💐🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
🌿🍂 @haram110
🌸 •┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
❣
💛#سجده
💠بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی, خمش میکنی.
هر چه خم شود خالی تر میشود, اگر کاملا رو به زمین گرفته شود, سریع تر خالی میشود.
دل آدم هم همین طور است، گاهی وقتها پر میشود از غم، از غصه، آن هم به خاطر حرفهای دیگران؛ طعنههای دیگران، ...
قرآن میگوید:
هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛ خم شو و به خاک بیفت.
" وَکُن مِّنَ السَّاجِدِین."
سجده کن؛ ذکر خدا بگو ; این موجب میشود تو خالی شوی تخلیه شوی سبک شوی؛
------------------
🔆این نسخهای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ.......
ما قطعا میدانیم اطلاع داریم، دلت میگیرد، به خاطر حرفهایی که میزنند؛
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ
سر به سجده بگذار و خدا را
تسبیح کن.
-------------------
📚سوره ی حجر, آیه ی ۹۸
🌺 @haram110 🌺
🍃⚘✨🍃⚘✨🍃⚘✨🍃
💛چه تعبیر زیبایی ...
🍁
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
مرحوم دولابی
.
🔹وقتی #شیطان از #سجده در برابر آدم سرباز زد، #خداوند از او پرسید:
.
🔸أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ: آیا تکبّر ورزیدی یا از عالین بودی؟
.
🔹 #عالین محمّد و آل محمّد علیهم السلام هستند که برای احدی جز خدا سجده نکردهاند.
.
🔸علّت این هم که #ملائکه مأمور به سجده برای آدم شدند، #نور عالین بود که در وجود آدم قرار داشت. در واقع ملائکه برای آن نور سجده کردند.
.
📙مصباح الهدی 277
@haram110
🌸#شباهت_های_حضرت_زهرا_و_امام_عصر_علیهما_السلام
@haram110
🕊حضرت #زهرا و حضرت #مهدي (سلام الله علیهما) هر دو فرياد رس هستند
🍁 حضرت #زهرا سلام الله علیها فرياد رس است:
✍ علامه مجلسي روايت ميكند، كه اگر حاجتي داشتي و سينه ات به خاطر او تنگ گشته، دو ركعت نماز بخوان؛
بعد از سلام نماز، سه مرتبه تكبير بگو و تسبيحات حضرت #زهرا (عليهاالسّلام) را بخوان؛
سپس به #سجده
برو و صد مرتبه بگو: يا مولاتي يا #فاطمه اغيثيني؛ پس گونه راست را بر زمين بگذار و همين را صد مرتبه بگو؛ سپس به سجده برو و همين را صد مرتبه بگو؛
و بعد از آن گونه چپ را بر زمين بگذار و همين را صد مرتبه بگو؛
و سپس به سجده برو و صد و ده مرتبه بگو، وحاجت خود را ياد كن؛
👈 به درستي كه خداوند برآورده ميكند ان شاء الله تعالي. [1].
. 🍁 حضرت #مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) فرياد رس است:
✍ در زيارت آل يس (عليهم السّلام) ميخوانيم:
السلام عليك اَ يّها العَلَم المنصوب والعِلم المَصب وب والغَوث والرحمَه الواسِعَه. [2].
سلام بر تو اي پرچم افراشته و دانش ريزان و فرياد رس و رحمت واسعه حق.
#مؤيد مطلب. اينكه، قطب الدين راوندي از ابوالوفاي شيرازي نقل ميكند، كه در زندان ابن الياس گرفتار شده بودم؛
تصميم قتل مرا گرفته بود، كه متوسل به امام #سجاد (عليه السّلام) شدم.
خواب بر من غلبه پيدا كرد؛ وجود مبارك پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) را ديدم.
دستوري عملي براي #توسل به ائمه (عليهم السّلام) دادند.
فرمودند: #متوسل نشو به من و نه به دختر من و نه دو پسرم براي متاع دنيا؛
بلكه از براي آخرت متوسل شو و اما برادرم حضرت امیرالمومنین علي (عليه السّلام)، از #ظلم كننده به تو انتقام ميكشد و امام سجاد (عليه السّلام)، براي #نجات از سلاطين و از شرور شياطين و امام #باقر و امام #صادق (عليهما السّلام)، براي آخرت و امام #كاظم (عليه السّلام)، براي طلب عافيت و امام #رضا (عليه السّلام)، براي نجات در سفرهاي زميني و دريايي و امام #جواد (عليه السّلام)، براي نزول رزق از خدا و امام #هادي (عليه السّلام)، براي قضاي نوافل و نيكي اخوان و امام #عسكري (عليه السّلام)، براي آخرت
👈و حضرت #مهدي (عجل الله تعالی فرجه) اگر شمشير به محل ذبح تو (پيامبر (صلي اللّهُ عليه وآله وسلّم) با دست خود به گلو اشاره فرمود) رسيد، پناه ببر به او؛
به درستي كه او به فرياد تو ميرسد؛
چرا كه او #فرياد_رس است و پناه است براي كسي كه به او #استغاثه كند.
فقل: يا مولاي يا صاحب الزمان! انا مستغيث بك. [3].
پس بگو: اي سرورم! اي #صاحب زمان! من به تو پناه آوردهام و از تو طلب فريادرسي ميكنم.
پس من گفتم: يا مولاي يا #صاحب الزمان! به فريادم برس.
ناگهان ديدم شخص اسب سواري از آسمان فرود آمد؛ در حالي كه سلاحي از #نور در دست داشت.
✍ عرض كردم: اي مولاي من! شر كسي كه مرا اذيت ميكند، دفع كن.
فرمود: شر او را از تو برطرف كردم؛ كار تو را انجام دادم؛
من درباره تو از خدا خواستم و خداوند دعاي مرا اجابت كرد.
🌤 صبح كه طلوع كرد، ابن الياس مرا خواست و خودش زنجير را باز كرد و مرا آزاد كرد و سؤال كرد:
به چه كسي #پناه بردي و از چه كسي كمك گرفتي؟
💫 گفتم: به كسي كه فريادرس طالبان #فريادرسي هستند. [4]
پی نوشت ها: 📚
[1]بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۵۴، ح ۱۳ -حاشيه مفاتيح الجنان، نماز استغاثه به حضرت زهرا (عليهاالسّلام).
