هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
شخصی از محقِّق بزرگ مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمدحسین اصفهانی (رضوان الله علیه) نقل میکند که میفرمود:
"حدود سیزده چهارده سال درس مرحوم #آخوند_خراسانی رفتم و فقط دو روزِ تعطیل داشتم یک روز چشمم درد میکرد، و یک روز هم آبراه گرفته بود و نتوانستم به درس حاضر شوم."
(شیدای دوست؛ ص۲۹)
✴️@fegh_osoul_rafiee
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
مرحوم آقانجفی قوچانی (رضوان الله علیه) در سیاحت شرق (ص۱۶۲) در وصف درس مرحوم #آخوند_خراسانی مینویسد:
"روز به روز شوقم به درس فقه و اصول آقای آخوند ملامحمدکاظم افزوده میشد؛ خیلی خوب درس میداد؛ ... من بس که از درسدادنِ ایشان خوشم میآمد و مطالبش را خوب میفهمیدم دلممیخواست در وسط درس برقصم. در نوشتن درس فقه و اصول آخوند نیز عشق غریبی داشتم، و با فکر و تأمّل مینوشتم."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
📚 ۱۰۸- قوله (ج۳، ص٢٧۵): و المشهور -کما عن الدروس و الکفایه: بطلانُ عقد الصبي... . (قسمت اول)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى -در تبیین نظریهی خود در مورد صحّت یا عدمِ صحّتِ معاملهی غلام (صبیّ ممیِّز) پیش از رسیدن به سنّ تکلیف یا احتلام- در قالب چند مطلب میفرماید:
🔶️🔹️ مطلب۱: بیشکّ معاملهای که صبیّ در آن به طور مستقلّ و به تنهایی خودْ زمامِ معامله را به دست بگیرد، حتی اگر ولیّش او را وکیل در انجام معامله قرار دهد یا به طور کلّی، امرِ معامله را به او بسپارد معاملهاش در تمام این صورتها باطل است.
دلیل این بطلان نیز اجماعی است که در کلام جمعی از اصحاب اخیار نقل شده است و همچنین روایات فراوانی است که دلالت بر بطلان دارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
📚 ۱۰۸- قوله (ج۳، ص٢٧۵): و المشهور -کما عن الدروس و الکفایة: بطلانُ عقد الصبيّ... . (قسمت دوم)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامهی حاشیهی ۱۰۸ میفرماید:
🔶️🔹️ مطلب۲: اگر ولیّ، کارِ خرید و فروش را خود جلو ببرد و تنها اجرای صیغهی عقد را به صبیّ بسپارد، یا ولیّ بعد از چک و چانهزدن با طرف مقابل، امر عقد و انجام یا عدم انجام آن را به صبیّ بسپارد؛ مشکل است که این دو صورت را -که صبیّ با اذن و نظارت ولیّ معامله را انجام میدهد- باطل بدانیم.
🔷️🔸️ ایشان عمومات و اطلاقات فوقانی باب بیع و معاملات را دلیل چنین اشکالی میداند؛ "أحَلَّ اللهُ الْبَيْعُ" و "أوْفُوا بِالْعُقُودِ".
🔸️ زیرا اجماع منقولی که #شیخ_انصاری بارها و بارها از دیگران نقل میکند نمیتواند مُخصِّصِ عمومات و اطلاقات فوقانی باشد، زیرا قدر متیقِّن از آن اجماع، صورتی است که امر معامله کاملاً به دست صبیّ باشد که باطل است.
