#الحلقة_الثانیة
#شهید_صدر
#خلاصهی_مباحث
#الدلیل_العقلی
#زمان_الوجوب
📚 ۹- زمان الوجوب و الواجب (ج۱/ص۳۲۹/چاپ جامعه):
✅ هر وجوب و هر واجبی #زمان دارد؛ پرسش اساسی این است که آیا عقلاً ممکن است زمان وجوب (وجوب حجّ) بر زمان واجب (ایام حجّ) مقدَّم شود؟ آیا #واجب_معلَّق عقلاً ممکن است؟
در میان اصولین اختلاف است:
🔶️ ١- نظريهی اول (مرحوم #صاحب_فصول): امکان.
اگر امکان #واجب_معلَّق را بپذیریم میتوانیم مکلف را نسبت به #مقدمهی_مُفوِّته مسئول و وظیفهمند بدانیم.
🔶️ ۲- نظریهی دوم (مرحوم #شهید_صدر): تفصیل.
بحث ما در #الدلیل_العقلی زمان وجوب و واجب است، و زمان همانطور که توضیح دادیم امری غیر اختیاری است؛ از این رو، زمان به ناچار هم #قید_واجب است و هم #قید_وجوب.
🔸️ بنا بر این نکته، اگر معتقد به استحالهی #شرط_متأخّر باشیم یعنی وجوب نمیتواند مقدَّم بر زمانش شود، بلکه باید همزمان باشد؛ نتیجهی این نکته میشود استحالهی #واجب_معلَّق.
و اگر معتقد به امکان #شرط_متأخّر باشیم روشن است که وجوب میتواند مقدَّم بر شرطش (زمانش) باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱۱۹- قوله (ج۳، ص۳۳۲): ... و کذلک علی القول بالکشف بعد التأمّل.
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در تکمیلِ فرمایش #شیخ_انصاری میفرماید:
🔷️ البته این فقره از سخن #شیخ_انصاری تنها زمانی صحیح است که در کنار نظریهی #کشف معتقد باشیم اجازه به صورت #شرط_متأخّر در عقد مؤثر است؛ در این حال، روشن است که تا قبلِ اجازه وجهی برای الزامِ مکرَه وجود ندارد، زیرا حتی در صورتی که مکرَه واقعاً اجازه کند نیز قبل از آن عنصرِ مؤثِّر در اثَردارشُدنِ عقد (اجازه) نیامده بوده است و راه برای الزامِ مکرَه بر انتخاب اجازه یا ردّ کاملاً بسته است.
🔶️ اما اگر در کنار نظریهی #کشف معتقد باشیم اجازهی بعدی تاثیری در عقدِ انجامشده در زمانِ قبل ندارد، بلکه مؤثِّرِ واقعی تنها همان عقدِ مکرَه بوده و اجازه را تنها کاشف از آن بدانیم، در این صورت، عدمِ جوازِ الزامِ مکرَه در بازهی زمانیِ قبل از اجازه دارای اشکال است یعنی شاید بتوان مکرَه را برای انتخابِ اجازه یا ردّ الزام کرد تا تکلیف معاملهی اکراهیِ خود را مشخص کند، زیرا بنا بر این فرض، مکرَه اگر عقدِ قبلیِ خود را اجازه کند این اجازه تنها کشف میکند که همان عقدِ اِکراهیِ قبلیِ او نافذ بوده است؛ در این حال، همه چیز به همان عقدِ قبلی بر میگردد، و بعید نیست که در بازهی زمانیِ قبل از اجازه، الزامِ مکرَه را بر انتخابِ اجازه یا ردّ جایز بدانیم؛ فافهم!
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#بیع_فضولی
📚 ١٣٢- قوله (ج۳، ص۳۷۱): خصوصاً إذا كانت الإجازة ناقلةً... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى میفرماید:
🔶️ همان طور که #شیخ_انصاری فرموده است اگر اجازهی مالک را در #بیع_فضولی #ناقل بدانیم مستقلّنبودنِ بیعِ فضول در نقل و انتقال روشنتر است، اما اگر اجازه را #کاشف و #شرط_متاخّر برای بیعِ فضول بدانیم نیز همین گونه است؛ یعنی بر اساسِ این مبنا نیز مستقلّنبودنِ عقد در ترتیبِ اثر روشن است.
🔷️ اما اگر اجازه را -از بابِ #شرط_متاخّر- #کاشف ندانیم به این معنا که معتقد باشیم اجازه -اگر چه #کاشف است- اما هیچ تاثیرِ فعلی بر بیعِ فضول ندارد در این فرض خودِ انجامِ بیع توسّطِ فضول #تصرّف محسوب میشود، زیرا بنا بر این فرض، اثرِ بیع (نقل و انتقال) نه برگرفته از اجازه، بلکه اثرِ خود بیع است، اگر چه این اثر منوط به اجازه است، اما این نکته نه از این جهت که خودِ اجازه دخالتی در بیع دارد بر بیع مترتّبش است، بلکه از این جهت که اجازه #کاشف از تحقّقِ شرطِ بیع در زمان اجرای بیع توسّطِ فضول است در بیع جاری است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۰) در ادامهی بیانِ مقدّمهی دوّم از مسالهی اوّل مطلبِ خود را با بیانِ دیگری میفرماید: #شرط همیشه #واسطه_عُرُوض است، نه #واسطه_ثُبُوت؛ یعنی #شرط همیشه واسطهی بین حملِ #محمول (حکم) بر #موضوع (مکلّف) است، و #شرط هیچگاه علّتِ تشریع و ثبوتِ حکم برای موضوع نیست.
🔹️ از این رو، آن که گفتیم #امر_مهمّ مشروط به عصیانِ #امر_اهمّ است، این اشتراط همیشگی و دائمی است، حتی بعد از عصیانِ #امر_اهمّ؛ این اشتراط به معنای #طُولیّت بین #اهمّ و #مهمّ است.
🔷️🔸️ ایشان در نقدِ برخی از کلماتِ #آخوند_خراسانی میآورد: #آخوند_خراسانی در برخی مباحث -مانند #شرط_متاخّر و در همین مسالهی #ترتّب (بعد از تحقّقِ شرط)- سخن از #عَرْضيّت (همعَرْضشدن مهمّ با اهمّ) به میان میآورد، که روشن است #عَرْضيّت جز با انقلابِ #واجب_مشروط به #واجب_مطلق (بعد از تحقّقِ شرط) قابل توجیه نیست، که این انقلاب -همان طور که گفتیم- مُحال است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴٢) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل میفرماید:
🔶️ تقدّمِ زمانِ #شرط بر خودِ تکلیف مُحال است، زیرا #شرط در واقع از اجزای #موضوع محسوب میشود، و #موضوع و #تکلیف مانندِ علّت و معلولاند، اگر چه حقیقتاً #موضوع علّتِ فعلیّتِ تکلیف نیست، اما در هر حال ارادهی تشریعیِ شارع به این تعلّق گرفته است که فعلیّتِ #تكليف مترتّب بر فعلیّتِ #موضوع است؛ از این رو، اگر چیزی را #شرط و #موضوع برای #تکلیف فرض کنیم و در عینِ حال، بدونِ تحقّقِ شرط و موضوع #تکلیف را فعلیّ بدانیم، این، یا به به معنای دستبرداشتنِ از فرضِ شرطبودنِ آن شرط است که خَلْف است، و خَلْف هم مُحال است. و یا تخلّفِ معلول از علّت است که این نیز مُحال است.
🔷️ ایشان در ادامه میآورد: بر همین اساس ما معتقدیم #شرط_متقدّم و #شرط_متاخّر به نسبت با زمانِ مشروط هر دو ممتنع است، و #شرط تنها به صورتِ #شرط_مُقارِن ممکن است؛ البته این سخن، تنها در تقدّم و تاخّرِ زمانی است، اما نسبت به تقدّم و تاخّرِ رُتْبى #شرط همیشه نسبت به رتبهی مشروطش #متاخّر است، همان طور که رتبهی معلول همیشه از رتبهی علّت، متاخّر است.
🔶️ و همچنین در استدلال بر کلام خود میفرماید: اگر #شرط را نسبت به مشروط (تکلیف) متقدّمِ زمانی یا متاخّرِ زمانی فرض کنیم، آن لحظه و آنی که شرط هست و مشروط ثابت نیست یا در فعلیّتِ تکلیف دخالت دارد که در این صورت معلوم میشود به انتهارسیدنِ آن لحظه و آنْ موضوعِ تكليف بوده است، پس #موضوع با همهی ابعاد و اجزایش درست تصوّر نشده بوده است.
و یا دخالت در فعلیّتِ تکلیف ندارد که در این صورت معلول (تکلیف) بر علّت (#شرط) مترتّب نشده است و متاخّرِ زمانی از معلول است که قطعاً مُحال است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۶) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل در مسالهی #ترتّب بعد از بیانِ فرمایشاتِ خود به عنوان نتیجهگیری میفرماید:
زمانِ #تکلیف در #واجب_مُضیَّق مُحال است بر زمانِ #امتثال مقدّم باشد؛ از این رو، زمانِ #تکلیف و #شرط و #امتثال همیشه یکی است.
