#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#اِکراه
📖 هل یُعتبَر فی الإكراه وجودُ حاملٍ على المُكرَه عليه؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۴٩) در توضیح فرمایش #شیخ_انصاری -که #اِکراه را "حمْلُ الغیر" میداند- مینویسد: سخن این است که آیا در معنا و مفهومِ حقیقی و عرفیِ #اِکراه، وجودِ یک شخصی که حامِل (تحمیلکننده) و مُکرِه باشد مُعتبر است، یا مجرّدِ اعتقادِ مُکرَه به وجودِ مُکرِه (حتی اگر واقعاً مُکرِهی نبوده باشد) کافی است؟
🔷️🔸️ ایشان در ادامه میفرماید: نسبت بین #اِکراه و #عدم_طیب_نفس، عموم و خصوص مطلق است؛ یعنی هر زمان #اِکراه تحقّق یابد به ناچار #طیب نفس و رضایتی نیز وجود نخواهد داشت، اما گاه شخصی طیبِ نفس و رضایت ندارد، اما اِکراهی هم در میان نیست.
🔸️ مثلاً شخصی خیال میکند از جانبِ یک فردِ زورگو مجبور است تا خانهاش را بفروشد، و او هم میفروشد؛ در اینجا عنوانِ #اِکراه تحقّق ندارد، اما آن شخص، طیبِ نفس هم ندارد.
🔹️ به دیگر بیان، #عدم_طیب_نفس، عامّ است و #اِکراه، خاصّ.
از این رو، حقیقتِ #اِکراه وابستهی به وجودِ مُکرِه است؛ یعنی هم در واقعاً باید مُکرِهی باشد، و هم باید مُکرَه، علم به وجودِ مُکرِه داشته باشد؛ این گونه #اِکراه تحقّق مییابد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱١٣- قوله (ج۳، ص۳١۴): لکنّ الإنصاف أن وقوع الفعل عن الإكراه... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در مورد #اِکراه میآورد: بعید نیست بتوان گفت همین که شخصی دیگری را #اِکراه بر انجامِ فعلی کند به صورتی که اگر #اِکراه نمیبود شخص آن فعل را انجام نمیداد کفایت میکند تا موضوعِ #اِکراه را تحقّقیافته بدانیم، حتی اگر راهی برای خلاصشدن از دستِ #مُکرِه وجود داشته باشد.
🔹️ حال، این که میتوانسته است خود را خلاص کند و نکرده است میتواند به این سبب باشد که #مُکرَه انگیزهی عقلاییای در راهِ خلاصیِ خود نمیبیند، مانند #توریه که عقلاء دلیلی برای انجامِ آن نمیبینند (و حتی برخی اصلاً نمیدانند #توریه چیست)، و یا حتی مانند آن که #مُکرَه انگیزهی عقلایی را در انجامندادنِ آن راهِ خلاصی ببیند.
🔸️ حاصل کلام ایشان این است: بعید نیست معیارِ تحقّقِ #اِکراه را در تمام این حالات همین بدانیم که اگر #اِکراه نبود #مُکرَه آن فعل را انجام نمیداند.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#اِکراه
#توریه
📖 هل یُعتبَر فی #الإكراه عدمُ إمكان التفصّي عن الضرر؟
✅ مرحوم #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۵۵۴) پیش از آن که دربارهی شرطبودنِ عجز یا امکانِ تفصّی در #اِکراه -که #شیخ_انصاری در مکاسب (ج۳/ص۳۱۲) نیز بیان میکند- در توضیح و تبیینِ #توریه میفرماید:
🔷️🔸️ #توریه در لغت به معنای سَتْر و إخفاء، و القاکردنِ کلام به گونهای که ظاهر در معنایی خلافِ آنچه مقصودِ متکلّم باشد است؛ از این رو، برخی از لغتشناسان نیز آن را به معنای اظهارِ غیرِ مقصود و ایهام دانستهاند.
