند. 💐 🌺 (ص) @yousof_e_moghavemat