[2] بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۱، توقيع ۵، به نقل از احتجاج. مفاتيح الجنان. زيارت حضرت صاحب الزمان (عليه السّلام)
[3] (نجم الثاقب،، باب ۹، ص ۷۲۹
[4] الدعوات، راوندي، ص ۲-۱۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۲۴ الثاقب، باب ۹، ص ۷۲۹.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┏━━━━◦•●◉✿◉●•◦━
@haram110
┗━━━━◦•●◉✿◉●•◦━
💠 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَ العافیَه وَ النَّصر 💠
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
🌞🔹 #اعمال_پُر_برکت_شب_جمعه 🔹🌞
✍ #جمعه، شبش #تابناڪ و روزش بس #روشن است،
✍ و از #امام #صادق عليه السّلام روايت شده:
🔆 #صلوات بر #محمّد و #آل_محمّد در #شب-جمعه با هزار #ڪار #_نيك برابر است و هزار #گناه را پاڪ می ڪند و مقام #انسان را #هزاردرجه بالا می برد و #مستحب است ڪه پس از #نماز #عصر_پنجشنبه تا آخر #روز_جمعه بر محمّد و آل #محمّد بسيار #صلوات فرستند.
✍ و با سند صحيح از #حضرت #صادق عليه السّلام روايت شده:
🔆 هنگام #عصر روز #پنجشنبه #فرشتگان از #آسمان با قلمهاے #طلا و صحيفه هاے #نقره فرود می آيند و در عصر #پنجشنبه و شب و روز #جمعه تا هنگام #غروب خورشيد جز #صلوات بر #محمّد و #خاندان آن #حضرت چيزے ننويسند.
✍🏻 #ذکرهای سفارش شده، در #اعمال #شب #جمعه بسيار گفتن:
🔆 #سبحاناللّه،
🔆 #اللّهاكبر،
🔆 #لاالهالاّاللّه»
🔆 #سبحاناللهوالحمدللهولاالهالااللهواللهاکبر
🔆 و زياد #صلوات فرستادن ، این #صلوات بهتره،👇
💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ.
🔆 #دعای_کمیل
🔆 #ده_مرتبه_بگويد:👇
💚يا دائِمَ الْفَضْلِ عَلى الْبَريِّةِ،......
🔆 #قرائت این #سورهها در #شب #جمعه سفارش شده :
#اسراء، #کهف، #ص، #سجده، #یس، #واقعه، #دخان، #احقاف، #جمعه، #شعرا، #نمل، #قصص، #زخرف، #طور و...........
🔆 #طلب_آمرزش و #دعا_درحق_مومنان
🔆 #قرائت #سوره_جمعه در #رکعت اول #نماز_مغرب و #عشاء و قرائت #سوره_توحید در رکعت دوم نماز #مغرب و #سوره_اعلی در رکعت دوم نماز عشاء.
🔆 #نماز_برای_والدین:
🔆 #نماز #امام_زمان (عج)
✍ و نيز شيخ فرموده:
#مستحب است در آخر روز #پنجشنبه به اين صورت #استغفار ڪنند:
💚أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ تَوْبَةَ عَبْدٍ خَاضِعٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ لا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفا وَ لا عَدْلا وَ لا نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا حَيَاةً وَ لا مَوْتا وَ لا نُشُورا وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما .
🔴🔴🔴🔴توجه
تمام ادعیه و زیارات مربوط به امشب شب جمعه در آرشیو ببینید و کپی کنید👇👇👇👇
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌴 @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فواید #سجده کردن!
❓آیا #عبادت باعث سلامتی بدن میشود؟
حتما ببینید💯
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
4_5990131415319052655.mp3
7.25M
✍ احکام #سجاده
1⃣روی سجاده و قالیچه ای که آیات #قرآن یا کلمه الله نوشته شده نماز خواندن جایز است؛ ولی نمی توان بر روی آن نوشته ها #قرار گرفت بلکه باید طوری سجاده را پهن نمود که نوشته مزبور ، طرف دست ها و سر قرار گیرد ؛ در غیر این صورت ، مرتکب حرام شده نماز هم باطل می باشد .
2⃣#سجده کردن روی فرش و سجاده #باطل است و انسان باید هنگام سجده پیشانی را بر زمین یا چیزی که گیاه باشد ( و قابل خوردن یا پوشیدن برای انسان نباشد ) قراردهد ، پس اگر سجاده حصیر باشد سجده برآن اشکال ندارد . [۴۵]
3⃣نماز خواندن روی فرش و سجاده #غصبی به فتوای بیشتر مراجع تقلید ، #باطل است مثل این که فرش یا سجاده ر ا #سرقت نموده یا به #زور از کسی گرفته یا #نسیه خریده و تصمیم پرداخت پول آن را ندارد
4⃣نماز خواندن روی #سجاده_ابریشمی برای مردان و زنان اشکال ندارد . زیرا آن چه بر مردان حرام است « پوشیدن » ابریشم می باشد ؛ و قرار گرفتن روی فرش ، پوشش به شمار نمی رود .
5⃣نماز خواندن روی سجاده نجس اگر خشک باشد اشکال ندارد . [۴۶]
✔️ وقتی #عمر ولدزنای زناکار, #شیطان را هم گمراه میکند😐
شیطان به خدمت حضرت #رسول_اکرم صلّی اللّه علیه و آله رفت وگفت:
یا رسول اللّه! من اگر توبه کنم آیا توبه من قبول می شود؟
حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله فرمودند که به شرط آنکه بروی در پیش قبر #آدم علیه السّلام #سجده کنی و به زیارت قبر او #مشرّف شوی.
شیطان عزم جزم کرد که به زیارت قبر آدم علیه السّلام رود و به این قصد از خدمت آن حضرت مرخص شده بیرون آمد،پس عمــ💩ـــر ملعون را در راه دید و آنچه گذشته بود از برای او نقل کرد.