🔸️ مانند آن که کسی در جواب سوالی دربارهی خلیفهی بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: "مَن بنتُه فی بیتِه".
و مانند عقیل که گفت: "أمَرَني معاوية أن ألعَنَ عليّاً؛ ألا فالْعَنُوه".
🔶️🔹️ ایشان در ادامه میآورد: #توریه همان طور که در #اقوال و گفتار تحقّق مییابد در #افعال و رفتار نیز تحقّق مییابد، و هیچ وجهی ندارد که آن را تنها در #اقوال جاری بدانیم.
🔹️مانند کسی که در جوابِ سائل دستان خالیاش را نشان میدهد و میگوید: "به خدا قسم که دستانم خالی است".
و مانند ماموری که نمیخواهد به ظلم مردم را شلّاق بزند، و شلّاق را دیوار میزند و وانمود میکند که مردم را شلّاق میزند.
و مانند کسی که ظالمی اکراهش میکند که شراب بخورد، و او نیز وانمود میکند شراب میخورد، اما آن را درون چاه میریزد.
📌 #توریه یعنی همین که متکلّم کلامش را به گونهای بیان کند که عرفاً دارای ایهام و اظهارِ خلاف باشد.
از این رو، اگر در جایی سامع بدفهم و نافهم است و مرادِ روشنِ متکلّم را در نمییابد #توریه نیست.
همچنین در جایی که سامع به قدری باهوش است که میفهمد متکلّم #توریه کرده است نیز #توریه تحقّق دارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱١۴- قوله (ج۳، ص۳٢۰): و تظهر الثمرة فيما لو ترتّب أثرٌ على خصوصية المعاملة الموجودة... .
(#شیخ_انصاری در ص۳۲۰ در صورت #اِکراه بر "یکی از دو عقد" یا "یکی از دو ایقاع" میفرماید: مکرَه در این صورت با نگاه به قدر مشترک واقعاً مکرَه است، زیرا در هر حال باید یکی از دو عقد را انجام دهد وگرنه از ناحیهی مکرِه ضرر میبیند. و اما با نگاه به خصوصیاتِ خاصِّ هر کدام از آن دو عقد مکرَه نیست، زیرا انتخابِ یکی از دو عقد به عهدهی خودِ مکرَه است و او با طیب نفس و رضایت و اختیارِ خود آن عقد را انجام میدهد و دیگری را نه؛ سپس ایشان ثمرهی این نکته را بیان میکنند.)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى ابتدا در توضیح فرمایش #شیخ_انصاری مینویسد: ظاهرِ کلامِ ایشان این است که اثرِ خاصّ آن عقدی که مکرَه آن را -و نه دیگری را- انتخاب میکند ربطی به حالتِ #اِکراه ندارد و آن اثر حتی اگر به ضررِ مکرَه باشد مترتّب میشود، زیرا آن اثر بر عقد دیگر و بر قدرِ مشترک مترتّب نیست.
🔷️ در ادامه در اعتراض به ایشان میآورد: کلامِ ایشان قابل قبول نیست، این که آن اثر بر یکی مترتّب است و بر دیگری مترتّب نیست نیز آن عقد را از اکراهیبودن خارج نمیکند، زیرا فرضِ ما این است که اگر مکرِه و اِکراهی نمیبود شخص (مکرَه) یا هیچ کدام را انتخاب نمیکرد و یا به خاطر انگیزههای ارادی و شخصیِ خود یکی را انتخاب میکرد.
🔶️ و به طور کلی، همین که #اِکراه با شرایطش در این جا نسبت به قدر مشترک تحقّق دارد مطلقاً حکمِ #اِکراه نیز مترتّب میشود و عقد و ایقاعش مطلقاً باطل است، و مکرَه هر کدام از دو عقد را انجام دهد مکرَهٌ عليه محسوب میشود و حکمِ خاصّ یا حکمِ قدرِ مشترک هم فرقی ندارد.
🔵 مرحوم #آخوند_خراسانى در پایان برای این که سخنش با مثالِ #اِکراه بر "یکی از مباح و حرام" و بر "عقد فاسد و عقد صحیح" نیز تضادّی نداشته باشد، میفرماید:
ترتّبِ آثارِ خاصِّ انجامِ حرام در مثال اول و ترتّبِ آثارِ خاصِّ انجامِ عقدِ صحیح در مثال دوم (با این که میتوانسته است آن مباح یا آن عقد فاسد را انجام دهد) به این خاطر است که دلیلِ ثابتبودن آن اثر در آن فردِ دارای اثر اَظهر از دلیلِ رفعِ #اِکراه (#حدیث_رفع) است؛ البته این اَظهربودن نسبت به صورتهای دیگر نیست.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱١۵- قوله (ج۳، ص۳٢۲): و احتمل في المسالك عدم الصحّة؛ نظراً إلى أن الإكراه يُسقِط حكم اللفظ... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در مورد احتمالی که مرحوم شهید ثانی در #مسالک_الأفهام بیان میکند مینویسد: ظاهر این است که -همان طوری که #شیخ_انصاری فرموده است- در صورتی که مکرِه، خودِ مالک یا زوج باشد و مکرَه، تنها عاقد باشد عقدِ مذکور صحیح است.
🔸️ زیرا #اِکراه تنها موجبِ رفعِ آثاری است که رفعشدنِشان، امتنان و منّت و تسهیل بر شخصِ مکرَه به شمار بیاید، و رفعِ صحّتِ چنین عقدی -که از وکیل (عاقدِ مکرَه) صادر شده است- امتنان و منّت و تسهیلی بر وکیل (عاقدِ مکرَه) به شمار نمیآید تا با رفعشدنش منّت و تسهیلی بر شخصِ عاقد باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱١۶- قوله (ج۳، ص۳٢۴): و الأوّل أقوى... .
(در فرضی که مکرَه -به صورت غیر معیَّن- تنها بر بیعِ یکی از دو عبدش #اِکراه شده است، اما هر دو عبدش را در یک دفعه و یک زمان میفروشد #شیخ_انصاری میفرماید: اقوی این است که بیع نسبت به هر دو عبد صحیح است، اگر چه نسبت به اصلِ بیع، مکرَه بوده است)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در اعتراض به نظر #شیخ_انصاری مینویسد: زمانی میتوانیم نظریهی ایشان را اقوی بدانیم که بیعِ هر دو عبد به داعی و انگیزهای غیر از #اِکراه انجام شده باشد، اما اگر تنها داعی و انگیزهی مکرَه برای بیعِ هر دو عبدش #اِکراه باشد نمیتوان به صورت مطلق چنین گفت.
🔹️ مثلاً اگر غرضِ مکرَه به گونهای است که بیعِ یکی از آن دو عبد با بیعِ عبدِ دیگر ملازمه داشته باشد، زیرا #اِکراهِ چنین شخصی بر بیعِ یکی #اِکراه بر دیگری محسوب میشود.
🔸️ ایشان در ادامه میفرماید: با توجه به همین نكته، حکمِ فرض دیگری که #شیخ_انصاری بیان میکند -یعنی عبارت "و لو أكره على بيعِ معيَّنٍ فضمّ إليه غيره و باعهما دفعة فالأقوي الصحة في غير ما أكره عليه" روشن میشود، حتی همین نکتهی ما را میتوان در جایی که مکرَه دو عبد را تدریجاً فروخته است نیز جاری دانست؛ فتأمَّل جيّداً!
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱١۷- قوله (ج۳، ص۳٢۷): بل من جهة دفع الضرر اللاحق عن المكرِه بالكسر... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامهی سخنِ #شیخ_انصاری مینویسد:
🔹️ پوشیده نماند اگر مکرِه با وعدهی ضرَررِساندن به شخصی غیر از مکرَه، مکرَه را مجبور به ایقاعِ #طلاق کند، این تنها زمانی #اِکراه محسوب میشود که ضرَررِسیدن به آن شخص، ضرَررِسیدن به مکرَه نیز محسوب شود، مانند همان مثالی که #شیخ_انصاری دربارهی والد (مکرَه) و ولد (مکرِه) میآورد، آن که ولد به پدرش بگوید: "اگر زوجهات را طلاق ندهی خودم را میکُشم".
🔸️ یا این که دفعِ ضرر از غیر (غیر از مکرَه) واقعاً تنها داعی و انگیزهی مکرَه باشد برای ایقاعِ #طلاق، مانند آن که شخصی که هیچ نسبت و ارتباطی با مکرَه ندارد او را تهدید کند: "اگر زوجهات را طلاق ندهی خودم را میکُشم"؛ در این حال، اگر واقعاً مکرَه تنها به خاطر این که آن شخص، ضرری به خود نرساند زوجهاش را طلاق دهد #اِکراه محسوب میشود.
📌 در غیر این دو صورت #اِکراه تحقّق ندارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#روش_شناسی_فقه
#روش_فقه_شیخ
#کتاب_البیع
#شیخ_انصاری
📖 مرحوم #شیخ_انصاری در #مکاسب (ج۱/ص۳۱۲) در بحث نسبتسنجی بین امکان یا عدمِ امکانِ تفصّی با موضوع و حکمِ #اِکراه چند بار رفت و برگشت دارند و هر بار نظریهای را تقویت میکنند.
🔸️ ایشان از "الذي يظهر من النصوص و الفتاوى..." (ج٣/ص۳۱۳) بحث خود را آغاز میکند.
🔹️ سپس در عبارت "لكن الإنصاف أن وقوع الفعل..." (ج٣/ص٣١۴) و "ما ذکرناه و إن كان جارياً في التورية..." ( ج۳/ص۴۱۵) نظریهی دیگری را تقویت میکند.
🔸️ و پس از آن، از ظاهر کلامشان پیداست که نظریهی نهاییِ ایشان آن چیزی است که با عبارتِ "هذا، ولکنّ الأولَى أن يفرَّق بين..." (ج۳/ص۳۱۶) بیان میفرماید.
✅ آن چه در این بحث جالبِ توجّه است آن است که مرحوم #شیخ_انصاری در نهایتِ بحثِ خود با نادیدهگرفتنِ آن چه به عنوانِ ظهورِ نصوص و اخبار (ص۳۱۳) و همچنین با چشمپوشی از استدلالِ نسبتاً خوبی که در ص۳۱۴ و قضیهی عمّار که در ص۳۱۵ مطرح کردهاند نظریهی نهاییِ خود را تنها بر اساسِ کلامِ فقیهانی چون #محقّق_حلّی و #علّامه_حلی و #شهید_ثانی و #محقّق_سبزواری و دیگران -که همگی به تبعِ مرحوم #شیخ_طوسی در #المبسوط بیان فرمودهاند- پایهریزی میکند.
🔵🔸️ جالب این است که #شیخ_انصاری ظهورِ نصوص و اخبار را در این بحث رها کرده، و در پایهریزیِ نظریهی نهاییِ خود تنها بر ظهورِ کلامِ فقیهانِ نامبرده -به ویژه #شیخ_طوسی- اعتماد میکند.
#متن
#فرامتن
#تعبّدگرایی
#شُهرَتگرایی
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱١۸- قوله (ج۳، ص۳۳۰): إذ يكفي فيه مجرَّدُ قصد الإنشاء المدلول عليه... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامهی سخن #شیخ_انصاری مینویسد: پیش از این نیز توضیح دادیم که چنین قصدی به اندازهای که #شیخ_انصاری فرموده است کفایت نمیکند و حقیقتِ عقد را در خارج تحقّق نمیبخشد، بلکه حقیقتِ عقد تنها زمانی در خارج تحقّق پیدا میکند که متکلّم قصدش این باشد که با صیغهی عقد، مضمونِ آن را -که در #بیع نقل و انتقال است- تحقّق ببخشد.
🔶️ در هر حال، در حالِ #اِکراه نیز مانند وقتی که در حالِ #اختیار است باید قصدش این باشد که با اِنشای عقد به مضمونِ عقد (نقل و انتقال) برسد؛ از این جهت بین حالتِ #اِکراه و #اختیار فرقی نیست، تنها فرقش این است که در حالِ #اِکراه برای این که ضرری به او نرسد به دنبالِ تحقّقبخشیدن به مضمونِ عقد است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱۱۹- قوله (ج۳، ص۳۳۲): ... و کذلک علی القول بالکشف بعد التأمّل.
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در تکمیلِ فرمایش #شیخ_انصاری میفرماید:
🔷️ البته این فقره از سخن #شیخ_انصاری تنها زمانی صحیح است که در کنار نظریهی #کشف معتقد باشیم اجازه به صورت #شرط_متأخّر در عقد مؤثر است؛ در این حال، روشن است که تا قبلِ اجازه وجهی برای الزامِ مکرَه وجود ندارد، زیرا حتی در صورتی که مکرَه واقعاً اجازه کند نیز قبل از آن عنصرِ مؤثِّر در اثَردارشُدنِ عقد (اجازه) نیامده بوده است و راه برای الزامِ مکرَه بر انتخاب اجازه یا ردّ کاملاً بسته است.
🔶️ اما اگر در کنار نظریهی #کشف معتقد باشیم اجازهی بعدی تاثیری در عقدِ انجامشده در زمانِ قبل ندارد، بلکه مؤثِّرِ واقعی تنها همان عقدِ مکرَه بوده و اجازه را تنها کاشف از آن بدانیم، در این صورت، عدمِ جوازِ الزامِ مکرَه در بازهی زمانیِ قبل از اجازه دارای اشکال است یعنی شاید بتوان مکرَه را برای انتخابِ اجازه یا ردّ الزام کرد تا تکلیف معاملهی اکراهیِ خود را مشخص کند، زیرا بنا بر این فرض، مکرَه اگر عقدِ قبلیِ خود را اجازه کند این اجازه تنها کشف میکند که همان عقدِ اِکراهیِ قبلیِ او نافذ بوده است؛ در این حال، همه چیز به همان عقدِ قبلی بر میگردد، و بعید نیست که در بازهی زمانیِ قبل از اجازه، الزامِ مکرَه را بر انتخابِ اجازه یا ردّ جایز بدانیم؛ فافهم!
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_الاختیار
#اِکراه
📚 ۱٢۰- قوله (ج۳، ص۳۳۴): إلا أن يقال: إن أدلّة الإكراه كما ترفع السببيّة المستقلّة... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ردِّ این احتمال میفرماید:
🔸️ ادلّهی اِکراه (#حدیث_رفع) تنها اثری را میتواند رفع و مُلغا کند که آن اثر به واسطهی اطلاقات ("أحَلَّ اللهُ البَيْعَ" و "أوفُوا بِالْعُقُودِ") برای بیع ثابت باشد، مانند آن که اطلاقاتِ مذکور به تنهایی اثبات میکند که بیع، #سببیّت_مستقلّه دارد، یعنی عقدِ بیع به تنهایی نقل و انتقال (اثرِ عقد) را در خارج تحقّق میبخشد.
🔹️ اما دربارهی اثری -مانند #سببیّت_جزئیه- که با لحاظِ ادلّهی اِکراه از اطلاقاتِ مذکور استفاده میشود #حدیث_رفع نمیتواند آن را رفع و مُلغا کند، زیرا اثری که در نتیجهی #حدیث_رفع ثابت شده است با خودِ #حدیث_رفع قابل رفع و اِلغا نیست؛ فافهم!
✴️@fegh_osoul_rafiee