🔸️ همچنین سخن #علامه در #التذکرة -که #شیخ_انصاری در ص۲۷۵ از جلد سوم نقل کرده و آن را همان نظریهی مشهور میداند- نیز نمیتواند بطلانِ این دو صورت را اثبات کند؛ این که #علامه "رساندن هدیه" و "اذن دخول در خانه" توسط صبیّ را از "جمیع التصرّفات" (مستثنا منه) استثنا میکند نیز نمیتواند دلالت بر عمومِ مستثنا منه (جمیع التصرفات) کند، زیرا استثنای این دو مورد تنها دلالت بر شاملبودنِ آن مستثنا منه نسبت به افعالی مثل همان دو مستثنا دارد، و نمیتواند دلالت کند که مستثنا منه شامل همهی افعال و اقوال صبیّ (حتی اگر با اذن و نظارت ولیّ باشد) است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
📚 ۱۰۸- قوله (ج۳، ص٢٧۵): و المشهور -کما عن الدروس و الکفایة: بطلانُ عقد الصبيّ... . (قسمت سوم)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامهی حاشیهی ۱۰۸ -در بررسی عدمِ تخصیصِ عمومات و اطلاقاتِ فوقانیِ بابِ معاملات به سبب ادلهای که برای نظریهی مشهور ذکر شده است- میفرماید:
🔸️ همچنین حدیث #رفع_قلم نیز نمیتواند مُخصِّصِ آن عمومات و اطلاقات باشد؛ به دو دلیل:
۱- دلیل اول: میتوان ادّعا کرد ظهور این حدیث -مانند #حدیث_رفع (رُفِعَ عَن أمَّتي تسعَة... ) در رفع مواخذه و عقوبت است.
۲- دلیل دوم: حدیث #رفع_قلم از صبیّ را نیز اگر به معنای رفع تمام احکام وضعی و تکلیفی از صبیّ بدانیم دلالتی بر رفعِ احکامِ وضعی و تکلیفی برای شخصِ مقابلِ آن صبیّ ندارد؛ زیرا بنا بر این حدیث، افعال صبیّ به نسبت با خود او حکم وضعی و تکلیفی ندارد، اما این که فعل صبیّ (عقد تحت اذن و نظارت ولیّ) -به نسبت با شخص مقابل او- حکمی مانند وجوب وفای به عقد را بر دوشِ آن شخص بگذارد بُعدی ندارد.
📌 این دلیل دوم همان نکتهای است که #شیخ_انصاری در ص۲۷۸ به عنوان اشکال سوم به حدیث #رفع_قلم بیان کرده است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
📚 ۱۰۸- قوله (ج۳، ص٢٧۵): و المشهور -کما عن الدروس و الکفایة: بطلانُ عقد الصبيّ... . (قسمت چهارم)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامهی حاشیهی ۱۰۸ -در بررسی عدمِ تخصیصِ عمومات و اطلاقاتِ فوقانیِ بابِ معاملات به سبب ادلهای که برای نظریهی مشهور ذکر شده است- میفرماید:
🔸️ همچنین روایات #عمد_صبی نیز نمیتواند مُخصِّصِ آن عمومات و اطلاقات باشد.
ایشان میفرماید: ظهور این روایات این است که فعلی -که حقیقت آن هم به صورت خطایی تحقّق دارد و هم به صورت عمدی و هر کدام حکم متفاوتی دارد (مانند باب جنایات که عمد و خطایش حکم متفاوتی دارد)- چنین فعلی اگر به صورت عمدی و متعمّدانه از صبیّ سر بزند خطایی تلقّی میشود.
🔹️ از این رو، این روایات تنها مربوط به افعالی است که دو ویژگی داشته باشند:
۱- ویژگی اول: حقیقت آن افعال وابسته به عمد و قصد نباشد و حقیقت آن افعال دارای دو حالت عمد و خطا باشد، نه افعالی مانند ایقاعات و عقود که بدون قصد و عمد شخص هیچ گاه عقد و ایقاعی در خارج تحقّق نمییابد.
۲- ویژگی دوم: آن افعال تنها در صورتی دارای حکم شرعی باشد که عمدی و متعمّدانه انجام شود.
📌 از این رو، بر خلاف مرحوم #شیخ_انصاری مرحوم #آخوند_خراسانى روایات #عمد_صبیّ را غیر مرتبط با بحث عقود و ایقاعات میداند.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_البلوغ
📚 ۱۰۸- قوله (ج۳، ص٢٧۵): و المشهور -کما عن الدروس و الکفایة: بطلانُ عقد الصبيّ... . (قسمت پنجم)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در ادامهی حاشیهی ۱۰۸ -در بررسی عدمِ تخصیصِ عمومات و اطلاقاتِ فوقانیِ بابِ معاملات به سبب ادلهای که برای نظریهی مشهور ذکر شده است- میفرماید:
🔸️ همچنین روایات #جواز_امر_یتیم نیز نمیتواند مُخصِّصِ آن عمومات و اطلاقات باشد.
ایشان میفرماید: ظهور روایات #جواز_امر_یتیم نیز -همان طوری که #شیخ_انصاری فرموده است- مربوط به جایی است که صبیّ به صورت مستقلّ و بدون اذن و نظارت ولیِّ خود وارد معامله شود.
📌 از این رو، این دسته روایات نیز شامل موارد عدم استقلال صبیّ -که صبیّ به عنوان وکیلِ ولیّ صیغهی عقد را جاری میکند و تنها در بهزبانآوردنِ صیغه به منزلهی زبانِ ولیِّ خود است- نمیشود؛ فافهم!
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_القصد
📚 ۱۰٩- قوله (ج۳، ص٢۹۵): بل بمعنی عدم تعلّق إرادته، و إن أوجَدَ مدلوله... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در توضیح وجوهِ اشتراطِ #قصد در عقد مینویسد: "عدمِ تعلّقِ اراده" در این عبارتِ #شیخ_انصاری مربوط به صورتی است که عاقد نمیخواهد با اِنشای خود، حقیقتِ عقدِ بیع را در خارج به وجود آورد؛ به دیگر بیان، عاقد نمیخواهد انشای عقد را سببِ انتقال ملکیّت از بایع به مشتری قرار دهد.
🔹️ ایشان در ادامه میفرماید: هر کدام از "قصدِ لفظ"، "قصدِ استعمالی" و "قصدِ جدّی" از مقوِّماتِ عقد است؛ و اگر عقد یکی از این وجوهِ قصد را نداشته باشد در خارج به وجود نمیآید؛ یعنی اگر هر کدام از این سه نباشد هیچ عقدی در خارج به وجود نیامده است.
🔸️ نکتهی دیگری که ایشان در این حاشیه میآورد این است که هیچ وجهی ندارد که #شرط_قصد را از #شروط_متعاقدین بدانیم.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المقدَّمة
📔 حاشیهی ۱- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱/چمجمعالفکر): و هو الذی یُبحث فیه عن عوارضه الذاتیة... .
💠 مرحوم #میرزاابوالحسن_مشکینی صاحب حاشیهی محقّقانه بر #کفایة_الأصول در اوّلین حاشیهی خود (ج۱/ص۴۵/چدارالحکمة) مینویسد: هدفِ #آخوند_خراسانى در امر اوّل، بیان این نکته است که #موضوع_علم همان موضوعاتِ مسائلِ آن علم است، اما در توضیحِ چیستیِ موضوع علم با یک جملهی معترضه خطای قوم در تفسیر #عَرَض_ذاتی را نیز بیان میکند.
🔻 #عارض (#عَرَض) در این جا معنایی مقابل با معنای #ذاتی در #کلیات_خمس (ذاتی باب ایساغوجی) است.
🔺️ ایشان در مورد #ذاتی در باب #کلیات_خمس میفرماید: آن یعنی هر چه خارج از ذات نباشد -که همان طور که در علم میزان (منطق) بیان شده است- سه قسم است، #نوع و #جنس و #فصل؛ نه آن که تنها خصوص مقولات عَرَضی نُهگانه است (که در فلسفه بیان شده است که در مقابل #جوهر است، مانند #کمّ و #کیف و... ).
🔵🔴 ایشان در ادامه ۹ قسم برای #عَرَض_ذاتی (آن چه بر اساس ذاتِ شیء بر آن حمل میشود) بیان میفرماید:
🔴 ١- عارض بلاواسطه (مساوی): "الإنسان متعجّبٌ" که متعجّببودن بیواسطهی چیزی بر انسان حمل میشود، و البته افراد متعجّب و انسان مساوی است؛ فتأمّل!
📌 همه قبول دارند این قسم، #عَرَض_ذاتی است.
🔴 ٢- عارض بلاواسطه (اعمّ): "الناطق حيوانٌ"؛ حمل جنس بر فصل، که افراد محمول، اعمّ از موضوع است.
📌 قوم، التفات به این قسم نداشتند. (به همین خاطر معمولاً در کتب دیگر این قسم بیان نشده است)
🔴 ٣- عارض بلاواسطه (اخصّ): "الحیوان ناطقٌ" حمل فصل بر جنس؛ که افراد محمول، اخصّ از موضوع است.
📌 قوم، التفات به این قسم نداشتند. (به همین خاطر معمولاً در کتب دیگر این قسم بیان نشده است)
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 حاشیهی ۱- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): و هو الذی یُبحث فیه عن عوارضه الذاتیة... .
ادامهی حاشیهی ۱: (#عوارض_ذاتيه)
🔴 ۴- عارض باواسطهی در ثبوت (داخلی مساوی): "الإنسان متكلّمٌ"؛ حمل و ثبوت تکلّم برای واسطهی ناطقبودنِ انسان است که هم داخل در حقیقت انسان، و هم افرادش مساوی با افراد انسان است.
📌 قوم معتقدند این قسم، #عَرَض_ذاتی است.
🔴 ۵- عارض باواسطهی در ثبوت (داخلی اعمّ): "الأنسان متحرّكٌ بالأرادة"؛ حمل و ثبوتِ تحرّکِ اِرادی بر انسان به واسطهی حیوانبودنِ انسان است، که داخل در حقیقت انسان، و البته افرادش اعمّ از افراد انسان است.
📌 قوم در این مورد اختلاف دارند.
🔴 ۶- عارض باواسطهی در ثبوت (خارجی مساوی): "الإنسان ضاحكٌ"؛ حمل و ثبوت ضحک برای انسان به واسطهی تعجّب که خارج از ذات انسان و البته با افراد انسان مساوی است.
📌 قوم معتقدند این قسم، #عَرَض_ذاتی است.
🔴 ۷- عارض باواسطهی در ثبوت (خارجی اعمّ): "الأبيض متحيّزٌ" (یعنی سفید متحیّز و مکاندار است) به واسطهی جسمبودنِ شىءِ سفيد که جسم از ابیض اعمّ است.
📌 قوم معتقدند این قسم، #عَرَض_غریب است.
🔴 ۸- عارض باواسطهی در ثبوت (خارجی اخصّ): "الحيوان ضاحکٌ" به واسطهی انسانبودنِ آن حیوان.
📌 قوم معتقدند این قسم، #عَرَض_غریب است.
🔴 ۹- عارض باواسطهی در ثبوت (خارجی مُباین): "الماء حارٌّ" به واسطهی آتش، يا "الجالس متحرِّکٌ" به واسطهی حرکت سفینه (کشتی).
📌 قوم معتقدند این، #عَرَض_غریب است.
بنا بر این نگاه اهل منطق این است:
🔸️ ۱ و ۴ و ۶ قطعاً #عَرَض_ذاتی است.
🔹️ ۲ و ۳ مورد التفاتِ قوم نبوده است.
🔸️۵ مورد اختلاف قوم است.
🔹️ ۷ و ۸ و ۹ #عَرَض_غریب است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee