eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
332 عکس
76 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد شیخ جواد مروی.mp3
6.43M
موضع روشن و مُتقن حضرت آیت الله شیخ‌ جواد مروی (دام ظله) در مورد تحولات اخیر و بیانیه‌ی برخی افراد
بسْم الله الرّحمن الرّحیم ✅ بعد از پایان‌یافتنِ که در ۱۳ جلسه تقدیم دوستان شد، انشالله دوره‌ی را در قالبِ تدریسِ مجموعِ و با اسلوب جدید تقدیم دوستان گرامی خواهم کرد. 🎤 هفته ای یک جلسه (یا دو جلسه) ⏰ پنجشنبه‌ (یا جمعه) ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۲۸) در توضیح دقیق سه مصطلح و و می‌فرماید: مستصحَب دو نوع است؛ موضوع خارجی و حکم شرعی. 🔶️🔹️ ۲- حکم شرعی: حکم شرعی دو فرض دارد: 🔹️ ۱ - ۲. ندارد: دو حالت دارد: حالت اول: حکم شرعی، رها و دارای طبیعت استمراری است. 📌 اینجا است؛ زیرا روشن است که شکّ در استمرار حکمی که دارای طبیعت امتدادی است به این خاطر است که آیا چیزی آمده است تا طبیعت امتدادیِ آن حکم را پایان دهد یا نه. حالت دوم: حکم شرعی، احتمال دارد استمراری باشد و احتمال دارد نباشد. 📌 اینجا است؛ زیرا احتمال دارد همین زمانِ شکّ، پایانِ زمانِ حکم و غایتِ آن باشد؛ پس، در حقیقت شکّ کرده است که استعداد و عمرِ حکم (بازه‌ی زمانی حکم) چه اندازه است؟! ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۲۹) در توضیح فرق بین و می‌فرماید: 🔶️🔹️ چیزی است که موجبِ پایان‌یافتنِ موضوع خارجی یا حکم شرعی است بدون آن که عدمِ آن (عدمِ رافع) قیدِ آن موضوع یا آن حکم باشد. مانند حدَث که رافعِ طهارت است، زیرا "عدم حدَث" قیدِ طهارت نیست، بلکه وجودش رافعِ طهارت است. 🔷️🔸️ زمانِ پایان است. مانند شب که غایت و زمانِ پایانِ صوم است؛ پایانِ زمانِ استعداد و استمرارِ موضوع یا حکم است. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ١- : ادلّه‌ی :روایت دوم: 🔷️🔸️ مرحله‌ی اول استدلال: پیرامون معنای دو احتمال دارد: 🔸️ ۱- احتمال اول؛ یعنی تکلیف را واقعاً از جاهل بر می‌دارد؛ از این رو، مُقیِّد و مُخصِّص ادلّه‌ی اوّلیه است. 🔸️ ۲- احتمال دوم؛ یعنی تنها عقاب را از دوشِ جاهل برداشته و وجوب احتیاط را از او بر می‌دارد. 📌 هر دو احتمال به خودیِ خود می‌تواند سعه و اباحه () را ثابت کند، اما به خودیِ خود امکان ندارد، زیرا مستلزمِ آن است که احکامِ واقعی، اختصاص به عالِم داشته باشد که مستحیل است، زیرا مستلزم آن است که علم به حکم در موضوعِ همان حکم اخذ شود که به اجتماع نقیصیْن خواهد رسید. 🔹️ در ادامه -بر اساس مبنای خود- در توضیح نکته‌ی بالا می‌فرماید: بله، ما معتقدیم اخذِ علمِ به (انشای شارع) در موضوعِ (حکم فعلیّ)، امکان داشته و مستحیل نیست؛ یعنی شارع -با این که نمی‌تواند به مکلّف بگوید: "هرگاه علم به فعلیّتِ حکم پیدا کردی آن حکم بر تو فعلیّ می‌‌شود"، زیرا این قطعاً مستلزم اجتماع نقیضیْن است- اما می‌تواند بگوید: "هرگاه علم پیدا کردی شارع حکمی را برای تو جعل و انشاء کرده است آن‌ حکم بر تو فعلیّ می‌شود"؛ این به روشنی معقول است، اما در این بحث کارساز نبوده و قابل تطبیق نیست. زیرا اگر قرار باشد در بحثِ و "اختصاصِ احکام به عالِم" نیز این گونه توجیه کنیم تا محذوری نداشته باشد معنایش این است که مرفوع (آن چه با حدیث، رفع می‌شود) همان (فعلیّتِ حکم) باشد و علم، به تعلّق بگیرد، حال آن که ظاهرِ این است که متعلَّقِ رفع و علم یک چیز است که اگر معلوم باشد رفعی صورت نخواهد گرفت و اگر معلوم نباشد رفع خواهد شد. 📌 باید توجه داشت که مرفوع در همیشه مجعول (فعلیّتِ حکم) است، زیرا رفعِ جعل و انشاى حکم -که در حقیقت، فعلی از افعالِ شارع است- معنایی ندارد. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
عالم سالك حضرت آیت الله بهاء الدینی (رضوان الله عليه) می‌فرمودند: "فاصله‌ی حجره‌‌ام از مدرسه‌ی فیضیّه تا منزل بیش از هزار قدم نبود، اما یک سال از مدرسه پای خود را بیرون‌ نگذاشتم، و تمام وقت مشغول درس بودم؛ مدرسه و یا حرم محلّ دیدار ما با خانواده بود. ای کاش می‌توانستم تمام سال‌های دیگر را به آن یک سال برسانم، همیشه چنین باشم که چنان فرصت‌هایی فراهم‌ گردد. در آن زمان بود که عادت کردم قبل از اذان صبح بیدار شوم و تا هنگام آفتاب مشغول درس و بحث باشم." (آیت بصیرت؛ ص۳۶) ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۳۱) در بیان ادلّه‌ی نظریه‌ی خود در بحث -یعنی اعتبارِ در خصوصِ - که همان نظریه‌ی است، می‌فرماید: 🔷️🔸️ ١- دلیل اول: بناى عقلاء 🔸️ بنای عقلاء بر این است که در هنگام شکّ در استمرار حالت سابقه، به شکِّ خود اعتنا نکرده و بر اساس همان حالت سابق عمل می‌کنند؛ سیره‌ای که اگر عقلاء آن را کنار بگذارند نظم و نظامِ زندگیِ‌شان فرو می‌ریزد، چه آن که همه‌ی ارتباطات، محاورات و گفتگو‌ها، معامله‌ها و داد و ستدها در بازار، و دیگر شئونِ زندگیِ انسان‌ها مبتنی بر عمل بر طبق حالت سابق و عدمِ اعتنای به شکّ است؛ این سیره اجمالاً جای هیچ شکّ و تردیدی ندارد. 🔹️ همچنین این سیره، یک امر فطری و ارتکازی است، و منشاش در میان عقلاء اطمینان یا امیدِ از بین‌‌نرفتنِ حالت سابق نیست. 🔸️ نکته‌ی دیگر آن که قدر متیقّن از این سیره است، و جریانِ این سیره در معلوم نیست، بلکه ظاهراً می‌توان گفت بنای عملی عقلاء در توقّف و فحص است. 🔶️🔹️ ایشان در ادامه در نسبت بین این سیره و آیات ناهیه از عمل به ظنّ -مانند آیه‌ی "إنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً"- می‌نویسد: هیچ ردع و منعی از این سیره‌ی عقلائیه‌ و عرفیه از جانبِ شارع وجود ندارد. 🔹️ حتی آیات ناهیه نیز نمی‌تواند به عنوان رادع و مانعِ اعتبارِ چنین سیره‌ای باشد، زیرا پیش از این توضیح دادیم که همه‌ی مواردِ تخصّصاً از بحث ظنّ خارج است، زیرا است. 📌 باید توجه داشت که در امارات از نگاهِ اصولیِ یعنی و تتمیمِ کشفِ ناقصی که در اماراتِ ظنّ‌آور وجود دارد؛ از این رو، ایشان اماراتِ ظنّ‌آور را دانسته، و در نتیجه در این جا نیز مواردِ را و البته از خارج از محدوده‌ی اماراتِ ظنّ‌آور می‌داند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
❌❌ اگر طلبه‌ای درگیرِ علم و در گیرِ فهم نیست بهتر آن است که هر چه زودتر عطایِ طلبگی را به لقائش ببخشد...
بسْم الله الرّحمن الرّحیم ✅ بعد از پایان‌یافتنِ که در ۱۳ جلسه تقدیم دوستان شد، انشالله دوره‌ی را در قالبِ تدریسِ مجموعِ و با اسلوب جدید تقدیم دوستان گرامی خواهم کرد. 🎤 هفته ای یک جلسه (یا دو جلسه) ⏰ پنجشنبه‌ (یا جمعه) ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۳۳۴) در بیان ادلّه‌ی نظریه‌ی خود در بحث -یعنی اعتبارِ در خصوصِ - که همان نظریه‌ی است، می‌فرماید: 🔷️🔸️ ۲- دلیل دوم: اجماع محکیّ 🔸️ در بسیاری از کلمات، بر اعتبار نقل شده است. 🔹️ هیچ شکیّ نیست که چنین اجماعی موهون و سُست است، زیرا اجماع منقول قابل اعتماد و تعبّد نیست، مخصوصاً در مساله‌ای مانند که اختلافات در آن بسیار زیاد است. 🔸️ البته می‌توان ادّعا کرد که یا چیزی نزدیکِ به در موردِ وجود دارد. 🔹️ اگر چه به (رحمه الله) نظریه‌ی "عدم اعتبار استصحاب مطلقاً" را نسبت می‌دهند و این می‌تواند اجماع و اتفاق را از بین ببرد، اما اعتراف کرده است که نظریه‌ی (رحمه الله) همان‌ نظریه‌ی در کتاب است که معتقد است تنها در معتبر بوده و در معتبر نیست، همان طور که مثال‌های ایشان -مانند مثال نکاح که نیز در کتاب (ج۳/ص۵۲) از ایشان نقل می‌کند- نیز بیان‌گرِ اعتقادِ به همین نظریه است. 📌 در هر حال، از آخرِ کلامِ در این برداشت می‌شود که ایشان آثار و احکامِ نکاح را در مثال مذکور -نه به دلیلِ - بلکه به دلیلِ اطلاقِ ادلّه‌ی نکاح باقی می‌داند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
فرازی از وصیت‌نامه‌ی مرحوم حضرت آیت الله العظمی تبریزی (رضوان الله علیه): "به طلّاب عزیز نصیحت می‌کنم که با جدّیت و تلاش تقوای الهی را پیشه‌ی کار خود کنند، و در امر تحصیل تلاش کنند، و همواره رضای خدا را مدّ نظر داشته باشند. اینجانب در طول دوران عمرم طلبه‌ای بیش نبودم، و مثل یک طلبه‌ی جوان شب و روز در امر تحصیل تلاش می‌کردم تا بتوانم خدمتی ناچیز داشته باشم، و اثری از خود بر جای بگذارم که طلّاب عزیز از آن استفاده کنند." ✴️@fegh_osoul_rafiee