فلسفه نظری
🔴کانت و دین ⬅️کانت از لحاظ دینی آداب ظاهری را به جای نمی آورد و کسی هم نمی تواند مدعی شود که او تم
🔴کانت و دین
⬅️کانت از لحاظ دینی آداب ظاهری را به جای نمی آورد و کسی هم نمی تواند مدعی شود که او تمایلات عرفانی داشته است.به هر حال مسیحی خالص العقیده و معتقد به اصول رسمی نبوده،ولی به خدا حقیقتا اعتقاد داشت.هرچند معتقد بود که اخلاق مستقل است، به این معنی که اصول آن ماخوذ از علم کلام،اعم از طبیعی یا الهی، نیست،ولی اعتقاد راسخ داشت که اخلاق مستلزم اعتقاد به خدا و در نهایت امر متضمن آن است.
💠اگر بگوییم که او هیچ گونه تصوری از تجارب دینی نداشت،اغراق گفته ایم.اگر کسی چنین سخنی گوید،شک نیست که مخالفان این سخن تعرض کنان به تعظیم کانت در برابر آسمان پر ستاره ی بالای سر و قانون و اخلاقی درون دل اشاره خواهند کرد.با این حال کانت توجه حقیقی به اعمال پرستش و دعا و آنچه "بارون فن هوگِل" عنصر عرفانی دین میخواند نداشت.
💠ولی این بدان معنی نیست که، هرچند نحوه ی تقرب او به دین عملا و منحصرا از راه آگاهی به تعهد اخلاقی بود،حرمت خدا را نگه نمی داشت.
کانت در عرصه ی سیاست جمهوری خواه بود،مشروط بر اینکه حکومت سلطنتی مشروطه با قانون اساسی را هم بتوان ضمن اصطلاح به حساب آورد.او با امریکایی ها در جنگ استقلالشان همدردی داشت و بعدا لااقل با مرام انقلابیون فرانسه موافق بود.
📚منبع:تاریخ فلسفه ی غرب کاپلستون جلد ششم ص ۲۰۴،۲۰۵.
#کانت.
#دین.
#تاریخ_فلسفه_غرب.
#مسیحیت.
#اخلاق.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت هفدهم. ⬅️ابطال و رد اشتراک لفظی وجود! ⬅️در عين آنكه وجود، مشترک معنوى است و صدر
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت هجدهم.
⬅️چگونگی استدلال و کشف حقایق وجودی!
⬅️در حقیقت دو نوع برهان جهت استدلال بر حقایق وجود، وجود دارد که عبارتند از: اِنی و لِمی.
💠برهان لمی عبارت است از پى بردن از علت به معلول. مانند اینکه، وقتى دانستيم اين مايع بنزين است، خواهيم دانست كه علت احتراق و علت محركه موتور ماشين نيز هست. اين برهان، افاده يقين مىكند. يعنى وقتى علت را شناختيم، خواهيم توانست به نحو قطع، معلول آن را نيز بشناسيم. در فلسفه از اين برهان استفاده نمىشود، زيرا موضوع فلسفه، كه موجود هست، بيرون از حقيقتى وجود ندارد، تا علت آن باشد و ما از طريق علت آن به معلولش منتقل شويم.
💠بيرون از وجود، عدم است. عدم هم كه صلاحيت عليت وجود را ندارد.✅
💠و اما برهان اِنی! برهان اِنی خود نیز از دو قسم تشکیل شده. يكى پى بردن از معلول به علت، مانند از پريدن رنگ يک بيمار پى ببريم كه سرطان دارد.
💠اين برهان، یقینی نیست، زيرا ممكن است كه علت رنگ پريدگى سرطان نباشد، بلكه ترس يا سرماخوردگى يا يک چيز ديگر باشد.
💠لذا در استدلالات فلسفى از شکل اول برهان اِنی استفاده نمىشود.
💠شکل دوم برهان اِنس، كه همان سلوک و ره پيمودن از يک ملازم به ملازم ديگر است، مثلا از اينكه خداوند <<ماهيت>> ندارد، منتقل شويم به اينكه پس او <<امكان>> هم ندارد.
💠انتقال از ماهيت نداشتن به امكان نداشتن، سلوک از يک ملازم به ملازم ديگر است. زيرا اين دو، ملازم يک ديگرند.
💠همانگونه كه انتقال از امكان نداشتن به نبودن احتياج و فقر براى واجب تعالى، سلوک ديگرى از يک ملازم به ملازم ديگر است. استدلالات فلسفى عموما به همين طريق صورت مىگيرد و از يک حكم فلسفى به حكم فلسفى ديگر كه ميان آن دو ملازمه برقرار است، منتقل مى شويم.
💠اين نحو انتقال موجب حكم يقينى است، زیرا برهان اِنی نوع دوم از اين جهت مانند برهان لمی مىماند، زيرا هر دو ایجاد يقين مىکند.
💠از يک ملازم عام به ملازم عام ديگر منتقل مىشويم، قيد عام از اين جهت ذكر شده است كه اگر آن دو ملازم، خاص باشند، براى هر كدام علت مخصوص به خود هست و سلوک يقينى در آنها منحصر در برهان لمی است. ولى اگر ملازم، مانند ملازمات وجود، عام و فراگير بود و تمام اقسام و شعب وجود را شامل شد، سلوک يقينى منحصر به برهان انى از نوع دوم مىگردد.
💠لذا از وحدت وجود كه يک ملازم براى وجود هست، به فعليت او منتقل مىشويم، همانطورى كه در باب صفات حق از صفت علم به سميع و بصير بودن او منتقل مىشويم.♥️
💢 #ادامه_دارد...
#برهان.
#استدلال.
#برهان_انی.
#برهان_لمی.
#کشف_حقیقت.
#عشق_فلسفه.
#آموزش_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴بخشی از مصاحبه خواندنی استاد فنایی اشکوری، مِن باب فلسفه اسلامی و مخالفان فلسفه اسلامی.
💠برای خواندن مصاحبه به کانال فلسفه نظری بپیوندید.👇🏻👇🏻👇🏻
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴بخشی از مصاحبه خواندنی استاد فنایی اشکوری، مِن باب فلسفه اسلامی و مخالفان فلسفه اسلامی. 💠برای خوان
🔴مصاحبه با استاد فنایی اشکوری
⬅️ سوال :
💠مقام معظم رهبری بارها از جمله در سفر چند سال پیش به قم و همچنین اخیرا در دیدار با اعضای برگزار کننده همایش حکیم طهران و اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی به ترویج علوم عقلی و فلسفه در حوزه علمیه اشاره و تأکید داشتند. به نظر شما این دسته از علوم چه روندی را اکنون در حوزه ها طی می کنند که ایشان نسبت به آن هشدار دادند؟
⬅️پاسخ :
💠در مقایسه با گذشته امروزه در حوزۀ علمیه قم استقبال خوبی از علوم عقلی می شود و درس های متعددی در زمینه های کلام، فلسفه و عرفان وجود دارد. همچنین مراکز و مؤسساتی در زمینه های مختلف علوم عقلی فعال هستند، مانند مجمع عالی حکمت اسلامی که به پیشنهاد مقام معظم رهبری و حمایت معظم له تأسیس شد. وضع نشریات اعم از مجله و کتاب نیز در این زمینه ها بد نیست.
💠 اما با این حال کمبودها و مشکلات در این حوزه بسیار است. آنچه در حال حاضر داریم برای جبران عقب ماندگی های چند صد ساله کافی نیست و برای جبران این عقب ماندگی به تدبیر و تلاش بیشتری نیازمند هستیم.
💠 افزون بر این متاسفانه جریانی که در طول تاریخ با تفکر و عقل ورزی و علوم عقلی مخالفت ورزیده، مجددا فعال شده و با طرح شبهه های بی پایه، طلاب جوان را از روی آوردن به علوم عقلی دلسرد می کند.
آن ها با طرح تقابل بین علوم عقلی و معارف اهل بیت به عقل ستیزی رنگ قداست می دهند، در حالی که نمی دانند با عقل ستیز معرفی کردن مکتب اهل بیت به این مکتب که بیش از هر مکتبی مشوق عقلانیت و تفکر عقلی است ضربه می زنند و آن را ضد عقل نشان می هندـ
💠گاهی بین علوم عقلی و فقه تقابل مصنوعی ایجاد می کنند و در موضع دفاع از فقه علوم عقلی را تحقیر می کنند و فتوا به کفر عالمان علوم عقلی می دهند؛ در حالیکه هیچ تقابلی بین فقه و علوم عقلی نیست و عالمان علوم عقلی ما اغلب خود فقیه هستند.
💠موضوع فقه و علوم عقلی کاملا از هم جدا است. حوزۀ فقه احکام شرعی فرعی است، و حوزۀ علوم عقلی عقاید و الاهیات است و تصور تعارض بین این ها نامعقول است. گاهی روایات اسلامی را در تقابل با علوم عقلی جلوه می دهند، در حالی که روایات اهل بیت بزرگترین مشوق علمای شیعه برای روآوردن به علوم و معارف عقلی است.
💠 برخی از کسانی که با فلسفه آشنا نیستند می پندارند که فلسفه خواندن به معنای تقلید از یونانیان است. آنها فکر می کنند یک فلسفه ای در یونان پدید آمد که از آن زمان تا امروز همۀ کسانی که به فلسفه علاقمند هستند، پیرو یونانیان هستند.
💠این کاملا نشان از بی خبری و ناآگاهی آنها از فلسفه است. در فلسفه تقلید بی معنا است و تقلید با روح فلسفه در تناقض است. به این ها باید گفت بدنیست یک دوره تاریخ فلسفۀ اسلامی و فلسفۀ غرب را مطالعه کنید تا به تنوع مکتب های فلسفی پی ببرید. صد ها مکتب فلسفی در دنیا هست که هیچ شباهتی به فلسفۀ یونان ندارد. در هند و چین هم فلسفه هست. در ایران قدیم هم فلسفه بود، چنانکه در غرب امروز هم فلسفه رایج است. بله، نام همه فلسفه است و در برخی مسائل بین آنها ممکن است مشابهتی باشد، اما این باعث نمی شود که بگوییم فلسفۀ علامه طباطبایی مثلا همان فلسفه ارسطو است.
💠این مثل آن است که بگوییم یهود علم تفسیر و فقه و کلام دارد و مسلمین هم علم تفسیر و فقه و کلام دارند و چون نام هر دو یکی است و برخی مسائل آنها شبیه هم هستند پس تفسیر و فقه و کلام اسلامی همان تفسیر و فقه و کلام یهودی است و علمای اسلام در این حوزه ها دنباله رو علمای یهودند!
همان قدر که این حرف دربارۀ تفسیر و فقه و کلام خام و نادرست است دربارۀ فلسفه و عرفان هم خام و نادرست است. مثلا در فلسفه اسلامی معاصر ما مباحثی دربارۀ هستی شناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی مطرح می شود و عقاید و آراء گوناگون در آن بررسی می شود، اعم از آراء یونانیان، آراء فلاسفه اسلامی و آراء فلاسفۀ معاصر غرب.
💠فلسفه و هیچ علمی با خطابه و توهین و بکارگیری عبارت های اهانت آمیز (مثل، کشک، پشم، قی کردۀ کفار و... ) و تمسخر و تکفیر اهل آن ابطال نمی شود. راه بحث در این زمینه توهین و تمسخر و تکفیر و خطابه و هوچی گری نیست، بلکه راهش وارد شدن به بحث علمی استدلالی است که مستلزم رسوخ در مباحث عقلی و قدرت استدلال منطقی است، که البته کار هرکسی نیست.
💠 منظور ما از فلسفه در اینجا مکتب یا فرد خاص از فلاسفه یا کتاب خاص نیست، بلکه مراد تفکر فلسفی است که همان تفکر عقلی روشمند است. و دفاع ما از فلسفه به این معنا است، نه دفاع از همۀ آراء یک مکتب فلسفی خاص یا یک فرد مثل ابن سینا و ملاصدرا. آنچه مهم است روش تفکر فلسفی است. از این روش دفاع می کنیم، و گرنه هیچ مکتب فلسفی و هیچ فیلسوف و کتاب فلسفه ای کامل و غیر قابل نقد نیست. چنانکه هیچ علمی ورای نقد نیست. جزء مهمی از فلسفه، نقد فلسفه ها و آراء فلاسفه است.
#فنایی_اشکوری.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت هجدهم. ⬅️چگونگی استدلال و کشف حقایق وجودی! ⬅️در حقیقت دو نوع برهان جهت استدلال
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت نوزدهم.
⬅️استعمال لفظ وجود بر ممکن الوجود و واجب الوجود!
⬅️آنگونه كه به برخى از متكلمان چون ابوالحسين اشعرى، رهبر فرقه اشعريها، و ابوالحسن بصرى نسبت داده شده، ايشان قائل بوده اند كه:
💠 "لفظ وجود هنگام استعمال درباره ممكنات، گرچه يک معنا دارد، اما وقتى بين واجب و ممكن استعمال مى شود دو معناى مختلف خواهد داشت. بنابراين، مشترک لفظى بين اين دو مىباشد.
💠اعتقاد ايشان به اشتراک لفظى بودن وجود، از آن جهت هست كه اگر گفته شود وجود در واجب به همان معناى وجود در ممكنات است، بين واجب و ممكن، تشبيهى حاصل مىشود.
💠به جهت پرهيز از شباهت بين واجب و ممكن گفته اند كه كلمه وجود در دو جمله: <<واجب موجود است>> و <<ممكن موجود است>> دو معناى مختلف و متغاير دارد.
💠به قول محقق سبزوارى در شرح منظومه، اين اشخاص(تساوی دانستن موجود بودن واجب الوجود با ممکن الوجود) مفهوم را با مصداق خَلط كرده اند و گمان برده اند كه قول به اشتراک معنوى وجود، يعنى مصداق وجود در واجب و مصداق وجود در ممكن، يكسان و برابر هستند.
💠در حالى كه ما مىگوييم معناى وجود و هستى در اين دو، يكى است، گرچه چگونگى وجود اين دو، در يكى به نحو وجوب است، و در ديگرى به نحو امكان.
💠و مصداقا و خارجا با هم در سنخ موجوديت اختلاف دارند.✅
💠دليلى كه در رد اين سخن اقامه مىكنند اين است كه ما وقتى مىگوييم:
💠خداوند موجود است، آيا از كلمه <<موجود>> معنايى مىفهميم يا نمىفهميم؟ اگر نمىفهميم، پس فهم ما در خصوص ادراک بود يا نبود خداوند به بن بست و توقف رسيده است كه اصطلاحا آن را تعطيل مىناميم.
💠و اگر معنايى از كلمه موجود مىفهميم و آن معنا برابر است با معناى موجود در ساير استعمالات، پس وجود، مشترک معنوى است و در همه جا يک معنا دارد.
💠و اگر معناى آن، نقيض معناى موارد استعمال ديگر است، پس وقتى مىگوييم:
💠<<خداوند موجود است>> در واقع گفته ايم <<خداوند معدوم است>>.
💠يعنى معنايى را فهميده ايم كه نقطه مقابل و نقيض معناى وجود، در موارد ديگر است، و اين هم كه بالبداهه غلط است.✅
💠پس راهى براى ما نمىماند غیر از اینكه بگوييم وجود از نظر معنا در همه جا يكسان و برابر است و به عبارت ديگر، مشترک معنوى است.♥️
💢 #ادامه_دارد...
#وجود.
#اشتراک_معنوی_وجود.
#موجود.
#حقیقت_وجود.
#مفهوم_وجود.
#متکلم.
#فلسفه.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴تأکید حضرت امام خمینی بر بیان مسائل عرفانی
♨️قسمت اول.
💠ماجرای به تعطیلی کشاندن جلسات تفسیر سورۀ حمد رهبر انقلاب حضرت امام خمینی قدّسسرّه توسط مخالفان عرفان و حکمت به ویژه برخی مقدّسین مشهد مقدّس بسیار تلخ و غمانگیز است.
💠آن بزرگوار در جلسه آخر تفسیر سوره حمد که از تلویزیون پخش شد؟ بیاناتی بسیار درس آموز بیان فرمودند.
⬅️پیر جماران در حالی که ناراحتی در چهره مبارکشان کاملا هویداست در این جلسه تقریباً تفسیر سوره حمد را رها کرده و به موضوع مخالفتها با حکمت و عرفان و ریشهیابی این امر میپردازند.
💠 ایشان ریشۀ تمام این مخالفتها را در سه امر خلاصه میکنند:
۱. جهل نسبت به مراد حقیقی حکیم و عارف
۲.حبّ نفس
۳.عدم تهذیب.
⬅️به فرازهایی از سخنان ایشان توجه کنید:
💠عمده نظر من به اين بود كه اين سوء تفاهم برداشته بشود، و اين اختلافى كه در مدرسه هست و بين اهل علم است، برداشته بشود؛ و جلوى معارف گرفته نشود.
💠اسلام، فقط عبارت از احكام فرعيه نيست؛ فرعند اينها، اساس، چيز ديگر است، نبايد ما اصل را فداى فرع بكنيم؛ و بگوييم كه اصل، از اساس بيخود [است و] اگر هم اصلى بگوييم، يك اصلى كه خلافِ واقع است بگوييم.
💢 #ادامه_دارد...
#امام_خمینی.
#انقلاب.
#سوره_حمد.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
#مخالفان_عرفان_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت نوزدهم. ⬅️استعمال لفظ وجود بر ممکن الوجود و واجب الوجود! ⬅️آنگونه كه به برخى از
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیستم.
⬅️بازیابی جایگاه عقل در ادغام شدن با اصالت وجود!
⬅️بحث، درباره آن امر اصيلى است كه ملاک واقعيت داشتن اشياء است، و نيز درباره جدا كردن آن امر اصيل از امر اعتبارى و غير اصيل.
💠علامه طباطبایی(رحمه الله)مقدمه در اين دو موضوع، به دو نكته مىپردازند:
💠۱.اينكه اولين قدمى كه ما با سوفسطائيها فاصله مىگيريم و از آنها جدا مىشويم، اعتقاد به واقعيت داشتن اشياء و وجود داشتن آنهاست.
💠سوفيستها، به حقيقتى خارج از ظرف ذهن قائل نبوده و تمام جهان را پندار و اوهامى بيش نمىدانند و براى هيچ چيز در جهان، واقعيتى قائل نيستند.
💠ما وقتى بداهة حقيقت وجود را در خارج از ذهن خود يافتيم و اشياى فراوانى را در جهان موجود دانستيم، راه خود را از راه آنان جدا كرده ايم و هيچ وجه اشتراكى ميان ما و آنها نخواهد بود.
⬅️در اين نگاهى كه به اشياى واقعيت دار مى اندازيم، آنها را مختلف و جدا از هم مى يابيم:
💠يكى انسان است، ديگرى اسب، يكى شجر است، ديگرى شمس يا چيز ديگر، كه بدين ملاک اشياء وجه الاختصاص پيدا كرده، از هم متمايز مىگردند. از سوى ديگر همه امور فوق را در موجود بودن، يكسان و برابر مىيابيم. معناى <<انسان موجود است>> يا <<درخت موجود است>> يا <<شمس موجود است>> از آن جهت كه موجود هستند يكى مىباشند.
💠پس اشياى موجود، بدين ملاک يک قدر مشترک پيدا مىكنند، و از اينجا درمىيابيم كه ما از هر شىء موجود دو دريافت داريم.
💠دريافتى كه به ماهيت و چيستى آن بر مىگردد و دريافت ديگرى كه به هستى و وجود آن بازگشت مىنمايد. و از آنجا كه امر مشترک غير از امر مختص است، پس اين دو، غير از يكديگرند.
💠۲.ماهيت ذاتا قابليت حمل وجود بر آن و سلب وجود از آن را دارد. مى توان گفت <<انسان موجود است>> يا <<نيست>>. همين كه مىتوان وجود را از ماهيت سلب كرد، دليل بر آن است كه ماهيت، غير از وجود است.
💠و الا اگر ماهيت عين وجود بود، ممكن نبود كه آن را از خودش سلب كرد؛ زيرا سلب شىء از نفس خود، محال است، مانند آنكه بگوييم <<انسان، انسان نيست.>>♥️
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#اصالت_وجود.
#ماهیت.
#عقل.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴 آموختن فلسفه از آموختن فقه واجب تر است
⬅️علامه مصباح یزدی:
💠در اين زمينه ها، بايد عقل را به كار گرفت تا با تفكر بيشتر و موشكافى دقيقتر، قدرت تعقل را بالا ببريم.
💠اين كارى ضرورى است، بلكه از آموختن فقه نيز واجب تر است؛
چون مربوط به اصل عقيده است.
💠و اين تلاش فكرى همان چيزى است كه آن دا «فلسفه» مىناميم.
💠اگر در علم كلام هم استدلال عقلى موجود است آن استدلال فلسفى است؛ چون بر طبق تعريف، فلسفه يعنى اثبات مسائل از راه برهان عقلى.
💠اثبات توحيد در آيه «لَو كانَ فيهِما آلِهَةٌ اِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا»، هم بوسيله يك برهان عقلى است.
پس در قرآن نيز فلسفه موجود است.
💠خلاصه سخن آنكه، براى اينكه قدرت فكرى برترى داشته باشيم و بتوانيم در مقابل شبهاتى كه ديگران مطرح كرده اند پاسخ هاى مناسبى بدهيم بايد درس فلسفه بخوانيم.
📔 مباحثی درباره حوزه، اثر آیت الله مصباح یزدی، ص ۱۰۲.
#علامه_مصباح.
#فلسفه.
#فقه.
#شبهات.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴تأکید حضرت امام خمینی بر بیان مسائل عرفانی ♨️قسمت اول. 💠ماجرای به تعطیلی کشاندن جلسات تفسیر سورۀ
🔴 تأکید حضرت امام خمینی بر بیان مسائل عرفانی
♨️ قسمت پایانی.
💠يكى از آقايان مىگفت كه ظاهراً مرحوم آقا شيخ محمد بهارى اسم يک كسى آمد، گفت: عادل کافرى است. گفتيم: خوب، عادل است يعنى چه؟ كافر است يعنى چه؟ گفت: اما عادل است، براى اينكه روى موازين عمل مىكند؛ هيچ معصيت نمىكند؛ اما كافر است، براى اينكه آن خدايى كه او مىپسندد، خدا نيست، آنكه او مىپرستد اصلا خدا نيست...
💠عمده نظر من به اين است كه حيف است يک دستهاى از اهل علم كه مردم صالح و خوبى هستند، اينها محروم بمانند از يک مسائلى.
💠ما كه آمديم قم، مرحوم آقا ميرزا على اكبر حكيم ـ خدا رحمتش كند ـ در قم بود؛ وقتى كه حوزه علميه قم تأسيس شد، يكى از مقدّسين ـ آن هم خدا رحمتش كند ـ گفته بود: ببين اسلام به كجا رسيده است كه درِ خانه آقا ميرزا على اكبر باز شد!
💠علما مىرفتند آنجا درس مىخواندند. مرحوم آقاى [سید محمد تقی] خوانسارى، مرحوم آقاى اشراقى، اين آقاى [سید احمد] خوانسارى، اينها مىرفتند پيش آقا ميرزا على اكبر درس مىخواندند؛ آن آقا گفته بود كه ببين اسلام به كجا رسيده است كه درِ خانه ميرزا على اكبر باز شد! و حال آنكه خيلى مرد صالحى بود؛ و بعد از اينكه ايشان فوت شده بود، گويندهشان در منبر گفته بود كه من خودم ديدم قرآن مىخواند! مرحوم آقاى شاهآبادى ناراحت شده بود از اينكه اين آقا گفته است كه من ديدم قرآن مىخواند آقا ميرزا على اکبر.
💠در هر صورت اين سوء ظنها، و اين جداكردنِ [يک عده] خودشان را از يک خيراتى، اين موجب تأثر است كه يک حوزهاى از يک خيراتى كه هست، محروم بماند؛ حتى از فلسفه كه یک امر عادى است، تا برسد به آن مسائل ديگر.
💠و عمده اين است كه به مطلب يكديگر نرسيدهاند؛ چون نرسيدهاند، اين صحبتها پيش آمده؛ اگر برسند به مطلب يكديگر، نزاعى در کار نيست. ... اين نمىداند او چه مىگويد، انكار مىكند...
💠 اين عرفا و شعراى عارف مسلک، و فلاسفه هم، همه يک مطلب مىگويند؛ مطالب مختلفه نيست. تعبيرات مختلفه است، زبانهاى مختلفه. زبان شعر، خودش يک زبانى است. حافظ، زبان خاصى دارد. همان مسائل را مىگويد كه آنها مىگويند؛ اما با يك زبان ديگرى. زبانهاى مختلف است و نبايد از اين بركات مردم را دور كرد، بايد مردم را به اين سفره پهن الهى كه قرآن و سنت و ادعيه باشد، دعوت كرد؛ تا هر كس به اندازه خودش استفاده بكند.
💠اين مقدمه بود براى همه مسائلى كه بعدها هم اگر پيش بيايد و عمرى باشد كه اگر ما هم يک وقتى يک احتمال داديم، نگوييد كه اين تعبيرات را شما آورديد دوباره در ميدان، مثلا دوباره عرفا. خير، بايد بيايد!
💠مرحوم آقاى شاهآبادى رحمهالله براى عدهاى از كاسبها [كه] مىآمدند آنجا، مسائل را همان طورى كه براى همه مىگفت، براى آنها هم مىگفت. من به ايشان عرض كردم: آخر اينها [كه سنخيتى ندارند!]» گفت: «بگذار اين كفريات به گوششان بخورد!
💠خوب، ما يک چنين اشخاصى داشتيم؛ حالا به سليقه من درست در نمىآيد كه نمىشود گفت كه اينها اشتباهات است.
#امام_خمینی.
#فلسفه.
#عرفان.
#سوره_حمد.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
#مخالفان_عرفان_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴امام خمینی و تفسیر سوره حمد
⬅️استاد دینانی :
💠با این که امام خمینی دارای قدرت سیاسی و انقلابی بودند اما کسانی نامه ها نوشتند و جلوی پخش تفسیر عرفانی-فلسفی سوره حمد امام را گرفتند.
💠با این که کتاب های عرفانی امام چاپ شده اما امام در این کتاب حرف هایی میزند که من جرأت بیان آن را ندارم.
💠کسانی که خود را پیرو خط امام میدانید و مخالف عرفان هستید بروید همین کتاب را بخوانید!✅
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیستم. ⬅️بازیابی جایگاه عقل در ادغام شدن با اصالت وجود! ⬅️بحث، درباره آن امر اص
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و یکم.
⬅️وجود، و اصالت وجود! چگونه و چرا؟!
💠بحث اصالت وجود و اعتباريت ماهيت اولين بار توسط <<ملاصدرا>> تحت يک عنوان مستقل مطرح شد. گرچه قبل از آن جسته و گريخته اين بحث در كتابهاى فلسفى موجود بود و جمعى طرفدار اصالت وجود و جمع ديگرى طرفدار اصالت ماهيت بودند، اما صدرالتالهين، كه خود در مقطعى از زمان اصالت ماهوى بوده، از نظر خود عدول نموده و براهين متعددى بر اصالت وجود اقامه مىكنند.
💠مقصود از اصالت، اين است كه آن چيزى كه در خارج از ذهن واقعيت اشياء را پديد مىآورد و اشياء به سبب آن، حقيقت عينى مىگردند، چيست؟
💠حال چون هر موجود يک واقعيت بيشتر ندارد، پس امر اصيل از ميان وجود و ماهيت، يكى بيش نمىتواند باشد؛ يا وجود بايد اصيل بوده و ملاک عينیت و حقيقت خارجى را تشكيل دهد و يا ماهيت.
💠و چون هر موجود وقتى واقعيت پيدا مىكند كه صلاحيت براى حمل وجود را داشته باشد و بتواند متصف به وجود گردد، از اينجا كشف مى شود كه آن امر اصيل که ملاک واقعيت هست، وجود مىباشد، و ماهيت با انضمام وجود، موجود مىشود.
💠و اگر وجود را از آن كنار زدند ديگر آن ماهيت، موجود نبوده پوچ و هيچ خواهد بود. كه از اين حالت به اعتباريت ماهيت تعبير مىآوريم. هر ماهيتى چون انسان، اسب، گياه، كوه و دشت به واسطه وجود و انضمام وجود به آن موجود مىشود. اگر از اين مفاهيم، وجود را منها كرديم، اين عناوين مفاهيمى خواهند بود كه واقعيت خارجى ندارد.
💠مقصود از اعتباريت، اين نيست كه ماهيت پس از آن كه وجود بر آن عارض شد و به سبب وجود، موجود شد باز هم در خارج، يک امر پندارى و به واقعيت باشد، خير، هرگز چنين نيست.
💠قطعا ماهيت در خارج در پناه وجود و در پرتو آن موجود است، لكن موجوديت و واقعيت اولا و بالذات از آن موجود است كه او را اصيل مىناميم و ثانيا و بالعرض از آنِ ماهيت.
💠لذا علامه طباطبایی (ره) فرمودند:
<<و انما تتاصل بعرض الوجود>> ماهیت به سبب عارض شدن وجود بر آن، اصالت ثانوى مىيابد.
💠پس اعتباريت ماهيت به معناى اين است كه هر ماهيتى فى نفسه و بدون انضمام وجود، موجود نيست، همانطور كه معدوم هم نيست.
💠و هيچ موجود به ملاک ماهيت خود واقعيت نمىيابد، ولى وجود، فى نفسه موجود است، يعنى اصيل است. و ماهيات به سبب وجود، واقعيت مىيابند و اصالت ثانوى مىگيرند.♥️
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#اصالت_وجود.
#ماهیت.
#اعتباریت_ماهیت.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴رهبر، مشهد، فلسفه، و مخالفان فلسفه!
⬅️پیشینه حکمی مشهد!
💠رهبر معظم انقلاب:
💠همین مشهدی که شما مثال زدید و تعجب میکنید که مشهد طالب و مایل مسائل حکمی و فلسفی است، خب این مشهد یک روزی در کشور ما کانون حکمت بوده است. یعنی حکمای بزرگی در این شهر حضور داشتند؛ مثل مرحوم آقا بزرگ حکیم، پسرش آقا میرزا مهدی حکیم، یا مثل مرحوم شیخ اسدالله یزدی که عارف بود؛ اینها همه در مشهد بودند، مال دوره قبل از دوره اساتید ما هستند. یعنی پدر من، هم پیش مرحوم آقا بزرگ درس خوانده بود، هم پیش مرحوم آشیخ اسدالله یزدی. طبقه قبل از ما و اساتید ما، اینها را درک کرده بودند قبل از اینها، مرحوم آمیرزا حبیب ـ عارف و حکیم ـ در مشهد بوده. یا مرحوم حاج فاضل سبزواری الاصلِ سَرخَروی در مشهد در عین حال که ملا و مدرّس فقه و اصول بود، لیکن اهل حکمت بود. بنابراین مشهد مرکز اینجوری بوده. خب، دقت نکردند، توجه نکردند، یکباره از بین رفت؛ مشهد تبدیل شد به یک مرکز ضد حکمت. یعنی توجه نکنید، اینجوری میشود.
⬅️ دیدار جمعی از اعضای هیئت مؤسس و هیئت مدیره مجمع عالی حکمت اسلامی در تاریخ ۲۳ بهمن ۹۱ با مقام معظم رهبری.
#رهبر.
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#حکمت.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیست و یکم. ⬅️وجود، و اصالت وجود! چگونه و چرا؟! 💠بحث اصالت وجود و اعتباريت ماه
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و دوم.
⬅️ابطال اصالت ماهیت، و مغایرت در اصالت ماهیت!
💠خود اصالت ماهوی ها قبول دارند که ماهيت فى حد ذات ها اعتبارى است، و نمىتوان ملاک واقعيت را به اين امر اعتبارى استناد داد.
💠اما در توجیه مىگويند:
💠"ماهيت وقتى صلاحيت آن را پيدا كرد كه بشود از آن مفهوم وجود را (به دليل شرايط خاصى) انتزاع كرد، آنگاه اين ماهيت اعتبارى، اصيل خواهد شد."
💠جواب اين ادعا اين است كه اگر انتزاع مفهوم اعتبارى وجود از ماهيتى كه تا به حال، خود نیز اعتبارى بوده، دليلی بشود بر اين كه آن ماهيت از اعتباريت به اصالت، تغيير موضع داده و از اين پس، ماهيت يک حقيقتى شود كه واقعيت به آن مستند بوده و حقيقت خارجى بر آن قائم شده باشد، اين انقلابى خواهد بود كه در ذات ماهيت پديده آمده و ذات آن را بدون هيچ دليل از اعتباریت به اصالت منقلب میکند، و انقلاب در ذات، همانطورى كه همه منطق میدانند میدانند که یعنی تقدم بر نفس است، محال است، مانند این است که بگوییم حادث شدن(پدیده آمدن) مستلزم به داشتن علت نیست.♥️
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه_اسلامی.
#حکمت.
#اصالت_وجود.
#اعتباریت_ماهیت.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴مکرراً به آقای جوادی آملی و آقای مصباح یزدی گفته ام نباید قم از مرکزیّت و مرجعیّت فلسفه بیفتد
💠رهبرمعظم انقلاب:
💠مرکز فلسفه هم باید حوزه ی علمیه باشد.
یکی از بزرگترین خسارت هایی که ما کردیم، این بوده که مرکز فلسفهی اسلامی از حوزهی علمیه به مناطق مختلف منتقل شده است.
بعضی از آقایانِ اساتید فلسفه، ماه رمضان پیش من بودند؛ می گفتند برخی از آقایانی که اصلاً اهلیّت ندارند، در مساجد فلسفه تدریس می کنند و ناقص و سطحی و به عمق نرسیده و جویده جویده مطالبی را دست افراد می دهند.
اینها خسارت است؛ ما نباید بگذاریم این کار ادامه پیدا کند.
💠من خدمت آقای «جوادی» و آقای «مصباح» هم به تفاریق مکرّراً گفتهام باید کاری کنیم که قم از مرکزیّت و مرجعیّتِ فلسفه نیفتد و قطب اصلىِ فلسفهی اسلامی همچنان باقی بماند.
💠بنابراین در این زمینه هرچه شما تلاش کنید، بجا و بحق خواهد بود.
همه باید تلاش کنند؛
مدیریّت حوزه و اساتید فلسفه هم باید تلاش کنند.
طلّابِ فلسفه را باید تشویق کرد.
♨️در دیدار با اساتید علوم عقلی حوزه علمیه قم- ۲۹ دی ۸۲.
#رهبر.
#فلسفه.
#طلاب.
#قم.
#مصباح_یزدی.
#جوادی_آملی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیست و دوم. ⬅️ابطال اصالت ماهیت، و مغایرت در اصالت ماهیت! 💠خود اصالت ماهوی ها ق
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و سوم.
⬅️تغایر وجود و ماهیت! پاسخ به شبهات مخالفان فلسفه اسلامی!
💠همانطور كه عرض شد مصداق پاره اى از قضايا را در خارج مىتوان يافت، مانند آنكه مىگوييم <<انسان وجود دارد>> يا <<انسان كاتب است>>.
💠و مصداق پاره اى ديگر از آنها را فقط در ذهن مىتوان يافت، مانند نوعيت انسان و جنسيت حيوان؛ زيرا نوعيت و جنسيت از معقولات ثانيه بوده فقط در ظرف ذهن موجود مىشوند نه در خارج. در خارج، فرد نوع يافت مىشود اما خود نوع يافت نمىشود، بلكه وجود آن مقيد به ذهن است.
💠لذا بخش ديگرى از قضايا هستند كه مصداق آنها نه در خارج و نه در ذهن است، ولى در عين حال در قلمرو قضاياى صادقه به شمار مىروند. سوال اين است كه اگر مصداق آنها در خارج و ذهن موجود نيست و در عين حال از جمله قضاياى صادقه هستند، پس مصداق آنها را بايد در كجا جستجو كرد؟
💠پاسخ مىدهند وجه صحت اين نوع از قضايا بدين سبب است كه اين قضايا با نفس الامر مطابقت دارند.
💠حال، سوال مىكنيم نفس الامر چيست، كه انطباق آن قضايا با آن ملاک صحت آن قضايا مىشود؟ در اينجا براى نفس الامر معانى سه گانه اى بيان مىشود كه اولين آن مورد نظر مصنف قرار مىگيرد و در دو معناى ديگر مناقشه مىكنند.♥️
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#وجود.
#ماهیت.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 روایت حضرت آیتالله خامنهای از تلاش علمی و فرهنگی علامه طباطبایی
🔻رهبر انقلاب: ما در برنامههای کاری خود باید جریان خلاق فکرییی را که در حوزههای ما بحمد الله از دورهی قبل از ما شروع شده...، #وسعت و #عمق بیشتری بدهیم.
🔸️ کسی مثل مرحوم علامهی طباطبایی(ره) در حوزهی علمیهی قم پیدا شد؛ ایشان، هم فقیه بود و هم اصولی؛ ... اما او به کاری پرداخت که آن روز آن را لازم میدانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر اینکه اینها لازم است.
🔹️ او گفت من میبینم که دارند تفکرات و فلسفهی کاذب مارکسیستی را در ذهنها جا میدهند؛ نمیشود با توضیح المسائل اینها را پاسخ دهیم... جواب این شبههها را با چیز دیگری باید داد.
🔺️ ایشان «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت. یکی از تربیتشدههای او مرحوم شهید مطهری(ره) است. ۸۳/۴/۱۵
◾ سالروز رحلت علامه طباطبایی(ره)
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 علامه طباطبایی؛ احیاگر فلسفه در حوزه علمیه
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «مرحوم علامهی طباطبائی (رضواناللهعلیه) در حدّی بود که اگر منحصر به فقاهت میشد، یقیناً به مرجعیّت تقلید میرسید... امّا ایشان آمد مشغول فلسفه گردید و رکنی شد، و بعد از آنکه در قم هیچ نشان قابل توجّهی از فلسفه نبود، آن را احیا کرد؛ شاگردانی تربیت نمود، معارف فلسفه را راه انداخت و گسترش داد.» ۱۳۷۰/۶/۳۱
🔺️ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، سخننگاشت «علامه طباطبائی؛ احیاگر فلسفه در حوزه علمیه» را منتشر میکند.
💻 @Khamenei_ir
🔴تدریس اسفار لازم، و ترک آن در حکم کفر سلوکی است
⬅️علامه طباطبایی:
💠 من وقتی از تبریز به قم آمدم و درس «أسفار» را شروع کردم، و طلاّب بر درس گرد آمدند و قریب به یکصد نفر در مجلس درس حضور پیدا میکردند؛ حضرت آیتالله بروجردی رحمتالله علیه اوّلاً دستور دادند که شهریّۀ طلاّبی را که به درس «أسفار» میآیند قطع کنند...
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴تدریس اسفار لازم، و ترک آن در حکم کفر سلوکی است ⬅️علامه طباطبایی: 💠 من وقتی از تبریز به قم آ
🔴تدریس اسفار لازم، و ترک آن در حکم کفر سلوکی است
⬅️علامه طباطبایی:
💠 من وقتی از تبریز به قم آمدم و درس «أسفار» را شروع کردم، و طلاّب بر درس گرد آمدند و قریب به یکصد نفر در مجلس درس حضور پیدا میکردند؛ حضرت آیتالله بروجردی رحمتالله علیه اوّلاً دستور دادند که شهریّۀ طلاّبی را که به درس «أسفار» میآیند قطع کنند. و بر همین اساس چون خبر آن به من رسید، من متحیّر شدم که خدایا چه کنم؟ اگر شهریّۀ طلاّب قطع شود، این افراد بدون بضاعت که از شهرهای دور آمدهاند و فقط ممرّ معاش آنها شهریّه است چه کنند؟
💠و اگر من بخاطر شهریّۀ طلاّب، تدریس «أسفار» را ترک کنم لطمه به سطح علمی و عقیدتی طلاّب وارد میآید؟!
من همینطور در تحیّر به سر میبردم، تا بالاخره یک روز که بحال تحیّر بودم و در اطاق منزل از دور کرسی میخواستم برگردم چشمم به دیوان حافظ افتاد که روی کرسی اطاق بود؛ آن را برداشتم و تفأّل زدم که چه کنم؟
آیا تدریس «أسفار» را ترک کنم، یا نه؟ این غزل آمد:
"من نه آن رِندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از مِی وقت گل دیوانه باشم گر کنم ..."
💠باری، دیدم عجیب غزلی است؛
💠این غزل میفهماند که تدریس «أسفار» لازم، و ترک آن در حکم کفر سلوکی است.
💠و ثانیاً یا همان روز یا روز بعد، آقای حاج أحمد خادم خود را به منزل ما فرستادند، و بدینگونه پیغام کرده بودند: ما در زمان جوانی در حوزۀ علمیّۀ اصفهان نزد مرحوم جهانگیر خان «أسفار» میخواندیم ولی مخفیانه؛ چند نفر بودیم، و خُفیةً بدرس ایشان میرفتیم، و امّا درس «أسفار» علنی در حوزۀ رسمی به هیچ وجه صلاح نیست و باید ترک شود!
⬅️ من در جواب گفتم:
💠به آقای بروجردی از طرف من پیغام ببرید که این درسهای متعارف و رسمی را مانند فقه و اصول، ما هم خواندهایم؛
و از عهدۀ تدریس و تشکیل حوزههای درسی آن برخواهیم آمد
و از دیگران کمبودی نداریم.
💠من که از تبریز به قم آمدهام فقط و فقط برای تصحیح عقائد طلاّب بر اساس حقّ، و مبارزۀ با عقائد باطلۀ مادّیّین و غیرهم.
💠در آن زمان که حضرت آیتالله با چند نفر خُفیةً به درس مرحوم جهانگیرخان میرفتند، طلاّب و قاطبۀ مردم بحمدالله مؤمن و دارای عقیدۀ پاک بودند؛ و نیازی به تشکیل حوزههای علنی «أسفار» نبود؛ ولی امروزه هر طلبهای که وارد دروازۀ قم میشود با چند چمدان (جامهدان) پر از شبهات و اشکالات وارد میشود!
💠و امروزه باید به درد طلاّب رسید؛ و آنها را برای مبارزۀ با ماتریالیستها و مادّیّین بر اساس صحیح آماده کرد، و فلسفۀ حقّۀ اسلامیّه را بدانها آموخت؛ و ما تدریس « اسفار» را ترک نمیکنیم.
💠ولی در عین حال من آیتالله را حاکم شرع میدانم؛ اگر حکم کنند بر ترک «أسفار» مسأله صورت دیگری به خود خواهد گرفت.
💠پس از این پیام؛ آیتالله بروجردی دیگر به هیچ وجه متعرّض ما نشدند، و ما سال های سال به تدریس فلسفه از «شفاء» و «أسفار» و غیرهما مشغول بودیم.
💠و هر وقت آیت الله برخوردی با ما داشتند بسیار احترام میگذاردند، و یک روز یک جلد قرآن کریم که از بهترین و صحیحترین طبعها بود بعنوان هدیّه برای ما فرستادند.
📗 بیان فوق به نقل از علامه حسینی طهرانی میباشد مهرتابان، ص ۱۰۴ - ۱۰۶ .
#علامه_طباطبایی.
#اسفار.
#ملاصدرا.
#طلاب.
#ماتریالیسم.
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیست و سوم. ⬅️تغایر وجود و ماهیت! پاسخ به شبهات مخالفان فلسفه اسلامی! 💠همانطور
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و چهارم.
⬅️کشف احکام عالم و حکم واقعی عقل!
⬅️آنچه موجود واقعى است نفس وجود است، لذا ماهيت هم به دلیل خودِ وجود، موجود مىشود. لذا عقل ما براى ماهيت هم كه فى نفسه فاقد وجود است اعتبار موجوديت مىكند و آن را موجود مىبيند و احكام وجود را بر آن حمل مىكند.
💠مطلب به همين جا خاتمه نمىيابد، بلكه براى بار بعد، عقل ناگزير است وجود را براى مفاهيمى كه آنها را به تبَع وجود يا ماهيت اعتبار كرده، معتبر بداند و آنها را نيز موجود ببيند، مانند مفهوم عدم كه به تبع وجود، وجود فرضى پيدا مىكند.
💠مثلا وقتى مىگوييم <<وجودِ علت، علتِ معلول است>> پس به تبع وجود علت، عدم علت هم، علت براى عدم معلول مى شود.
💠استناد عليت به عدم (در حالى كه عدم، فى نفسه باطل و تهى از وجود است) بدين سبب است كه براى آن فرض وجود شده و آن وجود فرضى، علت براى عدم معلول شده است.
💠و همچنين كلمه ماهیت كه مأخوذ از انسان و فرس و بقر و... هست، به تبع موجوديت هر یک از اين ها، موجود است و عقل براى آن اعتبار وجود مىكند و مىگويد:
💠<<ماهيت وجود دارد>> ،در اينجا عقل براى مفهوم ماهيت به تبع نوع ها و مصداق هاى ماهوى چون انسان و فرس و بقر، اعتبارِ وجود مىكند.
💠مانند مثال هاى بالا، اعتبارِ وجود براى قوه و فعل كه از شئون وجود به شمار مىروند، مىباشد، اين دو به تبع وجود، موجودند.
💠سپس عقل براى هر یک از امور فوق كه اعتبار وجود براى آن ها نموده، احكامى صادر مىكند، مثلا درباره عدم، حكم مىكند كه عدم، نقطه مقابل وجود است.
💠يا درباره ماهيت مىگويد به سبب ماهيت، وجود گونه هاى مختلف پيدا مىكند، يا درباره قوه و فعل مىگويد:
💠"هر امرى كه قوه دارد مادى است و هر فعليتى در ماده، مسبوق به قوه است."
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#عقل.
#قوه.
#فعل.
#حقیقت.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴تعریف تصادف در علم و تفاوت آن با تصادف در فلسفه ، نتیجه از برهان نظم
💠هرگاه وجودی عملکردی داشته باشد خارج از هرگونه نظم، طراحی و قابلیت پیشبینی، به خاصیت حاکم بر عملکرد این وجود، تصادف میگویند.
💠وجود تصادفی صرفا یک فرض است. هیچ وجود تصادفی تا به حال مشاهده نشده است؛ بلکه اثبات وجود وجود تصادفی غیر ممکن است.
💠نظم را میتوان اثبات کرد؛ اما نمیتوان اثبات کرد که آنچه ظاهراً نامنظم است، واقعاً از هیچ رابطه ای پیروی نمیکند(تمام رابطه های جهان در دستان ما نیست).
💠عملکرد تصادفی به گونه ی دیگری نیز تعریف میشود و آن این که هرگاه رفتار جسمی مستقل از فاکتور A باشد و امکان رخداد رفتارها در حیطه ای مشخص با هم برابر باشند، رفتار جسم نسبت به A تصادفی ست.
💠این نوع تصادف، تصادف حقیقی نیست و منظور از تصادف در فلسفه این نیست، زیرا رابطه ای کاملا عَرَضی است.
⬅️مثال:
💠میخواهیم به هر سانتی متر از یک خط کش عددی تصادفی و مستقل از طول بین 1 و6 نسبت بدهیم. برای هر سانتی متر خط کش یک بار چشم بسته تاس میاندازیم و عدد را ثبت میکنیم. عدد تاس، تابع وضعیت تاس در دست و چگونگی انداختن تاس است؛ و این ها هیچ یک تابع طول نیستند. از طرفی، امکان رخ داد شش وجه تاس برابر داشت؛ لذا عمل ما یک عمل تصادفی(تصادف غیر فلسفی) محسوب میشود.
💢 "روح الله جربان."
💠پ.ن: اما نتایج محتمل و قضایای اصلی، و بی نظمی در فیزیک و ارتباط عِلّی آن با نظم فلسفی، تصادف فلسفی، و تصادف علمی چیست؟!
به این پست، به قلم سینا حیدری رجوع کنید:
♨️ https://eitaa.com/falsafeh_nazari/31
#نظم.
#برهان_نظم.
#تصادف.
#علیت.
#روح_الله_جربان.
#سینا_حیدری.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیست و چهارم. ⬅️کشف احکام عالم و حکم واقعی عقل! ⬅️آنچه موجود واقعى است نفس وجود
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و پنجم.
⬅️حقیقت وجود علت ندارد...!
💠در بحث اصالت وجود گذشت كه آنچه واقعيت را تشكيل مىدهد، وجود است. بيرون از وجود، چيزى وجود ندارد تا سبب وجود شود.
💠و هرچه موجود مىشود به سبب وجود، موجود مىشود، بنابراين براى وجود، علتى بيرون از آن متصور نيست، تا از طريق آن علت به وجود كه معلول اوست پِى ببريم، تا سنخ مسائل فلسفى به طريق برهان لِمى، يعنى پى بردن از علت به معلول باشد.
💠گفته شد محمولات و مسائل فلسفى كه برابر با موضوع فلسفه هستند اثبات آنها از طريق برهان لمى نيست، زيرا خود موضوع فلسفه كه وجود است به برهان لِمی ثابت نمىشود، چه برسد به محمولات آن.
💠و گفته شد كه فهم وجود به ادراک اولى و بديهى است و پى بردن به احكام وجود از قبيل پى بردن از يک ملازم به ملازم ديگر است.
💠بله، ادعای فوق منافاتی ندارد با بعضى از مراتب وجود بر بعضى ديگر متوقف باشند، مانند توقف ممكنات بر خداى تبارک و تعالى و يا ممكنى بر ممكن ديگر؛ زيرا آنچه گفته شد كه براى وجود، سببى و علتى نيست مراد آن بود كه براى وجود، علتى بيرون از وجود، متصور نمیشود.
💠اين مطلب، ربطى ندارد به اينكه بعضى از مراتب وجود، سبب بعض ديگر از مراتب وجود مىشوند.♥️
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#اصالت_وجود.
#حقیقت_وجود.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴از فلسفه چه اراده کرده ای؟
💠<<وما تعنی بالفلسفه ؟ ألیس من اعتدل طباعه صفا مزاجه، و من صفا مزاجه، قوی أثر النفس فیه، و من قوی اثر النفس ...>>
⬅️ارتقای نفس و ادراکات برتر از ادراکات مادی...!
💠 ترجمه:<<روایت شده که بین سخنرانی امیرالمومنین (صلوات الله علیه)، یک نفر یهودی عرض کرد: یابن ابی طالب اگر فلسفه آموخته بودی شخصیت بالاتری داشتی>>.
💠حضرت علیه السلام فرمود: <<و ما تعنی بالفلسفه؟...>> <<از فلسفه چه اراده کردی؟ آیا چنین نیست که هر کس طبیعتش معتدلتر است مزاجش صافتر است و کسی که مزاجش صاف شد اثر نفسش در خودش قویتر است. و کسی که اثر نفسش قوی تر است تا نهایت ترقی خود بالا میرود. و کسی که به نهایت ترقی خود رسید متخلق به اخلاق انسانیت میشود. و کسی که که متخلق به اخلاق انسانی شد موجودی است که به مرتبه انسانیت رسیده است بدون آن که حیوانیتی در آن باشد. و کسی که به این مرتبه رسید داخل در صف ملائکه صوری است و غایتی بالاتر از این برای انسان نیست.>> <<یهودی گفت: الله اکبر یا بن ابی طالب (رضی الله عنک) حقاً جمیع آن چه در این بیانات گفتی فلسفه است.>>
📘به نقل از کلمات مکنونه.
💢استاد فیض کاشانی.
#فیض_کاشانی.
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#امام_علی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴شرح فلسفه ♨️قسمت بیست و پنجم. ⬅️حقیقت وجود علت ندارد...! 💠در بحث اصالت وجود گذشت كه آنچه واقعيت
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و ششم.
⬅️وجود عین خارجیت است.✅
💠همانطور كه ناطقيت ذات انسان است و از انسان جدا نمىشود، خارجيت هم ذاتى وجود است و از آن جدا نمىشود.
💠بنابراين نمىتوان وجود را از خارج جدا كرده و همچون ماهيات در ذهن آورد، به عبارت ديگر، وجود یک ظرف تحقق بيشتر ندارد و آن خارج است، بر خلاف ماهيات كه در دو موطن، ذهن و خارج، موجود مىشوند.
💠بنابراين، آنچه از وجود در ذهن مىآيد حقيقت وجود نيست، بلكه مفهومى است انتزاع شده از آن كه بر افراد خارجى خود به عنوان عرض عام، حمل مىشود.
💠اگر حقيقت وجود همچون ماهيات در ذهن مىآمد و جنبه كلى پيدا مىكرد طبيعتا انطباق آن مفهوم بر مصاديق خارجى اش همچون انطباق ماهيات كليه بر مصاديق خارجى خود بود.
💠لذا حقيقت وجود كه خارجيت، ذاتیش ست نمىتواند از خارج جدا شده و در ذهن بيايد.
💠آنچه ما از وجود، در ذهن تصور مىكنيم مفهومى بر گرفته از آن بيش نيست و افراد خارجى آن به طور حقيقى، افراد مفهوم كلى نيستند.
💠و اگر ما از وجودات خارجى به مصاديق آن مفهوم تعبير مىكنيم، یک تعبير مسامحىست، زیرا، انطباق یک مفهوم كلى بر فرد خارجى در جايى معنا دارد كه منطبق و منطبق عليه از یک سنخ باشند، ولى در جايى كه منطبق عليه يعنى وجود خارجى، عين خارجيت است و آن مفهوم، عين خارجيت نيست، سنخيت ميان اين دو شبيه سنخيتى كه ميان ماهيات ذهنى و افراد خارجیشان هست، نمىباشد.
💠لذا انطباق آن مفهوم بر افراد خارجى مانند انطباق ماهيات بر افراد خارجی نيست.
💠ممکن است مخالفان فلسفه اسلامی اشکال کنند و بگویند:
💠"اشکال این است كه چرا بر «وجود ذهنى» آثار خارجى مترتب نمىشود، مگر نگفتيد وجود، عين خارجيت است و آثار خارجى بر آن مترتب مىشود. پس چرا وجود ذهنى، از ميان وجودها استثنا شده است و آثار خارجى، مانند سوزاندن براى آتش، در ذهن بر آن مترتب نمىشود؟"
💠ما نیز پاسخ مىدهیم:
💠وجود ذهنى از آن جهت كه عدم را از حريم خود طرد مىكند وجود خارجى محسوب شده (خارجى به معناى اعم كه شامل ذهنى هم بشود) و آثار خودش بر آن مترتب است، مانند كليت و نوعيت كه بر انسان ذهنى مترتب مىشود.
💠و اگر آن را وجود ذهنى نام مىنهيم از جهت مقايسه آن با مصاديقى است كه در خارج از ذهن، وجود دارند نيز، از اين جهت كه آثار خارج از ذهن بر آنها مترتب نمىشود.
💠واگرنه صرف نظر از اين مقايسه هر چه وجود دارد، اعم از آنكه در ذهن، باشد يا خارج از ذهن، خارجى است و آثار مخصوص خودشان بر آنها مترتب مىگردد؛ خارجى به معناى طرد عدم بودن و آثار خاص خود را داشتن.
💠نكته ديگرى كه از بحثهاى گذشته روشن مىشود اين است كه هر مفهومى نامش ماهيت نيست! مفهومى ماهيت است كه در خارج، فرد حقيقى داشته باشد.✅
💠فردى كه ماهيت، مقوم آن و چيستى بخش آن باشد و آثار آن ماهيت بر آن فرد مترتب شود بنابراين، مفهوم انسان و شجر و حجر در ذهن، ماهيت محسوب مىشوند، چون در خارج، فرد حقيقى آنها موجود است.
💠ولى مفهوم عدم و مفهوم وجود، ماهيت نيستند، زيرا حقيقت اين دو در ذهن نمىآيند و انطباق اين دو بر مصاديق خود از باب انطباق ماهیات كليه بر مصاديق خود نيست.♥️
⬅️پ.ن: برای درک بهتر و فهم دقیق تر مفهوم وجود ذهنی، به این پست رجوع کنید:
♨️ https://eitaa.com/falsafeh_nazari/203
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه_اسلامی.
#فلسفه.
#اصالت_وجود.
#حقیقت_وجود.
#وجود_ذهنی.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari