#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
📚 ۱۰۸- قوله (ج۳، ص٢٧۵): و المشهور -کما عن الدروس و الکفایة: بطلانُ عقد الصبيّ... . (قسمت سوم)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامهی حاشیهی ۱۰۸ -در بررسی عدمِ تخصیصِ عمومات و اطلاقاتِ فوقانیِ بابِ معاملات به سبب ادلهای که برای نظریهی مشهور ذکر شده است- میفرماید:
🔸️ همچنین حدیث #رفع_قلم نیز نمیتواند مُخصِّصِ آن عمومات و اطلاقات باشد؛ به دو دلیل:
۱- دلیل اول: میتوان ادّعا کرد ظهور این حدیث -مانند #حدیث_رفع (رُفِعَ عَن أمَّتي تسعَة... ) در رفع مواخذه و عقوبت است.
۲- دلیل دوم: حدیث #رفع_قلم از صبیّ را نیز اگر به معنای رفع تمام احکام وضعی و تکلیفی از صبیّ بدانیم دلالتی بر رفعِ احکامِ وضعی و تکلیفی برای شخصِ مقابلِ آن صبیّ ندارد؛ زیرا بنا بر این حدیث، افعال صبیّ به نسبت با خود او حکم وضعی و تکلیفی ندارد، اما این که فعل صبیّ (عقد تحت اذن و نظارت ولیّ) -به نسبت با شخص مقابل او- حکمی مانند وجوب وفای به عقد را بر دوشِ آن شخص بگذارد بُعدی ندارد.
📌 این دلیل دوم همان نکتهای است که #شیخ_انصاری در ص۲۷۸ به عنوان اشکال سوم به حدیث #رفع_قلم بیان کرده است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#الحلقة_الثانیة
#شهید_صدر
#خلاصهی_مباحث
#الأصول_العملية
#القاعدة_الثانوية_في_حالة_الشكّ
📚 ١- #القاعدة_الثانویة_في_حالة_الشكّ:
ادلّهی #برائت_شرعی:
✅ روایت دوم: #حدیث_رفع
🔷️🔸️ مرحلهی اول استدلال: پیرامون معنای #رفع
#رفع دو احتمال دارد:
🔸️ ۱- احتمال اول؛ #رفع_واقعی
یعنی تکلیف را واقعاً از جاهل بر میدارد؛ از این رو، #حدیث_رفع مُقیِّد و مُخصِّص ادلّهی اوّلیه است.
🔸️ ۲- احتمال دوم؛ #رفع_ظاهری
یعنی تنها عقاب را از دوشِ جاهل برداشته و وجوب احتیاط را از او بر میدارد.
📌 هر دو احتمال به خودیِ خود میتواند سعه و اباحه (#برائت) را ثابت کند، اما #رفع_واقعی به خودیِ خود امکان ندارد، زیرا مستلزمِ آن است که احکامِ واقعی، اختصاص به عالِم داشته باشد که مستحیل است، زیرا مستلزم آن است که علم به حکم در موضوعِ همان حکم اخذ شود که به اجتماع نقیصیْن خواهد رسید.
🔹️ #شهید_صدر در ادامه -بر اساس مبنای خود- در توضیح نکتهی بالا میفرماید: بله، ما معتقدیم اخذِ علمِ به #جعل (انشای شارع) در موضوعِ #مجعول (حکم فعلیّ)، امکان داشته و مستحیل نیست؛ یعنی شارع -با این که نمیتواند به مکلّف بگوید: "هرگاه علم به فعلیّتِ حکم پیدا کردی آن حکم بر تو فعلیّ میشود"، زیرا این قطعاً مستلزم اجتماع نقیضیْن است- اما میتواند بگوید: "هرگاه علم پیدا کردی شارع حکمی را برای تو جعل و انشاء کرده است آن حکم بر تو فعلیّ میشود"؛ این به روشنی معقول است، اما در این بحث کارساز نبوده و قابل تطبیق نیست.
زیرا اگر قرار باشد در بحثِ #رفع_واقعی و "اختصاصِ احکام به عالِم" نیز این گونه توجیه کنیم تا محذوری نداشته باشد معنایش این است که مرفوع (آن چه با حدیث، رفع میشود) همان #مجعول (فعلیّتِ حکم) باشد و علم، به #جعل تعلّق بگیرد، حال آن که ظاهرِ #حدیث_رفع این است که متعلَّقِ رفع و علم یک چیز است که اگر معلوم باشد رفعی صورت نخواهد گرفت و اگر معلوم نباشد رفع خواهد شد.
📌 باید توجه داشت که مرفوع در #رفع_تشریعی همیشه مجعول (فعلیّتِ حکم) است، زیرا رفعِ جعل و انشاى حکم -که در حقیقت، فعلی از افعالِ شارع است- معنایی ندارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#برائت_شرعی
#حدیث_رفع
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۳۳۶ تا ص۳۶۲) در تبیین #حدیث_رفع مطالب فراوانی دارد.
📜 قوله (صلی الله علیه و آله): "رفع عن أمتي تسعة أشياء؛ الخطأ، و النسيان، و ما استكرهوا عليه، و ما لا يعلمون، و ما لا يطيقون، و ما اضطرّوا إليه، و الطيرة، و الحسد، و الوسوسة في الخلق".
🔹️ ایشان در ابتدا در مورد اعتبار سند حدیث میفرماید: اشتهار #حدیث_رفع در میان اصحاب و اعتماد آنان بر این حدیث جایی برای خدشه در سند این حدیث باقی نمیگذارد؛ از این رو، مهمّ بررسی فقه و محتوای حدیث است.
🔺️ ایشان در ادامه مطالب خود را در قالب پنج امر بیان میفرماید.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#فوائد_الأصول #محقق_میرزای_نائینی #برائت_شرعی #حدیث_رفع ✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳
🔵 با تدریس ادلّهی #برائت_شرعی از کتاب #الحلقة_الثالثة انشالله مطالب #محقق_میرزای_نائینی از کتاب #فوائد_الأصول در مورد #حدیث_رفع را شرح و تبیین خواهیم کرد.
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#اِکراه
#اضطرار
#عقد_اضطراری
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۴۷) -بعد از آن که به خوبی معنا و مفهومِ #اکراه و #اضطرار را بیان کردند- توهّمی را با توجّه به #حدیث_رفع در مورد عدمِ بطلانِ #اضطرار بر معامله مینویسد:
🔷️🔹️ توهّم:
اگر قرار باشد بطلانِ #عقد_مُکرَه را با استناد به #حدیث_رفع اثبات کنیم به ناچار باید #عقد_اضطراری را با استناد به همین #حدیث_رفع باطل بدانیم، زیرا همان طور که یکی از مواردِ مذکور در این حدیث، #اکراه است، #اضطرار نیز از مواردِ مذکور است.
🔶️🔸️ دفع:
#حدیث_رفع، امتنانی است؛ یعنی این حدیث صادر شده است تا منّت، تسهیل و تخفیفی برای امّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) باشد. و این مضمون با فساد و بطلانِ #عقد_اضطراری سازگاری ندارد، زیرا خلافِ امتنان است.
🔸️ اگر شخصی مضطرّ به فروش خانهاش شده است تا هزینهی علاجِ فرزندش را یا پولی که زورگیر از او طلب کرده است را فراهم کند؛ در این صورت، روشن است که شارع اگر معاملهی چنین شخصی را باطل کند نه تنها امتنان و منّت بر امّت نیست، بلکه سنگانداختن در جلوی پای آن شخص است که کاملاً متضادّ با امتنان است؛ از این رو، #حدیث_رفع تنها مواردی را رفع میکند که رفعشان موجبِ امتنان باشد.
📌 بنا بر این، #حدیث_رفع بر بطلان #عقد_مُکرَه دلالت میکند، اما دلالتی بر رفعِ #عقد_اضطراری ندارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#اِکراه
#اِکراه_الهی
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۴۷) مطلب دیگری را پیرامون #اِکراه مطرح کرده و میفرماید: #حدیث_رفع حکم موردی را بیان میکند که مُکرِه، انسان باشد؛ اما اگر خودِ #اِکراه یک حکم الهی و از جانب شارع باشد روشن است که این #اِکراه موجبِ بطلانِ معامله نخواهد بود.
🔷️🔸️ مواردی در #فقه برای #اِکراه_الهی وجود دارد، مانند حکم قاضی بر اِکراهِ مدیون بر بیعِ اموالش برای پرداختِ حقِّ طلبکاران، یا اِکراهِ مُحتکِر بر بیعِ اموالِ احتکارشده، یا اِکراهِ مرد بر بیعِ اموالش برای پرداخت نفقهی پدر و مادر و اولاد و ازواجش، یا اِکراهِ راهن (رهندهنده) بر بیعِ عینِ مرهونه و پرداخت دینی که بر گردنِ مُرتهِن (رهنگیرنده) در صورت امتناعِ راهِن از ادای دَیْنش.
🔹️ در این موارد بیع صحیح است، اگر چه که بیع، اِکراهی است.
✴️@fegh_osoul_rafiee