eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
597 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. {{ای دختر و خواهر ولایت آئینه‌ی مادر ولایت در اَرض و سما ملیکه،درقُم آرام دل امام هفتم}} ای‌آبـرویِ‌کُـون‌ومکـان،حضرت‌ِمعصومه لال‌است‌به‌وصف‌تو‌زبان،حضرت‌ِمعصومه همشیره‌ی‌خورشیدِجهان،حضرت‌ِمعصومه یاحضرت معصومه۳ کار نگاه‌ِتونه ذرّه‌پروری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مصداقِ عینیِ سوره‌ی کوثری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو،شفیعه‌ی‌همه‌توو محشری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ {{مریم به برت اگر نشیند این‌منظره‌را مسیح بیند سازد به سلام قدّ خود خم اوّل به تو بعد از آن به مریم}} سرچشمه‌ی‌جوشانِ‌عطا،حضرت‌معصومه ای‌سَیّده‌ی هردو سرا ،حضرت‌معصومه کُفوی تو نداری‌به‌ خدا،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ بنت خدیجه‌ای زینبِ‌ دیگری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری جنس فضائل تو بوده حیدری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو کریمه‌ی آل پیمبری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ {{در كوى تو زنده ، جانِ مُرده بر خاك تو عرش سجده بُرده در قصر تو جبرئيل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب}} حق،اسمتو روعرش‌نوشت،حضرت‌معصومه با نور وجودت‌رو سرشت،حضرت‌معصومه ای‌قُم زِحضور تو بهشت،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ آرامش دل موسیِ جعفری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بر گردنم تو داری حقّ مادری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بیخودکه نیست تو بدون همسری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ .👇
. صاحب زیارت جامعه امام‌ هادی گفتن برا ما من زارَ عبدالعظیم بِرِی کمن زارالحسینُ بکربلا سَیّدالکریمِ تو دلها مُقیمِ حرمش‌توی‌ری جَنّات‌ُالنّعیمِ شبهای جمعه به پابوسش میرن مُریدای ثارُالله میرن از این صحن نورانی تا ایوان طلای ثارالله یاسیّدالکریم -------------------------------- تحت‌قُبّه‌ش‌چه‌صفایی‌داره خوندن‌زیارتِ عاشورا من زارَ عبدالعظیم بِرِی کمن زارالحسینُ بکربلا کُنیه‌ش ابالقاسم هُوَ مِن اَعاظِم همجوارش کیه؟ حمزه‌بن‌الکاظم بوی‌بهشت‌ از هوای تو توی مشام من میپیچه وقت‌اذان‌صبحش؛اینجا عطرامام‌حسن‌می‌پیچه یاسیّدالکریم
. شب شهادت ابن الرّضا شد ذکر ملائک در ارض و سما شد بقیت الله   یاحجت الله یاصاحب الزمان آجرک الله ((یاربَّ الجَواد بِحقِّ الجَواد اِشفِ صَدرَه‌ُ بِظُهورِ الحُجّه)) خاک آلوده شده رُخسار ماهش حُجره‌ی در بسته شد قتلگاهش مهدیّ اُمّت سرت سلامت یاصاحب الزمان آجرک الله ((یاربَّ الجَواد بِحقِّ الجَواد اِشفِ صَدرَه‌ُ بِظُهورِ الحُجّه)) نوای العطش در حجره پیچید او دست و پا زد و قاتل میخندید کنیزان‌خندان  همه‌دست‌اَفشان یاصاحب الزمان آجرک الله ((یاربَّ الجَواد بِحقِّ الجَواد اِشفِ صَدرَه‌ُ بِظُهورِ الحُجّه)) زهرا به سر زنان آمد به بغداد جواد‌ُالائمّه در غُربت جان داد ذکر شیعیان  باچشم گریان یاصاحب الزمان آجرک الله ((یاربَّ الجَواد بِحقِّ الجَواد اِشفِ صَدرَه‌ُ بِظُهورِ الحُجّه)) بی‌غسل و بی‌کفن جسم این امام سه‌روز ماند ای خُدا روی پشت بام؟ تنش از بیداد  در کوچه افتاد یاصاحب الزمان آجرک الله ((یاربَّ الجَواد بِحقِّ الجَواد اِشفِ صَدرَه‌ُ بِظُهورِ الحُجّه)) ✍ .👇
. السّلام عَلیکَ یا بَاب‌َالمُراد یامُولانا الجَواد السّلام عَلیکَ یا خَیرَالعِباد یامُولانا الجَواد از سَـرِ مُحبّت از شما اطاعت می‌کنم اینجوری دائمـاً خُدا رو عبادت می‌کنم ثواب زیارت پیغمبرو میدن بهم وقتی‌کاظمین شریف و زیارت می‌کنم راه حلّ کُلّ مشکل‌ها یاجوادالائمّه مدد نجوای‌هرشب‌سائل‌ها یاجوادالائمّه مدد السّلام عَلیکَ یا کَهفَ الوَریٰ جواد بن الرّضا السّلام عَلیکَ یا رُکنَ الهُدیٰ جواد ابن الرّضا ای تنها وارث سُلطان سَریر اِرتضا ای اَشبَـه‌ُالنّاسِ‌به‌علی‌بن‌موسی‌َالرّضا یک‌سر سوزن از کرمت رو اگر پخش کنی نمی‌مونه توی کُـلّ دنیا یک نفر گـدا ای نوه‌ی موسی بن جعفر یاجوادالائمّه مدد به حرمت زهراو حیدر یاجوادالائمّه مدد بند سوم امام رضا السّلامُ علیکَ یا شمسَ‌الشُّموس یاانیس النّفوس قبله‌ی هفتم دلها در ارض طوس یاانیس النّفوس تویی‌که‌با‌حرکت‌چشمت کیمیا می‌کنی مس‌ِ وجودم رو تو حرمت طلا میکنی تا بگیم عجّل فرج تحت قُـبّه‌ی جَدّتون اربعین ماها رو راهی کربلا می‌کنی حالم از گریه‌هام معلومه یاامام الرئوف ادرکنی به حق حضرت معصومه یاامام الرئوف ادرکنی ✍ 👇
. من از ازل گدایم و او از ازل جواد مثل‌ رضا و مثل‌ خودش‌ بی بَدَل جواد با روی خوش گذاشت به سائل مَحل جواد در جُود و در کرم شده ضَربُ المَثَل جواد ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) دست خُداست دست امامِ جوادِ من عرش خُداست روضه‌ی باب المُرادِ من لطف زیاد اوست که مانده‌ به یادِ من یک‌جمله است نغمه‌ی هر بامدادِ من ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) او را دلیل بارش باران نوشته‌اند در مدح او ملائکه قرآن نوشته‌اند چشم و چراغ شاه خراسان نوشته‌اند روی عقیق دست کریمان نوشته‌اند ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) با‌ مَستِ حُبِّ او سخن از مُستَحَب مگو شهد لبش که هست به ما از رُطب مگو ما با غمش خوشیم بیا از طرب مگو در پرده‌ای بلند بخوان؛ زیر لب مگو ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) دل یاکریم گفت و زبان یاجواد گفت باید نیاز خویش به بابُ المراد گفت گنبد زبان گشود و دم گوش باد گفت شد برکتش زیاد، کسی که زیاد گفت: ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ماییم سائل سرِ بازار کاظمین هستیم تا همیشه بدهکار کاظمین بیچاره‌ی رضا و گرفتار کاظمین گفتیم با تمامی زوّار کاظمین ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ای دل! به شادی دل آل عبا بخوان پیوسته با اهالی ارض و سما بخوان در صحن با صفای امامینِ ما بخوان مصراع آخرست؛ بیا با رضا بخوان ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ✍ .
. 🎤 تحلیل 👈 شاعر: : توالی ـ هیجان مداح ـ به هیجان آوردن مستمع ـ تنوع پرده های صدا ـ تناسب محتوا و حجم و پرده صدا بگویید با دل که دلبر علیست به سرها بگویید سرور علیست بگویید قند مکرر علی است واز هرچه گفتند برتر علی است به قرآن که ساقی کوثر علیست بود واجب از مرتضی دم زدن از آن آفتاب خدا دم زدن از آن شاه بی ادعا دم زدن و باید از او بی ریا دم زدن که بیزار از هرچه منکر علیست قدمهام شد وقف راه نجف به شوق رسیدن به شاه نجف و یک سجده در بارگاه نجف منم عبد و حیدر اله نجف که الله را اصل و مظهر علیست علی صاحب قبضه ی ذوالفقار علی بهترین معنی اقتدار علی صاحب الامر و الاختیار علی غرق در ذات پروردگار و از حد ادراک برتر علیست ملک مست یا ربنای علیست فلک وصله ای از عبای علیست بهشت عکس ایوان طلای علیست صدای خدا هم صدای علیست نبی گفته بر پیکرم سر علیست امیری برازنده ی مرتضاست بزرگی خودش بنده ی مرتضاست بهشت نبی خنده ی مرتضاست به نامی که زیبنده ی مرتضاست فقط ذکر خاتون محشر علیست کریم است و اولاد او هم کریم صراط علی جاده ی مستقیم جنان مهر او هست و قهرش جحیم شده مرحب از ضربه ی او دو نیم کسی که کند فتح خیبر علیست دو شمشیر را توأمان می زده دوتا نیزه را همزمان میزده علی سر ز دشمن چنان میزده که سر، چرخ در آسمان می زده به هفتاد لشگر برابر علیست اگر ضربه میزد سپر می شکافت نه تنها سپر مغز سر می شکافت سر و سینه تا به کمر می شکافت علی نعره میزد جگر می شکافت فقط لایق نام حیدر علیست سلیمان اگر حشمت الله شد غبار قدم های این شاه شد هرآن کس کزین راز آگاه شد ولی خدا را هواخواه شد که دردانه ی حی داور علیست علی نقطه ی با، علی با خداست در امواج دریا علی ناخداست علی عالی و رب اعلا خداست بلندای مولای من تا خداست در اول علی بود و آخر علیست علی پهلوانی غرور آفرین علی نور محض است و نور آفرین نگاهش شراب طهور آفرین تمامی اشعار شور آفرین پراز مدح مولای قنبر علیست نبی گفت من کنت مولاه را نشان داد بعد از خودش راه را و ابلاغ کرد امر الله را بگیرید دامان این شاه را چرا که تمامی دین در علیست سخن بیش از پیش شد دلپذیر که گفتم از آن دلبر بی نظیر به من یاد دادند روز غدیر علیٌ امیری و نعم الامیر وصی بحق پیمبر علیست 👇 نکات این جلسه در فایل صوتی ارائه شده است. به فایل صوتی تحلیل مراجعه نمایید. 👇👇
سه شب ‍ ‍ . ------------------------------------ ولوله توو عرش برين افتاد خون خدا از روي زين افتاد بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه ببين كه رفته شمشيرا بالا بذار برم كه وقتشه حالا بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه رسوند خودش رو بين اون جنجال عموشو ديد كه زخمي و بيحال گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره يادش اومد كه مادرش زهرا چجوري شد سپر برا مولا دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره ---------------------------------- در حقّ اين يتيم جفا كردن دستش رو از ساعد جدا كردن حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها عمو گرفته بود در آغوشش شايد بشه دردش فراموشش رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا روسينه ي حسين بود عبدالله ده تا سواره اومدن از راه زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم با تير حرمله سرش ذبح شد رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم ✍ ----------------------------------- عمو تويي عزيزتر از جونم يه فكري كن برا دلِ خونم غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم ميخوام مثه جوون ليلا شم به خاطر تو ارباً اربا شم ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم دلم رو جان مادرت نشكن بذار برم به جنگ با دشمن اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو نگاهي كن به متن اين نامه دست خط نوراني بابامه معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو ---------------------------------- پابوسي كرد ازبس ادب داره اِنْ تَنكُروني روي لب داره مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم سپاه كوفه رو ز هم پاشيد به شيوه ي امام حسن جنگيد اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد از پشت اومد با نيزه يك نامرد تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد اسير دام نعل اسبا شد يه مرتبه خوش قد و بالا شد اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد ------------------------------------ نگاه بي رمق داري مادر داري ميشي از تشنگي پرپر كبود شده لبات علي اصغر برات بميرم نداره مادر تو تقصيري نه آبي هست تو خيمه نه شيري جلو چشام داري تو ميميري برات بميرم هم قحط آبه هم هوا گرمه حتّي تو سايه خيمه ها گرمه بازار دشمني با ما گرمه از ما بُريدن خدا مي دونه كه چقدر پَـستن با اين كه زير دِين ما هستن سه روزه آب و روي ما بَستن قوم يزيدن ---------------------------------- آماده شو بايد بري ميدون برو كه توو آغوش باباجون ميشه به آسمون رسيد آسون شش ماهه ي من خدا بزرگه ، هستيِ مادر شايد دلي ميون اين لشگر با ديدنت به رحم بياد آخر شش ماهه ي من چيزي نگذشت... به حال يك باباي شرمنده كسي بلند بلند نمي خنده برگشتي و سرت به مو بنده اي كاش بميرم شدي فدا بابا تو و خوشحالي بازوي بابات زخمه ، يارالي من موندم و گهواره خالي اي كاش بميرم ------------------------------------- .
. ۱۴۴۶ قبل رفتن یه سری به خیمه‌ها بزن عزیزم لحظه‌ی وداع باتو بی‌امون اشک می‌ریزم میوه‌ی دلم چجوری تورو از شاخه بچینم یعنی باورم بشه قراره داغت رو ببینم علی‌اکبر پیش‌چشام‌قدم‌بزن‌بابا تو رحم‌کن‌به‌حال‌من‌بابا که‌دشمنم رحمی نداره جگرگوشه پُشت‌ِسرتو ناله سر دادم به‌حال احتضار افتادم چون‌که ندارم راه‌ِچاره سراپا مثل پیغمبر  جوان من علی‌اکبر علی‌جانم ____ هیچکی‌جز خُدا نمی‌دونه‌عزیزم چی کشیدم ناله‌ی یا ابتای تو رو وقتی که شنیدم افتادم با‌صورت از بالای مرکبم کنارت وقتی دیدم قبل من رسیده زینبم کنارت روی زانو خودم‌رو پیش‌تو کشیدم من پهلوی زخمی‌تو که دیدم من مدینه شد برام تداعی من از حلقت لخته‌ی‌خون‌رو‌که‌در آوردم آه تورو شنیدم و مُردم چه داغی بود و چه وداعی خدادیدی؟قدم تا شد جوونم ارباّارباشد علی‌جانم __ دست تنها نمیتونم ببرم تورو به خیمه که‌به‌قیمت دفاع‌از من‌شدی تو قِیمه‌قِیمه اگه‌زنده‌بمونم تا به ابد سیاه می‌پوشم تابوت توشد عبایی‌که‌همیشه‌بود رو دوشم جوونهایِ حرم رو میزنم صدابابا بابای پیر تو نداره نا قوّت دیگه از زانوهام رفت علی‌اکبر نمیشه‌داغت‌رو تحمّل‌کرد بلنوشو رو پای‌خودت برگرد نورِچِشَم،سویِ‌چشام‌رفت زمینگیرم علی‌اکبر ببین‌پیرم علی‌اکبر علی‌جانم _____ ✍ .
. تقديم به امام زين العابدين عليه السّلام اشك مي ريزم چشم ترم مي سوزه شونه كه مي كِشم سرم مي سوزه با اينكه آب ، رفع عطش مي كنه آب كه مي نوشم جگـرم مي سوزه گـهـواره مي بيـنم بهم مي ريزم شيرخواره مي بينم بهم مي ريزم نزديكــه چِـل ساله كه توي بازار گوشـواره مي بينم بهم مي ريزم حرف از اسارت شِه دلم مي لرزه صحبته غارت شِه دلم مي لرزه حتّي به ناموس يه نامسلمون اگه جسارت شِه دلم مي لرزه خودم ديــدم برادرامـو كُشتن جلوي چشمام عموهامو كُشتن وقتي ديدن براش كسي نمونده با صبر و حوصله بابامو كُشتن يادم نميره رنگه سُرخِ خورشيد صداي اسبا تو گوشم مي پيچيد يادم نميره وقتي رفت رو سينه ش زمين كربلا چجور مي لرزيد خيلي دل جدّه ي من رو لرزوند اون بي حيايي كه تنش رو گردوند يادم نميره عمّه مون بالا تل فاتحه ي برادرش رو مي خوند سرش رو دست نيزه دار سِپردن عمّامه و خُوود و رداشو بُردن وقتي ديدن ديگه عمو نداريم به سمت خيمه ها هجوم آوردن ... ✍ .
. تقديم به امام زين العابدين عليه السّلام اشك مي ريزم چشم ترم مي سوزه شونه كه مي كِشم سرم مي سوزه با اينكه آب ، رفع عطش مي كنه آب كه مي نوشم جگـرم مي سوزه گـهـواره مي بيـنم بهم مي ريزم شيرخواره مي بينم بهم مي ريزم نزديكــه چِـل ساله كه توي بازار گوشـواره مي بينم بهم مي ريزم حرف از اسارت شِه دلم مي لرزه صحبته غارت شِه دلم مي لرزه حتّي به ناموس يه نامسلمون اگه جسارت شِه دلم مي لرزه خودم ديــدم برادرامـو كُشتن جلوي چشمام عموهامو كُشتن وقتي ديدن براش كسي نمونده با صبر و حوصله بابامو كُشتن يادم نميره رنگه سُرخِ خورشيد صداي اسبا تو گوشم مي پيچيد يادم نميره وقتي رفت رو سينه ش زمين كربلا چجور مي لرزيد خيلي دل جدّه ي من رو لرزوند اون بي حيايي كه تنش رو گردوند يادم نميره عمّه مون بالا تل فاتحه ي برادرش رو مي خوند سرش رو دست نيزه دار سِپردن عمّامه و خُوود و رداشو بُردن وقتي ديدن ديگه عمو نداريم به سمت خيمه ها هجوم آوردن ...
. شهرمدینه‌باز  دارُ العزا شد کریـم‌آل‌الله جانش‌فـدا شد ذکر فاطمه  شد وَاحَسَناه یاصاحب‌َالزّمان آجَرَک‌الله چه‌کرده‌باحسن  این‌زهر کاری! خون‌دل‌از دهان گردیده‌جاری طشت‌پُر ازخون  دهد‌ شهادت نداشته‌این‌امام  یک‌روزِ راحت او که زندگی‌اش مظلومانه‌بود ای‌کاش‌که‌تشییعش‌؛مخفیانه‌بود از‌ جسمش‌حسین؛ با اشک دیده هفتادچوبه‌ی تیر بیرون‌کشیده وصیّت‌هایش‌را آقای‌ما گفت در آخرین نفس ازکربلا گفت در بستر میگفت‌: با‌آه‌ِجانـکاه لایوم‌کیومکْ‌یا اَباعبدِالله در شیب قتلگاه وقتی که افتاد باران‌سنگ و تیر عذابش‌می‌داد سنان بانیزه  زد بر دهانش شمر آمد با خنجر افتاد به‌جانش .👇
. شهرمدینه‌باز  دارُ العزا شد کریـم‌آل‌الله جانش‌فـدا شد ذکر فاطمه  شد وَاحَسَناه یاصاحب‌َالزّمان آجَرَک‌الله چه‌کرده‌باحسن  این‌زهر کاری! خون‌دل‌از دهان گردیده‌جاری طشت‌پُر ازخون  دهد‌ شهادت نداشته‌این‌امام  یک‌روزِ راحت او که زندگی‌اش مظلومانه‌بود ای‌کاش‌که‌تشییعش‌؛مخفیانه‌بود از‌ جسمش‌حسین؛ با اشک دیده هفتادچوبه‌ی تیر بیرون‌کشیده وصیّت‌هایش‌را آقای‌ما گفت در آخرین نفس ازکربلا گفت در بستر میگفت‌: با‌آه‌ِجانـکاه لایوم‌کیومکْ‌یا اَباعبدِالله در شیب قتلگاه وقتی که افتاد باران‌سنگ و تیر عذابش‌می‌داد سنان بانیزه  زد بر دهانش شمر آمد با خنجر افتاد به‌جانش .👇
. . قرار دل بی‌شکبیم سلام امام زمان غریبم سلام میدونم‌صدامو داری‌میشنوی حبیبم سلام سلامم به غمهای بی انتهات به‌خون‌گریه‌های‌ رَوون‌ از چشات تو مظلوم‌تری از حسین شهید بمیرم برات پریشون‌حال و غمگینی پای روضه‌ که می‌شینی ماها می‌شنویم امّا تو مُصیبت‌هارو می‌بینی ‌کِی میشه گمشده‌ی خیمه‌نشینم؟ بین این گریه‌کُنا تورو ببینم؟ قدّ یک لحظه کنار تو بشینم یاصاحب‌الزمان آجرک الله ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ دلیل قبولیِ اعمال من تو دلواپسی واسه احوال من رسیده چقدر خیر تو دائماً به امثال من تو داری هوای دل زار مو جلو می‌بری با دُعات کارمو تو‌ نورانی کردی با یادت خودت شب تارمو دوسِت دارم بی اندازه غمت دنیـامو می‌سازه بَدم امّا خاطر جمعم که آغوشت واسم بازه امیدم اینه یه روز تورو ببیبنم تا زخاک پای تو بوسه بچینم به همین امید تو روضه ها میشینم یاصاحب‌الزمان آجرک الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. شب‌شهادتِ رسول‌اکرم شهرمدینه‌شد محیط‌ماتم زهرا می‌گوید وامُحمّداه یاصاحب‌َالزَّمان آجَرَک‌َالله استفاده‌نکن  از لفظ‌رحلت شهیدشده‌طبقِ نصّ‌ِروایت تا توانستند مَغمومش‌کردند عایشه‌وحفصه‌ مسمومش‌کردند لعن‌دائم‌به‌آن‌ پستِ‌بد بُنیاد که‌نسبت‌هذیان‌  به‌پیغمبر داد هرکس‌جُز‌ این دید واللهِ کور است حدیث‌ثقلین‌ دریای‌نور است روحش‌‌میخواهداز تن‌ پَر بگیرد باید‌عهد‌صبر از حیدر بگیرد درروز روشن دوزخ‌نشینان غصب‌حق‌می‌کنند از تو‌علی‌جان تحمّـل‌کن‌غم عُظـمای من را وقتی‌که می‌زنند زهرای‌من‌را سیلی‌خوردن‌را  باید ببینی آماده‌شو بهرِ خانه‌نشینی 👇
. رسیده‌ساعتای آخر من دیگه باید جمع بشه بستر من شبیه دُر میریزه از رو گونه‌ش اشک چشای تنها دختر من داره می سوزه       آخه من دارم فدا میشم داره می بینه      که از این قفس رها میشم داره می باره        که دارم ازش جدا میشم ای وای ای وای  قراره خونجگر بشه پشت این در       قراره بی پسر بشه بین کوچه            برای تو سپر بشه آجرک الله یا علی ابوتراب بیا بشین کنارم برا تو حرفای نگفته دارم دلم میخواد تو نفسای آخر سرمو رو سینه ی تو بزارم بعد من دشمن   دره خونه تو می‌سوزنه دل اطفاله    تورو بی حساب می‌لرزونه تورو دست‌بسته توی کوچه ها می‌گردونه تو بعد از من    تنهاترین میشی علی با درد و داغ   دیگه عجین میشی علی میبینم که    خونه نشین میشی علی آجرک الله یاعلی شما که جز خون جگر ندارین نمیگم از فردا خبر ندارین درسته محتضر شدم ولیکن از رو سینه م حسین و بر ندارین نفسِ آخر     محو چشمای سیاهشم با همین حالم  بیقراره اون نگاهشم از همین حالا    پریشونِ قتلگاهشم ای وای ای وای   که ذبح از قفا میشه توی گودال        مُقطّعُ الاعضا میشه زیر آفتاب   سه روز تنش رها میشه آجرک الله یا علی 👇
. . قرار دل بی‌شکبیم سلام امام زمان غریبم سلام میدونم‌صدامو داری‌میشنوی حبیبم سلام سلامم به غمهای بی انتهات به‌خون‌گریه‌های‌ رَوون‌ از چشات تو مظلوم‌تری از حسین شهید بمیرم برات پریشون‌حال و غمگینی پای روضه‌ که می‌شینی ماها می‌شنویم امّا تو مُصیبت‌هارو می‌بینی ‌کِی میشه گمشده‌ی خیمه‌نشینم؟ بین این گریه‌کُنا تورو ببینم؟ قدّ یک لحظه کنار تو بشینم یاصاحب‌الزمان آجرک الله ـ✦ــ✦ــ✦ــ✦ــ✦ دلیل قبولیِ اعمال من تو دلواپسی واسه احوال من رسیده چقدر خیر تو دائماً به امثال من تو داری هوای دل زار مو جلو می‌بری با دُعات کارمو تو‌ نورانی کردی با یادت خودت شب تارمو دوسِت دارم بی اندازه غمت دنیـامو می‌سازه بَدم امّا خاطر جمعم که آغوشت واسم بازه امیدم اینه یه روز تورو ببیبنم تا زخاک پای تو بوسه بچینم به همین امید تو روضه ها میشینم یاصاحب‌الزمان آجرک الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. گریه نکن رباب عروس مادرم دیدی که اومدم، سر مزار تو  خیمه زدم داداش،بازم کنار تو اگرکه اومدم همراه دخترات فقط میخوام زیاد گریه کنم‌ برات گریه کن؛به حال زارم داداش   دل بیقرارم داداش چل روزه که در غمت    ابر بهارم داداش بی تو_توی کوفه و شام  خیلی_به ما شد احترام بُردن_مارو نامردا تو بزم حرام --------------------------------------- زخم دل منو ؛ هی میزدن نمک  این چل روزه همش ؛ سیلی بود و کتک بد سیرتا داداش ماهارو بد زدن تا شد به پهلویِ زینب لگد زدن گریه کن؛ کبوده زیره چشام   رمق نداره نِگام عمداً میبُردن مارو    هرجا که بود ازدحام خَستم_بُریده طاقتم   ای وای_خَمیده قامتم میگن_عوض شده نمای صورتم .
. چه خوب میشد الان حرم بودم مهمون شاه با کرم بودم دخیلِ صاحبِ عَلَم بودم   جاموندم امسال از خرمنِ تو خوشه‌چین بودم زائر صبح اربعین بودم پا سفره ی امّ البنین بودم   بودم سبک‌بال غَم پُشت غَم نشسته رو سینه‌م میرم یه گوشه تنها می شینم تصویر کربلا رو می بینم    گریه م میگیره یادش به‌خیر اون اربعین‌هایی که کردی در حَقّم تو آقایی به یاده گریه هام توو تنهایی گریه م میگیره ________________________________ هی غصّه خوردیم این شب و‌ روزا توو کربلای با صَفات آیا ؟ فقط برا ما جا نبود آقا؟   دورت بگردیم درسته که دلامون آشوبه همه‌ش برات توو سینه میکوبه هرچی‌که‌تو‌بخوای‌همون‌خوبه  دورت‌بگردیم ماهام مثه بقیّه دل داریم از دوری کربلا می‌باریم سرروی‌زانومون‌که‌میذاریم  به یادتونیم فدای نور صورت ماهت بااینکه نیستم یار دلخواهِت منو به خاکبوسی درگاهت کِی می‌رسونیم؟ _______________________________ سلام عزیز مادره زینب سلام شهید بی سره زینب بلند شو ای برادره زینب  لشگرت‌اومد شهیدقطعه‌ی‌قطعه‌ی‌گُودال حالا که اومدم پریشون‌حال میشه بیـای برای اِستقبـال؟ خواهرت‌اومد باور میکردی من زمین‌گیرشم؟ یه مرتبه شـکسته‌شم؛پیرشم اسیر دست غُل و زنجیرشم... ای کوه‌غیرت باور میکردی من گرفتارشم؟ کَت‌بسته؛راهی سمتِ بازارشم یا وارده مجلس اغیارشم؟...  ای کوه غیرت خبر داری ای دلبره زینب؟ چها گذشت به معجره زینب به عشق تو شکست سر زینب... آرامش من کجان جوونهای بنی هاشم؟ عبّاس و عون و جعفر و قاسم که دور من میچرخیدن دائم... آرامش من دنیا توچشمم تیره و تار شد وقتی که شمر قافله سالار شد زَجرِقَسّیُ‌القَلب‌جلودار شد... عذاب کشیدیم رو لاله‌ی گوشهایی پاره ست لخته ی خون بجای گوشواره ست این قافله چل روزه آواره‌ست...همه بریدیم ✍ .
. {{ای دختر و خواهر ولایت آئینه‌ی مادر ولایت در اَرض و سما ملیکه،درقُم آرام دل امام هفتم}} ای‌آبـرویِ‌کُـون‌ومکـان،حضرت‌ِمعصومه لال‌است‌به‌وصف‌تو‌زبان،حضرت‌ِمعصومه همشیره‌ی‌خورشیدِجهان،حضرت‌ِمعصومه یاحضرت معصومه۳ کار نگاه‌ِتونه ذرّه‌پروری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مصداقِ عینیِ سوره‌ی کوثری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو،شفیعه‌ی‌همه‌توو محشری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ...... {{مریم به برت اگر نشیند این‌منظره‌را مسیح بیند سازد به سلام قدّ خود خم اوّل به تو بعد از آن به مریم}} سرچشمه‌ی‌جوشانِ‌عطا،حضرت‌معصومه ای‌سَیّده‌ی هردو سرا ،حضرت‌معصومه کُفوی تو نداری‌به‌ خدا،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ بنت خدیجه‌ای زینبِ‌ دیگری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری جنس فضائل تو بوده حیدری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو کریمه‌ی آل پیمبری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ........ {{در كوى تو زنده ، جانِ مُرده بر خاك تو عرش سجده بُرده در قصر تو جبرئيل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب}} حق،اسمتو روعرش‌نوشت،حضرت‌معصومه با نور وجودت‌رو سرشت،حضرت‌معصومه ای‌قُم زِحضور تو بهشت،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ آرامش دل موسیِ جعفری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بر گردنم تو داری حقّ مادری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بیخودکه نیست تو بدون همسری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ .👇
. بانوی‌باکرامت  شفیعه‌ی قیامت مُعادله بهشته  توو حرمت زیارت بُریدم از همه عالم   رو آوردم به این در ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان مریم‌قبیله‌ای/تالی‌عقیله‌ای/بانوی‌جلیله‌ای یامعصومه عالمه؛محدّثه/تُربتِت‌مُقدّسه/لطف‌توبرام‌بسه یامعصومه ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ....... اطراف حائر تو       میگرده زائر تو ۱۴معصوم‌میان‌قم  فقط‌ به‌خاطر تو توو صحن‌ِتو میاد‌ صُوتِ خوشِ‌ساقیِ‌کوثر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان حضرت‌ِمُطهّره/عُلیا مُخدّره/ای‌پناه‌آخره- -درماندگان بیکرانِ‌عصمتی/صاحب‌ولایتی/به‌تومیگه‌عَمَّتی -صاحب‌زمان ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ......... قم‌باتوشد بی‌بی‌جون  مأوای‌فاطمیّون همجواریت‌براماست  برکاتش فراوون برامون مادری کردی مثل زهرای اطهر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان ای‌ولی‌نعمت‌ما/زینب‌امام‌رضا/بانی‌کرببلا برا مایی میدونن‌که‌زائرات/صحن‌ایوان‌طلات/داره‌مثل‌عتبات/چه‌ صفایی ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ✍ .👇
. {{ای دختر و خواهر ولایت آئینه‌ی مادر ولایت در اَرض و سما ملیکه،درقُم آرام دل امام هفتم}} ای‌آبـرویِ‌کُـون‌ومکـان،حضرت‌ِمعصومه لال‌است‌به‌وصف‌تو‌زبان،حضرت‌ِمعصومه همشیره‌ی‌خورشیدِجهان،حضرت‌ِمعصومه یاحضرت معصومه۳ کار نگاه‌ِتونه ذرّه‌پروری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مصداقِ عینیِ سوره‌ی کوثری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو،شفیعه‌ی‌همه‌توو محشری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ...... {{مریم به برت اگر نشیند این‌منظره‌را مسیح بیند سازد به سلام قدّ خود خم اوّل به تو بعد از آن به مریم}} سرچشمه‌ی‌جوشانِ‌عطا،حضرت‌معصومه ای‌سَیّده‌ی هردو سرا ،حضرت‌معصومه کُفوی تو نداری‌به‌ خدا،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ بنت خدیجه‌ای زینبِ‌ دیگری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری جنس فضائل تو بوده حیدری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو کریمه‌ی آل پیمبری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ........ {{در كوى تو زنده ، جانِ مُرده بر خاك تو عرش سجده بُرده در قصر تو جبرئيل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب}} حق،اسمتو روعرش‌نوشت،حضرت‌معصومه با نور وجودت‌رو سرشت،حضرت‌معصومه ای‌قُم زِحضور تو بهشت،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ آرامش دل موسیِ جعفری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بر گردنم تو داری حقّ مادری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بیخودکه نیست تو بدون همسری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ .👇
. بانوی‌باکرامت  شفیعه‌ی قیامت مُعادله بهشته  توو حرمت زیارت بُریدم از همه عالم   رو آوردم به این در ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان مریم‌قبیله‌ای/تالی‌عقیله‌ای/بانوی‌جلیله‌ای یامعصومه عالمه؛محدّثه/تُربتِت‌مُقدّسه/لطف‌توبرام‌بسه یامعصومه ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ....... اطراف حائر تو       میگرده زائر تو ۱۴معصوم‌میان‌قم  فقط‌ به‌خاطر تو توو صحن‌ِتو میاد‌ صُوتِ خوشِ‌ساقیِ‌کوثر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان حضرت‌ِمُطهّره/عُلیا مُخدّره/ای‌پناه‌آخره- -درماندگان بیکرانِ‌عصمتی/صاحب‌ولایتی/به‌تومیگه‌عَمَّتی -صاحب‌زمان ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ......... قم‌باتوشد بی‌بی‌جون  مأوای‌فاطمیّون همجواریت‌براماست  برکاتش فراوون برامون مادری کردی مثل زهرای اطهر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان ای‌ولی‌نعمت‌ما/زینب‌امام‌رضا/بانی‌کرببلا برا مایی میدونن‌که‌زائرات/صحن‌ایوان‌طلات/داره‌مثل‌عتبات/چه‌ صفایی ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ✍ .👇
. سلام_الله_علیها تو بستر به سختي نفس ميكِشي تو اين لحظه ها شكل مادر شدي الان خوب حس ميكنم واسه چي تو زهراي موسي بن جعفر شدي چقدر زوده پرپر شدن واسه تو چقدر زوده واست خميده شدن شدي فاطمه تا كه سهمت باشه تو سِنّ جووني شهيده شدن چقدر داغ ديدي تو يك نصفه روز با اينكه دلت هيچ طاقت نداشت بازم شُكر كه مثل زينب ديگه تَـهِ داستانت اسارت داشت شنيدن كه داري مياي سمت قم برا پيشوازت همه اومدن تا سايه ت رو حتي نبينه يه مرد زَناشون همه دور تو صف زدن زمين قم اون روز تو چشم خلق گمونم كه هم رتبه ي عرش بود با فرشاي با ارزش و قيمتي مسير عبور شما فرش بود قم از كوفه و شام بيزار بود كه گل ريختن پيش پات مَردُمِش تا موسي بن جعفر رو راضي كُنَن چه ها كه نكردن برات مَردُمِش برات بهترين جاي شهر قم و قُرُق كرد مُوسيٰ بن خَزرج،كه ما نباشيم فردا خجالت زده مثه كوفيا و مثه شاميا شدي زينب ثاني امّا ديگه خرابه نشيني نصيبت نشد روي نيزه ديگه سر مَحرمات قراره دل بي شكيبت نشد تو هرجا كه شيرخواره ديدي دلت حسابي شكست عين خانوم رُباب ولي ديگه با دست بسته نبُرد تو رو هيچ كس توي بزم شراب .. ✍ .
. سیّدةُ الجلیله حور و ملک به رشته‌های چادرت دخیله سیدةُ الجلیله اسم تو رمز جوشش چشمه‌ی سلسبیله سیّدةُ الجلیله جاروکش خونه‌ی تو حضرت جبرئیله اُمّ‌أبیهای‌ِپیمبر؛یازهرا قوّت‌ِ‌بازوانِ‌حیدر؛یازهرا شأن‌نزولِ‌آیه‌ی‌تطهیری‌تو حضرتِ‌صدّیقه‌ی‌اَطهر؛یازهرا مادر‌ِ اهل‌بیت به‌خدا‌‌قسم‌تویی تو محورِ اهل‌بیت مادر‌ِ‌ اهل‌بیت همه‌میگن‌به‌ شما تاج‌سرِ‌ اهل‌بیت یا مولاتی یافاطمه فاضلة‌ُالرّشیده فوق جلالتت کسی جلالتی ندیده فاضلة‌الرّشیده خدا تورو فقط برای خودش آفریده فاضلة‌الرّشیده ولایت علی به دست تو به ما رسیده شهیده‌ی‌راه‌ِولایت؛یازهرا مُعجزه‌ی‌نابِ نبوّت؛یازهرا سعادتی‌بهتر‌ازاین‌تو‌عالم‌نیست به‌سمت‌تو‌شدم‌هِدایت؛یازهرا مادرِ کائنات پدرت تمام‌قد بلندمیشه‌ پیش‌ِپات مادر کائنات همه‌ی داروندارمون‌ فدا بچّه‌هات یامولاتی یافاطمه فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله فاطمه‌ناموس‌علی فاطمه‌حجّتُ‌الله فاطمه عصمت‌ُالله نصّ‌ِ‌حدیثه‌ تویی الگوی‌ِبقیّتُ‌الله فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله مُحافظ حُرمت تو حضرتِ‌غیرتُ‌الله درک‌ِ تو از عقل‌فراتر؛یازهرا شأن‌ِ تو ماورایِ باور؛یازهرا رو ناقه‌ای که سرتاپا غرقِ نوره میای‌سواره‌‌توی‌محشر؛یازهرا مادرم فاطمه مریم و هاجر و حَوّان براتو خادمه مادرم فاطمه راضیه؛مرضیه؛ حوریّه‌ای و عالِمه یامولاتی یافاطمه .👇
. این روزهای روضه پرور را تحمّل کن اين غُصّه هـاي نامكـرّر را تـحـمّل كن از شرح حال من نپرسي بهتر است امّا حـالِ منِ بی تابِ مُـضطر را تحمّل کن اي رو به قبله!رو به من آورده تنهایی اين غربتِ پُـر رنگِ حيدر را تحمّل كن جان همان چشمي كه كم سوتر شده از قبل خون گريه هاي تلخِ همسـر را تحمّل کن پهلو به پهلو کردن تو دردسرساز است اين دردهاي بين بستـر را تحمّل کن در را نشُستم تا بماند عطر تو بر آن ياسِ مُعطّـر، سُرخيِ در را تحمّل کن چون گردنت از کار افتاده ست!جان من حرکت نکن ، سنگـینی سر را تحمّل کن يا كه مزن بر موي زينب شانه يا چون من آشفـتگيِ موي دختر را تحمّل كن آه!اي پرستوي مهـاجر موقع كوچ است پس بارِ مَرهم بر تنِ پَر را تحمّل كن ديروز اگر از ناله ي محسن شدي بيهوش فـردا تلــظّي هاي اصغر را تحمّل كن اي، ازدحام جمعـيت در كوچه را ديده دور حسینت ، فـوجِ لـشگـر را تحمّل کن گیسو پریشان کن ، ولی جان علی ، زهرا وقتی که می بُرّند حنجر را تحمّل کن ✍ .
. هم ، دستِ تو افتاده است از كار مادر هم ، كارِ اين خـانه شده بسيار ، مادر روزت شبيه نيمي از روي تو شب شد از بس كه ديدي روز و شـب آزار مادر طوري گُلابِ چشم تو پاشـيد بر در كه از خجـالت ، سُرخ شد ديـوار مادر درخون نشستي،سِيلِ خونين راه افتاد از چشـمهاي حيــدر كــرّار، مادر تنها خدا، تنهاپدر، تنها تو ،هستيد ---تنهــاتر از تنهـاترين سردار ، مادر در خواب ديشب از لب مُحسن شنيدم رازي كه پنهان كردي از مسمار مادر بادردِ سر، بادردِ گردن، دردِ پهلو هر شب نشستي تا سحر بيدار مادر مي سوزد از هُرم تنت لبهاي زينـب مي بوسَمَت اين روزها هربار مادر حالا كه بابا رفته بيرون جانِ بابا يك لحظه اين پوشيّه را بردار مادر تنها نه سقفِ خانه،مي دانم پس از تو دنيا شود روي سرم آوار مادر از پاي اين بستر رسيدم پاي مـقتل ديدم كه سالارم شده بي يار مادر آن دم كه ديدم شمر آمد سمت گودال شـد بند قـلبم پاره ، چشـمم تار مادر خون حُسينت را درون شـيشـه كردند سرنيزه هاي وحشي و خونخوار مادر .
. . پروانه سوخت در دل شعله...، پری نداشت فرجام عشق عاقبت بهتری نداشت فرهاد را مُصیبتِ شیرین هلاک کرد درد فراق‌دیده که درمانگری نداشت ایمان به بازگشت تو کمرنگ‌تر شده این شهر مثل قبل به تو باوری نداشت گشتم سراغی از تو بگیرم ولی چه سود جز نرخ نان کسی خبر دیگری نداشت از این به بعد یک‌نفری آه می کِشَم دیگر مگو که داغ تو غم‌پروری نداشت پیرم ولی به درد ظهور تو می خورم شاید کسی برای تو چشم تری نداشت سر را برای آمدنت نذر می کنم شرمنده‌ام ، گدای تو سیم و زری نداشت طوفانِ نفس ، قایق روح مرا شکست کشتیِ موج‌‌دیده ی من لنگری نداشت آنقَدر بی ملاحظه ام وقت معصیت!... اصرار بر گناه مرا کافری نداشت من را ببخش ، خادمِ خوبی نبوده ام این روسیاه ظرفیت نوکری نداشت در اوج بی توجهی ام ، دوست دارمت! دلداده ات شبیه به تو دلبری نداشت بیچاره می شدیم اگر فاطمه نبود سَرخورده بود کودک اگر مادری نداشت کیفی نداشت عالم اگر که نجف نبود لطفی نداشت خِلقَت اگر حیدری نداشت فریاد می زنم دمِ ایوان طلا : عــلــی! طعم مِی ضریح تو را ساغری نداشت آشفته ام ، علاج دلم خاک کربلاست شهری که پادشاه شریفش سری نداشت آقا تو را قسم به پناهِ علی ، بیا یاسی که تاب حمله‌ی زجر‌آوری نداشت با ضربه‌‌ی لگد دو سه تا دنده خُرد شد... دیگر مدار اهل کسا محوری نداشت عج ✍ ........... . با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود... روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود... روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت ................ هرچندکه‌از جان وجهان‌سیر شدم در اوج جوانی‌ام زمین‌گیر شدم با این‌همه‌غم‌که‌دیده‌ام،خوشحالم چون،پای‌امام بی‌کَس‌ام پیر شدم ✍ .
. توو حیات‌ خونَمون‌ تابوتِ‍‌ـتو باچشای نیمه‌باز نگاه نکن حرف‌رفتنت‌رو‌،هی‌وسط‌نَکِش روزگار علی رو سیاه نکن اون‌‌دوتایی‌که‌همین‌چندروزِ‌ پیش ظاهراّ برا عیادت‌ اومدن دیدی‌‌از رویِ حسادت آخرش زندگی‌مونو چطور نظر زدن! مگه‌میشه‌که‌فراموش‌بکنم؟ اون‌بلاهایی‌رو که سرت اومد غرورم جریحه‌دار شد تا ابد هرکی‌هرجور میتونست تورو میزد دستت از ضرب غلاف تا نشکست از کمربند علی‌ جدا نشد بعدِ اون‌روز دیگه‌اوضاع‌ِعلی حتی یک ثانیه روبرا نشد بعد سه‌ماه هنوزم خوب نشده زخمی‌که‌رو کِتف‌و شونه‌ی توئه توحلال‌کن‌که‌ غریب‍ـیم‌ علتّه تشییع و دفن شبونه‌ی توئه دستتو بذار تو دستمو ببین دست‌من‌‌ داره میلرزه عزیزم توخودت‌بگو باید با‌چه‌دلی فرداشب رو این‌بدن‌خاک‌بریزم؟ ✍ .
. تقديم به سلام الله عليها از خاك اگر كه عــزمِ سـفر داشت فاطمه از دَردِ بـوتُــراب ، خـبر داشـت فاطمه با چشم بسته هم ز علي چشم برنداشت حق را چه خـوب مَـدّ نـظـر داشت فاطمه از داغِ رفـتنِ پـدر و ظـلمِ بر عـلـي ازبسكه سوخت ، خون به جگر داشت فاطمه ما را كه بسته ايم كمر بر غلامي اش درد است اين كه دردِ كمر داشت فاطمه يك جو حيا اگر به دلـش بـود دوّمي در خانه ي علي سه پسـر داشت فاطمه تنها نـداشت اشكِ روان چشم سالمــش سيلابِ خون به چشم دگر داشت فاطمه پـيوسته بود ناله ي او "واي مُحـسنم" وقــتي نـظر به جانـب در داشت فاطمه آنجا كه كار هر نَفَـسش ، خَـلقِ خِيرِ بود آهـش به حال خلق ضـرر داشت فاطمه جوشنِ كبيرِ شـيرِ خُـدا بود و وقت جنگ كِي حاجتي به حملِ سپر داشت فاطمه ؟ از دستِ ريسمان خدا ، بند ، بـاز شــد چادر به قـصدِ رزم چــو برداشت فاطمه از مهلكه ، علي به سلامت به خانه رفت از بس كه وقـتِ حمـله هنر داشت فاطمه عجّل وفاتي اش به پدر كرد مُلـحقــش چون كه دعـــاش ، زود اثـر داشت فاطمه .
. در شهر سامرا/غوغا به پاشد هادی آل الله/ جانش فدا شد یاحجّت الله بقیت الله یاصاحب الزمان آجرک الله ....... قلب مُقدّس/  اورا آزُردند شبانه‌به‌بیتش/هجوم آوردند شد هتکِ حُرمت در این مصیبت یاصاحب الزمان آجرک الله ...... دنبال مرکبِ/ دشمن دویده عرق از صورت/ماهش چکیده رنگش پریده   نفس بُریده یاصاحب الزمان آجرک الله ......... او که ازغُصّه‌‌اش/دلها کباب است اوجِ مُصیبتش/بزم‌شراب است رفت‌از دل خاک آهش تا افلاک یاصاحب الزمان آجرک الله ...... شیعه خاک عزا/ریزد به سرش امام ما شده/پاره جگرش کُشتند خدایا  ابن الرّضا را یاصاحب الزمان آجرک الله ....... امام عسکری / آن شاه افلاک درتشییع پدر / گریبان زد چاک حق هم همین است این غم سنگین است یاصاحب الزمان آجرک الله ........ قسم بر عصمتِ/آل خیرُالنّاس بیزارم تا ابد/ از بنی‌العبّاس اینها نامردند  غصب حق کردند یاصاحب الزمان آجرک الله .👇