🔶️ ایشان در ادامه یکی از اشکالاتی که به #نظریه_ترتّب وارد شده است را این گونه بیان و ردّ میفرماید؛ ایشان از نگاهِ مستشکل میآورد:
صحّتِ #نظریه_ترتّب متوقّف بر این است که نظریهی #واجب_مُعلَّق و نظریهی #شرط_مُتاخِّر را بپذیریم در حالی که ما هیچ کدام از این دو نظریه را نپذیرفتهایم، پس به ناچار #نظریه_ترتّب نیز صحیح نخواهد بود.
توضیحش این است که در تزاحمِ بینِ #اهمّ و #مهمّ زمانی #ترتّب جاری است که هر دو همزمان و مُضیَّق باشند.
از طرفی #خطاب_مهمّ مشروط به عصیان و ترکِ #خطاب_اهمّ است، و بنا بر فرض، زمانِ ترک و عصیانِ #اهمّ همان زمانِ امتثالِ #مهمّ است، زیرا هر دو همزمان و مُضیَّقاند.
🔹️ از این رو، به ناچار زمانِ فعلیّتِ #خطاب_مهمّ باید لحظه و آنی قبل از عصیانِ اهمّ فرض شود تا #خطاب_مهمّ که مُضیَّق است فعلیّ شود.
🔶️ با این توضیح است که #ترتّب هم متوقّف بر نظریهی #واجب_مُعلَّق است و هم بر نظریهی #شرط_متاخِّر.
از آن جهت که #تکلیف در زمانی فعلیّ فرض شده است که هنوز زمانِ #امتثال فرا نرسیده است #واجب_مُعلَّق است، حتی اگر تقدّم لحظهای باشد.
و از آن جهت که فعلیّتِ #خطاب_مهمّ مشروط به ترک و عصیانِ اهمّ است که بنا بر فرض صحیح، این عصیان، لحظهای بعد از فعلیّتِ #خطاب_مهمّ و متاخِّر از آن تحقّق خواهد یافت، متوقّف بر نظریهی #شرط_متاخِّر است.
📌 #محقّق_میرزای_نائینی در ادامه این اشکال را با توجّه به سخنان قبلیِشان ردّ میفرماید.
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۶) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل در مسالهی #ترتّب در ردِّ اشکالِ واردشده بر #نظریه_ترتّب در قالبِ دو نقد میفرماید:
🔺️ نقد اوّل:
اشکالِ مطرح شده تنها به #ترتّب وارد نیست، بلکه اگر اشکالِ مذکور وارد باشد همهی واجبات -چه #واجب_مُضیَّق و چه #واجبِ_مُضیَّق- نیازمندِ نظریهی #واجب_مُعلَّق و نظریهی #شرط_متاخِّر خواهند بود؛ پس، اگر این دو نظریه را نپذیرید در #ترتّب نیز به همان صورت نمیپذیریم.
🔺️ نقد دوّم:
اشکالِ مذکور مبتنی بر پذیرشِ این نکته است که همزمانیِ #تکلیف و #امتثال مُحال است، که ما اثبات کردیم نه تنها مُحال نیست، بلکه تقدّم مُحال است؛ به این معنا که زمانِ فعلیّتِ #تکلیف بر دوشِ مکلّف در همهی واجبات باید کاملاً منطبق بر همان زمانی باشد که شارع برای #امتثال در نظر گرفته است، و غیر از این مُحال است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۶) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل در مسالهی #ترتّب پاسخِ اشکالِ دوم را این گونه در دو جواب بیان میفرماید:
🔶️ جوابِ اوّل:
هیچ دلیلی ندارد که شرط را عنوان انتزاعیای چون #تعقّب بدانیم؛ در این جا تنها زمانی ناچاریم شرط را عنوانی چون #تعقّب بدانیم که از سویی معتقد باشیم تقدّمِ زمانیِ #تکلیف بر #امتثال لازم است و از سوی دیگر، نظریهی #شرط_متاخِّر را نیز انکار کنیم، بر این اساس، ناچاریم شرط را #تعقّب بدانیم؛ در این فرض، باید شرط را #تعقب بدانیم تا هم زمانِ #تکلیف مقدَّم بر زمانِ #امتثال باشد و هم شرطِ تکلیف #شرط_متاخِّر نباشد.
همهی اینها در فرضی است که توضیح دادیم تقدُّمِ زمانی #تکلیف بر #امتثال مُحال است.
🔶️ جواب دوّم:
خواهد آمد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh