eitaa logo
خانه طلاب جوان
8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
304 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @admin_kht 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
مردم سالاری دینی در عرفان نظری (قسمت چهارم) 🎤 گفتگو با استاد امینی نژاد ، استاد سطوح عالی فلسفه و عرفان اسلامی 📣 انسانی که همه خداخواه و اند؛ همه به طرف خیر می روند؛ غلبه خیر بر شر؛ اینکه عاقبت کار از آن است؛ این نگاه‌ها وجود دارد.[اما] چندین عامل باعث می‌شود بسیاری از عرفا به طرف بالفعل شدنش نروند. بخشی به استعدادهای خودشان بر می‌گردد. یک بحثی است که ریشه قرآنی دارد و حضرت علامه هم بحث کرده اند، بحث صراط و سُبل، که سبل متعدد در بستر است. ریشه‌اش هم مسئله استعدادهای متعدد است. بسیاری از کسانی که در فضای عرفانی قدم برمی‌دارند به لحاظ استعدادی بیش از آنکه مثلاً در سفر دوم بخواهند سیر کنند از آن‌ها بر نمی‌آید. این‌ها فقط نباید مزاحم راه باشند، ولی همین که همراهی عمومی دارد، این مقدار برایش کافی است. از جمله بحث‌های دیگری که در این مسئله داریم، مظهریت اسماء الهی است. بنا بر تحلیلهای عرفانی، ریشه تفاوت عرفا به مظهریت اسماء الهی برمیگردد. تنها عده‌ای از عارفان هستند که به لحاظ مظهریت اسماء نسبت به دیگر اسماء الهی ترند. 📣 به لحاظ تاریخی واقعاً درست نیست بگوییم عرفا دخالت‌های اجتماعی نداشته اند. قیام صفویه ریشه واضح از دل عرفا و متصوفه دارد که منجر به تسلط حکومت شیعی در ایران شد. این خیلی مهم است. باید نشست و تحلیلش کرد. چطور کردند، دست به اسلحه بردند با توجه به اینکه نگاه‌های عرفانی خانقاهی داشتند اما یک دفعه به این فضا کشیده شدند و هیچ هم احساس نکردند از فضای خودشان دور شدند. بنا به گزارش‌های موجود، ریشه های نهضت سربداران یک سری شیوخ عرفانی بودند. پس طبیعت عرفان یک بحث مفصل‌تر می‌خواهد. واقعا طبیعت انزوا و عزلت و گوشه گیری و عدم دخالت اجتماعی نیست. یکی از کسانی که توجه جدی به این فضا کرده و بحث مظهریت اسماء در ایشان قابل تأمل است، حضرت امام است. 📣 به نظرم نقطه ثقل عرفانی امام، محوری است یعنی بحث معرفت نفس نیست، نه اینکه اصلاً در کارش نباشد، نقطه ثقل روی آن نیست، بلکه روی مسئله توحید است. آن چیزی که از طبع کار عرفانی امام برمی‌آید، جریان دادن حقیقت توحید در تمام ساحت‌ها است. در بحث اینکه آیا انسان به لحاظ سلوک به درجات طریقت و حقیقت که رسید نیاز به شریعت دارد یا ندارد؛ جواب امام، جواب خاصی است. من حتی در خیلی آثار و کتاب‌ها ندیدم. ایشان می‌گوید وقتی کسی به مراتب بالا رسید، آیا نباید آن حقیقت را به تمام ساحت‌های وجودی خودش تمشی بدهد؟ این یعنی رعایت و عبودیت در تمام سطوح حتی اعضا و جوارح. امام همین اندیشه را می‌خواهد بسط اجتماعی هم بدهد. این‌ها اصول عرفانی است، در این معنا تمرکز کرده است. 📣 اسلام بسط در ابعاد هم هست. نمی‌تواند ظلم را قبول کند و لذا اینجا نزاع بین و درمی‌گیرد و ما دائم باید این فضا را بسط بدهیم و جلو ببریم. فکر می‌کنم این مسئله در امام خیلی جدی شده است، مثلاً ممکن است بسیاری از عرفا اصلاً به اندیشه اجتماعی نرسیده باشند، اندیشه اجتماعی نکته مهمی است. امام به این اندیشه اجتماعی رسیده است حالا که به اندیشه اجتماعی رسیده، میخواهد اصول و عرفانی که بسط توحید در همه ساحت‌ها است را جریان بدهد. و اتفاقاً احساس می‌کنند انبیاء و ائمه معصومین هم همین گونه عمل می‌کردند، مثل تفاوتی که بین امام و دیگر فقها در بحث ولایت فقیه است. ولایت فقیه قبلاً بوده اما خیلی با نگاه امام فرق می‌کند. یک نگاه تعبدی خاص در دیگران است. ولی امام در یک ساختار کاملاً معقول ولایت فقیه را می‌بیند لذا از کسی که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد تعجب میکنند. ایشان قائلند چارچوب اسلام یعنی ولایت فقیه. من احساس می‌کنم تلقی حضرت امام در فضای عرفانی هم به همین شکل است که حرکت انبیا را برای تشکیل حکومت می بینند. بارها حضرت امام روی این تأکید کرده است. تشکیل حکومت یعنی جریان دادن ارزش‌های انسانی و الهی به همه ساحت‌ها. 🗞 مصاحبه از نشریه ص46 متن کامل مصاحبه👇 http://www.khanetolab.ir/content/9647 خانه طلاب جوان @khanetolab
هدایت شده از حوزه و تمدن سازی
🔴اشکال بزرگ توده های مسلمان که توحید را از حیطه ذهن به زندگی نمی آوردند🔴 ✴️ توده های عظیم مسلمان، امروز در سراسر دنیا این است که را از حیطه ی به حیطه ی نمی آوردند، این است که به نام خدا دارند حکومت می کنند. قوانین طاغوتی به جای قوانین الهی دارد حکومت می کند. عبادت طاغوت که اجتناب از او واجب است و ملازم با انابه ی به خداست و بازگشت به خداست، امروز دارد به جای عبادت خدا انجام می گیرد. خرافات، غلط ها، کج روی ها، به شدت افکار این توده ها و خیل عظیم مسلمان را به غل و زنجیر کشیده و این همه در حالی است که خودشان این را نمی دانند. ✳️...اشکال کار این است که توحید فقط در آنهاست، زندانی محفظه ی ذهنیت آنهاست. یعنی معتقدند که((خدا یک است و دو نیست)) یعنی یک حقیقتی وجود دارد که این عالم را آفریده و او هم یکتاست و شریکی ندارد، همین؛ اما نقش این عقیده در ، در ، در شکل ، در و شخصیت انسان، در جامعه و نظام سیاسی و نظام اقتصادی و تهیه قوانین و مشخص کردن دوست و دشمن و نوع برخورد با دوست نوع برخورد با دشمن، تاثیر آن ((خدا یک است و دو نیست)) در این محوطه ی عظیم زندگی کاملا برایشان مطرح نیست. توحید را چه می فهمند امروز و در معنای توحید چه تلقین کرده اند به ملت های اسلامی؟ 📎کتاب عهد مشترک/نشر صهبا/ص۴۹ 🔴🔴🔴🔴کانال حوزه و تمدن سازی🔰🔰🔰🔰 https://eitaa.com/howzah114
خانه طلاب جوان
باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات #شهدای_مدافع_حرم_قم ♨️♨️♨️خانه طلاب جوان🔰🔰 @khaneTolab
‍ 💠 شهدا می‌توانستند را انتخاب کنند، اما چون نسبت به حقیقت، هستند، برداشته شدن از روی حقایق را طلب می‌کنند. ❇️ شهید به حدی به حقایق قدسی عالم « » می شود که نمی‌تواند ببیند که این حقایق در پرده بماند و دیگران در حجاب از این حقایق باشند. بنابراین شهید آن کسی است که را تحمل می کند تا هم خود به مقصد برسد و هم دیگران را به مقصد برساند. جان خود را می‌دهد و هم همه عزیزانش را به رنج می‌اندازد تا حجاب‌هایی که بر حقایق عالم افتاده است برای دیگران نیز برداشته شود. ✴️ شهدا هم می‌خواهند خود را دریافت کنند و از غیبت جدا شوند و بیگانه با شرک شوند، هم اینکه نمی‌توانند بپذیرند که کفر و شرک و فساد و بی‌خدایی را در عالم تحمل وجود داشته باشد. این فرق شهدا با سالکینی است که به دنبال سلوک خودشان هستند. شهدا هم می توانستند سلوک شخصی را انتخاب کنند اما چون نسبت به حقیقت غیور هستند برداشته شدن پرده حجاب از روی حقایق را طلب می کنند. 🌕۹۴/۱۱/۲۵، یادواره شهدای مدافع حرم ✴️✴️✴️✴️کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
📋 در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند ۲ حجت الاسلام سید یدالله 🖋 خانه طلاب جوان (نشریه خط) 〰〰〰〰〰 🔰لزوم فلسفه برای اجتهاد . 🔰چرا المیزان این‌قدر قوّت دارد؟ 🔰فهم درست عقاید بر اساس عقلانیت، تاثیر در حیات معنوی طلبه دارد. 〰〰〰〰〰 🔹اگر طلبه‌ای می‌خواهد در باب معارف شود، حتماً نیاز به بحث‌های ـ در این سنتی که تاکنون شکل گرفته دارد. باید تمام این کتابها خوب خوانده ‌شود. 🔻بسیاری از ما که در وادی معقول نیامده‌اند، وقتی که از معارف حرف می‌زنند، در حدّ سطح و است! و این خوب نیست و همین باعث می‌شود که مثلا راحت جبر را می‌پذیرند. بعضی از بزرگان راحت تصریح می‌کنند: «اینجا که رسید قلم بشکست»؛ چرا باید این‌طور باشد؟! چرا وقتی به بحث می‌رسند، بعضی از اقوالِ خیلی ضعیف می‌تواند راحت در دل آنها بنشیند و «خلق و ایجاد» را به ضعیف‌ترین طرح قبول ‌کنند ولو اینکه با بسیاری از متون دینی ديگر جور درنیاید. 🔹شخصی خیلی راحت می‌گفت: «خلق، یعنی خدا گفت: باش و شیء ايجاد شد»! و در ادامه نیز، قرب وریدی حضرت حقّ را نمی‌توانست تبیین کند؛ اینکه در عین خلق، خداوند، در تار و پود مخلوق حاضر باشد؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» یعنی از رگ گردن به شما نزدیک‌تریم. نباید اینطور بگوییم كه نسبت خداوند با مخلوقات، مثل نسبت من با اين صندلی است كه بعد از خلق، ربطی به من ندارد. می‌گفت: «ما طبق روايات، قائل به بینونت عزلی نيستيم»؛ ولي در توضيح مسئله، مجدداً همان بينونت عزلی را می‌گفت و فاصله‌ای بين خالق و مخلوق درست می‌کرد! 🔹وقتی به معارف می‌رسند، یک مقدار تأمّل کم می‌شود. چطور در باب احکام شرعی که با طوائف مختلف روایات روبه‌رو می‌شويم، نکات هر طائفه را نام برده و وجه جمع آنها را بررسی می‌كنيم تا یک نتیجه بگیريم و می‌گویيم این كار از غیرمجتهد برنمی‌آید، كه کار بسیار خوبی هم است؛ همين را در باب معارف هم بايد انجام داد، كه به کمک انجام می‌گیرد. 🔹الآن بزرگانی داریم که تقریرها و تحلیل‌هایشان عمیق است. علامه طباطبایی که المیزان را نوشته، فقط ظهورگیری قوی داشته؟! من به ظهورگیری قائل‌ام، اما قوّتها و قدرت‌های زیادی جمع شد که این کتاب نوشته شد. چرا المیزان این‌قدر قوّت دارد؟ دلیلش این است که سر این سفره[فلسفه] نشسته است. ایشان با این سنت و با شیوهٔ ظهورگیریِ درست و روش فهم درست متن آشناست. به نظرم در روش فهم معارف، از همه جلوترند. 🔹متأسفانه ما در جاهای دیگر با چنین روش فهمی رو به رو نیستیم؛ این آقایان هستند که روش فهم درست را می‌دانند. در روش فهم و روش تحلیل مسائل و قوتی که در فهم هست، همه از سفرهٔ فلسفه بلند می‌شود. 🔹طلبه‌ای که می‌خواهد مجتهد شود، باید این راه را طی کند. حال، گاه فهم دینی در باب احکام می‌شود و گاه فهم دینی در باب معارف. معارف، کمتر از احکام نیست؛ بلکه بیشتر هم است و است. اگر اصول و عقاید را با عمق آن، در حوزه نخوانند، پس در کجا باید بخوانند؟ 🔹فايدهٔ ديگرِ فهم درست عقاید بر اساس عقلانیت، تأثير در طلبه است. مرحوم شاه‌آبادی می‌گفتند: اگر انسان این عقاید را بداند، به دریا وصل است و تنها فاصله او، است و حجاب علم هم است که اگر این شیشه را بشکنیم، به اصل می‌رسیم؛ یعنی این‌قدر انسان نزدیک می‌شود؛ لذا دانستن این معارف، در حیات معنوی انسان هم مؤثر است. 🔹فايده ديگر، تأثير در طلبه است. بعضی به مخاطب اجازهٔ فهم و تحلیل و بررسی نمی‌دهند. اجازه نمی‌دهند که بفهمد دقیقاً این روایات چه می‌گوید؟ ولی کسی كه رشتۀ را می‌خواند اصلاً نمی‌تواند در سطح ظاهر راضی شود. اصلاً‌ بعضی از آنها که ضد فلسفه بودند، تا اینکه تن‌شان به فلسفه خورد، یک مقدار مثل این‌ها شدند و دیگر نمی‌توانسنند عادی فکر کنند. غزّالی تقریباً شمشیر را از رو بست که در مقابل فلسفه بایستد... 🔹ما الآن در فضای کنونی، اگر بخواهیم برخورد درستی داشته‌باشیم، به یک احتیاج داریم كه می‌تواند اساس همۀ کارها باشد. الآن در عربستان، تقریباً سنت ظاهرگرایی ابن تیمیه ادامه دارد؛ ولی در اينجا، سنّت صدرایی که سنّتی معقول است و فرقی جوهری با آن دارد، باعث این نوع رویکردها مي‌شود. چطور تقریر حضرت امام(ره) از فضای دینی خیلی تغییر می‌کند؟ به نظرم یک پایهٔ آن، عقلانیت موجود در فلسفه است. به نظرم همین عقلانیت است که گسترش پیدا کرده و در اصول فقه، در برابر اخباری‌گری نيز ظهور كرده است. اگر بخواهیم روحیه اصولی را در برابر اخباری پیدا کنیم، فلسفه از آنهایی است که به ما تربیت اصولی و عقلانی می‌دهد. 💢 ادامه دارد... 📖📖📖📖کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @KhaneTolab
🔵شرحي از جلسه ملاقاتم با مقام معظم رهبري ✅ سيد محمدحسين متولي امامي روز پنج‌شنبه يازدهم بهمن 97، با جمعي از محققان عرصه تمدن نوين اسلامي، خدمت مقام معظم رهبري رسيديم و نماز مغرب و عشا را با ايشان خوانديم و بلافاصله وارد جلسه شديم. رهبري عزيز، باهوش و در مسائل علمي دقيق. در جمع ما افرادي چون دكتر ، استاد ، استاد ، دكتر ، دكتر ، دكتر ، دكتر و... بودند. 🔴رهبري تك به تك ما را چشم در چشم با نگاه محبت‌‌آميزي مورد تفقد قرار دادند و گفتند: «الآن ساعت شش و نيم است. من تا هشت خدمت شما هستم». قرار بود تعدادي از دوستان صحبت كنند كه بنده هم جزو آن‌ها بودم. مقام معظم رهبري با دقت به سخنان و مباحث افراد جلسه گوش مي‌دادند.دكتر الويري تعريفي از ارائه كردند، استاد طاهرزاده زاويه بحث را به زمينه‌هاي كشانيدند، استاد واسطي بحث خوبي در موضوع ، با عنوان ارائه كردند كه : «اين فقه فرآيندي جالب بود!». دكتر بابايي سه مسأله اساسي تمدن نوين اسلامي را تعيين ما و غرب، و دانست. دكتر لك‌زايي هم به ارتباط پژوهش‌گران حوزه تمدن و تشكيل ستاد پي‌گيري تمدن نوين اسلامي اصرار داشتند. من هم در باب تمدن ايران امروز، الگوي تصرف و چگونگي مطالبي عرض كردم. البته دوستان ديگري هم سخن گفتند كه تا حدود ساعت هفت و نيم به طول انجاميد. بعد از سخنان يك‌ساعته ما، مقام معظم رهبري نظرات‌شان را درباره مباحث جلسه فرمودند كه بخشي از آن در ذيل مي‌آيد: 1. من بعد از جلسه بايد يك سجده شكر بجا آورم. از حضور شماها خرسند شدم و چشم ما روشن شد. من خودم، تصور اين سطح علمي را نداشتم. 2. خوشحالم كه مباحث نظري تمدن نوين اسلامي تا حدود مطلوبي انجام شده، اما پراكنده نباشيد، تا بتوانيد يك درست كنيد. البته با اين‌كه عده‌اي گفتند ستاد درست كنيم، تجربه من اين است كه اين ستادسازي‌ها راهگشا نيست. اما كنار هم باشيد، هم‌فكري كنيد و هم‌ديگر را كامل كنيد. 3. در غرق نشويد قبل از انقلاب يك عده‌اي از روشن‌فكران، ساعت‌ها بحث نظري مي‌كردند و در غرق مي‌شدند كه هم براي انقلاب اسلامي نداشت. فكر كنيد. 4. وقتي ما مي‌گوييم انقلاب اسلامي هدف‌اش تمدن نوين اسلامي است، يعني نبايد آن‌را به يك پديده سياسي تقليل دهيم. انقلاب اسلامي سعي كرد حيات و زندگي را عوض كند. ما نخواستيم فقط يك جامعه انقلابي درست كنيم، بلكه مي‌خواستيم يك ايجاد شود كه دنيا را فرا بگيرد كه البته شرط‌اش و است. 5. ما اگر تمدن نوين اسلامي را در يك نقطه جغرافيايي ايجاد كرديم، خود به خود منتشر مي‌شود. اما نمي‌خواهيم غرب را كنيم. با ايجاد اين تمدن، مردم دنيا به تدريج گرايش پيدا مي‌كنند و غرب خودش افول مي‌كند. يك جمله‌اي از سيد قطب از گذشته در ذهن من مانده كه مي‌گفت: ما براي تبليغ اسلام، همين كه يك ده را خوب بسازيم، خود به خود فراگير مي‌شود. 6. تمدن نوين اسلامي را به مردم خودمان و مردم دنيا، به صورت قابل فهم معرفي كنيد. متأسفانه جهان اسلام و حتي برخي از مردم خود ما، هنوز هستند و درك صحيحي از تمدن نوين اسلامي ندارند. 7. به نظر من، پايه‌هاي تمدن نوين اسلامي: ، ، و است. 8. تمدن اسلامي هم است، اما . 9. اميدوارم پايه‌هاي قوي تمدن نوين اسلامي را شما ايجاد كنيد. شجاعت و جسارت در اين عرصه داشته باشيد، اما با يك ، تا اين سخنان بتواند در اثرگذار باشد. 🌹در پايان كتاب‌هايم را به ايشان هديه دادم و از ايشان انگشتر زيبايي هديه گرفتم. سرم را روي شانه رهبر عزيز انقلاب اسلامي گذاشتم و ايشان را بوسيدم و.... جلسه تمام شد. @MataNevesht BinesheTamadoni.ir 🔆🔆🔆🔆خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
خانه طلاب جوان
👈 شروع جلسه با بیان ضرورت این جلسه و معرفی افراد توسط دکتر فرزاد جهان بین بود. و سپس تعدادی از پژوهش
📎ادامه... 🔆 ایجاد امید در خصوص امکان تمدن سازی اسلامی نیز با ایجاد و ایجاد می شود. اگر بقیه ببینند که کشوری در مسیر آرمانهای خود باقی مانده است و خود را با آن منطبق کرده است، برای او امید ایجاد می شود. بنابراین، تشکیل حکومت و جامعه اسلامی، تشکیل تمدن اسلامی است. حرفی را پنجاه سال پیش از سیدقطب خوانده ام که کاملاً درست است. او نوشته بود که برای تبلیغ اسلام لازم نیست که مبلغ بفرستیم، بلکه اگر یک روستا را اسلامی بسازیم، خود آن بزرگترین تبلیغ است و به صورت طبیعی منتشر می شود. (مسئله امید از مسائل طرح شده توسط آقای بابایی بود.) 📖این تمدن را به نحو به مردم کشور معرفی کنید. پایه های این تمدن از نظر من عبارتست از:« »، « » (عمل به احکام شریعت اسلام)، « » و « ». به نظر من این حرکت نیز انسان است. من مخالف محور بودن انسان نیستم و این معنای کرامت داشتن انسان است. البته انسانی محور است که توحید را پذیرفته و به مقام عبودیت رسیده است. ✳️در نظریه پردازی ها، کار و داشته باشید. الان ما احتیاج به داریم. دولت اسلامی یعنی دولتی که هم بر مبنای اسلام و شریعت اسلام باشد و هم ایمان و انگیزه لازم را داشته باشند و به کارآمدی اسلام مؤمن و معتقد باشند. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل/97)؛ این مؤمن بودن مسئله مهمی است. دولتی که می خواهد نظام اسلامی را پایداری کند، باید و باشد. باید با این جهتگیری وارد مسائل اصلی مانند عدالت، مردمی بودن نظام و سایر مسائل شوید. ⭕️ما متأسفانه می بینیم که جامعه هنوز تمدن رو به زوال غرب است. هنوز اسم فروشگاه ها و مغازه را «مآل» و «هایپر استار» و «کافی شاب» می گذارند. این ها نشانه مرعوب بودن است. شکستن این فضا، نیازمند است. 👈 در خصوص فرمایش رهبری سه نکته برای بنده جالب توجه بود: 🔹مقام معظم رهبری به اسم گذاریها خیلی حساس هستند و اسم گذاری ها را یکی از منابع فهم سطح و عمق فرهنگ و روحیه یک ملت به حساب می آورند. 🔹 بیان ضرورت «شبکه سازی» از طریق «جلسات همفکری نیم روزه و با فواصل کوتاه» شاید برای کمتر کسی به اندازه بنده خوشایند بود. این مسیری است که حدود دو سال است با جمعی از پژوهشگران جوان و فاضل فقه حکومتی و علم دینی شروع کرده ایم و با شکل دهی «دبیرخانه هم اندیشی فقه حکومتی و علم دینی»، به طور متوسط هر دو ماه یکبار، در جلسه ای سه، چهار ساعته خدمت اساتید رسیده ایم؛ هم با دیدگاه آنها آشناتر شده ایم و هم اشکالات و نقطه نظرات سایر اساتید را به ایشان منتقل کرده ایم. إن شاء الله از این پس نیز این مسیر را با انگیزه و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد. 🔹 هرچند محتوای ارائه اساتید خوب و قابل قبول بود، ولی دارای یک ضعف بزرگ بود و آن عدم توجه به مراحل پنجگانه تمدن سازی در اندیشه مقام معظم رهبری بود. برعکس، حضرت آقا هر مسئله ای که توسط اساتید طرح شده بود را در قالب این مراحل پنج گانه صورت بندی می کردند و مرحله دولت سازی و مرحله جامعه سازی را تأمین کننده این دغدغه ها معرفی می کردند. مثلاً ایشان حل معضل مشارکت مردم منطقه، امیدزایی و کارآمدی را در قالب تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) حل شدنی دانستند. ✴️🔴✴️🔴خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
🔴معرفت بیشتر خدا را از راه عمل به دست بیاور نه با غور کردن و تعمّق ذهنی🔴 ✴️[سوره توحید] از سوى ديگر به خدا پرستان و پذيرندگان اسلام هشدار مى دهد كه درباره ذات و صفات خدا خود را به كه و است آلوده نسازند. ❌خدا را به كوته سخنى-كه مدعيان ياوه را از مقام قدس ربوبيت بتواند راند-بخوانند و ياد كنند و به جاى غرق شدن در و ، به كه از عقيده به توحيد برمى خيزد . ❌ بنابر حديثى كه از امام على بن الحسين عليه السلام رسيده است، خداى متعال مى دانست كه در آينده تاريخ، مردمى خواهند آمد و بدين علت سوره توحيد و آياتى از سوره حديد-تا آيه عليم بذات الصدور-را نازل ساخت تا براى بررسى در و خدا را مشخص كند.پس هر كه به بپردازد خود را به افكنده است. ...بيش از اين در ذات خدا و چگونگى صفات او مكن، را در به دست خواهى آورد.در پى آن مباش كه با و به دست يابى.در پى آن باش كه معرفت را از راه ايجاد و در باطن روح و از راه به لوازم توحيد كسب كنى. و چنين بودند و ، بندگان راستين خدا و موحدان صادق و عارف. 📗از ژرفای نماز/اثر مقام معظم رهبری/صص۲۸و۲۹ 💢💢💢💢کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @KhaneTolab
خانه طلاب جوان
4⃣توحید محوری 💠 به نظرم نقطه ثقل عرفانی امام، #توحید_محوری است یعنی بحث #معرفت_نفس نیست، نه اینکه ا
5⃣امتداد اجتماعی عرفان 🌕 ، و بسترهایی از این قبیل در خود عرفان وجود دارد. آنچه که به عنوان می‌خواهیم در نظر بگیریم، به نظرم همین خوانش و قرائت از عرفان باید باشد یعنی این مسائل و مسائلی از قبیل توجه به یا تمشی دادن در همه بسترها. باید اینجوری بیاندیشیم و این فضا را ترویج کنیم اما این به معنای حذف بقیه نگاه‌ها نیست، بلکه این باید یک باشد که همه نگاه‌ها در دلش باشند. استعدادهای متعدد بشری باید در ذیل حکومت اسلامی وجود داشته باشد. ولی باید همین نگاهی باشد که حضرت امام(ره) مطرح کرده است. هنوز برای اذهان بسیاری از فرهیختگان ما چه در حوزه و چه در دانشگاه دخالت ابعاد عرفانی در کاملاً مبهم است. 💠 بُعد عرفان باید شود، یعنی تک تک مباحث نظری عرفان به لحاظ ظرفیت‌های اجتماعی مورد بحث قرار گیرد و نظر مخالفین و موافقین بیاید. به نظرم یک کار عالی است. اگر ما این کار را کردیم، من فکر می‌کنم ماحصلش می‌شود برداشتی که امام از عرفان دارد یعنی همان نگاه توحیدی که در همه ساحت‌ها امتداد پیدا کرده است به ویژه که ذهن امام به حساس شده است. یعنی آن فضای عرفانی که تا حالا گمان می‌شده که در ابعاد اجتماعی تمشی ندارد، ایشان می‌گوید طبیعتش این است که تمشی پیدا بکند. اگر این بحث‌ها حاد شود، ممکن است حتی امام در برخی جاها قلم هم نزده باشد ولی با توجه به نگاه امام به عرفان، سراسر می‌شود برداشتی که امام از عرفان دارد. ⭕️...وقتی شما زوایای کار را نگاه می‌کنید، به یک مدل ویژه‌ای از میرسید. من هر چه در این مقوله فکر ‌کردم، بیشتر به نگاه امام به فضای عرفان نزدیک‌تر می‌شوم. امام روی جای درستی پا گذاشته است و عرفان می‌تواند این ظرفیت‌ها را داشته باشد. مثلاً در مباحث نظری گفتند مباحث اجتماعی و تمدنی بر اساس اعتبار کثرت شکل می‌گیرد در حالیکه در عرفان وحدت و نفی کثرت است، خوب شما میدانید عرفان یک نگاه خاص به کثرت دارد. اتفاقاً اگر خوب تامل کنید، این نگاه ویژه به کثرت یک مدل زیبایی از جریان اجتماعی و حکومتی می‌سازد. یک وحدت قاهر بر کثرت و کثرت متلائم با وحدت به نحو زیبایی شکل میگیرد. ❌...اکثر کسانی که به امتدادهای اجتماعی عرفان اشکال گرفتند ویژگیها و ابعاد و را مورد توجه قرار دادند در حالیکه باید پرسید شما چرا و را نگاه نمی کنید. 🔴ادامه دارد... 💠💠💠💠کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
🔆 (۱۰) 🔆 💠 کار امام(ره) کار انبیا و حقیقتا بوده است. نمونه اش کم است اما از باب امت نه از باب شخصیت امام، قطعا ، شخصیت و بوده است اما امت هایشان تا این حد در اجابت نداشتند... حقیقتا ، مکتب انبیا است و شناخت این مکتب با آن عمقش چون از نشئت گرفته خیلی سخت است. 💠 امام واقعا بود، چون واقعا موحد بود، هم بود. یعنی بعضی از موحدها، موحدند، اما از شئون توحید در وجودشان ظهور پیدا می کند. ما می توانیم را بررسی کنیم... نسبت به بزرگان دست ما نیست، بواسطه است که پیش خدا دارند و ماموریتی که خدا در اظهار به آنها واگذار می کنند، گاهی مامور به اظهار نیستند. اما می توانیم روی مقام قضاوت بکنیم که هر کدام چه از آنها به ظهور رسید. میتوانیم بگوییم کاری که امام (ره) کرد هیچکدام از بزرگان در مقام نکردند...قضاوت راجع به بزرگان در مقام خیلی ساده نیست. لذا حواسمان باشد که خیلی به ما مربوط نیست، اما در مقام اثبات، اگر بزرگی در نظام ظاهری دخالت نمیکرد، میتوانیم اعتراض کنیم...مقام اثبات دارد، مقام اثبات گاهی در مقام است، گاهی در مقام است. 💠 خود مکتب امام واقعا است که هنوز آشکار نشده است. شاید اسرار حرکتی که امام کرده است و آشکار شدن آن، وقتی جلوتر برویم بهتر انجام بشود. 💠 به تعبیر مرحوم علامه انبیا بودند، اگر توحید می خواست آشکار بشود، می شد فعل انبیا و اگر حدود فعل انبیا را بر دارند، می شود توحید. واقعا فعل امام خمینی بود و ظهور توحید عمقی دارد که هیچ قابل ادراک نیست. 💠 کاری که امام(ره)کرد بود... انقلاب است. آن خیلی عظیم بود. اگر آن سرعت تحول را آدم می دید، باور کنید مثل بود که به زمین افتاده و تغییر ایجاد کرده است. یک تحول عظیمی بود. انسان مبهوت بود، افراد چه سرعتی در پیدا کردند، غیر قابل حساب بود... قطعا این تحولات در افراد، بوده است. 💠 خدای تبارک و تعالی مقام و را در مقام معظم رهبری و امام(ره) برای ما قرار داده است. مقام اجمال که ظهور کلیات و حقایق کلیه و آن عظمت و عمق وجودی است را در امام(ره) تجلی داده است، تفاصیل این حقیقت را در ظهور و ابراز توسط مقام معظم رهبری قرار داده است. 💠 نگاه امام، نگاه به همه مباحث بود، نه فقط مباحث فقهی، که میفرماید، فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است. نگاه امام به عرفان، به فلسفه، به اعتقادات، به اخلاق، واقعا نگاه است. از منظر حکومت نگاه امام این بود که ارتباط جامع اینها با همدیگر است که کار را جلو می برد چراکه انسان ابعاد مختلف وجودی دارد و اینها با هم ارتباط دارند. 📎منبع: نشریه خط(وابسته به خانه طلاب) ✴️✳️✴️✳️کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰 @khaneTolab
‍ 🔴 نقصِ فلسفه این است...راهش تقویت فلسفه ملاصدرا است... لااله‌الا الله فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند 🔴 🔵 یکی مسأله‌ی فلسفه است که من مکرّر به دوستان گفته‌ام و الان هم در تأیید فرمایش بعضی از آقایان عرض میکنم؛ منتها نه با تعبیر ؛ نباید به این معنا مطرح شود. ما به رنسانس فلسفی یا واژگون کردن اساس فلسفه‌مان احتیاج نداریم. ⚫️ نقص فلسفه‌ی ما این نیست که است - فلسفه طبعاً با ذهن و عقل سروکار دارد - نقص فلسفه‌ی ما این است که این ذهنیّت امتداد و ندارد. فلسفه‌های برای همه‌ی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن میکند: سیستم اجتماعی را معیّن میکند، سیستم سیاسی را معیّن میکند، وضع حکومت را معیّن میکند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن میکند؛ اما فلسفه‌ی ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی میماند و امتداد پیدا نمیکند. ✅ شما بیایید این را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کمااین‌که خود یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا الله» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد میشود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند. 🌕 میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف و و را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از ، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از ، اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - میشود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است.   📚 ، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به ، و نزدیک میکرده است. فلسفه برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه‌ی ما - مثل ابن‌سینا و ملاّ صدرا - هم بوده‌اند. 🔴اصلاً آمیزش عرفان با فلسفه در فلسفه‌ی جدید - یعنی فلسفه‌ی ملاصدرا - به‌خاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق به‌وجود میآورد. ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم ؛ یعنی راهی که ملاصدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همه‌ی زخارف دنیوی بی اعتنایی کند. البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه - همین که به آن اشاره شد - رعایت کرد. اهل فلسفه‌ای که ما قبلاً دیده بودیم، همه همین‌طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ و و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیه‌ی افرادی که در زمینه‌های علمىِ حوزه کار میکردند، و و بودند. 📌۱۳۸۲/۱۰/۲۹ 🔵⚪️🔴⚫️کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
شرح تفسیر المیزان 157-Segment 1.mp3
4.93M
🔴❌ بیانات مهم استاد #یزدان_پناه پیرامون #تمدن_اسلامی ❌🔴 🎙 مطرح شده در درس تفسیر المیزان چهارشنبه ۱۳۹۷/۱۱/۰۸ 🎙 ♨️ #هویت تمدن اسلامی ❌ تمدن اسلامی، جلوه گاه #توحید 💢 #حاکمیت_دینی و جامعه نهائی اسلامی ✴️ تمدن اسلامی بر اساس حکمت، عزت و رحمت ✳️ وجه تمایز تمدن اسلامی با سایر تمدن ها ⭕️ #توسعه و #پیشرفت تا کجا❓ 📎 نهادهای اجتماعی بر اساس رحمن و رحیم 🔶 #دستگیری در تمدن اسلامی 🔴🔴 کانال خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
🔆 (۱۴) 🔆 📝ویژگی های مشترک منظومه فکری امام راحل و مقام معظم رهبری: 1⃣ مطالبشان هم جنبه (مباحث بنیادین،زیربنایی،زیرساختی،خداشناسی،راهنماشناسی،انسان شناسی و...)دارد، هم (بحثهای اخلاقی،تربیتی،عبادی و...)دارد،وهم (رفتارهای فردی و اجتماعی)دارد. 2⃣ مباحث کنشی و منشی دقیقا مبتنی بر مباحث است. از منظرامام و رهبری،یک عقیده تنها نیست، بلکه عقیده ایست که ظهور در و دارد. 3⃣ امام دغدغه -مخصوصا اجتماعی-داشته است...امام حوزه ای که دغدغه نظام اجتماعی را ندارد،حوزه متحجر میداند. 4⃣ به غیراز مباحث معرفتی،مباحث هم دارند.امام و رهبری علاوه برآنکه مباحث اندیشه ای اعم از حوزه بینش، منش،وکنش را به روش اجتهادی بیان میکنند،راهبردهایی را توصیه میکنند.نه تنها راهبرد بلکه هم پیشنهاد میدهند. 5⃣ روش هر دو بزرگوار، است. به تعبیری درجریان عقلانیت اسلامی از روش شناسی اجتهادی استفاده میکنند. 6⃣ هردوبزرگوار دغدغه دارند. ⭕️ ادامه دارد... 🚫❌🚫❌ کانال خانه طلاب جوان 🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
4_532577147294865529.mp3
2.46M
❌ چرا به جای پرداختن به توحید، از مسائل فرعی بحث می کنیم؟ 🔴 مباحث به درد نخور (معلومات پوچ و بی فایده) ⭕️ امروز، دنیای اسلام طاقت تاخیر در این مسائل را ندارد ❌ بحث های مفصل کلامی در خصوص معارف درجه دو را برای روز دیگری بگذارید... ✴️✴️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
آثار مقوله در علوم حوزوی 🌱شاید اساسی ترین تفاوت جریان فکری حضرت امام در علوم حوزوی با دیگر جریانات را بتوان به مقوله تحقق دین، نسبت داد. موضوعی که رهبری در اولین دیدار رمضانی خود با طلاب به آن اشاره کردند. 🌱امام در کتاب «حکومت اسلامی» خود، را معرفی میکند. او معتقد است عالم دین اگر ورثه انبیا است اگر امناالرسل است اگر خلیفه انبیا است اگر حصن دین است به تعبیر روایات متعدد به دلیل آن است که او نیز چون پیامبران در پی تحقق دین است. او دنبال سخن خود را برای میگیرد و به مساله گویی صرف اکتفا نمیکند. 🌱مقدمه کتاب جنود عقل و جهل امام نقد دانش های حوزوی از این زاویه است او معتقد است همه علوم اگر مقدمه و ابزار تحقق عملی باشند علم الهی اند چه فقه و حکمت و چه علوم دانشگاهی. علم اخلاقی که درمان باشد نه صرف نسخه، علم اخلاق واقعی است. 🌱اندیشه او در علم فقه که فرمود الاسلام هو الحکومه بشوونها و حکومت را فلسفه عملی همه فقه میداند ناشی از همین نگرش است. او و یا را طرح میکند. فقهی که به اقامه میپردازد لذا زمان و مکان برایش مهم است. است. مساله به تعبیر فقهی و به تعبیر عرفانی برایش حیاتی است و به تغیر موضوعات توجه دارد. 🌱در عرفان و حکمت توجه به جریان این دو دانش برای پشتیبانی شریعت مساله اصلی کتابهای او است. در عمق مقوله نبوت و خلافت و ولایت را تبیین میکند و در به جایگاه انسان کامل و نسبت حقیقت او که در مرکز عالم است با حقایق تفصیل یافته که متن عالمند تبیین میشود. همه در و هم به همین ماموریت میپردازد. او حکمت و عرفان را برای فهم عمیق شریعت به کار میبرد و معتقد است اگر فقه را چنین نفهمیم اصلا او را نفهمیده ایم و منحرفش خواهیم کرد. 🌱متاسفانه آثار امام در علوم اسلامی هنوز آنطور که باید در متن کار حوزه قرار نگرفته ولی معتقدم حضرت امام انقلابی در همه علوم حوزوی رقم زده و دوران دیگری به لحاظ دانشی ایجاد کرده . کلیدواژه اصلی این دوران علمی، است. انقلاب او فی جمیع السماوات و الارض بوده و این واقعه به مرور دارد خود را نشان میدهد. @ali_mahdiyan
🔴 اشکال بزرگ توده های مسلمان این است که توحید را از حیطه ذهن به زندگی نمی آوردند 🔴 ✴️ #اشتباه_بزرگ توده های عظیم مسلمان، امروز در سراسر دنیا این است که #توحید را از حیطه ی #ذهن به حیطه ی #زندگی نمی آوردند، این است که #شیطانها به نام خدا دارند حکومت می کنند. قوانین طاغوتی به جای قوانین الهی دارد حکومت می کند. عبادت طاغوت که اجتناب از او واجب است و ملازم با انابه ی به خداست و بازگشت به خداست، امروز دارد به جای عبادت خدا انجام می گیرد. خرافات، غلط ها، کج روی ها، به شدت افکار این توده ها و خیل عظیم مسلمان را به غل و زنجیر کشیده و این همه در حالی است که خودشان این را نمی دانند. ✳️ ...اشکال کار این است که توحید فقط در #ذهن آنهاست، زندانی محفظه ی ذهنیت آنهاست. یعنی معتقدند که((خدا یک است و دو نیست)) یعنی یک حقیقتی وجود دارد که این عالم را آفریده و او هم یکتاست و شریکی ندارد، همین؛ اما نقش این عقیده در #زندگی، در #اخلاق_فردی، در شکل #اجتماعی، در #سازندگی_انسان و شخصیت انسان، در #شکل_یابی جامعه و نظام سیاسی و نظام اقتصادی و تهیه قوانین و مشخص کردن دوست و دشمن و نوع برخورد با دوست نوع برخورد با دشمن، تاثیر آن ((خدا یک است و دو نیست)) در این محوطه ی عظیم زندگی کاملا برایشان مطرح نیست. توحید را چه می فهمند امروز و در معنای توحید چه تلقین کرده اند به ملت های اسلامی؟ 📎 کتاب عهد مشترک/نشر صهبا/ص۴۹ #امام_خامنه_ای #توحید #غفلت_از_توحید #توحید_ناب_اسلامی 🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
aqa (2).mp3
4.16M
🌐 #پرونده_ویژه_اندیشه_توحیدی (۴) 🌐 ❌ معلومات پوچ و بی فایده ❌ ❓چرا گویندگان دینی، بجای اینکه از #توحید شروع کنند، می پردازند به موضوعات درجه دو و سه⁉️ 🔴 امروز روزی نیست که دنیای اسلام طاقت تاخیر در این مسائل، امروز بیمار ما محتضر است ✴️ مباحث مفصل گسترده ی کلامی درباره خصوصیات معارف دو و سه را بگذارید برای روزی که کاری نداشته باشیم #امام_خامنه_ای #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن #اندیشه_توحیدی 🔴🔴 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab
🔴 سئوال شهید مطهری از خودش و پاسخ آن: آیا بجای رشته ای دیگری را فرا می گرفتم بهتر بود❓ ✴️ خاطره ای خوش و جاوید ✴️ ⁉️ يادم هست، در زماني که در قم تحصيل مي‌‌‌‌‌کردم، يک روز خودم و تحصيلاتم و راهي را که در زندگي انتخاب کرده‌‌‌‌‌ام ارزيابي مي‌‌‌‌‌کردم؛ با خود انديشيدم که آيا اگر بجاي اين تحصيلات، رشته‌‌‌‌‌اي از تحصيلات جديد را پيش مي‌‌‌‌‌گرفتم بهتر بود يا نه؟ ⁉️ طبعا با روحيه‌‌‌‌‌اي که داشتم و ارزشي که براي ايمان و معارف معنوي قائل بودن اولين چيزي که به ذهنم رسيد اين بود که در آن صورت وضع روحي و معنوي من چه مي‌‌‌‌‌شد؟ 💠 فکر کردم که الان به اصول و و و و غيره ايمان و اعتقاد دارم و فوق العاده اينها را عزيز مي‌‌‌‌‌دارم؛ آيا اگر يک رشته از علوم طبيعي و يا رياضي يا ادبي را پيش گرفته بودم چه وضعي داشتم؟ 🌐 به خودم جواب دادم که اعتقاد به اين اصول و بلکه اساساً روحاني واقعي بودن وابسته به اين نيست که انسان در رشته‌‌‌‌‌هاي علوم قديمه تحصيل کند. بسيارند کساني که از اين تحصيلات محرومند و در رشته‌‌‌‌‌هاي ديگر تخصص دارند، اما داراي ايماني قوي و نيرومند هستند و عملًا متّقي و پرهيزکار و احياناً حامي و مبلّغ اسلام‌‌‌‌‌اند و کم و بيش مطالعات اسلامي هم دارند؛ احياناً ممکن بود من در آن رشته‌‌‌‌‌ها بر زمينه‌‌‌‌‌هايي علمي براي ايمان خود دست مي‌‌‌‌‌يافتم بهتر از آنچه اکنون دست يافته‌‌‌‌‌ام. ✳️ آن ايام، تازه با آشنا شده بودم و آن را نزد استادي ( ظاهرا مقصود (ره) است)- که برخلاف اکثريت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراي يک سلسله محفوظات نبود، بلکه الهيات اسلامي را واقعا چشيده و عميق‌‌‌‌‌ترين انديشه‌‌‌‌‌هاي آن را دريافته بود و با شيرين‌‌‌‌‌ترين بيان آنها را بازگو مي‌‌‌‌‌کرد - مي‌‌‌‌‌آموختم. لذّت آن روزها و مخصوصاً بيانات عميق و لطيف و شيرين استاد از خاطره‌‌‌‌‌هاي فراموش ناشدني عمر من است. 📚 در آن روزها با همين مسأله که آن ايام با مقدّمات کامل آموخته بودم آشنا شده بودم، قاعده معروف‌‌‌‌‌ «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد»را آن طور که يک حکيم درک مي‌‌‌‌‌کند درک کرده بودم (لااقل به خيال خودم)، نظام قطعي و لا يتخلّف جهان را با ديده عقل مي‌‌‌‌‌ديدم، فکر مي‌‌‌‌‌کردم که چگونه سؤالاتم و چون و چراهايم يک مرتبه نقش بر آب شد؟ و چگونه مي‌‌‌‌‌فهمم که ميان اين قاعده قطعي که اشياء را در يک نظام قطعي قرار مي‌‌‌‌‌دهد، و ميان اصل‌‌‌‌‌ «لا مؤثّر في الوجود الّا اللّه»منافاتي نديده آنها را در کنار هم و در آغوش هم جا مي‌‌‌‌‌دهم، معني اين جمله را مي‌‌‌‌‌فهميدم که‌‌‌‌‌ «الفعل فعل اللّه و هو فعلنا»و ميان دو قسمت اين جمله تناقضي نمي‌‌‌‌‌ديدم، «امر بين الامرين»برايم حل شده بود، بيان خاصّ صدر المتألّهين در نحوه ارتباط معلول با علت و مخصوصاً استفاده از همين مطلب براي اثبات قاعده‌‌‌‌‌ «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد»فوق العاده مرا تحت تأثير قرار داده و به وجد آورده بود؛ خلاصه يک در فکرم ريخته شده بود که زمينه حلّ مشکلاتم در يک گسترده بود؛ در اثر درک اين مطلب و يک سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت معارف اسلامي پيدا کرده بودم، و و پاره‌‌‌‌‌اي از احاديث و ادعيه پيغمبر اکرم و اهل بيت اطهار را در يک اوج عالي احساس مي‌‌‌‌‌کردم. 📕 در اين وقت فکر کردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و فيض محضر اين استاد را درک نمي‌‌‌‌‌کردم همه چيز ديگر چه از لحاظ مادّي و چه از لحاظ معنوي، ممکن بود بهتر از اين باشد که هست، همه آن چيزهايي که اکنون دارم داشتم و لااقل مثل و جانشين و احياناً بهتر از آن را داشتم، اما تنها چيزي که واقعاً نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين بود با نتايجش؛ الآن هم بر همان عقيده‌‌‌‌‌ام. 📙 منبع: عدل الهی/ص۹۹ 📕📕 خانه طلاب جوان 🔰🔰 @khaneTolab