عمر گفت:وای بر تو،ای شیطان!به امر خدا آدم را به آن حسن و جمال و کمال سجده نکردی امروز راضی می شوی به #حکم رسول او،که بر خاک آدم سجده کنی؟
عجب است از غیرت و #حمیت تو؟!
پس #شیطان پشیمان شده به راهی که عمر امر نمود روانه شد و شاعری درین باب گفته:
«ان کان ابلیس اغوی الناس کلهم
فانت یا عمر اغویت شیطان »
یعنی شیطان تمام مردمان را به #ضلالت انداخت و از راه به در برد،ای عمر!تو شیطان را از راه بردی و گمراه کردی.
📚#حدیقه_الشیعه، ج1 ص 310
لعن الله عمر ولدزنای زناکار👊🏼
*✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨*
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نوزدهم_ماه_رمضان_ضربت_خوردن_امیرالمومنین علیه السلام
.
نوزدهم ماه رمضان سال ۴۰هجری قمری مطابق با هشتم بهمن سال ۳۹هجری شمسی، در مسجد کوفه فرق مبارک #امیرالمومنین علیه السلام شکافته شد.
پس از اتمام #جنگ_نهروان امیرالمومنین علیه السلام خبر از شهادت خود دادند.
چند روز قبل از شهادتشان از فرزندشان امام مجتبى عليه السلام پرسیدند تا امروز چند روز از ماه رمضان میگذرد؟ حضرت عرض کردند: ۱۳روز گذشته است. از امام حسين عليه السلام پرسيدند چندروز باقى مانده است؟ امام حسين عليه السلام فرمود: ۱۷روز باقى مانده است. دراين هنگام اميرالمؤمنين عليه السلام دست به #محاسن_مبارک گرفتند وفرمودند: نزديک است اين موى من به خون سرم خضاب شود.
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام شبهای آخر یک شب منزل امام مجتبی علیه السلام وشبی را درخانه سیدالشهداء علیه السلام افطار فرمودند، شب دیگری منزل حضرت زینب سلام الله علیها و در #شب_نوزدهم درخانه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها #آخرین دخترشان ازنسل حضرت زهرا سلام الله علیها تشریف بردند.
اميرالمؤمنين عليه السلام درخواب پيامبر صلی الله عليه وآله را ديدند، وآن حضرت به نزديک شدن ملاقاتشان دربهشت بشارت دادند، و أميرالمؤمنين عليه السلام به دخترشان حضرت ام كلثوم سلام الله عليها خبردادند.
#ابن_ملجم_ملعون ازطرف عمروعاص لعین و معاویه خبیث مأمور بر قتل حضرت علی علیه السلام شد.
ابن ملجم درکوفه با #قطام_ملعونه و #شبيب_بن_بجره و #وردان_بن_مجاله لعنةالله علیهم همدست شدند و شمشیری را زهرآلود کردند.
سحر نوزدهم ماه رمضان، بعد از اذان صبح امیرالمؤمنین علیه السلام وارد مسجد شدند وصدا زدند: "یاأيها الناس الصلاة"
سپس ابن ملجم که به شکم خوابیده بود را بیدار کردند و فرمودند به شکم نخواب که خواب شیاطین است وبعد فرمودند میدانم چه قصد شومی داری از آن دست بردار که عاقبتت جهنم خواهد بود.
مولا علی علیه السلام مشغول نماز شدند. در ركعت اول سر از #سجده برداشت شبيب خبیث بر آن حضرت حمله ور شد، ولى شمشيرش خطا رفت. بلافاصله ابن ملجم لعنه الله حمله كرد و شمشير او فرق مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام را شكافت و #محاسن شريفشان به خون فرق مباركشان #خضاب گشت و فرمود: "بسم الله وبالله وعلى ملةرسول الله، فزت ورب الكعبة"
ناله جبرئيل نیز از آسمان بلند شد: "تهدمت والله اركان الهدى و انطمست اعلام التقى وانفصمت العروةالوثقى، قتل ابن عم المصطفى، قتل على المرتضى، قتله اشقى الاشقياء"
ارشاد ج۲ ص۱۵
مستدرک سفينةالبحار ج۵ ص۲۱۳
الوقايع والحوادث ج۱ ص۱۹۰
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_دهم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زنعمو را از شدت گریه بند آور
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش
#قسمت_یازدهم
💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب #آمرلی، از سرمای ترس میلرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو میگفت :«وقتی #موصل با اون عظمتش یه روزم نتونست #مقاومت کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا #سُنی بودن که به بیعتشون راضی شدن، اما دستشون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام میکنن!»
تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ میزد و حالا دیگر نمیدانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده میمانم و اگر قرار بود زنده به دست #داعش بیفتم، همان بهتر که میمُردم!
💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمیکرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش #اسیر داعش شوند.
اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را میبلعید و جلو میآمد، حیدر زنده به #تلعفر میرسید و حتی اگر فاطمه را نجات میداد، میتوانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟
💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریههایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش میکرد و با مهربانی همیشگیاش دلداریام میداد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زنعمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچهات رو بیار اینجا!»
عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زنعمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیهالسلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زنها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام #امام_حسن (علیهالسلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!»
💠 چشمهایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان میدرخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر میکنید اون روز امام حسن (علیهالسلام) برای چی در این محل به #سجده رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر #فاطمه (سلام الله علیهما) هستید!»
گریههای زنعمو رنگ امید و #ایمان گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت #کریم_اهل_بیت (علیهالسلام) بگوید :«در جنگ #جمل، امام حسن (علیهالسلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش #فتنه رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز #شیعیان آمرلی به برکت امام حسن (علیهالسلام) آتش داعش رو خاموش میکنن!»
💠 روایت #عاشقانه عمو، قدری آراممان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر میزدم و او میخواست با عمو صحبت کند.
خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمیتواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راهها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر میکند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانهشان را جواب نمیدهند و تلفن همراهشان هم آنتن نمیدهد.
💠 عمو نمیخواست بار نگرانی حیدر را سنگینتر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بیخبر بود. میدانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت.
دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمیکرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود.
💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بیرمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغتون! قسم میخورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!»
رنگ صورتم را نمیدیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح میلرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد.
💠 نگاهم در زمین فرو میرفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، میبُرد. حالا میفهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و میخواست با لشگر داعش به سراغم بیاید!
اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای #بعثیشان درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد...
#ادامه_دارد
✍نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@haram110
💠 «وَ رَوَى مُعَاوِيَةُ بْنُ عَمَّارٍ قَالَ: كَانَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام خَرِيطَةُ دِيبَاجٍ صَفْرَاءُ فِيهَا تُرْبَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام؛ فَكَانَ إِذَا حَضَرَتْهُ الصَّلَاةُ صَبَّهُ عَلَى سَجَّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَع السُّجُودُ عَلَى تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام يغرق [يَخْرِقُ] الْحُجُبَ السَّبْع.¹»
✍🏻 شيخ طايفه (طوسى) از معاوية بن عمار نقل نموده كه:
📿 #امام_صادق عليهالسلام كيسهاى داشت كه در آن پارچهاى از ديباج زرد بود و ميان آن #تربت (خاک قبر) #امام_حسين عليهالسلام را نگهدارى مىنمود و هميشه هنگام نماز آن را بر سجادهاش مىريخت و بر آن سجده مىنمود.
✨ سپس مىفرمود: سجده بر تربت امام حسين عليهالسلام #پردههای_هفتگانه را مىدرد.
🎤 کلام فقیه:
❇️ #سجده بزرگترين عبادتى است كه خداوند پيامبرش را به آن امر نموده براى نزديک شدن به او؛ و امام معصوم در سجدهاش ــ كه نهايت #قرب_الهى اوست ــ به تربت (خاک قبر) امام حسين عليهالسلام متوسل مىشود كه پردههاى هفتگانه را براى او برطرف كند.
🔴 پس چه مىتوان گفت در مورد خونى كه آن خاک با اضافه شدن به آن، برطرف كنندهی پردهها بين #بنده و #پروردگار مىشود و رسانندهی بندگان خدا به منتهاى #كرامت_الهى است؟
📌 ۱. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص۷۳۳.
📚 برگرفته از کتاب چراغ هدایت، آیت الله العظمی وحید خراسانی
◼️ #کلام_فقیه #امام_حسین علیهالسلام #محرم
هدایت شده از حرم
4_5990131415319052655.mp3
7.25M
هدایت شده از حرم
🌸#شباهت_های_حضرت_زهرا_و_امام_عصر_علیهما_السلام
@haram110
🕊حضرت #زهرا و حضرت #مهدي (سلام الله علیهما) هر دو فرياد رس هستند
🍁 حضرت #زهرا سلام الله علیها فرياد رس است:
✍ علامه مجلسي روايت ميكند، كه اگر حاجتي داشتي و سينه ات به خاطر او تنگ گشته، دو ركعت نماز بخوان؛
بعد از سلام نماز، سه مرتبه تكبير بگو و تسبيحات حضرت #زهرا (عليهاالسّلام) را بخوان؛
سپس به #سجده
برو و صد مرتبه بگو: يا مولاتي يا #فاطمه اغيثيني؛ پس گونه راست را بر زمين بگذار و همين را صد مرتبه بگو؛ سپس به سجده برو و همين را صد مرتبه بگو؛
و بعد از آن گونه چپ را بر زمين بگذار و همين را صد مرتبه بگو؛
و سپس به سجده برو و صد و ده مرتبه بگو، وحاجت خود را ياد كن؛
👈 به درستي كه خداوند برآورده ميكند ان شاء الله تعالي. [1].
. 🍁 حضرت #مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) فرياد رس است:
✍ در زيارت آل يس (عليهم السّلام) ميخوانيم:
السلام عليك اَ يّها العَلَم المنصوب والعِلم المَصب وب والغَوث والرحمَه الواسِعَه. [2].
سلام بر تو اي پرچم افراشته و دانش ريزان و فرياد رس و رحمت واسعه حق.
#مؤيد مطلب. اينكه، قطب الدين راوندي از ابوالوفاي شيرازي نقل ميكند، كه در زندان ابن الياس گرفتار شده بودم؛
تصميم قتل مرا گرفته بود، كه متوسل به امام #سجاد (عليه السّلام) شدم.
خواب بر من غلبه پيدا كرد؛ وجود مبارك پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) را ديدم.
دستوري عملي براي #توسل به ائمه (عليهم السّلام) دادند.
فرمودند: #متوسل نشو به من و نه به دختر من و نه دو پسرم براي متاع دنيا؛
بلكه از براي آخرت متوسل شو و اما برادرم حضرت امیرالمومنین علي (عليه السّلام)، از #ظلم كننده به تو انتقام ميكشد و امام سجاد (عليه السّلام)، براي #نجات از سلاطين و از شرور شياطين و امام #باقر و امام #صادق (عليهما السّلام)، براي آخرت و امام #كاظم (عليه السّلام)، براي طلب عافيت و امام #رضا (عليه السّلام)، براي نجات در سفرهاي زميني و دريايي و امام #جواد (عليه السّلام)، براي نزول رزق از خدا و امام #هادي (عليه السّلام)، براي قضاي نوافل و نيكي اخوان و امام #عسكري (عليه السّلام)، براي آخرت
👈و حضرت #مهدي (عجل الله تعالی فرجه) اگر شمشير به محل ذبح تو (پيامبر (صلي اللّهُ عليه وآله وسلّم) با دست خود به گلو اشاره فرمود) رسيد، پناه ببر به او؛
به درستي كه او به فرياد تو ميرسد؛
چرا كه او #فرياد_رس است و پناه است براي كسي كه به او #استغاثه كند.
فقل: يا مولاي يا صاحب الزمان! انا مستغيث بك. [3].
پس بگو: اي سرورم! اي #صاحب زمان! من به تو پناه آوردهام و از تو طلب فريادرسي ميكنم.
پس من گفتم: يا مولاي يا #صاحب الزمان! به فريادم برس.
ناگهان ديدم شخص اسب سواري از آسمان فرود آمد؛ در حالي كه سلاحي از #نور در دست داشت.
✍ عرض كردم: اي مولاي من! شر كسي كه مرا اذيت ميكند، دفع كن.
فرمود: شر او را از تو برطرف كردم؛ كار تو را انجام دادم؛
من درباره تو از خدا خواستم و خداوند دعاي مرا اجابت كرد.
🌤 صبح كه طلوع كرد، ابن الياس مرا خواست و خودش زنجير را باز كرد و مرا آزاد كرد و سؤال كرد:
به چه كسي #پناه بردي و از چه كسي كمك گرفتي؟
💫 گفتم: به كسي كه فريادرس طالبان #فريادرسي هستند. [4]
پی نوشت ها: 📚
[1]بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۵۴، ح ۱۳ -حاشيه مفاتيح الجنان، نماز استغاثه به حضرت زهرا (عليهاالسّلام).
[2] بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۱، توقيع ۵، به نقل از احتجاج. مفاتيح الجنان. زيارت حضرت صاحب الزمان (عليه السّلام)
[3] (نجم الثاقب،، باب ۹، ص ۷۲۹
[4] الدعوات، راوندي، ص ۲-۱۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۲۴ الثاقب، باب ۹، ص ۷۲۹.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┏━━━━◦•●◉✿◉●•◦━
@haram110
┗━━━━◦•●◉✿◉●•◦━
💠 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَ العافیَه وَ النَّصر 💠
هدایت شده از حرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نوزدهم_ماه_رمضان_ضربت_خوردن_امیرالمومنین علیه السلام
.
نوزدهم ماه رمضان سال ۴۰هجری قمری مطابق با هشتم بهمن سال ۳۹هجری شمسی، در مسجد کوفه فرق مبارک #امیرالمومنین علیه السلام شکافته شد.
پس از اتمام #جنگ_نهروان امیرالمومنین علیه السلام خبر از شهادت خود دادند.
چند روز قبل از شهادتشان از فرزندشان امام مجتبى عليه السلام پرسیدند تا امروز چند روز از ماه رمضان میگذرد؟ حضرت عرض کردند: ۱۳روز گذشته است. از امام حسين عليه السلام پرسيدند چندروز باقى مانده است؟ امام حسين عليه السلام فرمود: ۱۷روز باقى مانده است. دراين هنگام اميرالمؤمنين عليه السلام دست به #محاسن_مبارک گرفتند وفرمودند: نزديک است اين موى من به خون سرم خضاب شود.
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام شبهای آخر یک شب منزل امام مجتبی علیه السلام وشبی را درخانه سیدالشهداء علیه السلام افطار فرمودند، شب دیگری منزل حضرت زینب سلام الله علیها و در #شب_نوزدهم درخانه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها #آخرین دخترشان ازنسل حضرت زهرا سلام الله علیها تشریف بردند.
اميرالمؤمنين عليه السلام درخواب پيامبر صلی الله عليه وآله را ديدند، وآن حضرت به نزديک شدن ملاقاتشان دربهشت بشارت دادند، و أميرالمؤمنين عليه السلام به دخترشان حضرت ام كلثوم سلام الله عليها خبردادند.
#ابن_ملجم_ملعون ازطرف عمروعاص لعین و معاویه خبیث مأمور بر قتل حضرت علی علیه السلام شد.
ابن ملجم درکوفه با #قطام_ملعونه و #شبيب_بن_بجره و #وردان_بن_مجاله لعنةالله علیهم همدست شدند و شمشیری را زهرآلود کردند.
سحر نوزدهم ماه رمضان، بعد از اذان صبح امیرالمؤمنین علیه السلام وارد مسجد شدند وصدا زدند: "یاأيها الناس الصلاة"
سپس ابن ملجم که به شکم خوابیده بود را بیدار کردند و فرمودند به شکم نخواب که خواب شیاطین است وبعد فرمودند میدانم چه قصد شومی داری از آن دست بردار که عاقبتت جهنم خواهد بود.
مولا علی علیه السلام مشغول نماز شدند. در ركعت اول سر از #سجده برداشت شبيب خبیث بر آن حضرت حمله ور شد، ولى شمشيرش خطا رفت. بلافاصله ابن ملجم لعنه الله حمله كرد و شمشير او فرق مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام را شكافت و #محاسن شريفشان به خون فرق مباركشان #خضاب گشت و فرمود: "بسم الله وبالله وعلى ملةرسول الله، فزت ورب الكعبة"
ناله جبرئيل نیز از آسمان بلند شد: "تهدمت والله اركان الهدى و انطمست اعلام التقى وانفصمت العروةالوثقى، قتل ابن عم المصطفى، قتل على المرتضى، قتله اشقى الاشقياء"
ارشاد ج۲ ص۱۵
مستدرک سفينةالبحار ج۵ ص۲۱۳
الوقايع والحوادث ج۱ ص۱۹۰
🌸#شباهت_های_حضرت_زهرا_و_امام_عصر_علیهما_السلام
🕊حضرت #زهرا و حضرت #مهدي (سلام الله علیهما) هر دو فرياد رس هستند
🍁 حضرت #زهرا سلام الله علیها فرياد رس است:
✍ علامه مجلسي روايت ميكند، كه اگر حاجتي داشتي و سينه ات به خاطر او تنگ گشته، دو ركعت نماز بخوان؛
بعد از سلام نماز، سه مرتبه تكبير بگو و تسبيحات حضرت #زهرا (عليهاالسّلام) را بخوان؛
سپس به #سجده
برو و صد مرتبه بگو: يا مولاتي يا #فاطمه اغيثيني؛ پس گونه راست را بر زمين بگذار و همين را صد مرتبه بگو؛ سپس به سجده برو و همين را صد مرتبه بگو؛
و بعد از آن گونه چپ را بر زمين بگذار و همين را صد مرتبه بگو؛
و سپس به سجده برو و صد و ده مرتبه بگو، وحاجت خود را ياد كن؛
👈 به درستي كه خداوند برآورده ميكند ان شاء الله تعالي. [1].
. 🍁 حضرت #مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) فرياد رس است:
✍ در زيارت آل يس (عليهم السّلام) ميخوانيم:
السلام عليك اَ يّها العَلَم المنصوب والعِلم المَصب وب والغَوث والرحمَه الواسِعَه. [2].
سلام بر تو اي پرچم افراشته و دانش ريزان و فرياد رس و رحمت واسعه حق.
#مؤيد مطلب. اينكه، قطب الدين راوندي از ابوالوفاي شيرازي نقل ميكند، كه در زندان ابن الياس گرفتار شده بودم؛
تصميم قتل مرا گرفته بود، كه متوسل به امام #سجاد (عليه السّلام) شدم.
خواب بر من غلبه پيدا كرد؛ وجود مبارك پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) را ديدم.
دستوري عملي براي #توسل به ائمه (عليهم السّلام) دادند.
فرمودند: #متوسل نشو به من و نه به دختر من و نه دو پسرم براي متاع دنيا؛
بلكه از براي آخرت متوسل شو و اما برادرم حضرت امیرالمومنین علي (عليه السّلام)، از #ظلم كننده به تو انتقام ميكشد و امام سجاد (عليه السّلام)، براي #نجات از سلاطين و از شرور شياطين و امام #باقر و امام #صادق (عليهما السّلام)، براي آخرت و امام #كاظم (عليه السّلام)، براي طلب عافيت و امام #رضا (عليه السّلام)، براي نجات در سفرهاي زميني و دريايي و امام #جواد (عليه السّلام)، براي نزول رزق از خدا و امام #هادي (عليه السّلام)، براي قضاي نوافل و نيكي اخوان و امام #عسكري (عليه السّلام)، براي آخرت
👈و حضرت #مهدي (عجل الله تعالی فرجه) اگر شمشير به محل ذبح تو (پيامبر (صلي اللّهُ عليه وآله وسلّم) با دست خود به گلو اشاره فرمود) رسيد، پناه ببر به او؛
به درستي كه او به فرياد تو ميرسد؛
چرا كه او #فرياد_رس است و پناه است براي كسي كه به او #استغاثه كند.
فقل: يا مولاي يا صاحب الزمان! انا مستغيث بك. [3].
پس بگو: اي سرورم! اي #صاحب زمان! من به تو پناه آوردهام و از تو طلب فريادرسي ميكنم.
پس من گفتم: يا مولاي يا #صاحب الزمان! به فريادم برس.
ناگهان ديدم شخص اسب سواري از آسمان فرود آمد؛ در حالي كه سلاحي از #نور در دست داشت.
✍ عرض كردم: اي مولاي من! شر كسي كه مرا اذيت ميكند، دفع كن.
فرمود: شر او را از تو برطرف كردم؛ كار تو را انجام دادم؛
من درباره تو از خدا خواستم و خداوند دعاي مرا اجابت كرد.
🌤 صبح كه طلوع كرد، ابن الياس مرا خواست و خودش زنجير را باز كرد و مرا آزاد كرد و سؤال كرد:
به چه كسي #پناه بردي و از چه كسي كمك گرفتي؟
💫 گفتم: به كسي كه فريادرس طالبان #فريادرسي هستند. [4]
پی نوشت ها: 📚
[1]بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۵۴، ح ۱۳ -حاشيه مفاتيح الجنان، نماز استغاثه به حضرت زهرا (عليهاالسّلام).
[2] بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۱، توقيع ۵، به نقل از احتجاج. مفاتيح الجنان. زيارت حضرت صاحب الزمان (عليه السّلام)
[3] (نجم الثاقب،، باب ۹، ص ۷۲۹
[4] الدعوات، راوندي، ص ۲-۱۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۲۴ الثاقب، باب ۹، ص ۷۲۹.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┏━━━━◦))
💠 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَ العافیَه وَ النَّصر 💠
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #درباره_عايشه سلقلقیه • قسمت — بیست • ششم ✔️
🔺سر انجام وقتی خبر #شهادت "حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه افضل الصلوات" به او داده شد، به #سجده رفته و خدا رو #شکر کرد !! قسمت — 1✔️
👈به خدا سوگند ! قلم از نوشتن این مطلب 👈شرم دارد ، و تعجب میکنم از شدت دشمنی این زن فاحشه با مولای مظلومان علیه السلام
❌شگفتا ! اگر حضرت پیامبر اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله نفرموده بود👇
🔻"اللهم و ال من والاه و عاد من عاده و... "
خدایا ! دوست بدار هر که علی را دوست میدارد و دشمنی کن با هر که علی را دشمن میدارد. "1
👈نمیدانم این زن با حضرت چه میخواست بکند؟!
✋مگر عایشه سلقلقیه نشنیده بود که حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بارها میفرمود :
🔻"لایحبّک الا مومن و لا یبغضک الا منافق ; 👉
دوست نمیدارد تو را مگر مومن و دشمنی نمیکند با تو مگر منافق. "2
🔻"من احب علیاً فقد احبنی و من ابغض علیاً فقد ابغضنی و من آذی علیاً فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله
هر که علی را دوست بدارد ، مرا دوست داشته و هر که با علی دشمنی کند ، با من دشمنی کرده و هر که علی را بیازارد ، مرا آزارده و هر که مرت بیازارد خدا را آزرده ! "3
📚 1•- مقاتل الطالبین ابو الفرج ، ص٢۶
المعیار والموازنه اسکافی ص26 پاورقی
خلاصه المواجهه احمد حسین یعقوبی ص111
معالم المدرستین ج1 ص233
اخیرا اشرقت الروح ص126
الجمل ضامن فی شدقم ص26
جواهر المطالب ابن دمشقی ج2 ص105 پاورقی
2•- المستدرک حاکم ،ج٣،ص١٠٩
سنن الکبری نسایی ج 5 ص 45
فضایل الصحابه نسایی ص 15
مسند حنبل ج5ص 370
مجمع الزوائد ج7ص17
مسند ابویعلیج1 ص429
صحیح ابن حبان ج 15 ص376
المعجم الاوسط طبرانی ج 2 ص24
الاستیعاب ابن البر ج 3 ص1099
فیض القدیر مناوی ج 4 ص282
تفسیر ثعلبی ج4 ص92
شواهد التنزیل ج1 ص 201
2•- سنن الترمذی ، ج۵، ٣٠۶
سنن نسایی ج8 ص 116
مجمع الزوائد ج9 ص133
مسند احمد ج 1 ص 95
فتح الباری ج1 ص 60
مسند الحمیدی ج1 ص31
السنن الکبری ج5 ص137
الاستذکار ابن عبد البر ج 8 ص 446
کنز العمال ج11 ص598
شواهد التنزیل ج 1 ص 477
تفسیر البقوی ج4 ص207
3•- ذخائر العقبی ص65
المسترک حاکم ج3 ص130
مجمع الزوائد هیثمی ج9 ص 132
المعجم الکبیر طبرانی ج23 ص380
الاستیعاب ابن عبد البر ج3 ص 1101
الجامع الصغیر ج 2 ص 554
کنز العمال ج11 ص601
ینابیع الموده ج2 ص 155
جواهر المطالب ابن دمشقی ج1 ص 63
مناقب خوارزمی ص70
تاریخ مدینه دمشق ج 42 ص 271
فیض القدیر ج6ص42 و...
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #درباره_عايشه سلقلقیه • قسمت — بیست • هفتم ✔️
🔺سر انجام وقتی خبر #شهادت "حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه افضل الصلوات" به او داده شد، به #سجده رفته و خدا رو #شکر کرد !! قسمت — 2 ✔️
✋مگر به گوشش نرسیده بود که حضرت میفرمود:
🔻"یاعلی ! لا یحبک الا من طالبت و لادته ولا یبغضک الا من خبثت ولادته ولایوالیک الامومن ولا یعادیک الا کافر؛
تنها آنکه ولادتش پاک است👈 تو را دوست میداردو
تنها آنکه ولادتش ناپاک است 👈با تو دشمن است
جز مومن کسی دوست تو نیست ❌
جز کافر کسی با تو دشمنی نمیکند!"‼️ 3
🔻"ان علیا لایبغضه احد قط الا شارک ابلیس اباه فی رحم امه
هرگز کسی با علی دشمنی نمیکند ❌،
مگر اینکه👈 شیطان 👈با پدرش در رحم مادرش شریک ❌شده باشد"
🔻یا علی ! قاتل الله قاتلک و عادی من عاداک ؛
یاعلی خدا بکشد کسی را که باتو میجنگد و خدا دشمنی باشد که باتو دشمنی میکند !‼️
📚1- غایه المرام ج1 ص202
الاحتجاج شیخ طبرسی ج 1 ص 88
بحار الانوار ج27 ص145
کمال دین شیخ صدوق ص261
2-تفسیر القرطبی ، ج١ ، ص٩١
شواهد التنزیل ج 1 ص448پاورقی
تاریخ بغدادج 4 ص57
تاریخ مدینه دمشق ج42 ص290
میزان الاعتدال ذهبی ج1 ص197
الغدیر ج3 ص26.ج4ص324
مناقب علی بن ابیطالب سلام الله علیهما ابن مردویه ص247
مناقب خوارزمی ص324
شرح احقاق الحق ج 7 ص226 .ج 18 ص225.ج 21 ص587
3-مائۀ منقبه، ص٧۶
الکافئه شیخ مفید ص36
الاحتجاج شیخ طبرسی ج1 ص 205
التحصین سید بن طاووس ص577
بحار الانوار ج31ص339
الجمل شیخ مفید ص36
کشف الیقین علامه حلی ص275
غایه المرام ج1 ص 71.ج2 ص 135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 مسلمان شدن #راهب از اعجاز و علم #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه به آنچه #ناقوس می گوید
🖇 #فضائل_اهلبیت
👤محدث مظلوم مرحوم برسی رحمه الله نقل می کند:
🔰و از آن اخبار روایت عمار بن یاسر است که گفت: همراه با آقایم امیرالمؤمنین روزی در قسمتی از صحراهای حیره بودم که ناگهان #راهبی ناقوس را به صدا درآورد پس امیرالمؤمنین به من فرمود : ای #عمار ! آیا میدانی #ناقوس چه میگوید؟ گفتم ای مولای من ناقوس چه میگوید ؟
فرمود : همانا او برای #دنیا مثلی میزند و میگوید:
🌸ای #اهل_دنیا دنیا را رها کنید و قدری آهسته تر و با نرمی و مدارا [ پیش بروید ]
🌸همانا خدا به درستی و راستی بی نیاز و پایدار است
🌸ای خدای ما همانا دنیا ما را #خوار کرد و #فریب داد
🌸هیچ روزی بر ما نمیگذرد مگر این که قسمتی از ما را ضعیف و ناتوان میکند
🌸نمی دانیم چه از دست داده و ضایع کرده ایم مگر آن گاه که بمیریم میفهمیم چقدر زبان کردیم
🔰عمارگفت: فردا نزد راهب آمدم و به او گفتم #ناقوس را بزن : گفت به آن چه کار داری حال آن که تو #مسلمانی؟ گفتم سرش را به تو نشان میدهم پس شروع کرد به زدن ناقوس و من آن چه امیرالمؤمنین دیروز فرموده بود را بر آن خواندم پس به #سجده افتاد و #مسلمان_شد و گفت به درستی که نزد من به خط #هارون(وصی موسی) دست نوشته ای است که همانا خداوند در امتها رسولی را #مبعوث میکند که او #وزیری دارد که آن چه ناقوس میگوید را میداند!
📚مشارقانوارالیقینفیحقایقاسرارامیرالمومنینج۱ ص۱۲۷
📚ترجمه مشارقانوارالیقین ج۱ ص۱۶۹
📚الأمالي للصدوق ج۱ ص۲۹۵
@haram110
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حرمت_عشق
💞 قسمت ۶
وارد سالن پذیرایی شدند...
همه بلند شدند،گویا همه آمده بودند وآنها نفر آخر..! به محض ورودشان بدستور کوروش خان #موسیقی_خاموش_شد. گرچه موافق نبودند.و صدای اعتراض همه را بلند کرد، اما همیشه #احترام برادر کوچکتر را داشت.
همه بودند...
*خاله شهین و اکبرآقا با دخترانش سهیلا و سمیرا و پسرشان حمید
*عموسهراب و مریم خانم با دخترش فتانه و پسرش مهرداد
*عمومحمد و طاهره خانم با دخترانشان مرضیه و ریحانه
*آقای سخایی با تک دخترش مهسا
از همه بیشتر با حمید و علی راحت بود...
و میتوانست ارتباط برقرار کند.به سمت اکیپ پسرها رفت.مهرداد، حمید، یاشار و دوستان یاشار هم، به جمع اضافه شده بودند.
حمید_ببین کی اومده.اشتباه اومدیااا.
مهرداد _عهههه مگه شمام دعوتین
با این جمله خنده بقیه پسرها بلند شد
جواب یوسف مهلت را از بقیه گرفت و گفت:
یوسف_ اره دیگه هی ما گفتیم نمیتونیم بیایماااا. ولی خب دیگه نشد هی اصرار کردن.بالاخره اومدیم
هنوز حمید جوابش را نداده بود که از پشت سر کسی او را میخواند.کمی خودش را کنار کشید.از اکیپ فاصله گرفت..
حدسش زیاد سخت نبود.باز هم سمیرا بود که #مجبور بود تحملش کند.آن هم مقابل همه.اما مجبور نبود به حرفهایش گوش کند و جواب دهد.!!نگاهی نمیکرد به او. خوب میدانست که #هرنگاه چقدر #ارزش دارد.
_یووسف دارم با تو حرف میزنماا..!! باز که نگاهت روی زمینه. ببین بخاطر تو رفتم این لباسو خریدم.
مقابلش چرخی زد..
دیگر نتوانست خوددار باشد...
باید کمی تندی میکرد!! نباید؟!! نگاهش را کمی بالا آورد اما نه به سمت سمیرا.باید اول مطمئن میشد، فقط برای #حفظ_آبروی_پدرومادرش. با نگاهش چرخی زد. همه سرگرم بودند.
#چهره_درهم کشید.
_بنده نیازی نمیبینم بخام نظر بدم. مفهومه!؟
این را گفت و سریع از کنارش دور شد.
انقدر همه درحال گفتگو و خنده بودند. که کسی صحبتهای آنها، عصبی شدن یوسف، و دلخوری سمیرا را ندید.
خودش را به زیرزمین حیاط رساند...
کیسه بکسی از سقف زیرزمین آویزان کرده بود برای این روزهایش.ضربه میزد تا آرام شود. تمام عصبانیتش را.روی کیسه خالی کرد.
آرامتر شد...
به حیاط آمد #وضو گرفت. مانند آبی بر آتش آرامترش کرد.
قلبش تپش داشت.مدتی بود که اعتنا نمیکرد به تپشهای قلبش.
دستهایش را درجیبش فرو کرد..
نگاهی به آسمان کرد.با نگاهش با خالق و معبودش، حرف میزد...
«خدایا...میدونم که میبینی...میدونم از تک تک سلول بدنم خبر داری... میدونی #نمیخوام نافرمانی کنم... میدونی چی میگم... کمکم کن...نکنه #رها کنی... نکنه #نظر نکنی... ای وااای من...میدونم میدی هرچی بخوام...اگه هم ندی به حکمتت #اعتماد دارم...تو که میدونی چی میگم.تا کی صبر کنم؟؟ #میترسم. نکنه پام بلغزه...
تپش قلبش، او را، مجبور به نشستن کرد. نشست. پشت درختی بود. کسی او را نمیدید. همانجا روی زمین #سجده رفت.
خدایا...میترسم..! میترسم..! #ازایمانم از #نفسم! خودت کمکم کن. تا کی مهمونی، تا کی تحمل کنم، تا کی..!؟ خدایا اگه امتحانه، #امتحانت خیلی سخته. نکنه عذابه..میترسم نکشم.ببرم..یارب العالمین. یا غیاث المستغیثین. »
مثل باران بهاری، اشک ازچشمش سرازیر بود...
سردرد بدی گرفته بود..کی تمام میشد این #کابوسها،.. بسمت آبخوری کنار حیاط رفت، باز صورتش را شست، تا کمی از قرمزی چشمانش و التهاب صورتش دراثر گریه ها، کمتر شود..
آرام بسمت ورودی خانه رفت...
به آشپزخانه رسیده بود که این بار سهیلا و فتانه باهم دست به یکی کرده بودند.
سهیلا_یوسف جونییی.. کجایی؟! یه ساعته دارم دنبالت میگردم!!
تحویلش نگرفت مثل همیشه..!!
فتانه خواست نزدیکتر شود.اما خودش را کنار کشید. #بی_تفاوت از کنارش گذشت.
فتانه بدون هیچ عکس العملی گفت:
_وای یوسف چقدر این لباس بهت میاد! خیلی جذابت کرده..!
با نگاهش بدنبال مادرش میگشت،..
#تنهامحرمش بود در این مجلس.بالاخره او را یافت.#بدون_کلامی_جواب بسمت مادرش رفت.
آرام نجواکنان کنار گوش مادرش گفت:
_سردرد بدی دارم. تو اتاقم هستم. کاریم داشتین بگید
_ینی چی که میری تو اتاق.؟؟!!
_نمیتونم مادرمن! نمیتونم..
به محض سکوت مادرش از فرصت استفاده کرد.بسمت اتاقش که در طبقه بالا بود رفت..
میانه راه پله، خاله شهین و مریم خانم او را دید.مدام باتعریف و تمجید سعی داشتند او را بحرف آورند. و چند دقیقه ای همکلامش شوند.سر به زیر لحظه ای مکث کرد.با گفتن "بااجازتون.." ادامه راه پله را بالا رفت...
وارد اتاقش شد..
همان اتاقی که تمام خانه را با آن عوض نمیکرد.با داشتن کتابخانه محبوبش،قاب ها و پوسترهایی از شهدا و حضرت آقا، کامپیوتر، و دستگاه پخشی که همیشه با نوای مداحی، روح و جانش را تسکین میداد.