eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
332 عکس
76 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️⚠️⚠️ فریبِ سخنانِ آرمان‌گرایانه‌ی دَرُون‌تُهیِ این و آن را نباید خورد؛ بهترین ابواب و کُتُب فقهی برای آموختنِ در ، و از فقه‌های عبادی، و ، ، و از فقه‌های معاملات است...
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
🎙 #تدریس_فشرده_حلقَتَیْن 🔸️#الحلقة_الثالثة 🔹️#الحلقة_الثانية #جلسه_اول_حلقتین #تعريف #موضوع #فائده
دوستانی که قصد رسیدن به مرحله‌ی را ندارید نیّت جدّی کنید حتماً و بدون سُستی مرحوم و مرحوم را با دقّت درس بگیرید و بنویسید و زیر و رو کنید؛ بیش از این نیازی نخواهید داشت. ⚠️این اندازه از برای طلبه -در هر مجال و در هر عرصه‌ای- و است.
در (ج۴/ص۳۳۴) در بیان ادلّه‌ی نظریه‌ی خود در بحث -یعنی اعتبارِ در خصوصِ - که همان نظریه‌ی است، می‌فرماید: 🔷️🔸️ ۳- دلیل سوم: اَخبار () 📌 دلیلِ عمده‌ی استصحاب است. 📌 مضمره‌بودنِ این صحیحه خدشه‌ای به اعتبارِ سند وارد نمی‌کند، زیرا زراره جز از امام (علیه السلام) نقل حدیث نمی‌کند. 🔸️ ایشان نقطه‌ی تمرکزِ استدلال بر این صحیحه را جنس‌بودنِ "ال" در کلمه‌ی "الیقین" دانسته، و می‌فرماید: استدلال به این صحیحه برای اثبات مطلقاً (یعنی در تمام ابواب و در تمام شبهات بدویه) متمرکز بر این نقطه است که بتوانیم اثبات کنیم "ال" در "الیقین" به معنای جنس است تا اطلاق مذکور از این صحیحه قابل برداشت باشد. 🔹️ ایشان در ادامه می‌آورد: مراد امام (علیه السلام) در فقره‌ی "فإنه على يقينٍ من وضوءه" خصوصِ "یقین به وضو" نیست؛ یعنی "وضو" هیچ دخالتی در قاعده کلی (عدم نقض یقین به شکّ) نداشته، و تنها، موردِ سوالِ زراره است؛ پس باید خصوصیتِ وضو را -که در این فقره در متن کلام امام (علیه السلام) ذکر شده است- الغا کرد. 🔸️ روشن است که "ال" در "الیقین" اگر به معنای عهد باشد در آن اطلاق و دایره‌ای که مورد نظر ماست از این صحیحه قابل استفاده نخواهد بود. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۳۶) در ادامه‌ی توضیح استدلال به می‌آورد: با توضیحاتی که بیان شد روشن می‌شود استدلال به متوقّف بر تعیینِ جزاء (جوابِ شرط در صحیحه) نیست؛ از این رو، نیازی نیست مانند در (ج۳/ص۵۶ و ۵۷) وجوهی برای جوابِ شرط ذکر کنیم، آن گونه که ایشان خود را به سختی انداخته است؛ یعنی جوابِ شرط هر چه که باشد استدلال به تنها و تنها منوط به آن است که مراد از "الیقین" جنس (مطلقِ یقین) باشد. 🔸️ اما در هر حال، هیچ اشکالی ندارد که جوابِ شرط را خودِ فقره‌ی "فإنه على يقينٍ من وضوئه" -که یک جمله‌ی خبریه است- بدانیم و آن را تاویل به جمله‌ی انشائیه کنیم؛ بر این اساس، معنای این فقره می‌شود: "واجب است آن شخص از لحاظ عملی بنای خود را بر همان یقینِ به وضوئش بگذارد". ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
مفسِّر گرانقدر آیت‌ الله جوادی‌ آملی (دام ظله) در مورد اهمّیّتِ تبلیغِ عالِمان می‌فرمایند: "اگر خداي ناكرده شما‌ها [منبر] نرفتيد شاگردانتان می‌روند؛ آنها نرفتند مدّاحان می‌روند؛ آن وقت وضعِ اينجا مثل پاكستان می‌شود. در پاكستان ذاكرها هستند كه رهبریِ فكر مردم را به عهده دارند، نه عُلمايشان. اگر شما می‌بينيد [در] ايران عُلما رهبریِ فكریِ مردم را به عهده دارند برای اين بوده كه از اوّل تا آخر، از آخر تا اوّل، بزرگانِ اين سرزمين [بوده‌اند که] اهلِ منبر بودند." ✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
✅ دوستانی که قصد رسیدن به مرحله‌ی #اجتهاد را ندارید نیّت جدّی کنید حتماً و بدون سُستی #حلقات_ثلاث مر
برخی دوستان سوال کردند که این مطلب چگونه است؟! ✅ مقصود این است که اگر کسی که قصد رسیدن به را ندارد تنها و تنها و را به خوبی و دقّت مطالعه کند کافی است؛ حتی نیازی به درس ندارد. ⚠️ البته باید خوب و در یک بازه‌ی زمانی مناسب بخواند...
بی‌شکّ پربرکت‌ترین میوه‌ی عالِمِ مُحقِّقی است که صبح در بر کُرسی بنشیند و شب در بر بالای ...
شرح و تبیین حاشیه ۳ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
📔 ۳- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): ...تغایُرَ الكلّي و مصاديقه، و الطبيعي و أفراده... . در (ج۱/ص۴۹) در مورد این فقره از کلام می‌نویسد: گاه توهّم می‌شود که عطفِ "الطبيعي و أفراده" بر "الکلّي و مصاديقه" از باب عطف خاصّ بر عام است، زیرا یکی از اقسام کلّی است؛ به این توضیح که -همان طور که در منطق آمده است- سه قسم است: و و . 🔷️🔸️ ایشان در ردّ این توهّم دو اشکال را وارد کرده و می‌آورد: 🔸️ ۱- اشکال اول: اگر به تمام کلام در این فقره نگاه شود ایشان درصدد بیان این نکته است که با ریزموضوعاتِ مسائلِ علم اتّحاد خارجی دارد در حالی که مفهومش با مفهومِ آن موضوعات مُغایر است، سپس ایشان می‌فرماید: "... مانند تغایُرِ کلّی و مصادیقش، و طبیعی و افرادش". اگر بگوییم مراد ایشان از "الكلّي و مصاديقه" آن عنوانی است که شامل هر سه قسمِ کلّی می‌شود قطعاً صحیح نیست، زیرا و هیچ اتّحادی با افراد خارجی ندارند. 🔹️ ۲- اشکال دوم: و هیچ مصداقی در عالَم خارج ندارند، و کلّی‌بودنشان به خاطر حکایتِشان از چیزی است که در خارج کثرت خارجی دارد، نه به خاطر وجود مصادیقشان در خارج؛ از این رو، در منطق نیز گفته شده است که و تنها موطنشان عقل است در حالی که به واسطه‌ی وجودِ افراد خارجی‌اش موجود در خارج است. نیز در کلام خود تصریح به دو نکته‌ی "اتّحاد خارجی" و "مصادیق" می‌کند تا این توهّم را دفع کند. 🔶️🔹️از این رو، عطف "الطبیعي و أفراده" بر "الكلّي و مصاديقه" عطف تفسيری بوده، یا تنها تفنّن در عبارت است. ✴️@fegh_osoul_rafiee
ادامه‌ی بررسی در 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در (ج۴/ص۳۳۶) در ادامه‌ی توضیح استدلال به درباره‌ی احتمالاتی که مطرح کرده است می‌نویسد: 🔶️🔹️ این احتمال -که فقره‌ی "فإنه على يقين من وضوءه" علّتِ براى جوابِ شرطی است که حذف شده و آن فقره به جایش نشسته است؛ جوابی مانند "فلا یجب علیه الوضوء"- بسيار ضعيف است، با این که همین احتمال را تقویت می‌کند. 🔹️ ایشان در ادامه‌ی سخن خود می‌آورد: اگر جوابِ شرط را "فلا یجب عليه الوضوء" بدانیم و علّتش را نیز همان فقره‌ی "فإنه على يقين من وضوءه" بدانیم مستلزم آن است که امام (علیه السلام) بدون هیچ مُبرِّر و فایده‌ای "عدم وجوب وضو" را در کلام اخیر خود تکرار کرده باشد، زیرا امام (علیه السلام) عدم وجوب وضو را با "لا... " بيان فرموده است، و هیچ دلیلی ندارد که دوباره تکرار کند. 🔷️🔸️ و از آن احتمال ضعیف‌تر آن است که جوابِ شرط را "و لا ینقض الیقین بالشکّ" قرار دهیم، زیرا چنین احتمالی از سیاق کلام بسیار بعید است. 🔸️همچنین این احتمال مستلزم این است که این فقره‌ اختصاص به باب وضو پیدا کرده و از کلّیت بیفتد، و "ال" در الیقین را ناگزیر باید حمل بر عهْد کنیم. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee